خداحافظ مشهد😃👋
دوروز هم مشهد نبودم ولی چهاربار از وقتی پامو گذاشتم مشهد تا وقتی پامو گذاشتم تو هواپیما تذکر حجاب شنیدم.
دوروز هم مشهد نبودم ولی چهاربار از وقتی پامو گذاشتم مشهد تا وقتی پامو گذاشتم تو هواپیما تذکر حجاب شنیدم.
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀 (Parisa)
به کسی نیاز دارم که باورم داشته باشد
زمانی که خود را باور ندارم
زمانی که خود را باور ندارم
💘1
Forwarded from Dr. Parisa Fouji
یا به جای این که بگی گم کردهام تو را، کجایی؟ بگی پری خانم حالا نبودنت روی دفتر راه میرود.میرود و برنمیگردد.حالا نبودنت را هم ندارم.💔
❤🔥1
ghrmzejiiigh🫀
جیک جیلنهال ما رو گرفته با این سریال😒 آخه کدوم زنی بفهمه شوهرش بهش خیانت میکرده و حالا مشکوک به قتل معشوقهشه به شوهرش میگه هانی😄 یا کدوم بچهای اینچیزا رو باباش براش با پررویی تعریف کنه بغل باباش میشینه چیپس میخوره و اخبار نگاه میکنه؟!!! بعد مردم میخوان…
من از قسمت اولش که دیدم نگفتم بهتون؟!😉به عنوان یه فرد باتجربه گفتم اونی که میشینه چیپس و ماست میخوره یه ریگی به کفشش هست.
ولی فقط لبخند ملیح جیک جیلنهال آخر سریال😄 انگار نه انگار زدن یه زن و بچه تو شکمشو با همکاری هم کشتن.
ضعیفترین سریال معمایی که تا به حال دیدم.
ولی فقط لبخند ملیح جیک جیلنهال آخر سریال😄 انگار نه انگار زدن یه زن و بچه تو شکمشو با همکاری هم کشتن.
ضعیفترین سریال معمایی که تا به حال دیدم.
ghrmzejiiigh🫀
ابی – عطر تو
این آهنگا رو از ابی تاحالا نشنیده بودم!
توی اتوبوس زاهدان-مشهد شنیدم.
نشستم تو راه با کل پلیلیست راننده همخوانی کردم و واقعا نفهمیدم کی رسیدم.
یاد توصیه میثاق افتادم که بهم پیشنهاد داد شبای طولانی کشیکم بشینم ویدیوهای یوتیوبش رو ببینم.
با موسیقی زندگی قابلتحمل میشه.
توی اتوبوس زاهدان-مشهد شنیدم.
نشستم تو راه با کل پلیلیست راننده همخوانی کردم و واقعا نفهمیدم کی رسیدم.
یاد توصیه میثاق افتادم که بهم پیشنهاد داد شبای طولانی کشیکم بشینم ویدیوهای یوتیوبش رو ببینم.
با موسیقی زندگی قابلتحمل میشه.
ghrmzejiiigh🫀
به یه نفر نیاز دارم که باهم بشینیم ماجرای پارسا پیروزفر و بهاره مصدقیان رو تحلیل کنیم.😂
عصر آب و برق باهم رفت.توی تاریکی آماده شدم زدم بیرون و تا فروشگاه پیادهروی و بعد خرید کردم.
وقتی برگشتم هنوز برق قطع بود.توی حیاط نشستم روی نیمکت و میتینگ زبان داشتم.یهدفعه شنیدم یه خانمی داره با موبایلش صحبت میکنه و میگه تازه رسیدم.یاد خودم افتادم چندروز پیش از مشهد رسیده بودم و برق قطع بود و منتظر وایستاده بودم وصل بشه بتونم چمدونمو ببرم بالا.
خلاصه اومد کنارم نشست و سرصحبت رو با این که برق کی میاد معمولا باز کرد.
معلوم شد روانشناس هستش و توی زابل کلینیک روانشناسی داره و فردا امتحان صلاحیت داره و اومده اتاق بگیره برای امشب.
امروز کلا روز روانشناسی و روانکاوی بود برای من*___*
محمدرضا هم لینکهای مرتبط با روانکاوی یونگ و فروید رو صبح برام فرستاده بود.
من بهش گفتم برق حالاحالاها نمیاد و بعد از چنددقیقه که صحبت کردیم یهو برق اومد.
باهم خداحافظی کردیم و داشتم میرفتم که آمنه منو دید دوباره و گفت اگه دوست داشتی بیا باهم حرف بزنیم و چای بخوریم.
منم قبول کردم و ازونجایی که فرد جدیدی برای پهنکردن سفره دلم پیدا کرده بودم هیجانزده شدم.
قسمت جالب ماجرا اینجا بود که وسط حرفام گفت قضیه پارسا پیروزفر رو میدونی و تو دلم گفتم واااای دیگه خیلی تفاهم داریم باهم:))))
باورتون میشه بالاخره یکی پیدا کردم که نشستم باهاش از پارسا پیروزفر و ماجراش با بهاره مصدقیان غیبت کردم؟!
😌
وقتی برگشتم هنوز برق قطع بود.توی حیاط نشستم روی نیمکت و میتینگ زبان داشتم.یهدفعه شنیدم یه خانمی داره با موبایلش صحبت میکنه و میگه تازه رسیدم.یاد خودم افتادم چندروز پیش از مشهد رسیده بودم و برق قطع بود و منتظر وایستاده بودم وصل بشه بتونم چمدونمو ببرم بالا.
خلاصه اومد کنارم نشست و سرصحبت رو با این که برق کی میاد معمولا باز کرد.
معلوم شد روانشناس هستش و توی زابل کلینیک روانشناسی داره و فردا امتحان صلاحیت داره و اومده اتاق بگیره برای امشب.
امروز کلا روز روانشناسی و روانکاوی بود برای من*___*
محمدرضا هم لینکهای مرتبط با روانکاوی یونگ و فروید رو صبح برام فرستاده بود.
من بهش گفتم برق حالاحالاها نمیاد و بعد از چنددقیقه که صحبت کردیم یهو برق اومد.
باهم خداحافظی کردیم و داشتم میرفتم که آمنه منو دید دوباره و گفت اگه دوست داشتی بیا باهم حرف بزنیم و چای بخوریم.
منم قبول کردم و ازونجایی که فرد جدیدی برای پهنکردن سفره دلم پیدا کرده بودم هیجانزده شدم.
قسمت جالب ماجرا اینجا بود که وسط حرفام گفت قضیه پارسا پیروزفر رو میدونی و تو دلم گفتم واااای دیگه خیلی تفاهم داریم باهم:))))
باورتون میشه بالاخره یکی پیدا کردم که نشستم باهاش از پارسا پیروزفر و ماجراش با بهاره مصدقیان غیبت کردم؟!
😌
🤗2
ghrmzejiiigh🫀
Yas – Esalat
ازون طرف آینده شد از آن کیا!
ما نشستیم به دوخت و دوز پارگیا!
ما نشستیم به دوخت و دوز پارگیا!
ببین یه نفر چجوری بهت ضربه بزنه که از ساعت ۶ صبح جمعه که کشیکی تا ساعت۲ ناهار نخورده دودقیقه میای اینستاگرام رو باز کنی میبینی شروین با جواد رحمانی همکاری کرده.
یهو تپش قلب میگیری و میبینی جواد رحمانی که فکر میکردی قبلا بلاکش کردی که اثری از پوریا نبینی بلاک نیست و خداروشکر حداقل عکسی از اون توی صفحهش ندیدم.
دچار PTSD شدم اونم وسط کشیک و با گریه و بغض میرم کارای مریضا رو انجام میدم.
صدای من به هیچکی نمیرسه.
البته اینا از دیروز همه نشونهست برای برونریزی حجم دردی که از پارسال تحمل کردم و حتی فرصت نداشتم بشینم به بلاهایی که پشت سرهم به سرم اومد و خودم اجازه دادم بیاد، فکر کنم.
💔شروین بااحترام آنفالو که دیگه اثری از اون نبینم بی خواست خودم
فکر میکردم میتونم بدون درد و خونریزی شروین گوش بدم ولی نمیشه.
دچار PTSD شدم اونم وسط کشیک و با گریه و بغض میرم کارای مریضا رو انجام میدم.
صدای من به هیچکی نمیرسه.
البته اینا از دیروز همه نشونهست برای برونریزی حجم دردی که از پارسال تحمل کردم و حتی فرصت نداشتم بشینم به بلاهایی که پشت سرهم به سرم اومد و خودم اجازه دادم بیاد، فکر کنم.
💔شروین بااحترام آنفالو که دیگه اثری از اون نبینم بی خواست خودم
فکر میکردم میتونم بدون درد و خونریزی شروین گوش بدم ولی نمیشه.
💔1