سایت خبری-تحلیلی کلمه
49.9K subscribers
5.5K photos
2.06K videos
157 files
7.96K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴🔴 پيام دوم رهبری درباره پلاسكو: خروج از انصاف

#تحلیل_کوتاه

کلمه - #علی_بردبار:
در سیاست بی‌طرفی بی‌معناست اما هر طرفداری هم‌معنا ندارد. این نکته‌ای است که مقام محترم رهبری نسبت به آن بی‌توجه شده است.

آقای خامنه‌ای از گذشته، پیش از رهبری دارای گرایشی فکری و سیاسی بوده، با افرادی نزدیک‌تر و با گروه‌هایی دورتر بوده است. تا اینجا مشکلی نیست. حتی این‌که متناسب با دیدگاهش هوای جناحی را بیشتر داشته باشد تا حدی قابل‌درک است، چون فکر می‌کند که آن جناح درست‌تر عمل می‌کند. اما از جایی به بعد، جایی که ایشان مدت‌هاست از آن عبور کرده، خروج از عدالت و مصلحت است.

آخرین آنها مواجهه ایشان در موضوع آتش‌سوزی پلاسکو است. ایشان در پیام اولشان هیچ حرفی از بررسی دلایل و عوامل مدیریتی این فاجعه به میان نیاوردند و چون تأکیدشان بر اولویت نجات افراد از زیر آوار و موضعی انسانی بود، حرفی نبود. اما در پیام دوم و دیروزشان در کمال تعجب نه تنها به مسئولان این حادثه اشاره نکردند و حتی درخواست بررسی آن را ندادند، که از آنها تقدیر هم کردند! این را مقایسه کنید با پیام شدید و غلیظی که پس از حادثه قطار تهران مشهد صادر کردند.

اینجاست که دیگر از حد بی‌انصافی گذشته‌اند و مناسبات جناحی را بر همه‌چیز و حتی مسائل مدیریتی ترجیح داده‌اند.

آقای خامنه‌ای مدت‌هاست که به دنبال یکدست کردن حاکمیت است. از انتصاباتش در نهادهای مختلف حکومتی همچون ائمه جمعه و شورای نگهبان گرفته تا مواضع یک‌سویه شان که در قامت یک نیروی حزبی از جناح راست ظاهرشده است. این در حالی است که همواره تلاش شده در اوج اختلافات، شان و احترام جایگاه حقیقی و حقوقی ایشان از جانب اغلب منتقدان رعایت شود. اما ادامه این روند یک‌سویه و انتقاد برانگیز در کنار دخالت‌های بی‌شمار ایشان در همه ابعاد حکومت و جامعه که ردپایشان را در جزئی ترین تصمیمات کشور به جا می‌گذارد یک نتیجه را طبعاً باید به همراه داشته باشد. این‌که مسئولی بااین‌همه جناحی و وسیع عمل کردن، هم پاسخگو باشد و جنبه انتقاد هم داشته باشد. مثل این انتقاد که ایشان به چه حقی برای متخلفان مدیریتی فاجعه پلاسکو حاشیه امن می‌سازد؟

https://www.instagram.com/p/BP5N7sTAQ67/
@kalemenews
🔶🔹به آیت‌الله خامنه‌ای این پیغام مهم برسد

کلمه- #علی_بردبار:

مقام رهبری، پس‌ازآن‌که سال‌ها بر آتش اختلافات داخلی دمید و پای ثابت هر بگومگوی سیاسی در کشور شد، در پاسخ به ندای مصلحانی که از آشتی ملی در کشور سخن گفتند، آب پاکی روی دست همه‌کسانی ریخت که هنوز به ارتفاع گرفتن رهبری از اختلافات و ایفای مسئولیت ذاتی او برای ایجاد اتحاد و دوستی در کشور امید داشتند.

اگرچه آشتی ملی که در ابتدا در چند مقطع از سوی آقای حسن روحانی، رئیس‌جمهور مطرح‌شده و با تکرار آن توسط سیدمحمد خاتمی تبدیل به موج گفتمانی و سیاسی شد، اما شاید بتوان گفت که مانیفست حضور میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ و جای‌جای بیانیه‌های او پس از انتخابات، ضرورت همبستگی و آشتی ملی و نزدیک شدن مردم به یکدیگر و بازگشت حکومت به مردم و آرمان‌های آنان بود.

منتقدان امروز آشتی ملی آن را امری قابل تحقق در شرایط موازنه قدرت می‌دانند و با نامتوازن خواندن این امر در شرایط حاضر، طرح آن در این شرایط را نامناسب ارزیابی کردند.

پاسخی که در مقابل این انتقاد از سوی مدافعان طرح آشتی ملی مطرح بود، دو وجه کلی داشت. یکی این‌که با توجه به اتفاقات اجتماعی سیاسی پیش‌آمده پس از فوت آیت‌الله هاشمی و بروز و ظهور مجدد سبزاندیشان منتقد در عرصه خیابانی و نیز در اختیار داشتن دولت و بخشی از مجلس از سوی کسانی که موردحمایت اصلاح‌طلبان بودند و بالاخره در آستانه انتخابات ۹۶، تا حدی این موازنه برقرار است. اما دلیل دومی که پس ذهن بسیاری از فعالان، به‌خصوص در بین نسل اولی‌های انقلاب بود، امید به حداقل باقی‌مانده روحیات انقلابی، ایمانی و انصاف در نزد مقامات ارشد کشور بود که بدون نیاز به بحث‌های دنیایی همچون قدرت و موازنه قوا، بر اساس عدل عمل کنند.

هرچه باشد، هنوز به نام هم که شده نام این نظام "جمهوری اسلامی" است. صبح تا شام دستگاه‌های تبلیغاتی‌اش دم از اخلاق و دین می‌زنند و رهبرش از همه بیشتر داد این سخن‌ها می‌دهد. در این شرایط برخی حق‌دارند که به اندک شرری تقوا در دل‌های این جماعت امیدوار باشند و روی آن حساب کنند. اما ظاهراً باید با این ذهنیت برای همیشه خداحافظی کرد و با این واقعیت تلخ کنار آمد که بر دل‌های آقایان قفل‌خورده و مصداق ختم الله علی قلوبهم شده‌اند.

آیت‌الله خامنه‌ای مدت‌هاست که از رهبری به مقام یک جاده‌صاف‌کن و عامل گروه فشار در جریان اقتدارگرا، خود را تنزل داده است. او کارش این شده که متناسب با منافع یک جریان، برخی موضوعات را کش بدهد و برخی را تمام کند. هرچه انتصاب است از آدم‌های کوتاه‌قد و بی‌هویت و بله‌قربان‌گو از یک جناح خاص انتخاب کند، در سخنرانی‌هایش نیمی از جامعه را بنوازد و به بخش کوچکی از مریدان امتیاز بدهد، خود را مصداق انقلاب گرفته و هوادارانش را انقلابی بنامد و بقیه را ضدانقلاب، و به کم‌ترین عمل که هیچ، به کم‌ترین نمایش عدالت و بی‌طرفی و قانون در کشور گردن کج نکند.

این‌گونه است که می‌تواند با بی‌انصافی تمام روایتی از عاشورای ۸۸ بدهد که جز دروغ‌گویی آگاهانه، نام دیگری ندارد. او نه تنها روایتی تحریف گونه از عاشورای ۸۸ ارائه می‌دهد، که دست‌کم حرمت سرمایه مشترک همه مسلمانان و شیعیان و هم‌وطنانش به نام سیدالشهدا را نگه نمی‌دارد و برای دو روز قدرت دنیا حاضر می‌شود قداست آن اسطوره بزرگ و سرمایه تاریخی را بشکند و وجه‌المصالحه دعواهای سیاسی کند.

متن کامل یادداشت علی بردبار را در ادامه بخوانید.

🔸بر روی دکمه "INSTANT VIEW" بزنید تا متن کامل مطلب نمایش داده شود.🔸

👉 https://goo.gl/i8sV0y

@kalemenews
♦️🔹پیغامی برای آیت‌الله خامنه‌ای

👈🏻آیت‌الله خامنه‌ای مدت‌هاست که از رهبری به مقام یک جاده‌صاف‌کن و عامل گروه فشار در جریان اقتدارگرا، خود را تنزل داده است. او کارش این شده که متناسب با منافع یک جریان، برخی موضوعات را کش بدهد و برخی را تمام کند.
📌هرچه انتصاب است از آدم‌های کوتاه‌قد و بی‌هویت و بله‌قربان‌گو از یک جناح خاص انتخاب کند، در سخنرانی‌هایش نیمی از جامعه را بنوازد و به بخش کوچکی از مریدان امتیاز بدهد، خود را مصداق انقلاب گرفته و هوادارانش را انقلابی بنامد و بقیه را ضدانقلاب، و به کم‌ترین عمل که هیچ، به کم‌ترین نمایش عدالت و بی‌طرفی و قانون در کشور گردن کج نکند.
متن کامل یادداشت:‌ 👇🏼
https://t.me/kalemenews/6033

@kalemenews
🔵🔴 آیت‌الله دستغیب؛ تشیع علوی علیه طاغوت در لباس دین

کلمه - #علی_بردبار:

دکتر علی شریعتی گفتاری دارد با عنوان "مذهب علیه مذهب" که از آن به‌کرات استفاده‌شده است. در این بحث، دکتر شریعتی اولاً به نقد تصور جنگ مذاهب و مذهبی‌ها با کفر به معنای رایج و غیرمذهبی‌ها می‌پردازد و با این فرضیه که "بی مذهبی در جامعه‌ها وجود نداشته است، بلکه مبارزه با مذهب آن جامعه و آن زمان بوده است"، دو جبهه اصلی دینی در برابر هم را این‌گونه معرفی می‌کند: "دین توحید که بر آگاهی و بینایی، بر عشق و بر نیاز آدمی (یک نیاز فطری فلسفی) مبتنی است، در برابر دین شرک که زائیده جهل و ترس بوده."

شریعتی در آن گفتار، اجمالاً از دینی برائت می‌جوید که مخدر است، به سکوت و بی‌عملی در برابر ظلم می‌انجامد، ریشه اقتصادی دارد و حمایت از طاغوت را موجب می‌شود.

📌دراین‌بین علما و مراجعی چون مرحوم آیت‌الله منتظری، آیت‌الله صانعی، مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله بیات زنجانی و آیت‌الله دستغیب به‌طور علنی‌تری مخالفت خود با این ظلم‌ها را روشن کرده‌اند. آنها دغدغه دینی داشتند که برگرفته از آموزه‌های پیامبر رحمت (ص) و امامان معصوم (ع)، نسبت به بی‌عدالتی و ظلم بی‌تفاوت نیست. در این مذهب چنانچه در نامه آیت‌الله دستغیب آمده است: «دروغ‌ها و تهمت‌ها که بعضاً از صداوسیما پخش می‌شود هیچ قسم صورت شرعی ندارد.» در این مذهب «به بهانه حفظ نظام (که در حقیقت ازنظر آنها حفظ هیئت حاکم است) حرام‌های خداوند و گناهان کبیره حلال نمی‌شود.»؛ «ضرب و شتم افرادی که برای احقاق حق، راهپیمایی آرام دارند جایز نیست، مرتکبان به آنها مجرمند و تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند و هیئت حاکمه مسئول حفظ جان و مال و آبروی آنهاست.»؛ «حوزه‌های علمیّه باید مستقل باشند، مراجع بدون واهمه بتوانند احکام شرع و یا تخلّف از آنها را بگویند.»؛ «دخالت نیروهای امنیتی و انتظامی و نظامی در امور مذهبی حوزه‌ها و مساجد و دانشگاه‌ها و امرونهی آنها برای ائمه جماعات صورت شرعی ندارد.»، «هیئت حاکمه عهد کرده که به قانون اساسی پایبند باشد و قسم یادکرده است؛ نقض عهد جایز نیست و موجب سلب عدالت است.»، «خبرگان رهبری برابر قانون اساسی که اختیار انتخاب و تعیین بر عهده آنان قرار داده و حتّی برای آنان حق عزل دیده است، وقتی‌که فردی را برای رهبری تعیین می‌کنند مکلّف هستند که ناظر بر اعمال وی باشند و هر نوع خلاف شرعی از زیرمجموعه انجام گیرد لازم است تذکّر دهند و با رعایت مراتب امربه‌معروف و نهی از منکر به وظایف قانونی خود عمل کنند، در غیر این صورت در نزد خداوند مسئول خواهند بود.»

🔹متن کامل یادداشت علی بردبار را در ادامه بخوانید.

🔸بر روی دکمه "INSTANT VIEW" بزنید تا متن کامل مطلب نمایش داده شود.🔸

👉 https://goo.gl/f3EeX0

@kalemenews
🔷🔷 یک پیش خطبه در نماز جمعه مشهد و پنج پرسش

✍️ کلمه – #علی_بردبار:

دیروز در نماز جمعه مشهد، جواد کریمی قدوسی از فعالان نزدیک به جبهه پایداری و طیف راست افراطی به‌عنوان سخنران پیش از خطبه‌ها سخنرانی داشت. دراین‌باره چند سؤال مطرح است:

📌 ۱- علت انتخاب چنین فردی برای سخنرانی در مکانی متعلق به کل نظام چیست؟ آیا برای دیگر دیدگاه‌ها هم‌چنین امکانی برای طرح نظرات جناحی‌شان فراهم است؟ اگر نیست که نیست به چه حقی این تریبون‌های متعلق به کل جامعه، به یک صدا تعلق می‌گیرد؟

📌 ۲- آقای کریمی قدوسی در این سخنرانی به مقدسات و چهره‌های محترم اکثریت مسلمانان و اهل سنت توهین کرده و گفته است “همان کسانی که منشأ انحراف بودند، موقعی که از دنیا رفتند کنار ملجأ صاحب رسالت و انقلاب الهی اسلام ناب دفنشان کردند که مسلمانان هرکجا نام پیامبر را می‌شنوند نام آنها را از خاطر نبرند.” آقای علم الهدی و ستاد نماز جمعه به چه حقی زمینه‌ساز نفرت پراکنی مذهبی و اختلاف بین مذاهب اسلامی می‌شوند؟

📌 ۳- وی توهین به خلفای راشدین را بهانه‌ای کرده تا به مرحوم آیت‌الله هاشمی توهین کند و بگوید: “کسانی که منشأ اصلی انحراف بودند بعد از فوتشان جایی دفن می‌شوند که امام آنجا دفن شده است.” به چه حقی و با چه سیاست و توصیه‌ای در نماز جمعه به آیت‌الله هاشمی توهین می‌شود؟

📌 ۴- کریمی قدوسی همه این فحاشی‌ها را کرد تا از چهره‌ای که این روزها مانور تبلیغاتی گسترده‌ای برای منجی ساختن از او در بین اقتدارگرایان در جریان است، دعوت به انتخابات کند. او در دعوت از ابراهیم رئیسی گفت: "امیدواریم برای انتخابات سال آینده یکی از مردانی که در این شهر پرورش پیداکرده و موردعنایت است موجی شبیه اول انقلاب برای یک تحول در انتخابات ٩۶ و انتخاب یک کابینه انقلابی رقم بخورد." سؤال چهارم این‌که به چه حقی در نماز جمعه تبلیغات انتخاباتی، آن‌هم پیش از موعد برای کاندیدایی خاص راه می‌افتد؟ اگر نماز جمعه "خصوصی‌سازی" هم شده بود، حق این‌همه حق خوری نداشتند!

📌 ۵- کاش رسانه‌های رسمی حق این قبیل پرسش‌ها را داشتند. اساساً به چه حقی آقایان در نهادهای انتصابی مثل نماز جمعه پاسخگو نیستند؟
@kalemenews
♦️🔷 #خيال هايمان را با صداى بلند بگوييم

کلمه- #علی_بردبار:

بيان اين حرف براى همين روزها خوب است؛ روزهاى آغازين تبليغات انتخاباتى. روزهايى كه تقريبا اكثر سبزها و اصلاح طلبان و تحول خواهان، بنا بر واقع گرايى سياسى، بر اصل شركت در انتخابات و حمايت از بهترين كانديداى ممكن يا كسي كه كمترين بدى را دارد، توافق دارند و اين به خودى خود موجه و منطقى است.

اما بحث ديگرى باقى مى ماند. اين كه تكليف ما با خيال ها و آرمان هايمان چه مى شود. آيا آنچه مى گذرد با خيال هايمان منطبق است؟ اگر اين همه حرف ها و آرمان هايمان نيست، خيال هايمان را چه كنيم؟ خاكشان كنيم؟ سركوب كنيم؟ واقع گرايى را جاى آنها بنشانيم و خلاص؟ آيا اين گونه همه مشكلات حل مى شود؟

سياست بى آرمان، مثل زندگى بى خيال است. شدنى است اما رشدى ندارد. مى گذرد اما بارى به هرجهت، بى روح، بى سو. بى خيالى، زنده مانى است تا زندگانى. براى ربات هاست تا انسان ها. جذب نمى كند. نگه نمى دارد. خسته مى كند. عاصى مى كند. مى ميراند. خشك و پلاسيده مى كند.

فرصت انتخابات، فرصتى براى همه اجزاى سياست است. عمل انتخابات، عملى محدود به واقعيت هاست، اما فرصت انتخابات فرصتى براى بيان خيال ها هم هست. براى دميدن روح به سياست. فرصت انتخابات، توجهات عمومى را به اين حوزه جلب مى كند. بنابراين انتخابات فرصتى براى اهل خيال است كه بى خيالى در سياست را نقد كنند. خيال ها را پرواز دهند و اين گونه عرصه واقعيت را فراخ تر كنند. اگر واقعيت همه ذهن ها را پر كند، جايى براى خيال نمى ماند.

👈🏻خيال كنيم كه حكومت مطلوب و جامعه مطلوبمان كدام است. خيال كنيم كه انتخابات دموكراتيك واقعى كدام است. خيال كنيم كه كانديداهاى واقعى مان كيستند و چه ويژگى هايى دارند. اين خيال هاى ماست كه واقعيت ها را مى سازند. نه از خيال بترسيم و نه بترسانيم. #خيال هايمان را با صداى بلند بگوييم.
@kalemenews
♦️🔷 #خيال هايمان را با صداى بلند بگوييم

کلمه- #علی_بردبار:

بيان اين حرف براى همين روزها خوب است؛ روزهاى آغازين تبليغات انتخاباتى. روزهايى كه تقريبا اكثر سبزها و اصلاح طلبان و تحول خواهان، بنا بر واقع گرايى سياسى، بر اصل شركت در انتخابات و حمايت از بهترين كانديداى ممكن يا كسي كه كمترين بدى را دارد، توافق دارند و اين به خودى خود موجه و منطقى است.

اما بحث ديگرى باقى مى ماند. اين كه تكليف ما با خيال ها و آرمان هايمان چه مى شود. آيا آنچه مى گذرد با خيال هايمان منطبق است؟ اگر اين همه حرف ها و آرمان هايمان نيست، خيال هايمان را چه كنيم؟ خاكشان كنيم؟ سركوب كنيم؟ واقع گرايى را جاى آنها بنشانيم و خلاص؟ آيا اين گونه همه مشكلات حل مى شود؟

سياست بى آرمان، مثل زندگى بى خيال است. شدنى است اما رشدى ندارد. مى گذرد اما بارى به هرجهت، بى روح، بى سو. بى خيالى، زنده مانى است تا زندگانى. براى ربات هاست تا انسان ها. جذب نمى كند. نگه نمى دارد. خسته مى كند. عاصى مى كند. مى ميراند. خشك و پلاسيده مى كند.

فرصت انتخابات، فرصتى براى همه اجزاى سياست است. عمل انتخابات، عملى محدود به واقعيت هاست، اما فرصت انتخابات فرصتى براى بيان خيال ها هم هست. براى دميدن روح به سياست. فرصت انتخابات، توجهات عمومى را به اين حوزه جلب مى كند. بنابراين انتخابات فرصتى براى اهل خيال است كه بى خيالى در سياست را نقد كنند. خيال ها را پرواز دهند و اين گونه عرصه واقعيت را فراخ تر كنند. اگر واقعيت همه ذهن ها را پر كند، جايى براى خيال نمى ماند.

👈🏻خيال كنيم كه حكومت مطلوب و جامعه مطلوبمان كدام است. خيال كنيم كه انتخابات دموكراتيك واقعى كدام است. خيال كنيم كه كانديداهاى واقعى مان كيستند و چه ويژگى هايى دارند. اين خيال هاى ماست كه واقعيت ها را مى سازند. نه از خيال بترسيم و نه بترسانيم. #خيال هايمان را با صداى بلند بگوييم.
@kalemenews
سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 مخاطب سخنان تند اخیر رهبری کیست؟ /بخش اول ✍️ #علی‌بردبار: 🔸مدتی است که بگومگوی مقام رهبری با رئیس‌جمهور که از تریبون‌های عمومی مطرح می‌شود، نقل محافل و محل بحث و تحلیل‌شده است. گفته می‌شود که اگر رهبری تا این حد با روحانی مخالف است، چرا پشت تصمیم اکثریت…
🔵🔴 واکنش‌ها به تندی رهبری و محافظه‌کاران نسبت به دولت چگونه باشد؟

✍️ #علی_بردبار:
#تحلیل

🔸در بخش اول اشاره شد که دلیل اصلی تندی‌ها نسبت روحانی و دولتش، عصبانیت از رای مردم است و اگر شخص روحانی خطاب قرار می گیرد، به عنوان کسی است که مردم به او در برابر گزینه اصلی نهادهای قدرت رای دادند.

🔹اما پاسخ‌های روحانی به این تندی ها که اغلب بسیار صریح بوده، چند گونه بازخورد داشته است. برخی منتقد او هستند. مثلا روایت شده که برخی بزرگان اصولگرا که حامی روحانی بوده‌اند همچون علی‌اکبر ناطق‌نوری به روحانی پیغام داده‌اند که پاسخ رهبری را ندهد وگرنه در این نزاع سمت او نمی‌توانند بایستند. حتی برخی اصلاح‌طلبان هم خواستار مماشات بیشتر روحانی در این نزاع‌های کلامی‌اند. آنها معتقدند که جریان مقابل با عصبانی کردن روحانی و واداشتن او به پاسخ، در پی بنی صدریزاسیون او هستند. در مقابل برخی هم معتقدند که اگر روحانی پاسخ هجمه‌ها را ندهد مخالفان جری تر خواهند شد.

📌 بنی صدریزاسیون صرفا تهدید است

🔸برای رسیدن به تحلیلی درست از اقدام مناسب مقابل هجمه ها، در ابتدا باید برخی موهومات را کنار زد. یکی از این موارد، امکان بنی صدریزاسیون روحانی است. دلایل این تحلیل از این قرار است.

1️⃣ بنی صدر زمانی رای آورد که همگان او را کاندیدای رهبری وقت، امام خمینی دانسته و اساسا همین موضوع دلیل اصلی رای آوری او بود. بدیهی است که وقتی این تصور شکست، پایه قدرت او هم از هم پاشید. اما روحانی را قریب به اتفاق جامعه و تحلیل گران متفق القولند که نه تنها گزینه رهبری فعلی نبوده و نیست، بلکه همان طور که مشهود است مورد نکوهش های مستقیم و غیر مستقیم اوست. به بیان دقیق تر، روحانی به دلیل حمایت های مغضوبین بیت رهبری و شخص ایشان است که رای آورده است.

2️⃣ فراگیری و جامعیت رهبری امام خمینی با آیت الله خامنه‌ای قابل مقایسه نیست. متاسفانه آقای خامنه‌ای در حد یک مقام حزبی جریان اصولگرا نقش آفرینی می‌کند. او هم در عزل و نصب‌ها و هم در موضع‌گیری‌ها در خدمت جریان موسوم به اصولگراست و این موضوع جامعیت او را خدشه دار کرده است. به همین دلیل رهبر اول نظام جمهوری اسلامی مورد اجماع وسیع تر و با محبوبیت بسیار بیشتری بود. به همین دلیل رهبر فعلی نمی‌تواند به سادگی آن قدرت سیاسی و اجتماعی که امام داشت را کسب و اعمال کند.

3️⃣ بنی صدر تقریبا در برابر تمام حاکمیت وقت ایستاد در حالی که روحانی دست کم نیمی از حاکمیت را پشت سر خود دارد.

4️⃣ بنی صدر در شرایط ابتدای انقلاب زیاده خواهی و لجاجت می‌کرد. اما روحانی در شرایط تثبیت نظام تنها به دنبال استفاده از اختیارات حداقلی خود است.

5️⃣ شرایط اجتماعی و گسرش آگاهی‌ها و تبادل اخبار و شبکه‌های اجتماعی از قدرت افراد و نهادهای قدرت کاسته و قدرت افکار عمومی را تقویت کرده است. لذا هر کاری به صرف اراده صاحبان قدرت رسمی شدنی نیست.

6️⃣ نظام جهانی نیز در نظم جدیدی به سر می‌برد که در آن رهبری نمی‌تواند بی‌تفاوت به ژست‌های دموکراتیک باشد. یک انتخابات مساله‌دار در سال ۸۸ باعث شد که رئیس دولتِ پس از آن تا ۴ سال در دنیا بی‌اعتبار و بدون نفوذ باشد چه رسد به این که بخواهند رئیس‌جمهور رای آورده و اعلام شده دیگری را عزل کنند.

⬅️ لذا بنی صدریزاسیون در حد تهدید و توهم است.

🔸بر روی دکمه "INSTANT VIEW" بزنید تا متن کامل مطلب نمایش داده شود.🔸

👉 https://goo.gl/49rx1w

@kalemenews
🔵عربستان مرتجع و ایران پیشرو؟!

✍️#علی_بردبار :

🔺عربستان با سرعت خیره‌کننده به سمت چشم انداز ۲۰۳۰ خود در حال حرکت است. اصلاحات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به طور همزمان در این کشور آغاز شده و سرنوشتی متفاوت در انتظار این کشور است. این در حالی است که سابقه این نوع اصلاحات و حتی عمیق‌تر از آن در ایران قدمتی بیش از یکصد سال از مشروطه تاکنون دارد و موج آخر آن که از دوم خرداد ۷۶ آغاز شده با فراز و نشیب‌هایی ادامه دارد.

🔺 با این حال برداشت عمومی آن است که اصلاحات اخیر بیش از آنکه شامل پیشرفت ملموس باشد، به جبهه مقاومتی علیه اقتدارگرایی بدل شده تا حداکثر از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند. این اصلاحات گاهی عقب می‌نشیند و هر از چندی پیروزی‌های مقطعی اندکی به دست می‌آورد. دلیل پیشرفت اصلاحات بی‌ریشه در عربستان از سویی و کندی حرکت آن با همه ریشه‌داری‌اش در ایران از سوی دیگر، یک عامل بیشتر نیست.

🔺راس حاکمیت عربستان به دنبال چشم انداز ۲۰۳۰ در آن کشور است اما در ایران اصلاحات و چشم انداز ۱۴۰۴ که امضا و تایید ظاهری رهبری را دارد، با سنگ‌اندازی‌های همین نهاد دچار مشکل شده است.

🔺البته آینده عربستان با این اصلاحات معلوم نیست که به کجا برسد. شاید یادگیری حقوق شهروندی از سوی شهروندان این کشور به جایی برسد که سطح توقعات نزد نسل جوان‌تر سعودی از ظرفیت‌های اصلاحی حکومت سعودی فراتر برود، چرا که عربستان از نقطه‌ای بسیار پایین شروع کرده است و معلوم نیست که اگر روزی مردم عربستان، ادامه همین اصلاحات را با حاکمانی دیگر طلب کنند، پاسخشان چه باشد.

🔺در این کشور به تازگی بحث رانندگی زنان، حق رای محدود زنان و حتی تاسیس سینما مطرح شده است و این‌ها برای جامعه ایرانی حکم لطیفه دارد. اما بحث بر سر این است که پیش‌بینی می‌شود به زودی در شاخص‌هایی چون شکاف جنسیتی، فساد و حتی شفافیت، حکومت سعودی با وجود ریشه‌هایی چون اندیشه واپسگرای وهابیت و حاکمیت بسیار بسته آن، از ایران پیشی بگیرد.

🔺به خصوص که این کشور از سرمایه‌های پشتیبانی چون ارتباط خوب با اکثر قدرت‌های جهانی، جایگاه ویژه در جهان اسلام، قدرت اقتصادی بالا و پیشرفت‌های تکنولوژیک قابل توجه برخوردار است.

🔺در این صورت و در حالی که به سبب سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی در یکی دو دهه اخیر، از قدرت نرم نظام در جهان اسلام و ملل مسلمان منطقه و جهان کاسته شده و هسته اصلی حاکمیت برابر هرگونه اصلاح امور مقاومت سخت و لجوجانه می کند، می‌توان پیش‌بینی کرد که ایران نه تنها به قدرت اول در منطقه به عنوان چشم‌انداز ۱۴۰۴نخواهد رسید که باید انتظار داشت به سبب رویکرد رهبری در مخالفت با هرگونه اصلاح واقعی، حتی در برخی شاخص‌های فرهنگی اجتماعی که داعیه‌دار هستیم، به مرور در بین کشورهای منطقه در رده‌های آخر قرار بگیریم.

🔺طوری که به راحتی نتوان با صفت مرتجع دادن به دیگر کشورها، خود را منزه و در قیاس با دیگر عقب‌ماندگان و دیکتاتورهای عالم، برای خود وجاهتی کسب کرد.

@kaleme