بيدارزنى
4.02K subscribers
5.12K photos
1.22K videos
173 files
4.18K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
📌تعریف دگرگونه زنان از رابطه تنانه
مطالعه موردی زنان ۲۸ تا ۳۸ سال
نویسنده: مریم رحمانی

بیدارزنی: مقاله «تعریف دگرگونه زنان از رابطه تنانه» در اولین همایش «انسان‌شناسی و جنسیت» در سال ۹۴ در انجمن انسان‌شناسی ایران ارائه‌شده است و در اینجا بازنشر می‌شود. متأسفانه مجلات علمی –پژوهشی- ترویجی از انتشار آن به دلیل آنچه فمینیستی بودن محتوی می‌خواندند، امتناع کردند. در اینجا جا دارد از زنانی که به پژوهشگر اعتماد کردند و خصوصی‌ترین تجارب زیسته خود را در اختیار من قرار دارند صمیمانه سپاسگزاری کنم که بدون این همکاری این پژوهش امکان‌پذیر نبود.

🔸چکیده

ازدواج در فرهنگ ایرانی از جایگاهی والا برخوردار و یکی از دغدغه‌های خانواده‌ها در مورد فرزندانشان است. ازدواج کارکردهای مختلف عاطفی، اجتماعی، روانی دارد؛ و ارضای غریزه جنسی ازجمله کارکردهای مهم آن محسوب می‌شود. ضمن آنکه در جامعه ‌ایرانی تنها چارچوب پذیرفته‌شده برای ارضای غریزه جنسی، ازدواج است. در فرهنگ مردسالار ایران در مورد فعالیت جنسی مردان خارج از ازدواج با مدارا برخورد می‌شود اما رابطه خارج از ازدواج در مورد زنان به دلیل داشتن فیزیولوژی متفاوت آنان با تنگناهایی مواجه است. در سال‌های اخیر با تغییرات اجتماعی و همچنین رشد آگاهی جنسیتی در بین زنان شاهد شکل‌گیری شیوه‌های دیگری به‌جز ازدواج برای ارضای غریزه جنسی در بین زنان هستیم.

در این پژوهش با ده زن ۲۸-۳۸ ساله که رابطه جنسی خارج از ازدواج داشته‌اند مصاحبه شد تا مشخص شود آنان چه نگاهی به بکارت، عشق و رابطه جنسی دارند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد بکارت داشتن تا زمان ازدواج برای این زنان ارزش محسوب نمی‌شود و آنان بکارت را بیشتر امری فیزیولوژیک می‌دانند تا ارزشی اخلاقی. هرچند که دو نفر از آنان در عین داشتن رابطه جنسی بکارت خود را حفظ کرده‌اند.

همچنین به‌جز دو زن، بقیه پاسخ‌دهندگان تمایزی بین عشق و رابطه جنسی قائل نبودند و ترجیحشان تجربه کردن اولین رابطه جنسی با مردی بود که دوستش داشته باشند و او را متعهد بدانند. استرس و فشارهای روانی ازجمله آسیب‌هایی است که این زنان به دلیل تابوشکنی متحمل شده‌اند. این زنان به دلیل شکستن هنجارهای جامعه نگران آینده خود هستند چراکه بیشتر خانواده‌ها از رابطه خارج از ازدواج آنان خبر ندارند.


#سکسوالیته

متن کامل مقاله را از لینک زیر دریافت کنید:
https://goo.gl/8b5RHh
📌زن هایی که به ۳۰ سالگی می‌رسند و هنوز یک‌ بار هم به مطب متخصص زنان مراجعه نکرده‌اند

🔸شما چقدر نسبت به بدن خودتان آگاه هستید؟ هر چند وقت یک‌بار به پزشک زنان مراجعه می‌کنید؟ درباره مسائل زنانه‌تان با چه کسی مشورت می‌کنید؟ اصلا تا به حال کسی درباره زنانگی به شما آموزش داده است؟

🔸درست است که جامعه نسبت به سال‌های گذشته آگاه‌تر شده است اما هنوز هم دخترانی در شهرهای بزرگ هستند که تا به حال گذرشان به مطب پزشک زنان نیفتاده است. هنوز هم دخترانی هستند که وقتی زندگی مشترکشان را آغاز می‌کنند، اطلاعات چندانی درباره خودشان و روابط زناشویی ندارند.

🔸سارا ۲۶ ساله و مجرد می‌گوید: «من تا همین چند وقت پیش نمی‌دانستم که دختران مجرد هم باید هر از چندگاهی به پزشک زنان مراجعه کنند اما یک مطلب در اینترنت خواندم که درباره اهمیت این موضوع بود. وقتی رفتم دکتر و از او خواستم من را معاینه کند، با لحن بدی گفت: برو بخواب رو تخت. چند دقیقه معاینه کرد و با تمسخر گفت: نترس، هنوز سالمی! لحن آن پزشک که خودش هم خانم بود، خیلی مرا خجالت‌زده کرد. دیگر پایم را مطب دکتر زنان نگذاشتم.»

🔸فاطمه نعمت‌اللهی، پزشک زنان و زایمان درباره اهمیت مراجعه زنان به پزشک می‌گوید: «این یک موضوع بسیار مهم برای زنان است که چه هنگامی باید به متخصص زنان مراجعه کنند. گاهی اوقات سرتان بیش از حد شلوغ است. گاهی اوقات خیلی خجالت می‌کشید اما برای همه زنان، یک زمانی به وقت ملاقات با پزشک نیاز است. اگر شما مرتب به پزشک زنان مراجعه کنید، بیماری‌هایتان زودتر تشخیص داده می‌شود و زودتر هم بهبود پیدا می‌کنید.»

🔸بسیاری از خانم‌ها به دلیل ترس یا خجالت، معاینات دوره‌ای مخصوص زنان را به تعویق می‌اندازند. کم نیستند خانم‌هایی که به سن ۳۰ سالگی می‌رسند و هنوز یک‌ بار هم به مطب متخصص زنان مراجعه نکرده‌اند! این ترس و نگرانی بی‌مورد احتمال ایجاد عوارض و خطر پیشرفت انواع بیماری‌های زنانه را بالا می‌برد.

🔸ممکن است فرد، مبتلا به ویروس زگیل تناسلی شده باشد و در عین حال علامتی از خود نشان ندهد در حالی که شاید این ویروس باعث ایجاد تغییراتی در دهانه رحم او شده باشد و بعد از چند سال تازه متوجه شود به سرطان پیشرفته دهانه رحم مبتلا شده است.

🔸خانم‌ها از زمان بلوغ می‌توانند مراجعه به متخصص پزشک زنان را آغاز کنند چرا که امروزه بیماری‌های زنانه از جمله تخمدان پلی‌کیستیک، کیست‌های درموئید، کیست‌های ساده تخمدان و بی‌نظمی قاعدگی در میان نوجوانان شیوع بالایی پیدا کرده‌ است.

#سکسوالیته

https://goo.gl/iTmsHJ
🖋جستاری در سکسوالیته و روابط پیش از ازدواج

🔹در این پژوهش با ده نفر زن که رابطه جنسی خارج از ازدواج داشته‌اند مصاحبه شده است که در رنج سنی ۲۸ تا ۳۸ سال قرار دارند همگی دارای تحصیلات لیسانس یا فوق‌لیسانس و شاغل‌اند. برخی از زنان پاسخ‌دهنده آگاهی جنسیتی داشتند و برخی نداشتند. دو نفر از این زنان با دوست‌پسرشان ازدواج‌کرده‌اند هرچند یکی از آنان با گذشت سه سال همچنان باکره است که دلیلش را تحمل‌ناپذیر بودن درد عنوان کرده است.

🔹برخی از این زنان تجربه دوستی‌های متعددی داشتند و دو نفر هم‌سال‌ها با مردی که اولین رابطه جنسی کامل را با او تجربه کرده‌اند، دوست هستند. البته سبک زندگی‌شان هم‌خانگی نبوده است.


http://yon.ir/Uujp1

@Digari_ir

#سیاست_تن
#سکسوالیته

دوستان و همراهان گرامی آدرس کانال به Digari_ir@تغییر یافته است.
AzadiyeAndishe_7.pdf
8.8 MB
📌‏ویژه‌نامه ‎#زنان، ‎#جنسیت، ‎#سکسوالیته نشریه آزادی اندیشه منتشر شد.

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
📌درباره پیوند نئولیبرالیسم و سیاست مذهبی محافظه‌کار در ایران و فراسوی آن

آیا قوانین جدید باروری، راهی برای برون رفت از بحران اقتصادی است؟

⚪️ گفتگوی «بهار عقلایی» و «ماریا هارتمن» با «فیروزه فروردین»

✍🏽 ترجمه: جلوه جواهری


🟣 ویژه‌نامه‌ی هشت مارس



#بیدارزنی: بررسی #ایران و #ترکیه امروز نشان می‌دهد که باید محافظه‌کاری مذهبی و نئولیبرالیسم را -که در وهله اول دو ایده متضاد و متخاصم به نظر می‌رسند- به‌عنوان دو سوی یک نوع تجلی قدرت فهمید. تحولات کنونی در منطقه نشان می‌دهد که چگونه نظام‌های گوناگون از درگیری سیاست‌های مذهبی نئولیبرال و پدرسالار برای حفظ قدرت استفاده می‌کنند. در اینجا باروری و سیاست زیستی به عنوان مکانیسم‌های کنترل جمعیت، نقش کلیدی دارند. [آن‌ها] همچنین عوامل تعیین‌کننده‌ای در تعیین موقعیت زنان از بازار کار گرفته تا حوزه اجتماعی و خانواده هستند.

تحولات قانونی جدید در رابطه با حقوق باروری زنان در ایران، یک نمونه‌ی جنجالیِ خاص است از نحوه‌ای که نظام‌های محافظه‌کار به لحاظ فرهنگی و بنیادگرای مذهبی، نئولیبرالیسم و ​​خانواده را درهم می‌آمیزند تا قدرت دولتی را  اعمال کنند. خروج ترکیه از کنوانسیون استانبول را می‌توان ادامه همین گرایش‌ها دانست. بنابراین، اگر بخواهیم با همبستگی فمینیستیِ فراملی با نظام‌های محافظه‌کار و بنیادگرا مقابله کنیم، این پدیده‌های همتا نیاز به تحلیل دارند.

▪️به‌تازگی بهار عقلایی، و ماریا هارتمن، برای #بنیاد_رزا_لوکزامبورگ، با فیروزه فروردین، فمینیست و جامعه‌شناس ایرانی درباره درهم‌تنیدگی و تقویت متقابل سیاست‌های نئولیبرال، پدرسالار-محافظه‌کار و مذهبی-بنیادگرا گفتگو کردند.

🟡 از متن: «_ بیایید جسورانه، نگاهی فراملی به موضوع داشته باشیم. ترکیه در اوایل جولای از #کنوانسیون_استانبول خارج شد و اعلام خروج با این توجیه همراه شد که این کنوانسیون خانواده را «ویران» و «ارزش‌های غربی» را تبلیغ می‌کند. آیا شباهتی بین ترکیه و ایران می‌بینید و تحولات دو کشور قابل مقایسه است؟ این تحولات چه معنایی برای آینده مبارزات فمینیستی در منطقه دارند؟

_ از نظر من جالب است که بسیاری هنوز نئولیبرالیسم را در شکل ایده‌آل‌اش در تضاد با سبک‌های زندگی و ارزش‌های بنیادگرایانه مذهبی، اخلاق‌گرایانه و محافظه‌کار می‌دانند، اما در هر دو مورد [ایران و ترکیه] می‌بینیم که چگونه ارزش‌های دینی محافظه‌کار در چارچوب خانواده‌گرایی و نئولیبرالیسم به خوبی عمل می‌کنند. البته تفاوت‌هایی در حقوق باروری و مقررات مربوطه در این دو کشور وجود دارد. با این حال، برخی گرایش‌های جهانی به سوی درهم‌تنیدگی فزاینده‌ی نئولیبرالیسم و ​​محافظه‌کاری مذهبی وجود دارد -که اغلب به بهای برابری جنسیتی، حقوق باروری، و مبارزات فمینیستی تمام می‌شود.

با این وجود، وضعیت زنان در ایران از نظر حقوق باروری را نمی توان با تجربه ترکیه یکی دانست. ترکیه یک جنبش فمینیستی بسیار قوی داشته و دارد که همیشه برای حقوق باروری مبارزه کرده است. علیرغم همه شکست‌های اخیر در ترکیه، سیاست‌های باروری در آنجا بسیار مترقی‌تر از ایران است. بنابراین، ما به هیچ وجه از یک نقطه، شروع نمی‌کنیم.»



#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#سکسوالیته #حق_بر_بدن
#هشت_مارس #نئولیبرالیسم #حق_باروری_آگاهانه


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43775


@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ مارکسیسم، نظریه‌پردازی سکسوالیته و سیاست جنسی

7 ژانویه 2024

نوشته‌ی: پل رینولدز
ترجمه‌ی: فرزانه راجی


🔸 مارکسیسم به‌وضوح در تحولات مرتبط با مطالعه‌ی سکسوالیته و سیاستِ هویت‌ و جهت‌گیریِ جنسی از دهه‌ی 1970 غایب بوده است. دخالت‌گری‌ها و بحث‌های سیاسیِ اساسی در این حوزه از سوی طیف متنوعی از جامعه‌شناسان، مورخان و نظریه‌پردازان فرهنگی است که مواضع متفاوتی پیرامون بحث‌های معاصر بین نظریه‌ی دگرباش و ساخت‌گرایی اجتماعی در خصوص ساختِ اجتماعی و فرهنگیِ سکسوالیته در جامعه اتخاذ می‌کنند. برخلافِ سایر حوزه‌های نظریه‌پردازی درباره‌ی جامعه‌ که می‌توان ادعا کرد مارکسیسم با تمرکز بر تحلیلِ ساختاری مناسبات اجتماعی (طبقاتی)، شرایط مادی مناسبات تولید، فرآیندهای کالایی‌سازی و استثمارِ سرمایه‌دارانه‌ی ارزش نیروی‌کار و سیاستِ قدرتِ ایدئولوژیک و سرکوب‌گر به‌عنوان مبنایی برای سرکوب طبقاتی و بیگانگیْ خطوط نظریه‌پردازی رادیکالی را شکل داده است، این غیبت هم قابل‌توجه و هم مشکوک است.

🔸 نوشته‌های مرتبط با سیاستِ جنسیت از عناصر موجود در زبانِ مارکسیسم به‌عنوان استعاره در راهبردهای حقوق جنسی و عدالت اجتماعی استفاده کرده‌اند و هم‌هنگام آشکارا با نظریه و سیاست مارکسیستی به‌عنوان «بخشی از مشکل» دشمنی کرده‌اند. بخش عمده‌ی این زبان همان زبان واکاوی‌های گرامشی است ــ ایدئولوژی، فرهنگ و هژمونی ــ که با تصاحب آن از سوی پسا‌مارکسیست‌ها و کسانی که «چرخش فرهنگی» در تحلیل‌های اجتماعی را دنبال می‌کنند، خود مشکل‌ساز می‌شود. کسانی که رویکردی مبتنی بر مفاهیم و ایده‌های مارکسیستی اتخاذ می‌کنند، مانند دیوید ایوانز، تمایل دارند بر محدودیت‌های شهروندی جنسی در سرمایه‌داری تأکید کنند، نه بر دامنه‌ی شهروندی جنسی، برابری و عدالت از طریق مبارزه‌ی طبقاتی. نیکولا فیلد به طور متناوب درباره‌ی هم‌بستگی طبقاتی به‌عنوان مبنایی برای امتناع و سیاسی ‌کردنِ مبارزات برای برابری و عدالت بحث می‌کند، اما از موضعی که در آن منافع مشترک و مبارزات مرکزی قاطعانه از طریق واکاوی طبقاتی بیان می‌شوند. هر دو رویکرد، در بحث گسترده‌ترِ سیاست جنسی و شهروندی صداهایی در اقلیت هستند و این پرسش اجتناب‌ناپذیر را برمی‌انگیزند که نظریه‌ها و مقوله‌های مارکسیستی چه سهمی می‌توانند در تحلیل هویت، روابط، رفتار، مقررات و تفاوت جنسی داشته باشند. آیا زمینه‌ای برای مشارکت معنادار مارکسیسم در مطالعاتِ رهاییِ اجتماعیِ تنوع جنسی وجود دارد؟

🔸 نظریه و سیاست مارکسیستی در نظریه و سیاستِ سکسوالیته سهمی دارد. سهم آن در ارزش انتقادی مقوله‌هایِ مارکسیستی در واکاوی گرایش جنسی و ارزش‌ها، حقوق و عدالت اجتماعی در جوامع معاصر است. فهرست چهار حوزه‌ای که در ادامه می‌آید، شکل توسعه‌نیافته‌ای است که بر اساس آن این احتمال‌ها بنا شده است. اولاً، تمرکز انتقادی بر فرهنگ، کالاسازی و مصرف که متأثر از مارکسیسم است، بی‌شک زمینه‌ای مستحکم و بارور برای نقد گفتمان‌های معاصر حقوق جنسی، عدالت و فضا در جوامع معاصر است.
ثانیاً، مارکسیست‌ها می‌توانند در قالب برداشتی ماتریالیستی از تاریخْ چارچوب انتقادی گسترده‌تری برای درک سکسوالیته ارائه دهند.
این رویکرد به نکته‌ی سوم منتهی می‌شود: این‌که هنوز باید از گستره و عمق نظریه‌ی مارکسیستی در پژوهش و گشودن زمینه‌ای پرثمر برای مطالعات سکسوالیته استفاده کرد... رگه‌هایی غنی‌ از پژوهش‌گری مارکسیستی وجود دارد که برای پروراندن دیدگاه‌های انتقادی پیرامون سکسوالیته چندان کندوکاو نشده است.
سرانجام این‌که مارکسیست‌ها در خصوص رهایی و سیاست مبارزه هنوز حرفی برای گفتن دارند. هژمونی، هرچند استفاده‌ی نادرست از یک مفهوم است، هنوز به‌عنوان یک چارچوب مفهومیِ مفید هم برای درک استراتژی‌های سلطه و هم استراتژی‌های مقاومت باقی می‌ماند.... نظریه‌پردازی مبارزه برای حقوق، آزادی‌ها و عدالت اجتماعی برای افرادِ دارای سکسوالیته‌های متفاوت با استفاده از برداشتی ماتریالیستی از تاریخِ سیاست جنسی، سیاست هم‌بستگی جمعی و درک قدرتِ هژمونیکِ تعصبِ جنسی تقویت می‌شود...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3S1

#پل_رینولدز #فرزانه_راجی #نقد_پدرسالاری #سکسوالیته #سیاست_جنسی
👇🏽

🖋@naghd_com
Forwarded from نقد
▫️سکسوالیته، بیگانگی و سرمایه‌داری

5 مارس 2024

نوشته‌ی: شیلا مک‌گرگور
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 در دهه‌ی 1980 سوسیالیست‌های انقلابی با استدلال‌های فمینیسم رادیکال مخالفت کردند که در آن فرض می‌شد مردان ذاتاً تهاجمی و خشن هستند و تجاوز جنسی سلاحی است که مردان برای سرکوب زنان از آن استفاده می‌کنند. بحث‌های امروزی بسیار متفاوت است، اما هنوز هم واکاوی‌ای از تمایلات جنسی انسان ارائه می‌کنیم که ریشه در درک ماتریالیستی از توسعه‌ی جامعه‌ی انسانی و در نتیجه طبیعت انسانی دارد. من واقعیت رفتار جنسی را امری مسلم می‌دانم، زیرا تکامل بشریت بدون آن ممکن نبود. روند تکاملی‌ای که باعث پیدایش انسان‌های مدرن شد هم جنسیت انسان را به وجود آورد و هم به آن شکل‌ داد.

🔸 سال‌های پس از جنگ جهانی دوم شاهد ورود انبوه زنان به مشاغل دستمزدی خارج از خانه و تحصیل انبوه زنان جوان در کنار مردان در دانشگاه بود. اخلاق محافظه‌کارانه‌ی حاکم بر دهه‌ی 1950 به‌زودی با آرمان‌های زنان طبقه‌ی کارگر و دانشجویان زن به منازعه برخاست. این منازعات در نهایت به جنبش آزادی زنان انجامید که در اواخر دهه‌ی 1960 در کنار سایر جنبش‌های آزادی‌بخش پدید آمد. مطالبات اصلی جنبش آزادی زنانْ دستمزد برابر، مهدکودک‌های ٢٤ ساعته، پایان دادن به تبعیض‌جنسی و حق سقط‌جنین و پیش‌گیری از بارداری بود. افزون بر این، جنبش آزادی زنانْ کلیشه‌های جنسیتی درباره‌ی توانایی ذهنی، شغل و تمایلات جنسی را به چالش کشید.

🔸 زنان جوان نه‌تنها می‌خواستند مشاغل مختصِ مردان به رویشان گشوده شود، بلکه می‌خواستند بتوانند روابط جنسی خارج از ازدواج را به‌طور برابر با مردان تجربه کنند بدون این‌که «زن هرزه» قلمداد شوند. فضایی ایجاد شد که در آن تمایلات ‌جنسی زنان می‌توانست به‌طور جدی از سوی زنان و مردان مورد بحث قرار گیرد. کلیشه‌های جنسیتی به تدریج کم شدند و این امکان برای زنان و مردان فراهم شد تا توانایی‌های خود را متناسب با فردیت خود درک کنند تا بر اساس جنسیت‌شان. زیرا ستم بر زنان اگر رشد زنان را به‌طور جدی محدود می‌کرد، رشد مردان را نیز محدود می‌کرد.

🔸 تقریباً در همان زمان در بریتانیا، طبقه‌ی کارگر‌ی با اعتماد‌به‌نفس فزاینده در نبردهای کلیدی علیه کارفرمایان و دولت وقت پیروز می‌شد. هم‌بستگی طبقه‌ی کارگر خود را از طریق احترام به اعتصاب‌‌کنندگان، اجتماعات و اعتصاباتِ هم‌بستگی نشان داد. و آن تجربه‌ی هم‌بستگی طبقه‌ی کارگر هم‌چنین به سوسیالیست‌ها و فمینیست‌ها این امکان را داد تا لایه‌های گسترده‌ای از جنبش سندیکاییِ تحت سلطه‌ی مردان را متقاعد کنند که زنان حق کنترلِ تمایلات جنسی خود را از طریق دسترسی به سقط‌جنین و پیش‌گیری از بارداری دارند.

🔸 با این که بسیاری از این تغییرات در نقش زنان پایدار بوده‌اند، شماری از ایده‌های دیگر درباره‌ی آزادی زنان با کاهش خوش‌بینی جنبش‌ها در حدود سال 1968 از بین رفت. واکنش‌ها علیه آزادی زنان از جهات مختلفی صورت‌ گرفت و زیربنای تحولات گسترده‌تری در کل جامعه بود. چالش‌های طبقه‌ی کارگر برای کنترل مزد و قوانین اتحادیه‌‌ی کارگری در اواخر دهه‌ی 1970 تضعیف و در نهایت به دولت محافظه‌کار مارگارت تاچر منجر شد. با تضعیف هم‌بستگی طبقه‌ی کارگر، لایه‌ای از فمینیست‌ها شروع به استدلال کردند که ریشه‌های سرکوب زنان در بیولوژی مردان نهفته است و تجاوز به‌عنوان سلاح انتخابی برای حفظ انقیاد زنان است. صداهای غالب بیش‌تری این دیدگاه را مطرح کردند که مطالبات جنبش زنان باعث ایجاد «بحران» در مردانگی شده است. هم‌چنین این ایده که رفتار انسان را می‌توان با ارجاع به ژن‌ها یا مغز توضیح داد، از نو مطرح شد، که به ایده‌ی «مردها این‌طوری‌اند دیگر» دامن زد، دیدگاهی که کلیشه‌های جنسیتی را ذاتی می‌داند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Yn

#شیلا_مک‌گرگور #فرزانه_راجی
#فمینیسم #هم‌بستگی_طبقاتی #سکسوالیته

👇🏽

🖋@naghd_com