سایت خبری-تحلیلی کلمه
49.9K subscribers
5.5K photos
2.06K videos
157 files
7.96K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔵 #تحلیل

حجت الاسلام سروش محلاتی در یادداشتی نوشت:

📌 خبرگان یک مجلس انتخابی است. و همه باید تلاش کنیم که انتخابی تشکیل شود. خبرگانی که از پشتوانه مردمی برخوردار نبوده و انتصابی باشند، شرعا و قانونا نمی تواند فقیهی را برای مردم تعیین و بر آنها تحمیل کند.

📌 هرگونه اقدامی که نقش این انتخاب را تقلیل دهد و جوهره ان را تضعیف نماید، به اعتبار این نهاد لطمه وارد می سازد. مثل: حذف داوطلبانی که صلاحیت آنان مورد تأیید اعاظم حوزه قرار گرفته وبر اساس نظرسنجی ها بیشترین گرایش مردم را به همراه داشته اند، سپردن مدیریت انتخابات به گروهی که خود دارای تشکل صنفی – سیاسی حوزوی برای معرفی کاندیداهای خاص و تبلیغ از آنان می باشند، تصمیم گیری درباره صلاحیت داوطلبان توسط رقیبان انتخاباتی خود، تصمیم گیری منصوبان حاکم درباره صلاحیت کسانی که می خواهند درباره حاکم نظر دهند و ...

📌 در تفکر غالب بر فقهای نظام، اساسا “انتخاب” برای تعیین اعضای خبرگان، موضوعیت ندارد و چون آن ها نقش بینه و شاهد را برعهده دارند، از این رو بدون انتخاب مردم نیز نظر آنها شرعا حجت است، یعنی شرعا مانعی برای نصب آن ها از سوی رهبری وجود ندارد! مردم نیز وظیفه دارند نظر آنان را بپذیرند حتی اگر بدون انتخاب در این نهاد باشند.

📌 مسأله اول امروز خبرگان نه مسأله تعیین رهبر است و نه مسأله نظارت بر او، بلکه مسأله انتخاب یا انتصاب است، مسأله صیانت حق انتخاب مردم است. چه بسا به گمان ساده انگاران، خبرگانی با ترکیب مشابه خبرگان کنونی نیازی به هزینه کردن و در صحنه حاضر بودن نیست. خطای این تحلیل آن است که در آن، ارزش انتخاب نادیده انگاشته و متقابلا از خطر رو به ضعف رفتن انتخاب غفلت گردیده است.

📌 خبرگانی با بهترین ترکیب چنانچه بدون انتخاب باشد، برای فردای ما فاجعه است، بر این اساس می توان نتیجه گرفت که اولا: حضور در انتخابات برای صیانت از انتخاب و جلوگیری از آن تبدیل آن به ضد انتخاب ضروری است. ثانیا: در انتخابات تقدم با کسانی است که به انتخابی بودن این نهاد باور دارند، نه کسانی که آن را به شکل غیر انتخابی هم می پذیرند. ثالثا: اگر انتخاب بین هیچ یک از گزینه ها امکان ندارد، می توان مانند نمایندگان مجلس عمل کرد که در رأی به وزرای پیشنهادی حق رأی خود را با رأی به عدم اعتماد حفظ می کنند.

📌 حق انتخاب در انتخابات خبرگان، یک حق «استثنایی» است که باید با حضور جدی خود آن را پاس بداریم. زیرا هر نهاد دیگری را می توان فرض کرد انتصابی بوده و با نصب ولی امر شکل بگیرد، ولی در این جا نصب، ذاتا باطل و غیر معقول است زیرا بالمآل به معنی نصب ولی امر توسط خود اوست.

📌 نهادهای دیگر نظام یا انتصابی اند و یا اگر هم انتخابی اند، یا رأی مردم نیاز به تنفیذ دارد، (ریاست جمهوری) و یا تصمیم نهاد انتخابی قابل تحدید با عدم تنفیذ یا تأیید است. (مجلس شورای اسلامی) و در این میان خبرگان، یگانه نهادی است که هیچ فرمانی در آن نافذ نیست و فقط رأی مردم در آن تعیین کننده است.

متن کامل یادداشت در کلمه:
http://kaleme.com/1394/12/01/klm-237824/
@kalemenews
♦️🔹آیا شورای نگهبان انگلیسی است؟
کلمه- علی محمد شمس:
طی دهه‌های گذشته شورای نگهبان عموماً از طرف نیروهای خط امام سابق، اصلاح طلبان و نیروهای منتقد امروز مورد انتقاد قرار داشته است. جریان‌های سیاسی مذکور که همواره مورد بی‌مهری شورای نگهبان قرار داشته‌اند این شورا را به جهت‌گیری سیاسی در انتخابات متهم می‌کردند. از نظر آنان شورای نگهبان نهاد داور و ناظر بر امر انتخابات است و علی‌القاعده نباید به نفع یک جناح و علیه جناح دیگر وارد عرصه رقابت سیاسی و انتخاباتی شود. از انتخابات مجلس چهارم که نظارت استصوابی در بررسی صلاحیت کاندیداها اعمال شد همواره تیغ این نظارت به نفع جریان راست سنتی گذشته و اصول‌گرایان کنونی عمل کرده است.

بدین معنا که کاندیداهای دارای گرایش فکری و سیاسی مخالف جناح راست و اصول‌گرا بخش اعظم ردصلاحیت‌شدگان را تشکیل داده‌اند. از انتخابات مجلس چهارم به این سو به استثنای مجلس ششم که در شرایط خاصی برگزار شد همواره تیغ نظارت استصوابی تیزتر شده است. به طوری که اصلاح طلبان و نیروهای منتقد همواره برای بستن لیست انتخاباتی با مشکل جدی مواجه بوده‌اند. منتقدان همواره ناصحانه به شورای نگهبان متذکر شده‌اند اعمال گرایش‌های حاد سیاسی در بررسی صلاحیت‌ها و مهندسی صحنه رقابت نامزدها به نفع یک جناح با استفاده از نظارت استصوابی موجب ردصلاحیت اشخاص فهیم و توانمند به جرم داشتن دیدگاه‌های مستقل و متقابلاً تأیید صلاحیت افراد نالایق و بعضاً فاسد اما هم‌سو شده است.

بهترین دلیل بر صحت این مدعا آن که بیش از پنجاه تن از نمایندگان مجلس کنونی در انتخابات مجلس آینده به دلیل فساد مالی و اخلاقی ردصلاحیت شده‌اند. تنها یکی از مفاسد این عده ارتباط با بابک زنجانی و دریافت پول از وی بوده است. جالب این که افراطی‌ترین نمایندگان سینه چاک رهبری در مجلس فعلی از این پول سهم بیشتری داشته‌اند. تعداد نمایندگان مجلس کنونی که از بابک زنجانی پول دریافت کرده‌اند البته بسیار بیش از این‌هاست. برخی دیگر نظیر آقای باهنر که توزیع‌کننده این پول میان نمایندگان بوده خود از بیم رد صلاحیت از نامزدی مجلس آینده صرفنظر کرده‌اند. آثار زیان‌بار عملکرد جناحی شورای نگهبان به ورود افراد فرصت‌طلب و متملق قدرت محدود نمی‌شود. همه به خاطر دارند که عملکرد جناحی شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ فاجعه آفرید. در آن انتخابات نیز هشت تن از اعضای این شورا رسماً و علناً به نفع احمدی نژاد موضع گرفته و برخی از ایشان علناً در میتینگ انتخاباتی و ی حضور یافته سخنرانی کردند و شورای نگهبان چشم به روی تقلبات و تخلفات فراوان آن انتخابات بست و بلکه خود با آن آن همراه گشت و شد آن چه که شد.
#تحلیل
از موضوع بحث خارج نشویم مقصود از بیان این سابقه تاریخی آن است که محور اصلی انتقادات جریان‌های سیاسی اصلاح طلب و منتقد علیه شورای نگهبان اعمال سلیقه و گرایش سیاسی در انجام وظایف قانونی و آثار زیانبار آن برای مجلس و کشور بوده است و نه چیزی دیگر. حداکثر آن که شورای نگهبان و به ویژه دبیر و همه‌کاره این شورای یعنی آقای جنتی از سوی منتقدان متهم به بی‌عدالتی شده اند. بدیهی است مسؤل عملکرد سیاسی و ناعادلانه شورای نگهبان و نتایج زیانبار آن شخص رهبری است زیرا ایشان در انتخاب فقهای شورای نگهبان اصل بی‌طرفی را رعایت نکرده و همواره ترکیب این شورا را به نفع جریان راست و درسالهای اخیر به نفع جریان راست افراطی سنگین کرده‌اند. رهبری که به خوبی به این حقیقت آگاه بوده‌ و انتقاد به شورای نگهبان را در واقع انتقاد به عملکرد خود می‌دیده‌ است همواره این شورا را مورد حمایت نامشروط خود قرار داده تندترین و خشم‌آلودترین و اکنش‌ها را متوجه منتقدان کرده‌اند.
@kalemenews
ادامه در پایین👇🏼
سایت خبری-تحلیلی کلمه
♦️🔹آیا شورای نگهبان انگلیسی است؟ کلمه- علی محمد شمس: طی دهه‌های گذشته شورای نگهبان عموماً از طرف نیروهای خط امام سابق، اصلاح طلبان و نیروهای منتقد امروز مورد انتقاد قرار داشته است. جریان‌های سیاسی مذکور که همواره مورد بی‌مهری شورای نگهبان قرار داشته‌اند این…
♦️🔹آیا شورای نگهبان انگلیسی است؟
ادامه از مطلب قبل👆🏻
#تحلیل
در انتخابات پیش رو اما شاهد تحولی عجیب در این زمینه هستیم. اگر شورای نگهبان تاکنون از سوی اصلاح طلبان تنها متهم به اعمال سلیقه سیاسی به نفع یک جناح و علیه جناح دیگر بود امروز از سوی رهبری متهم است صلاحیت افرادی را تأیید کرده که مورد حمایت انگلستان هستند. رهبری به عنوان طراح این خط تبلیغاتی چندی پیش برای اولین بار اعلام کردند که دشمن برای نفوذ در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان برای این انتخابات نقشه کشیده است و اخیراً نیز به صراحت اعلام کردند که انگلستان از برخی از کاندیداها حمایت و به مردم توصیه کرده به چه کسانی رأی بدهند و به چه کسانی رأی ندهند.
متعاقب کلید خوردن این خط تبلیغات انتخاباتی توسط رهبری، جریان افراطی گوش بفرمان ایشان از نقش پررنگ انگلستان در انتخابات پیش رو خبر دادند. از جمله روزنامه کیهان فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان را فهرست انگلیسی نامید و آیت‌الله علم‌الهدی ضمن انتقاد به شورای نگهبان به خاطر تأیید صلاحیت برخی نامزدهای ردصلاحیت شده انتخابات آینده را به «دروازه‌ای» تشبیه کرد «باز شده و دشمن قصد دارد از طریق آن به درون نظام وارد شود» به این ترتیب رهبری که منتقدان شورای نگهبان را همواره و در خوشبینانه‌ترین ارزیابی افرادی ساده لوحی نامیده که ناخواسته در خط دشمن عمل می‌کنند با خط تبلیغاتی جدید خود، عملکرد شورای نگهبان را در جهت تأمین مقاصد انگلستان معرفی کرده است. حال آیا باید نتیجه بگیریم شورای نگهبان انگلیسی است؟

پاسخ این سؤال روشن است، خیر شورای نگهبان انگلیسی نیست، بلکه مسئله این است که رهبری به علت شدت گرفتن تمایلات استبدادی طی سال‌های اخیر حاضر به تحمل هیچ صدای متفاوتی در مجلس نیست و همین انتخابات مهندسی شده و رقابت کم رمق را هم برنمی‌تابد. از این رو حاضر شده است برای دستمالی قیصریه‌ای را به آتش بکشد و برای تضمین پیروزی جریان افراطی در مجلس شورای اسلامی و نیز تضمین ورود آقایان جنتی،‌ مصباح و شیخ محمد یزدی به مجلس خبرگان،‌ بر پیشانی شورای نگهبان مهر انگلیسی بزند. این واقعیت هرچند تلخ و تأسف‌آور اما از نقطه امیدی در این انتخابات حکایت می‌کند و آن این که به رغم تمامی تمهیداتی که شورای نگهبان و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و سازمان بسیج به فرمان رهبری در این انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان به کار بسته‌اند،‌ رهبری به شدت نگران نتیجه انتخابات است.

این نگرانی را می‌توان در سخنان منسوب وابسته به رهبری یعنی آقای حدادعادل مشاهده کرد که می‌گوید «از انتخابات آینده صدای پای مجلس ششم را می‌شنوم» بدیهی است با توجه ردصلاحیت بی سابقه انجام شده و عدم حضور چهره‌های شاخص اصلاح طلب در رقابت انتخاباتی، امکان شکل گیری مجلسی مانند مجلس ششم کاملاً منتفی است. بنابراین با توجه به ناپختگی و ساده لوحی آقای حدادعادل باید سخن او را چنین فهمید که رهبری و اطرافیان ایشان به شدت نگران نتیجه انتخابات هستند. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت با حضور گسترده جامعه در پای صندوق‌های رأی و رأی کامل به فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان، نگرانی رهبری تحقق یافته و شاهد مجلسی کمتر افراطی و بیشتر معتدل خواهیم بود. این خود یک گام به پیش به سوی حاکمیت عقلانیت در اداره کشور است.

@kalemenews
♦️🔹#تحلیل
سخنان رهبری در روزهای اخیر و تحلیل‌ها و استدلال‌های به شدت سست و بی‌پایه‌ای که در اثبات نظرات خود ارائه می‌دهد، شایسته دقت و نگاهی آسیب‌شناسانه است. البته وقتی کسی نزدیک به سه دهه هرچه خواست گفت و سخنانش دائماً تیتر اول مطبوعات و صدر اخبار رسانه ملی شد و جز تأیید نشنید و جز عده‌ای قلم به دست در صف اول حاضران که از سخنان او یادداشت برمی‌دارند، ندید و هیچ نقد و پاسخی را برنتافت، طبیعتاً احساس می‌کند در قله عقلانیت نشسته و هرچه می‌گوید عین حقیقت است. اما چنین روندی می‌تواند اختلالات خطرناکی هم برای اشخاص و در نتیجه برای یک کشور در پی داشته باشد.
تحلیلی در اینباره به قلم علی محمد شمس را در کلمه بخوانید:
http://www.kaleme.com/1394/12/06/klm-238193/

@kalemenews
♦️🔹#تحلیل
📌از خرداد ۸۸ یعنی وقتی ابعاد پیچیده کودتای انتخاباتی به تدریج بر ملا می شد، همزمان این نکته نیز وضوح بیشتری می‌یافت که کودتا نه پدیده‌ای خلق‌‌الساعه در نظام سیاسی، بلکه کوه یخی است که در سال ۸۸ قله‌های آن به ناگاه و به تمامی از سطح زیرین به زبر آمده بود.
📌 دو سال پیش از آن تاریخ در دهم شهریور ماه ۸۶، رحیم‌صفوی از فرماندهی سپاه برکنار و عزیز‌جعفری جایگزین او شد و یک نشریه انگلیسی زبان در این مورد نوشت: «انتصاب محمدعلی عزیز‌جعفری … از سپردن سرنوشت جمهوری اسلامی به کسی که به نبرد با ناراضیان داخلی شهرت دارد حکایت می‌کند».

📌 این نشریه اضافه کرد: «عزیز‌جعفری به عنوان فرمانده ثارالله در تهران که مسئول کنترل جمعیت است، کارائی‌اش را در سرکوب تظاهرات دانشجویی در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی در سال‌های ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ به اثبات رساند و پیوندهای خود را با رهبر پس از در هم شکستن موفقیت‌آمیز اعتراض‌ها تحکیم کرد.» (جینز اینتلیجنت دایجست، سپتامبر ۲۰۰۷).

📌یکسال بعد از این تاریخ، حسین طائب فرمانده وقت بسیج نیز که در سال ۸۸ معاون اطلاعات سپاه پاسداران شد، از افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه «پایگاه‌های مقاوت بسیج» خبر داد.
📌در همان حال فرمانده کل سپاه، نیز یکی از اهداف ساختاری این نیرو را رسیدن به وضع «پایگاه محوری» اعلام کرد. عزیز جعفری پیش از این تاریخ، یعنی هنگامی که فرمانده نیروی زمینی سپاه بود نیز در کنار گروهی دیگر از فرماندهان سپاه، در پی بروز ناآرامی‌هایی در اوایل سال ۷۰ در چند شهر و نقش بسیج در سرکوب آن، مأمور تشکیل گردان‌های ویژه «عاشورا» و «الزهرا» از بسیجیان شد که طی یک دهه تعداد آنها به ۲۵۰۰ واحد رسید.
♦️🔹👇🏼
♦️🔹دفتر اندیشه و نشر جنبش سبز (دانش) که در زندان و از سوی تعدادی از نخبگان سیاسی زندانی جنبش سبز تشکیل شده است، در آخرین یادداشت تحلیلی خود به بررسی ساختارهای کودتا و ضدکودتا و راههای اجتماعی مقابله با آن پرداخته است که در فایل پی دی اف بالا و لینک زیر می توانید آن را مطالعه کنید:
https://telegram.me/kalemenews/4610

@kalemenews
🔷🔸آخرین سیاست هاشمی

#تحلیل

کلمه: درگذشت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در میان‌مدت و بلندمدت به ضرر سیاست و منافع کشور است. دراین‌باره از نقش‌های مثبت و متعدد او در روزهای پس از وفاتش کم گفته نشده است. اما دست تقدیر برای او سرنوشتی رقم زد که مرگش نیز همچون دوره حیاتش به‌خصوص در دهه آخر آن، در خدمت سیاست و مردم درآمد. قصه این بود که مرگ هاشمی فضای باب میل محافظه‌کاران برای سیاست‌زدایی از جامعه و کم رونق کردن عرصه عمومی به‌خصوص در آستانه انتخابات ٩٦ که فرصت مغتنمی برای طرح مطالبات مردمی همچون رفع حصر و سیاست‌های امنیتی و ضد ملی اقتدارگرایان است را به هم زد. هاشمی با درگذشتش و تشییع باشکوه و سبزی که برایش برگزار شد بار دیگر دو قطبی جنبش سبز گرایی اجتماعی در برابر اقتدارگرایی حکومتی را زنده کرد. دیدار سبزها پس از مدت‌ها در خیابان‌های شهر تازه شد. شبکه‌ها و محافل اجتماعی پر از خبر و تحلیل شدند، مردم به تکاپوی تازه‌ای از روند آگاهی بخشی عمومی پیوستند و نهایتاً به صحنه آمدند. صحنه‌ای که خالی بودن آن یا پر شدن گزیده و نصف و نیمه آن آرزوی همیشگی اقتدارگرایان بوده است. اما هاشمی این بار با مرگ شوک‌آورش، فصل تازه‌ای از جنبش اجتماعی را در میان مردم رقم زد که برخلاف خواست اقتدارگرایان، کوتاه‌مدت نخواهد بود و به مدد شرایط انتخاباتی پیش رو، بار دیگر کشور را پر از تکاپو و آگاهی بخشی و سیاست ورزی مردمی و سبز خواهد کرد.
@kalemenews
♦️🔸تأثیر درگذشت آقای هاشمی بر تندروهای اصولگرا

#تحلیل

عباس عبدی:

بیشترین تأثیر را از فوت آقای هاشمی تندروهای اصولگرا پذیرا خواهند شد. زیرا یکی از مهم‌ترین کارکردهایشان که حمله به هاشمی بود را ازدست‌داده‌اند. وقتی هاشمی نباشد تا حدود زیادی دکان آنان کساد خواهد شد.

به‌طورکلی یکی از بهترین محمل‌های مجادله برای آنان از بین خواهد رفت. کسانی که حضورشان در قدرت نیز به دلیل حملات گسترده به هاشمی بود.

این راهبردی بود که از سال ۸۴ آغاز کردند و تقریباً تا پایان دوره دولت خود از آن بهره بردند و در سال‌های اخیر این تقابل برای آنان منافع دیگری هم داشته است. اکنون یکی از مهم‌ترین منافع از دست دادن این محمل سیاسی، تضعیف موقعیت آنان میان اصولگرایان است.

بخش مهمی از اصولگرایان که در حمله به هاشمی سکوت می‌کردند و موضع انفعالی داشتند، به‌ناچار در گذشته در برابر تندروها عقب‌نشینی می‌کردند؛ اکنون و پس از فوت آقای هاشمی دیگر هیچ توجیهی برای سکوت برابر تندروها ندارند. ضمن آنکه اصولگرایان میانه‌رو نسبت به رفتارشان با هاشمی دچار نوعی سرخوردگی و احساس گناه خواهند شد و برای جبران این احساس گناه در برابر تندروها مواضع قاطع‌تری خواهند گرفت.

به‌طورکلی به نظر می‌رسد که فقدان هاشمی شکاف میان اصولگرایان را بیشتر خواهد کرد و حتی به مرز تقابل خواهد رساند. انعکاس این شکاف در انتخابات ریاست جمهوری بارز خواهد شد.

فوت آقای هاشمی از یک سوی دیگر و در کوتاه‌مدت برای تندروهای اصولگرا مسئله‌ساز خواهد شد و در عرصه مردم و حمله به آقای هاشمی دچار ریزش خواهند شد. به دو دلیل مشخص؛ اول اینکه آقای هاشمی در سال‌های گذشته توانسته بود به بازسازی چهره خود در جامعه اقدام کند. گویی که پس از سال ۸۸ این مسئله محوری‌ترین وجه رفتاری آقای هاشمی بود و از سوی دیگر فوت هرکسی به‌طور طبیعی در ایران موجب تلطیف نگاه به مرحوم می‌شود و در این مورد خاص که به سیاست مربوط می‌شود، بار مسئولیت را در ارزیابی‌های کوتاه‌مدت و عملی از دوش او برمی‌دارد و منتقدان را خلع سلاح می‌کند.

بنابراین بهترین ابزار اصولگرایان تندرو برای ابراز وجود از دست آنان می‌رود. به همین دلیل ممکن است که آنان حملات خود را علیه دولت و اصلاح‌طلبان و چهره‌های شاخص آنان جهت دهند. اما این کار نتیجه مطلوب را مشابه حملاتی که در گذشته نسبت به آقای هاشمی داشتند نخواهد داشت.

دلیل این ادعا روشن است زیرا حملات آنان به آقای هاشمی در این چارچوب مؤثر بود که او را در ساخت سنتی قدرت و قدرتمند معرفی می‌کردند درحالی‌که اصلاح‌طلبان نه تنها در این ساختار نیستند که در مقابل آن تعریف می‌شوند؛ و حمله به نیروهای منتقد حکومت هیچ نوع وجاهت تاکتیکی‌ای برای حمله‌کنندگان نخواهد داشت. از سوی دیگر یکی از موارد حمله به آقای هاشمی خانواده و فرزندان او بودند که به‌احتمال‌قوی ازاین‌پس این افراد به‌مرورزمان به حاشیه سیاست می‌روند و این محمل نیز از دست تندروها خارج خواهد شد./ بخشی از یادداشت روزنامه ایران
@kalemenews
🔷🔸آخرین سیاست هاشمی

#تحلیل

کلمه: درگذشت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در میان‌مدت و بلندمدت به ضرر سیاست و منافع کشور است. دراین‌باره از نقش‌های مثبت و متعدد او در روزهای پس از وفاتش کم گفته نشده است. اما دست تقدیر برای او سرنوشتی رقم زد که مرگش نیز همچون دوره حیاتش به‌خصوص در دهه آخر آن، در خدمت سیاست و مردم درآمد. قصه این بود که مرگ هاشمی فضای باب میل محافظه‌کاران برای سیاست‌زدایی از جامعه و کم رونق کردن عرصه عمومی به‌خصوص در آستانه انتخابات ٩٦ که فرصت مغتنمی برای طرح مطالبات مردمی همچون رفع حصر و سیاست‌های امنیتی و ضد ملی اقتدارگرایان است را به هم زد. هاشمی با درگذشتش و تشییع باشکوه و سبزی که برایش برگزار شد بار دیگر دو قطبی جنبش سبز گرایی اجتماعی در برابر اقتدارگرایی حکومتی را زنده کرد. دیدار سبزها پس از مدت‌ها در خیابان‌های شهر تازه شد. شبکه‌ها و محافل اجتماعی پر از خبر و تحلیل شدند، مردم به تکاپوی تازه‌ای از روند آگاهی بخشی عمومی پیوستند و نهایتاً به صحنه آمدند. صحنه‌ای که خالی بودن آن یا پر شدن گزیده و نصف و نیمه آن آرزوی همیشگی اقتدارگرایان بوده است. اما هاشمی این بار با مرگ شوک‌آورش، فصل تازه‌ای از جنبش اجتماعی را در میان مردم رقم زد که برخلاف خواست اقتدارگرایان، کوتاه‌مدت نخواهد بود و به مدد شرایط انتخاباتی پیش رو، بار دیگر کشور را پر از تکاپو و آگاهی بخشی و سیاست ورزی مردمی و سبز خواهد کرد.
@kalemenews
♦️🔹حکومت به خودش شک دارد؛ مردم هم به آنها اعتماد ندارند

#تحلیل_کوتاه

کلمه - #علی‌بردبار:
اطلاع‌رسانی درباره حادثه پلاسکو به یک موضوع امنیتی شدید و تحت سانسور تبدیل‌شده است. متأسفانه درباره آمار جان‌باختگان و مفقودین و آسیب دیدگان، اطلاعات مربوط به نجات‌یافتگان احتمالی، میزان خسارت به بار آمده، ابعاد مالی ماجرا و هر چه اطلاعات دیگر درباره این حادثه است، به‌قدری کنترل امنیتی صورت می‌گیرد که به داغ شدن بازار شایعات انجامیده است. این‌ها از نتایج تفکری است که به خودش شک دارد، به مردم به چشم غریبه و نامحرم نگاه می‌کند و درنتیجه سانسور در اطلاعات اصل اول اطلاعاتی آن است. این در حالی است که فعالان مجازی، باهوش و فراست و پی گیری خود دائما تناقض‌های درآمده از اخبار رسمی را بیرون می‌کشد و در فضای مجازی منتشر می‌کند. از سوی دیگر این نگرانی ایجادشده که نکند کار امداد و نجات نیز مدیریتی در حد مدیریت فاجعه‌بار اطلاع‌رسانی از حادثه پلاسکو را دارد. به دلیل همین بی‌اعتمادی شدید به مسئولان شهرداری و دیگر مقامات رسمی است که دیده و شنیده می‌شود که فعالان مدنی خود به دنبال پیدا کردن راهی برای دستیابی به واقعیت اخبار حادثه هولناک پلاسکو برخاسته‌اند.
@kalemenews
سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔶🔹افشاگری البرادعی درباره سرکوب اخوان: ما را فریب دادند 🔸محمد البرادعی، معاون رئیس جمهور موقت مصر و رئیس پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه با شبکه تلوزیونی العربی که از لندن پخش می‌شود، به صورت ضمنی از "عدم آگاهی‌اش از اقدامات ارتش مصر در بازداشت…
.
🔵🔴 آسمان دیکتاتورها همه جا یک رنگ است؛ البرادعی: به ما گفتند برای حفظ جان مرسی بازداشتش کردیم

#تحلیل

کلمه - #نرگس_نامدار:

البرادعی در گفت‌وگوی اخیر خود به صراحت درباره اتفاقات مصر پس از مرسی اعتراف کرده که ما را فریب دادند. او در مصاحبه با شبکه العربی گفته است که «نمی‌دانستم که محمد مرسی بازداشت شده است. فقط پس از اینکه به نشست سوم ژوئیه رفتم، متوجه بازداشت وی شدم. زمانی که در مورد وضعیت وی پرسیدیم، به ما گفته شد که وی برای حفظ جانش در مقابل میلیون‌ها تن فرد خشمگین در خیابان‌ها بازداشت شده است. بازداشت وی مساله‌ای غافلگیرکننده بود.»

این داستان تکراری حکومت دیکتاتوری است که اقدام خود را چنان توجیه می‌کند که عمل غیرقانونی خود را وارونه جلوه دهد. پیش از این شاه هم در توجیه حصر مصدق به روزنامه‌نگاری فرانسوی گفته بود مصدق بابت امنیت خودش توی ملکی که دارد حبس است، چون «اگر برگردد به خانه‌اش در تهران، مردم توی خیابان دارش خواهند زد… او همان جایی که هست، راضی و خوشحال است.»

📌شش سال پیش هم وقتی دیوارهای حصر خانگی رهبران جنبش سبز بالا رفتند، تندروهای وطنی نیز همین توجیه را آوردند که:

🔸اسدالله بادامچيان با اشاره به قتل‌های زنجيره‌ای: اين واقعه تجربه‌ای بود تا نظام تصميم بگيرد از جان آقايان كروبی و موسوی در مقابل سوءقصدهایی كه برای آنها در خارج از مرزهای كشور برنامه‌ر‌يزی شده است، جلوگيری كند تا مبادا قتل آنها به پای حزب‌اللهی‌ها گذاشته شود.

🔸کدخدایی: نظام برای حفظ جان این افراد اقدام تأمینی حصر را انجام داده و ظاهرا این افراد در جایی خوب و خوش زندگی می‌کنند.

🔸مهدی طائب، فرمانده قرارگاه «عمار»: ادامه حصر موسوی و کروبی برای حفظ جان آنهاست.

🔸احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد: این حصر خانگی زندان نیست بلکه برای قطع رابطه با آمریکا و حفظ جان خودشان است. چون ممکن است مردم به‌پا خاسته آن‌ها را تکه تکه کنند.

🔷اما این داستانی نبود که مردم آن را باور کنند. همانطور که حجت‌الاسلام هادی خامنه‌ای هم سال ۹۲ در سخنانی گفت: « اوایل در نماز جمعه برای توجیه کردن، گفتند چون مردم با این افراد مخالف و ممکن است آسیبی به آن ها وارد شود، از آنها نگهداری می‌شود. بعدها دیدند که این حرف ها را کسی قبول نمی‌کند بنابراین حرف‌های دیگری زدند.»

https://www.instagram.com/p/BP4KOmLgktA/
@kalemenews
.
🔵🔴 آسمان دیکتاتورها همه جا یک رنگ است؛ البرادعی: به ما گفتند برای حفظ جان مرسی بازداشتش کردیم

#تحلیل

کلمه - #نرگس_نامدار:

البرادعی در گفت‌وگوی اخیر خود به صراحت درباره اتفاقات مصر پس از مرسی اعتراف کرده که ما را فریب دادند. او در مصاحبه با شبکه العربی گفته است که «نمی‌دانستم که محمد مرسی بازداشت شده است. فقط پس از اینکه به نشست سوم ژوئیه رفتم، متوجه بازداشت وی شدم. زمانی که در مورد وضعیت وی پرسیدیم، به ما گفته شد که وی برای حفظ جانش در مقابل میلیون‌ها تن فرد خشمگین در خیابان‌ها بازداشت شده است. بازداشت وی مساله‌ای غافلگیرکننده بود.»

این داستان تکراری حکومت دیکتاتوری است که اقدام خود را چنان توجیه می‌کند که عمل غیرقانونی خود را وارونه جلوه دهد. پیش از این شاه هم در توجیه حصر مصدق به روزنامه‌نگاری فرانسوی گفته بود مصدق بابت امنیت خودش توی ملکی که دارد حبس است، چون «اگر برگردد به خانه‌اش در تهران، مردم توی خیابان دارش خواهند زد… او همان جایی که هست، راضی و خوشحال است.»

📌شش سال پیش هم وقتی دیوارهای حصر خانگی رهبران جنبش سبز بالا رفتند، تندروهای وطنی نیز همین توجیه را آوردند که:

🔸اسدالله بادامچيان با اشاره به قتل‌های زنجيره‌ای: اين واقعه تجربه‌ای بود تا نظام تصميم بگيرد از جان آقايان كروبی و موسوی در مقابل سوءقصدهایی كه برای آنها در خارج از مرزهای كشور برنامه‌ر‌يزی شده است، جلوگيری كند تا مبادا قتل آنها به پای حزب‌اللهی‌ها گذاشته شود.

🔸کدخدایی: نظام برای حفظ جان این افراد اقدام تأمینی حصر را انجام داده و ظاهرا این افراد در جایی خوب و خوش زندگی می‌کنند.

🔸مهدی طائب، فرمانده قرارگاه «عمار»: ادامه حصر موسوی و کروبی برای حفظ جان آنهاست.

🔸احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد: این حصر خانگی زندان نیست بلکه برای قطع رابطه با آمریکا و حفظ جان خودشان است. چون ممکن است مردم به‌پا خاسته آن‌ها را تکه تکه کنند.

🔷اما این داستانی نبود که مردم آن را باور کنند. همانطور که حجت‌الاسلام هادی خامنه‌ای هم سال ۹۲ در سخنانی گفت: « اوایل در نماز جمعه برای توجیه کردن، گفتند چون مردم با این افراد مخالف و ممکن است آسیبی به آن ها وارد شود، از آنها نگهداری می‌شود. بعدها دیدند که این حرف ها را کسی قبول نمی‌کند بنابراین حرف‌های دیگری زدند.»

https://www.instagram.com/p/BP4KOmLgktA/
@kalemenews
🔴🔴 پيام دوم رهبری درباره پلاسكو: خروج از انصاف

#تحلیل_کوتاه

کلمه - #علی_بردبار:
در سیاست بی‌طرفی بی‌معناست اما هر طرفداری هم‌معنا ندارد. این نکته‌ای است که مقام محترم رهبری نسبت به آن بی‌توجه شده است.

آقای خامنه‌ای از گذشته، پیش از رهبری دارای گرایشی فکری و سیاسی بوده، با افرادی نزدیک‌تر و با گروه‌هایی دورتر بوده است. تا اینجا مشکلی نیست. حتی این‌که متناسب با دیدگاهش هوای جناحی را بیشتر داشته باشد تا حدی قابل‌درک است، چون فکر می‌کند که آن جناح درست‌تر عمل می‌کند. اما از جایی به بعد، جایی که ایشان مدت‌هاست از آن عبور کرده، خروج از عدالت و مصلحت است.

آخرین آنها مواجهه ایشان در موضوع آتش‌سوزی پلاسکو است. ایشان در پیام اولشان هیچ حرفی از بررسی دلایل و عوامل مدیریتی این فاجعه به میان نیاوردند و چون تأکیدشان بر اولویت نجات افراد از زیر آوار و موضعی انسانی بود، حرفی نبود. اما در پیام دوم و دیروزشان در کمال تعجب نه تنها به مسئولان این حادثه اشاره نکردند و حتی درخواست بررسی آن را ندادند، که از آنها تقدیر هم کردند! این را مقایسه کنید با پیام شدید و غلیظی که پس از حادثه قطار تهران مشهد صادر کردند.

اینجاست که دیگر از حد بی‌انصافی گذشته‌اند و مناسبات جناحی را بر همه‌چیز و حتی مسائل مدیریتی ترجیح داده‌اند.

آقای خامنه‌ای مدت‌هاست که به دنبال یکدست کردن حاکمیت است. از انتصاباتش در نهادهای مختلف حکومتی همچون ائمه جمعه و شورای نگهبان گرفته تا مواضع یک‌سویه شان که در قامت یک نیروی حزبی از جناح راست ظاهرشده است. این در حالی است که همواره تلاش شده در اوج اختلافات، شان و احترام جایگاه حقیقی و حقوقی ایشان از جانب اغلب منتقدان رعایت شود. اما ادامه این روند یک‌سویه و انتقاد برانگیز در کنار دخالت‌های بی‌شمار ایشان در همه ابعاد حکومت و جامعه که ردپایشان را در جزئی ترین تصمیمات کشور به جا می‌گذارد یک نتیجه را طبعاً باید به همراه داشته باشد. این‌که مسئولی بااین‌همه جناحی و وسیع عمل کردن، هم پاسخگو باشد و جنبه انتقاد هم داشته باشد. مثل این انتقاد که ایشان به چه حقی برای متخلفان مدیریتی فاجعه پلاسکو حاشیه امن می‌سازد؟

https://www.instagram.com/p/BP5N7sTAQ67/
@kalemenews
🔶🔹از بیانیه آمریکایی تا نامه‌نگاری‌های محرمانه با رهبری در اوج اعتراضات مردمی 

#تحلیل_کوتاه

#نرگس_نامدار:

دلواپسان ایرانی و آمریکایی هر دو دست به دست هم داده‌اند تا گره حصر و موضوع اعتراضات سال ۸۸ هر روز کورتر شود.

دلواپسان هر دو کشور همسو با یکدیگر و انگاری در هماهنگی کامل با هم مواضعی را بیان می‌کنند که هر دو از آن سود ببرند.

تو گویی هر یک در سمتی از میدان ایستاده‌اند و توپ‌ها را یکی پس از دیگری برای هم پرتاب می‌کنند تا این بازی شوم ادامه پیدا کند.

🔹بیانیه اخیر وزارت امور خارجه آمریکا در سالگرد ششمین سال حصر رهبران جنبش سبز بیش از آن که نگرانی برای به اصلاح تضییع حقوق شهروندی و آزادی بیان باشد، خوراکی برای دلواپسان داخلی بود برای کوبیدن بر طبل خود.

🔸چندان دور از پیش‌بینی نبود که حاصل بیانیه اخیر، سخن دادستان کل کشور باشد که امروز در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوالی در رابطه با بیانیه مداخله‌جویانه وزارت امور خارجه آمریکا درباره حصر، گفت: «آفتاب آمد دلیل آفتاب. حرکت سال ۸۸ جریان فتنه و حمایت‌های دولتمردان آمریکا از این افراد، پشتوانه اصلی این جریان و اینکه بی‌واسطه و یا باواسطه در آمریکا ریشه داشته را نشان داد.»

🔹اما اگر مسوولان نظام حافظه تاریخی ندارند تا جایی که کتک زدن و زیر گرفتن ماشین مردم در روز عاشورا از یاد برده‌اند و داستان خیالی کتک خوردن بسیجی لخت را علم کرده‌اند، اما مردم از بعد از ۸۸ روز به روز تاریخ این کشور را به یاد دارند.

🔸بازی دولت آمریکا وقتی در سخنرانی رییس‌جمهورش از جنبش مردمی حمایت تلویحی کرد اما در خفا به رهبر ایران نامه نوشت. یا همه مواضع رهبری در آن سال‌ها در ضدیت با آمریکا بود ولی نماینده‌ای از نظام و دولت دهم برای مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها در کشور عمان فرستاده شد.

🔹بازی پینگ‌پنگ سیاسی بین محمود احمدی‌نژاد و نخست‌وزیر اسراییل که هم که دیگر لازم به یادآوری نیست. هماهنگ توپ را به هم پاس می‌دادند تا توپی زمین نیفتد و بازی و کاسبی سیاسی خدشه پیدا نکند.

🔸آنچه مسلم است کاسبان تحریم و حصر تا بن نظام دو کشور رسوخ کرده و تا مادامی که دلواپسانی باشند که از حصر ارتزاق سیاسی کنند بر این شیپور تفرقه پراکنی خواهند دمید. وگرنه اگر دولتمردان آمریکایی مواضع میرحسین موسوی را در قبال خود ندانند، همتایان ایرانی و مردم آن را می‌دانند و ۱۸ بیانیه تاریخی پس از ۸۸ موید آن است.
@kalemenews
🔶🔹از بیانیه آمریکایی تا نامه‌نگاری‌های محرمانه با رهبری در اوج اعتراضات مردمی 

#تحلیل_کوتاه

#نرگس_نامدار:

دلواپسان ایرانی و آمریکایی هر دو دست به دست هم داده‌اند تا گره حصر و موضوع اعتراضات سال ۸۸ هر روز کورتر شود.

دلواپسان هر دو کشور همسو با یکدیگر و انگاری در هماهنگی کامل با هم مواضعی را بیان می‌کنند که هر دو از آن سود ببرند.

تو گویی هر یک در سمتی از میدان ایستاده‌اند و توپ‌ها را یکی پس از دیگری برای هم پرتاب می‌کنند تا این بازی شوم ادامه پیدا کند.

🔹بیانیه اخیر وزارت امور خارجه آمریکا در سالگرد ششمین سال حصر رهبران جنبش سبز بیش از آن که نگرانی برای به اصلاح تضییع حقوق شهروندی و آزادی بیان باشد، خوراکی برای دلواپسان داخلی بود برای کوبیدن بر طبل خود.

🔸چندان دور از پیش‌بینی نبود که حاصل بیانیه اخیر، سخن دادستان کل کشور باشد که امروز در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوالی در رابطه با بیانیه مداخله‌جویانه وزارت امور خارجه آمریکا درباره حصر، گفت: «آفتاب آمد دلیل آفتاب. حرکت سال ۸۸ جریان فتنه و حمایت‌های دولتمردان آمریکا از این افراد، پشتوانه اصلی این جریان و اینکه بی‌واسطه و یا باواسطه در آمریکا ریشه داشته را نشان داد.»

🔹اما اگر مسوولان نظام حافظه تاریخی ندارند تا جایی که کتک زدن و زیر گرفتن ماشین مردم در روز عاشورا از یاد برده‌اند و داستان خیالی کتک خوردن بسیجی لخت را علم کرده‌اند، اما مردم از بعد از ۸۸ روز به روز تاریخ این کشور را به یاد دارند.

🔸بازی دولت آمریکا وقتی در سخنرانی رییس‌جمهورش از جنبش مردمی حمایت تلویحی کرد اما در خفا به رهبر ایران نامه نوشت. یا همه مواضع رهبری در آن سال‌ها در ضدیت با آمریکا بود ولی نماینده‌ای از نظام و دولت دهم برای مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها در کشور عمان فرستاده شد.

🔹بازی پینگ‌پنگ سیاسی بین محمود احمدی‌نژاد و نخست‌وزیر اسراییل که هم که دیگر لازم به یادآوری نیست. هماهنگ توپ را به هم پاس می‌دادند تا توپی زمین نیفتد و بازی و کاسبی سیاسی خدشه پیدا نکند.

🔸آنچه مسلم است کاسبان تحریم و حصر تا بن نظام دو کشور رسوخ کرده و تا مادامی که دلواپسانی باشند که از حصر ارتزاق سیاسی کنند بر این شیپور تفرقه پراکنی خواهند دمید. وگرنه اگر دولتمردان آمریکایی مواضع میرحسین موسوی را در قبال خود ندانند، همتایان ایرانی و مردم آن را می‌دانند و ۱۸ بیانیه تاریخی پس از ۸۸ موید آن است.
@kalemenews
♦️#تحلیل_کوتاه
آقای رئیسی جز تکرار یک سری شعارهای کلیشه‌ای در باب سیاست خارجی هیچ‌چیز نخواهد گفت و اصولاً چیزی به شکل تجربی و اجرایی را در کارنامه خویش ندارد که تحلیلگران و یا حتی مردم عادی مطمئن شوند که این سخنان، مبتنی بر یک تجربه اجرایی آقای رئیسی است. آقای رئیسی حتی در این خصوص ضعیف‌تر از جلیلی ظاهر خواهد شد و جز تکرار شعارهای کلی، چیزی برای گفتن نخواهد داشت./ محمد کیانوش راد، عضو حزب مشارکت
@kalemenews
🔷🔶 جمنا در دوراهی حمایت یا عبور از رئیسی/ فروپاشی پیش از سوت آغاز

#تحلیل

🔸پس از بیانیه رئیسی که در آن بر حضور مستقل در انتخابات تاکید شده بود، اعضای جبهه مردمی نیروهای انقلاب از جمله سخنگوی آن تا این لحظه، هنوز هیچ واکنشی نشان نداده اند.

🔹نشست اخیر جمنا که در آن از ۵ کاندیدای نهایی رونمایی شد، نه تنها باعث همگرایی و وحدت نشده بلکه موجبات پراکندگی بیشتر را فراهم کرده است.

🔸در حال حاضر از میان ۵ نفر نهایی، رئیسی، به صورت مستقل اعلام کاندیداتوری کرده؛ فتاح به صراحت بر عدم کاندیداتوری خود تاکید کرده؛ قالیباف هم اگرچه گفته است کاندیدا نمی شود، اما با تفسیرهای عجیبی که در مورد این اظهارنظر شده، ممکن است به انتخابات بازگردد. انتخاب زاکانی هم شاید عجیب ترین اتفاق در رای گیری نهایی جمنا باشد. او در سال ۹۲ رد صلاحیت شد. جایگاه او هم در میان اصولگرایان به اندازه ای نیست که بتوان وی را در جمع ۵ نفر نهایی قرار داد. این موضوع باعث شد تا عده ای از اصولگرایان سهم جمعیت رهپویان را در جمنا بیش از اندازه بدانند.

🔹تنها مشاور جوان احمدی نژاد است که احتمالا به این شرایط اعتراضی ندارد و از اینکه با این سن و تجربه کم چنین جایگاهی برای خود دست و پا کرده رضایت دارد طوری که کاندیدای نهایی شدن یا نشدن او هم در درجه پایین تری از اهمیت قرار می گیرد.

🔸به جز این ۵ نامزد نهایی، اوضاع در مورد سایر نامزدها هم بر وفق مراد جمنا نیست. حمیدرضا حاجی بابایی که پس از کناره گیری فتاح از او به عنوان نامزد جایگزین یاد می شد تمایلی به صحبت درباره جزییات این موضوع ندارد و حتی بر اساس برخی اخبار، تمایلی به ورود به جمع ۵ نفر نهایی با شکل کنونی ندارد.

🔹میرسلیم هم کاندیدای موتلفه بود، در جمنا رای نیاورد و به گفته اعضای این تشکل مستق از جمنا و به عنوان کاندیدای اختصاصی موتلفه ثبت نام خواهد کرد. خود میرسلیم هم با کنایه ای قابل تامل گفته بود که موتلفه قدیمی تر از جمنا است.

🔸در مورد علی نیکزاد هم اخبار مشابهی به گوش می رسد که ممکن است او به طور مستقل کاندیدا شود. رستم قاسمی هم هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفته و ممکن است حتی خارج از چارچوب جمنا تصمیم بگیرد.

🔹ضرغامی هم به عنوان اولین عضو جمنا که پس از بیانیه رئیسی موضع گیری کرده درخواست کرده تا جمنا دنبال جایگزین رئیسی و فتاح باشد و حاجی بابایی و نیکزاد را به عنوان منتخبان بعدی معرفی کند. او پیشتر هم در هشداری کنایه آمیز گفته بود مراقب افزایش جلیلی‌ها در انتخابات باشیم.

🔸سعید جلیلی از مدت ها قبل جمنا را در یک سردرگمی قرار داده است. او آنقدر پاسخ خواهش و تمناهای اعضای جمنا را نداد تا او را از جمع کاندیداها برای رای گیری نهایی حذف کردند.

🔹اکنون جمنا در آستانه تصمیم مشابهی قرار گرفته است؛ یا باید رئیسی را هم حذف و جایگزین او را معرفی کند و یا به همین شیوه کج دار و مریز ادامه دهد. نتیجه در هر دو صورت یکسان است: این تشکل نه نقشی در وحدت اصولگرایان داشته، نه کار تشکیلاتی منحصربفردی در مورد انتخابات انجام داده است. البته وجاهت خود را هم از دست می دهد؛ چراکه با حمایت از رئیسی بود و نبودش یکسان خواهد بود و با حمایت از یک فرد دیگر به تشتت آرا و تفرقه میان اصولگرایان کمک خواهد کرد که با هدف اعلام شده توسط آنها مغایرت دارد.
@kalemenews
سایت خبری-تحلیلی کلمه
رستم مینیخانوف نماینده ویژه پوتین با ابراهيم رئیسی دیدار و گفت‌‌وگو کرد! @kalemenews
#تحلیل کوتاه

صرف‌نظر از اینکه آقای رییسی در جایگاه تولیت آستان قدس رضوی در جایگاه مدیریت کلان و ملاقات‌های رسمی در حد سران کشور نیست باید گفت با توجه به امنیتی بودن ارتباطات بین ایران و روسیه که دایره وسیعی از مسائل دو کشور ازجمله جنگ سوریه، داعش، اسراییل و غیره را در برمی‌گیرد ملاقات ایشان با نماینده ویژه پوتین را می‌توان ایجاد و نمایش حیطه‌ای امنیتی و ژستی انتخاباتی و سیاسی دانست که فراتر از اختیارات، برای وی موقعیتی ویژه در مقابله با سایر رقبای انتخاباتی ایجاد می‌کند.
#نه‌شرقی‌نه‌غربی
@kalemenews
سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 مخاطب سخنان تند اخیر رهبری کیست؟ /بخش اول ✍️ #علی‌بردبار: 🔸مدتی است که بگومگوی مقام رهبری با رئیس‌جمهور که از تریبون‌های عمومی مطرح می‌شود، نقل محافل و محل بحث و تحلیل‌شده است. گفته می‌شود که اگر رهبری تا این حد با روحانی مخالف است، چرا پشت تصمیم اکثریت…
🔵🔴 واکنش‌ها به تندی رهبری و محافظه‌کاران نسبت به دولت چگونه باشد؟

✍️ #علی_بردبار:
#تحلیل

🔸در بخش اول اشاره شد که دلیل اصلی تندی‌ها نسبت روحانی و دولتش، عصبانیت از رای مردم است و اگر شخص روحانی خطاب قرار می گیرد، به عنوان کسی است که مردم به او در برابر گزینه اصلی نهادهای قدرت رای دادند.

🔹اما پاسخ‌های روحانی به این تندی ها که اغلب بسیار صریح بوده، چند گونه بازخورد داشته است. برخی منتقد او هستند. مثلا روایت شده که برخی بزرگان اصولگرا که حامی روحانی بوده‌اند همچون علی‌اکبر ناطق‌نوری به روحانی پیغام داده‌اند که پاسخ رهبری را ندهد وگرنه در این نزاع سمت او نمی‌توانند بایستند. حتی برخی اصلاح‌طلبان هم خواستار مماشات بیشتر روحانی در این نزاع‌های کلامی‌اند. آنها معتقدند که جریان مقابل با عصبانی کردن روحانی و واداشتن او به پاسخ، در پی بنی صدریزاسیون او هستند. در مقابل برخی هم معتقدند که اگر روحانی پاسخ هجمه‌ها را ندهد مخالفان جری تر خواهند شد.

📌 بنی صدریزاسیون صرفا تهدید است

🔸برای رسیدن به تحلیلی درست از اقدام مناسب مقابل هجمه ها، در ابتدا باید برخی موهومات را کنار زد. یکی از این موارد، امکان بنی صدریزاسیون روحانی است. دلایل این تحلیل از این قرار است.

1️⃣ بنی صدر زمانی رای آورد که همگان او را کاندیدای رهبری وقت، امام خمینی دانسته و اساسا همین موضوع دلیل اصلی رای آوری او بود. بدیهی است که وقتی این تصور شکست، پایه قدرت او هم از هم پاشید. اما روحانی را قریب به اتفاق جامعه و تحلیل گران متفق القولند که نه تنها گزینه رهبری فعلی نبوده و نیست، بلکه همان طور که مشهود است مورد نکوهش های مستقیم و غیر مستقیم اوست. به بیان دقیق تر، روحانی به دلیل حمایت های مغضوبین بیت رهبری و شخص ایشان است که رای آورده است.

2️⃣ فراگیری و جامعیت رهبری امام خمینی با آیت الله خامنه‌ای قابل مقایسه نیست. متاسفانه آقای خامنه‌ای در حد یک مقام حزبی جریان اصولگرا نقش آفرینی می‌کند. او هم در عزل و نصب‌ها و هم در موضع‌گیری‌ها در خدمت جریان موسوم به اصولگراست و این موضوع جامعیت او را خدشه دار کرده است. به همین دلیل رهبر اول نظام جمهوری اسلامی مورد اجماع وسیع تر و با محبوبیت بسیار بیشتری بود. به همین دلیل رهبر فعلی نمی‌تواند به سادگی آن قدرت سیاسی و اجتماعی که امام داشت را کسب و اعمال کند.

3️⃣ بنی صدر تقریبا در برابر تمام حاکمیت وقت ایستاد در حالی که روحانی دست کم نیمی از حاکمیت را پشت سر خود دارد.

4️⃣ بنی صدر در شرایط ابتدای انقلاب زیاده خواهی و لجاجت می‌کرد. اما روحانی در شرایط تثبیت نظام تنها به دنبال استفاده از اختیارات حداقلی خود است.

5️⃣ شرایط اجتماعی و گسرش آگاهی‌ها و تبادل اخبار و شبکه‌های اجتماعی از قدرت افراد و نهادهای قدرت کاسته و قدرت افکار عمومی را تقویت کرده است. لذا هر کاری به صرف اراده صاحبان قدرت رسمی شدنی نیست.

6️⃣ نظام جهانی نیز در نظم جدیدی به سر می‌برد که در آن رهبری نمی‌تواند بی‌تفاوت به ژست‌های دموکراتیک باشد. یک انتخابات مساله‌دار در سال ۸۸ باعث شد که رئیس دولتِ پس از آن تا ۴ سال در دنیا بی‌اعتبار و بدون نفوذ باشد چه رسد به این که بخواهند رئیس‌جمهور رای آورده و اعلام شده دیگری را عزل کنند.

⬅️ لذا بنی صدریزاسیون در حد تهدید و توهم است.

🔸بر روی دکمه "INSTANT VIEW" بزنید تا متن کامل مطلب نمایش داده شود.🔸

👉 https://goo.gl/49rx1w

@kalemenews
🔴 ترامپ، ونس و حلقه فکری راست جدید

🔺انتخاب جی. دی. ونس توسط ترامپ به عنوان معاون خود، صرفاٌ انتخاب یک شخص نبود، بلکه انتخاب طیف گسترده‌ای از متفکرین و اندیشکده‌ها بود که همراه ونس به دولت احتمالی ترامپ وارد می‌شوند. این حلقۀ فکری را که می‌توان راست جدید نام نهاد، تفکری نسبتاً مجزا از سایر جمهوری‌خواهان دارند. با ظهور ترامپ، این دسته از متفکرین و اندیشکده‌ها نیز شروع به فعالیت کردند. باورهای این طیف فکری در سخنان و مواضع ترامپ از ۲۰۱۶ تا حال حاضر متجلی شده است: نقد جریان اصلی فراحزبی در سیاست خارجه که حامی نظم جهانی لیبرال است و مبارزه با آنچه که ترامپ مارکسیسم و تفکر چپ می‌خواند.

🔺با آغاز ریاست جمهوری ترامپ، به سرعت مجموعه‌ای از اندیشکده‌هایی بوجود آمدند که هدف آنها بسط تفکرات راست جدید در حزب جمهوری‌خواه بود. به عنوان مثال، اندیشکدۀ ابتکار ماراتن (تأسیس: ۲۰۲۰) که توسط البریج کولبی و وس میچل ایجاد شد، بیشتر بر روی مهار چین و چرخش از اروپای شرقی به سمت تایوان تمرکز دارد. مؤسسه سیاست اول آمریکا (تأسیس: ۲۰۲۱) از جمله اندیشکده‌هایی است که ارتباط نزدیکی با جمهوری‌خواهان کنگره دارد. اشخاص مهمی همچون ایوانکا ترامپ، جراد کوشنر به عنوان مشاور در این اندیشکده فعالیت می‌کنند.

🔺موفقیت انتخاباتی ترامپ، صرفاٌ بخاطر شخصیت و رفتار جنجالی‌اش نبود. او باعث ایجاد جناح و تفکر جدیدی درون جمهوری‌خواهی شد که رنگ‌وبوی ملی‌گرایانه داشت. اقدامات ترامپ در هشت سال گذشته، باعث ایجاد مجموعه بزرگی شده است که اندیشکده‌ها، حامیان مالی و متفکران محافظه‌کار جدید صرفاً بخشی از آن هستند و با پشتیبانی بخشی از افکار عمومی به پیش می‌رود تا جناح جدیدی را در جمهوری‌خواهی ایجاد کند. هرچند که هنوز هم این جناح نوظهور نسبت به جمهوری‌خواهان سنتی، در اقلیت محسوب می‌شود و تنها به واسطه شخص ترامپ قدرت بیشتری پیدا کرده است؛ اما حتی پس از پایان زندگی سیاسی ترامپ، باید آمادۀ تداوم فعالیت ترامپیسم بود.

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🌐اعتراضات داخلی در ترکیه؛ برآیند تمهیدات زود هنگام اردوغان برای انتخابات

#تحلیل_کوتاه

🔹به اذعان بسیاری از تحلیل‌گران، اردوغان سرخوش از دستاوردهای منطقه‌ای در ققفاز و شام به فکر تحکیم بیش از پیش اقتدار داخلی افتاده است. به همین منظور در آستانه نوروز ۱۴۰۴ «اکرم امام‌اوغلو» شهردار استانبول و مهمترین رقیب سیاسی «اردوغان» بازداشت شد. انتخاب دوباره امام‌اوغلو به عنوان شهردار در فروردین ماه ۱۴۰۳، وی را به جدی‌ترین گزینه برای پایان دادن به دوران ریاست جمهوری اردوغان تبدیل کرده است. افزون بر این نتایج انتخابات محلی در شهرهای دیگر نشان از محبوبیت فزاینده حزب جمهوریت خلق در این کشور دارد.

🔸امام‌اوغلو پس از ۲۲ سال مدیریت دولتی، ناگهان به بهانه فساد و حمایت از گروه‌های تروریستی بازداشت شد. این بازداشت فقط چند روز پیش انتخابات درون حزبی حزب جمهوریت خلق (CHP) و معرفی قریب به یقین امام‌اوغلو به عنوان نامزد حزب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۸ رقم خورد. همزمان با بازداشت او، دادستانی ترکیه اعلام کرد که بیش از ۱۰۰ شخصیت دیگر اعم از سیاستمدار، تجار و روزنامه‌نگار نیز بازداشت شده‌اند که عموماً از حامیان برجسته حزب جمهوری خلق هستند.

💢هدف بازداشت

🔸اپوزیسیون ترکیه بازداشت امام‌اوغلو را کودتای سیاسی علیه رئیس جمهوری بعدی توصیف کرده‌اند. مخالفان معتقدند اردوغان تلاش دارد ارتباط ساختاری اپوزیسیون با کلانشهر استانبول را قطع کند. با این وجود حزب حاکم در ترکیه تفسیر دیگری از این بازداشت دارد چنانکه «ییلماز تونج» وزیر دادگستری بیان داشته که بازداشت‌های اخیر یک اقدام کاملاً غیرسیاسی و قانونی بوده است.

🔸این درحالی است که مدرک تحصیلیِ امام‌اوغلو یک روز قبل از بازداشت توسط دانشگاه استانبول باطل شده است. ابطال مدرک تحصیلی امام‌اوغلو تأثیر مستقیم بر آینده سیاسی او دارد. زیرا طبق قانون اساسی برخورداری از تحصیلات عالیه شرط کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری است. در همین راستا امام‌اوغلو پیش از بازداشت در پیامی ویدئویی بیان کرده بود که «اراده مردم را نمی‌‌توان خاموش کرد. به مبارزه با آن فرد ادامه می‌دهم و خودم را به مردم می‌سپارم...»

💢واکنش‌ها

🔸حزب جمهوریت خلق در پی این بازداشت‌ها، فراخوان حضور در خیابان‌ها را منتشر کرد. بخش قابل توجهی از شهروندان ترکیه ابتدا در استانبول و سپس در سایر شهرها به خیابان‌ها آمده و اعتراضات بی‌سابقه‌ای را علیه حزب حاکم کلید زدند. برخی از تجمعات به خشونت کشیده شده و طبق آخرین اخبار صدها نفر از شهروندان معترض بازداشت شده‌اند. اردوغان در واکنشی دیر هنگام به اتفاقات اخیر با بی‌تفاوتی بیان داشته است که «ما در دولت وقتی برای تلف کردن درباره این موضوع و آب در هاون کوبیدن نداریم.» جالب توجه این که در میانه اعتراضات داخلی در ترکیه اردوغان عید نوروز را جشن مشترک کشورهای ترک معرفی کرده است و در حین سخنرانی در مراسم نوروز به‌طور ضمنی اشاره کرده است که تسلیم تروریسم خیابانی نخواهیم شد.

🔸با گسترش اعتراضات خیابانی مقامات امنیتی ازمیر و آنکارا هرگونه تجمع در این شهرها را ممنوع اعلام کرده‌اند. در سایر شهرها نیز تعدادی از شهروندان به دلیل دعوت به تجمع و انتشار پست‌های اعتراضی در شبکه‌های اجتماعی بازداشت شده‌اند. همچین سرعت اینترنت در ترکیه به شدت کاهش یافته است. گفتنی است که تا این لحظه هیچ واکنش خارجی نسبت به اعتراضات داخلی در ترکیه صورت نگرفته است.

💢پیامدهای احتمالی

🔸به‌رغم اعمال محدودیت‌های اجتماعی و بی‌تفاوتی شخص اردوغان نسبت به تحولات اخیر به نظر می‌رسد که دوقطبی سیاسی در ترکیه فراتر از سطح اجتماعی رسیده و به تدریج به درون حاکمیت نیز سرایت خواهد کرد. زد و خورد نمایندگان پارلمان ترکیه نخستین نشانه در این خصوص است که ممکن است به درون قوه قضائیه و اختلاف نظر میان قضات عالی رتبه نیز کشیده شود.

از سوی دیگر حزب جمهوریت خلق تلاش دارد از این اتفاقات به نفع آینده حزب بهره‌برداری نماید. به همین منظور روز یکشنبه انتخابات درون حزبی برای معرفی نامزد حزب در انتخابات ریاست جمهوری آتی انجام خواهد شد. در شرایط فوق العاده‌ای که بر ترکیه حاکم شده است حزب CHP تصمیم گرفته است که علاوه بر اعضای رسمی سایر شهروندان ترکیه‌ای نیز بتوانند در این انتخابات شرکت کنند. برای رأی‌دهندگان غیرعضو صندوقی با عنوان صندوق همبستگی تدارک دیده شده است. شایان ذکر است که قبل از بازداشت امام‌اغلو، «منصور یاواش» شهردار آنکارا و تنها نامزد دیگر انتخابات درون حزبی، از رقابت کناره‌گیری کرده است. به‌نظر می‌رسد بازداشت امام‌اوغلو با هر هدف و انگیزه‌ای، پیامدهای انکارناپذیری دارد که در نهایت به تقویت جایگاه «حزب جمهوریت خلق» منجر خواهد شد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/322
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM