زیباترین حس پزشکی اون جاست که کلاینتهام😎رضایتشونو از کارم ابراز میکنن.
🥰2
ghrmzejiiigh🫀
زیباترین حس پزشکی اون جاست که کلاینتهام😎رضایتشونو از کارم ابراز میکنن.
امشب یه خانمی اومده بود بخیه بکشه.من میخواستم بکشم.انقدر میترسید از درد.بهش گفتم نفس عمیق بکش اصلا درد نداره.
بعدش فهمیدم همون مریضی که میگفتن به همه از نگهبان دم در تا اتاق عمل فحش و فضیحت میداده با ذوق بهم گفت خیلی خوب کشیدی اصلا درد نداشت.🥰
.
اینو مقایسه کن با رفتارهای نفرتانگیز آدمای مجازی که معلوم نیست با خودشون چندچندن.تو هیچوقت دعوتشون نکردی به زندگیت اما چنان میذارن میرن انگار جاشون خالیه!
باید بگم که شاید اگه دوباره برگردی رفتار اون مریض یه مریض ساده توی یه روز معمولی رو با من بخونی از خودت خجالت بکشی.همین! در کنار این همه خوبی و مهربونی که آدم میتونه توی زندگیش دریافت کنه، نفرت شما هیچ است.😊
بعدش فهمیدم همون مریضی که میگفتن به همه از نگهبان دم در تا اتاق عمل فحش و فضیحت میداده با ذوق بهم گفت خیلی خوب کشیدی اصلا درد نداشت.🥰
.
اینو مقایسه کن با رفتارهای نفرتانگیز آدمای مجازی که معلوم نیست با خودشون چندچندن.تو هیچوقت دعوتشون نکردی به زندگیت اما چنان میذارن میرن انگار جاشون خالیه!
باید بگم که شاید اگه دوباره برگردی رفتار اون مریض یه مریض ساده توی یه روز معمولی رو با من بخونی از خودت خجالت بکشی.همین! در کنار این همه خوبی و مهربونی که آدم میتونه توی زندگیش دریافت کنه، نفرت شما هیچ است.😊
👏2
از وجود لذتی در ایران باخبر شدم که
تا تجربهش نکنم از اینخاک نخواهم رفت.🫱🏼🫲🏼
تا تجربهش نکنم از اینخاک نخواهم رفت.🫱🏼🫲🏼
👍2🔥1
حالا از این کانال شاید کسی مایل نباشه به پیشنهادم عمل کنه اما موضوعی که توی اینستاگرام مطرح خواهم کرد:
پیشنهادم اینه که دوستان(دختر) اگه کسی مایل باشه شبی یا چندشب در شهر معروف سبزوار😂 اقامت بگزیند بیاد خونه من.
درسته سبزوار جایی نداره برای گردش ولی کافه و رستوران و بالاخره جاهایی داره بگردونمتون.
خونه منم که هستین میتونیم باهم حرف بزنیم، فیلم ببینیم، آواز بخونیم، گیتار بزنیم، بنویسیم و من طراحی لباسم کلاس رفتم میتونیم باهم طراحی کنیم حتی.
واقعا پیشنهادم جدیه!
آپشنها زیاده این یکمش بود.😄
پیشنهادم اینه که دوستان(دختر) اگه کسی مایل باشه شبی یا چندشب در شهر معروف سبزوار😂 اقامت بگزیند بیاد خونه من.
درسته سبزوار جایی نداره برای گردش ولی کافه و رستوران و بالاخره جاهایی داره بگردونمتون.
خونه منم که هستین میتونیم باهم حرف بزنیم، فیلم ببینیم، آواز بخونیم، گیتار بزنیم، بنویسیم و من طراحی لباسم کلاس رفتم میتونیم باهم طراحی کنیم حتی.
واقعا پیشنهادم جدیه!
آپشنها زیاده این یکمش بود.😄
👏1
ghrmzejiiigh🫀
بیمار اورژانسی خانم ۲۴ ساله(یک سال از من کوچکتر)، بارداری دوم و معتاد به هروئین! وقتی بستری بلوک زایمان شد ازش پرسیدیم آخرینبار کی مصرف کردی؟ گفت همین الان. 🤯🤦🏻♀😅 دیشب یکی از ماماها سر زایمان به یکی دیگهشون تذکر داد که حق نداری اینجوری با مریض صحبت کنی.هرکسی…
#عجایب_سبزوار
امشب مریضمون از ازبکستانه شوهرش افغان.
دست و پاش حنای آتیشی داره.یه پیرسینگ ساده هم بینیش.
گفتم ترکی میفهمی؟ که ترکی باهات حرف بزنم.
میگه فارسی نمیفهمه ولی هرسوالی ازش پرسیدم به فارسی دری جواب داد.
امشب مریضمون از ازبکستانه شوهرش افغان.
دست و پاش حنای آتیشی داره.یه پیرسینگ ساده هم بینیش.
گفتم ترکی میفهمی؟ که ترکی باهات حرف بزنم.
میگه فارسی نمیفهمه ولی هرسوالی ازش پرسیدم به فارسی دری جواب داد.
ghrmzejiiigh🫀
#عجایب_سبزوار امشب مریضمون از ازبکستانه شوهرش افغان. دست و پاش حنای آتیشی داره.یه پیرسینگ ساده هم بینیش. گفتم ترکی میفهمی؟ که ترکی باهات حرف بزنم. میگه فارسی نمیفهمه ولی هرسوالی ازش پرسیدم به فارسی دری جواب داد.
وای عجبا!
چرا همه راهها به سعادتآباد تهران ختم میشه🤣
مریض ازبکستانیمون توی سعادتآباد تهران زندگی میکنه اما ماماها احتمال دادن اونجا نگهبان باشه.
اومدم از بچهش عکس بگیرم.گفت گوشی من دست شویمه.گفتم آیفونه؟ گفت آره ۱۲ 🫠
#عجایب_سبزوار
چرا همه راهها به سعادتآباد تهران ختم میشه🤣
مریض ازبکستانیمون توی سعادتآباد تهران زندگی میکنه اما ماماها احتمال دادن اونجا نگهبان باشه.
اومدم از بچهش عکس بگیرم.گفت گوشی من دست شویمه.گفتم آیفونه؟ گفت آره ۱۲ 🫠
#عجایب_سبزوار
🤯1
Vafaye Del
Hayede
اولین کشیک #روان با پخش این موزیک توی بخش شروع شد=))چقدر باحالن🥹
دنیای دیوونهها دنیای دوست داشتنه!
@ghrmzejiiigh
دنیای دیوونهها دنیای دوست داشتنه!
@ghrmzejiiigh
🥰1
🔥1
ghrmzejiiigh🫀
Photo
امروز از خانه که بیرون آمدم، دیدم هوا بارانی ست.چون که بعد از بخش زنان هردقیقه بیشتر خوابیدن را غنیمت میشمارم، ۰۷:۵۵ اسنپ سوار شدم و از این که با اتوبوس نتوانستم به بیمارستان بروم، حسرت خوردم.
اگر با اتوبوس میرفتم جلوی پل هوایی پیاده میشدم و از بالا میتوانستم در مقابل تابلویی نقاشی با طیف آبی پاستلی از چشمانداز رشتهکوه غرق در مه و چرخ فلک بایستم و لذت ببرم.
مبحث کلاس درسمان، "اسکیزوفرنی و اختلال هذیان" بود و من باز یاد قسمتهای پادکست ضبط نشدهام و معرفی فیلمهایی که ننوشتم، افتادم.همزمان، حتما برای همه ما دانشجوهای پزشکی رخ میدهد که تمام علائم بیماری را در خودمان میشماریم.
.
داشتم در باران قدم میزدم و عکس میگرفتم که دوستم شیشه ماشین را پایین داد و گفت پریسا بیا بشین یه چیزی باهم بخوریم.
نشستم و سنا از سبد پشت ماشینش یک لیوان شیشهای که رویش عکس اردک موردعلاقه من را داشت، بیرون آورد.
برای خودم و خودش چای ریخت و ویفر تعارف کرد.ویفر هم که دیگر موردعلاقهم است بنابراین یک ترکیب موردعلاقه به عنوان صبحانه و تماشای به هم پیوستن قطرات باران و یکی شدن و برفپاککنی که نمیخواهد این صحنه زیبا را به هم بریزد.
ماشین دخترها در نگاه اول از پسرها تشخیص داده میشود.از سوئیچ بنفشرنگش تا پاتریک کوچکی که ته جالیوانی خوابیده بود.
پرسیدم :
+کجایی هستی؟ -تالش، گیلان.
+به رشت نزدیکه؟ -آره حدود یک ساعته تا رشت.
+من میخوام طرحمو برم رشت.شهر خوبیه؟
-آره، چرا خوب نباشه!
+یه هاستل هست اونجا دوست دارم یه روز برم بمونم.
-همون هاستل دخترونه؟
+آره، همون
-پریسا به بلوتوث وصل شو هرموزیکی میخوای بذار.
من هم از خداخواسته وصل شدم و "یاور همیشه مؤمن- داریوش" و بعد "آشغال-شروین" گذاشتم.
برایش از وضعیت زاهدان و این که هنوز گازکشی نشده است و آب شیر قابل آشامیدن نیست، تعریف کردم و او انگار برای اولینبار بود که از حقیقت زندگی مردم بلوچستان باخبر میشد.
.
یک لحظه احساس کردم یکی از قسمتهای تور رشت را همین الان دارم تجربه میکنم:
با دوستی اهل شهری دیگر نشستهایم چای مینوشیم.من از تجربه هاستل هانول زاهدان برایش قصه میگویم و او هم از این که خوابش چندروزی ست به هم ریخته.
به همین سادگی
🌲🪵🌧🐿☕️🍪🚗🎧
اگر با اتوبوس میرفتم جلوی پل هوایی پیاده میشدم و از بالا میتوانستم در مقابل تابلویی نقاشی با طیف آبی پاستلی از چشمانداز رشتهکوه غرق در مه و چرخ فلک بایستم و لذت ببرم.
مبحث کلاس درسمان، "اسکیزوفرنی و اختلال هذیان" بود و من باز یاد قسمتهای پادکست ضبط نشدهام و معرفی فیلمهایی که ننوشتم، افتادم.همزمان، حتما برای همه ما دانشجوهای پزشکی رخ میدهد که تمام علائم بیماری را در خودمان میشماریم.
.
داشتم در باران قدم میزدم و عکس میگرفتم که دوستم شیشه ماشین را پایین داد و گفت پریسا بیا بشین یه چیزی باهم بخوریم.
نشستم و سنا از سبد پشت ماشینش یک لیوان شیشهای که رویش عکس اردک موردعلاقه من را داشت، بیرون آورد.
برای خودم و خودش چای ریخت و ویفر تعارف کرد.ویفر هم که دیگر موردعلاقهم است بنابراین یک ترکیب موردعلاقه به عنوان صبحانه و تماشای به هم پیوستن قطرات باران و یکی شدن و برفپاککنی که نمیخواهد این صحنه زیبا را به هم بریزد.
ماشین دخترها در نگاه اول از پسرها تشخیص داده میشود.از سوئیچ بنفشرنگش تا پاتریک کوچکی که ته جالیوانی خوابیده بود.
پرسیدم :
+کجایی هستی؟ -تالش، گیلان.
+به رشت نزدیکه؟ -آره حدود یک ساعته تا رشت.
+من میخوام طرحمو برم رشت.شهر خوبیه؟
-آره، چرا خوب نباشه!
+یه هاستل هست اونجا دوست دارم یه روز برم بمونم.
-همون هاستل دخترونه؟
+آره، همون
-پریسا به بلوتوث وصل شو هرموزیکی میخوای بذار.
من هم از خداخواسته وصل شدم و "یاور همیشه مؤمن- داریوش" و بعد "آشغال-شروین" گذاشتم.
برایش از وضعیت زاهدان و این که هنوز گازکشی نشده است و آب شیر قابل آشامیدن نیست، تعریف کردم و او انگار برای اولینبار بود که از حقیقت زندگی مردم بلوچستان باخبر میشد.
.
یک لحظه احساس کردم یکی از قسمتهای تور رشت را همین الان دارم تجربه میکنم:
با دوستی اهل شهری دیگر نشستهایم چای مینوشیم.من از تجربه هاستل هانول زاهدان برایش قصه میگویم و او هم از این که خوابش چندروزی ست به هم ریخته.
به همین سادگی
🌲🪵🌧🐿☕️🍪🚗🎧
❤2☃1
Forwarded from آنلاینشاپ قرمز جیییغ
باکس ولنتاین ۱:
محتویات: تینت لب، رژلب مایع، گردنبند و چوکر اوریفلیم، پچ حرارتی/مخمل لباس، کش سر قلبی، آبنبات چوبی، شمع خرسی🧸 و جعبه مخمل قرمز
.
❤️قیمت: ۲۵۰ هزار تومان
@jiiigh_studio
محتویات: تینت لب، رژلب مایع، گردنبند و چوکر اوریفلیم، پچ حرارتی/مخمل لباس، کش سر قلبی، آبنبات چوبی، شمع خرسی🧸 و جعبه مخمل قرمز
.
❤️قیمت: ۲۵۰ هزار تومان
@jiiigh_studio
🥰1