برنامهریزی با جزئیات برای سفر اون هم جایی که تاحالا نرفتی جزو سختترین کارهای روی زمینه مخصوصا برای آدم کمالگرای عینکی مثل من🤓نمره چشمم فکر کنم یه دونمرهای بالا رفت با گوگل مپ.
🤗1
امروز ولاگ یوتیوب داریم!🤩
ولاگ مهاجرت داداشم😁
بفرمایید اینم لینکش🫴:
https://youtu.be/7HtjO9GcMRc?feature=shared
ولاگ مهاجرت داداشم😁
بفرمایید اینم لینکش🫴:
https://youtu.be/7HtjO9GcMRc?feature=shared
❤🔥1🌚1💘1
ghrmzejiiigh🫀
در ما چیزی مرده است که دوباره زنده نخواهد شد. #در_انتهای_شب
من داشتم تو تختم غرق میشدم از گریه و این جمله نتیجه اتفاقاتی بود که با دیدن سریال #در_انتهای_شب برام تداعی شد.
اونجا که روی نیمکت نشسته بودن، ماهی بلند شد.بهنام گفت یه چنددقیقه بیشتر میشینید خانم زرباف؟ و ماهی پرسید: یکم یعنی چقدر؟
ریاکشن شیطونک چی میگه اینوسط😈😄
اونجا که روی نیمکت نشسته بودن، ماهی بلند شد.بهنام گفت یه چنددقیقه بیشتر میشینید خانم زرباف؟ و ماهی پرسید: یکم یعنی چقدر؟
ریاکشن شیطونک چی میگه اینوسط😈😄
مثل همیشه رزیدنت عقدهای برای چهارروز مرخصی که نداد و از استاد گرفتم، به جز این که سه بار توی یه هفته منو مورنینگ کرد امروز هم برای کشیکی که با خونریزی شدید درحالی که نمیتونستم سرپا بایستم و تا ساعت ۱ شب مریض میدیدم کشیک اضافه بهم زد چرا؟ چون پرستار نصف شب ۲۰ بار زنگ زده بیا برای مریض NG بذار که اصلا اورژانسی نیست. من از درد بیهوش شده بودم ولی یکی از بچهها منو بیدار نکرد که بگه خانم گوشیت داره ۲۰ بار زنگ میخوره یا خودشون به پاویون خبر بدن.
تمام این هفته کشیک بودم و اصلا نخوابیدم.
یعنی اگه اونجا هم درد نداشتم خوابم نمیبرد. راستش رو بخواید این حجم از آزار و شکنجه رو نمیکشم دیگه
ولی امروز دکتر کیخسروی وسط گریههام توی بخش بهم زنگ زد از سبزوار و گفت چطوری خانم دکتر با گرمای زاهدان چیکار میکنی زود تموم کن برگرد دیگه.
میخواستم هق هق گریهم رو پای تلفن سر بدم.
اگه الان اطفال سبزوار بودم هیچ غمم نبود چون دکتر کیخسروی بود.اینجا هم دوستش دکتر شیخی هست که مورنینگ امروز با لبخند ازم سوال میپرسید و اگه نمیدونستم خودش با آرامش توضیح میداد.
بالاخره تموم میشه پزشکی گرفتن ما ولی من مطمئنم دیگه ادامهای نداره برای من البته بعد از طرح اجباری!
هرمرحله بخوای از این چرخه معیوب فرار کنی بازهم یه مرحله اجباری دیگه باید بگذرونی و دلداری هرکی که میگه تو داری دکتری میگیری و نمیدونم بعدا پزشک میشی و ارج و قرب داری برای مردم و ازین دست صحبتها در نظر من انگار از پای چرس و بنگ بلند شده باشی😄
و با #سید_مهدی_موسوی بحث رو تموم میکنم:
توی زنجیر هم نمیخواهم
پیش آدمفروش گریه کنیم
بغلم کن شقایق غمگین
تا که با داریوش گریه کنیم
تمام این هفته کشیک بودم و اصلا نخوابیدم.
یعنی اگه اونجا هم درد نداشتم خوابم نمیبرد. راستش رو بخواید این حجم از آزار و شکنجه رو نمیکشم دیگه
ولی امروز دکتر کیخسروی وسط گریههام توی بخش بهم زنگ زد از سبزوار و گفت چطوری خانم دکتر با گرمای زاهدان چیکار میکنی زود تموم کن برگرد دیگه.
میخواستم هق هق گریهم رو پای تلفن سر بدم.
اگه الان اطفال سبزوار بودم هیچ غمم نبود چون دکتر کیخسروی بود.اینجا هم دوستش دکتر شیخی هست که مورنینگ امروز با لبخند ازم سوال میپرسید و اگه نمیدونستم خودش با آرامش توضیح میداد.
بالاخره تموم میشه پزشکی گرفتن ما ولی من مطمئنم دیگه ادامهای نداره برای من البته بعد از طرح اجباری!
هرمرحله بخوای از این چرخه معیوب فرار کنی بازهم یه مرحله اجباری دیگه باید بگذرونی و دلداری هرکی که میگه تو داری دکتری میگیری و نمیدونم بعدا پزشک میشی و ارج و قرب داری برای مردم و ازین دست صحبتها در نظر من انگار از پای چرس و بنگ بلند شده باشی😄
و با #سید_مهدی_موسوی بحث رو تموم میکنم:
توی زنجیر هم نمیخواهم
پیش آدمفروش گریه کنیم
بغلم کن شقایق غمگین
تا که با داریوش گریه کنیم
ghrmzejiiigh🫀
ب امید دیدار
تنها دلیلی که فردا هم ادامه میدم تا مامانمو پسفردا توی فرودگاه مهرآباد ببینم🥹🫶
❤🔥3🌚1
ghrmzejiiigh🫀
تنها دلیلی که فردا هم ادامه میدم تا مامانمو پسفردا توی فرودگاه مهرآباد ببینم🥹🫶
به سلامتی رسیدیم مهرآباد
تاچنددقیقه دیگه همو میبینیم😍🤗
عکس: اولینباری بود که روی بال هواپیما سوار میشدم و اولینباری که طلوع آفتاب زاهدان رو از باند پرواز میدیدم.☀️🛫
تاچنددقیقه دیگه همو میبینیم😍🤗
عکس: اولینباری بود که روی بال هواپیما سوار میشدم و اولینباری که طلوع آفتاب زاهدان رو از باند پرواز میدیدم.☀️🛫
❤🔥2
ghrmzejiiigh🫀
چه خوبه که در سفری آغاز این ماهو❤️
چه خوبه عزیزی داشته باشی توی زندگیت که هرسال اول مرداد آغاز ماه تولدت رو بهت شادباش بگه🫶
🤗1