ghrmzejiiigh🫀
Googoosh – Gharibe Ashena
پلن A من برای ادامه زندگی بعد فارغالتحصیلی از دانشکده پزشکی🤣
❤🔥1
Forwarded from Dr. Parisa Fouji
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حالا فهمیدهام که دوست داشته شدن و مورد محبت قرار گرفتن یعنی کنار کسی بتوانی خود خودت باشی. یعنی بتوانی همان کارهای روزمرهات را انجام بدهی بیآن که نگران کارهای نکردهات باشی.
چنین رابطهای در تمام ابعاد زندگیات آنقدر حمایتت میکند که دیگر برای شروع کاری تازه و دنبال کردن علایقت نترسی.
به گمان من عاشقی چیزی نیست جز:
آسایش و حمایت.
تا کنار کسی نتوانی بیاسایی نمیتواند بگوید دوستت دارد یا بگویی آخر دوستش دارم! نه فقط هرروز آزردهتر خواهی شد.
تا نتوانی از کسی حمایت کنی و در ازایش حمایت بشوی، نام آن رابطه هرچیزی باشد، عشق نیست.
#پریسا ۱۴۰۳/۰۳/۲۵
چنین رابطهای در تمام ابعاد زندگیات آنقدر حمایتت میکند که دیگر برای شروع کاری تازه و دنبال کردن علایقت نترسی.
به گمان من عاشقی چیزی نیست جز:
آسایش و حمایت.
تا کنار کسی نتوانی بیاسایی نمیتواند بگوید دوستت دارد یا بگویی آخر دوستش دارم! نه فقط هرروز آزردهتر خواهی شد.
تا نتوانی از کسی حمایت کنی و در ازایش حمایت بشوی، نام آن رابطه هرچیزی باشد، عشق نیست.
#پریسا ۱۴۰۳/۰۳/۲۵
👍2👏1💯1
ghrmzejiiigh🫀 pinned «حالا فهمیدهام که دوست داشته شدن و مورد محبت قرار گرفتن یعنی کنار کسی بتوانی خود خودت باشی. یعنی بتوانی همان کارهای روزمرهات را انجام بدهی بیآن که نگران کارهای نکردهات باشی. چنین رابطهای در تمام ابعاد زندگیات آنقدر حمایتت میکند که دیگر برای شروع کاری…»
هی میخوام کارهای خارقالعاده انجام بدم ولی به خودم یادآوری میکنم تو تا حداقل ۸ ماه دیگه توی Survival Mode هستی همین که ادامه میدی خودش کار خارقالعادهایه.
👍1
ghrmzejiiigh🫀
تاحالا کلوچه زابلی خونگی داغ از تنور دراومده که مخصوص خودت پخته باشن، خوردی؟😋🍪
دیروز ستاره بهم زنگ زد که بیا خونه ما.گفتم فردا کلاس دارم دیگه، مزاحمتون نمیشم.
بعد که آدرس دادم فهمیدم مرکز بهداشت دقیقا سرکوچهشونه😂گفتم پس همین امشب بیاین دنبالم و صبح هم مامانشون منو تا سرکوچه همراهی کرد.
هموندم سرویس، بچهها رو پیاده کرد و اونا از دور یه جورایی داشتن معما حل میکردن.
حتی یکی از پسرا ازم پرسید که برگشتنی هم با سرویس نمیاین؟!🤨😂
برگشتم خونهشون و دیدم دارن کلوچه میپزن.دیگه میدونم بخاطر من مامانشون هردفعه میرم کلوچه میپزه و یه ظرف پر میکنه با خودم ببرم. قیمه زابلی هم به راه!
دیگه واقعا بعدازظهر از شدت گارفیلدی خسته شدم تا فردا ازشون رخصت خواستم برگشتم اتاقمو تمیز کردم، ظرفامو شستم و رفتم حموم.میوه خوردم و ماسک خیار گذاشتم و کلی کلوچه با چای خوردم.
🤣این بود از
My Luxury Survival Mode :)
بعد که آدرس دادم فهمیدم مرکز بهداشت دقیقا سرکوچهشونه😂گفتم پس همین امشب بیاین دنبالم و صبح هم مامانشون منو تا سرکوچه همراهی کرد.
هموندم سرویس، بچهها رو پیاده کرد و اونا از دور یه جورایی داشتن معما حل میکردن.
حتی یکی از پسرا ازم پرسید که برگشتنی هم با سرویس نمیاین؟!🤨😂
برگشتم خونهشون و دیدم دارن کلوچه میپزن.دیگه میدونم بخاطر من مامانشون هردفعه میرم کلوچه میپزه و یه ظرف پر میکنه با خودم ببرم. قیمه زابلی هم به راه!
دیگه واقعا بعدازظهر از شدت گارفیلدی خسته شدم تا فردا ازشون رخصت خواستم برگشتم اتاقمو تمیز کردم، ظرفامو شستم و رفتم حموم.میوه خوردم و ماسک خیار گذاشتم و کلی کلوچه با چای خوردم.
🤣این بود از
My Luxury Survival Mode :)
👍2🥰1🤗1
از یه جایی به بعد اونی که ادعا میکرد میخوامت دیگه نمیدونه آهنگ موردعلاقهت چیه؟چه کتابی داری میخونی یا وقت آزادتو چجوری میگذرونی.اصلا کجای این دنیایی؟!
به جاش اونی که واقعا و همین الان میخوادت، میدونه!
یه سری اطلاعات توی گفتگو جابهجا میشن!
اینو تازگی فهمیدم وقتی داشتم همینجوری آهنگ گوش میکردم برای بار هزارم دچار PTSD شدم.
یادم افتاد آهنگ موردعلاقه یه دختری رو خونده بود و براش نوشته بود دلیلش تویی
.
حتی نمیدونست من چه آهنگی دوست دارم.
چجوری داشتم ادامه میدادم؟؟؟
ولی زودتر هم از اون حالت خارج میشم نسبت به قبل چون یهو به این حقیقت پی میبرم که منم واقعا دوستش نداشتم! چون الان نمیدونم آهنگ موردعلاقهش چیه حتی گاهی صورتشم دیگه یادم نمیاد ولی حرفاش مثل پتک میکوبه تو سرم توی یه لحظه که خیلی هم به ظاهر خوشحالم.
اون موقع که بهم برگشت گفت تو باید بری با بقیه تا...
باید باور میکردم چون بقیه آدمهای سالمی هستن که منو هم خیلی دوست دارن.
#پریسا
به جاش اونی که واقعا و همین الان میخوادت، میدونه!
یه سری اطلاعات توی گفتگو جابهجا میشن!
اینو تازگی فهمیدم وقتی داشتم همینجوری آهنگ گوش میکردم برای بار هزارم دچار PTSD شدم.
یادم افتاد آهنگ موردعلاقه یه دختری رو خونده بود و براش نوشته بود دلیلش تویی
.
حتی نمیدونست من چه آهنگی دوست دارم.
چجوری داشتم ادامه میدادم؟؟؟
ولی زودتر هم از اون حالت خارج میشم نسبت به قبل چون یهو به این حقیقت پی میبرم که منم واقعا دوستش نداشتم! چون الان نمیدونم آهنگ موردعلاقهش چیه حتی گاهی صورتشم دیگه یادم نمیاد ولی حرفاش مثل پتک میکوبه تو سرم توی یه لحظه که خیلی هم به ظاهر خوشحالم.
اون موقع که بهم برگشت گفت تو باید بری با بقیه تا...
باید باور میکردم چون بقیه آدمهای سالمی هستن که منو هم خیلی دوست دارن.
#پریسا
👍3🥰1
#حمایت
امروز بابام مثل همیشه کارای دانشگاهمو پیگیری کرد و فهمیدم با یه راهنمایی اشتباه پژوهش سبزوار کار پایاننامهم که یه سال خوره روحم شده بود و پشت گوش مینداختم، میشد توی یهروز حل بشه و تا الان صدبار دفاع کرده باشم!
(سیستم علومپزشکی کلا اینطوریه که باید حضوری بری تا دفترشون تلفنشون دکوریه)
▫️▫️▫️
کاش چندسال پیش، قبل از این که مهمان بگیرم سعی میکردم با گفتگو شرایط زندگیمو بهتر کنم نه به قیمت چندماه عقب افتادن و کلاف پیچیده مهمانی اونم پزشکی که یه ماه الکی کشیک بری چون اینترن نداشتن و بعد از عمرت حساب نکنن...
نه به قیمت تلف شدن عمرم با اراذل سبزوار...
#درددل ۱۴۰۳/۰۳/۲۷
امروز بابام مثل همیشه کارای دانشگاهمو پیگیری کرد و فهمیدم با یه راهنمایی اشتباه پژوهش سبزوار کار پایاننامهم که یه سال خوره روحم شده بود و پشت گوش مینداختم، میشد توی یهروز حل بشه و تا الان صدبار دفاع کرده باشم!
(سیستم علومپزشکی کلا اینطوریه که باید حضوری بری تا دفترشون تلفنشون دکوریه)
▫️▫️▫️
کاش چندسال پیش، قبل از این که مهمان بگیرم سعی میکردم با گفتگو شرایط زندگیمو بهتر کنم نه به قیمت چندماه عقب افتادن و کلاف پیچیده مهمانی اونم پزشکی که یه ماه الکی کشیک بری چون اینترن نداشتن و بعد از عمرت حساب نکنن...
نه به قیمت تلف شدن عمرم با اراذل سبزوار...
#درددل ۱۴۰۳/۰۳/۲۷
😢1