یکی از عمومردکها بعد از یکسال اومده دایرکت اینستاگرامم(تعجبم از اینه که چرا باوجود این که بلاکشون میکنم و اینستاگرام باید اکانتهای دیگه طرف هم بلاک بکنه بازم میتونن بیان) حالا متن نمایش:
-پری چطوری؟ اتفاقی دیدمت اینجا!
و سعی داشت با چربزبانی و شرطبندی سر این که من بلاکش نکرده بودم و توهم توطئه دارم که میگم پیج جدید زده اومده دایرکت و طبیعی نشون دادن مکالمه بعد از رفتار زشت مجازی پارسالش، دوباره سر صحبت را باز کند
اما من در جوابش گفتم که من رفتار آدما یادم میمونه و آلزایمر ندارم!
هیچی دیگه دمشو گذاشت رو کولش رفت:))
-پری چطوری؟ اتفاقی دیدمت اینجا!
و سعی داشت با چربزبانی و شرطبندی سر این که من بلاکش نکرده بودم و توهم توطئه دارم که میگم پیج جدید زده اومده دایرکت و طبیعی نشون دادن مکالمه بعد از رفتار زشت مجازی پارسالش، دوباره سر صحبت را باز کند
اما من در جوابش گفتم که من رفتار آدما یادم میمونه و آلزایمر ندارم!
هیچی دیگه دمشو گذاشت رو کولش رفت:))
💘2
کارهای جالب کشیک دیروز:
✅از یه شیرخوار تست PPD گرفتم.
✅برای یه پسربچه C.P(فلج مغزی) یه سوند تمیزی گذاشتم بیا و ببین.😁
😂 انقدر خسته بودم منی که روی املای کلمات حساسم، نومونی رو نوشته بودم: Pnoumony رزیدنتمون گفت آبرومونو بردی y هم گذاشتی آخرش🤣
خدمتکار منو دید که وارد بخش شدم گفت "دکتر کوچک" اومد.😍 پرسید چندسالته؟
(من ماه دیگه میشم ۲۶ ساله) گفتم ۲۶سالمه برای اولینبار روی سنم پافشاری نکردم.😂
گفت مثلا بهت میخوره ۱۹ ساله باشی.
حالا من داشتم دنبال یه تختهای میگشتم روش ضرب بگیرم.آخر زدم به تخته کمدای بخش.🤣🧿
✅از یه شیرخوار تست PPD گرفتم.
✅برای یه پسربچه C.P(فلج مغزی) یه سوند تمیزی گذاشتم بیا و ببین.😁
😂 انقدر خسته بودم منی که روی املای کلمات حساسم، نومونی رو نوشته بودم: Pnoumony رزیدنتمون گفت آبرومونو بردی y هم گذاشتی آخرش🤣
خدمتکار منو دید که وارد بخش شدم گفت "دکتر کوچک" اومد.😍 پرسید چندسالته؟
(من ماه دیگه میشم ۲۶ ساله) گفتم ۲۶سالمه برای اولینبار روی سنم پافشاری نکردم.😂
گفت مثلا بهت میخوره ۱۹ ساله باشی.
حالا من داشتم دنبال یه تختهای میگشتم روش ضرب بگیرم.آخر زدم به تخته کمدای بخش.🤣🧿
❤🔥1
یکی از همخونهای هام رزیدنته، یکی دیگه اینترن.
این حجم از کثیفی و زباله هم مال این دوتا ست چون من زبالههام اکثرش بازیافتیه و کلا هم جدا میبرم.
(حتی چندشم میشه اینجا آشغالامو بندازم!)
طرف سی و خردهای سالشه هنوز یاد نگرفته چجوری زندگی کنه.دوتا یخچال در اختیار خانمهاست که تا خرخره پر میکنن و من فقط به اندازه یه ظرف توی یخچال جا دارم و به اندازه اونا هم اجاره میدم.بعد من باید توی آشپزخونه موش بگیرم. موشی که از کثافتی که اینا میزنن پیداش شده.
شما این حجم از کثافت رو باور نمیکنین.آبروی هرچی دانشجوی پزشکیه بردن.🐭🫳
#با_موش_ها
پ.ن: هیچکدوم از اون ظرفا و کاسه کوزهها هم مال من نیست.
این حجم از کثیفی و زباله هم مال این دوتا ست چون من زبالههام اکثرش بازیافتیه و کلا هم جدا میبرم.
(حتی چندشم میشه اینجا آشغالامو بندازم!)
طرف سی و خردهای سالشه هنوز یاد نگرفته چجوری زندگی کنه.دوتا یخچال در اختیار خانمهاست که تا خرخره پر میکنن و من فقط به اندازه یه ظرف توی یخچال جا دارم و به اندازه اونا هم اجاره میدم.بعد من باید توی آشپزخونه موش بگیرم. موشی که از کثافتی که اینا میزنن پیداش شده.
شما این حجم از کثافت رو باور نمیکنین.آبروی هرچی دانشجوی پزشکیه بردن.🐭🫳
#با_موش_ها
پ.ن: هیچکدوم از اون ظرفا و کاسه کوزهها هم مال من نیست.
😱2🙈1
ghrmzejiiigh🫀
لونا با آخرین اسکناسهای ته جیب و باقیماندهٔ حساب بانکیاش، چندتا شوینده، چتکه و دستمال خرید و یک جاروبرقی اجاره کرد تا اولین روز کاری خود را در یک شرکت نظافتی آغاز کند.آن روز او را همراه یک نظافتچی دیگر برای نظافت خانهای متروکه فرستاند.به محض رسیدن همکارش…
به حمام که رسید نگاهش به کاشیهای دیوار خشک ماند.چندتا موش از سر و روی حمام بالا میرفتند.او وحشت کرد اما نتوانست جیغ بکشد.انگار اینبار باید با این جانوران موذی هم مثل تمام موانع سر راهش برای داشتن یک زندگی معمولی، مبارزه میکرد.
باورم نمیشه!
این داستانکی که دوسال پیش براساس سریال Maid(خدمتکار) نوشته بودم، درمورد وضع الانم صدق کنه.🤦🏻♀
💘1
ghrmzejiiigh🫀
Photo
#مدیریت_بحران
دیشب تا موشه رو دیدم زنگ زدم به مامانم و زدم زیر گریه ولی مامانم حرف خوبی زد.گفت تو میخوای پزشک بشی که بری تو صحرا و جون مردم رو نجات بدی بعد از یه موش میترسی؟!😁
امروز رفتم خدمتکار رو صدا کردم و طفلک جهادی اومد ضدعفونی و تمیزکادی کرد.موشه با آشغالا رفت و تأدیب همخونهایها هم انجام شد.😎✅
دیشب تا موشه رو دیدم زنگ زدم به مامانم و زدم زیر گریه ولی مامانم حرف خوبی زد.گفت تو میخوای پزشک بشی که بری تو صحرا و جون مردم رو نجات بدی بعد از یه موش میترسی؟!😁
امروز رفتم خدمتکار رو صدا کردم و طفلک جهادی اومد ضدعفونی و تمیزکادی کرد.موشه با آشغالا رفت و تأدیب همخونهایها هم انجام شد.😎✅
پاستا پنه لوبیا چیتی و قارچ
با سس خردل و شیرسویا😋
🍝🥢🍄🫘
اینو دیشب پختم.فردا که از کشیک برگردم خونه یه ظرف پاستای محشر چشمانتظارمه.🤤
با سس خردل و شیرسویا😋
🍝🥢🍄🫘
اینو دیشب پختم.فردا که از کشیک برگردم خونه یه ظرف پاستای محشر چشمانتظارمه.🤤
❤🔥1
الان هم برم برای دومینبار فلافل سفارش بدم؟!
😈
این عکس مربوط به کشیکهای قبلیه که دوتا فلافل درجا خوردم.
دیگه میدونم روزای کشیک ناهار و شام فلافل دستیه.
فستفود فقط فلافل
😈
این عکس مربوط به کشیکهای قبلیه که دوتا فلافل درجا خوردم.
دیگه میدونم روزای کشیک ناهار و شام فلافل دستیه.
فستفود فقط فلافل
🤗1
امروز اولین مورنینگ ریپورتم پشت میکروفن توی زاهدان رو دادم.استاد راهنمام هم بین اساتید توی مورنینگ بود و هیچی سوال نپرسید.😁
به نظر خودم که خیلی خوب دادم با توجه به این که از ساعت ۴ بیدار شدم اومدم بیمارستان که آزمایشا و سونوهای مریضای بخشو دربیارم از مریضم شرححال بگیرم و یکم درمورد موضوع مورنینگ بخونم!
با این که تمام دیروز بعد از کشیک نشستم برای امتحانی که نگرفتن درس خوندم.
امروزم دوباره کشیکم:)✌️
به نظر خودم که خیلی خوب دادم با توجه به این که از ساعت ۴ بیدار شدم اومدم بیمارستان که آزمایشا و سونوهای مریضای بخشو دربیارم از مریضم شرححال بگیرم و یکم درمورد موضوع مورنینگ بخونم!
با این که تمام دیروز بعد از کشیک نشستم برای امتحانی که نگرفتن درس خوندم.
امروزم دوباره کشیکم:)✌️
❤🔥1💘1
Audio
😍2