Doostdaran_freudianassociation
40 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
کلاس‌های #عرصه_فرویدی_ #مکتب_لکان دکتر #میترا_کدیور
#هگل معتقد است که پایان دانش مساوی است با پایان تاریخ. پایان دانش یعنی زمانی که بشر هر آنچه را که راجع به جهان مادی است دانسته باشد و دیگر هیچ راز نهفته‌ای در کائنات برایش وجود نداشته باشد. این نکته‌ای است که نه تنها از نظر امکان حدوث بعید به نظر می‌رسد و دور از دسترس است بلکه ظاهراً به این معنی است که برای هگل امکان شناخت جهان مادی به معنی واقعی کلمه وجود دارد، و این که این شناخت می‌تواند بالقوه مستقل باشد. حال آن که همان‌طور که جای دیگر توضیح دادم، در مقاله عینیت و واقعیت در فیزیک و در روانکاوی، میزان گستردگی معرفت از جهان بستگی به میزان گستردگی بعد سمبولیک دارد و از آنجایی که بعد سمبولیک پایان ناپذیر است، معرفت از جهان مادی هم پایان ناپذیر خواهد بود. البته وقتی که هگل پایان دانش را مترادف با پایان تاریخ قرار می‌دهد یعنی خود به خود ناممکن بودن چنین فرضی را مطرح می‌کند.

منبع:
https://freudianassociation
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
#ایران اولین امپراتوری جهان، تاریخی ده هزارساله دارد. گزاف نیست اگر گفته شود هر کشوری در جهان ناچار است ریشه­‌های فرهنگی خود را در ایران و در فرهنگ ایرانی جستجو کند. #هگل می‌گوید: «بنیان تحول بشری با تاریخ پرشیا آغاز می گردد؛ این دقیقا آغاز تاریخ جهان است»...
از سویی بیش از صد سال است که از چاپ کتاب تعبیر رویا و تولد روانکاوی می گذرد. بیش از صد سال است که فروید و روانکاوی انقلابی عظیم در جوامع بشری ایجاد کرده و «آرامش دنیا»...را بر هم زده اند و بیش از صد سال است که «علوم انسانی، ادبیات و هنر، فلسفه و نقد ادبی»...از تأثیر افکار فروید بی­‌نصیب نبوده و حتی فیزیکدانانی نظیر «بوهر، پالی و جردان به تقارن­هایی که بین فیزیک کوانتومی و روانکاوی وجود دارد اشاره کرده اند»...
و دریغا که تا بیست سال پیش، این سرزمین کهن و این فرهنگ غنی هنوز از روانکاوی و فروید بهره چندانی نداشت. در آن زمان آشنایی با فروید از طریق ترجمه های نارسای افرادی بود که دانشی در مورد روانکاوی نداشتند. در جوامع علمی، عده ای روانکاوی را تئوری مردودی می دانستند که فقط باید در تاریخچه روانشناسی و روانپزشکی از آن نام برده شود و عده ای دیگر بدون هیچگونه صلاحیتی خود را روانکاو می نامیدند و از روانکاوی سوءاستفاده می کردند. فروید در کتاب های دینی مدارس ایران نیز تا حد یک مروج آزادی های جنسی تقبیح می شد و روانکاوی نزد عوام نظریه ننگینی بود که فقط به انگیزه های جنسی می پرداخت و بی اخلاقی را رواج می داد.
تا اینکه در سال ۱۳۷۲،
روانکاوی از سلاله فروید، دکتر #میترا_کدیور، به ایران بازگشت. او احساس می­کرد «صحبت کردن از روانکاوی برای مخاطبین پارسی زبان بسیار ساده تر از مخاطبین غربی است»..زیرا هیچ «قوم دیگری را نمی­شناخت که در تاریخ و فرهنگش تا بدین حد در وادی عشق راه پیموده باشد»
در چنین فضای مغشوش و آشوب زده ای، دکتر میترا کدیور، پزشک و روانکاو فرویدی ـ لکانی بعنوان تنها عضو انجمن جهانی روانکاوی
(WAP)...
در ایران، عضو اکول فرویدی فرانسه
(ECF)
و فدراسیون اروپایی روانکاوی
(Eurofederation of Psychoanalysis (EFP 

فعالیت خود را «دست تنها»  در این سرزمین آغاز نمود....

برای مطالعه متن کامل مقاله به سایت #انجمن_فرویدی رجوع کنید.

انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
و ژك الن ميلر می نویسد: «لکان یک خدایگان است نه یک فرزانه نه یک فیلسوف که خود را با نظم جهان سازگار می کنند . در او هیچگونه میانه وری ، هیچگونه اعتدال و جایی برای خنثی بودن و بی تفاوت بودن نیست . خنثی بودن در روانکاوی ، کرختی روانکاوانه کراهت مطلق است . خدایگان کسی است که از همسایه نمی ترسد ، مجبور نیست مدام زیرچشمی چپ و راست خود را بپاید و در هر قدم به جلو و عقب لنگر بزند . خدایگان کسی است که از اشتیاق خود چشم پوشی نمی کند و خودش به تنهایی کاروانی است که می گذرد »
اصطلاحاتی همچون خدایگان و کاروانی که می گذرد شاید احتیاج به کمی توضیح داشته باشند . واژه خدایگان در اینجا از بحث «دیالکتیک خدایگان و بنده » هگل در کتاب «پدیده شناسی روح » گرفته شده و کاروانی که می گذرد اشاره ای است به کنایه ای که فروید به کاربرده است : سگها پارس می کنند و کاروان می گذرد .
اما در مورد کسی که به چپ و راست نمی نگرد ، لنگر نمی زند و از اشتیاق خود چشم پوشی نمی کند . این شخص در واقع هر نوع همانندسازی را پشت سر گذاشته است و تنها قطب نمایش برای حرکت به جلو «ابژه a» اش است ، یعنی ابژه ای که اشتیاق از آن زاییده می شود .
قرار گرفتن در جایگاه خدایگان فرد را بسیار مستعد خیانت دیدن می کند . اما به قول ژک الن میلر خیانت دیدن چیزی از او نمی کاهد اما خائنين خود را از یک نمونه محروم می کنند .
می بینید صحبت بیشتر از یک نمونه است تا یک الگو. الگو آن چیزی است که ما در همانندسازی هایمان به کار می بریم . نمونه اما به آن معناست که می توان با صرف نظر کردن از هر گونه همانندسازی فقط از «ابژه a» خود پیروی کرد .
به این ترتیب جایگاه خدایگان در نقطه مقابل جایگاه ارباب است .

منبع : كتاب مكتب لكان ، روانكاوی در قرن بیست ویکم #دکتر_میترا_کدیور

#لكان#خدايگان#فيلسوف#فرزانه#هگل#ديالكتيك#ابژه#اشتياق#الگو#نمونه#نظم_جهان#سازگار#اعتدال#كرختی_روانکاوانه_کراهت_مطلق#روانکاو

Image : Fikri Amanda
انتخاب متن و تصویر : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation فرضیه لاکان این بود که فرآیند هویت یابی فرد ابتدا با تفکیک خود از محیط پیرامون رخ می دهد. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
لاکان و آوار فلسفی
نویسنده: مهدی ملک
مقدمه :
در پنج مقاله به هم پیوسته سعی بر نگاهی گذراست به مفاهیم اصلی و کلید واژه‌های اساسی اندیشه «ژاک لاکان» – بزرگ‌ترین اندیشمند روانکاوی پسافرویدی – و در پایان تحلیلی فلسفی از نقش آرای او در فرو ریختن تابوهای فلسفه کلاسیک. در چهار مقاله اول سعی بر توضیحی موجز از سه ساحت معروف «خیالی»، «نمادین» و «واقعی» است و مقاله چهارم اختصاص به توصیفی گذرا از این نکته است که چگونه برخی از مهم‌ترین پایه‌های فلسفه کلاسیک مثل «کوگیتوی دکارتی» یا «اخلاق کانتی» در مواجهه با مغناطیس اندیشه لاکان دچار بحران می‌شوند.
١-امر خیالی (The Imaginary Order )
در دو دهه ابتدایی قرن بیستم «پدیدار شناسی» از مجموعه آثار و تفکرات «ادموند هوسرل» به وجود آمد. «هوسرل» در پدیدار شناسی معتقد بود «چیزها» یا «ابژه‌های» جهان بدون وجود آگاهی ما موجود نیستند. بنابراین از هر آنچه بیرون از ادراک ماست باید چشم پوشی کرد. این چشم پوشی که «هوسرل» تحت عنوان «فروکاست پدیدار شناسانه» (Phenomenological Reduction) از آن نام می‌برد در واقع فرایندی است که در آن ما جهان بیرون را به اندازه ظرف آگاهی خود فرو می‌کاهیم. از سویی دیگر یک دهه بعد «مارتین هایدگر» – شاگرد هوسرل – و سپس «سارتر» تفکیکی میان «سوژه» و «اگو = ego» قائل شدند. این تفاوت اساسی این بود که به قول سارتر خود آگاهی هیچ است اما «اگو» ابژه‌ای است در جهانی که سوژه درک می‌کند. در ادامه می‌بینیم که شروع اندیشه لاکان در ارائه و تعریف «امر خیالی» چگونه به این دو ایده فلسفی وابسته است.
در ١٩۴٩ لاکان با کاوش در مسائل مربوط به خودآگاهی و تلفیق آن با ایده‌های روانشناسی تجربی به نتیجه جالبی رسید. پیش از این سال «کوگیتو»ی دکارتی (من می‌اندیشم پس هستم) با آرای «هایدگر» مبنی بر این که سوژه همواره سوژه اندیشمند و آگاه نیست از اعتبار افتاده بود. فرضیه لاکان این بود که فرایند هویت یابی فرد ابتدا با تفکیک خود از محیط پیرامون رخ می‌دهد.
 از نظر لاکان «اگو» در این لحظه بیگانگی – شیفتگی کودک با تصویر خود است که ساخته می شود. کارکرد اگوی شکل گرفته کارکردی «غلط پندارانه» – Mis-Recognition – است که بر تصویر توهم آمیز تمامیت و یکپارچگی استوار است یا به بیانی دیگر اگو بر عدم پذیرش حقیقت چند پارگی و بیگانه شدگی اصرار می‌ورزد. مفهوم دیگر گفتار بالا این است که فرد برای وجود داشتن بر تصویری استوار است که در عین حال با او یکی نیست و برای وجود باید از سوی دیگری به رسمیت شناخته شود. سوژه تصویر یا دیگری بزرگ (زبان، ملیت، مذهب، پیشوا و …) را کامل و توپر پنداشته و بنابراین مدام سعی می‌کند تا با آن یکی شود و مدام هم شکست می‌خورد. همین بیگانگی و چیزی کم داشتن و خلأ عنصر برسازنده سوژه است.

برای مطالعه متن کامل به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.

#فروید #لکان #ژاک_لاکان #روانکاو #روانکاوی #خیالی #نمادین #واقعی #دکارت #هگل #هایدگر #سارتر #اگو #بیگانگی #دیگری_بزرگ #ابژه #هویت #سوژه #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی

Music : Hans Zimmer
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
Doostdaran_freudianassociation
Photo
لاکان و آوار فلسفی (1)
نویسنده: مهدی ملک

از نظر لاکان دو مرحله بیگانه شدگی (Alienation) وجود دارد. نخست از طریق مرحله «آینه‌ای» و شکل گیری «اگو» در خلال آن و سپس از طریق «زبان» و ساخته شدن سوژه.

«مرحله آینه‌ای» تقریباً بین ۶ تا ۱۸ ماهگی کودک رخ می‌دهد. در این زمان کودک که تا پیش از این هیچ گاه بدن خود را به صورت کامل یا یکپارچه ندیده است برای نخستین بار تصویر کامل، توپر و یکپارچه خود را در آینه می‌شناسد (این بازشناسی وجود توپر می تواند با نگریستن به جسم کودکی دیگر نیز رخ دهد). نوزاد مجذوب تصویر خود می‌شود و سعی می‌کند خود را با آن یکی کند. این مرحله همراه با احساس توأمان خودشیفتگی (Narcissism) به علت کشف این مسأله که کودک این تصویر کامل و یکپارچه و قابل کنترل را تصویر خود می‌داند و نیز احساس پرخاشگری (Aggressiveness) است زیرا به هر حال کودک در می‌یابد که تصویر مجازی چیزی جدا از گوشت و پوست اوست. این یکی انگاری خود با تصویر از این سو حیاتی است که به وسیله آن کودک نخستین بار خود را به عنوان موجودی تام و کامل و دارای هویت می‌یابد. در اینجاست که لاکان با به کارگیری منطق دیالکتیک هگلی مسأله را توضیح می‌دهد. لاکان سنتز حاصل از «تز» که همان احساس یکی شدن با تصویر و لذت شناخت و کنترل و تسلط بر آن است را در برابر «آنتی تز» یا حس بیگانه شدگی به علت مجازی بودن تصویر را به این شکل بیان می‌کند که احساس خودی (اگویی) یکپارچه به بهای دیگری بودن این خود (تصویر) تمام می‌شود. از نظر لاکان «اگو» در این لحظه بیگانگی – شیفتگی کودک با تصویر خود است که ساخته می شود. کارکرد اگوی شکل گرفته کارکردی «غلط پندارانه» – Mis-Recognition – است که بر تصویر توهم آمیز تمامیت و یکپارچگی استوار است یا به بیانی دیگر اگو بر عدم پذیرش حقیقت چند پارگی و بیگانه شدگی اصرار می‌ورزد. مفهوم دیگر گفتار بالا این است که فرد برای وجود داشتن بر تصویری استوار است که در عین حال با او یکی نیست و برای وجود باید از سوی دیگری به رسمیت شناخته شود. سوژه تصویر یا دیگری بزرگ (زبان، ملیت، مذهب، پیشوا و …) را کامل و توپر پنداشته و بنابراین مدام سعی می‌کند تا با آن یکی شود و مدام هم شکست می‌خورد. همین بیگانگی و چیزی کم داشتن و خلأ عنصر برسازنده سوژه است.

برگرفته از: #سایت_انجمن_فرویدی

منبع عکس: نامشخص

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#فلسفی
#بیگانه_شدگی
#مرحله_آینه‌ای
#اگو
#زبان
#کودک
#کودکی
#خودشیفتگی
#پرخاشگری
#دیالکتیک
#هگل
#بیگانگی
#خلأ
#Alienation
#Narcissism
#Aggressiveness
#Mis_Recognition

@doostdaran_freudianassociation