کوهنوردان بروجرد
366 subscribers
14.7K photos
657 videos
134 files
1.09K links
همه با هم در جهت ارتقای کمی و کیفی کوهنوردی، با رعایت پروتکل های بهداشتی
Download Telegram
Forwarded from باشگاه کوهنوردی کاوه بروجرد (●▬▬๑۩۩چکاوک۩۩๑▬▬●)
#گزارش برنامه ی دوم باشگاه کاوه_ پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی

جمعه 28 شهریور 1399, پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی توسط تیم 10 نفره از باشگاه کاوه بروجرد

زمان بندی اجرای برنامه:
6:45، حرکت از بروجرد با یک دستگاه مینی بوس
7:15، شروع پیمایش از ابتدای تنگ
8:15، توقف برای استراحت و صرف صبحانه
9:10، ادامه ی حرکت
12:30، روستای ونایی
13:15, بازگشت به بروجرد

اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان, رجبی, تقوی, همتی
پولادی(میهمان)

بانوان, ملک, کردی و ستایش گودرزی, گودرزی,
سعادتی(میهمان)


سرپرست برنامه : خانم ملک
سرقدم: هوشنگ همتی
عقب دار: احمد تقوی


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله سه کوزان

جمعه چهارم مهرماه 1399، صعود تیمی 9 نفره از باشگاه کاوه به قله سه کوزان.

طبق برنامه ریزی از پیش انجام شده یک تیم از باشگاه کاوه در قالب کارگروه اجرایی چشمه توتیا روز پنج شنبه سوم مهر با ابزار و وسایل لازم جهت مرمت چشمه توتیا اقدام کردند، پیرو آن یک تیم 7 نفره به سرپرستی استاد حسین سلیمی که به عنوان برنامه جانبی یک روزه عزم قله سکوزان داشت ساعت 6 با یک دستگاه مینی بوس به سمت ونایی حرکت کرده و در ساعت 6:40 دقیقه پیمایش خود را آغاز کرد.

سکوزان، قله ای چهار فصل، خوش آب و هوا در تمام فصول سال و سخاوتمند از نظر وجود چشمه های بسیار، با هوای بسیار خنک و دلچسب از ما پذیرایی کرد، در طول مسیر با سرقدمی خوب خانم ملک و شوق دیدار دوستانمان که از روز قبل رفته بودند، هوای خنک و از پرندگان و گلها حسرت زیبایی که در جای جای مسیر خودنمایی می کرد، یک برنامه عالی و بیاد ماندنی را رقم زد. ساعت 9 به سلیمان کشته اول رسیدیم آنجا تیم های زیادی که برای پیوستن به برنامه احیای چشمه توتیا در منطقه حاضر شده بودند در حال صرف صبحانه بودند، ما هم کمی بالاتر یک صبحانه نیم ساعته خوردیم و به راهمان ادامه دادیم. ساعت 11:20دقیقه به چشمه توتیا رسیدیم، در آنجا از دیدار با دوستانمان که از روز قبل رفته بودند و آن همه زحمت برای مرمت چشمه متقبل شده بودند بسیار خوشحال شدیم، تیم های زیادی در اطراف چشمه نشسته و درحال استراحت بود، تیم ما پس از استراحتی کوتاه با پیوستن دو نفر دیگر از اعضا به سمت سکوزان حرکت کرد و ساعت 13:20 دقیقه قله سه کوزان را صعود کردیم، بعد از گرفتن عکس به سمت پایین حرکت کردیم، از آنجا که دوستانمان منتظر و خسته بودند سرعت قدمها بیشتر شد، با رسیدن به چشمه توتیا و صرف ناهار و گرفتن عکس دسته جمعی تیم اول و دوم ساعت 16 همگی به سمت پایین حرکت کرده و ساعت 19:30 به ونایی و پای مینی بوس رسیدیم.

اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان، حسین سلیمی، تقوی، محمد سلیمی، رضا رازانی

بانوان, ملک، آذرگون، سلیمی، شجاعی و کوهگرد(مهمان)

سرپرست برنامه :حسین سلیمی
سرقدم: ریحانه ملک
عقب دار: آزیتا آذرگون


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه_باشگاه_K2_بروجرد

#صعود_قله_ یال کبود

جمعه مورخ ۹۹/۷/۱۱
صعود تیم ۱۸ نفره از اعضای باشگاه به قله یال کبود، بلندترین قله از رشته کوههای گرین، در جنوب نهاوند

ساعت ۵ صبح با مینی بوس از بروجرد به سمت سراب گاماسیاب حرکت کردیم
شروع پیمایش ۶:۴۰ بود و به سمت پناهگاه اول و چشمه حرکت کردیم و در ساعت ۸:۴۰ برای صرف صبحانه کنار پناهگاه حدود یک ساعت نشستیم و ساعت ۹:۴۰ به سمت قله حرکت کردیم که در ساعت ۱۳:۴۵ به قله زیبای یال کبود رسیدیم وبعد از گرفتن عکس های یادگاری ساعت ۱۴:۲۵ از قله به سمت پایین راه افتادیم در ساعت ۱۵ به پناهگاه سنگی رسیدیم و در ساعت ۱۶:۴۵ به پناهگاه اصلی و چشمه رسیدیم و حدود یک ساعت برای صرف نهار وقت گذاشتیم و ساعت ۱۷:۳۰ به سمت سراب و ماشین حرکت کردیم تا ساعت ۱۹:۱۵ سوار ماشین شدیم به سمت بروجرد حرکت کردیم و برنامه با موفقیت به پایان رسید.

تعداد اعضای شرکت کننده : ۱۸ نفر

راهنما و سرقدم :جناب آقای سرهنگ محمد گودرزی

روابط عمومی#باشگاهK2

@Bashghahekohnavardank2
💐💐💐💐💐💐💐
بنام آفرینش زیبائی ها 🍀🌺
موفقعیت و ارزش هرانسانی به اندازه همت و تلاش مستمر او خواهد بود , ضمن قدردانی و عرض خسته نباشید , از مساعی کوهبانوان محترمه باشگاه k2 🍀🍀🍀
شایسته است از کوه بانوی سخت کوش و خستگی ناپذیر سرکار محترمه خانم فروغی , بخاطر همت قابل تحسین و ستودنی نامبرده در راستای صعود به قله 3541 متری یال کبود در کمترین زمان ممکن, که نشان از اراده و پشتکار قوی و والای ایشان دارد تشکر و قدردانی بعمل آید, لذا بمنظور کسب عنوان استقامتی ترین بانوی کوهنورد باشگاه k2 در دومین هفته از مهرماه سال 1399 این موفقیت را به شما تبریک و شاد باش میگوئیم.🍀🌺🍀🌺
#گزارش_برنامه پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی

جمعه 11 مهر 1399, پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی توسط تیم 10 نفره از باشگاه کاوه بروجرد.

برنامه پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی با هدف تمرین و آموزش نکات مهم مبحث کوهپیمایی برای دوستان جدید اجرا گردید.

زمان بندی اجرای برنامه:
6:30، حرکت از بروجرد با یک دستگاه مینی بوس
7:25، شروع پیمایش از ابتدای تنگ
8:15، توقف برای استراحت و صرف صبحانه
9:15، ادامه ی پیمایش
12:30، روستای ونایی
13:15, بازگشت به بروجرد

اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان, رجبی, تقوی, همتی

بانوان, ملک,نسرین خسروی، سحر خسروی، کردی و ستایش گودرزی و ساحل کیهانی, شادی گودرزی(میهمان)

سرپرست برنامه : خانم کردی
سرقدم: خانم سحر خسروی
عقب دار: آقای هوشنگ همتی


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله غازچقا

جمعه 11 مهر 1399, صعود به قله غاز چقا به ارتفاع 3140 متر توسط تیم 12 نفره از باشگاه کاوه بروجرد.

زمان بندی اجرای برنامه:
حرکت از بروجرد, ۵:۳۰
ونایی, ۶
توقف برای صرف صبحانه, ۸:۱۵
ادامه حرکت به سمت چشمه توتیا, ۹صبح
چشمه توتیا, ۱۰:۱۰ دقیقه با کمی استراحت حرکت به سمت قله ۱۰:۳۰
صعود به قله غازچقا, ۱۲ ظهر
فرود از قله, ۱۲:۳۰
بازگشت به چشمه توتیا و توقف برای صرف ناهار, ۱۳:۳۰
حرکت از چشمه توتیا به سمت ونایی, ۱۵
بازگشت به ونایی,۱۷:۳۰
بازگشت به بروجرد ساعت, ۱۸


اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان, سراج زاده, رحیم زاده, رسلی, سبزی وند, جهانی, صارمی و خمسه نژاد, فولادی, شماعی(میهمان)

بانوان, آذرگون و رحیمیان, آلویی(میهمان)

سرقدم : آقای خمسه نژاد
عقبدار: آقای رحیم زاده

سرپرست برنامه : علیرضا سراج زاده و خانم آذرگون


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله شاه نشین

جمعه 18 مهر 1399, صعود یک تیم 17 نفره از باشگاه کاوه بروجرد به قله #شاه_نشین

زمان بندی اجرای برنامه:
حرکت از بروجرد: 5:30
شروع پیمایش: 6:30
توقف برای استراحت و صرف صبحانه: 8:30
ادامه حرکت: 9:30
صعود به قله:11
شروع فرود از قله: 11:30
توقف برای استراحت و صرف ناهار: 15 تا 16
سوار بر وسیله نقلیه: 18
بازگشت به بروجرد: 18:40


اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
بانوان, ملک، پارسا، خسروی و شادی گودرزی، آصفی، الویی، کوهگرد(میهمانان)
آقایان, استاد سلیمی، رضاپیریایی، رحیم زاده، سراج زاده، تقوی، حاتمی، همتی و فولادی، شماعی، بيژن گودرزی(میهمانان)

سرقدم : علی حاتمی
عقبدار: حسن رحیم زاده
سرپرستان برنامه : جمشید همتی، نسرین خسروی


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه پیمایش سراب آب سفید روستای ونایی

جمعه 18مهرماه برنامه جانبی سراب آب سفید ونایی توسط سه نفر از اعضای باشگاه کاوه اجرا گردید

7:15، حرکت از بروجرد
8:00، شروع پیمایش از ابتدای روستا
9:30، توقف برای استراحت و صرف صبحانه در کنار سراب
11:30 ، حرکت بسوی روستا
12:30، روستای ونایی
13:00, بازگشت به بروجرد

اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
بانوان, بیرانوند و کردی و آقای رجبی


روابط عمومی #باشگاه_کاوه

⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه کارگاه آموزشی

روز جمعه مورخ 99/8/2 یک کارگاه آموزشی با موضوع "طرح درس کارآموزی کوهپیمایی" با حضور ده نفر از متقاضیان عضویت و یا اعضا جدید باشگاه به سرپرستی کارگروه فنی باشگاه کاوه ،با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار گردید.

برنامه در ساعت 7:20 از انتهای خیابان تختی آغاز گردید. قسمت اول کارگاه در ابتداي تپه چغا اجرا شد، در این قسمت مفاهیم و تعاریف اولیه کوهنوردی، معرفی تجهیزات و سازماندهی گروهی آموزش داده شد. ساعت 9 تا 9:45 استراحت و صرف صبحانه.
پس از آن به سمت قسمت جنوبی تپه چغا برای ادامه مباحث حرکت کردیم. مباحثی که در این قسمت از کارگاه مطرح شد عبارتند از:
-نحوه گام برداری
-جهت یابی بدون ابزار
-محیط زیست
-گره های کوهپیمایی(گره سر دست، هشت، دو سر طناب و بولین)
-اصول سنگ کوتاه
-کارگاه ها
-حمایت شانه ای
علیرغم وجود هوای گرم و آفتاب ظهر همه مباحث اجرایی مطرح شده توسط شرکت کنندگان تمرین و تکرار گردید. در نهایت کارگاه در ساعت 14 به اتمام رسید.

اسامی شرکت کنندگان در برنامه :
خانمها : مریم شجاعی, شادی گودرزی، ستایش گودرزی، ساحل کیهانی، مهناز پیریایی، لیلا کوهگرد، فرشته بیرانوند، زینب سعادتی
#گزارش_برنامه صعود به قله #چهارشاخ
به مناسبت ۲۰ سالگی باشگاه کاوه

پنج شنبه 16 بهمن 1399, صعود به قله چهارشاخ توسط تیم ۸ نفره از باشگاه کاوه بروجرد.

با پیش بینی بارندگی برای روز جمعه, در جلسه هفتگی باشگاه اجرای برنامه در روز پنج شنبه و صعود به قله چهارشاخ پیشنهاد شد. بامداد پنجشنبه تیم یازده نفره باشگاه کاوه با یک دستگاه مینی بوس به سمت کولیدر حرکت کرد.
هوای صاف و نسبتا گرم، نوید یک صعود زمستانی دلچسب را می داد. در نزدیکی چشمه چنار از ماشین پیاده شده کوله به دوش گرفتیم و به سمت دره حرکت کردیم.
آثار برف کم کم مشخص می شد, زمین تقریبا یخ زده بود و ما آرام آرام با سر قدمی استاد پیریایی از راه پاکوب به سمت قله حرکت می کردیم. بعد از ساعتی پیمایش جای مناسبی برای استراحت و صبحانه پیدا کردیم و نیم ساعتی توقف کردیم.
متاسفانه یکی از همنوردان مشکل گوارشی پیدا کرده بود و ادامه مسیر برای او مقدور نبود. بنابراین دو نفر از همنوردان تصمیم گرفتند تا عادی شدن حالش با او بمانند.
بنابراین بعد از صبحانه, ما هشت نفر از تیم اولیه برای صعود به قله به راه افتادیم, دره فرعی سمت چپ مملو از برف بود و گاها سر قدم تا کمر در برف فرو می رفت اما همنوردان یکی یکی برای برف کوبی به ابتدای صف می آمدند تا خستگی برف کوبی سنگین بین افراد گروه تقسیم گردد.
نهایتا همه افراد تیم بر روی قله چهارشاخ ایستادیم, کمی استراحت و عکس و دوباره از همان مسیر به سمت چشمه بازگشتیم.
در مسیر متوجه شدیم که سه نفر همنوردمان هم بیکار ننشسته اند و حسابی ارتفاعات بالای کولیدر را پیمایش کرده اند, در مسیر بازگشت و نزدیکی چشمه آنها را در بالای صخره های کولیدر دیدیم، ظاهرا به آنها بیشتر از ما خوش گذشته بود!
به چشمه بازگشتیم فرصت مناسبی برای صرف نهار بود, دست به کار شدیم و منتظر پیوستن همنوردانمان. زمان زیادی نگذشته بود که آنها هم به ما رسیدند و همگی بعد از گرفتن عکس به سمت گردنه کولیدر راه افتادیم, هنوز به بالای گردنه نرسیده بودیم که مینی بوس هم بموقع رسید, سوار شدیم و همگی در پایان یک روز عالی و صعودی دلچسب به سلامت به بروجرد بازگشتیم.
در اینجا از همنوردانی که در حین برنامه با تماس تلفنی از احوال ما جویا می شدند صمیمانه تشکر می کنم.

زمان بندی اجرای برنامه:
6:15, حرکت از بروجرد
7:00, چشمه چنار کولیدر
8:15، توقف برای استراحت و صرف صبحانه
8:45، ادامه پیمایش
12:50، صعود به قله
13:25، فرود از قله
15:30، بازگشت به چشمه چنار و صرف نهار
16:15، حرکت به سمت گردنه کولیدر
16:45، سوار وسیله نقلیه و خرکت به سمت شهر
17:30، بازگشت به بروجرد


اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان, رضا پیریایی, فولادی, جهانی, محمد سلیمی, شماعی, محمد امیری و امین نقوی (میهمان)

بانوان, رحیمیان، آصفی، شادی گودرزی، زهرا شهری

سرپرست ومسئول فنی برنامه : محمد امیری
سرقدم : آقای پیریایی وآقای امیری
عقب دار: محمد سلیمی


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله #سنبران
برنامه ی اول باشگاه کاوه

شنبه 25 بهمن 1399 صعود یک تیم چهار نفره از باشگاه کاوه به بام لرستان قله سنبران.

با تغییری که در برنامه ایجاد شد, صعود دو روزه به قله سنبران مطرح و با پذیرش کمیته فنی باشگاه, بامداد جمعه در قالب یک تیم چهار نفره با خودرو شخصی به طرف روستای طیان حرکت کردیم.

بلافاصله پس از رسیدن به مقصد, در کنار مسجد روستا, کوله ها را از ماشین پیاده کرده, بند کفش ها را محکم کردیم و به راه افتادیم. وزن هر کوله در حدود 25 کیلوگرم بود و از قبل تصمیم گرفته بودیم که در روز اول با تمام تجهیزات تا جانپناه چالکبود صعود کنیم.

در انتهای روستا از کنار ساختمان نیمه کاره قرارگاه کوهنوردی طیان عبور کردیم, خرداد سال گذشته بود که هیات کوهنوردی در یک مراسم با شکوه کلنگ قرارگاه اشترانکوه را بر زمین اهدایی مردم سخاوتمند طیان زد.
آرام آرام از مسیر پاکوب بالای تپه ی مشرف به روستا رسیدیم, هیچ خبری از برف نبود! تپه بالاتر و دوباره بالاتر... در کمال تعجب تقریبا تا نزدیکی گردنه و لوله آب هیچ خبری از برف نبود و این یک هشدار است برای سال آبی آینده!

از مسیر لوله ادامه دادیم تا به پناهگاه گل گل رسیدیم, فرصتی پیش آمد برای استراحت و صرف نهار, تعداد قابل توجهی چادر در اطراف پناهگاه بر پا شده بود و کوهنوردانی که با چهره ای آفتاب خورده و خسته در حال بازگشت از قله بودند, برعکس زمستان های گذشته که عادت داشتیم تیرک سر چشمه گل گل را تقریبا زیر برف ببینیم, اما اینبار اینطور نبود و فقط روی چشمه با برف پوشیده شده بود و کمی جلوتر از شکافی که روی لایه برف ایجاد شده بود کوهنوردان می توانستند ظروف آب خود را پر کنند.

پس از ساعتی استراحت و صرف نهار و آب گیری به راهمان ادامه دادیم تا به ابتدای گرده ماهی رسیدیم, نیازی به بستن کرامپون نبود اما حمل کوله های سنگین حرکت تیم را با کندی مواجه می کرد بنابراین چاره ای نداشتیم جز حرکت آرام و توقف های کوتاه و دوباره ادامه مسیر.

هوا بسیار مساعد بود و گاهی با وزش باد, بوران برف به سر و صورتمان می خورد. دیدار و گفتگو با کوهنوردانی از بروجرد, اصفهان, مشهد, خرم آباد و... که در حال بازگشت از قله بودند بهانه ای می شد تا توقف کوتاهی در بین مسیر داشته باشیم. برخی از آنها از ساعت 12 نیمه شب قبل در قالب برنامه ای یک روزه پیمایش خود را شروع کرده بودند و با چهره ای خسته به سمت پناهگاه گام بر می داشتند.

با استقامت مثال زدنی بچه های تیم زیر کوله های سنگین در شیب بسیار تند , به انتهای یال معروف به قاطرکش رسیدیم. آفتاب کاملا غروب کرده بود, به همراه وزش باد بسیار سردی که از طرف چالکبود به سمت ما می وزید, به طرف جانپناه ادامه دادیم. در آنجا با دو کوهنورد از بهبهان روبرو شدیم که مانند ما روز شنبه را برای صعود انتخاب کرده بودند. بلافاصله پس از ورود با تماس تلفنی وضعیت تیم را به مسئول کمیته فنی اطلاع دادم.

به آرامی برای اینکه مزاحمتی برای آن دو ایجاد نکنیم, کوله ها و وسایل را جابجا کردیم, دو نفر از بچه ها به طبقه بالای جانپناه رفتند و دو نفر دیگر در کنار چادر بچه های بهبهان, چادر خود را برپا کردیم. با تاریک شدن هوا وزش باد سریع تر و پر قدرت تر شده بود و همین عامل نوید شبی بسیار سرد را به ما میداد.
متاسفانه مطابق پیش بینی, تجهیزات روشنایی جانپناه به طور کامل منهدم شده بود! و تنها سلول های خورشیدی بر روی سقف جانپناه دست نخورده باقی مانده بود. از زباله های زیادی که در همه جای جانپناه رها شده بود می شد فهمید روز جمعه جمعیت نسبتا زیادی در آنجا تردد کرده است. آنها حتی بنر برنامه خود را جا گذاشته بودند!
شام سبکی میل کردیم و برای بررسی روزی که گذشت و هماهنگی تیم و بررسی نکات فنی برای روز آینده, یک جلسه بی سر و صدا در طبقه بالا جانپناه برگزار کردیم, چای خوردیم و در مورد برنامه صحبت کردیم و پس از آن در حدود ساعت هشت شب آماده خواب شدیم.
صدای باد تا صبح اجازه خواب راحت را به ما نداد, ساعت بیدار باش را شش صبح تعیین کرده بودیم اما با مشاهده ادامه وزش بادهای شدید, تصمیم گرفتیم تا ساعت 7 از کیسه خواب خارج نشویم. بچه ها بعدا به من گفتند این خبر شیرین ترین خبری بوده که در این برنامه از من شنیده اند!
صبحانه را آماده کردیم و مشغول شدیم, دوستان بهبهانی هم همین طور. پس از آماده کردن کوله صعود و پوشیدن لباس و کفش و کرامپون, همه با هم از جانپناه خارج شدیم, ساعت تقریبا 9 صبح بود و آفتاب قسمتی از چالکبود را روشن کرده بود, باد کمتر شده بود اما گهگاهی وزش بادی سرد و به همراه آن دانه های برف صورت مان را نوازش می کرد.
#گزارش_برنامه صعود به قله توچال
برنامه دوم باشگاه کاوه

جمعه 24 بهمن ماه 1399, صعود یبه قله توچال توسط تیمی از باشگاه کاوه بروجرد.
پیمایش از ساعت ۵:۳۰ و با پیوستن بچه های تیم از دربند به سمت شیر پلا آغاز شد. بعد از ۳ ساعت پیمایش ساعت ۸:۳۰ به شیر پلا رسیدیم. پس از صرف صبحانه و کمی استراحت برای صعود به قله و در نظر گرفتن همه جوانب ساعت ۹:۱۵ به سمت قله حرکت کردیم.
تیم چهار نفره ما بسیار پر انرژی و شاد و بدون هیچگونه مشکل ساعت ۱:۳۰ بعدازظهر قله توچال را صعود کردیم. بعد از گرفتن عکاس و خوردن تنقلات و استراحت به سمت ایستگاه ۷ حرکت کردیم.
در نزدیکی ایستگاه هفت برای صرف ناهار توقفی کوتاه کردیم و ساعت ۳:۱۵ به ایستگاه ۷ رسیدیم ولی ایستگاه تلکابین بسیار شلوغ بود و خیلی معطل شدیم ولی در نهایت ساعت ۶:۳۰ سوار تلکابین شدیم و به سمت پایین حرکت کردیم.
صعود فوق العاده ای بود همراه دوستان بسیار با اخلاق
طی مسیر هوا خیلی خوب بود فقط روی قله باد بود و بسیار سرد ولی در نهایت همه چیز به نحو احسن بود.
اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان, اسداله پیریایی, مهرداد شماعی و نیما دیناروند (مهمان ) و خانم محبوبه گودرزی


سرپرست برنامه : خانم محبوبه گودرزی
مسئول فنی:اسداله پیریایی

روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله شاه عبداله
برنامه ی سوم باشگاه کاوه

جمعه 24 بهمن 1399 صعود یک تیم 9 نفره از باشگاه کاوه به قله شاه عبداله.

ساعت ۶/۵ توسط یک دستگاه مینی بوس به طرف روستای دره صیدی حرکت کردیم و ساعت ۷/۲۰ به روستا رسیدیم.
با سر قدمی آقای رحیم زاده به سمت قله حرکت کردیم. ساعت ۸/۳۰ کنار چشمه زیر قله صبحانه را صرف کردیم و حدود ساعت ۹ به سمت قله راه افتادیم.

حدود ساعت ۱۰ به قله رسیدیم هوا بسیار عالی و خوب بود بعد از صرف تنقلات و گرفتن عکس همگی به سمت روستا حرکت کردیم. ساعت ۱۲ به روستا بازگشتیم و سوار مینی بوس شدیم و ساعت ۱۲/۳۰ دقیقه به بروجرد رسیدیم.

اسامی شرکت کنندگان :
آقایان : رحیم زاده, مصطفایی,مهندس صارمی,استاد سلیمی (سرپرست برنامه)
مسئول فنی: حسن رحیم زاده
خانم ها: آصفی, آلویی, اعظمی, روزبهانی, پارسا


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی
برنامه ی چهارم باشگاه کاوه

جمعه 24 بهمن ماه 1399, پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی توسط تیم 11 نفره از باشگاه کاوه بروجرد.

برنامه پیمایش تنگ کپرگه به روستای ونایی با هدف تمرین و آموزش نکات مهم مبحث کوهپیمایی برای دوستان جدید در هوای دلپذیر و جو دوستانه عالی اجرا گردید.

زمان بندی اجرای برنامه:
7:00، حرکت از بروجرد با یک دستگاه مینی بوس
7:45، شروع پیمایش از ابتدای تنگ
9:15، توقف برای استراحت و صرف صبحانه
10:10، ادامه ی پیمایش
13:00روستای ونایی
13:30, بازگشت به بروجرد

اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
آقایان, رجبی, تقوی و یاسین گودرزی (مهمان )

بانوان, ملک، کردی ، ستایش گودرزی ، ساحل کیهانی, نگین غریب زاده و هستی همدانی، مرادی، سعادتی(میهمان)

سرپرست برنامه و سرقدم : خانم ریحانه ملک
عقب دار: آقای تقوی


روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به شیرمرد

جمعه اول اسفند 1399 صعود یک تیم 11 نفره از همنوردان باشگاه کاوه به شیرمرد.
بارندگی های چهارشنبه وپنج شنبه ی آخر بهمن، آدم را به یاد قدیمترها می انداخت! ساعتها دانه های درشت برف(گلیج) به صورت منظم پایین می آمد وروی هم تلنبار می شد. دو- سه بار درروز برف پارو می کردیم، کوچه ها ،خیابانها وزمینهای فوتبال محلات پر از برف می شد!
وامسال بارش برف خوب ، روی شیروانی ها، آردوازها وکوچه ها وخیابان ها را پر کر د.کلی درخت شکسته شد وکلی هم به خاطر برف ، خوشحال شدیم.

هوا شناسی اما برای جمعه ،روز خوبی را پیش بینی کرده بود و مُسئولین کوهنوردی هم ،هشدار داده بودند که به خاطر تازه بودن برف واحتمال خطر بهمن ، به ارتفاعات صعود نکنند.
ما، با توجه به شرایط ذکرشده، یک برنامه ی سبک ودم دستی را برای جمعه ی بعدازبارندکی خود ،درنظر گرفته بودیم.
به علت اخطارها ویخبندان ، تعدادی از بچه ها زنگ زده وآمدن خودرا کنسل نمودند که خیییلی ضرر کردند..
ما ،صعود به شیرمرد برحسب شرایط والویت حفظ سلامت تیم را درنظر گرفتم وساعت ۳۰/ ۶ بایک دستگاه مینی بوس ورعایک پروتکل ها، به سمت روستای چنارستان حرکت کردیم.

ساعت ۷ به پای کوه رسیده ، پس ازارنج تیم ، شروع به صعود کردیم. این بار از داخل جاده ی چقلوندی ،به سمت یال حرکت کردیم وسعی شد از جاهایی برویم که شیب کمتری دارد.. درابتدا ،برف سفت وبرف کوبی راحت بود که به مرور ، برف نرم وبرفکوبی سخت تر می شد.
به نوبت کار برفکوبی انجام و خانم ها دراین کار پیش قدم شدند واتفاقا" قوی عمل نمودند.
ساعت ۳۰/ ۸ به یک محوطه ی تخت رسیدیم، جایی بود باچشم اندازی زیبا وهوایی فوق العاده،چند متری از زیر پا یمان را کوبیده، زیر اندازهارا روی برف پهن وصبحانه خوردیم.تاچشم کار می کرد، سفیدی برف بود وآبی آسمان!

خورشید نور گرم وزندگی بخشش را برهمه جا وهمه چیز می تاباند و زیبایی روز بعد از بارندگی را دوچندان می کرد.
پس از خوردن صبحانه وآموزش حرکت روی برف وسطح کم شیب،آرام به سمت قله حرکت کردیم که بازهم جلودار خانم ها بودند.درطول مسیر به تعدادی درخت کوتاه رسیدیم که برف روی آنها نشسته بود ولی کوچکترین اخمی به روی آنها دیده نمی شد که بچه ها اسم جنگل برف بر آنجا گذاشتند واحساس می کردی ، هیچ احتیاجی به تکاندن انها نیست!واما اشترا ن؛ در پشت پرده ی سیاهی از دودوغبار ،یا دیده نمی شد ویا به سختی سایه ای از آن پیدا بود وجایش درآن قاب بزرگ ، پیدا بود وحسرت آور.

باادامه ی صعود ، شیب تند تر می شد که برای احتیاط واجتناب از احتمال بهمن، مسیر نا صاف ودارای سنگ های بزرگ ودرختچه را انتخاب وبا رعایت همه ی نکات فنی ، به راهمان ادامه دادیم .به مرور، برفکوبی سخت تر می شد تا به جایی رسیدیم که دیگر تقریبا" برفکوبی امکان نداشت وناچار بودیم قبل از برفکوبی ، با چوب دستی بزرگ یکی از همنوردان،به قول خودمان " رچ " بندازیم چون؛ هم حجم برف زیاد بود وهم حرکت عمدی از قسمت بشتر سنگی کوه، کار را مشکل تر کرده بود!
به هرحال، باکندی پیش رفتیم .ساعت ۱۲ تا فاصله ی ۱۰- ۱۵ متری قله رسیدیم که همانجا را قله قرار داده ، باگرفتن عکس ، شروع به فرود کردیم.
آرام فرود آمدیم تا به سطح تختی رسیدیم. مقداری آب وتنقلات میل کرده ، دنبال جای مناسبی برای نشستن ونهار گشتیم ولی همه جا برف بود.
تا پای چنارهای چنارستان آمدبم ، ساعت ۲۰ /۱۴ بود .آنجا نهارخوردیم .آفتابی گرم وخلسه آور برما وبلورهای شفاف برف می تابید،شادی وسرور بچه ها بود وانتطار آمدن مینی بوس که آنهم آمد وتاساعت حدود ۱۶ ما را به شهر رساند.
برنامه ای بسیار خوب با دوستانی سرزنده وتوانا!
باختند وباختند آنهایی که دودل شدند و با پیامکی به سرپرست، این همه شادی ونشاط را از خودسلب کردند!!

اسامی شرکت کنندگان:
خانمها ؛ ملک ، شادی گودرزی، خرده کار، روزبهانی،شهری، غریب زاده و
و آقایان: رضا پیریایی، سرهنگ همتی، رحیم زاده، حجت کاوند (مهمان) رضا رازانی

مسئول فنی: رضا پیریایی
سرپرست برنامه: رضا رازانی

روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه پیمایش تنگ کپرگه

جمعه 8 اسفند 1399 پیمایش تنگ کپرگه توسط 4 نفر از همنوردان باشگاه کاوه.

ساعت ۶،۴۵ با ماشین آقای گودرزی به سمت کپرگه حرکت کردیم. ساعت۷ به پارکینگ رسیدیم. هوا ابری بود. شروع به پیمایش میسر کردیم. ساعت ۹ جهت استراحت و صرف صبحانه توقف کردیم. سپس به ادامه میسر پرداختیم با سر قدمی آقای تقوی و ساعت ۱۱ به ابتدای ونایی رسیدیم. بعد از گرفتن عکس و نوشیدن آب از چشمه اقدام به برگشت کردیم.

با تشکر ازهمه دوستان مخصوصا آقای گودرزی بابت استفاده از ماشین شخصی ایشان.


اسامی شرکت کنندگان :
اقایان, تقوی, مصطفایی(سرپرست برنامه) و گودرزی(مهمان)
و
خانم مرادی(مهمان)

مسئول فنی: حمید مصطفایی
روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام :
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله علم کوه

کاوه  بر بلندای  علم کوه!

برنامه ی مرداد ۱۴۰۱ باشگاه کاوه بروجرد، علم کوه بود که به شرح زیر اجرا شد:
مسیر صعود طبق برنامه ، جبهه ی شمالی بود تا بتوانیم برحسب شرایط، علاوه برقله ی هدف، از موقعیت ها وقله های موجود درمنطقه ی تخت سلیمان استفاده کنیم با این همه، دوروز قبل از شروع برنامه ، جهت انتخاب نهایی جبهه ی صعود، از اعضای داوطلب نظر خواهی شد که مسیرعلم چال رای آورد.
روز جمعه ۱۴ مرداد درقالب یک تیم ۱۴ نفره ، ساعت ۶ بامداد از بروجرد حرکت کردیم.
صبحانه را درامام زاده جعفر بین اراک وقم میل نموده ،از جاده ی ساوه به سمت بزرگراه تهران - شمال به راهمان ادامه دادیم.
ترافیک نسبت به سابق سبک تر بود وازاین نظر خیلی اذیت نشدیم.
نهاررا درپل زنگوله  میل نموده وبه راهمان ادامه دادیم تا ساعت
۱۵/ ۲۰ که به قرارگاه ونداربن رسیدیم.
اتاق ازقبل رزرو شده بود وخانم ها به یک اتاق ۸ نفره وآقایان در یک اتاق ۶ نفره اسکان یافتند.
شام خوردیم ودر سالن غذا خوری، درخلال نوشیدن  یک چای دسته جمعی، یک جلسه ی توجیهی برای روز بعد برگزار وساعت ۳۰/ ۵ را بیدار باش اعلام نمودیم.
روز دوم سروقت بیدار شده ،صبحانه خوردیم، بسته های لازم را وزن کرده وبه آقای حاتمی مسئول قاطر ها داده وپس از یک نرمش ۱۰ دقیقه ای ،
ساعت ۵۰/ ۷با کوله ها ی سبک به سمت سرچال حرکت نمودیم.
عجله ای برای رسیدن نداشتیم وبه آرامی وتفریح کنان ، پست هارا پشت سر گذاشتیم:
گوسفند سراها، دوراهی سرچال،سنگ کشتی، کنگلک ها، لیزونک ها وبالاخره ساعت ۱۵/ ۱۴ پناهگاه سرچال.
در پناهگاه ،یک نفر سرایدار افغانی ویک آقای دیگر حضور داشتند.
توی بعضی اتاقها چند کوله بود وما یک اتاق بزرگ وکاملا" خالی را انتخاب کردیم که جا برای ۱۴ نفرمان وجود داشت!
نهار خوردیم واستراحت نمودیم. بعضی ازبچه ها چرخی زدند وعکس یادگاری گرفتند.
تاغروب که شام خوردیم وبیدارباش را ساعت ۳۰/ ۴ مشخص نمودیم.
سرشب باران کمی زد وتمام شد.
هوا سرد نبود،وبرخلاف قدیما آب ها یخ نمی زد .
صبح بیدارشدیم وپس از صرف صبحانه، ساعت ۶ به طرف قله حرکت نمودیم.توی مسیر ،نرمش سبکی کرده وبه طرف علم چال ادامه ی مسیر دادیم.
توده های سنگ موجود درمسیر  به خصوص درحدفاصل تخت سلیمان ومیان ۳ چال،خیلی بیشتر از ۴ سال پیش بود که نشان از حرکت یخچال‌ها داشت ومتاسفانه آب حاصل از ذوب   یخچال علم چال،  رود ی از آب جاری بود!
شن اسکی را به راحتی صعود وبه گردنه ی چالون رسیدیم.
لازم به  یاد آوری است درطول مسیر ، قله ها، دیواره ها وتمام قسمت‌های قابل دید، توضیح داده می شد وقبل از صعودشن اسکی، راه‌های مقابله با سنگ هم توضیح داده می شد.
پس از گردنه ی چالون، به سیم بکسل ها رسیده وبا احتیاط های لازم، آنهارا پشت سر گذاشته وبه جان پناه سیاه سنگ رسیدیم.
درآنجا لختی  استراحت وبه راهمان ادامه دادیم.
بعد از رسیدن به جنوب شاخک علم کوه وموقع عبور  عرضی از شن اسکی آن قسمت، تعداد زیادی سنگ از بالا به سمت بچه ها سرازیر شد که با صدای سنگ سنگ ،عکس العمل فوری بچه ها  وچاشنی شانس، از خطر رستیم!!
این اتفاق ترسناک، روی روحیه ی بچه ها اثر بدی داشت ولی به زودی ، شرایط نرمال گردید هرچند باعث شد کمی تا قسمتی ،از قانون ساعت ۱۴ فاصله بگیریم!
ساعت ۱۵ به قله رسیدیم !  خیلی شلوغ نبود ولی نوبت تابلو چرا!
بچه های باراولی ما که تعدادشان ۹ نفر بود،از شادی روی زمین بند نبودند! جوانترینها اولین ها بودند ودراوج آسمان!
بالاخره عکس گرفتیم!
ثبت صعود ۱۴۰۱ و
به یاد دوستان وهمنوردان خوبمان  محبوبه گودرزی واشرف بیرانوند ! جایشان را خالی کردیم ،برایشان سلامتی آرزو کردیم
وساعت ۳۰/ ۱۵  قله را ترک کردیم.
ساعت ۳۰ / ۱۸ به جان پناه سیاه سنگ رسیدیم ودرآنجا نهار خورده ،به خاطر ایمنی بیشتر وبرخورد نکردن احتمالی با تاریکی، تصمیم به خوابیدن درجان پناه گرفتیم!
آذوقه، لباس وآب به اندازه لازم داشتیم
وحالا باید جان پناه را که پر ازیخ وسنگ بود، آماده می کردیم !
یخ های داخل جان پناه  را شکسته وبه همراه انبوه سنگی که داخلش بود بیرون ریختیم ، کف پوشهای خیس را بیرون گذاشتیم تا خشک شوند.اتاق راجاروکشی وبا وسایلی که داشتیم آب بندی کردیم.
کف جان پناه سرد  ولی قابل تحمل بود.
همه ی اندوخته ی غذایی وآب را یک جا کردیم وکوله ها را داخل بردیم .پتوی جان پناه را زیر پای خانم ها ودربالای اتاق انداختیم. هوا خوب بودوجو خانوادگی!
ساعت ۲۱ ، یک گروه۸ نفره ی سنگنورد آمدند که داخل جان پناه بمانند!
به داخل دعوتشان کردیم که بدین ترتیب تعدادمان به ۲۲ نفر رسید!
جایمان تنگ تر شد ولی قابل تحمل بود وخاطره انگیز!
آن ۸ نفر، از گرده آمده بودند وسنگ، علاوه بر شکافتن کلاه کاسکت پیتزل ، سر فرد را نیز زخمی کرده بود!. تا آنها باشند، قمپز فلان برند وفلان شرکت را درنکنند!!

ادامه دارد...👇👇👇
#گزارش_برنامه صعود به قله آرارات ترکیه

شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۲، صعود دو تن از همنوردان باشگاه کاوه، خانم رحیمیان و خانم آلویی  همراه با استاد صفیه گودرزی به قله #آرارات در کشور ترکیه

مشروح گزارش:
چهارشنبه 7 تیرماه 1402 ساعت 10صبح جهت ملحق شدن به دیگر اعضای تیم با یک دستگاه سواری به سمت تهران حرکت کردیم.

تقریبا ساعت 4:45 دقیقه به ترمینال غرب رسیدیم .در ترمینال خانم صفیه گودرزی به ما ملحق شد .منتظر بقیه اعضای تیم که قرار بود با یک دستگاه اتوبوس به سمت مرز بازرگان حرکت کنیم ماندیم .
ساعت 17 همه همسفران در ترمینال حضور داشتند.
بعد از جابه جایی بارها که بسیار سنگین هم بود در ساعت 18 به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم.
در زنجان تور لیدرمان به ما پیوست . تعدادمان 23 نفر شد 9نفر خانم و بقیه آقا..
پنج شنبه 8 تیرماه حدود ساعت 8 صبح به مرز رسیدیم .
عبور از مرز و بازرسی ها ، خرید لیر و چنج کردن پول حدود 2 ساعت زمان برد .
بعد از عبور از مرز و وارد شدن به خاک ترکیه با ماشینهایی که قبلا لیدر تیم هماهنگ کرده بود به سمت شهر دو بایزید و هتل حرکت کردیم .هر ماشینی چهارنفر ظرفیت داشت ما سه نفر به اضافه یک همنورد ایلامی در ماشینی که اسم راننده آن جمعه بود سوار شدیم .
جمعه کوهنوردی حرفه ای قبراق و شاد و جز کردای ترکیه بود.  می گفت تا به حال 30 بار دماوند را صعود کرده است!
  .در تمام طول راه تا رسیدن به شهر دو بایزید، جمعه هم صدا با سیستم ماشین که آهنگهای کردی شادی هم داشت برای ما خواند و رقصید !
بعد از رسیدن به (هتل ِآقا) در لابی هتل کلید اتاقمان را که از قبل مشخص شده بود  تحویل گرفتیم .اتاق ما سه نفر در طبقه 6 به شماره 505 بود .
در هتل چند ساعتی استراحت کردیم ، کوله های فردا را از کیسه بارمان که قراربود فردا با قاطر تا کمپ شماره یک برود، مجزا شد و بعد از آن برای شام بیرون رفتیم .
شهر دوبایزید شهری کوچک با یکی دوتا خیابان اصلی و مشخص بود .جای شما سبز رفتیم یک کباب ترکی خوشمزه خوردیم . راستی یادم رفت بگویم که در هتل اینترنت رایگان و بدون فیلتر داشتیم !!!
قرار بر این شده بود که جمعه 9تیر ماه ساعت 8 صبح در لابی هتل جمع شویم جهت رفتن به پای کار و شروع پیمایش .
صبحانه جمعه در رستوران هتل و از طرف تور بود ، صبحانه بصورت سلف سرویس و  یک صبحانه کامل بود .
بعد از صرف صبحانه همه در لابی هتل بودیم. بارها توسط ماشینهایی که مخصوص حمل بار بودند، بار زده شد.
تیم با ماشینهای ون که از قبل هماهنگ شده بود به پای کار که دوساعتی با هتل فاصله داشت حرکت کرد .
بعد از رسیدن به پای کار در ارتفاع 2200 متر، پیمایش خودرا در هوایی دلچسب و بهاری شروع کردیم ، مسیر کمپ یک تقریبا شبیه مسیر قله یخچال همدان از پناهگاه تا قله بود که در قسمت‌هایی دارای شیب‌های نرمی بود.مسیری راحت ولی طولانی .
پس از حدود 5 ساعت به کمپ یک در ارتفاع 3200 رسیدیم .
کمپ یک بسیار  زیبا درمحیطی تمیز و رودخانه ای که از آب برف جاری بود، کمپ یک دارای دوش صحرایی و سرویس بهداشتی بود همچنین یکی دوتا تانک پر آب جهت شست و شوی ظروف و پوشیده از سبزه و گلهای صحرایی .
در این کمپ  کوهنوردان خارجی را دیدیم که قبل از ما رسیده بودند. تا بارها برسد باران شروع به باریدن کرد به همین خاطر ، به زیر چادرهای بزرگی که دارای میز و صندلی بود رفتیم همه دور میز نشستیم و مراسم معارفه انجام شد. همنوردانی از تهران ، خوزستان ، شیراز ، ایلام. خراسان  زنجان  و ما بروجردیها.

باران قطع شد بارها رسید، چادرهای خود را برپا کردیم و بعد از مستقر شدن در چادرها ،باز باران با ترانه آهنگین برخورد به سقف چادرها شروع به باریدن کرد !
بعد از خوردن مقداری تنقلات و شام زود خوابیدیم .قرار شد که فردا بعد از خوردن صبحانه و جمع کردن چادرها و تحویل دادن بار به اسبها به سمت کمپ دو حرکت کنیم .

اینکه در کمپ یک اسبها و درکمپ دو قاطر بارها را حمل می‌کرد می‌گفتند که اسبها مقاومتشان کمتر هست بارهای کمپ یک را حمل می‌کنند و قاطرها بار کمپ دو را .
بعد از بیدارشدن و خوردن صبحانه ،جمع کردن چادرهای بار زدن بارهاپیمایش خود را از کمپ یک به سمت کمپ دو شروع کردیم .
لیدرمان ساعت حرکت را بخاطر سردی هوا تغییر داده و اعلام کرد که یک گرتکس یا پلار حتما دم دستتان باشد .
از کمپ یک به دو آرام ،آرام شیبها خودشان را نشان می داد.
در بعضی قسمتها استراحت داشتیم و آبی می خوردیم .
بعد از حدود 5 تا 6ساعت پیمایش و پشت سر گذاشتن فرازو نشیبهای فراوان به ارتفاع 3800رسیدیم .در آنجا اعلام شد که کمپ دو پوشیده از یخ است و چادر زدن در انجا ممکن نیست .پس بناچار باید خودمان دراین ارتفاع کمپ درست کنیم و چادر بزنیم .

ادامه دارد...
#گزارش_برنامه صعود به قله دماوند

جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲، صعود تیم ۲۲ نفره از اعضا و مهمانان باشگاه کوهنوردی کاوه به قله #دماوند از جبهه شمال شرقی

امسال نیز مانند سالیان گذشته قرار را برای صعود به دماوند،ازمسیر تخت فریدون واین بار به سرپرستی محمد ابوالفتحی گذاشتیم!

بار اولی ها زیاد بودند ودلشان برای زیارت قله عشق میطپید.
هر کدام بنوعی استرس و نگرانی خاص خودشان را داشتند و این استرس برای رسیدن چقدر دلنشین است و زیبا .....

روز چهارشنبه چهارم مرداد ماه تعداد ۱۵ نفر با مینی بوس آقای شیرویه ( و۷ نفر با ۳ دستگاه سواری از اندیمشک، بروجرد وبعدتر تهران) با دلی پر امید و لبی خندان و شاد از تازه کردن دیدارها بدل جاده زدیم ، اول صبح بعد از خوش و بش و چاق سلامتی، کم کم خواب به چشمان بعضی مان راه پیدا کرد و به جای آب، تنی به خواب زدیم ،  آقای شیرویه همچنان میتازاند تا به امام زاده جعفر برای صرف صبحانه و استراحت برسیم، ساعت نه و نه دقیقه به امامزاده رسیدیم و خیلی زود بساط صبحانه و املت فرزانه پز 🥰 را چیدیم.
از قبل دوستانی که با ماشین شخصی رسیده بودند را دیدیم و باز مثل این چند وقت اخیر آقای آتشکار با رطب تازه و لیمو ترش تازه از ما با دست و دلبازی و رویی گشاده پذیرایی کرد ، املت خوشمزه را خوردیم و دست و صورتی شستیم و باز براه افتادیم .

هوا بشدت گرم شده بود و میانه راه از خوردن نوشابه تگری که آقای ابوالفتحی خریداری کرد و بستنی که مریم پیرهادی مهمانمان کرده بود کلی خنک شدیم. حالا ساعت تقریبا سه و ربع عصر بود و به امام زاده ابراهیم برای صرف ناهار رسیدیم .
اینجا هوا تقریبا خنک و نسیم تابستانی خنک خستگی راه را از تنمان بدر میکرد، باز هم بساط ناهار داخل امام زاده در فضایی بسیار گرم و دوستانه و بعد از آن هندوانه خنکی که آقای آتشکار زحمت کشیده بود جای شما خالی صرف شد .

بطرف ناندل براه افتادیم از شهرهای رودهن و بومهن و امام زاده هاشم گذر کردیم تا بعد از ساعتهای متمادی  و خستگی اعضا به روستای ناندل رسیدیم.  خیلی سریع بساط شب مانی و شام را فراهم کردیم و در انتهای شب آقای ابوالفتحی از اعضا خواست که در یک اتاق جمع شده،  تا مسایل مربوط به صعود دماوند را یکبار دیگر کنار هم مرور کنیم،  بهرحال اینکار نیز انجام شد و با دلی پر امید و نیز استرس بار اولی ها شب را به صبح رساندیم .
لازم به ذکر است که خانه کوهنورد در روستای ناندل دارای آب و برق و گاز و سرویس بهداشتی و حمام نیز بود .

صبح بعد از بیدار باش و صرف صبحانه باز بطرف گردنه سر  با نیسان هایی که از قبل هماهنگ کرده بودیم براه افتادیم ، بعد از طی ساعتی به گردنه سر رسیدیم و خیلی سریع کوله ها را بار قاطر کردیم و با سر قدمی استاد پیریایی و عقبداری آقای جهانی با صفی منظم براه افتادیم.

کنار هم با شوخی و خنده مسیر را طی میکردیم ،گاهی برای استراحت و صرف تنقلات و گاهی برای گرفتن عکس اتراق میکردیم. مسیر طولانی بود و در هر صورت گاهی با گفتگوها و بگو بخندها سرگرم می‌شدیم و سختی مسیر را حس نمی‌کردیم و گاهی هم سکوت میکردیم تا تمرکز بیشتری برای صرف انرژی داشته باشیم.
با این حال به چشمه  خرم سبزه یا خرم دشت رسیدیم و اینبار برای آب گیری اتراق و استراحت بیشتری کردیم ،  کم کم خسته شده بودیم و قدم‌ها کند تر شده بود، بعد از آن باز با نوید به اینکه راه دیگری نمانده و با دست پناهگاه تخت فریدون را به اعضا نشان می‌دادیم تا انگیزه بیشتری برای رفتن به بالا داشته باشند.
ناگفته نماند یکی از دوستان مهمان بدلیل ناتوانی برای ادامه، در خرم دشت یا خرم سبزه اتراق کرد و نیز یکی از دوستان با وجود توان بالا برای صعود، برای همراهی با ایشان ناچارا کنارشان ماند .  بعد از ساعتی نیز با تنی خسته و کوفته وارد پناهگاه تخت فریدون شدیم با این حال خیلی سریع برای اینکه هوا تاریک نشود دست به کار برپایی چادرها شدیم و حالا هوا بشدت سرد شده و باد شدیدی می وزید .
در چادرها اتراق کردیم و بدلیل شلوغی بیش از حد و سرمای شدید شب نتوانستیم خوب استراحت کرده و بخوابیم .

فردا صبح بیدار باش زده شده و صبحانه را صرف کرده و عزم قله کردیم. اینبار با سرقدمی بانوی پیشکسوت کوهنوردی خانم آصفی و عقبداری آقای جهانی بطرف قله براه افتادیم قرار بر این شد قدم‌ها را آهسته برداشته تا اعضا با ارتفاع بالاتر هم هوا شوند.

ادامه دارد...
#گزارش_برنامه صعود به قله کول جنو

جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، صعود یک تیم ۲۳ نفره از اعضا ومهمانان باشگاه کاوه به قله #کول_جنو

کاوه و یک کولجنوی دیگر!
 
امسال برای صعود به قله کول جنو،   روزهای ۲و۳ شهريور  را  درنظر گرفته بودیم که بعدازبالا وپایین کردن‌های لیست، نهایتا" یک تیم ۲۱ نفره  یک ونیم روزه ویک تیم ۲ نفره ی یک روزه ، جمعا" ۲۳ نفر( عضو وچندمهمان)،کوله های خودرا برای  صعود به کول جنو ، بستند!
تیم اصلی با یک دستگاه مینی بوس ویک دستگاه ماشین شخصی آقای آتشکار که از اندیمشک باسبدهای رطب تازه ولیموی سنگی تشریف می آوردند، ساعت ۳۰/ ۱۳ به طرف کمندان حرکت نمود ه ، خریدن کیم بستنی توسط آقای جهانگیری  دردولت آبادو بعدازرسیدن به منطقه،از ساعت ۳۰/ ۱۶ صعود به سرقدمی آقای امیری کلید خورد!
ویک بار دیگر، تمام خاطرات وخطرات کول جنو، مثل برق وباد از جلوی چشممان رژه رفتند!
ولی این بار چهره ی کمندان را جوری دیگر دیدیم!
خانه های نیمه ویران ، اتاقک مخابراتی که ازآنجا خبر صعود بانوان به قله وسلامت خودمان را به خانواده ها می دادیم ، درختهای بید وگردویی که به زودی زیر آب می روند!!
درطول مسیر ، برای باراولی ها ومهمان غیر بومی ، توضیحات لازم از منطقه داده می شد وتیم، قبراق ومصمم به پیش رفته ،ساعت ۲۵/ ۲۰ به پناهگاه رسید!
خوش وبش با کوهنوردانی  که قبل ازما رسیده بودند(ازجمله یک گروه همشهری که خیلی به ما لطف کردند) وسایر گروه‌ها که زیادهم نبودند ، خوردن شام وحل دغدغه ی کوله ها برای روزصعود  را داشتیم که،
یکی از دوستان همشهری درپناهگاه می‌ماند وزحمت مراقبت از کوله های ماراهم تقبل نمودند که جای سپاس داشت ودارد!
ما، ساعت حرکت را ۶بامداد درنظر گرفتیم تا تیم دوم که به صورت یک روزه ازطرف الیگودرز وروستای خلیل آباد می آمد، به تیم اول برسد!

تیم اصلی  ساعت ۱۰/ ۷ به پای تیغه  رسید و در آنجا، پس از انجام یک سری حرکات کششی  که توسط آقای رسلی داده شد وسپس یاد آوری چند مورد فنی ، ساعت ۴۵ / ۷  با چیدمان تیم، از نوک دماغ تیغه، صعود آغاز شد.
با احتیاط حداکثری ورعایت تمام ریزه کاری‌ها ، به صعود ادامه دادیم که در اواسط تیغه، تیم دوم هم  رسید.
ساعت ۳۰ / ۱۱ همزمان با اجرای تشریفات خاص ( اول باراولی ها و کل تیم) و نهایتا" سرقدم وسرپرست به روی قله رفتند.
شور وشعف باراولی ها برروی قله  وصف ناشدنی وعکس گرفتن با تابلوی آن ، رونق زیادی داشت!
بالاخره ازساعت ۱۲ شروع به فرود نموده وپس از رسیدن به وسطهای دره شرقی، چند نفر از اعضای تندرو را برای رفتن به پناهگاه وتحویل گرفتن کوله ها  ،  روانه کردیم تا دوستان همشهری که قبل از ما صعود کرده بودند،به خاطر کوله های ما منتظر نمانند.
ما ،به آرامی به طرف پناهگاه رفته وبعد از خوردن نهارو جارو وتمیزکردن پناهگاه ، ساعت ۱۷ شروع به فرود وساعت ۲۰ پای ماشین رسیدیم که درآنجا، به وسیله ی دوعددهندوانه ی درشت وشیرین ویک خربزه بزرگ که توسط همنوردمان آقای آتشکار تهیه شده بود، تشنگی بچه ها برطرف شد!
آقای آتشکار به طرف اندیمشک حرکت کرده و ما با مینی بوس به سمت بروجرد .
موقع رسیدن به دورود ، خانم دکتر رهبر دوست ومهمان خانم آصفی، به خاطر صعودقله، بچه هارا به بستنی دعوت نمود و نهایتا ساعت ۲۳ همگی سالم و شاداب به بروجرد بازگشتیم .

و اما در مورد تیم دوم:
دونفراز دوستان  ساعت ۳ بامداد از بروجرد توسط  یک دستگاه وانت به طرف الیگودرز حرکت کرده ،ازطریق روستای خلیل آباد ودره دایی بعد از۵/ ۳ ساعت تا پارکینگ واقع در پایین دره برف پیر آمده واز آنجا تا پناهگاه یک ساعت  راهپیمایی ازیک شیب نرم کرده وبعد ازرسیدن به پناهگاه وآمدن  به دنبال تیم اول، در اواسط تیغه  بهم رسیدند. وبعد صعود وفرود، مجددا" درپناهگاه  ازتیم اصلی خدا  حافظی کردند.

روز وصعود خوبی راداشتیم واعضای تیم، هرکدام درجا وپست خود خوب درخشیدند! که جای تقدیر وتشکر دارد.

اسامی شرکت کنندگان در برنامه:
خانم ها: فرزانه آصفی، خانم دکتر رهبر(مهمان)، فاطمه آلویی، زکی زاده، شادی گودرزی، مائده روز بهانی، نسرین و سحر خسروی
و آقایان: امیری، تقوی، شماعی، رسلی،کمری، جهانگیری، کردی، کلهری، فولادی، ابوالفتحی، مجید سپهوند، برزویی، آتشکار، اسداله و رضا پیریایی

سرپرست برنامه: رضا پیریایی
مسئول فنی : محمد امیری

روابط عمومی #باشگاه_کاوه


⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام : 
@bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing    
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
#گزارش_برنامه صعود به قله آرارات

چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲، صعود همنورد باشگاه کاوه آقای مسعود جهانی به قله #آرارات ترکیه

مشروح گزارش:
ساعت حرکت از تهران ۱۵.۳۰ دقیقه ۵ شهریور ۱۴۰۲
رسیدن به مرز بازرگان ۴ بامداد ۶ شهریور ۱۴۰۲
بعد از انجام کار های گمرکی ساعت ۵ سوار ون شدیم
ساعت ۵.۴۵جلوی هتل نرسیده به دوبایزید  صبحانه رو صرف کردیم .
بعد از ان کوله های سنگین تحویل تراکتور که از قبل اماده بود دادیم و همه سوار ون ها شدیم و حدود ۴۵ دقیقه در مسیر خاکی به پای کار رسیدیم و بلافاصله پیمایش را  در ساعت ۸ صبح استارت زدیم .
حدود ۴.۳۰ ساعت پیمایش  نسبتا شیب ملایم به کمپ اول رسیدیم . چندین کمپ در  ارتفاع  حدود ۳۴۰۰ متری  دیده میشد.که کوهنوردانی از کشورهای مختلف آنها را اجاره کرده بودند ،شرکت هایی که این کمپ ها  را احداث کرده بودند با توجه به قرارداد طرفین ،خدمات رفاهی به تیم ها و گروه های کوهنوردی ارائه می دادند.امکانات این کمپ ها خیلی جالب بود هم حمام و سرویس بهداشتی خیلی تمیز که دارای آب لوله کشی شده  و چادر های خیلی بزرگ که تخت خواب داشت،البته این امکانات شامل گروه ما نمی شد،چون هزینه ی بیشتری را می طلبید.
بعد از صرف شام، ساعت۲۲:۳۰  به وقت ترکیه وبه وقت ایران ۲۲ خاموشی زدیم.
روز دوم :
در تاریخ ۶ شهریور ساعت ۶.۳۰ بیدار شدیم و نیم ساعت صبحانه وجمع کردن چادر و همه وسایل را تحویل قاطرچی که در حقیقت  همه اسب بودند دادیم و ساعت ۸  پیمایش بطرف کمپ دوم استارت را زدیم .پس ازحدود ۳.۳۰ پیمایش به کمپ ۲ رسیدیم که همزمان بارش تگرگ و باران شروع شدکه با هماهنگی مسول چادر ها ،همه بچه ها داخل یه چادر رفتیم و منتطر قطع بارش شدیم.
چون همه میخواستند داخل چادر بخوابند، جا نبود من تصمیم گرفتم بیرون کمپ بزنم ودر یه فرصت که باران قطع شد یک جای مناسب چادر خود را مستقر کرده و نهار خوردم وچون بارندگی ادامه داشت برای صعود فردا استراحت کردم.
شب ساعت ۳۰دقیقه بامداد بیدار باش بود که من یک ساعت زودتر آماده بودم یه صبحانه مختصری خوردم و ساعت ۲ بامداد که  مصادف۸  شهریور بود، پیمایش را استارت زدیم
از همان لحظه اول مسیر با یک شیب تند شروع میشد و هر چه به طرف قله نزدیک میشدیم شیب تندتر میشد .
شب  هنگام، لحظه ای زیر نور ماه و لحظه ای همراه با اسمان ابری طی شد. هنگام طلوع افتاب ما زیر قله رسیدیم و باید کرمپون می بستیم که با همکاری هم، همه تیم کرامپون بستند و مسیر یخ زده زیر قله را طی کرده، به  قله رسیدیم .
کوهنوردان زیادی که از کشورهای مختلفی روی قله بودند و مانند قله دماوند خودمان جمعیت زیادی  صعود کرده بودند که زمان فتح قله آرارات۸شهریور ۱۴۰۲ در ساعت ۸ صبح رقم خورد    بعد از تبریک این صعود به همدیگر و گرفتن عکس که حدود یک ساعت زمان برد،
ساعت ۹ همه تیم در یک هوای مه الود قله را به طرف کمپ دوم  ترک کردیم.
ساعت ۱۴ به کمپ دوم رسیدیم که بعد از استراحتی کوتاه و خوردن نهار چادر و همه وسایل خود را جمع کرده و تحویل قاطر چی داديم.   ساعت ۱۵ بطرف کمپ اول حرکت کردیم.همراه دیگر هم تیمی ها حدود ۱.۳۰ دقیقه بعد به کمپ اول رسیدم . وقتی همه ی اعضا رسیدند با تصمیم لیدر و سرپرست در کمپ اول چادر نزده ونتیجه این شد که شب در هتل استراحت کنیم  وبرای همین همه کوله های تیم که بار اسب ها بود مستقیما داخل کامیونت که از قبل به کمپ اول امده بود قرار داده و به همراه تیم سوارشده
و به طرف شهر دوبایزید حرکت کردیم .
بعد از یک ساعت و  نیم جاده خاکی به جاده اصلی رسیدیم که سه تا ون منتظر ما بودند بعد از جابه جایی وسایل ساعت ۷.۳۰ به  هتل کنعان رسیدیم .
بعد از تحویل پاسپورت و گرفتن کلید اطاق  تمام وسایل خود را به اطاق ۳۰۹ در  طبقه ی سوم یک هتل قدیمی که اسانسور نداشت با زحمت زیاد انتقال دادم .   دوش آب گرم و استراحت خستگی رو از تنمان بیرون کرد.
بعد از دوشب اقامت در هتل صبح روز جمعه ۱۰ شهریور هتل رو بطرف مرز بازرگان ترک کردیم. بعد از انجام مراحل خروج و ورود از گیت ها  که حدود یک ساعت زمان برد ساعت۱۳   وارد خاک میهن شدیم
اتوبوس ما بعد از ۵ ساعت انتظار ساعت ۶ به پایانه مرزی بازرگان رسید و بلافاصله همه کوله ها وبارها رو درون صندوق ان قرار داده وبطرف تهران حرکت کردیم
ساعت ۷ صبح روز ۱۱ شهریور ۱۴۰۲ به ترمینال غرب رسیدیم و بعد از خداحافظی  از همه ی بچه های گروه پرسه،سفر من  هم به پایان رسید.

با تشکر از مدیر باشگاه جناب اقای استاد رضا پیریایی و دیگر همنوردان باشگاه کاوه که با پیام و تماس تلفنی در این صعود جویای احوال من  بودند، خاک پای شما مسعود جهانی.

روابط عمومی #باشگاه_کاوه

⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
▪️کانال تلگرام : 
t.me/bashgahkave
▪️صفحه اینستاگرام :
https://www.instagram.com/kaveclimbing    
▪️ وب سایت :
https://www.kaveclimbing.ir
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️