آنگاه حقوق دانی پای پیش نهاد و گفت:
"ای پیر خردمند از این قوانین ما چه میگویی؟"
پیامبر گفت:
"شما از وضع قوانین شاد میشوید اما از شکستن قوانین بیشتر لذت میبرید. همچون کودکانیکه در ساحل اقیانوس بازی میکنند به جد و جهد برج و بارویی از شن میسازند و به خنده و سرخوشی آنرا خراب میکنند.
اما چه میتوان گفت از آنانکه زندگی برایشان اقیانوسی مواج نیست و قوانین بشر ساخته حکم برج و باروی شنی ندارد بلکه زندگی را صخره سنگی میبینند و قانون را قلم حجاری شمارند که با آن سنگ را به صورت خیالات خود تراش میدهند.
چه میتوان گفت از آن افلیج که رقصندگان را منفور می دارد. چه میتوان گفت از آن گاوی که یوغ سنگین را بر گردن خویش دوست دارد و گوزن و آهوان جنگل را موجوداتی گمراه و ولگرد میپندارد. چه میتوان گفت از آن افعی پیر که نمیتواند پوست بیفکند و ماران دیگر را که از پوست بیرون شدهاند عریان و بیشرم میخواند.
و از اینان چه میتوانم گفت جز آنکه آنها نیز در آفتاب ایستادهاند اما پشت به خورشید کردهاند. آنها تنها سایهی خود را میبینند و سایه آنها قانون آنهاست. برای این مردم خورشید موجودی سایه افکن بیش نیست.
اما شما که رو به آفتاب راه می روید کدام سایه ی بر زمین افتاده شما را از حرکت باز تواند داشت.کدام قانون بشر ساخته می تواند شمارا در بند کند اگر شما یوغ اسارت خود را بشکنید و از کدام قانون ترس و هراس خواهید داشت اگر به رقص و پایکوبی برخیزید بدان شرط که پای تان بر زنجیر پولادین هیچکس فرود نیاید.کدام کس میتواند چکاوک سحرخیز و بلند پرواز را فرمان دهد تا در آسمان آواز نخواند."
http://www.rowzanehnashr.com/004-Adabiat%20Jahan/04-015-Peyambar-mainpage.jpg
#نشرروزنه #جبران_خلیل_جبران #پیامبر #ترجمه_دکتر_الهی_قمشه_ای
"ای پیر خردمند از این قوانین ما چه میگویی؟"
پیامبر گفت:
"شما از وضع قوانین شاد میشوید اما از شکستن قوانین بیشتر لذت میبرید. همچون کودکانیکه در ساحل اقیانوس بازی میکنند به جد و جهد برج و بارویی از شن میسازند و به خنده و سرخوشی آنرا خراب میکنند.
اما چه میتوان گفت از آنانکه زندگی برایشان اقیانوسی مواج نیست و قوانین بشر ساخته حکم برج و باروی شنی ندارد بلکه زندگی را صخره سنگی میبینند و قانون را قلم حجاری شمارند که با آن سنگ را به صورت خیالات خود تراش میدهند.
چه میتوان گفت از آن افلیج که رقصندگان را منفور می دارد. چه میتوان گفت از آن گاوی که یوغ سنگین را بر گردن خویش دوست دارد و گوزن و آهوان جنگل را موجوداتی گمراه و ولگرد میپندارد. چه میتوان گفت از آن افعی پیر که نمیتواند پوست بیفکند و ماران دیگر را که از پوست بیرون شدهاند عریان و بیشرم میخواند.
و از اینان چه میتوانم گفت جز آنکه آنها نیز در آفتاب ایستادهاند اما پشت به خورشید کردهاند. آنها تنها سایهی خود را میبینند و سایه آنها قانون آنهاست. برای این مردم خورشید موجودی سایه افکن بیش نیست.
اما شما که رو به آفتاب راه می روید کدام سایه ی بر زمین افتاده شما را از حرکت باز تواند داشت.کدام قانون بشر ساخته می تواند شمارا در بند کند اگر شما یوغ اسارت خود را بشکنید و از کدام قانون ترس و هراس خواهید داشت اگر به رقص و پایکوبی برخیزید بدان شرط که پای تان بر زنجیر پولادین هیچکس فرود نیاید.کدام کس میتواند چکاوک سحرخیز و بلند پرواز را فرمان دهد تا در آسمان آواز نخواند."
http://www.rowzanehnashr.com/004-Adabiat%20Jahan/04-015-Peyambar-mainpage.jpg
#نشرروزنه #جبران_خلیل_جبران #پیامبر #ترجمه_دکتر_الهی_قمشه_ای