حوزه هنری چهارمحال و بختیاری
187 subscribers
1.58K photos
198 videos
28 files
235 links
Download Telegram
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📖 #چند_خط_از_یک_کتاب

خاطراتی از کتاب #احمد_احمد

✍️ـچتر محبت براى بارش خاك
در شهريور سال 1341 زلزله‏اى شديد شهرستان بويين زهرا از توابع قزوين را تكان داد و منجر به كشته و زخمى شدن دهها هزار نفر شد. مردم بلافاصله در اقدامى خودجوش به يارى زلزله زدگان شتافتند. من كه از اين حادثه به شدت متأثر بودم، همراه چند نفر از دوستانم در محله عباسى خاكى تهران اقدام به جمع آورى كمكهاى مردم كردم. مردم محله به دليل اعتماد و اطمينانى كه به ما داشتند، با وجود تنگ‏دستى‏شان كمكهاى زيادى در اختيار ما گذاشتند. پس از جمع‏آورى كمكها براى اينكه مطمئن شويم به دست آسيب‏زدگان مى‏رسد، تصميم گرفتيم خودمان آنها را به محل حادثه ببريم. از اين‏رو، من همراه هفت‏نفر ديگر از بچه‏هاى محل، اتوبوس اجاره كرده و به سمت منطقه حادثه ديده رفتيم.
وقتى از بويين زهرا رد مى‏شديم، آثار خرابى و ويرانى بسيار وحشتناك بود. ديوارى يك مترى در آنجا پيدا نمى‏شد. ما بعد از گذشت سه روز از زلزله، شب هنگام به دهى به نام رودك رسيديم. آنچه ديديم تنمان را لرزاند. مردم آواره، وحشت‏زده به دامنه كوه پناه برده بودند و از بناهاى روستا تقريبا هيچ‏چيز برجا نمانده بود. خرابى ديوارها، باغها را بدون حصار كرده بود.
شب بدى را گذرانديم. صبح متوجه شديم كه مردم آنجا تُرك زبان هستند و اين ده نزديك پانصد خانوار دارد. جمعيت ده قبل از زلزله به دو هزار نفر مى‏رسيد كه عده‏اى از آنها كشته و زخمى شده بودند و عده‏اى هم در پى سرنوشت مبهم خود به جايى ديگر نقل مكان كرده بودند. آمارهاى غيررسمى حكايت از آن داشت كه تنها حدود دويست نفر آنجا مانده و بر بقاياى ويرانه‏هاى خود، غزل يأس و نااميدى مى‏خوانند.
با مردم از نزديك ارتباط برقرار كرديم و وضعيتشان را ديديم. وحشت زده بودند. مى‏ترسيدند. ترس توأم با بهت و حيرت وجودشان را فراگرفته بود. از پس هر پس لرزه‏اى به دامنه كوه پناه مى‏بردند. چشمه اشكشان خشكيده بود و مات و مبهوت به ما نگاه مى‏كردند، اوضاع عجيبى بود. باديدن اين صحنه‏ها، حال ما به شدت بد شد و منقلب شديم.
با اينكه رژيم شعار مى‏داد كه كمكهاى وسيعى به مناطق زلزله‏زده گسيل كرده است، ولى تا آن روز تنها از طرف بازار كمكى به آنها رسيده بود.
ما تقسيم اجناسى را كه همراه آورده بوديم، به ديگران سپرديم و خودمان مشغول درآوردن جنازه‏ها و مصدومين از زير خروارها خاك شديم. آن روزها وسايل پيش‏رفته براى يافتن اجساد نبود، محل اجساد را از جايى كه لاشخورها و ساير حيوانات مى‏نشستند، شناسايى مى‏كرديم.
با دلسوزى وافر و عشق خالص به مردم كمك مى‏كرديم. در حفاريها به اجسادى برمى‏خورديم كه بوى گند و عفن مى‏دادند، برخى اجساد طورى لِه و متورم شده بودند كه هنگام بيرون آوردن آنها از زير آوار، اعضاى بدنشان از هم جدا مى‏شد. بعد از يك هفته تلاش مستمر، به دليل نبود صابون و وسايل بهداشتى، دستانمان بوى روغن آدميزاد مى‏داد.
براى غذا از ميوه‏هاى درختان به‏خصوص گردو و آلو استفاده مى‏كرديم. ما هر روز، تقريبا بعد از خواندن نماز صبح، بيل و كلنگ برمى‏داشتيم و براى جستجوى اجساد و كمك به مردم مى‏رفتيم.
صبح يكى از روزها روى ويرانه‏اى خانمى را ديدم كه با پنجه‏هايش خاكها را به اطراف مى‏پراكند. او آن‏قدر اين كار را ادامه داده بود كه سرانگشتانش ساييده شده بود. متوجه شدم كه شوهر و سه دخترش زير خاك مانده‏اند و خودش چند روزى در حالت اغما به‏سر برده است. از ديدن اين صحنه خيلى متأثر شدم. هرچه از او سئوال مى‏كرديم، با بهت به ما نگاه مى‏كرد و بعد دور مى‏شد. جالب اينكه در همان نزديكى گربه‏اى نيز به دور خود مى‏چرخيد و زار مى‏زد.
ما برآن شديم تا خانواده آن زن را از زير خاك بيرون بكشيم. بو كشيديم و بعد نقطه‏اى را پيدا كرده و شروع به كندن كرديم. در اين ميان كه مشغول يافتن اجساد بوديم، اين زن گه گاه با زارى به آنجا مى‏آمد، مى‏ايستاد، نگران به ما نگاه مى‏كرد و ناگهان سراسيمه و هراسان دور مى‏شد.
از او پرسيدم: «اين گربه چرا اين جور مى‏كند؟»
او گفت: «اين گربه هم بچه‏اش زير خاك مانده.»
درحالى كه مشغول كنار زدن تل خاك بوديم، سوراخى روى ويرانه باز شد و گربه با سرعت به داخل آن رفت و كمى بعد، بيرون آمد و سر و صداى عجيبى كرد و دور شد. بعد اجساد سه بچه گربه مرده را يافتيم. ما نقطه ديگرى را نيز شكافته و به جستجو پرداختيم تا به اجساد رسيديم. سه دختر و پدر در كنار هم بودند. صحنه عجيب و تكان‏دهنده‏اى ديديم. پدر درحالى كه يكى از فرزندانش را به آغوش كشيده بود، جان به جان آفرين داده بود...

📚 #احمد_احمد نوشته #محسن_کاظمی
جهت خرید کتاب اینجا(sooremehr.ir/fa/book/189)کلیک کنید.
#سوره_مهر
#تاریخ_شفاهی
تلفن:۰۲۱۶۶۴۷۷۰۰۱
🌸
@hozeyehonarich
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
در دومین نشست کار گروه تاریخ شفاهی حوزه هنری چهارمحال و بختیاری مطرح شد:
برگزاری دوره های آموزشی و تربیت نیروی انسانی جهت تولید آثار فاخر ادبیات پایداری
دکتر قاسم فتاحی مسئول دفتر فرهنگ ومطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری از برگزاری دومین نشست کار گروه تاریخ شفاهی حوزه هنری استان با حضور فعلان فرهنگی، پیشکسوتان عرصه پایداری، نویسندگان جوان استان و نمایندگان دستگاه های فرهنگی خبر داد.
مسئول دفتر فرهنگ ومطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری درباره مصوبات دومین جلسه این کار گروه گفت: در دومین نشست تربیت و آموزش نیروی انسانی جهت انجام مصاحبه و نیز نویسندگی و تدوین آثار پژوهشی، مستند، داستانی در حوزه ادبیات پایداری مورد بحث و گفتگو قرار گرفت که مقرر شد با همکاری دستگاه های مرتبط فرهنگی در استان بهمن ماه 1401 اولین دوره آموزشی روش های مصاحبه و تربیت نیرو از سوی حوزه هنری استان برگزار شود.

متن کامل خبر در لینک زیر👇👇
https://artshahrekord.ir/fa/pages/News-detail/160062/

#تاریخ_شفاهی
#تاریخ_انقلاب_چهارمحال_و_بختیاری
#حوزه_هنری_چهارمحال_و_بختباری
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری_چهارمحال_و_بختیاری
📚 همزمان با آغاز هفته هنر انقلاب اسلامی، شاهد رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی مساجد شهرکرد» خواهیم بود.

در این رویداد فرهنگی که در دیدار صمیمانه‌ی هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه با امام جمعه شهرکرد برگزار می‌شود، حجت‌الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن فاطمی به رونمایی از این اثر می‌پردازند.

احسان قائدی، رئیس حوزه هنری چهارمحال و بختیاری، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی، گفت: این کتاب به تحلیل نقش کلیدی مساجد در جریان انقلاب اسلامی پرداخته و با همکاری قاسم فتاحی و سیده آزیتا رضوی گردآوری شده است.

کتاب در دو بخش اصلی، به تاریخچه و کارکردهای عمومی مساجد در شهرکرد و همچنین نقش تأثیرگذار آنها در دوران انقلاب می‌پردازد.

🗓️📍زمان: چهارشنبه 20 فروردین ماه، ساعت 10:30

محل: دفتر امام جمعه شهرکرد، مصلی بزرگ امام خمینی

همچنین در این دیدار، چهره‌های برجسته هنر انقلاب اسلامی استان نیز معرفی و تقدیر خواهند شد.

📌 متن کامل را اینجا بخوانید👇👇

https://chb.hozehonari.ir/fa/news/352249/


#کتاب #تاریخ_شفاهی #هنر_انقلاب_اسلامی #مساجد_شهرکرد #چهارمحال_و_بختیاری #رونمایی #فرهنگ