هر مدرسه ای را که باز کنید٬
درب زندانی را بسته اید
#ویکتور_هوگو
دو مرگ بود انچه مرا پیر کرد و کُشت
بیداد عشق بود و بلای معلمی
روز جهانی معلم بر استاد فرهنگ دوست عزیز و مجید آقای صداقت فر مربی گرامی از سرپرستان با اخلاق چکاد تهنیت باد
درب زندانی را بسته اید
#ویکتور_هوگو
دو مرگ بود انچه مرا پیر کرد و کُشت
بیداد عشق بود و بلای معلمی
روز جهانی معلم بر استاد فرهنگ دوست عزیز و مجید آقای صداقت فر مربی گرامی از سرپرستان با اخلاق چکاد تهنیت باد
Audio
چو آدینه هُرمَزدِ بهمن بُوَد
بر این کاخِ فرخ نشیمن بُوَد
می لعل پیش آور ای هاشمی
ز خُمّی که هرگز نگیرد کمی
چو شستوسه سالم شد و گوش کر
ز گیتی چرا جویم آیین و فَر؟
#شاهنامه #فردوسی
📚گروهی از پژوهشگران بر این باورند که امروز، یکم بهمن، زادروز فردوسی است و در این سروده از زادروز و سال(سن) خود سخن گفته است.
شعری نایاب از #ویکتور_هوگو
برای #فردوسی
پیش از این
در شهر میسور با #فردوسی آشنا شدم.
گوئی از سپیده بامدادان
شعله ابی گرفته بود تا از آن تاجی بسازد
و بر پیشانی خود نهد.
جلالی چون پادشاهان داشت
که گستاخی را بر آستانش راهی نیست.
دست اری قرمز و آراسته به یاقوتی درخشان بر سر داشت و با جامه ای ارغوانی ازین سوی شهر به سوی دیگر می رفت.
ده سال بعد,
او را سیاه پوش دیدم.
بدو گفتم
تو که پیش ازین بدیدارت می آمدند
تا با جامه و دستار ارغوانی از برابر خانه های ما گذرانت بینند,
تو که پیوسته پوششی گلگون داشتی, چرا اکنون این جامه سیاه را که گوئی با ظلمت رنگ کرده اند به تن داری؟
پاسخ داد آخر
اکنون فروغ من خاموش شده است ..
#شاهنامه_خوانی
#بانو_گردآفرید
بر این کاخِ فرخ نشیمن بُوَد
می لعل پیش آور ای هاشمی
ز خُمّی که هرگز نگیرد کمی
چو شستوسه سالم شد و گوش کر
ز گیتی چرا جویم آیین و فَر؟
#شاهنامه #فردوسی
📚گروهی از پژوهشگران بر این باورند که امروز، یکم بهمن، زادروز فردوسی است و در این سروده از زادروز و سال(سن) خود سخن گفته است.
شعری نایاب از #ویکتور_هوگو
برای #فردوسی
پیش از این
در شهر میسور با #فردوسی آشنا شدم.
گوئی از سپیده بامدادان
شعله ابی گرفته بود تا از آن تاجی بسازد
و بر پیشانی خود نهد.
جلالی چون پادشاهان داشت
که گستاخی را بر آستانش راهی نیست.
دست اری قرمز و آراسته به یاقوتی درخشان بر سر داشت و با جامه ای ارغوانی ازین سوی شهر به سوی دیگر می رفت.
ده سال بعد,
او را سیاه پوش دیدم.
بدو گفتم
تو که پیش ازین بدیدارت می آمدند
تا با جامه و دستار ارغوانی از برابر خانه های ما گذرانت بینند,
تو که پیوسته پوششی گلگون داشتی, چرا اکنون این جامه سیاه را که گوئی با ظلمت رنگ کرده اند به تن داری؟
پاسخ داد آخر
اکنون فروغ من خاموش شده است ..
#شاهنامه_خوانی
#بانو_گردآفرید