.
≡ توضیح ماجرای حذف یک آگهی در اینستاگرام فستیوارت
■ سلام. وقت شما بخیر. با توجه به پیامهای دریافتی متعدد درباره یک آگهی، ترجیحا خبر رو حذف کردم و موضوع رو به مسئول اون، منتقل کردم. شخصا درباره صحت و سقم ادعاهای مطرح شده، اطلاعات دقیق ندارم. اما به نظر میرسه پاسخگویی و گفتگو، تنها راه روشن شدن واقعیت باشه. از کسانی که برای شفافکردن این موضوع به من پیام دادند، تشکر میکنم.
■ شخصا معتقدم تک تک ما باید منصفانه و غیرمغرصانه و با دوری از حب و بغض و موجهای گذرا، قضاوت کنیم. منِ علی اصغر کلانتر هم با وجود اینکه مثل همه و همیشه سعی میکنم آدم خوبی باشم، تصمیم اشتباه و کار اشتباه داشتم. «اشتباه»، «گناه» و «جرم» باهم فرق دارن. اشتباهی که به کسی، حتی خودمون آسیب بزنه، میشه جرم، میشه گناه. توی چهل سالگی و بعد از گذراندن یک زندگی سخت و پر از تجربه تلخ و شیرین، هنوزم از خدا میخوام توی شرایط اشتباه کردن قرار نگیرم که آبروم بره و سرمو نتونم بلند کنم. اما میدونم احتمال اینکه در آینده اشتباه کوچک یا بزرگ داشته باشم، کم نیست. اشتباهکردن، خصلت آدمیزاده. اما اگه پیش اومد، باید بتونم جبرانش کنم تا آسوده زندگی کنم، آسوده بمیرم. بعضی وقتا، فشار جامعه میتونه مرگبار باشه، وقتای کمی میتونه سازنده باشه. همیشه هم اینکه کدوم حالت پیش بیاد، به خود آدم بستگی نداره. امیدوارم، من، دچار چنین شرایطی نشم. اما زندگی، و آدمیزاد، شگفتانگیزتر و بیرحمتر از این حرفاست.
■ حرف زیاد دارم. اما خودتون بهتر از من میدونید و نسبت به خودتون داناترید. مراقب خودتون باشید.
● با تقدیم احترام، علی اصغر کلانتر
● ۲۴ آبان ۱۴۰۰
● جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
≡ توضیح ماجرای حذف یک آگهی در اینستاگرام فستیوارت
■ سلام. وقت شما بخیر. با توجه به پیامهای دریافتی متعدد درباره یک آگهی، ترجیحا خبر رو حذف کردم و موضوع رو به مسئول اون، منتقل کردم. شخصا درباره صحت و سقم ادعاهای مطرح شده، اطلاعات دقیق ندارم. اما به نظر میرسه پاسخگویی و گفتگو، تنها راه روشن شدن واقعیت باشه. از کسانی که برای شفافکردن این موضوع به من پیام دادند، تشکر میکنم.
■ شخصا معتقدم تک تک ما باید منصفانه و غیرمغرصانه و با دوری از حب و بغض و موجهای گذرا، قضاوت کنیم. منِ علی اصغر کلانتر هم با وجود اینکه مثل همه و همیشه سعی میکنم آدم خوبی باشم، تصمیم اشتباه و کار اشتباه داشتم. «اشتباه»، «گناه» و «جرم» باهم فرق دارن. اشتباهی که به کسی، حتی خودمون آسیب بزنه، میشه جرم، میشه گناه. توی چهل سالگی و بعد از گذراندن یک زندگی سخت و پر از تجربه تلخ و شیرین، هنوزم از خدا میخوام توی شرایط اشتباه کردن قرار نگیرم که آبروم بره و سرمو نتونم بلند کنم. اما میدونم احتمال اینکه در آینده اشتباه کوچک یا بزرگ داشته باشم، کم نیست. اشتباهکردن، خصلت آدمیزاده. اما اگه پیش اومد، باید بتونم جبرانش کنم تا آسوده زندگی کنم، آسوده بمیرم. بعضی وقتا، فشار جامعه میتونه مرگبار باشه، وقتای کمی میتونه سازنده باشه. همیشه هم اینکه کدوم حالت پیش بیاد، به خود آدم بستگی نداره. امیدوارم، من، دچار چنین شرایطی نشم. اما زندگی، و آدمیزاد، شگفتانگیزتر و بیرحمتر از این حرفاست.
■ حرف زیاد دارم. اما خودتون بهتر از من میدونید و نسبت به خودتون داناترید. مراقب خودتون باشید.
● با تقدیم احترام، علی اصغر کلانتر
● ۲۴ آبان ۱۴۰۰
● جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
درباره «سگ های قلاده بلند»
۱. جناب آقای دکتر مهرداد ویسکرمی، نماینده مردم محترم خرمآباد؛ سلام. وقت شما بخیر. من به واسطه شغل و رسانهای که در اختیار دارم، هنرمندان زیادی را میشناسم که منبع درآمد حلال و شرافتمندانه؛ اما بخور و نمیرشان، همین شبکههای مجازی و نرمافزارهای اینستاگرام و تلگرام است که با مشکلاتی که شما در حال تراشیدن آنها هستید، همواره در رنج و هراس قطع شدن روزیشان هستند. اگر توان ایجاد شرایط عادلانه تقسیم ثروت در این سرزمین پربرکت را ندارید، لطفا دست از سر ما بردارید و نان ما را نبُرید تا در این شرایط بحرانی، خودمان فکری به حال خودمان بکنیم.
۲. آقای ویسکرمی! دربارهی تعبیری که برای مخالفان #طرح_صیانت در نرمافزار فیلترشدهی #توئیتر به کار بردهاید، باید عرض کنم سگها ویژگیهایی دارند که بینظیرند. مثلا آنها هیچگاه به ولینعمتان خودشان حمله یا برایشان واق واق نمیکنند. آدم اگر منصف و عاقل باشد، در بیادب هم چیزی برای یادگرفتن پیدا میکند، چه برسد به موجود برگزیدهای چون سگ که در سراسر تاریخ، نگهبان جان و مال و دوست آدمیزاد بوده است. من و غالب کسانی که مخالف طرح صیانت شما هستیم، معتقدیم نهتنها کمتر از شما صلاح خود، آبرو و شرافتمان را میدانیم، بلکه به تایید بزرگان همین نظام، ولینعمتان شما و انقلاب هم هستیم.
۳. جناب آقای ویسکرمی! این روزها فهرست نفوذیهای مهذبنمای اجیرشدهی دشمنان پیدا و پنهان مردم ایران که دستشان رو شده، در حال افزایش است. انشاالله شما جزو آنهایی که در انتظار معارفهاند، نباشید. انشاالله خدا همهی ما را از عاقبت بخیر نماید.
با تقدیم احترام،
علیاصغر کلانتر
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
@festivart
۱. جناب آقای دکتر مهرداد ویسکرمی، نماینده مردم محترم خرمآباد؛ سلام. وقت شما بخیر. من به واسطه شغل و رسانهای که در اختیار دارم، هنرمندان زیادی را میشناسم که منبع درآمد حلال و شرافتمندانه؛ اما بخور و نمیرشان، همین شبکههای مجازی و نرمافزارهای اینستاگرام و تلگرام است که با مشکلاتی که شما در حال تراشیدن آنها هستید، همواره در رنج و هراس قطع شدن روزیشان هستند. اگر توان ایجاد شرایط عادلانه تقسیم ثروت در این سرزمین پربرکت را ندارید، لطفا دست از سر ما بردارید و نان ما را نبُرید تا در این شرایط بحرانی، خودمان فکری به حال خودمان بکنیم.
۲. آقای ویسکرمی! دربارهی تعبیری که برای مخالفان #طرح_صیانت در نرمافزار فیلترشدهی #توئیتر به کار بردهاید، باید عرض کنم سگها ویژگیهایی دارند که بینظیرند. مثلا آنها هیچگاه به ولینعمتان خودشان حمله یا برایشان واق واق نمیکنند. آدم اگر منصف و عاقل باشد، در بیادب هم چیزی برای یادگرفتن پیدا میکند، چه برسد به موجود برگزیدهای چون سگ که در سراسر تاریخ، نگهبان جان و مال و دوست آدمیزاد بوده است. من و غالب کسانی که مخالف طرح صیانت شما هستیم، معتقدیم نهتنها کمتر از شما صلاح خود، آبرو و شرافتمان را میدانیم، بلکه به تایید بزرگان همین نظام، ولینعمتان شما و انقلاب هم هستیم.
۳. جناب آقای ویسکرمی! این روزها فهرست نفوذیهای مهذبنمای اجیرشدهی دشمنان پیدا و پنهان مردم ایران که دستشان رو شده، در حال افزایش است. انشاالله شما جزو آنهایی که در انتظار معارفهاند، نباشید. انشاالله خدا همهی ما را از عاقبت بخیر نماید.
با تقدیم احترام،
علیاصغر کلانتر
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
@festivart
Forwarded from جریان: یادداشتهای یک استاد دانشگاه
.
۱. معترضان خشمگین این روزها، فقط به خاطر مهسا، یا گشت ارشاد، یا حجاب اجباری به خیابان نمیآیند. مجموعهای از درد و خشم و احساس بیعدالتی نظاممندی است که سالها در سینه آنها، پدران و مادران و یا فرزندانشان تلنبار شده است. علیرغم توصیههای فراوان بیطرفان که با دادن هزینههای پیدا و پنهان همراه بوده، حاکمیت توجهی به درخواست آنها نکرده و با وعدههای خالی، مورد به مورد خواستهها را نادیده گرفته است.
۲. هسته سخت تصمیمگیرنده نظام، یا از این خواستهها مطلع بوده و با بیتوجهی به آنها، نه سیرت رسولالله را رعایت کرده و نه آیندهنگری روزهای اینچنین را. و یا اطلاع نداشته و در جمع بسته خود، با خواستهای مردم، بیگانه بوده است. در هر دو صورت، نتیجه طبیعی، اما غلط آن، اعتراضات خونآلود و پرهزینه این روزها و شبهاست.
۳. تلقی تاریخی نظام از منتقدین و معترضین که دیگر به مخالفین تبدیل شدهاند، «عده قلیل» است. اما باید به این نکته مهم توجه کرد که حتی اگر این عده، قلیل هم باشند - که نیستند - درخواست آنها به شدت هرچه تمامتر جدی و حیاتی است. تاجایی که حتی از سلامتی، شغل و ایدئولوژی خودشان عبور میکنند و درخواستشان را با همان سطح از خشمی که سالها دریافت کردهاند، مطرح میکنند.
۴. تجربه تاریخی نشان میدهد اعتراضات هر بار نسبت به قبل، با خشونت و کمیت بیشتر معترضین همراه میشود که علت آن هم بطور بدیهی، خشونت قدرت نسبت به معترضین و عدم حل مسئله است. در راهپیماییهای اخیر، فریاد و تهدید مسلح شدن داده میشود. در شرایطی که معترضین با سنگ و چوب، با گلوله و باتوم و خشونت حداکثری کنترل شدند، در صورت مسلح شدن آنها، قطعا کشتار گسترده بوقوع خواهد پیوست و مظلومان و بیگناهان زیادی در دو سمت، آسیب خواهند دید.
۵. تاریخ و تحولات اجتماعی، بطور دقیق پیشبینی پذیر نیست، اما مطالعه تاریخ و تحلیل رفتارهای تاریخی میتواند تاحدودی راهگشا باشد. به توصیههای دانشگاهیان اعتماد کنید و از اتاق فکر فعلی خارج شوید. در یکدستترین قوای سهگانه بعد از انقلاب، به این مسئله ساده فکر کنید که اگر تا امروز، از همه گروهها در اراده کشور نقش داشتند، معترضین این روزها و شبها، به این سطح از تنفر نسبت با حاکمیت و ایدئولوژی میرسیدند؟
۶. برای یک سیستم بسته که بطور دومینو وار اشتباهات منجر به اشتباهات بزرگتر انجام میدهد میتوان سه علت اصلی متصور شد. نقص سیستم، عدم تخصص اپراتورها و یا خرابکاری عامدانه اپراتورها. این یک هشدار خیرخواهانه و صادقانه است برای آنکه خون کمتری ریخته شود.
علی اصغر کلانتر
۳۱ شهریور ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
۱. معترضان خشمگین این روزها، فقط به خاطر مهسا، یا گشت ارشاد، یا حجاب اجباری به خیابان نمیآیند. مجموعهای از درد و خشم و احساس بیعدالتی نظاممندی است که سالها در سینه آنها، پدران و مادران و یا فرزندانشان تلنبار شده است. علیرغم توصیههای فراوان بیطرفان که با دادن هزینههای پیدا و پنهان همراه بوده، حاکمیت توجهی به درخواست آنها نکرده و با وعدههای خالی، مورد به مورد خواستهها را نادیده گرفته است.
۲. هسته سخت تصمیمگیرنده نظام، یا از این خواستهها مطلع بوده و با بیتوجهی به آنها، نه سیرت رسولالله را رعایت کرده و نه آیندهنگری روزهای اینچنین را. و یا اطلاع نداشته و در جمع بسته خود، با خواستهای مردم، بیگانه بوده است. در هر دو صورت، نتیجه طبیعی، اما غلط آن، اعتراضات خونآلود و پرهزینه این روزها و شبهاست.
۳. تلقی تاریخی نظام از منتقدین و معترضین که دیگر به مخالفین تبدیل شدهاند، «عده قلیل» است. اما باید به این نکته مهم توجه کرد که حتی اگر این عده، قلیل هم باشند - که نیستند - درخواست آنها به شدت هرچه تمامتر جدی و حیاتی است. تاجایی که حتی از سلامتی، شغل و ایدئولوژی خودشان عبور میکنند و درخواستشان را با همان سطح از خشمی که سالها دریافت کردهاند، مطرح میکنند.
۴. تجربه تاریخی نشان میدهد اعتراضات هر بار نسبت به قبل، با خشونت و کمیت بیشتر معترضین همراه میشود که علت آن هم بطور بدیهی، خشونت قدرت نسبت به معترضین و عدم حل مسئله است. در راهپیماییهای اخیر، فریاد و تهدید مسلح شدن داده میشود. در شرایطی که معترضین با سنگ و چوب، با گلوله و باتوم و خشونت حداکثری کنترل شدند، در صورت مسلح شدن آنها، قطعا کشتار گسترده بوقوع خواهد پیوست و مظلومان و بیگناهان زیادی در دو سمت، آسیب خواهند دید.
۵. تاریخ و تحولات اجتماعی، بطور دقیق پیشبینی پذیر نیست، اما مطالعه تاریخ و تحلیل رفتارهای تاریخی میتواند تاحدودی راهگشا باشد. به توصیههای دانشگاهیان اعتماد کنید و از اتاق فکر فعلی خارج شوید. در یکدستترین قوای سهگانه بعد از انقلاب، به این مسئله ساده فکر کنید که اگر تا امروز، از همه گروهها در اراده کشور نقش داشتند، معترضین این روزها و شبها، به این سطح از تنفر نسبت با حاکمیت و ایدئولوژی میرسیدند؟
۶. برای یک سیستم بسته که بطور دومینو وار اشتباهات منجر به اشتباهات بزرگتر انجام میدهد میتوان سه علت اصلی متصور شد. نقص سیستم، عدم تخصص اپراتورها و یا خرابکاری عامدانه اپراتورها. این یک هشدار خیرخواهانه و صادقانه است برای آنکه خون کمتری ریخته شود.
علی اصغر کلانتر
۳۱ شهریور ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
Forwarded from جریان: یادداشتهای یک استاد دانشگاه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
۱. توی یه کلیپ دیدم یه فرمانده نظامی برای چند نفر داشت توضیح میداد که اگه ده نفر مخالف داشته باشن، دو نفرشون رو بکشن تعداد مخالفانشون هشت تا نمیشه. اون دو نفر، اگر هر کدوم حداقل ۵ نفر عضو خانواده و دوست و فامیل داشته باشن، با هم میشن ۱۸ تا. اما حالا مخالفان بیشتر و سرسختتری دارن. بدیهی، اما غیر منتظره و آموزنده بود. کاش توی کلاسهای دانشکدههای نظامی و امنیتی ما هم مطرح میشد. (بروزرسانی: بخشی از فیلم War Machine بوده)
۲. همیشه این جمله رو میگید که این نظام، کشتی نجاته. اما حساب اینو نمیکنید اقیانوسش، مردم هستن. نباشن، به گل میشینه، طوفان کنن، غرق میشه.
۳. حکایت این گل، حکایت ایرانه. بدجایی دراومده. اما قویه. زنده میمونه. به هر قیمتی. وضعیتش توی همه تاریخ، همین بوده.
۴. پیغام پسغام نفرستید ننویسم. روزی دست خداست. کاری که فکر کنم درسته رو انجام میدم.
علی اصغر کلانتر
۹ مهر ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
۱. توی یه کلیپ دیدم یه فرمانده نظامی برای چند نفر داشت توضیح میداد که اگه ده نفر مخالف داشته باشن، دو نفرشون رو بکشن تعداد مخالفانشون هشت تا نمیشه. اون دو نفر، اگر هر کدوم حداقل ۵ نفر عضو خانواده و دوست و فامیل داشته باشن، با هم میشن ۱۸ تا. اما حالا مخالفان بیشتر و سرسختتری دارن. بدیهی، اما غیر منتظره و آموزنده بود. کاش توی کلاسهای دانشکدههای نظامی و امنیتی ما هم مطرح میشد. (بروزرسانی: بخشی از فیلم War Machine بوده)
۲. همیشه این جمله رو میگید که این نظام، کشتی نجاته. اما حساب اینو نمیکنید اقیانوسش، مردم هستن. نباشن، به گل میشینه، طوفان کنن، غرق میشه.
۳. حکایت این گل، حکایت ایرانه. بدجایی دراومده. اما قویه. زنده میمونه. به هر قیمتی. وضعیتش توی همه تاریخ، همین بوده.
۴. پیغام پسغام نفرستید ننویسم. روزی دست خداست. کاری که فکر کنم درسته رو انجام میدم.
علی اصغر کلانتر
۹ مهر ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
وزیر محترم علوم؛ تحقیقات و فن آوری
جناب آقای دکتر محمدعلی زلفیگل
با سلام و تقدیم احترام؛ همانگونه که مستحضر هستید، بعد از واقعه کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۷، فجایع صورت گرفته مورد مذمت رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت و به صراحت ذکر گردید شعارهای دانشجویان مجوزی برای ورود به دانشگاه نبوده و حمله به دانشگاه، ولو به اسم دفاع از دین و ولایت، محکوم است. از طرفی، بر اساس تصویب طرح ممنوعيت ورود نيروهاي مسلح به دانشگاهها و مراكز آموزش عالی در مجلس شورای اسلامی، ورود به دانشگاه جرم محسوب می شود. بر اساس این موارد، اینجانب بعنوان عضو کوچکی از جامعه دانشگاهی، از جنابعالی بعنوان عالیترین رکن تصمیم گیرنده آموزش عالی و حامی رسمی نهاد دانشگاه، خواستار پیگیری و شکایت از عوامل این اقدام و هتک حرمت صورت گرفته به دانشجویان و اساتید میباشم. همانطور که مستحضر هستید، اعضای هیئت علمی، در سال های اخیر بواسطه سیاستهای اقتصادی دولت و عدم اجرای قانون، تحت فشار مضاعف و دچار بحرانهای شدید میباشند و با این وجود به تمام تعهدات خود وفا نمودهاند. فشار نهادهای امنیتی برای عدم نوشتن و نقش آفرینی در رویدادهای اخیر از یک سو و درخواست به جای دانشجویان از ما برای حمایت و همراهی با آنها، شرایط را بسیار سخت کردهاست. اگر نهاد دانشگاه در شرایط کنونی که قانون اجازه آن را میدهد، نسبت به رویدادهای جامعه بیتفاوت بوده و بصورت انتزاعی عمل کند، نه تنها توسط دانشجویان و جامعه به بیشرفی متهم میشود، بلکه همچون حوزه علمیه که در دو دهه اخیر کارکرد اجتماعی خود را از دست داده و هیچ نقشی نه بعنوان حامی حقوق معترضان، نه بعنوان مرجع مرضیالطرفین بین دو سوی اختلاف، و نه بعنوان ارائه کننده راه حل برای عبور از بحران بعهده داشته، از طریق جامعه بطور کامل طرد خواهد شد. اگر نهاد دانشگاه نیز به این آسیب مرگبار دچار شود، در چنین روزهای سختی، هیچ پایگاه و مرجعی برای اصلاح عقلانی امور باقی نمی ماند. این تصمیم، می تواند گامی بزرگ در جهت خروج از انفعال اجتماعی و حرکت به سوی دانشگاههای نسل چهارم باشد. این درخواست را با خیرخواهی کامل در این شرایط بحرانی برای انجام وظیفه انسانی، ادای دین به دانشجویان و جلوگیری از اشتباهات مهلک مطرح میکنم.
با تقدیم احترام؛
علی اصغر کلانتر
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
جناب آقای دکتر محمدعلی زلفیگل
با سلام و تقدیم احترام؛ همانگونه که مستحضر هستید، بعد از واقعه کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۷، فجایع صورت گرفته مورد مذمت رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت و به صراحت ذکر گردید شعارهای دانشجویان مجوزی برای ورود به دانشگاه نبوده و حمله به دانشگاه، ولو به اسم دفاع از دین و ولایت، محکوم است. از طرفی، بر اساس تصویب طرح ممنوعيت ورود نيروهاي مسلح به دانشگاهها و مراكز آموزش عالی در مجلس شورای اسلامی، ورود به دانشگاه جرم محسوب می شود. بر اساس این موارد، اینجانب بعنوان عضو کوچکی از جامعه دانشگاهی، از جنابعالی بعنوان عالیترین رکن تصمیم گیرنده آموزش عالی و حامی رسمی نهاد دانشگاه، خواستار پیگیری و شکایت از عوامل این اقدام و هتک حرمت صورت گرفته به دانشجویان و اساتید میباشم. همانطور که مستحضر هستید، اعضای هیئت علمی، در سال های اخیر بواسطه سیاستهای اقتصادی دولت و عدم اجرای قانون، تحت فشار مضاعف و دچار بحرانهای شدید میباشند و با این وجود به تمام تعهدات خود وفا نمودهاند. فشار نهادهای امنیتی برای عدم نوشتن و نقش آفرینی در رویدادهای اخیر از یک سو و درخواست به جای دانشجویان از ما برای حمایت و همراهی با آنها، شرایط را بسیار سخت کردهاست. اگر نهاد دانشگاه در شرایط کنونی که قانون اجازه آن را میدهد، نسبت به رویدادهای جامعه بیتفاوت بوده و بصورت انتزاعی عمل کند، نه تنها توسط دانشجویان و جامعه به بیشرفی متهم میشود، بلکه همچون حوزه علمیه که در دو دهه اخیر کارکرد اجتماعی خود را از دست داده و هیچ نقشی نه بعنوان حامی حقوق معترضان، نه بعنوان مرجع مرضیالطرفین بین دو سوی اختلاف، و نه بعنوان ارائه کننده راه حل برای عبور از بحران بعهده داشته، از طریق جامعه بطور کامل طرد خواهد شد. اگر نهاد دانشگاه نیز به این آسیب مرگبار دچار شود، در چنین روزهای سختی، هیچ پایگاه و مرجعی برای اصلاح عقلانی امور باقی نمی ماند. این تصمیم، می تواند گامی بزرگ در جهت خروج از انفعال اجتماعی و حرکت به سوی دانشگاههای نسل چهارم باشد. این درخواست را با خیرخواهی کامل در این شرایط بحرانی برای انجام وظیفه انسانی، ادای دین به دانشجویان و جلوگیری از اشتباهات مهلک مطرح میکنم.
با تقدیم احترام؛
علی اصغر کلانتر
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
.
در جلسه اخیر شورای انقلاب فرهنگی، طرح تاسیس خانههای گفتگوی آزاد در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تصویب شده و توسط معاونت فرهنگی دانشگاه هم طی یک نامه دارای اولویت، برای اعضای هیأت علمی ارسال شده است. این طرح از اول پوک و شکست خورده است. به دلایل زیادی از جمله موارد زیر:
۱. وقتی هیچ ضمانت اجرایی حتی برای بازخواست نشدن و از دست ندادن شغل و هزینه و آزادی به سبب ارائه نظرات انتقادی وجود ندارد، چه دلیلی برای شرکت در چنین جلساتی وجود دارد؟ بسیاری در حال دلسوزی و نوشتن و گفتن بودند. شما تماس گرفتید و تهدید و منع کردید. اگر شما نه، نهاد دیگری موازی شما.
۲. سالهای سال، به دلایل و مناسبتهای مختلف، نظرات اصلاحی در جلسات، کلاسها، رسانهها و ... مطرح شده است. به هیچ کدام از آنها که نقد اساسی و اصولی داشتهاند یا راهکاری متفاوت با نظر حاکمیت داشتهاند، توجهی نشدهاست. چه دلیلی وجود دارد در شرایط فعلی که به سبب بیتوجهی به همان نظرات، اعتراضات به حق مردم، به خشن ترین شکل پاسخ داده شده و در حال گسترش است، دوباره دور همان میز باطل بنشینیم؟
۳. نظام پاسخگویی حکومت همیشه ورودیهای خودش(چشم و گوش) را بسته و همیشه هم از رویدادها و تحولات عقب بودهاست. نهادهای امنیتی، همیشه بعد از رخ دادن بحرانها، اعلام کردند آنها را پیشبینی کرده بودند. فقط همین؟ فقط پیشبینی؟ قبل از آن هم اگر جایی و کسی اصراری برای نظری داشته، تهدید و طرد شده است. بزرگواران! مردم، حالا نیاز به شنیده شدن ندارند؛ جانبهلبرسیدهایشان در خیابانها فریاد میزنند و درحال جنگیدن برای گرفتن حقوقی هستند که از آنها دریغ شده است و دیگران هم منتظر روز داوری. همهی حرفها بارها و بارها و به زبانها و بیانهای مختلف زده شدهاست. الان، به جای خانههای گفتگو، باید عدالتخانههای عذرخواهی، مجازات ظالمان به مردم، و عمل به وعدهها برپاکنید. ویدئوی وحشتناک شکنجه آن نوجوان را در پارکینگ و ضربات ممتد باطوم نیروی ویژه را بر سر و صورتش دیدهاید؟ استقامتش را دیدید؟ یا آن بانوی محترمی که صرفا به خاطر پسگرفتن موبایلش مورد حمله دهها نفر قرار گرفت و کشان، کشان بر روی زمین بازداشت شد؟ نفرتش را دیدید؟ «روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام بگیرد، سختتر از روزی خواهد بود که ستمکار به او ستم میکردهاست (نهجالبلاغه-حکمت ۲۴۱)». بترسید. شروع کنید به جبران. شاید خیلی دیر نباشد.
این یادداشت، تلاشی است ناامیدانه برای جلوگیری از هر ضربه باطوم و گلوله بیشتر.
علی اصغر کلانتر
۱۹ مهر ۱۴۰۱
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
در جلسه اخیر شورای انقلاب فرهنگی، طرح تاسیس خانههای گفتگوی آزاد در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تصویب شده و توسط معاونت فرهنگی دانشگاه هم طی یک نامه دارای اولویت، برای اعضای هیأت علمی ارسال شده است. این طرح از اول پوک و شکست خورده است. به دلایل زیادی از جمله موارد زیر:
۱. وقتی هیچ ضمانت اجرایی حتی برای بازخواست نشدن و از دست ندادن شغل و هزینه و آزادی به سبب ارائه نظرات انتقادی وجود ندارد، چه دلیلی برای شرکت در چنین جلساتی وجود دارد؟ بسیاری در حال دلسوزی و نوشتن و گفتن بودند. شما تماس گرفتید و تهدید و منع کردید. اگر شما نه، نهاد دیگری موازی شما.
۲. سالهای سال، به دلایل و مناسبتهای مختلف، نظرات اصلاحی در جلسات، کلاسها، رسانهها و ... مطرح شده است. به هیچ کدام از آنها که نقد اساسی و اصولی داشتهاند یا راهکاری متفاوت با نظر حاکمیت داشتهاند، توجهی نشدهاست. چه دلیلی وجود دارد در شرایط فعلی که به سبب بیتوجهی به همان نظرات، اعتراضات به حق مردم، به خشن ترین شکل پاسخ داده شده و در حال گسترش است، دوباره دور همان میز باطل بنشینیم؟
۳. نظام پاسخگویی حکومت همیشه ورودیهای خودش(چشم و گوش) را بسته و همیشه هم از رویدادها و تحولات عقب بودهاست. نهادهای امنیتی، همیشه بعد از رخ دادن بحرانها، اعلام کردند آنها را پیشبینی کرده بودند. فقط همین؟ فقط پیشبینی؟ قبل از آن هم اگر جایی و کسی اصراری برای نظری داشته، تهدید و طرد شده است. بزرگواران! مردم، حالا نیاز به شنیده شدن ندارند؛ جانبهلبرسیدهایشان در خیابانها فریاد میزنند و درحال جنگیدن برای گرفتن حقوقی هستند که از آنها دریغ شده است و دیگران هم منتظر روز داوری. همهی حرفها بارها و بارها و به زبانها و بیانهای مختلف زده شدهاست. الان، به جای خانههای گفتگو، باید عدالتخانههای عذرخواهی، مجازات ظالمان به مردم، و عمل به وعدهها برپاکنید. ویدئوی وحشتناک شکنجه آن نوجوان را در پارکینگ و ضربات ممتد باطوم نیروی ویژه را بر سر و صورتش دیدهاید؟ استقامتش را دیدید؟ یا آن بانوی محترمی که صرفا به خاطر پسگرفتن موبایلش مورد حمله دهها نفر قرار گرفت و کشان، کشان بر روی زمین بازداشت شد؟ نفرتش را دیدید؟ «روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام بگیرد، سختتر از روزی خواهد بود که ستمکار به او ستم میکردهاست (نهجالبلاغه-حکمت ۲۴۱)». بترسید. شروع کنید به جبران. شاید خیلی دیر نباشد.
این یادداشت، تلاشی است ناامیدانه برای جلوگیری از هر ضربه باطوم و گلوله بیشتر.
علی اصغر کلانتر
۱۹ مهر ۱۴۰۱
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
.
سلام. وقت شما بخیر.
۱. انقلاب ۱۳۵۷، گنج بزرگی از نخبگان و توده مردم بدست زمامداران قدرت و سیاست و دین داد. اما سرمستی از قدرت و تمامیتخواهی رادیکال، گام به گام، ابتدا نخبگان و بعد از آن، توده مردم رو از هسته تصمیمگیری خارج کرد. اصولگرایان و اصلاحطلبان، مردم رو با خمره مزخرف قدرت، ثروت و زمامداری، معامله کردند. خدا، تاریخ، روزگار یا هرچیزی که نامش را بگذاریم، هدیه بینظیری به حلقه قدرت مدام تنگتر شونده داد، اما ثابت کردند لیاقتش را ندارند، قدرش را ندانستند و به پول سیاه فروختند. مردم، یوسف بودند، اما چه حیف فهم این رو نداشتند که:
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
۲. این جمعیت شگفتانگیز که از گوشه و کنار این کره خاکی در برلین و در کنار هم جمع شدهاند، اگرچه بسیاریشان با بلاهت و خودخواهی بدخواهان از ایران رانده شدهاند، اما هنوز دل در گرو اینجا دارند. این، جادوی خانه، جادوی خانواده است. جادوی عشق و صداقت پدری که قهرمان است، جادوی #حامد_اسماعیلیون .
۳. قرار بود کار فستیوارت، کار ترجمه و انتشار فراخوانها رو ادامه بدم. اما نتونستم. این حجم از اندوه و خشم همزمان، هیچ وقت توی من نبوده. تمام انرژی خودم رو جمع میکنم و توی کلاسها به دانشجوها منتقل میکنم تا مثبت بمونن و ادامه بدن. و شب که میرسم خونه، خالی خالیام.
۴. به هر سختی بود یه مقاله مشترک رو تموم کردم که درباره پوشش زنان صفوی و قاجاره. فرستادم برای داوری. تحلیلهاش نتایج جالبی داره که به درد این روزها میخوره. درباره سلیقهسازی دستوری پوشاک زنانه و نتایج معکوسش در طول زمان. امیدوارم پذیرفته بشه.
۵. لطفا مثبت بمونید و ادامه بدید. از کسانی که پیام دادن و ندیدم، عذرخواهی میکنم. اگر خواستید، همینجا حالتون رو بنویسید. تصدق شما. به امید روزهای بهتر.
علی اصغر کلانتر
۳۰ مهر ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
#حامد_اسماعیلیون
سلام. وقت شما بخیر.
۱. انقلاب ۱۳۵۷، گنج بزرگی از نخبگان و توده مردم بدست زمامداران قدرت و سیاست و دین داد. اما سرمستی از قدرت و تمامیتخواهی رادیکال، گام به گام، ابتدا نخبگان و بعد از آن، توده مردم رو از هسته تصمیمگیری خارج کرد. اصولگرایان و اصلاحطلبان، مردم رو با خمره مزخرف قدرت، ثروت و زمامداری، معامله کردند. خدا، تاریخ، روزگار یا هرچیزی که نامش را بگذاریم، هدیه بینظیری به حلقه قدرت مدام تنگتر شونده داد، اما ثابت کردند لیاقتش را ندارند، قدرش را ندانستند و به پول سیاه فروختند. مردم، یوسف بودند، اما چه حیف فهم این رو نداشتند که:
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
۲. این جمعیت شگفتانگیز که از گوشه و کنار این کره خاکی در برلین و در کنار هم جمع شدهاند، اگرچه بسیاریشان با بلاهت و خودخواهی بدخواهان از ایران رانده شدهاند، اما هنوز دل در گرو اینجا دارند. این، جادوی خانه، جادوی خانواده است. جادوی عشق و صداقت پدری که قهرمان است، جادوی #حامد_اسماعیلیون .
۳. قرار بود کار فستیوارت، کار ترجمه و انتشار فراخوانها رو ادامه بدم. اما نتونستم. این حجم از اندوه و خشم همزمان، هیچ وقت توی من نبوده. تمام انرژی خودم رو جمع میکنم و توی کلاسها به دانشجوها منتقل میکنم تا مثبت بمونن و ادامه بدن. و شب که میرسم خونه، خالی خالیام.
۴. به هر سختی بود یه مقاله مشترک رو تموم کردم که درباره پوشش زنان صفوی و قاجاره. فرستادم برای داوری. تحلیلهاش نتایج جالبی داره که به درد این روزها میخوره. درباره سلیقهسازی دستوری پوشاک زنانه و نتایج معکوسش در طول زمان. امیدوارم پذیرفته بشه.
۵. لطفا مثبت بمونید و ادامه بدید. از کسانی که پیام دادن و ندیدم، عذرخواهی میکنم. اگر خواستید، همینجا حالتون رو بنویسید. تصدق شما. به امید روزهای بهتر.
علی اصغر کلانتر
۳۰ مهر ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#مهسا_امینی
#حامد_اسماعیلیون
.
۱. جنبش دانشجویی این روزها، پاکترین و صادقانهترین بیان حقخواهی فرزندان ایران است که متاسفانه بسیاری از آنها را به محنت و رنج مبتلا کرده است. در جلسه پیگیری کاهش تنبیهات دانشجویان دانشگاه مازندران که با امضایی توسط اعضای هیأت علمی آماده شده بود _ و به خاطر آن برخی از اساتید بازجویی هم شدند _ من مخالف نامه بودم. نامه بسیار ارزشمندی بود، اما معتقد بودم و هستم دانشجویان بازداشتی و تعلیق شده، جرمی مرتکب نشده بودند تا برای آنها تنبیهی درنظر گرفته شود و بعد از آن موضوع تخفیف در تنبیهات هم مطرح شود. به استناد عقل و تاریخ و قرآن، گفتم خدا دوست دارد صدای حقخواهی ستمدیده را بشنود، حتی اگر به بدی سخن بگوید. و گفتم و معتقدم مخالفت و تنبیه دانشجویان، مقابله با خواست خداست.
۲. اعتراضات و اعتصابات این روزها، ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ آبان هم صدای خدا و مطلوب اوست که در سینه مردم خانه دارد. حکومت باید بشنود و بپذیرد. خیلیها هنوز از حکومت میترسند، اما در سینه انزجار دارند. در گفتگوهای غیر رسمی میتوانید بشنوید و ببینید. مظلوم بیصدا هستند.
۳. این بخش از یادداشت، خطاب به ارتش سایبری کامنتگذاری است که محتوای آزاردهنده تولید میکنند. در فایل صوتی اخیری که از سخنرانی آقایی به نام شکوهی، از مدیران بلندپایه امنیتی کشور منتشر شده، از شما که مردم را تحقیر میکنید و انزجار ایجاد میکنید، به نام «غضنفر» و مخل امور نام برده میشود. همینطور ادامه بدهید، هیچ کس شما را گردن نمیگیرد.
۴. و باز هم شما باید بدانید پاسخ کامنتها و پیامهای بیادبانه شما، باید مثل خودتان باشد. حتی اگر در لفافه تحقیر و سفسطه، سعی کنید ادیبانه «باهِتوهُم» کنید. جزوههای شما را دلسوزان دین و مملکت و مردم ننوشتهاند. به نظر میرسد ترجمههای بدی از نظریات تئوریسینهای سازمانهای امنیتی خارجی باشد. همان را هم خوب نخواندهاید. متنوع کتاب بخوانید. تاثیر خوب دارد. به نظر خدا هم نزدیکتر است. «فبشر عبادالذین یستمعون القول و یتبعون احسنه».
علی اصغر کلانتر
۲۴ آبان ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#مهسا_امینی
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
۱. جنبش دانشجویی این روزها، پاکترین و صادقانهترین بیان حقخواهی فرزندان ایران است که متاسفانه بسیاری از آنها را به محنت و رنج مبتلا کرده است. در جلسه پیگیری کاهش تنبیهات دانشجویان دانشگاه مازندران که با امضایی توسط اعضای هیأت علمی آماده شده بود _ و به خاطر آن برخی از اساتید بازجویی هم شدند _ من مخالف نامه بودم. نامه بسیار ارزشمندی بود، اما معتقد بودم و هستم دانشجویان بازداشتی و تعلیق شده، جرمی مرتکب نشده بودند تا برای آنها تنبیهی درنظر گرفته شود و بعد از آن موضوع تخفیف در تنبیهات هم مطرح شود. به استناد عقل و تاریخ و قرآن، گفتم خدا دوست دارد صدای حقخواهی ستمدیده را بشنود، حتی اگر به بدی سخن بگوید. و گفتم و معتقدم مخالفت و تنبیه دانشجویان، مقابله با خواست خداست.
۲. اعتراضات و اعتصابات این روزها، ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ آبان هم صدای خدا و مطلوب اوست که در سینه مردم خانه دارد. حکومت باید بشنود و بپذیرد. خیلیها هنوز از حکومت میترسند، اما در سینه انزجار دارند. در گفتگوهای غیر رسمی میتوانید بشنوید و ببینید. مظلوم بیصدا هستند.
۳. این بخش از یادداشت، خطاب به ارتش سایبری کامنتگذاری است که محتوای آزاردهنده تولید میکنند. در فایل صوتی اخیری که از سخنرانی آقایی به نام شکوهی، از مدیران بلندپایه امنیتی کشور منتشر شده، از شما که مردم را تحقیر میکنید و انزجار ایجاد میکنید، به نام «غضنفر» و مخل امور نام برده میشود. همینطور ادامه بدهید، هیچ کس شما را گردن نمیگیرد.
۴. و باز هم شما باید بدانید پاسخ کامنتها و پیامهای بیادبانه شما، باید مثل خودتان باشد. حتی اگر در لفافه تحقیر و سفسطه، سعی کنید ادیبانه «باهِتوهُم» کنید. جزوههای شما را دلسوزان دین و مملکت و مردم ننوشتهاند. به نظر میرسد ترجمههای بدی از نظریات تئوریسینهای سازمانهای امنیتی خارجی باشد. همان را هم خوب نخواندهاید. متنوع کتاب بخوانید. تاثیر خوب دارد. به نظر خدا هم نزدیکتر است. «فبشر عبادالذین یستمعون القول و یتبعون احسنه».
علی اصغر کلانتر
۲۴ آبان ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#مهسا_امینی
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#به_نام_خدای_رنگین_کمان
۱. یکی از اشتباهات راهبردی متداول در کشورداری جمهوری اسلامی، عدم تفکیک بین دوگانه «مخالف و دشمن» است. از فعالیتهای اصلی نهادهای گزینشی، ارزیابی و تفکیک «موافقین از مخالفین» بوده و همین موضوع، سبب شکلگیری دروغگویی سیستماتیک متقاضیان ورود به بخش اداری کشور از کارمند ساده خدماتی تا عضو هیئتعلمی (تفکیکشده بر اساس میزان تأثیرگزاری اجتماعی و نه اهمیت شغل) شدهاست. با این وجود، گزینشهای عمومی، تخصصی و امنیتی چندگانه برای ورود به بخشهای کلیدی نظام هم هرگز نتوانسته تضمین کننده صحت نتایج باشد. مصداق بارز این موضوع، جایگاه و نقش روسای جمهور در دوران بعد از ریاست آنها و یا فساد اقتصادی درون هسته اداری کشور است که ورود به آن جایگاهها هرگز آسان نیست و موارد آن بطور متمادی در سالهای اخیر وبه لطف فضای مجازی منتشر شده است.
۲. در ساحت عمل، تفاوت معناداری میان مخالف و دشمن وجود دارد که مهمترین آن، میل به حذف طرف مقابل است. در عرصه سیاسی جامعه متلاطم امروز ایران که با از دست رفتن عمیق سرمایههای اجتماعی نظام روبرو هستیم، مشخصا «دلبستگی به حفظ تمامیت ارضی و اصلاح امور برای زندگی بهتر همه افراد جامعه»، مهمترین خواسته مخالفان و مشخصه تفکیک از دشمن است. هر زمان که حاکمیت جمهوری اسلامی به این تفکیک ساده اما کلیدی رسمیت قائل بشود، مهمترین گام پذیرش مخالفان و حل بحران برداشته شده و چگونگی توجه و پذیرش درخواستهای مخالفان، معنادار میشود. عدالت، مبازره با فساد و آزادی انتخاب و عقیده توسط هر نظام حکومتی که برای مردم فراهم شود، رضایت و همراهی و حمایت را به همراه خواهد داشت. نکتهای که شهید بهشتی هم به آن اشاره کرده بود و در سایه تمامیتخواهی، دشمنانگاری و عدم شناخت درست انقلابیون هیجان زده نسبت به مملکتداری، نادیده ماند و به روزهای سخت امروز منتهی شد.
۳. منتقدین مخالف شده، به حق، خواستههایی دارند که مشخص است و برای رسیدن به آنها، حاضر به پذیرفتن خطر سخت مقابله با حکومت شدهاند. در این شرایط، حکومت میتواند دو راه در پیش بگیرد. تفکیک مخالف از دشمن و حرکت در مسیر تأمین خواستههای آنها در فاصله هردم کوتاهتر شونده بین موجهای اعتراضی سخت؛ و یا دشمنانگاری مخاطبان و قراردادن آنها در دامن دشمن. حالت اول، حکمرانی مطلوب و حالت دوم، زوال حکمرانی را به همراه خواهد داشت.
یک خاطره: مسئول گزینش از یک همکار خواسته بود در همان جلسه التزام «عملی» خود به ولایت فقیه را ثابت کند.
علی اصغر کلانتر
۲۶ آبان ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#مهسا_امینی
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
۱. یکی از اشتباهات راهبردی متداول در کشورداری جمهوری اسلامی، عدم تفکیک بین دوگانه «مخالف و دشمن» است. از فعالیتهای اصلی نهادهای گزینشی، ارزیابی و تفکیک «موافقین از مخالفین» بوده و همین موضوع، سبب شکلگیری دروغگویی سیستماتیک متقاضیان ورود به بخش اداری کشور از کارمند ساده خدماتی تا عضو هیئتعلمی (تفکیکشده بر اساس میزان تأثیرگزاری اجتماعی و نه اهمیت شغل) شدهاست. با این وجود، گزینشهای عمومی، تخصصی و امنیتی چندگانه برای ورود به بخشهای کلیدی نظام هم هرگز نتوانسته تضمین کننده صحت نتایج باشد. مصداق بارز این موضوع، جایگاه و نقش روسای جمهور در دوران بعد از ریاست آنها و یا فساد اقتصادی درون هسته اداری کشور است که ورود به آن جایگاهها هرگز آسان نیست و موارد آن بطور متمادی در سالهای اخیر وبه لطف فضای مجازی منتشر شده است.
۲. در ساحت عمل، تفاوت معناداری میان مخالف و دشمن وجود دارد که مهمترین آن، میل به حذف طرف مقابل است. در عرصه سیاسی جامعه متلاطم امروز ایران که با از دست رفتن عمیق سرمایههای اجتماعی نظام روبرو هستیم، مشخصا «دلبستگی به حفظ تمامیت ارضی و اصلاح امور برای زندگی بهتر همه افراد جامعه»، مهمترین خواسته مخالفان و مشخصه تفکیک از دشمن است. هر زمان که حاکمیت جمهوری اسلامی به این تفکیک ساده اما کلیدی رسمیت قائل بشود، مهمترین گام پذیرش مخالفان و حل بحران برداشته شده و چگونگی توجه و پذیرش درخواستهای مخالفان، معنادار میشود. عدالت، مبازره با فساد و آزادی انتخاب و عقیده توسط هر نظام حکومتی که برای مردم فراهم شود، رضایت و همراهی و حمایت را به همراه خواهد داشت. نکتهای که شهید بهشتی هم به آن اشاره کرده بود و در سایه تمامیتخواهی، دشمنانگاری و عدم شناخت درست انقلابیون هیجان زده نسبت به مملکتداری، نادیده ماند و به روزهای سخت امروز منتهی شد.
۳. منتقدین مخالف شده، به حق، خواستههایی دارند که مشخص است و برای رسیدن به آنها، حاضر به پذیرفتن خطر سخت مقابله با حکومت شدهاند. در این شرایط، حکومت میتواند دو راه در پیش بگیرد. تفکیک مخالف از دشمن و حرکت در مسیر تأمین خواستههای آنها در فاصله هردم کوتاهتر شونده بین موجهای اعتراضی سخت؛ و یا دشمنانگاری مخاطبان و قراردادن آنها در دامن دشمن. حالت اول، حکمرانی مطلوب و حالت دوم، زوال حکمرانی را به همراه خواهد داشت.
یک خاطره: مسئول گزینش از یک همکار خواسته بود در همان جلسه التزام «عملی» خود به ولایت فقیه را ثابت کند.
علی اصغر کلانتر
۲۶ آبان ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#مهسا_امینی
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
.
اهمیت «روایت» در حکمرانی
۱. این ترانه، قطعا جزو ماندگارهای تاریخ موسیقی اعتراض خواهد بود. سرشار از ایمان حزن آلود به نیل به نتیجه، پاکی جوانی، قدرت برخواسته از درد، عاری از هر خشونتی، و صریح و همدلانه. پایکوبی اعتراضی در تنگنای یک اتاق کوچک، برای کاری بزرگ. ترانهای که میشود به سادگی به خاطر سپرد و با سوت، آن را تکرار کرد. دعوتی است به همدلی و همراهی در کوچه، جایی که این نسل، معتقدند همه چیز آنجا رقم میخورد.
۲. «روایت» امور در حکمرانی، قدرتمندتر از نیروی نظامی است. «روایت درست»، همدلی و ازخودگذشتگی مردم را در سختترین شرایط، به همراه میآورد. محمد رسولالله(ص)، تازه مسلمانان را با «روایت آزادی» به شعب ابی طالب برد و حسینبنعلی(ع) با روایت «آزادگی» به کربلا. «روایت» در ایران، سرزمینی که مردمانش هیچگاه جز خدای واحد نپرستیدهاند، شاه مقتدر و عادل را با یاغیان عدالتجوی مردمی یکسان دوست داشتهاند، و برای علمای دینشان، حرمت قائل بودهاند؛ «اخلاق، آزادی و حقجویی» است. آنچه این روزها حاکمیت روایت میکند، «تغییرناپذیری مطلق» است. تاریخ این سرزمین میگوید این روایت، طولانی مدت دوام نمیآورد. شاه مغول، به مذهب سرزمین فتح شده گروید و تیمور، مرعشیان را برسمیت شناخت تا مردمداری کند.
۳. روز دانشجو را تبریک عرض میکنم. امیدوارم هر چه زودتر، دانشجویان بازداشتی، آزاد بشوند و تنبیهات و تعلیقهای درنظر گرفته شده، برداشته شود. همانقدر که پونز فرو کردن در پیشانی زنها در ابتدای انقلاب، این روزها برای عاملانش موجب سرافکندگی است، چند سال بعد، همین بازداشت و تنبیه دانشجوها به خاطر فریاد و اعتراضات بهحقشان باعث شرمندگی خواهد بود. و روز داوری، خدا از حقالناس نمیگذرد.
۴. برای دوستداشته شدن، باید مهربانی و احترام تقدیم محبوب کرد. با زور نمیشود محبوب شد. اصل ماجرا ایناست که عاشق قدرتمند، بفهمد زور معشوق ظریفش، بیشتر است. هر وقت بفهمد، گام اول برای پیدا کردن راه محبوبیت را برداشته. فرصت پیدا میکند «روایت» بسازد یا اصلاح کند. مثل اعتراف عاشقانه این بیت: «بارون اومد و یادم داد، تو زورت بیشتره...». حاکمیت قدرتمند، برای محبوب شدن، باید قدرت مردم را بپذیرد و از جان و دل تابع آنها شود. دومین گام، شنیدن و پذیرفتن صداقت و رسمیت خواستههای این ترانهها و آثار هنری است که منتشر میشود. آن وقت، شاید ورق برگردد.
علی اصغر کلانتر
۱۶ آذر ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
@music_students
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
اهمیت «روایت» در حکمرانی
۱. این ترانه، قطعا جزو ماندگارهای تاریخ موسیقی اعتراض خواهد بود. سرشار از ایمان حزن آلود به نیل به نتیجه، پاکی جوانی، قدرت برخواسته از درد، عاری از هر خشونتی، و صریح و همدلانه. پایکوبی اعتراضی در تنگنای یک اتاق کوچک، برای کاری بزرگ. ترانهای که میشود به سادگی به خاطر سپرد و با سوت، آن را تکرار کرد. دعوتی است به همدلی و همراهی در کوچه، جایی که این نسل، معتقدند همه چیز آنجا رقم میخورد.
۲. «روایت» امور در حکمرانی، قدرتمندتر از نیروی نظامی است. «روایت درست»، همدلی و ازخودگذشتگی مردم را در سختترین شرایط، به همراه میآورد. محمد رسولالله(ص)، تازه مسلمانان را با «روایت آزادی» به شعب ابی طالب برد و حسینبنعلی(ع) با روایت «آزادگی» به کربلا. «روایت» در ایران، سرزمینی که مردمانش هیچگاه جز خدای واحد نپرستیدهاند، شاه مقتدر و عادل را با یاغیان عدالتجوی مردمی یکسان دوست داشتهاند، و برای علمای دینشان، حرمت قائل بودهاند؛ «اخلاق، آزادی و حقجویی» است. آنچه این روزها حاکمیت روایت میکند، «تغییرناپذیری مطلق» است. تاریخ این سرزمین میگوید این روایت، طولانی مدت دوام نمیآورد. شاه مغول، به مذهب سرزمین فتح شده گروید و تیمور، مرعشیان را برسمیت شناخت تا مردمداری کند.
۳. روز دانشجو را تبریک عرض میکنم. امیدوارم هر چه زودتر، دانشجویان بازداشتی، آزاد بشوند و تنبیهات و تعلیقهای درنظر گرفته شده، برداشته شود. همانقدر که پونز فرو کردن در پیشانی زنها در ابتدای انقلاب، این روزها برای عاملانش موجب سرافکندگی است، چند سال بعد، همین بازداشت و تنبیه دانشجوها به خاطر فریاد و اعتراضات بهحقشان باعث شرمندگی خواهد بود. و روز داوری، خدا از حقالناس نمیگذرد.
۴. برای دوستداشته شدن، باید مهربانی و احترام تقدیم محبوب کرد. با زور نمیشود محبوب شد. اصل ماجرا ایناست که عاشق قدرتمند، بفهمد زور معشوق ظریفش، بیشتر است. هر وقت بفهمد، گام اول برای پیدا کردن راه محبوبیت را برداشته. فرصت پیدا میکند «روایت» بسازد یا اصلاح کند. مثل اعتراف عاشقانه این بیت: «بارون اومد و یادم داد، تو زورت بیشتره...». حاکمیت قدرتمند، برای محبوب شدن، باید قدرت مردم را بپذیرد و از جان و دل تابع آنها شود. دومین گام، شنیدن و پذیرفتن صداقت و رسمیت خواستههای این ترانهها و آثار هنری است که منتشر میشود. آن وقت، شاید ورق برگردد.
علی اصغر کلانتر
۱۶ آذر ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
@music_students
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
مجازات سخت و سریع معترضان، اقدامیاست علیه امنیت ملی
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
.
۱. امام علی در جنگ خندق، بعد از آنکه عمروبن عبدود روی صورتش آب دهان انداخت، چند لحظه برای کشتن او درنگ کرد تا عملش از روی خشم شخصی، تلقی نشود. احتمالا برای همین بود پیامبر ضربه شمشیر او را در این جنگ، بالاتر از عبادت جن و انس دانست. وگرنه پیروزیهای پیشر از آن هم کم نبودند. برای کشتن، وقت هست، اما برای بدست آوردن اجماع عمومی مردم، خیر.
۲. نظام در اجرای مجازات سریع و غیرقابل بازگشت اعدام، تعجیل میکند. محمدمهدی کرمی و محمد حسینی حتی وکیل هم نداشتهاند. بخش قابل توجهی از جامعه درباره کلیت مراحل بازداشت، بازجویی، دادرسی و قضاوت در پروندههای معترضان اقناع نشدهاند و بدین ترتیب بعد از این هم نخواهند شد.
۳. اگر آن روزهایی که مهمانها و مجریان صدا و سیما، آقایان رسایی و علمالهدی و احمدینژاد و ...، مخالفان را در تریبونهای رسمی تحقیر میکردند و فریب خورده، جاسوس، فاحشه، خس و خاشاک، سست عنصر، مزدور، پیادهنظام دشمن، بیبصیرت، مادر به خطا و ... خطاب میکردند، اگر آن روز یکی توی دهنشان میزد و رفتار پیامبر را یادآوری میکرد، به جز بسیاری دیگر از کشتهشدگان اعتراضات، امروز جامعه با درد مرگ سه جوان روبرو نبود. یکی کشته شده بدست چندین معترض به خشم آمده از فقر و رنج تبعیض حاصل مملکت داری پر اشتباه خود شما، و دو دیگری اعدام شده بدست شما به جرم کشتن آن دیگری. همانقدر که این دو جوان مقصر هستند، خود شما هم مقصرید. و بخش زیادی از جامعه شما را مقصر اصلی میداند.
۴. مولوی از زبان امام علی در پاسخ به عمروبن عبدود درباره چرایی این کارش میگوید «فعل من بر دین من باشد گوا{ه}». شما میخواهید فعلتان بر کدام دین گواه باشد؟
علی اصغر کلانتر
۱۷ دی ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#مهسا_امینی
۱. امام علی در جنگ خندق، بعد از آنکه عمروبن عبدود روی صورتش آب دهان انداخت، چند لحظه برای کشتن او درنگ کرد تا عملش از روی خشم شخصی، تلقی نشود. احتمالا برای همین بود پیامبر ضربه شمشیر او را در این جنگ، بالاتر از عبادت جن و انس دانست. وگرنه پیروزیهای پیشر از آن هم کم نبودند. برای کشتن، وقت هست، اما برای بدست آوردن اجماع عمومی مردم، خیر.
۲. نظام در اجرای مجازات سریع و غیرقابل بازگشت اعدام، تعجیل میکند. محمدمهدی کرمی و محمد حسینی حتی وکیل هم نداشتهاند. بخش قابل توجهی از جامعه درباره کلیت مراحل بازداشت، بازجویی، دادرسی و قضاوت در پروندههای معترضان اقناع نشدهاند و بدین ترتیب بعد از این هم نخواهند شد.
۳. اگر آن روزهایی که مهمانها و مجریان صدا و سیما، آقایان رسایی و علمالهدی و احمدینژاد و ...، مخالفان را در تریبونهای رسمی تحقیر میکردند و فریب خورده، جاسوس، فاحشه، خس و خاشاک، سست عنصر، مزدور، پیادهنظام دشمن، بیبصیرت، مادر به خطا و ... خطاب میکردند، اگر آن روز یکی توی دهنشان میزد و رفتار پیامبر را یادآوری میکرد، به جز بسیاری دیگر از کشتهشدگان اعتراضات، امروز جامعه با درد مرگ سه جوان روبرو نبود. یکی کشته شده بدست چندین معترض به خشم آمده از فقر و رنج تبعیض حاصل مملکت داری پر اشتباه خود شما، و دو دیگری اعدام شده بدست شما به جرم کشتن آن دیگری. همانقدر که این دو جوان مقصر هستند، خود شما هم مقصرید. و بخش زیادی از جامعه شما را مقصر اصلی میداند.
۴. مولوی از زبان امام علی در پاسخ به عمروبن عبدود درباره چرایی این کارش میگوید «فعل من بر دین من باشد گوا{ه}». شما میخواهید فعلتان بر کدام دین گواه باشد؟
علی اصغر کلانتر
۱۷ دی ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#مهسا_امینی
.
۱. چیزی که اینروزها بوضوح قابل مشاهده و شنیدن است، این است که جهان، تصمیمش را گرفته. برای یک ماراتن طاقتفرسای تغییر حکومت ایران بوسیله ایجاد نارضایتی عمومی مردم و بیکفایت کردن سیستم. و بیشترین آسیب را هم در این فرآیند، ما مردم عادی خواهیم دید. یا حاکمیت، با نوشداروی رفراندوم قانون اساسی، جان و مال مردم و خودش را نجات میدهد، یا دیر یا زود و بعد از تغییر حکومت، این رفراندوم برگزار خواهد شد.
۲. اینکه هیچ کس در شهرداری تهران، سطل شن برای خیابانهای برفی آماده نکرده، فقط یک معنی دارد. همه، در ایجاد نارضایتی، به اندازه توانشان در حال فعالیت هستند. طوری که کمترین هزینه را بپردازند. برای یک کارمند، توبیخ به جرم بیمبالاتی، بسیار کم هزینه تر از بازداشت و کتک خوردن برای فریاد زدن در خیابان است. مامور مترو، بلیط را چک نمیکند و پلیس دیگر برای حل ترافیک در دود و دم تهران، خودش را فرسوده نمیکند. مبارزه بشکل بیکفایت کردن سیستم در رگ و پوست آن در جریان است.
۳. داستان و وضعیت «خالد پیرزاده»، اسف بار است. ظلم مطلق است، تباهی انسانیت و مسلمانیست. و او، فقط یکی از کسانی است که بواسطه اتفاقات اخیر، دیده شدند. داستانی است از جنس داستان ستار بهشتی. صرف آزاد کردن زندانیها کفایت نمیکند. باید برای خشونتهای انجام شده، عذرخواهی کنید و جبران آسیبها شروع شود. جبران بسیاری از آنها ممکن نیست و فقط باید امیدوار باشید شما را ببخشند.
۴. زلزله ترکیه، باید درس عبرت باشد. قاضی و وزیر و وکیل و استاد و دکتر و هیچ عنوان دیگری مهم نیست برای زیر آوار ماندن یا از سرما، تلف شدن. زندگی ارزش ایجاد این همه درد و رنج برای انسان دیگر را ندارد. در روز تنگنا، فرزندان زیر آوار مانده هم را باید نجات بدهیم، اگر آن که زنده مانده، من و تو باشیم. اگر من زیر آوار باشم، باید امیدوار باشم تو آن بیرون باشی و اگر تو زیر آوار باشی، باید امیدت به زنده ماندن من باشد.
علی اصغر کلانتر
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
۱. چیزی که اینروزها بوضوح قابل مشاهده و شنیدن است، این است که جهان، تصمیمش را گرفته. برای یک ماراتن طاقتفرسای تغییر حکومت ایران بوسیله ایجاد نارضایتی عمومی مردم و بیکفایت کردن سیستم. و بیشترین آسیب را هم در این فرآیند، ما مردم عادی خواهیم دید. یا حاکمیت، با نوشداروی رفراندوم قانون اساسی، جان و مال مردم و خودش را نجات میدهد، یا دیر یا زود و بعد از تغییر حکومت، این رفراندوم برگزار خواهد شد.
۲. اینکه هیچ کس در شهرداری تهران، سطل شن برای خیابانهای برفی آماده نکرده، فقط یک معنی دارد. همه، در ایجاد نارضایتی، به اندازه توانشان در حال فعالیت هستند. طوری که کمترین هزینه را بپردازند. برای یک کارمند، توبیخ به جرم بیمبالاتی، بسیار کم هزینه تر از بازداشت و کتک خوردن برای فریاد زدن در خیابان است. مامور مترو، بلیط را چک نمیکند و پلیس دیگر برای حل ترافیک در دود و دم تهران، خودش را فرسوده نمیکند. مبارزه بشکل بیکفایت کردن سیستم در رگ و پوست آن در جریان است.
۳. داستان و وضعیت «خالد پیرزاده»، اسف بار است. ظلم مطلق است، تباهی انسانیت و مسلمانیست. و او، فقط یکی از کسانی است که بواسطه اتفاقات اخیر، دیده شدند. داستانی است از جنس داستان ستار بهشتی. صرف آزاد کردن زندانیها کفایت نمیکند. باید برای خشونتهای انجام شده، عذرخواهی کنید و جبران آسیبها شروع شود. جبران بسیاری از آنها ممکن نیست و فقط باید امیدوار باشید شما را ببخشند.
۴. زلزله ترکیه، باید درس عبرت باشد. قاضی و وزیر و وکیل و استاد و دکتر و هیچ عنوان دیگری مهم نیست برای زیر آوار ماندن یا از سرما، تلف شدن. زندگی ارزش ایجاد این همه درد و رنج برای انسان دیگر را ندارد. در روز تنگنا، فرزندان زیر آوار مانده هم را باید نجات بدهیم، اگر آن که زنده مانده، من و تو باشیم. اگر من زیر آوار باشم، باید امیدوار باشم تو آن بیرون باشی و اگر تو زیر آوار باشی، باید امیدت به زنده ماندن من باشد.
علی اصغر کلانتر
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
۱. دیوید تیلور، رقیب همیشگی حسن یزدانی، بعد از مسابقه حرف خیلی ارزشمندی زد. از یزدانی تشکر کرد که باعث شد قویتر بشه و سال بعد هم مسابقه تکرار میشه{به این معنی که میتونه حریفش برای پیروزی، باز هم تلاش کنه}. دوتا نکته خیلی مهم داره این دو جمله. اول اینکه رقیبش، براش ارزشمنده. و برای بهتر شدن خودش، اونو باعث و ضروری میدونه. توی ادبیات فارسی هم همین مضمون رو داریم: «دشمن دانا بلندت می کند». دوم اینکه با حریف با لحن ناامید و تحقیر کننده حرف نزد و آینده رو قطعی فرض نکرد. مغرور شدن، جلوی قوی شدن رو میگیره.
۲. جمهوری اسلامی باید قدر مخالفان صادق و صاحب نظر خودش را بدونه. اصلا به همین دلیله که مرحوم مطهری گفته بود اساتید سوسیالیست و کمونیست هم باید در دانشگاه تدریس کنند. باید حریفت قوی باشه تا تو هم قوی بشی و برای بقاء، تلاش کنی. در غیر اینصورت ضعیف میشی و مغرور و یه روز و ناگهان غافلگیر میشی.
۳. حراست دانشگاه در مورد پست آخرم منو خواست. دیروز صبح رفتم و نظراتم رو گفتم و توضیح دادم. جلسه خوبی بود. خیلی حرف زدیم. پستهای قبلی رو هم اسکرینشات گرفته بودن و خونده بودن. دو ساعتی طول کشید. گفتم میخوام نظرم رو توی پستهای بعدی شرح بدم. اما دیشب مادرم تماس گرفت و گفت نگرانمه و پست آخرم رو بردارم تا مشکلی پیش نیاد. داداشم بهش گفته بود چیز خطرناک گذاشتم توی صفحهام. یه روز مقاومت کردم، دیدم نمیشه. بر داشتمش. اما نظرم همونه. سرمایه گذاری بلافاصله نظام باید روی همین سه تا موضوع باشه: زن، زندگی، آزادی.
۴. عکس بالا رو دیروز توی ساحل بابلسر گرفتم. میتونید حدس بزنید برای آدمی که روی این ویلچر نشسته بوده، دقیقا قبل گرفتن عکس چه اتفاقی و چطوری افتاده؟ به کسی که درست حدس بزنه، یه کتاب داستان فیدیبو جایزه میدم.
علی اصغر کلانتر
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
ساحل بابلسر
#عکس_های_علی_اصغر_کلانتر
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
۲. جمهوری اسلامی باید قدر مخالفان صادق و صاحب نظر خودش را بدونه. اصلا به همین دلیله که مرحوم مطهری گفته بود اساتید سوسیالیست و کمونیست هم باید در دانشگاه تدریس کنند. باید حریفت قوی باشه تا تو هم قوی بشی و برای بقاء، تلاش کنی. در غیر اینصورت ضعیف میشی و مغرور و یه روز و ناگهان غافلگیر میشی.
۳. حراست دانشگاه در مورد پست آخرم منو خواست. دیروز صبح رفتم و نظراتم رو گفتم و توضیح دادم. جلسه خوبی بود. خیلی حرف زدیم. پستهای قبلی رو هم اسکرینشات گرفته بودن و خونده بودن. دو ساعتی طول کشید. گفتم میخوام نظرم رو توی پستهای بعدی شرح بدم. اما دیشب مادرم تماس گرفت و گفت نگرانمه و پست آخرم رو بردارم تا مشکلی پیش نیاد. داداشم بهش گفته بود چیز خطرناک گذاشتم توی صفحهام. یه روز مقاومت کردم، دیدم نمیشه. بر داشتمش. اما نظرم همونه. سرمایه گذاری بلافاصله نظام باید روی همین سه تا موضوع باشه: زن، زندگی، آزادی.
۴. عکس بالا رو دیروز توی ساحل بابلسر گرفتم. میتونید حدس بزنید برای آدمی که روی این ویلچر نشسته بوده، دقیقا قبل گرفتن عکس چه اتفاقی و چطوری افتاده؟ به کسی که درست حدس بزنه، یه کتاب داستان فیدیبو جایزه میدم.
علی اصغر کلانتر
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
ساحل بابلسر
#عکس_های_علی_اصغر_کلانتر
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
.
دکتر آیتاللهی برای من خیلی عزیز بود. دوستای نزدیکم اینو میدونن. دو روزه که میخوام یه چیزی بنویسم، نمیتونم. دوران ارشد، یه مدت سه تا پرتره که توی اتاقش در حین صحبت با دانشجوها ازش گرفته بودم، بکگراند اسلایدی گوشیم بود. هر چی بنویسم توضیح دقیقی نیست از اینکه چقدر برام ارزشمند بود. ایشون خیلی انسان بزرگی بودن. تصویر این پست، یکی از پیامهای ایشونه که برای من فرستادند.
انسان بود، هنرمند بود، شاعر بود، منتقد بود، حبیب بود؛ حبیبالله آیتاللهی.
این غم رو به سرکار خانم مهین نورماه و دختر خانمهاشون تسلیت میگم.
دلم میخواست برای این پست یه عکس پرتره که خودم گرفته بودم بذارم، اما همه عکس و یادداشتهایی که از ایشون داشتم، توی همون هاردی بود که ازم دزدیدن.
۱۹ مهر ۱۴۰۳
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#حبیب_الله_آیت_اللهی
دکتر آیتاللهی برای من خیلی عزیز بود. دوستای نزدیکم اینو میدونن. دو روزه که میخوام یه چیزی بنویسم، نمیتونم. دوران ارشد، یه مدت سه تا پرتره که توی اتاقش در حین صحبت با دانشجوها ازش گرفته بودم، بکگراند اسلایدی گوشیم بود. هر چی بنویسم توضیح دقیقی نیست از اینکه چقدر برام ارزشمند بود. ایشون خیلی انسان بزرگی بودن. تصویر این پست، یکی از پیامهای ایشونه که برای من فرستادند.
انسان بود، هنرمند بود، شاعر بود، منتقد بود، حبیب بود؛ حبیبالله آیتاللهی.
این غم رو به سرکار خانم مهین نورماه و دختر خانمهاشون تسلیت میگم.
دلم میخواست برای این پست یه عکس پرتره که خودم گرفته بودم بذارم، اما همه عکس و یادداشتهایی که از ایشون داشتم، توی همون هاردی بود که ازم دزدیدن.
۱۹ مهر ۱۴۰۳
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#حبیب_الله_آیت_اللهی
.
۱. سال ۱۴۰۴ رو به همگی تبریک عرض میکنم و امیدوارم مثل ابرهای امروز عصر که شبیه کلمه «خیر» شده بودند و بعنوان عکس این پست انتخاب کردم، برای همه سرشار از خیر و برکت و سلامتی و خوشبختی و ایمان به خود و خدا باشه. راستش رو بخواین خیلی تلاش کردم تا آخر تونستم این پیام تبریک رو بنویسم. با این همه خبر و اتفاق بد که نوشتنش رنجش خاطر شما رو فراهم میکنه و نتیجهای هم نداره، خوشبین بودن و شاد بودن و انرژی واقعی و اصیل دادن واقعا سخته. کاریکاتوری میشه. اما امر محال که محال نیست! بیتردید بخوایم، شاید شد!
۲. سال ۱۴۰۳، مثل خیلیها برای من هم خیلی پرچالش بود. کارهای مهمی انجام دادم و کارهای واجبی رو هم نشد انجام بدم. اما ممنوعیت کار فستوارت در زمینه انتشار فراخوانهای بینالمللی، سخت ترینش بود که من رو تا مرز انهدام پیش برد و سختیهای عمومی رو برای من سختتر کرد. هنوز دارم تلاش میکنم این ممنوعیت رو رفع کنم. فستیوارت، هم مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد داره و هم توی جشنواره سرآمد رسانههای دیجیتال، لوح تقدیر کسب کرده. رسانههای مشابه بی هیچ محدودیتی در حال انتشار اخبار بینالمللی هستن و ما از انتشار اون منع شدیم. از اردیبهشت سال قبل(۱۴۰۳) درگیرشم و پیگیریهای بیپاسخ فراوانی انجام دادم. توی این مدت فقط اخبار داخلی منتشر کردم و هر طوری بود، اعضای تیم رو کنار هم نگه داشتم. بدون ایجاد تنش و حاشیه کار رو ادامه دادم و پیگیری کردم. اما یه روزی که فکر نمیکنم دور باشه، جزییاتش رو مینویسم که چقدر سخت بود و هست.
۳. تنهاتر شدم. پیامهام محدود شدن به چند تا دوست و فامیل قدیمی. نمیدونید چقدر حرف مشترک، کم شده. پیامهای موفقیت شما که همیشه با افتخار منتشر میکردم و به زندگی و کارم معنای بهتری میدادن، خیلی کم و قلبم خالی شده. اما دارم ادامه میدم. یه نامه سرگشاده برای رییس جمهور آماده کردم که بزودی منتشر میکنم.
۴. خب آدم آرزو میکنه. توی هر سن و هر موقعیتی. حتی توی سختیها. حتی توی بدبینی محض. آرزو میکنم همه چیز بهتر بشه. برای همهمون.
دوستتون دارم. تصدق شما،
علی اصغر کلانتر
۲ فروردین ۱۴۰۴
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_آخر_سال
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#عکس_های_علی_اصغر_کلانتر
۱. سال ۱۴۰۴ رو به همگی تبریک عرض میکنم و امیدوارم مثل ابرهای امروز عصر که شبیه کلمه «خیر» شده بودند و بعنوان عکس این پست انتخاب کردم، برای همه سرشار از خیر و برکت و سلامتی و خوشبختی و ایمان به خود و خدا باشه. راستش رو بخواین خیلی تلاش کردم تا آخر تونستم این پیام تبریک رو بنویسم. با این همه خبر و اتفاق بد که نوشتنش رنجش خاطر شما رو فراهم میکنه و نتیجهای هم نداره، خوشبین بودن و شاد بودن و انرژی واقعی و اصیل دادن واقعا سخته. کاریکاتوری میشه. اما امر محال که محال نیست! بیتردید بخوایم، شاید شد!
۲. سال ۱۴۰۳، مثل خیلیها برای من هم خیلی پرچالش بود. کارهای مهمی انجام دادم و کارهای واجبی رو هم نشد انجام بدم. اما ممنوعیت کار فستوارت در زمینه انتشار فراخوانهای بینالمللی، سخت ترینش بود که من رو تا مرز انهدام پیش برد و سختیهای عمومی رو برای من سختتر کرد. هنوز دارم تلاش میکنم این ممنوعیت رو رفع کنم. فستیوارت، هم مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد داره و هم توی جشنواره سرآمد رسانههای دیجیتال، لوح تقدیر کسب کرده. رسانههای مشابه بی هیچ محدودیتی در حال انتشار اخبار بینالمللی هستن و ما از انتشار اون منع شدیم. از اردیبهشت سال قبل(۱۴۰۳) درگیرشم و پیگیریهای بیپاسخ فراوانی انجام دادم. توی این مدت فقط اخبار داخلی منتشر کردم و هر طوری بود، اعضای تیم رو کنار هم نگه داشتم. بدون ایجاد تنش و حاشیه کار رو ادامه دادم و پیگیری کردم. اما یه روزی که فکر نمیکنم دور باشه، جزییاتش رو مینویسم که چقدر سخت بود و هست.
۳. تنهاتر شدم. پیامهام محدود شدن به چند تا دوست و فامیل قدیمی. نمیدونید چقدر حرف مشترک، کم شده. پیامهای موفقیت شما که همیشه با افتخار منتشر میکردم و به زندگی و کارم معنای بهتری میدادن، خیلی کم و قلبم خالی شده. اما دارم ادامه میدم. یه نامه سرگشاده برای رییس جمهور آماده کردم که بزودی منتشر میکنم.
۴. خب آدم آرزو میکنه. توی هر سن و هر موقعیتی. حتی توی سختیها. حتی توی بدبینی محض. آرزو میکنم همه چیز بهتر بشه. برای همهمون.
دوستتون دارم. تصدق شما،
علی اصغر کلانتر
۲ فروردین ۱۴۰۴
جایی نزدیک ساری
#یادداشت_آخر_سال
#یادداشت_های_علی_اصغر_کلانتر
#عکس_های_علی_اصغر_کلانتر