پاتوق کتاب زاهدان
🔹 #معرفی_کتاب های فروشگاه: #کتاب #لحظه_های_انقلاب نوشته #سیدمحمود_گلابدره_یی يکي از پرفروشترين و خواندنی ترین آثار درباره روزهای پیروزی #انقلاب_اسلامی است. @patogh_zahedan 🔵پاتوق کتاب زاهدان
نویسنده این کتاب از آخرین بازماندگان نسل شاگردان #جلال_آل_احمد بود و درست مانند استادش جلال به سبک خودش زیست به سبک خودش نوشت.
#سید_محمود_گلابدره_ای نویسنده« #لحظه_های_انقلاب» است اثری که به اعتقاد صاحب نظران از نمونه های کم نظیر #رمان خاطره در #ایران و در #تاریخ_نگاری روزهای #انقلاب تقریبا بی نظیر است.
نویسنده در این اثرهمانند چشمی بینا در میان مردم کوچه خیابان پایتخت، که تمام افت و خیزهایی را که دیده است؛ کوشیده تا به ثبت برساند.
در واقع کتاب لحظه های انقلاب برشی است از یک فرهنگ با همه مختصات لازم برای آن،مستندی است مکتوب با منابع گرانبهای #مردم_شناسی ،که بسیار خواندنی است.
@patogh_zahedan
🔵پاتوق کتاب زاهدان
#سید_محمود_گلابدره_ای نویسنده« #لحظه_های_انقلاب» است اثری که به اعتقاد صاحب نظران از نمونه های کم نظیر #رمان خاطره در #ایران و در #تاریخ_نگاری روزهای #انقلاب تقریبا بی نظیر است.
نویسنده در این اثرهمانند چشمی بینا در میان مردم کوچه خیابان پایتخت، که تمام افت و خیزهایی را که دیده است؛ کوشیده تا به ثبت برساند.
در واقع کتاب لحظه های انقلاب برشی است از یک فرهنگ با همه مختصات لازم برای آن،مستندی است مکتوب با منابع گرانبهای #مردم_شناسی ،که بسیار خواندنی است.
@patogh_zahedan
🔵پاتوق کتاب زاهدان
پاتوق کتاب زاهدان
🔹 #معرفی_کتاب های فروشگاه: #کتاب #لحظه_های_انقلاب نوشته #سیدمحمود_گلابدره_یی يکي از پرفروشترين و خواندنی ترین آثار درباره روزهای پیروزی #انقلاب_اسلامی است. @patogh_zahedan 🔵پاتوق کتاب زاهدان
برشی از کتاب:
حالا هم، باز میبینیم که این حرکت-ها و این جنب و جوشها و قدم به قدم پیشرویها در هیچ یک از فرمولهای شناخته شده و از قبل تعیین شدهی خارج از شناخت و شعور ما #مسئولین و متعهدین نمیگنجد، مثل بقیهی فرمولهایی که نگنجید.
کجا دکترهای #جامعه_شناس و #فیلسوف های ریز و درشت و اینجایی و آنجایی میتوانستند حدس بزنند که این بچههای "بروسلی" و شیفتگان موزیک و رقص و سکس و لُختی و کارتونهای فضانوردی و سریالهای پی در پی تلویزیونی و مُردهی فوتبال جام جهانی و خوانندگان پیکهای کوچک و بزرگ #آمریکا یی و کتابهای کانون پرورش فکری و این دخترهای مینی ژوپیِ هر روز به یک شکل درآ و رنگ و وارنگ و عاشقان #سریال های کوتاه و بلند و خوانندگان #مجله های خارجی و داخلی، یکباره سیاه به سر بکشند و یکباره بریزند توی خیابانها و بی اینکه بخواهند تنشان را به هم بمالند و لاس بزنند و به هم متلک بگویند و هم را اذیت بکنند، چسبیده به هم، پشت به پشت هم، با هم یک صدا داد بزنند:
"توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر نداره." و شبها سر بام خانه ها، عوض این که برای هم سوت آرتیستی بزنند و آمریکاییوار، مثل هنرپیشههای سریالها به هم دروغ بگویند، بانگ "الله اکبر" و "لا اله الا الّله" سر بدهند و روز، با اینکه بلد نیستند چادر به سر کنند، تکه پارچهی سیاهی به سر بکشند و بیایند باز توی خیابان تا در راه رهایی شهید بشوند.
این #فرهنگ کجا بود؟ آیا کسی میفهمد؟ آیا در هیچ فرمولی میگنجد؟ آیا کسی تا به حال به فکرش هم رسیده بود که با سرِبام رفتن و " #الله اکبر" گفتن و داد زدن هم میتوان فرماندهی کل قوای سومین ارتش دنیا را که حالا با ١٩١ رأی موافق و ٢٧ رأی مخالف و ١١ رأی الکی ممتنع، از مجلس رأی اعتماد هم گرفته و نخست وزیر نظامی #ایران هم، شده به گریه انداخت و این طور زبون و ذلیلش کرد؟" (لحظههای انقلاب، #محمود_گلابدرهای، انتشارات عصر داستان: ١٣٩١، ص ۵۵ ،۵۶ و ۵٧)
@patogh_zahedan
🔵پاتوق کتاب زاهدان
حالا هم، باز میبینیم که این حرکت-ها و این جنب و جوشها و قدم به قدم پیشرویها در هیچ یک از فرمولهای شناخته شده و از قبل تعیین شدهی خارج از شناخت و شعور ما #مسئولین و متعهدین نمیگنجد، مثل بقیهی فرمولهایی که نگنجید.
کجا دکترهای #جامعه_شناس و #فیلسوف های ریز و درشت و اینجایی و آنجایی میتوانستند حدس بزنند که این بچههای "بروسلی" و شیفتگان موزیک و رقص و سکس و لُختی و کارتونهای فضانوردی و سریالهای پی در پی تلویزیونی و مُردهی فوتبال جام جهانی و خوانندگان پیکهای کوچک و بزرگ #آمریکا یی و کتابهای کانون پرورش فکری و این دخترهای مینی ژوپیِ هر روز به یک شکل درآ و رنگ و وارنگ و عاشقان #سریال های کوتاه و بلند و خوانندگان #مجله های خارجی و داخلی، یکباره سیاه به سر بکشند و یکباره بریزند توی خیابانها و بی اینکه بخواهند تنشان را به هم بمالند و لاس بزنند و به هم متلک بگویند و هم را اذیت بکنند، چسبیده به هم، پشت به پشت هم، با هم یک صدا داد بزنند:
"توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر نداره." و شبها سر بام خانه ها، عوض این که برای هم سوت آرتیستی بزنند و آمریکاییوار، مثل هنرپیشههای سریالها به هم دروغ بگویند، بانگ "الله اکبر" و "لا اله الا الّله" سر بدهند و روز، با اینکه بلد نیستند چادر به سر کنند، تکه پارچهی سیاهی به سر بکشند و بیایند باز توی خیابان تا در راه رهایی شهید بشوند.
این #فرهنگ کجا بود؟ آیا کسی میفهمد؟ آیا در هیچ فرمولی میگنجد؟ آیا کسی تا به حال به فکرش هم رسیده بود که با سرِبام رفتن و " #الله اکبر" گفتن و داد زدن هم میتوان فرماندهی کل قوای سومین ارتش دنیا را که حالا با ١٩١ رأی موافق و ٢٧ رأی مخالف و ١١ رأی الکی ممتنع، از مجلس رأی اعتماد هم گرفته و نخست وزیر نظامی #ایران هم، شده به گریه انداخت و این طور زبون و ذلیلش کرد؟" (لحظههای انقلاب، #محمود_گلابدرهای، انتشارات عصر داستان: ١٣٩١، ص ۵۵ ،۵۶ و ۵٧)
@patogh_zahedan
🔵پاتوق کتاب زاهدان