عصر امروز طی درگیریای که در ماشین برایم پیش آمد، تازه کمی شرایط #مهسا_امینی و #آرمیتا_گراوند را درک کردم.
حادثه هیچوقت خبر نمیکند.
رومینا نمیدانست که پدرش گردنش را با داس خواهد برید!
❌این وضعیت حال حاضرِ زن ایرانی ست:
نمیدانی چه کسی چه وقت قرار است بکشدت!
از روی کینه، حالا به خاطر زن بودنت یا به خاطر پزشک شدنت:) اگه نتوانی جلوی ضربهاش به سر و صورتت را بگیری...
نمیدانی از قبل که میتوانی با تمام لاغر و کمزور بودنت، ساعد پیرش را فشار بدهی تا نتواند تو را بزند و اینطور حداقل عزت نفست را حفظ کنی با این که همچنان از روی ضعفش، فحش و فضیحت نثارت میکند.
درِ ماشین در حال حرکت را باز میکنی و به محض بیرون پریدن با کفشهای زحمتکشیات که صبح تا به شب حیاط و بخشهای بیمارستان را گز میکنند، به ماشین لکندهش، چندتا لگد میزنی که ردپایت به سیاهی رویش اضافه شود.
در آن حالت مبارزه مردم مهاباد را هم پیش چشم آوردم.(و مردم فلسطین)
مردمی که با دست خالی و تنها با مشت سنگیشان در برابر گلوله میجنگند.
شاید راه حقیقی مبارزه علیه ظلم و ظالم همین باشد: چشم در چشم، تن به تن و بیهیچ هراسی.
#برای_خواهرم_خواهرت_خواهرامون
#برای_دختری_که_آرزو_داشت_پسر_بود
#برای_زن_زندگی_آزادی
حادثه هیچوقت خبر نمیکند.
رومینا نمیدانست که پدرش گردنش را با داس خواهد برید!
❌این وضعیت حال حاضرِ زن ایرانی ست:
نمیدانی چه کسی چه وقت قرار است بکشدت!
از روی کینه، حالا به خاطر زن بودنت یا به خاطر پزشک شدنت:) اگه نتوانی جلوی ضربهاش به سر و صورتت را بگیری...
نمیدانی از قبل که میتوانی با تمام لاغر و کمزور بودنت، ساعد پیرش را فشار بدهی تا نتواند تو را بزند و اینطور حداقل عزت نفست را حفظ کنی با این که همچنان از روی ضعفش، فحش و فضیحت نثارت میکند.
درِ ماشین در حال حرکت را باز میکنی و به محض بیرون پریدن با کفشهای زحمتکشیات که صبح تا به شب حیاط و بخشهای بیمارستان را گز میکنند، به ماشین لکندهش، چندتا لگد میزنی که ردپایت به سیاهی رویش اضافه شود.
در آن حالت مبارزه مردم مهاباد را هم پیش چشم آوردم.(و مردم فلسطین)
مردمی که با دست خالی و تنها با مشت سنگیشان در برابر گلوله میجنگند.
شاید راه حقیقی مبارزه علیه ظلم و ظالم همین باشد: چشم در چشم، تن به تن و بیهیچ هراسی.
#برای_خواهرم_خواهرت_خواهرامون
#برای_دختری_که_آرزو_داشت_پسر_بود
#برای_زن_زندگی_آزادی