پاینده ایران
خلیلی معاون قوه قضاییه در باره مذاکره با آمریکا میگوید «دین ما اجازه چنین مذاکرهای را نخواهد داد.»
حال فرداروزی به هر دلیل سیاسی و اقتصادی با آمریکا مذاکره شود، تکلیف دین ایشان چه خواهد شد؟! مگر میشود از دین برگشت؟!
#حاکمیت_فرقهای
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
خلیلی معاون قوه قضاییه در باره مذاکره با آمریکا میگوید «دین ما اجازه چنین مذاکرهای را نخواهد داد.»
حال فرداروزی به هر دلیل سیاسی و اقتصادی با آمریکا مذاکره شود، تکلیف دین ایشان چه خواهد شد؟! مگر میشود از دین برگشت؟!
#حاکمیت_فرقهای
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
رابطه مستقیم رشد تورم و رشد سرقت در کشور از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ به روایت آمار / تاریخ اقتصاد
#تورم
#سرقت
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
رابطه مستقیم رشد تورم و رشد سرقت در کشور از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ به روایت آمار / تاریخ اقتصاد
#تورم
#سرقت
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
حزب پان ایرانیست
پاینده ایران «وفاق»، پر! مدتی است علمداران شعار «وفاق» که بخشی از آرای مردم را در انتخابات جذب کرد تلاش میکنند وفاق را تعریف کنند! اگر وفاق ابهام داشت پس رایدهندگان فریب داده شدهاند. آنان تصور کردند مقصود از وفاق نزدیکی نظام با مردم است! اگر منظور…
پاینده ایران
شوخی سمبولیک!
«رفع حصر به صورت سمبولیک میتواند نشانهای از وفاق در جامعه باشد.»! /ابطحی
«خودفریبی»، تعبیری جدید از وفاق!
چنین فریب گسترده در زمینه دیگر جنبههای حکومتی نیز جاری است: سمبولیک بگویید به قله نزدیک شدهایم! سمبولیک بگویید رشد اقتصادی داریم! سمبولیک بگویید آزادی هست! سمبولیک بگویید ما میتوانیم دنیا را اداره کنیم! سمبولیک بگویید ما میتوانیم هزار سایت هستهای بسازیم!
بعد، وفاق حاصل میشود! وفاق در فریب.
#فریب
#مغزهای_زنگ_زده
#حاکمیت_فرقهای
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
شوخی سمبولیک!
«رفع حصر به صورت سمبولیک میتواند نشانهای از وفاق در جامعه باشد.»! /ابطحی
«خودفریبی»، تعبیری جدید از وفاق!
چنین فریب گسترده در زمینه دیگر جنبههای حکومتی نیز جاری است: سمبولیک بگویید به قله نزدیک شدهایم! سمبولیک بگویید رشد اقتصادی داریم! سمبولیک بگویید آزادی هست! سمبولیک بگویید ما میتوانیم دنیا را اداره کنیم! سمبولیک بگویید ما میتوانیم هزار سایت هستهای بسازیم!
بعد، وفاق حاصل میشود! وفاق در فریب.
#فریب
#مغزهای_زنگ_زده
#حاکمیت_فرقهای
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
بیژن جانفشان
۰۳/۱۱/۲۶
پاینده ایران
بن بست مذاکرات غرب با جمهوری اسلامی
مصاحبه سرور بیژن جانفشان از حزب پانایرانیست با تلویزیون کانال یک به میزبانی جناب بیژن مهر درباره شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر ایران، بن بست مذاکرات غرب با جمهوری اسلامی و حرفهای تجزیهطلبانه پزشکیان.
(از کانال رادیو پانایرانیست @RadioPanIranist)
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
بن بست مذاکرات غرب با جمهوری اسلامی
مصاحبه سرور بیژن جانفشان از حزب پانایرانیست با تلویزیون کانال یک به میزبانی جناب بیژن مهر درباره شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر ایران، بن بست مذاکرات غرب با جمهوری اسلامی و حرفهای تجزیهطلبانه پزشکیان.
(از کانال رادیو پانایرانیست @RadioPanIranist)
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
اگر به ایران حمله شود، چه شود!
شیرین عقل اصلاحطلبان میگوید «اگر ترامپ یا اسرائیل به ایران حمله کنند، وفاق ملی بیشتر می شود. تشدید تحریم ها مردم را ناراضی میکند، ولی وفاق ملی مدنظر آقای پزشکیان را بیشتر می کند.»!
ایران هرگز برای نظام اهمیتی نداشته است.
#مغزهای_زنگ_زده
#حاکم_نادان
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
اگر به ایران حمله شود، چه شود!
شیرین عقل اصلاحطلبان میگوید «اگر ترامپ یا اسرائیل به ایران حمله کنند، وفاق ملی بیشتر می شود. تشدید تحریم ها مردم را ناراضی میکند، ولی وفاق ملی مدنظر آقای پزشکیان را بیشتر می کند.»!
ایران هرگز برای نظام اهمیتی نداشته است.
#مغزهای_زنگ_زده
#حاکم_نادان
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
دل ایرانشهر
گفتهاند که شرق یا غرب یا شمال یا جنوب، همه این اسامی با اضافه شدن به چیزی گفته میشوند مانند مصر که ما آن را از نواحی مغرب میشماریم و برای کسی که در سرزمین اندلس قرار دارد، مشرق است... پس ناچار باید مرکزی باشد که از آنجا به آن نواحی اشاره شود. بنابراین میگوییم مرکز مملکت اسلام سرزمین عراق است؛ و این امر مربوط به این زمان است و پارسیان در آن وقت که بدانجا رفت و آمد میکردند آن را دل ایرانشهر نامیدهاند. و عرب این نام را عربی کرده، عراق نامیده است.
(از کانال تلگرامی عدنان فلاحی، کتاب الخراج، نوشته قُدامة بن جعفر (337 ق))
#ایران
#همه_عالم_تن_است_و_ایران_دل
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
دل ایرانشهر
گفتهاند که شرق یا غرب یا شمال یا جنوب، همه این اسامی با اضافه شدن به چیزی گفته میشوند مانند مصر که ما آن را از نواحی مغرب میشماریم و برای کسی که در سرزمین اندلس قرار دارد، مشرق است... پس ناچار باید مرکزی باشد که از آنجا به آن نواحی اشاره شود. بنابراین میگوییم مرکز مملکت اسلام سرزمین عراق است؛ و این امر مربوط به این زمان است و پارسیان در آن وقت که بدانجا رفت و آمد میکردند آن را دل ایرانشهر نامیدهاند. و عرب این نام را عربی کرده، عراق نامیده است.
(از کانال تلگرامی عدنان فلاحی، کتاب الخراج، نوشته قُدامة بن جعفر (337 ق))
#ایران
#همه_عالم_تن_است_و_ایران_دل
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
دریای کاسپین
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، دکتر محمد ابراهیم زارعی: «دریای خزر» نام اشتباهی است، خواهش دارم از عبارت «دریای کاسپین» استفاده کنید.» / از صفحه توییتر محمد کلهر
در منابع بینالمللی همواره از این دریا به نام کاسپین (لفظ یونانی قزوین) استفاده میشود، عربها به آن دریای قزوین میگویند، بیشنیه ایرانیان از آن به نام دریای مازندران یاد میکنند، ولی رئیس جمهور اصلاحات در تداوم تخریب نشانهها و نمادهای ایرانی به همه سازمانهای دولتی و وزارتخانهها بخشنامه کرد که از این واحد سرزمینی لازم است با نام دریای خزر یاد شود!
این نام همان اندازه که نامی جعلی برای خلیج فارس بنهند، جعلی و ناسازگار با تاریخ است.
#ایران
#همه_عالم_تن_است_و_ایران_دل
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
دریای کاسپین
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، دکتر محمد ابراهیم زارعی: «دریای خزر» نام اشتباهی است، خواهش دارم از عبارت «دریای کاسپین» استفاده کنید.» / از صفحه توییتر محمد کلهر
در منابع بینالمللی همواره از این دریا به نام کاسپین (لفظ یونانی قزوین) استفاده میشود، عربها به آن دریای قزوین میگویند، بیشنیه ایرانیان از آن به نام دریای مازندران یاد میکنند، ولی رئیس جمهور اصلاحات در تداوم تخریب نشانهها و نمادهای ایرانی به همه سازمانهای دولتی و وزارتخانهها بخشنامه کرد که از این واحد سرزمینی لازم است با نام دریای خزر یاد شود!
این نام همان اندازه که نامی جعلی برای خلیج فارس بنهند، جعلی و ناسازگار با تاریخ است.
#ایران
#همه_عالم_تن_است_و_ایران_دل
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
در حوزۀ تمدنی ایران، اما در مشتِ ترکیه!
چرا ایران باید غفلت خود نسبت به ترکمنستان را جبران کند؟
گزارشی از سید حمزه صالحی در پایگاه خبری - تحلیلی انتخاب / ایران دل
#حاکم_نادان
#ایران_بزرگ_فرهتگی
#حوزه_تمدنی_ایران
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
در حوزۀ تمدنی ایران، اما در مشتِ ترکیه!
چرا ایران باید غفلت خود نسبت به ترکمنستان را جبران کند؟
گزارشی از سید حمزه صالحی در پایگاه خبری - تحلیلی انتخاب / ایران دل
#حاکم_نادان
#ایران_بزرگ_فرهتگی
#حوزه_تمدنی_ایران
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
«ایران برای ما، سرحدِّ شادیها و منتهای دردها و رنجهاست.
گمان مَبر که به پایان رسید کارِ مُغان
هزار بادهٔ ناخورده در رگِ تاک است
و برقرار میماند...»
(سهراب پورناظری)
#ایران
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
«ایران برای ما، سرحدِّ شادیها و منتهای دردها و رنجهاست.
گمان مَبر که به پایان رسید کارِ مُغان
هزار بادهٔ ناخورده در رگِ تاک است
و برقرار میماند...»
(سهراب پورناظری)
#ایران
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
«بخشی از افزایش قیمتها [محصولات کشاورزی] به بحث روانی در بازار، تحریمهای ظالمانه و خرید مازاد خانوارها نیز بر میگردد. (!) «علت اصلی» افزایش قیمت سیبزمینی احتکار و سوداگری است.»!
در چهار دهه گذشته ماهیت خیلی از امور حاکمیت دینی بر مردم روشن شده است ولی هنوز مردم متوجه نمیشوند چرا همواره تلاش میشود هر فردی که از اوضاع کشور و مردم بیخبر است، سواد پست انتصابی را ندارد، مغز پوسیده و زنگزده دارد در راس وزارتخانهها و سازمانهای دولتی گذاشته میشوند؟! این همه اصرار در نمایاندن نادانی و بیعقل بودن واقعا دلیلی دارد؟!
کسی هم نیست تعریف کند تحریم عادلانه چه نوع تحریمی است؟!
#وزارت_کشاورزی
#مغزهای_زنگ_زده
#حاکم_نادان
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
«بخشی از افزایش قیمتها [محصولات کشاورزی] به بحث روانی در بازار، تحریمهای ظالمانه و خرید مازاد خانوارها نیز بر میگردد. (!) «علت اصلی» افزایش قیمت سیبزمینی احتکار و سوداگری است.»!
در چهار دهه گذشته ماهیت خیلی از امور حاکمیت دینی بر مردم روشن شده است ولی هنوز مردم متوجه نمیشوند چرا همواره تلاش میشود هر فردی که از اوضاع کشور و مردم بیخبر است، سواد پست انتصابی را ندارد، مغز پوسیده و زنگزده دارد در راس وزارتخانهها و سازمانهای دولتی گذاشته میشوند؟! این همه اصرار در نمایاندن نادانی و بیعقل بودن واقعا دلیلی دارد؟!
کسی هم نیست تعریف کند تحریم عادلانه چه نوع تحریمی است؟!
#وزارت_کشاورزی
#مغزهای_زنگ_زده
#حاکم_نادان
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
«من به وزارت دادگستری دستور دادهام که تمام دادستانهای کل منصوب شده در دوران بایدن را از کار برکنار کند.» / ترامپ
روشن نیست جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته از جمهوری آمریکا تبعیت کرده است که با تغییر حتی یک وزیر همه منصوبان دوره وزیر / رئیس قبلی برکنار شدهاند؟ یا آمریکا دیده است که کار حاکمیت دینی شاهکار حکومتی است حالا ضمن آرزوی موفقیت برای جمهوری اسلامی از کارهای او بدآموزی میکند؟!
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
«من به وزارت دادگستری دستور دادهام که تمام دادستانهای کل منصوب شده در دوران بایدن را از کار برکنار کند.» / ترامپ
روشن نیست جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته از جمهوری آمریکا تبعیت کرده است که با تغییر حتی یک وزیر همه منصوبان دوره وزیر / رئیس قبلی برکنار شدهاند؟ یا آمریکا دیده است که کار حاکمیت دینی شاهکار حکومتی است حالا ضمن آرزوی موفقیت برای جمهوری اسلامی از کارهای او بدآموزی میکند؟!
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
سرزده در حضور مشتری!
میگویند رئیس جمهور اسلامی پس از جلسه مجلس «سرزده» به محل بانک مرکزی رفت!
این مفاهیم گنگ و مسخره که دولتیان مصرف میکنند معلوم نیست چه معنایی دارند؟
«سرزده» به جایی رفتن یعنی چی؟ یعنی امتیازی است برای رئیس جمهور یا برای محلی که سرزده شده است؟!
ساعتی پس از سرزدن رییس به بانک مرکزی قیمت دلار ۱۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرد! مردم میفهمند سرزده رفتن یعنی حمایت از سیاستهای بانک مرکزی در گران کردن دلار و جراحی اقتصادی که گویا چندین چاقو هم در شکم بیمار جا مانده است! مردم میفهمند سرزدن سرزده پس از نشست مجلس یعنی حمایت مجلس از سیاستهای ارزی دولت!
یک زمانی (نه کوتاه) فروش برخی محصولات بیکیفیت رسم بود! پس از بروز رقابتی هرچند کوچک فروشندگان تلاش کردند که به خریداران بگویند جنس آنها با کیفیتتر است، پس بر سر هر دکانی نوشتند «در حضور مشتری»! مثلاً روغن کنجد در حضور مشتری گرفته میشود! کالباس و سوسیس در حضور مشتری درست میشود! گوشت در حضور مشتری چرخ میشود! و ... قیمتها البته گرانتر هم میشد!
سرزده هم همان در حضور مشتری است! همینکه رئیس جمهور در بانک مرکزی سرزده حضور پیدا میکند، مشتری یقین پیدا میکند که ده درصد به قیمتها افزوده شد! دولت که با مردم تعارف ندارد!
پس از دیدار سرزده امروز از باب همایون هم ده درصد دیگر در انتظار است.
#حاکم_نادان
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
سرزده در حضور مشتری!
میگویند رئیس جمهور اسلامی پس از جلسه مجلس «سرزده» به محل بانک مرکزی رفت!
این مفاهیم گنگ و مسخره که دولتیان مصرف میکنند معلوم نیست چه معنایی دارند؟
«سرزده» به جایی رفتن یعنی چی؟ یعنی امتیازی است برای رئیس جمهور یا برای محلی که سرزده شده است؟!
ساعتی پس از سرزدن رییس به بانک مرکزی قیمت دلار ۱۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرد! مردم میفهمند سرزده رفتن یعنی حمایت از سیاستهای بانک مرکزی در گران کردن دلار و جراحی اقتصادی که گویا چندین چاقو هم در شکم بیمار جا مانده است! مردم میفهمند سرزدن سرزده پس از نشست مجلس یعنی حمایت مجلس از سیاستهای ارزی دولت!
یک زمانی (نه کوتاه) فروش برخی محصولات بیکیفیت رسم بود! پس از بروز رقابتی هرچند کوچک فروشندگان تلاش کردند که به خریداران بگویند جنس آنها با کیفیتتر است، پس بر سر هر دکانی نوشتند «در حضور مشتری»! مثلاً روغن کنجد در حضور مشتری گرفته میشود! کالباس و سوسیس در حضور مشتری درست میشود! گوشت در حضور مشتری چرخ میشود! و ... قیمتها البته گرانتر هم میشد!
سرزده هم همان در حضور مشتری است! همینکه رئیس جمهور در بانک مرکزی سرزده حضور پیدا میکند، مشتری یقین پیدا میکند که ده درصد به قیمتها افزوده شد! دولت که با مردم تعارف ندارد!
پس از دیدار سرزده امروز از باب همایون هم ده درصد دیگر در انتظار است.
#حاکم_نادان
۱ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
زادروز پندار
دوم اسفند زادروز بزرگمرد ایرانپرست، اسطورهی ایرانخواهان و رادمردی آگاه و ایرانشناس، پندار بزرگ، سرور محسن پزشکپور است که به یاری درک عمیقش از تاریخ ایرانزمین و ملت بزرگ و بافرهنگ آن، نهضت پانایرانیسم، اندیشهی جاودان و ورجاوند و راز ماندگاری ملت ایران در فراسوی مصیبتهای خونین تاریخی را کشف و از دل تاریخ ایرانشهر به عرصه کوششهای اجتماعی و سیاسی کشانید و آن را به موتور نجاتبخش و آگاهیدهندهی جامعهی پر از افسون و نیرنگ چپ و راست و بیگانهپرستان رنگارنگ و ضد ایران و ایرانی و انسانیت مبدل کرد، نهضتی که مایه و عصارهی هزاران سال کوشش و تلاش و ایثار ملتی بزرگ برای ماندن و سرافراز و یکپارچه بودن و زندگی سراسر مشحون از فرهنگ انسانی و نیکویی و خرد و آگاهی از درون پاک ایرانیان است و تلاشی است جاودانه برای رفاه و توسعه و سربلندی و عشق به مردم و میهن و در اوج پاکدستی و شجاعت که والاییش حدود هشتاد سال است در میان ایرانیان پاکنهاد چون خورشید عالمتاب میدرخشد و تنها سنگر استوار برای سرفرازی و نجات مداوم ایرانیت و ایرانیان از مصیبتهای زمان و اندیشههای ضد ملی است.
امروز حزب پانایرانیست با پیشگامی شورایعالی رهبری برگزیدهی کنگره بزرگ نهم حزبی خود علیرغم همهی افسونها و توطئهها و ترفندها و سرکوبها استوار قامت و متین و بیگذشت و آرمانخواه در مسیری که آن بزرگ رفت و از خود رهنمود گذاشت و راهی که زنده یاد شهید سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی ( آژیر) با خون پاکش درخت تنومند آنرا آبیاری کرد بیایست و درنگ حرکت مداوم و سرفرازانهی خود را پرتوان و آگاهانه و با خرد ایرانی به سوی یگانگی، رفاه و سرافرازی ایران و ایرانیان کماکان ادامه میدهد و نقطه اتکاء ایرانپرستان آگاه و روشنفکر است.
درود بر روان تابناک پزشکپور بزرگ، رهبر و پیشوای همیشگی ما پانایرانیستها و عاشقانش.
ایران سرفراز در جهان
جهان به ایران سرافراز
پاینده ایران
دکتر سهراب اعظم زنگنه
دوم اسفند ماه ۱۴۰۳
@paniranist_party
زادروز پندار
دوم اسفند زادروز بزرگمرد ایرانپرست، اسطورهی ایرانخواهان و رادمردی آگاه و ایرانشناس، پندار بزرگ، سرور محسن پزشکپور است که به یاری درک عمیقش از تاریخ ایرانزمین و ملت بزرگ و بافرهنگ آن، نهضت پانایرانیسم، اندیشهی جاودان و ورجاوند و راز ماندگاری ملت ایران در فراسوی مصیبتهای خونین تاریخی را کشف و از دل تاریخ ایرانشهر به عرصه کوششهای اجتماعی و سیاسی کشانید و آن را به موتور نجاتبخش و آگاهیدهندهی جامعهی پر از افسون و نیرنگ چپ و راست و بیگانهپرستان رنگارنگ و ضد ایران و ایرانی و انسانیت مبدل کرد، نهضتی که مایه و عصارهی هزاران سال کوشش و تلاش و ایثار ملتی بزرگ برای ماندن و سرافراز و یکپارچه بودن و زندگی سراسر مشحون از فرهنگ انسانی و نیکویی و خرد و آگاهی از درون پاک ایرانیان است و تلاشی است جاودانه برای رفاه و توسعه و سربلندی و عشق به مردم و میهن و در اوج پاکدستی و شجاعت که والاییش حدود هشتاد سال است در میان ایرانیان پاکنهاد چون خورشید عالمتاب میدرخشد و تنها سنگر استوار برای سرفرازی و نجات مداوم ایرانیت و ایرانیان از مصیبتهای زمان و اندیشههای ضد ملی است.
امروز حزب پانایرانیست با پیشگامی شورایعالی رهبری برگزیدهی کنگره بزرگ نهم حزبی خود علیرغم همهی افسونها و توطئهها و ترفندها و سرکوبها استوار قامت و متین و بیگذشت و آرمانخواه در مسیری که آن بزرگ رفت و از خود رهنمود گذاشت و راهی که زنده یاد شهید سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی ( آژیر) با خون پاکش درخت تنومند آنرا آبیاری کرد بیایست و درنگ حرکت مداوم و سرفرازانهی خود را پرتوان و آگاهانه و با خرد ایرانی به سوی یگانگی، رفاه و سرافرازی ایران و ایرانیان کماکان ادامه میدهد و نقطه اتکاء ایرانپرستان آگاه و روشنفکر است.
درود بر روان تابناک پزشکپور بزرگ، رهبر و پیشوای همیشگی ما پانایرانیستها و عاشقانش.
ایران سرفراز در جهان
جهان به ایران سرافراز
پاینده ایران
دکتر سهراب اعظم زنگنه
دوم اسفند ماه ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
یادبود دومین سالگرد درگذشتِ زندهیاد استاد دکتر جواد طباطبایی
منظومۀ اندیشۀ جواد طباطبایی
با سخنرانی:
موسی غنینژاد
عباس آخوندی
آرمینا آرم
الهه ابوالحسنی
ناصر امجد
احمد بستانی
جواد رنجبر درخشیلر
ناصر سلطانی
ابراهیم صحافی
رضا یعقوبی
مدیر نشست: محمدعلی نیازی
زمان نشست:
یازدهم اسفندماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
محلِّ نشست:
تهران، کاشانک، نرسیده به سهراه آجودانیه، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، مرکز همایشهای بین المللی رایزن
ورود برای همه، آزاد و رایگان است.
#ایران
#جواد_طباطبایی
۳ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
یادبود دومین سالگرد درگذشتِ زندهیاد استاد دکتر جواد طباطبایی
منظومۀ اندیشۀ جواد طباطبایی
با سخنرانی:
موسی غنینژاد
عباس آخوندی
آرمینا آرم
الهه ابوالحسنی
ناصر امجد
احمد بستانی
جواد رنجبر درخشیلر
ناصر سلطانی
ابراهیم صحافی
رضا یعقوبی
مدیر نشست: محمدعلی نیازی
زمان نشست:
یازدهم اسفندماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
محلِّ نشست:
تهران، کاشانک، نرسیده به سهراه آجودانیه، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، مرکز همایشهای بین المللی رایزن
ورود برای همه، آزاد و رایگان است.
#ایران
#جواد_طباطبایی
۳ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
سخنانِ دکتر حمید احمدی - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - در مورد رخدادِ سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی
#ایران
۴ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
سخنانِ دکتر حمید احمدی - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - در مورد رخدادِ سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی
#ایران
۴ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
حزب پان ایرانیست
پاینده ایران یادبود دومین سالگرد درگذشتِ زندهیاد استاد دکتر جواد طباطبایی منظومۀ اندیشۀ جواد طباطبایی با سخنرانی: موسی غنینژاد عباس آخوندی آرمینا آرم الهه ابوالحسنی ناصر امجد احمد بستانی جواد رنجبر درخشیلر ناصر سلطانی ابراهیم صحافی رضا یعقوبی مدیر…
پاینده ایران
تنها استاد بومی علوم سیاسی
یادکردی از استاد جواد طباطبایی
«تا جایی که به یاد دارم، نخستین بار نام جواد طباطبایی را از زبان استادم دکتر حسین بشیریه شنیدم. سال ۱۳۶۹ [خورشیدی] بود و من در آستانۀ رفتن به خارج از کشور برای دورۀ دکتری.
[دکتر حسین بشیریه] معاونِ آموزشی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی [دانشگاه تهران] بود و در دفترش، آهسته به من گفت «یک استاد میخواهم جذب کنم که بینظیر و برای مسایل ایران بسیار مفید است». با کنجکاوی پرسیدم کیست؟ گفت: دکتر جواد طباطبایی. این کار را کرد اما در کانادا که بودم خبر اخراجِ دکتر طباطبایی و دکتر روشندل را در اوایل دهۀ ۱۳۷۰ [خورشیدی] شنیدم.
در سال ۱۳۷۵ [خورشیدی] که [به ایران] برگشتم، کتابِ «زوال اندیشۀ سیاسی در ایران» او را خواندم و شگفت زده از دانشِ او دربارۀ اندیشه غرب و همزمان تاریخ و تحولات و اندیشۀ سیاسی ایران. با ولع تمام کتاب را میخواندم و صفحاتِ آن را علامتگذاری و حاشیهنویسی میکردم. تمام که کردم گفتم «اینک؛ تنها استادِ بومی علوم سیاسی ایران!»، که به جای توسّل به نظریهها و مدلهای نامربوط به کشور ما، میخواهد نشان دهد، چگونه با تکیه بر دانشِ عمیقِ تاریخی خود از ایران، میتوان نظریهپردازی واقعگرایانه کرد.
بعدها در چند جا او را در محافل و سخنرانیهایش دیدم و با هم گفتگو کردیم و از مجاهدتهای او برای ایران در این دورانِ تنهایی و پر آشوبش سپاسگزاری کردم.
از هنگامی که در اوایل دهۀ ۱۳۹۰ [خورشیدی] به عرصۀ عملی دفاع از هویتِ ملّی ایران و مقابله با گرایشاتِ ضدِّ ایرانی پا گذاشت، موجِ تازۀ دشمنی و هتاکی به او، از سوی کجاندیشانِ کوتهفکرِ قومگرا و حامیانِ خارجی آنها در باکو و خارج کشور و نیز برخی نیروهای مذهبیِ ناآگاه و افراطی تحتتأثیر نفوذیهای ضدِّ ملی و ضدِّ ایرانی مذکور در کشور به راه افتاد.
با وجود بیماری جانکاهی که داشت تا آخرین لحظههای عمر پر برکتش از راه دفاع از ایران و ایرانیت باز نایستاد.
او از نسل آذریهای پر افتخارِ مدافعِ سنگرِ مستحکمِ ایران و ایرانیت بود که به همۀ ایرانیان بویژه همولایتیهای جوان آذریاش درس تعلق آنها به ایرانشهر و تعلق ایرانشهر به آنها و علمآموزی و میهندوستی و ایرانخواهی داد.
راهش پر رهرو باد!»
(حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، از کانال تلگرامی ایران دل)
۴ اسفند ماه ۱۴۰۳
@paniranist_party
تنها استاد بومی علوم سیاسی
یادکردی از استاد جواد طباطبایی
«تا جایی که به یاد دارم، نخستین بار نام جواد طباطبایی را از زبان استادم دکتر حسین بشیریه شنیدم. سال ۱۳۶۹ [خورشیدی] بود و من در آستانۀ رفتن به خارج از کشور برای دورۀ دکتری.
[دکتر حسین بشیریه] معاونِ آموزشی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی [دانشگاه تهران] بود و در دفترش، آهسته به من گفت «یک استاد میخواهم جذب کنم که بینظیر و برای مسایل ایران بسیار مفید است». با کنجکاوی پرسیدم کیست؟ گفت: دکتر جواد طباطبایی. این کار را کرد اما در کانادا که بودم خبر اخراجِ دکتر طباطبایی و دکتر روشندل را در اوایل دهۀ ۱۳۷۰ [خورشیدی] شنیدم.
در سال ۱۳۷۵ [خورشیدی] که [به ایران] برگشتم، کتابِ «زوال اندیشۀ سیاسی در ایران» او را خواندم و شگفت زده از دانشِ او دربارۀ اندیشه غرب و همزمان تاریخ و تحولات و اندیشۀ سیاسی ایران. با ولع تمام کتاب را میخواندم و صفحاتِ آن را علامتگذاری و حاشیهنویسی میکردم. تمام که کردم گفتم «اینک؛ تنها استادِ بومی علوم سیاسی ایران!»، که به جای توسّل به نظریهها و مدلهای نامربوط به کشور ما، میخواهد نشان دهد، چگونه با تکیه بر دانشِ عمیقِ تاریخی خود از ایران، میتوان نظریهپردازی واقعگرایانه کرد.
بعدها در چند جا او را در محافل و سخنرانیهایش دیدم و با هم گفتگو کردیم و از مجاهدتهای او برای ایران در این دورانِ تنهایی و پر آشوبش سپاسگزاری کردم.
از هنگامی که در اوایل دهۀ ۱۳۹۰ [خورشیدی] به عرصۀ عملی دفاع از هویتِ ملّی ایران و مقابله با گرایشاتِ ضدِّ ایرانی پا گذاشت، موجِ تازۀ دشمنی و هتاکی به او، از سوی کجاندیشانِ کوتهفکرِ قومگرا و حامیانِ خارجی آنها در باکو و خارج کشور و نیز برخی نیروهای مذهبیِ ناآگاه و افراطی تحتتأثیر نفوذیهای ضدِّ ملی و ضدِّ ایرانی مذکور در کشور به راه افتاد.
با وجود بیماری جانکاهی که داشت تا آخرین لحظههای عمر پر برکتش از راه دفاع از ایران و ایرانیت باز نایستاد.
او از نسل آذریهای پر افتخارِ مدافعِ سنگرِ مستحکمِ ایران و ایرانیت بود که به همۀ ایرانیان بویژه همولایتیهای جوان آذریاش درس تعلق آنها به ایرانشهر و تعلق ایرانشهر به آنها و علمآموزی و میهندوستی و ایرانخواهی داد.
راهش پر رهرو باد!»
(حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، از کانال تلگرامی ایران دل)
۴ اسفند ماه ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
سندروم آمریکا گرایی : تقلیل مشکله ایران به فرم حکومت (چه کسی حکومت می کند؟)، چرا طرح مسئله فدرالیسم نه راه حل بلکه یک آدرس اشتباه برای حل مشکله ایران میباشد.
هانتینگتون در کتاب خود «سامان سیاسی در جوامع در حال دگرگونی» بزرگترین تله معرفت شناختی که رهبران پسا استعماری در آمریکای لاتین و خاورمیانه و آفریقا به آن مبتلا میشوند که شرایط امکان شکست آن را در ناسیونال بیلدونگ و منطق شکست آن ها در دولت سازی محسوب میشود را الگو گرفتن از فرم حکومتی در ایالات متحده و تلاش برای پیاده کردن آن در جوامع در حال دگرگونی خود مفهومپردازی کرده است.
اکثراً رهبران پسااستعماری آنچنان شیفته مدل حکومتی در ایالات متحده می شوند که فکر می کنند اگر یک قانون اساسی مبتنی بر الگوی ریاست جمهوری و فدرالیسم همچون فرم حکومتی در ایالات متحده در سطح سیاسی و قدرت اجرائیه حکومت در جوامع پسا استعماری خود پیاده سازی نمایند و اجرا کنند همه مشکلات جوامع خود را حل کردهاند و پاسخی به مشکله جوامع پسا استعماری خود مفهومپردازی کردهاند.
از دید هانتینگتون رهبران پسا استعماری با تقلیل مشکله جوامع پسا استعماری به فرم حکومت و این پرسش که چه کسی حکومت می کند؟ بلافاصله بعد از بهدست گرفتن قدرت سیاسی اولویت خود را تدوین یک قانون اساسی که کپی شده از قانون اساسی ایالات متحده است قرار میدهند و با اخذ سازوکارهای ریاست جمهوری و موازنه قوا و آزادیهای سیاسی در سطح کلان و سازوکارهای فدرالیسم و پارلمان ایالتی و ... در سطح خرد، در قالب یک قانون اساسی، کار سیاستگذاری را برای یافتن سازوکارهایی برای حل مشکله جوامع پسا استعماری پایانیافته تلقی می.کنند.
هانتینگتون در کتاب خود مثالهای زیادی از برزیل و آرژانتین و ونزوئلا و ... در آمریکای لاتین و کشورهای آفریقایی پسا استعماری بیان میکند که با الگوی تدوین قانون اساسی کپی شده از قانون اساسی ایالات متحده و سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم خواستند به راهحلی برای جوامع پسا استعماری خود دست پیدا کنند ولی آنچه که نصیب این جوامع پسا استعماری شد نه ثبات سیاسی و پایداری اجتماعی بلکه بی ثباتی سیاسی و هرج و مرج اجتماعی بود و نه تنها مشکله این جوامع پسا استعماری با تدوین قانون اساسی کپی شده از قانون اساسی ایالات متحده و اخذ سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم حل نشد بلکه دچار بحرانهای سیاسی و اجتماعی و حتی آنتروپی و آشوب سیاسی و اجتماعی بیشتر بعد از دوره تاریخی پسا استعماری هم شدند .
منطق شکست این رهبران پسا استعماری در چه بود؟ مگر نه اینکه ایالات متحده با سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم در قرن نوزدهم و بیستم همواره شاهد یک دوره تداومی از ثبات سیاسی و پایداری اجتماعی شده بود ولی چرا اعمال همین سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم در جوامع پسا استعماری به دوره تاریخی از پایداری اجتماعی و ثبات سیاسی منجر نشد؟
آیا مشکل در خود سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم و قانون اساسی ایالات متحده بود یا مشکل در ماهیت جوامع و ماهیت تاریخی جوامع پسا استعماری بود؟
کتاب هانتینگتون، سامان سیاسی در جوامع در حال دگرگونی، در دهه شصت میلادی نوشته شده است ولی ما شاهد تکرار همین تجربه کپیبرداری از قانون اساسی ایالات متحده در بعد از ۱۱ سپتامبر در افغانستان بودیم. ایالات متحده مبنا ناسیونال بیلدونگ را در افغانستان پسا طالبان تدوین یک قانون اساسی مبتنی بر ریاست جمهوری و پارلمان های ولایتی و آزادهای سیاسی و اعمال تبعیض مثبت چون مشخص کردن سهمیه ثابتی برای اشغال مناصب حکومتی برای زنان قرار داده بود ولی ما نه تنها شاهد پایداری اجتماعی و ثبات سیاسی در افغانستان پسا طالبان بواسطه این قانون اساسی کپیشده از قانون اساسی ایالات متحده نبودیم بلکه بعد از بیست سال سطح بیثباتی سیاسی و هرج و مرج اجتماعی به سطحی در افغانستان دوران جمهوری رسید که همه بازیگران سیاسی چه ایالات متحده و چه رهبران محلی و چه نیروهای اجتماعی در افغانستان خواهان پایان دوران جمهوری و بازگشت طالبان شدند، که این تکرار تاریخ و تحقق مفهوم پردازی تاریخی هانتینگتون در کتاب سامان سیاسی در جوامع در حال دگرگونی بعد از چهل سال بود.»
(دکتر عادل نعمتی، دکترای علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، از کانال تلگرامی سیمرغ)
۴ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
سندروم آمریکا گرایی : تقلیل مشکله ایران به فرم حکومت (چه کسی حکومت می کند؟)، چرا طرح مسئله فدرالیسم نه راه حل بلکه یک آدرس اشتباه برای حل مشکله ایران میباشد.
هانتینگتون در کتاب خود «سامان سیاسی در جوامع در حال دگرگونی» بزرگترین تله معرفت شناختی که رهبران پسا استعماری در آمریکای لاتین و خاورمیانه و آفریقا به آن مبتلا میشوند که شرایط امکان شکست آن را در ناسیونال بیلدونگ و منطق شکست آن ها در دولت سازی محسوب میشود را الگو گرفتن از فرم حکومتی در ایالات متحده و تلاش برای پیاده کردن آن در جوامع در حال دگرگونی خود مفهومپردازی کرده است.
اکثراً رهبران پسااستعماری آنچنان شیفته مدل حکومتی در ایالات متحده می شوند که فکر می کنند اگر یک قانون اساسی مبتنی بر الگوی ریاست جمهوری و فدرالیسم همچون فرم حکومتی در ایالات متحده در سطح سیاسی و قدرت اجرائیه حکومت در جوامع پسا استعماری خود پیاده سازی نمایند و اجرا کنند همه مشکلات جوامع خود را حل کردهاند و پاسخی به مشکله جوامع پسا استعماری خود مفهومپردازی کردهاند.
از دید هانتینگتون رهبران پسا استعماری با تقلیل مشکله جوامع پسا استعماری به فرم حکومت و این پرسش که چه کسی حکومت می کند؟ بلافاصله بعد از بهدست گرفتن قدرت سیاسی اولویت خود را تدوین یک قانون اساسی که کپی شده از قانون اساسی ایالات متحده است قرار میدهند و با اخذ سازوکارهای ریاست جمهوری و موازنه قوا و آزادیهای سیاسی در سطح کلان و سازوکارهای فدرالیسم و پارلمان ایالتی و ... در سطح خرد، در قالب یک قانون اساسی، کار سیاستگذاری را برای یافتن سازوکارهایی برای حل مشکله جوامع پسا استعماری پایانیافته تلقی می.کنند.
هانتینگتون در کتاب خود مثالهای زیادی از برزیل و آرژانتین و ونزوئلا و ... در آمریکای لاتین و کشورهای آفریقایی پسا استعماری بیان میکند که با الگوی تدوین قانون اساسی کپی شده از قانون اساسی ایالات متحده و سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم خواستند به راهحلی برای جوامع پسا استعماری خود دست پیدا کنند ولی آنچه که نصیب این جوامع پسا استعماری شد نه ثبات سیاسی و پایداری اجتماعی بلکه بی ثباتی سیاسی و هرج و مرج اجتماعی بود و نه تنها مشکله این جوامع پسا استعماری با تدوین قانون اساسی کپی شده از قانون اساسی ایالات متحده و اخذ سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم حل نشد بلکه دچار بحرانهای سیاسی و اجتماعی و حتی آنتروپی و آشوب سیاسی و اجتماعی بیشتر بعد از دوره تاریخی پسا استعماری هم شدند .
منطق شکست این رهبران پسا استعماری در چه بود؟ مگر نه اینکه ایالات متحده با سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم در قرن نوزدهم و بیستم همواره شاهد یک دوره تداومی از ثبات سیاسی و پایداری اجتماعی شده بود ولی چرا اعمال همین سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم در جوامع پسا استعماری به دوره تاریخی از پایداری اجتماعی و ثبات سیاسی منجر نشد؟
آیا مشکل در خود سازوکارهای ریاست جمهوری و فدرالیسم و قانون اساسی ایالات متحده بود یا مشکل در ماهیت جوامع و ماهیت تاریخی جوامع پسا استعماری بود؟
کتاب هانتینگتون، سامان سیاسی در جوامع در حال دگرگونی، در دهه شصت میلادی نوشته شده است ولی ما شاهد تکرار همین تجربه کپیبرداری از قانون اساسی ایالات متحده در بعد از ۱۱ سپتامبر در افغانستان بودیم. ایالات متحده مبنا ناسیونال بیلدونگ را در افغانستان پسا طالبان تدوین یک قانون اساسی مبتنی بر ریاست جمهوری و پارلمان های ولایتی و آزادهای سیاسی و اعمال تبعیض مثبت چون مشخص کردن سهمیه ثابتی برای اشغال مناصب حکومتی برای زنان قرار داده بود ولی ما نه تنها شاهد پایداری اجتماعی و ثبات سیاسی در افغانستان پسا طالبان بواسطه این قانون اساسی کپیشده از قانون اساسی ایالات متحده نبودیم بلکه بعد از بیست سال سطح بیثباتی سیاسی و هرج و مرج اجتماعی به سطحی در افغانستان دوران جمهوری رسید که همه بازیگران سیاسی چه ایالات متحده و چه رهبران محلی و چه نیروهای اجتماعی در افغانستان خواهان پایان دوران جمهوری و بازگشت طالبان شدند، که این تکرار تاریخ و تحقق مفهوم پردازی تاریخی هانتینگتون در کتاب سامان سیاسی در جوامع در حال دگرگونی بعد از چهل سال بود.»
(دکتر عادل نعمتی، دکترای علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، از کانال تلگرامی سیمرغ)
۴ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party