مجله روز گُفتار ⛾
44 subscribers
2.91K photos
465 videos
81 files
71 links
Download Telegram
زمانی از دست دادن برای من فاجعه بود
بعدها آنقدر از دست داده بودم
که به مرور یاد گرفتم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم !

#عباس_معروفی
@roozgoftar
لازم هم نيست شعر بگويی
فقط باش
لبخندبزن
حرف بزن
اين يعنی شعر"

يا نه
راه برو
من نگاهت کنم...😍

#عباس_معروفی
@roozgoftar
از خواب خسته ام
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم
چیزی شبیه بیهوشی،
برای زمان طولانی

شاید هم از بیداری خسته ام
از این که بخوابم
و تهش بیداری باشد
کاش می شد سه سال یا شش سال
یا نه سال خوابید
و بعد بیدار شد
نشد هم...نشد .....

#عباس_معروفی
@roozgoftar
🌵
تا به حال کسی
تو را با چشم هاش نفس کشیده؟
آنقدر نگاهت می کنم
که نفس هام
به شماره بیفتد

#عباس_معروفی
@roozgoftar
🌵
خیلی چیزها بلدم
عشق من

حالا دیگر
فقط می خواهم
تو را یاد بگیرم
نقطه به نقطه...

#عباس_معروفی

@roozgoftar
🌵
چرا فکر نمیکنند؟
مگر آدم هر حرفی به زبانش آمد می‌گوید؟
نه به عشق فکر میکنند
نه به گذشته ها...
و یادشان نمی‌آید که
روزی،روزگاری گفته‌اند :
« دوستت دارم »

#عباس_معروفی

@roozgoftar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌵

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی
نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت.
پس با کسی بمان
که نصف راه را به سمتت دویده باشد..

#عباس_معروفی
@roozgoftar
🌵

چشمانت را نمی فهمم
هیچ وقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهای مفهومی!

با من سنتی
به زبان ساده ی نوازش
با دستانت!
حرف بزن...

#عباس_معروفی

@roozgoftar
🌵

دلتنگى ‌ام را
به كه بگویم...؟

وقتى نيستى،
تا کجا راه بروم ...؟
تا تمـام شوم مثل يك جاده ...!


#عباس_معروفی

@roozgoftar
🌵

همين جوری دو تا نگاه در هم گره می خورد

و آدم ديگر نمی تواند در بدنِ خودش زندگی كند،

می خواهد پر بكشد ...


📙 سال بلوا
✍🏻 #عباس_معروفی

@roozgoftar
🌵

گفته بودی
بلدی حال مرا خوب کنی

حال ما خوب
خرابست
به آن دست نزن....


#عباس_معروفی

@roozgoftar
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم؟
چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی می کنند و من در یاد هیچکس نیستم...؟

#عباس_معروفی
@Roozgoftar
من که جز تو
کسی را ندارم،
ولی چرا تو را هم ندارم؟!

#عباس_معروفی

#شب_همگی_خوش
همين جوری دو تا نگاه
در هم گره می خورد
و آدم ديگر نمی تواند
در بدنِ خودش زندگی كند،
می خواهد پر بكشد...

#عباس_معروفی
#شعر
@roozgoftar
🌵

دوست داشتن زوری نیست
اختیاری ست ...
اِداری هم نیست
ساعت کار ندارد، شبانه روزی ست ...
خواب و خوراک نمی‌شناسد ...
شوخی نیست، جدی هم نیست
یک بازی ست که
بَلد بودن و قاعده‌ی خودش را
خودش تعیین می‌کند ...
دوست داشتن
یا هست یا نیست
حدِ وسط ندارد ...

#عباس_معروفی
@roozgoftar
🌵

- امسال تمام سال بارانی خواهد بود
+ از کجا می‌دانید
- خب می‌دانید که امروز روز سوم فروردین است و هوا دارد بارانی می‌شود.
+ خب؟
- افسانه‌ی نامزد نوروز را نشنیده‌اید؟ حتماً شنیده‌اید؛ به هر حال من برای شما می‌گویم.

نامزد نوروز تمام سال را به انتظار نوروز می‌نشیند؛ می‌گوید: چه کار کنم، چه کار نکنم؟ می‌گوید: یک شال گردن سبز برای نوروز می‌بافم که وقتی آمد بهش بدهم، اما موقع سال تحویل خوابش می‌برد. نوروز از راه می‌رسد، همه جا را سبز می‌کند و می‌رود. نامزدش از خواب بیدار می‌شود، می‌بیند که نوروز آمده و رفته. می‌گوید: ای وای، چه خاکی بر سرم شد! تا سه روز از غصه گریه می‌کند. روز سوم، اگر خودش را بیندازد توی آتش، آن سال هوا آفتابی و گرم است. اگر خودش را به خاک بیندازد، آن سال باد و خاک می‌آید، و اگر خودش را پرت کند توی دریا، سال بارانی خوبی در پیش است.

سال بلوا #عباس_معروفی

@roozgoftar
🌵

همچو
یک
پیانو
کنارت آرمیده ام و انگشتانت
نقطه
نقطه ی
تنـم را بـه صـدا در مـی آورد

#عباس_معروفی
@roozgoftar
🌵


خیلی مسخره است،
هیچ‌کس تکلیفش را نمی‌داند.
شما اسم این را می‌گذارید زندگی؟!

‏⁧#عباس_معروفی

@roozgoftar
همیشه دلم خواسته بدانم لحظه‌های تو بی من چطور می‌گذرد؟
وقتی نگاهت می ‌افتد به برگ. به شاخه. به پوست درخت. وقتی بوی پرتقال می ‌پیچد . وقتی باران تنها تو را خیس می‌کند! وقتی با صدایی بر می‌گردی پشت سرت من نیستم...

#عباس_معروفی
@roozgoftar