Gowharshad رسانه گوهرشاد
187 subscribers
5.51K photos
5 videos
5.18K links
پایگاه خبری_تحلیلی گوهرشاد؛ از وضعیت زنان و کودکان و آموزش در افغانستان می‌گوید.

لینک سایت:
https://gowharshadmedia.com

پل ارتباطی
https://t.me/gowharshadmedian
Download Telegram
اوایل فصل پاییز بود، چند روز دیگر دختری به زیبایی مرجان هجده ساله می‌شد. پدر و مادرش از داشتن تنها دخترشان نهایت خرسند بود، به او عشق می‌ورزید؛ چون دل‌بندی بود برای قلب تنهای مادر و گیرنده‌ی بود برای دستان لرزان پدر پیر.

مرجان یک برادر خوردتر از خودش هم داشت، ولی به قول مادرش دختر با احساس‌تر و عاشق‌تر از پسر است. برادر مرجان صنف هفتم مکتب بود و مرجان صنف دهم؛ البته دو سال قبل صنف دهم بود (بخاطر قوانین گروه جهل و تاریکی ) مرجان نازنین دو سال بود، مکتب نمی‌رفت.

شب جمعه بود، خانواده چهار نفری مرجان شامِ خوش‌طعمِ درست کرده بوده‌اند تا کنار هم اوقات خانوادگی خوشی را بگذرانند و لحظات را ماندگار بسازند.

غذا صرف شد و پدرش با شوق گفت: فردا تاریخ تولد تک دختر من است. گل و سنبل پدر بزرگ‌تر شده، از فردا رقم هجده ساله‌گی به عمرش اضافه می‌شود.

مرجان با لبخندی عمیقی به پدر نگاه کرد و گفت: پس حالا به ما کیک تولد نمی‌گیری؟

#زلزله
#مرجان
#تاریخ_تولد
#هرات
#دختران_زنان
#رسانه_گوهرشاد

ادامه روایت را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/44o-2/
منابع محلی از ولایت بادغیس می‌گویند که یک کودک هفت‌ساله در پی خوردن بیسکویت تاریخ‌گذشته در ولسوالی غورماچ این ولایت جان باخته است.

دست‌کم دو منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفته‌اند که این کودک باشنده‌ی روستای «تورجر» از مربوطات ولسوالی غورماچ بوده و بیسکویت تاریخ‌گذشته دیروز (یک‌شنبه، ۱۳ جوزا) او را مسموم کرده و در شفاخانه جان باخته است.

#کودکان
#تاریخ_گذشته
#بیسکویت
#رسانه_گوهرشاد


بیشتر بخوانید...
@gowharshadmedia
در کشور دیگر؛ اثر منحصر به فرد از بانوی داستان‌نویس افغانستان

✍️ قدسیه امینی

در اینجا سرگذشت آدم‌هایی را می‌خوانیم که با صداقت می‌میرند و هم سرگذشت آدم‌هایی را که در برهوت تنهایی و بی‌باوری رها شده اند؛ قصه خانواده‌های به هم پیوسته است و خانواده‌هایی از هم گسیخته؛ خانواده‌هایی که عشق و صمیمیت مهره‌های ساختاری آنهاست و خانواده‌هایی که بی‌گمان در پیله تنهایی دردناکی می‌تنند و می‌فرسایند.

آدم‌های داستان یک زن سالخورده، یک جوان و یک آدم شرقی اند که این آدم شرقی، «من» روایتی داستان را می‌سازد. نویسنده با دید شرقی و اشراقی به غرب می‌نگرد از این رو هم از آدم‌های مرکزی داستانش نفرت دارد و هم دوستشان دارد‌. او آدمی است که بسیار عاطفی می‌اندیشد و از این رو گاه گاهی در داوری‌هایش از مفاهیم کلی انسانی از انسان گرایی و هیومانیسم عالی بهره می‌جوید.

از زبان ژرار یکی از شخصیت‌های این داستان می‌گوید که به دوستش پاسکال خیانت روا داشته این خیانت مسیر زندگی پاسکال را دگرگون کرده است؛ او ترک آموزش می‌کند معتاد به مواد‌مخدر می‌شود و سرانجام در کشوری دیگر کشته می‌شود.

نویسنده گناه این خیانت‌ها را به گردن جامعه باختر زمین نمی اندازد، بلکه دست به یک طرح تاریخی می‌زند و نشان می دهد که همیشه قابیل‌هایی در پی هابیل‌ها بوده اند، شغادهایی به دنبال رستم ها و ژرارهایی در کمین پاسکال‍ها.

#نویسندگی
#زنان
#تاریخ
#رمان
#سپوژمی_زریاب
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=16539