⭕️➕ #والت_دیزنی، در جوانی به کار در دفتر #روزنامه مشغول بود. ولی #سردبیر روزنامه او را به خاطر نداشتن فکر و اندیشۀ درست #اخراج کرد. او قبل از تاسیس «دیزنی لند»، چندین بار #ورشکست شده بود. «#بازنده ها وقتی #شکست می خورند،کنار می کشند و #برنده ها تا انتهای #پیروزی تلاش می کنند.
💐#شاد_و_پیروز_و_فرانگر باشیم
@franegar
💐#شاد_و_پیروز_و_فرانگر باشیم
@franegar
🔳⭕️داستان های مدیریتی (اخراج استیو جابز از اپل، شرکتی که خود از صفر ساخته بود!)
⭕️▪️وقتی كه فقط 30 سال داشتم هيات مديرهی اپل من را از شركت اخراج كرد. چطور يک نفر میتواند از شركتی كه خودش تاسيس کرده اخراج شود❓
خيلی ساده. در مورد استراتژی آينده شركت اختلاف پيدا كردیم و هيات مديره از شخص دیگری حمايت كرد. احساس میكردم كل دستاورد زندگیام را از دست دادهام، ولی يک احساس در وجودم شروع به رشد كرد. احساسی كه من خيلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خيلی تغييرش نداده بود.
〰احساس شروع كردن از نو.
سنگينی موفقيت با سبكی يک شروع تازه جايگزين شده بود و من كاملا آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقيت بود.
➰در طول پنج سال بعد يک شركت به اسم نكست تاسيس كردم و يک شركت ديگر به اسم پيكسار و با يک زن خارقالعاده آشنا شدم كه بعدا با او ازدواج كردم.
👤پيكسار اولين انيميشن كامپيوتری دنيا را با اسم "توی استوری" به وجود آورد و الان موفقترين استوديوی توليد انيميشن در دنياست. در يک سير خارقالعادهی اتفاقات، شركت اپل نكست را خريد و اين باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تكنولوژی ابداع شده در نكست انقلابی در اپل ايجاد كرد.
📱اگر من از اپل اخراج نمیشدم شايد هيچكدام از اين اتفاقات نمیافتاد. اين اتفاق مثل داروی تلخی بود كه به يک مريض میدهند ولی مريض واقعا به آن احتياج دارد. بعضی وقتها زندگی مثل سنگ بر سر شما میكوبد ولی شما ايمانتان را از دست ندهيد. من مطمئن هستم تنها چيزی كه باعث شد من در زندگیام هميشه در حركت باشم، اين بود كه كاری را انجام میدادم كه واقعا دوستش داشتم.
#داستان_های_مدیریتی
#اخراج_استیو_جابز
منبع : جایزه مدیریت ایران
#فرانگر
#آموزش
#مشاوره
#کسب_و_کار
#بازاریابی_و_فروش
@franegar
💐💐شاد و پیروز و #فرانگر_باشیم
Www.franegar.ir
Www.instagran.com/faranegar.1
⭕️▪️وقتی كه فقط 30 سال داشتم هيات مديرهی اپل من را از شركت اخراج كرد. چطور يک نفر میتواند از شركتی كه خودش تاسيس کرده اخراج شود❓
خيلی ساده. در مورد استراتژی آينده شركت اختلاف پيدا كردیم و هيات مديره از شخص دیگری حمايت كرد. احساس میكردم كل دستاورد زندگیام را از دست دادهام، ولی يک احساس در وجودم شروع به رشد كرد. احساسی كه من خيلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خيلی تغييرش نداده بود.
〰احساس شروع كردن از نو.
سنگينی موفقيت با سبكی يک شروع تازه جايگزين شده بود و من كاملا آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقيت بود.
➰در طول پنج سال بعد يک شركت به اسم نكست تاسيس كردم و يک شركت ديگر به اسم پيكسار و با يک زن خارقالعاده آشنا شدم كه بعدا با او ازدواج كردم.
👤پيكسار اولين انيميشن كامپيوتری دنيا را با اسم "توی استوری" به وجود آورد و الان موفقترين استوديوی توليد انيميشن در دنياست. در يک سير خارقالعادهی اتفاقات، شركت اپل نكست را خريد و اين باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تكنولوژی ابداع شده در نكست انقلابی در اپل ايجاد كرد.
📱اگر من از اپل اخراج نمیشدم شايد هيچكدام از اين اتفاقات نمیافتاد. اين اتفاق مثل داروی تلخی بود كه به يک مريض میدهند ولی مريض واقعا به آن احتياج دارد. بعضی وقتها زندگی مثل سنگ بر سر شما میكوبد ولی شما ايمانتان را از دست ندهيد. من مطمئن هستم تنها چيزی كه باعث شد من در زندگیام هميشه در حركت باشم، اين بود كه كاری را انجام میدادم كه واقعا دوستش داشتم.
#داستان_های_مدیریتی
#اخراج_استیو_جابز
منبع : جایزه مدیریت ایران
#فرانگر
#آموزش
#مشاوره
#کسب_و_کار
#بازاریابی_و_فروش
@franegar
💐💐شاد و پیروز و #فرانگر_باشیم
Www.franegar.ir
Www.instagran.com/faranegar.1
✅ مشتری را اخراج کنید
👈همه ما بارها و بارها شعارهایی مانند این که «#مشتری مهمترین دارایی ماست» یا «مشتری پادشاه ماست» را شنیدهایم. اما آیا همه مشتریان، مهمترین دارایی و پادشاه ما هستند؟
👈بدون شک «#مشتریمداری » یکی از پایههای مهم #بازاریابی_مدرن به حساب میآید، اما نکته اینجاست که خیلی از شرکتها به اشتباه تصور میکنند که «تمام مشتریانشان، ارزشمندند و باید روی حفظ آنها #سرمایهگذاری کنند»
👈اما واقعیت این است که شرکتهای حرفهای، مشتریانشان را به یک چشم نگاه نمیکنند و نه تنها برای حفظ همه #مشتریان شان تلاش نمیکنند، بلکه برخی از آنها را حتی #اخراج هم میکنند و دیگر به آنها نمیفروشند
👈مثلا شرکتهای بیمه مطرح در دنیا، مشتریانی که بیش از حد خسارت دریافت میکنند را بعد از مدتی اخراج میکنند و دیگر به آنها بیمهنامه نمیفروشند
👈پس ما هم نباید تصور کنیم، تمام مشتریانمان ارزش یکسانی دارند و باید برای حفظ و نگهداری همه آنها تلاش کنیم
👈حال این سوال پیش میآید که اگر مشتریان، از نظر ارزششان برای شرکت، یکسان نیستند، چگونه میتوانیم تشخیص بدهیم که باید کدام #مشتری را حفظ و کدام مشتری را اخراج کنیم؟
👈برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید مشتریانمان را به این چهار گروه تقسیم کنیم:
1️⃣دوستان واقعی
مشتریانی هستند که هم به ما وفادارند و هم به دلیل نوع #محصولاتی که میخرند، سود خوبی نصیب ما میکنند
2️⃣پروانهها
مشتریانی هستند که به دلیل نوع محصولاتی که میخرند، #سود خوبی نصیب ما میکنند ولی مشکلشان این است که ذاتا به هیچ شرکتی #وفادار نیستند به این معنا که زمانی به ما و زمانی به رقبایمان وفادارند
3️⃣مزاحمین همیشگی
مشتریانی هستند که به شدت به ما وفادارند ولی مشکلشان این است که به دلیل نوع محصولاتی که میخرند، سود چندانی را نصیب ما نمیکنند
4️⃣غریبهها
مشتریانی هستند که نه به ما وفادارند و نه سود چندانی را نصیبمان میکنند
👈بعد از این #بخشبندی مشتریان، بدیهی است که باید روی حفظ و نگهداری «دوستان واقعیمان» سرمایهگذاری و برای اخراج «غریبهها» برنامهریزی کنیم
👈در مورد مشتریان «مزاحمین همیشگی» و «پروانهها» هم باید تصمیم بگیریم که آیا میتوانیم آنها را به دوستان واقعیمان تبدیل کنیم یا نه؟ اگر نتوانستیم این کار را انجام بدهیم، باید برای اخراج «مزاحمین همیشگی» و «پروانهها» هم #برنامه_ریزی کنیم/مارکتینگ آز
👈همه ما بارها و بارها شعارهایی مانند این که «#مشتری مهمترین دارایی ماست» یا «مشتری پادشاه ماست» را شنیدهایم. اما آیا همه مشتریان، مهمترین دارایی و پادشاه ما هستند؟
👈بدون شک «#مشتریمداری » یکی از پایههای مهم #بازاریابی_مدرن به حساب میآید، اما نکته اینجاست که خیلی از شرکتها به اشتباه تصور میکنند که «تمام مشتریانشان، ارزشمندند و باید روی حفظ آنها #سرمایهگذاری کنند»
👈اما واقعیت این است که شرکتهای حرفهای، مشتریانشان را به یک چشم نگاه نمیکنند و نه تنها برای حفظ همه #مشتریان شان تلاش نمیکنند، بلکه برخی از آنها را حتی #اخراج هم میکنند و دیگر به آنها نمیفروشند
👈مثلا شرکتهای بیمه مطرح در دنیا، مشتریانی که بیش از حد خسارت دریافت میکنند را بعد از مدتی اخراج میکنند و دیگر به آنها بیمهنامه نمیفروشند
👈پس ما هم نباید تصور کنیم، تمام مشتریانمان ارزش یکسانی دارند و باید برای حفظ و نگهداری همه آنها تلاش کنیم
👈حال این سوال پیش میآید که اگر مشتریان، از نظر ارزششان برای شرکت، یکسان نیستند، چگونه میتوانیم تشخیص بدهیم که باید کدام #مشتری را حفظ و کدام مشتری را اخراج کنیم؟
👈برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید مشتریانمان را به این چهار گروه تقسیم کنیم:
1️⃣دوستان واقعی
مشتریانی هستند که هم به ما وفادارند و هم به دلیل نوع #محصولاتی که میخرند، سود خوبی نصیب ما میکنند
2️⃣پروانهها
مشتریانی هستند که به دلیل نوع محصولاتی که میخرند، #سود خوبی نصیب ما میکنند ولی مشکلشان این است که ذاتا به هیچ شرکتی #وفادار نیستند به این معنا که زمانی به ما و زمانی به رقبایمان وفادارند
3️⃣مزاحمین همیشگی
مشتریانی هستند که به شدت به ما وفادارند ولی مشکلشان این است که به دلیل نوع محصولاتی که میخرند، سود چندانی را نصیب ما نمیکنند
4️⃣غریبهها
مشتریانی هستند که نه به ما وفادارند و نه سود چندانی را نصیبمان میکنند
👈بعد از این #بخشبندی مشتریان، بدیهی است که باید روی حفظ و نگهداری «دوستان واقعیمان» سرمایهگذاری و برای اخراج «غریبهها» برنامهریزی کنیم
👈در مورد مشتریان «مزاحمین همیشگی» و «پروانهها» هم باید تصمیم بگیریم که آیا میتوانیم آنها را به دوستان واقعیمان تبدیل کنیم یا نه؟ اگر نتوانستیم این کار را انجام بدهیم، باید برای اخراج «مزاحمین همیشگی» و «پروانهها» هم #برنامه_ریزی کنیم/مارکتینگ آز