سعید سلطانپور.pdf
601.9 KB
#چهره_های_ماندگار
#سعید_سلطانپور
، شاعر شعر انقلاب و زبان هنر و ادبیات طبقه کارگران
#جهان_امروز
💎 کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
#سعید_سلطانپور
، شاعر شعر انقلاب و زبان هنر و ادبیات طبقه کارگران
#جهان_امروز
💎 کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍ #در_پایگاه_رعد
🎙شاعر و دکلمه: #سعید_سلطانپور
🚩تقدم به مبارزات #کارگران_هفتتپه
💎کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
🎙شاعر و دکلمه: #سعید_سلطانپور
🚩تقدم به مبارزات #کارگران_هفتتپه
💎کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوانها
تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کرانها
که در خون خستگان، دلشکستگان، آرمیده طوفان
به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
گرفته تمام شب، شاخهای به لب، سرخ و گردهافشان
پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید.
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کرانها
که در خون خستگان، دلشکستگان، آرمیده طوفان
به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
گرفته تمام شب، شاخهای به لب، سرخ و گردهافشان
پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید.
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 موزیک ویدئو
🎶 ســرود: #خون_ارغوانها
■ شـــاعر: #سعید_سلطانپور
نوازنده: #مهرداد_برآن
به یاد #سیاهکل
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
🎶 ســرود: #خون_ارغوانها
■ شـــاعر: #سعید_سلطانپور
نوازنده: #مهرداد_برآن
به یاد #سیاهکل
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
دست توست
دستی که کار را می شناسد
ترک و زخم و خون را می شناسد
کودک و لبخند را می شناسد
رودخانه و صبح و ستاره را می شناسد
دستی که بر زخم رفیق
یکپارچه نوازش است
دستی که پرچم خون بر می گیرد
در رگبار پیش می رود
در خون می غلتد
در خون پر پر می زند
دستی که نمی میرد
و بر می خیزد و همچنان پیش می رود می چرخد و با طوفان پیش می رود
دست توست
دستی که گرسنگی و اعتصاب را می شناسد
دستی که شهادت آگاه است
دستی که موج درشت کینه و خشم است
دستی که تا سپیده ی کارگران
ماشه می چکاند
دستی که گلوله است
دستی که سنگر است
دستی که از آتش و فریاد می گذرد
و دیوار ارتش نامردمان را غربال می کند
دست تو
دستی که از هم اکنون
پرچمی خونین در نزدیک
و پرچمی سفید در سپیده ی دور
برافراشته است
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
دستی که کار را می شناسد
ترک و زخم و خون را می شناسد
کودک و لبخند را می شناسد
رودخانه و صبح و ستاره را می شناسد
دستی که بر زخم رفیق
یکپارچه نوازش است
دستی که پرچم خون بر می گیرد
در رگبار پیش می رود
در خون می غلتد
در خون پر پر می زند
دستی که نمی میرد
و بر می خیزد و همچنان پیش می رود می چرخد و با طوفان پیش می رود
دست توست
دستی که گرسنگی و اعتصاب را می شناسد
دستی که شهادت آگاه است
دستی که موج درشت کینه و خشم است
دستی که تا سپیده ی کارگران
ماشه می چکاند
دستی که گلوله است
دستی که سنگر است
دستی که از آتش و فریاد می گذرد
و دیوار ارتش نامردمان را غربال می کند
دست تو
دستی که از هم اکنون
پرچمی خونین در نزدیک
و پرچمی سفید در سپیده ی دور
برافراشته است
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
دست توست،
دستی که کار را میشناسد.
کودک و لبخند را میشناسد.
رودخانه و صبح و ستاره را میشناسد.
دستی که بر زخم درون
یکپاره نوازش است
دستی که پرچم خون برمیگیرد
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
دستی که کار را میشناسد.
کودک و لبخند را میشناسد.
رودخانه و صبح و ستاره را میشناسد.
دستی که بر زخم درون
یکپاره نوازش است
دستی که پرچم خون برمیگیرد
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
اینان مرگ را سرودی کردهاند
اینان مرگ را
چندان شکوهمند و بلند آواز دادهاند
که بهار
چنان چون آواری
بر رگِ دوزخ خزیده است.
ای برادران!
این سنبلههای سبز
در آستانِ درو سرودی چندان دلانگیز خواندهاند
که دروگر
از حقارتِ خویش
لب به تَحَسُر گَزیده است
#احمد_شاملو
••• ••• • ••• •••
◾️۲۷ فروردین ۱۳۶۰؛ ماموران رژیم اسلامی، تازه داماد را از رقص و عروسی ربودند و او را به زندان و شکنجه و جوخهی اعدام سپردند.
#سعید_سلطانپور شاعر و نمایشنانه نویس، کارگردان و مبارز انفلابی کمونیست دو ماه بعد از بازداشت، در خرداد خونین 60 تيرباران شد.
🆔 @peshrawcpiran
اینان مرگ را
چندان شکوهمند و بلند آواز دادهاند
که بهار
چنان چون آواری
بر رگِ دوزخ خزیده است.
ای برادران!
این سنبلههای سبز
در آستانِ درو سرودی چندان دلانگیز خواندهاند
که دروگر
از حقارتِ خویش
لب به تَحَسُر گَزیده است
#احمد_شاملو
••• ••• • ••• •••
◾️۲۷ فروردین ۱۳۶۰؛ ماموران رژیم اسلامی، تازه داماد را از رقص و عروسی ربودند و او را به زندان و شکنجه و جوخهی اعدام سپردند.
#سعید_سلطانپور شاعر و نمایشنانه نویس، کارگردان و مبارز انفلابی کمونیست دو ماه بعد از بازداشت، در خرداد خونین 60 تيرباران شد.
🆔 @peshrawcpiran
سهم ما را بدهید
ما؛
در کارخانهها
و معدنهای تاریک
می سوزیم
ومثل تودههای نیمسوز
از دهان برق و زغال
بیرون می ریزیم
سهم ما گرفتنیست
می دا نیم…….
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
ما؛
در کارخانهها
و معدنهای تاریک
می سوزیم
ومثل تودههای نیمسوز
از دهان برق و زغال
بیرون می ریزیم
سهم ما گرفتنیست
می دا نیم…….
#سعید_سلطانپور
🆔 @peshrawcpiran
♦️از درون شب تار
میشکوفد گل صبح
خنده بر لب، گل خورشید کند
جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
#سعید_سلطانپور
میشکوفد گل صبح
خنده بر لب، گل خورشید کند
جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
#سعید_سلطانپور
🌑از درون شب تار
میشکوفد گل صبح
خنده بر لب، گل خورشید کند
جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
#سعید_سلطانپور
میشکوفد گل صبح
خنده بر لب، گل خورشید کند
جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
#سعید_سلطانپور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️صدای بی صدا
یک زن بود یک زن...
"آرام ….آی …… مادرم آرام
بگذار تا سپیده برآید
بگذار با سپیده ببندند
پشت مرا به تیر
بگذار تا بر آید آتش
بگذار تا ستاره ی شلیک؛
دیوانه وار بگذرد از کهکشان خون
خون شعله ور شود
بگذار باغ خون
برخاک تیر باران
پرپر شود
بگذار بذر تیر
چون جنگلی بروید در آفتاب خون
فریاد گر شود،
این بذرها به خاک نمی ماند
از قلب خاک می شکفد چون برق
روی فلات می گذرد چون رعد،
خون است و
ماندگار است!"
#سعید سلطانپور
یک زن بود یک زن...
"آرام ….آی …… مادرم آرام
بگذار تا سپیده برآید
بگذار با سپیده ببندند
پشت مرا به تیر
بگذار تا بر آید آتش
بگذار تا ستاره ی شلیک؛
دیوانه وار بگذرد از کهکشان خون
خون شعله ور شود
بگذار باغ خون
برخاک تیر باران
پرپر شود
بگذار بذر تیر
چون جنگلی بروید در آفتاب خون
فریاد گر شود،
این بذرها به خاک نمی ماند
از قلب خاک می شکفد چون برق
روی فلات می گذرد چون رعد،
خون است و
ماندگار است!"
#سعید سلطانپور
🖌رفیق سعید سلطانپور
💐ﻣﻦ زﻧﺪهام ﺑﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ ای ﺧﻮب، ای ﻋﺰﯾﺰ
زﯾﺮا ﮐﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ
ﻣﺜﻞ ﺷﺐ از ﺳﺘﺎره ﺳﺮﺷﺎر اﺳﺖ
ﻣﻦ
ﻣﻌﺘﺎد ﺧﻨﺠﺮ ﺗﻮ و ﺧﺸﻢ ﺗﻮام، رﻓﯿﻖ
ﺑﯽﺗﻮ
ﺳﺮود درﺑﺪریﻫﺎ را
در ﺧﺎرﺳﺘﺎن
آرام و ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ، ﻣﯽﺧﻮاﻧﻢ
ﻣﻦ زﻧﺪهام ﺑﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ ای دوﺳﺖ، ای ﻋﺰﯾﺰ
زﯾﺮا ﮐﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ
ﭘﺎﻫﺎی ﺑﯽﭘﻨﺎه ﻣﺮا ﻋﺮﯾﺎن ﮐﺮد
و در ﻓﺼﻮل ﺛﺎﺑﺖ ﯾﺦ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ :
ای مرد
ای محبت
ای مغلوب
در خارزار خاطره گردش کن
#سعید_سلطانپور
💐ﻣﻦ زﻧﺪهام ﺑﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ ای ﺧﻮب، ای ﻋﺰﯾﺰ
زﯾﺮا ﮐﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ
ﻣﺜﻞ ﺷﺐ از ﺳﺘﺎره ﺳﺮﺷﺎر اﺳﺖ
ﻣﻦ
ﻣﻌﺘﺎد ﺧﻨﺠﺮ ﺗﻮ و ﺧﺸﻢ ﺗﻮام، رﻓﯿﻖ
ﺑﯽﺗﻮ
ﺳﺮود درﺑﺪریﻫﺎ را
در ﺧﺎرﺳﺘﺎن
آرام و ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ، ﻣﯽﺧﻮاﻧﻢ
ﻣﻦ زﻧﺪهام ﺑﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ ای دوﺳﺖ، ای ﻋﺰﯾﺰ
زﯾﺮا ﮐﻪ ﻇﻠﻢ ﺗﻮ
ﭘﺎﻫﺎی ﺑﯽﭘﻨﺎه ﻣﺮا ﻋﺮﯾﺎن ﮐﺮد
و در ﻓﺼﻮل ﺛﺎﺑﺖ ﯾﺦ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ :
ای مرد
ای محبت
ای مغلوب
در خارزار خاطره گردش کن
#سعید_سلطانپور