وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀
وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
امروز ۲۵ اسفند
دومین سالگرد پرکشیدن ناباورانهٔ
دکتر #افشین_یداللهی ترانهسرای بنام ایرانی است.
با هم از حافظهٔ قرمز جیغغغ یکی از ترانههای عاشقانهٔ ایشان را با صدای #علیرضا_قربانی مرور میکنیم.
روحش قرین آرامش یادش جاودان 🌱
دومین سالگرد پرکشیدن ناباورانهٔ
دکتر #افشین_یداللهی ترانهسرای بنام ایرانی است.
با هم از حافظهٔ قرمز جیغغغ یکی از ترانههای عاشقانهٔ ایشان را با صدای #علیرضا_قربانی مرور میکنیم.
روحش قرین آرامش یادش جاودان 🌱
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀
وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀
وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
امروز ۲۱ دیماه زادروز زندهیاد دکتر #افشین_یداللهی شاعر و ترانهسرای ایرانی است.
یادش جاودان🌱
یادش جاودان🌱
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀
وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
دیوونگی نکن! چیزی نمونده تا با هم یکی بشیم
دیوونگی نکن! بعد از جدا شدن، دلخوش به کی بشیم؟
دیوونگی نکن! حرفامو گفتمو حرفی نمیزنی
دیوونگی نکن! من عاشق توام؛ تو عاشق منی
من عاشق تو ام، روزای سخت من بیتو نمیگذره
با تو اگرچه دور؛ با تو اگرچه دیر؛ از بیتو بهتره
دیوونگی نکن! وقتی بدون عشق، دلگیره زندگی
بیتو برای من، بیمن برای تو، میمیره زندگی
من عاشق توام، روزای خوب تو، روزای بامنه
حاشا نکن اگه با هرکی غیر من، قلبت رو میشکنه
من عاشق تو ام؛ روزای سخت من، بیتو نمیگذره
با تو اگرچه دور؛ با تو اگرچه دیر؛ از بیتو بهتره
#افشین_یداللهی
@ghrmzejiiigh
دیوونگی نکن! بعد از جدا شدن، دلخوش به کی بشیم؟
دیوونگی نکن! حرفامو گفتمو حرفی نمیزنی
دیوونگی نکن! من عاشق توام؛ تو عاشق منی
من عاشق تو ام، روزای سخت من بیتو نمیگذره
با تو اگرچه دور؛ با تو اگرچه دیر؛ از بیتو بهتره
دیوونگی نکن! وقتی بدون عشق، دلگیره زندگی
بیتو برای من، بیمن برای تو، میمیره زندگی
من عاشق توام، روزای خوب تو، روزای بامنه
حاشا نکن اگه با هرکی غیر من، قلبت رو میشکنه
من عاشق تو ام؛ روزای سخت من، بیتو نمیگذره
با تو اگرچه دور؛ با تو اگرچه دیر؛ از بیتو بهتره
#افشین_یداللهی
@ghrmzejiiigh
برایم شعر بفرست
حتی
شعرهایی که عاشقان دیگرت
برای تو میگویند
میخواهم بدانم
دیگران که دچار تو میشوند
تا کجای شعر پیش میروند
تا کجای عشق
تا کجای جادهای که من
در انتهای آن ایستادهام!
#افشین_یداللهی
@ghrmzejiiigh
حتی
شعرهایی که عاشقان دیگرت
برای تو میگویند
میخواهم بدانم
دیگران که دچار تو میشوند
تا کجای شعر پیش میروند
تا کجای عشق
تا کجای جادهای که من
در انتهای آن ایستادهام!
#افشین_یداللهی
@ghrmzejiiigh
من
پیامبر مردمی هستم
که بتپرست خواهند شد
تمام تو
یکروز
در ازدحام
بر قلب من
نازل شد
پس از آن
به غار تنهایی خود رفتم
و
با تبر بت بزرگ
بازگشتم
کسانی که
با رسالت من
به تو ایمان میآورند
دشمنم میشوند
از نیل سینه ات
عبور میکنم
و
آنسوی اعجاز
با دست نجاتیافتگان
پیش چشم پدرم
به صلیب کشیده خواهم شد
با پیراهنی
که تو
آن را
از روبرو
دریدهای...❤️
#افشین_یداللهی 🖤
@ghrmzejiiigh
پیامبر مردمی هستم
که بتپرست خواهند شد
تمام تو
یکروز
در ازدحام
بر قلب من
نازل شد
پس از آن
به غار تنهایی خود رفتم
و
با تبر بت بزرگ
بازگشتم
کسانی که
با رسالت من
به تو ایمان میآورند
دشمنم میشوند
از نیل سینه ات
عبور میکنم
و
آنسوی اعجاز
با دست نجاتیافتگان
پیش چشم پدرم
به صلیب کشیده خواهم شد
با پیراهنی
که تو
آن را
از روبرو
دریدهای...❤️
#افشین_یداللهی 🖤
@ghrmzejiiigh
تو حق نداری
عاشق کسی بمانی
که سالها ست
رفته
تو
مال کسی نیستی
که نیست
تو
حق نداری
اسم دردهای مزمنت را
عشق بگذاری
میتوانی مدیون زخمهایت باشی
اما
محتاج آنکه زخمیت کرده
نه!
دست بردار
از این افسانههای بی سر و ته
که به نام عشق
فرصت عشق را
از تو میگیرد
آنکه تو را
زخمی خود میخواهد
آدم تو نیست
آدم نیست
و
تو
سالها ست
حوای بی آدمی...
حواست نیست
#افشین_یداللهی
@ghrmzejiiigh
عاشق کسی بمانی
که سالها ست
رفته
تو
مال کسی نیستی
که نیست
تو
حق نداری
اسم دردهای مزمنت را
عشق بگذاری
میتوانی مدیون زخمهایت باشی
اما
محتاج آنکه زخمیت کرده
نه!
دست بردار
از این افسانههای بی سر و ته
که به نام عشق
فرصت عشق را
از تو میگیرد
آنکه تو را
زخمی خود میخواهد
آدم تو نیست
آدم نیست
و
تو
سالها ست
حوای بی آدمی...
حواست نیست
#افشین_یداللهی
@ghrmzejiiigh
امروز ۲۵ اسفند
هشتمین ! سالگرد پرکشیدن ناباورانهٔ
دکتر #افشین_یداللهی ترانهسرای بنام ایرانی است.
با هم از حافظهٔ قرمز جیغغغ یکی از ترانههای عاشقانهٔ ایشان را با صدای #علیرضا_قربانی مرور میکنیم.
روحش قرین آرامش یادش جاودان 🌱
هشتمین ! سالگرد پرکشیدن ناباورانهٔ
دکتر #افشین_یداللهی ترانهسرای بنام ایرانی است.
با هم از حافظهٔ قرمز جیغغغ یکی از ترانههای عاشقانهٔ ایشان را با صدای #علیرضا_قربانی مرور میکنیم.
روحش قرین آرامش یادش جاودان 🌱
وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین شاید کمی همکیشتر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود
#افشین_یداللهی