ghrmzejiiigh🫀
19 subscribers
628 photos
115 videos
24 files
380 links
برای دل خودم و برای ادبیات 🎧
#پری_کوچک_غمگین #پریسا_فوجی
نوشته‌های من را این‌جا بخوانید!
http://www.parisafouji.blogfa.com
http://www.instagram.com/parisafouji
👥Join Groups:
Literature General: t.me/barayeadab
Book Club: https://t.me/+GUDI6rX8oUFhZGQ0
Download Telegram
ترانه‌سرای جمعه،#شهریار_قنبری در کتاب #دریا_در_من در پانویس این شعر به جزئیاتی دربارهٔ چگونگی خلق این ترانه و عوامل سازنده آن اشاره کرده ‌است:
در یک عصر جمعه،ترانهٔ جمعه را در خانهٔ اسفندیار نوشتم. رو به روی سازمان سینما پیام. بلوار الیزابت دوم. ترانه را به امیر نادری و فیلم خداحافظ رفیقش، دوستانه پیشکش کردیم. روی جلد صفحهٔ چهل و پنج دور، سه تصویر سپید و سیاه از جوانی ما.پشت جلد.دستانی چروکیده.پیر.سیاه.گرسنه. پای این تصویر نوشتم:
ـ نازنین،هدیه‌ای به تو که هر روزت،جمعه است. ترانهٔ آمنه، با صدای آغاسی، هم‌زمان منتشر شد.جمعه، پیروزی ترانهٔ نوین بود.اسفندیار ساعتی به انتظار تمام شدن نوبت خواندن فرهاد می‌نشیند و ساعت سه بامداد او را به همراه شهبال شب‌پره یکی از اعضای گروه بلک کتز که فرهاد خوانندهٔ آن است برمی‌دارد و از رستوران کوچینی در حوالی بلوار الیزابت راه به راه می‌رانند تا برسند به استودیو طنین در خیابان ثریا کوچهٔ رامسر.
دیروقت است و چیزی به پگاه نمانده، قبل از اینکه فرهاد از پا در بیاید و به خواب بیافتد باید کار را تمام کرد. پس شهبال شب‌پره پشت درام می‌نشیند و محمد اوشال روی کلیدهای پیانو خم می‌شود و گیتار هم که دست خود فرهاد است.اسفندیار منفردزاده یک‌بار ملودی را با سوت می‌زند و زمزمه می‌کند.شهرام غواص را صدا می‌زنند که بیاید سوت را بزند.(شهرام غواص یکی از خوانندگان پاپ بود که در سال ۱۳۵۱ با اولین صفحهٔ خود با آهنگ‌های «یه پارچه نمک» و «پرواز بدون پرواز» معرفی شد.)می‌آید. می‌زند و پشت‌بندش فرهاد می‌خواند.
کل کار و اجرا در یک برداشت بدون تکرار دوباره ضبط و تمام می‌شود.
ساعتی بعد که پگاه سر می‌زند،
ترانهٔ #جمعه متولد شده‌ است.

منبع : ویکی‌پدیا
@ghrmzejiiigh
t.me/ghrmzejiiigh
سیزده به در بود و من به جای سبزه گره زدن، سوچور‌ می‌زدم.😅
اما گره کور شغالان را در سال جدید چنین که #شهریار می‌فرماید باید گشود:

سیزده را همه عالم به در آیند از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می‌گذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

قرمز جیییغ 🫀
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀 (Parisa)
سیزده به در بود و من به جای سبزه گره زدن، سوچور‌ می‌زدم.😅
اما گره کور شغالان را در سال جدید چنین که #شهریار می‌فرماید باید گشود:

سیزده را همه عالم به در آیند از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می‌گذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

قرمز جیییغ 🫀