🔶 چه بایدن، چه ترامپ؛ جمهوری اسلامی رفتنی است.
✍🏻: فریدون احمدی
🔸بسیاری از برنامهریزان و کارشناسان اتاقهای فکر نظام سیاسی ایران مستقیم و غیر مستقیم چنین تبلیغ میکنند که اگر در انتخابات امریکا جو بایدن برنده شود اوضاع به کلی دگرگون شده و مشکلات رفع خواهند شد. برخی از مسئولین نیز به این توهم باور داشته و استراتژی خود را براین پایه گذاردهاند. در کنار دایره اصلی قدرت، اصلاحطلبان که اکنون دیگر به نیرویی کاملا حاشیهای تبدیل شدهاند و نیز طیف رنگارنگ یاوران آنها در بیرون حکومت نیز تلاشهای فراوانی کردهاند که همین ایده را به میان مردم و سپهر سیاسی ببرند.
🔸هدف حکومتیان و پایورانشان در این زمینه این است که:
– منبع تمام نابسامانیها و بحرانها را در ایران نیرو و فشارهای خارجی و تحریمها قلمداد کنند؛
– شکست و بن بست نظام سیاسی در همه عرصهها و ناگزیری شکست قطعی و پایان کار جمهوری اسلامی بر اثر عوامل داخلی لاپوشانی شود؛
– با نمایش اینکه جمهوری اسلامی با نرمشی دیگر و صلح امام حسنی تمام مشکلات و مناسبات با امریکا و جهان غرب را حل خواهد کرد، اراده مردم ایران در جنبش و خیزش علیه نظام را تضعیف کنند؛
🔸این تبلیغات ازجمله به دلیل وجود روانشناسی نگاه به خارج در میان بخشی از مردم و اینکه تا کشتیبان را سیاستی دگر نباشد تغییری ایجاد نخواهد شد تا حدودی نیز موثر بوده و گسترش یافته است.
🔸اما به این واقعیت آشکار باید توجه داشت که عواملی چون نا کارآمدی مطلق و فقدان مدیریت، فساد همهگیر و نهادینه شده، استیلای باندهای مافیایی سپاه و نهادهای تحت اداره بیت رهبری بر اقتصاد و سیاست کشور، تبعیض و بی عدالتی در همه عرصهها، سرکوب و ترور دولتی، به تاراج دادن منابع و ثروتهای ملی، بنبست ساختار سیاسی و ایدئولوژیک و مداخلهگر بودن حکومت و سیاست خارجیاش از جمله عواملی هستند که اساس بحرانها در ایران و مشکلات کشور را تشکیل میدهند. حل این کوه مشکلات و دشواریهای سترگ برای مجموعه ناهمگونی که حکومت را تشکیل داده است، ناممکن به نظر میرسد. قطعا نوع تنظیم مناسبات خارجی و پیروزی این یا آن نامزد ریاست جمهوری در آمریکا، بایدن یا ترامپ میتواند تاثیراتی در تشدید و یا تخفیف روندهای سیاسی در ایران داشته باشند اما تعیین کننده وضعیت و آینده نظام و سرنوشت کشور، همچنان روندها و شرایط داخل ایران است. نتیجه انتخابات آمریکا تعیین کننده امکان ادامه حیات و یا پایان کار جمهوری اسلامی نیست. این خود مردم ایران هستند که در اکثریت بسیار بالایی کل نظام ساسی حاکم را نفی کرده و خواهان براندازی و گذر از آنند. “رژیم چنج” رویکرد خود مردم ایران است.
🔸ترامپ در پی تغییر رژیم، “رژیم چنج” نبود که اکنون بایدن جانشین احتمالی او به کلی سیاست دیگری را در پیش گیرد. هر دوی آنها در پی تغییر رفتار جمهوری اسلامی در منطقه و در جهان هستند. تفاوت شاید در حد همان پلیس خوب و پلیس بد باشد. قابل پیشبینی است که در صورت پیروزی دموکراتها “فشار حداکثری” تعدیل یابد اما سیاست اعمال فشار و بخش مهمی از تحریمها با هدف به پای میز مذاکره کشاندن جمهوری اسلامی ادامه یابد. مذاکره پیرامون سیاستهای رژیم ایران در عرصههای موشکی، مداخله جوییهای منطقهای، تهدید امنیت اسرائیل، حمایت از گروههای تروریستی و… یعنی همان مضامین برنامه دوازده گانه پمپئو روی میز قرار خواهد داشت. قابل پیشبینی است دموکراتها در صورت پیروزی، دستاوردهای ترامپ را در اعمال فشار حداکثری دور نخواهند ریخت و از آن به عنوان برگ برندهای در کنار شعار بازگشت به برجام استفاده خواهند کرد.
🔸بایدن در صورت پیروزی اگر هم بخواهد نمیتواند سیاستهای دوران اوباما را در قبال جمهوری اسلامی در پیش بگیرد. اکنون دیگر هم در ایران، هم در منطقه و هم در کل جهان شرایط به کلی متفاوتی حاکم است. مناسباتی جدید پدید آمده و روندهایی بیبازگشت پیش رفته است. همبستگیهای دیرینه حزب دموکرات آمریکا با اسرائیل و نقش و نفوذ کشورهای عربی منطقه، سیاستهای رئیس جمهور احتمالی بایدن را در قبال جمهوری اسلامی مشروط میکند ضمن این که دموکراتها در فاصلهگیری از سیاست انزواجویانه ترامپ و رویکرد “نخست آمریکا”ی او که در مواردی رها کردن امور در منطقه خاورمیانه را در پی داشت، اجبار به مداخلهگری و مشارکت بیشتری دارند که چندان خوش آیند جمهوری اسلامی نیست.
مطلب کامل را در سایت گذار بخوانید
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#همبستگی_برای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
✍🏻: فریدون احمدی
🔸بسیاری از برنامهریزان و کارشناسان اتاقهای فکر نظام سیاسی ایران مستقیم و غیر مستقیم چنین تبلیغ میکنند که اگر در انتخابات امریکا جو بایدن برنده شود اوضاع به کلی دگرگون شده و مشکلات رفع خواهند شد. برخی از مسئولین نیز به این توهم باور داشته و استراتژی خود را براین پایه گذاردهاند. در کنار دایره اصلی قدرت، اصلاحطلبان که اکنون دیگر به نیرویی کاملا حاشیهای تبدیل شدهاند و نیز طیف رنگارنگ یاوران آنها در بیرون حکومت نیز تلاشهای فراوانی کردهاند که همین ایده را به میان مردم و سپهر سیاسی ببرند.
🔸هدف حکومتیان و پایورانشان در این زمینه این است که:
– منبع تمام نابسامانیها و بحرانها را در ایران نیرو و فشارهای خارجی و تحریمها قلمداد کنند؛
– شکست و بن بست نظام سیاسی در همه عرصهها و ناگزیری شکست قطعی و پایان کار جمهوری اسلامی بر اثر عوامل داخلی لاپوشانی شود؛
– با نمایش اینکه جمهوری اسلامی با نرمشی دیگر و صلح امام حسنی تمام مشکلات و مناسبات با امریکا و جهان غرب را حل خواهد کرد، اراده مردم ایران در جنبش و خیزش علیه نظام را تضعیف کنند؛
🔸این تبلیغات ازجمله به دلیل وجود روانشناسی نگاه به خارج در میان بخشی از مردم و اینکه تا کشتیبان را سیاستی دگر نباشد تغییری ایجاد نخواهد شد تا حدودی نیز موثر بوده و گسترش یافته است.
🔸اما به این واقعیت آشکار باید توجه داشت که عواملی چون نا کارآمدی مطلق و فقدان مدیریت، فساد همهگیر و نهادینه شده، استیلای باندهای مافیایی سپاه و نهادهای تحت اداره بیت رهبری بر اقتصاد و سیاست کشور، تبعیض و بی عدالتی در همه عرصهها، سرکوب و ترور دولتی، به تاراج دادن منابع و ثروتهای ملی، بنبست ساختار سیاسی و ایدئولوژیک و مداخلهگر بودن حکومت و سیاست خارجیاش از جمله عواملی هستند که اساس بحرانها در ایران و مشکلات کشور را تشکیل میدهند. حل این کوه مشکلات و دشواریهای سترگ برای مجموعه ناهمگونی که حکومت را تشکیل داده است، ناممکن به نظر میرسد. قطعا نوع تنظیم مناسبات خارجی و پیروزی این یا آن نامزد ریاست جمهوری در آمریکا، بایدن یا ترامپ میتواند تاثیراتی در تشدید و یا تخفیف روندهای سیاسی در ایران داشته باشند اما تعیین کننده وضعیت و آینده نظام و سرنوشت کشور، همچنان روندها و شرایط داخل ایران است. نتیجه انتخابات آمریکا تعیین کننده امکان ادامه حیات و یا پایان کار جمهوری اسلامی نیست. این خود مردم ایران هستند که در اکثریت بسیار بالایی کل نظام ساسی حاکم را نفی کرده و خواهان براندازی و گذر از آنند. “رژیم چنج” رویکرد خود مردم ایران است.
🔸ترامپ در پی تغییر رژیم، “رژیم چنج” نبود که اکنون بایدن جانشین احتمالی او به کلی سیاست دیگری را در پیش گیرد. هر دوی آنها در پی تغییر رفتار جمهوری اسلامی در منطقه و در جهان هستند. تفاوت شاید در حد همان پلیس خوب و پلیس بد باشد. قابل پیشبینی است که در صورت پیروزی دموکراتها “فشار حداکثری” تعدیل یابد اما سیاست اعمال فشار و بخش مهمی از تحریمها با هدف به پای میز مذاکره کشاندن جمهوری اسلامی ادامه یابد. مذاکره پیرامون سیاستهای رژیم ایران در عرصههای موشکی، مداخله جوییهای منطقهای، تهدید امنیت اسرائیل، حمایت از گروههای تروریستی و… یعنی همان مضامین برنامه دوازده گانه پمپئو روی میز قرار خواهد داشت. قابل پیشبینی است دموکراتها در صورت پیروزی، دستاوردهای ترامپ را در اعمال فشار حداکثری دور نخواهند ریخت و از آن به عنوان برگ برندهای در کنار شعار بازگشت به برجام استفاده خواهند کرد.
🔸بایدن در صورت پیروزی اگر هم بخواهد نمیتواند سیاستهای دوران اوباما را در قبال جمهوری اسلامی در پیش بگیرد. اکنون دیگر هم در ایران، هم در منطقه و هم در کل جهان شرایط به کلی متفاوتی حاکم است. مناسباتی جدید پدید آمده و روندهایی بیبازگشت پیش رفته است. همبستگیهای دیرینه حزب دموکرات آمریکا با اسرائیل و نقش و نفوذ کشورهای عربی منطقه، سیاستهای رئیس جمهور احتمالی بایدن را در قبال جمهوری اسلامی مشروط میکند ضمن این که دموکراتها در فاصلهگیری از سیاست انزواجویانه ترامپ و رویکرد “نخست آمریکا”ی او که در مواردی رها کردن امور در منطقه خاورمیانه را در پی داشت، اجبار به مداخلهگری و مشارکت بیشتری دارند که چندان خوش آیند جمهوری اسلامی نیست.
مطلب کامل را در سایت گذار بخوانید
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#همبستگی_برای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
Instagram
شورای مدیریت گذار
🔶 چه بایدن، چه ترامپ؛ جمهوری اسلامی رفتنی است. ✍🏻: فریدون احمدی 🔸بسیاری از برنامهریزان و کارشناسان اتاقهای فکر نظام سیاسی ایران مستقیم و غیر مستقیم چنین تبلیغ میکنند که اگر در انتخابات امریکا جو بایدن برنده شود اوضاع به کلی دگرگون شده و مشکلات رفع خواهند…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه «میزگرد»
اهمیت انتخابات آمریکا برای جهان و ایران
در این برنامه «میزگرد» یزدان شهدایی با دکتر آرام حسامی استاد دانشگاه و استراتژیست در خصوص انتخابات پیشرو آمربکا و اهمیت آن برای جهان و ایران به گفتگو مینشینند.
برنامههای « تلویزیون گذار» را میتوانید از طریق ماهواره ( تلویزیون ایران فردا) روزهای شنبه هر هفته و همینطور از حسابهای کاربری « شورای مدیریت گذار» در یوتوب، اینستاگرام و ایکس( توییتر ) دنبال کنید.
#شورای_مدیریت_گذار
#مسئولیت_شهروندی
#انتخابات_آمریکا
اهمیت انتخابات آمریکا برای جهان و ایران
در این برنامه «میزگرد» یزدان شهدایی با دکتر آرام حسامی استاد دانشگاه و استراتژیست در خصوص انتخابات پیشرو آمربکا و اهمیت آن برای جهان و ایران به گفتگو مینشینند.
برنامههای « تلویزیون گذار» را میتوانید از طریق ماهواره ( تلویزیون ایران فردا) روزهای شنبه هر هفته و همینطور از حسابهای کاربری « شورای مدیریت گذار» در یوتوب، اینستاگرام و ایکس( توییتر ) دنبال کنید.
#شورای_مدیریت_گذار
#مسئولیت_شهروندی
#انتخابات_آمریکا
درباره پیروزی ترامپ
عبدالله ناصری
به عنوان یک کنشگر سیاسی از دو جهت دوست داشتم خانم کامالا هریس ۴۷مین رئیس کاخ سفید باشد. اول، دموکرات ها را بیشتر دوست دارم؛ چون فرهیختهترند. دوم، چند سالی است که مثل یقینم به توحید، باور دارم “زنان” در همه امور موفقترند. این نکته را هم تأکید میکنم که سستی کاریزمای جو بایدن در شکست خانم هریس خیلی تأثیر داشت. اما نباید از پیروزی شخصیت خاصی که وجاهت اخلاقی و مالی ندارد مأیوس شد.
هنرهای بزرگی ترامپ داشت در دورهٔ چهار ساله گذشته. باید بپذیریم برای نجات ملت فلسطین از “آوارهگی و فقر و قتل”، تنها یک راهوجود دارد، آن هم تکوین ملت-دولت فلسطین عربی در کنار اسرائیل استو توسعه “معاهده ابراهیم” که مبتکرش دونالد ترامپ بود ضرورت بالا را سرعت میدهد.
دو چیز عجیب ولی یکی سپید و دیگری سیاه است. برای اولین بار در حوزههای علمیه جهان اسلام، یک تشکل حوزوی با ادراک حقیقت اعلام کرده؛ راه نجات ملت فلسطین فقط تشکیل دو دولت است. آنها از امری بدیهی و عقلانی سخن گفتند ولی حاکمان متوهم و بیادراک مثل رئیس عدلیه! هوس کردند این راه معقول را ببندند ولی نتوانستند. دفاع ارزشمند نواندیشان دینی و تشکلها و کنشگران از این مجمع و این “تنها سیاست معقول” راه را بر قضاء و امنیهها بست.
نگارنده پس از حمله ۷ اکتبر به مرور یقین کرد که آقای خامنهای نفر اول این حمله است. مسلم بود هدف رهبر حکومت ایران، تنها توقف صلح ابراهیم است. او گمان نمیکرد جنگ اسرائیل- محور مقاومت فرسایشی شود. وی دوستدار جنگ ۲۲ و ۳۳ روزه است. اینک شاهدیم جاهطلبی رهبر حکومت، اکثر نیرو و قدرت “حزبالله” و “حماس” را منهدم کرد. دیگر این دو گروه نظامی کمر راست نخواهند کرد.
ما باید چهار نهاد را مقصر اصلی کشتار چند دههزار مظلوم فلسطینی و لبنانی بدانیم، ۱-صهیونیسم رادیکال ، ۲- حماس، ۳- حزب الله و ۴-جمهوری اسلامی. آمدن ترامپ به کاخ سفید حتما پای سپاه و ولی فقیه را در منطقه کوتاهتر میکند. به احتمال زیاد حمله نابخردانه “وعده صادق ۳” منتفی است، چون بی تردید رهبر و سپاه از ترامپ هراس بیشتری دارند. اگر آقای ترامپ در دوره چهار ساله خود با کنترل نتانیاهو و تندروهای اسرائیل، مردم فلسطین را صاحب دولت کند در تاریخ جهان ماندگار خواهد شد.
متأسفم از این سخن که حتما اقتدار و فضولی حکومت ولی فقیه در خاورمیانه با ترامپ کمتر خواهد شد، چرا تأسف؟ زیرا مایل بودم آقای خامنهای از سر عقل و اختیار تصمیم بگیرد. راه نجات ملت ایران از جمهوری اسلامی فقط از مقاومت مدنی و نماد آن ، انقلاب “زن، زندگی، آزادی” میگذرد ولی هر حادثه غیر منتظره (مثل رأیآوری ترامپ) میتواند “استدراج” الهی باشد و امیدوارم همین باشد.
#شورای_مدیریت_گذار
#انتخابات_آمریکا
#روابط_بینالملل
#مسئولیت_شهروندی
عبدالله ناصری
به عنوان یک کنشگر سیاسی از دو جهت دوست داشتم خانم کامالا هریس ۴۷مین رئیس کاخ سفید باشد. اول، دموکرات ها را بیشتر دوست دارم؛ چون فرهیختهترند. دوم، چند سالی است که مثل یقینم به توحید، باور دارم “زنان” در همه امور موفقترند. این نکته را هم تأکید میکنم که سستی کاریزمای جو بایدن در شکست خانم هریس خیلی تأثیر داشت. اما نباید از پیروزی شخصیت خاصی که وجاهت اخلاقی و مالی ندارد مأیوس شد.
هنرهای بزرگی ترامپ داشت در دورهٔ چهار ساله گذشته. باید بپذیریم برای نجات ملت فلسطین از “آوارهگی و فقر و قتل”، تنها یک راهوجود دارد، آن هم تکوین ملت-دولت فلسطین عربی در کنار اسرائیل استو توسعه “معاهده ابراهیم” که مبتکرش دونالد ترامپ بود ضرورت بالا را سرعت میدهد.
دو چیز عجیب ولی یکی سپید و دیگری سیاه است. برای اولین بار در حوزههای علمیه جهان اسلام، یک تشکل حوزوی با ادراک حقیقت اعلام کرده؛ راه نجات ملت فلسطین فقط تشکیل دو دولت است. آنها از امری بدیهی و عقلانی سخن گفتند ولی حاکمان متوهم و بیادراک مثل رئیس عدلیه! هوس کردند این راه معقول را ببندند ولی نتوانستند. دفاع ارزشمند نواندیشان دینی و تشکلها و کنشگران از این مجمع و این “تنها سیاست معقول” راه را بر قضاء و امنیهها بست.
نگارنده پس از حمله ۷ اکتبر به مرور یقین کرد که آقای خامنهای نفر اول این حمله است. مسلم بود هدف رهبر حکومت ایران، تنها توقف صلح ابراهیم است. او گمان نمیکرد جنگ اسرائیل- محور مقاومت فرسایشی شود. وی دوستدار جنگ ۲۲ و ۳۳ روزه است. اینک شاهدیم جاهطلبی رهبر حکومت، اکثر نیرو و قدرت “حزبالله” و “حماس” را منهدم کرد. دیگر این دو گروه نظامی کمر راست نخواهند کرد.
ما باید چهار نهاد را مقصر اصلی کشتار چند دههزار مظلوم فلسطینی و لبنانی بدانیم، ۱-صهیونیسم رادیکال ، ۲- حماس، ۳- حزب الله و ۴-جمهوری اسلامی. آمدن ترامپ به کاخ سفید حتما پای سپاه و ولی فقیه را در منطقه کوتاهتر میکند. به احتمال زیاد حمله نابخردانه “وعده صادق ۳” منتفی است، چون بی تردید رهبر و سپاه از ترامپ هراس بیشتری دارند. اگر آقای ترامپ در دوره چهار ساله خود با کنترل نتانیاهو و تندروهای اسرائیل، مردم فلسطین را صاحب دولت کند در تاریخ جهان ماندگار خواهد شد.
متأسفم از این سخن که حتما اقتدار و فضولی حکومت ولی فقیه در خاورمیانه با ترامپ کمتر خواهد شد، چرا تأسف؟ زیرا مایل بودم آقای خامنهای از سر عقل و اختیار تصمیم بگیرد. راه نجات ملت ایران از جمهوری اسلامی فقط از مقاومت مدنی و نماد آن ، انقلاب “زن، زندگی، آزادی” میگذرد ولی هر حادثه غیر منتظره (مثل رأیآوری ترامپ) میتواند “استدراج” الهی باشد و امیدوارم همین باشد.
#شورای_مدیریت_گذار
#انتخابات_آمریکا
#روابط_بینالملل
#مسئولیت_شهروندی
آقای پزشکیان، اشتباه ۴۶ سال گذشته را تکرار نکنید؛ خیلی فرق میکند که چهکسی رئیسجمهور آمریکاست
صادق زیبا کلام:
نخست ابعاد شگفتانگیز پیروزی ایشان بود. فراموش نکردهایم که در تمام دوران انتخابات، حتی تا روزها و ساعتهای آخر، همۀ تحلیلگران، رسانهها و نظرسنجیها متفقالقول بودند که رقابت میان هریس و ترامپ شانه به شانه و تنگاتنگ میباشد و اختلاف میان آنان، حدود یک یا دو درصد بیشتر نیست. اما سیل آرا بهنفع ترامپ نشان داد که نظرسنجیها چقدر با حقیقت فاصله داشتند. اگر این اتفاق در ایران افتاده بود، نوادگان داییجان ناپلئون میرفتند بهدنبال تئوریهای توطئه و اینکه اینها همه برنامه برای گرم کردن تنور انتخابات و کشاندن مردم بهپای صندوقهای رأی بود.
دوم، مهمتر از بررسی اینکه چرا اینقدر نظرسنجیها با واقعیت فاصله داشتند، شوک اصلیتر و پرسش مهمتر آن است که آنهمه رأی برای ترامپ نژادپرست و محافظهکار دشمن دمکراسی، در کجای جامعۀ آمریکا نهفته شده بود که همه را غافلگیر کرد؟ یقیناً تحلیلگران پیرامون محبوبیت ترامپ و اسباب و علل اقبال جامعۀ آمریکا به آنچه که آن را در علوم سیاسی میبایستی «کاریزمای ترامپیسم» تعریف کرد، به تحقیق و بررسی خواهند پرداخت.
سوم، یک دلیل البته سقوط هولناک محبوبیت بایدن و دمکراتها در سالهای اخیر بود. جایگزینی خانم هریس هم خیلی نتوانست چیزی را بهنفع دمکراتها تغییر دهد و در بهترین حالت، جلوی سقوط بیشتر آنها را گرفت.
چهارم، درک استقبال بسیاری از ایرانیها از پیروزی ترامپ، خیلی پیچیده نیست. انسان فقط تأسف میخورد که ملتی آنقدر از شرایط سیاسی و اجتماعیشان سرخورده و ناامید شده باشند که پیروزی شخصیتی که کمترین نمادی از دمکراسیخواهی در وی نباشد، آنقدر آنها را بهوجد آورد.
پنجم، میرسیم به واکنش سخنگوی دولت جناب پزشکیان، سرکار بانو دکتر مهاجرانی، که فرمودند: «برای ما هیچ فرقی نمیکند دمکرات در کاخ سفید باشد، یا جمهوریخواه». البته حرف ایشان از یک منظر درست است. برای ما که ۴۶ سال است «دشمنی با آمریکا» همۀ فکر و ذکرمان شده و همۀ انقلابمان تقلیل پیدا کرده به استکبارستیزی و مرگ بر آمریکا، خیلی هم البته فرقی نمیکند که هریس انتخاب میشد، یا بایدن. اما خانم دکتر مهاجرانی عزیز، این سخن را اگر یک دهۀ هشتادی سرخورده از گذشته و ناامید از آینده میگفت، قابل فهم بود. اما بانوی بزرگوار، بهنظر شما، ایران دوران سیدمحمد خاتمی با مرحوم سیدابراهیم رئیسی و خالصسازی، هیچ فرقی با هم نداشتند؟
#شورای_مدیریت_گذار
#انتخابات_آمریکا
#مسئولیت_شهروندی
#روابط_بینالملل
#اعتراضات_سراسری
صادق زیبا کلام:
نخست ابعاد شگفتانگیز پیروزی ایشان بود. فراموش نکردهایم که در تمام دوران انتخابات، حتی تا روزها و ساعتهای آخر، همۀ تحلیلگران، رسانهها و نظرسنجیها متفقالقول بودند که رقابت میان هریس و ترامپ شانه به شانه و تنگاتنگ میباشد و اختلاف میان آنان، حدود یک یا دو درصد بیشتر نیست. اما سیل آرا بهنفع ترامپ نشان داد که نظرسنجیها چقدر با حقیقت فاصله داشتند. اگر این اتفاق در ایران افتاده بود، نوادگان داییجان ناپلئون میرفتند بهدنبال تئوریهای توطئه و اینکه اینها همه برنامه برای گرم کردن تنور انتخابات و کشاندن مردم بهپای صندوقهای رأی بود.
دوم، مهمتر از بررسی اینکه چرا اینقدر نظرسنجیها با واقعیت فاصله داشتند، شوک اصلیتر و پرسش مهمتر آن است که آنهمه رأی برای ترامپ نژادپرست و محافظهکار دشمن دمکراسی، در کجای جامعۀ آمریکا نهفته شده بود که همه را غافلگیر کرد؟ یقیناً تحلیلگران پیرامون محبوبیت ترامپ و اسباب و علل اقبال جامعۀ آمریکا به آنچه که آن را در علوم سیاسی میبایستی «کاریزمای ترامپیسم» تعریف کرد، به تحقیق و بررسی خواهند پرداخت.
سوم، یک دلیل البته سقوط هولناک محبوبیت بایدن و دمکراتها در سالهای اخیر بود. جایگزینی خانم هریس هم خیلی نتوانست چیزی را بهنفع دمکراتها تغییر دهد و در بهترین حالت، جلوی سقوط بیشتر آنها را گرفت.
چهارم، درک استقبال بسیاری از ایرانیها از پیروزی ترامپ، خیلی پیچیده نیست. انسان فقط تأسف میخورد که ملتی آنقدر از شرایط سیاسی و اجتماعیشان سرخورده و ناامید شده باشند که پیروزی شخصیتی که کمترین نمادی از دمکراسیخواهی در وی نباشد، آنقدر آنها را بهوجد آورد.
پنجم، میرسیم به واکنش سخنگوی دولت جناب پزشکیان، سرکار بانو دکتر مهاجرانی، که فرمودند: «برای ما هیچ فرقی نمیکند دمکرات در کاخ سفید باشد، یا جمهوریخواه». البته حرف ایشان از یک منظر درست است. برای ما که ۴۶ سال است «دشمنی با آمریکا» همۀ فکر و ذکرمان شده و همۀ انقلابمان تقلیل پیدا کرده به استکبارستیزی و مرگ بر آمریکا، خیلی هم البته فرقی نمیکند که هریس انتخاب میشد، یا بایدن. اما خانم دکتر مهاجرانی عزیز، این سخن را اگر یک دهۀ هشتادی سرخورده از گذشته و ناامید از آینده میگفت، قابل فهم بود. اما بانوی بزرگوار، بهنظر شما، ایران دوران سیدمحمد خاتمی با مرحوم سیدابراهیم رئیسی و خالصسازی، هیچ فرقی با هم نداشتند؟
#شورای_مدیریت_گذار
#انتخابات_آمریکا
#مسئولیت_شهروندی
#روابط_بینالملل
#اعتراضات_سراسری