بيدارزنى
Photo
🟣چرخه تلخ خشونت علیه زنان؛
از قربانی تا قاتل، سایه سیاستهای سرکوبگرایانه
نویسنده: مریم یحیوی
♦️متن ارسالی به بیدارزنی
«هر روز از گوشهوکنار این سرزمین، خبر قتل زنی دیگر به دست یکی از نزدیکان یا غریبهای ناشناس منتشر میشود؛ از الهه تا کبری، از هانیه تا صدها زن بینامونشان دیگر. این قتلها تنها وقایعی فردی یا جنایتهایی اتفاقی نیستند، بلکه بازتاب خشونتی ساختاری و نهادینهاند که در تار و پود جامعه ما ریشه دوانده؛ جامعهای گرفتار فقر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که بهسوی فروپاشی اخلاقی و انسانی سوق داده میشود.
سالهاست حاکمیت، بهجای توانمندسازی و حمایت از زنان، به کنترل و سرکوب آنها پرداخته است. بهجای آموزش، آگاهیرسانی، و سرمایهگذاری برای ارتقاء فرهنگی جامعه، منابع عمومی صرف گشتهای ارشاد، دوربینهای نظارتی، و طرحهای سرکوبگرانهای همچون استخدام «حجابان» شدهاند. ابزارهایی که نهتنها امنیت نیاوردهاند، بلکه ترس، خشونت و انفعال اجتماعی را نهادینه کردهاند. بودجههایی که میتوانستند صرف ارتقای مهارتهای اجتماعی، پیشگیری از خشونت خانگی و ترویج برابری جنسیتی شوند، به کنترل بدن و رفتار زنان محدود ماندهاند.
چرخهای تلخ و تکراری شکل گرفته است: زنی کشته میشود، قاتلش اعدام میشود، و رسانههای رسمی فریاد میزنند: «اشرار را به سزای عملشان رساندیم» تا تصویری ساختگی از امنیت به جامعه عرضه کنند. اما این امنیت، سرابی بیش نیست؛ امنیتی سطحی که زیر پوست آن، خشم، سرکوب، و ناامیدی موج میزند.
آیا هیچگاه تصمیمگیران لحظهای درنگ کردهاند؟ آیا هرگز از جامعهشناسان مستقل، از نهادهای مدنی، یا از تجربه کشورهای موفق در کاهش خشونتهای جنسیتی بهره گرفتهاند؟ آیا مجرمان – پیش از آنکه به جنایت برسند – از منظر روانی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی بررسی شدهاند؟ بسیاری از این افراد، خود قربانیان همان ساختار معیوبیاند که خشونت را بازتولید میکند؛ ساختاری که بهجای ترمیم انسانها، آنها را به سوی سقوط سوق میدهد. بیتردید جنایت باید با واکنشی حقوقی همراه باشد. اما عدالت، فراتر از مجازات است. مجرمان نیز در دل همین ساختار شکل گرفتهاند؛ ساختاری که با فقر، تبعیض، بیعدالتی و سرکوب، انسان را به مرز جنون و خشونت میکشاند. اعدام، هرچند ممکن است در لحظهای مرهمی بر زخم خانواده قربانی یا بخشی از افکار عمومی باشد، اما پاسخی پایدار برای ریشههای این بحران نیست.
♦️سیاست اعدام، نه عدالت است و نه نمایش اقتدار. بلکه ابزاری برای سرکوب خشم جامعهایست که نادیده گرفته شده؛ جامعهای که صدایش شنیده نمیشود، و زخمهایش درمان نمیشوند. خشم را نمیتوان با ترس مهار کرد. اگر ساختارهای تبعیضآمیز، فرهنگ خشونتپرور و سیاستهای سرکوبگر تغییر نکنند، این چرخه خشونت به اشکال پیچیدهتر و پنهانتری ادامه خواهد یافت.
برای شکستن این چرخه، سیاستهای شکستخورده برچیده و به سمت راهحلهایی انسانی، پیشگیرانه و عدالتمحور باید حرکت کرد؛ راهحلهایی که بر پایه حقوق بشر، کرامت انسانی، و برابری جنسیتی استوار باشند.
مریم یحیوی ،خرداد ۱۴۰۴»
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
از قربانی تا قاتل، سایه سیاستهای سرکوبگرایانه
نویسنده: مریم یحیوی
♦️متن ارسالی به بیدارزنی
«هر روز از گوشهوکنار این سرزمین، خبر قتل زنی دیگر به دست یکی از نزدیکان یا غریبهای ناشناس منتشر میشود؛ از الهه تا کبری، از هانیه تا صدها زن بینامونشان دیگر. این قتلها تنها وقایعی فردی یا جنایتهایی اتفاقی نیستند، بلکه بازتاب خشونتی ساختاری و نهادینهاند که در تار و پود جامعه ما ریشه دوانده؛ جامعهای گرفتار فقر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که بهسوی فروپاشی اخلاقی و انسانی سوق داده میشود.
سالهاست حاکمیت، بهجای توانمندسازی و حمایت از زنان، به کنترل و سرکوب آنها پرداخته است. بهجای آموزش، آگاهیرسانی، و سرمایهگذاری برای ارتقاء فرهنگی جامعه، منابع عمومی صرف گشتهای ارشاد، دوربینهای نظارتی، و طرحهای سرکوبگرانهای همچون استخدام «حجابان» شدهاند. ابزارهایی که نهتنها امنیت نیاوردهاند، بلکه ترس، خشونت و انفعال اجتماعی را نهادینه کردهاند. بودجههایی که میتوانستند صرف ارتقای مهارتهای اجتماعی، پیشگیری از خشونت خانگی و ترویج برابری جنسیتی شوند، به کنترل بدن و رفتار زنان محدود ماندهاند.
چرخهای تلخ و تکراری شکل گرفته است: زنی کشته میشود، قاتلش اعدام میشود، و رسانههای رسمی فریاد میزنند: «اشرار را به سزای عملشان رساندیم» تا تصویری ساختگی از امنیت به جامعه عرضه کنند. اما این امنیت، سرابی بیش نیست؛ امنیتی سطحی که زیر پوست آن، خشم، سرکوب، و ناامیدی موج میزند.
آیا هیچگاه تصمیمگیران لحظهای درنگ کردهاند؟ آیا هرگز از جامعهشناسان مستقل، از نهادهای مدنی، یا از تجربه کشورهای موفق در کاهش خشونتهای جنسیتی بهره گرفتهاند؟ آیا مجرمان – پیش از آنکه به جنایت برسند – از منظر روانی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی بررسی شدهاند؟ بسیاری از این افراد، خود قربانیان همان ساختار معیوبیاند که خشونت را بازتولید میکند؛ ساختاری که بهجای ترمیم انسانها، آنها را به سوی سقوط سوق میدهد. بیتردید جنایت باید با واکنشی حقوقی همراه باشد. اما عدالت، فراتر از مجازات است. مجرمان نیز در دل همین ساختار شکل گرفتهاند؛ ساختاری که با فقر، تبعیض، بیعدالتی و سرکوب، انسان را به مرز جنون و خشونت میکشاند. اعدام، هرچند ممکن است در لحظهای مرهمی بر زخم خانواده قربانی یا بخشی از افکار عمومی باشد، اما پاسخی پایدار برای ریشههای این بحران نیست.
♦️سیاست اعدام، نه عدالت است و نه نمایش اقتدار. بلکه ابزاری برای سرکوب خشم جامعهایست که نادیده گرفته شده؛ جامعهای که صدایش شنیده نمیشود، و زخمهایش درمان نمیشوند. خشم را نمیتوان با ترس مهار کرد. اگر ساختارهای تبعیضآمیز، فرهنگ خشونتپرور و سیاستهای سرکوبگر تغییر نکنند، این چرخه خشونت به اشکال پیچیدهتر و پنهانتری ادامه خواهد یافت.
برای شکستن این چرخه، سیاستهای شکستخورده برچیده و به سمت راهحلهایی انسانی، پیشگیرانه و عدالتمحور باید حرکت کرد؛ راهحلهایی که بر پایه حقوق بشر، کرامت انسانی، و برابری جنسیتی استوار باشند.
مریم یحیوی ،خرداد ۱۴۰۴»
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : تصاویری از تجمعات بیست و دوم خرداد سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۴
#همبستگی_جنبش_زنان_ایران
@bidarzani
#همبستگی_جنبش_زنان_ایران
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : تاریخچهی بیست و دوم خرداد در جنبش زنان ایران
دههی هشتاد دورهی ظهور ائتلافها و کارزارهایی از جمله کمپین زنان و مردان علیه خشونت تا ۸ مارس، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، کمپین قانون بیسنگسار، کمپین حق ورود به استادیومها، کمپین علیه خشونتهای ناموسی، ائتلاف اعتراضی به لایحه حمایت از خانواده، ائتلاف علیه طرحهای تبعیضآمیز جنسیتی در دانشگاهها، در تاریخ جنبش زنان بوده است.
▪️روز بیست و دوم خرداد روز #همبستگی_جنبش_زنان_ایران نامگذاری شده است.
برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۴ از سوی گروهی از زنان به نام «جمع همانديشی فعالان جنبش زنان» مطرح شد و در ادامه حدود ۹۰ گروه و ۳۵۰ فعال سیاسی و مدنی برای این تجمع فراخوان دادند.
در ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ با عنوان «نقض حقوق زنان در قانون اساسی ايران» مقابل دانشگاه تهران در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد.
اين تجمع با استقبال و حمايت گروههای مختلف زنان، انجمنها و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی و سياسی روبرو بود، اگر چه با خشونت پلیس آغاز شد اما به دلیل شرایط پیش از انتخابات و فشار تجمعکنندگان برگزار شد.
تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵ را با حمایت طيف وسيعی از فعالان دانشجويی و سنديکايی برگزار شد و خواست مشخص آن، تغيير قوانين تبعيض آميز در جمهوری اسلامی بود.
همزمان متن حقوقی سادهای دربارهی قوانین تبعیضآمیز در رابطه با چندهمسری، طلاق، ولایت و حضانت فرزند، ارث، تابعیت، سن مسئولیت کیفری و ... منتشر و توزیع شد.
این تجمع با حمله نيروهای پليس و ضرب و شتم زنان و مردان شرکتکننده مواجه شد و حدود ۷۰ نفر بازداشت شدند که گرچه به تدريج آزاد شدند اما برای آنها پروندههای قضايی تشکيل شد. اولین حضور زنان نیروی انتظامی بود که برای پراکندن تجمعکنندگان به میدان آمده بودند.
شیرین عبادی، نسرین ستوده و لیلی علی کرمی به عنوان وکلای این زنان شکایتی را علیه «اقدام غیرقانونی نیروی انتظامی» تنظیم کردند. به گفتهی نسرین ستوده، پزشک قانونی آثار ضرب و جرح را روی بدن شاکیان تأیید کرده بود و بازپرس سه بار نماینده نیروی انتظامی را خواسته بود، اما «هر سه بار نماینده نیروی انتظامی از حضور در مرجع قضایی خودداری کرد.» در نهایت قرار منع تعقیب علیه متهمان صادر شد و در عوض دستگیرشدگان میدان هفت تیر برای محاکمه به دادگاه انقلاب سپرده شدند.
🟣 آن چه که به عقيده فعالان جنبش زنان، اهميت ۲۲ خرداد را برجسته میکند به وجود آمدن تشکلهای زنان (کمپين جمعآوری يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آمیز و گروه مادران صلح) از دل آن تجمع است.
▪️برخی از شعارها و پلاکاردها عبارت بودند از:
«ما زنیم، انسانیم، اما حقی نداریم»، «قانون ضد زن منسوخ باید گردد»، «قانون ضد انسانی ملغی باید گردد».
👈 جزئیات تجمعات بیست و دوم خرداد سال ٨۴ و ٨۵ را در مصاحبهی جلوه جواهری، گزارش ژیلا بنییعقوب و گزارش مریم حسینخواه میتوانید مطالعه کنید.
#جنبش_زنان
#بیستودومخردادماه
@bidarzani
دههی هشتاد دورهی ظهور ائتلافها و کارزارهایی از جمله کمپین زنان و مردان علیه خشونت تا ۸ مارس، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، کمپین قانون بیسنگسار، کمپین حق ورود به استادیومها، کمپین علیه خشونتهای ناموسی، ائتلاف اعتراضی به لایحه حمایت از خانواده، ائتلاف علیه طرحهای تبعیضآمیز جنسیتی در دانشگاهها، در تاریخ جنبش زنان بوده است.
▪️روز بیست و دوم خرداد روز #همبستگی_جنبش_زنان_ایران نامگذاری شده است.
برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۴ از سوی گروهی از زنان به نام «جمع همانديشی فعالان جنبش زنان» مطرح شد و در ادامه حدود ۹۰ گروه و ۳۵۰ فعال سیاسی و مدنی برای این تجمع فراخوان دادند.
در ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ با عنوان «نقض حقوق زنان در قانون اساسی ايران» مقابل دانشگاه تهران در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد.
اين تجمع با استقبال و حمايت گروههای مختلف زنان، انجمنها و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی و سياسی روبرو بود، اگر چه با خشونت پلیس آغاز شد اما به دلیل شرایط پیش از انتخابات و فشار تجمعکنندگان برگزار شد.
تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵ را با حمایت طيف وسيعی از فعالان دانشجويی و سنديکايی برگزار شد و خواست مشخص آن، تغيير قوانين تبعيض آميز در جمهوری اسلامی بود.
همزمان متن حقوقی سادهای دربارهی قوانین تبعیضآمیز در رابطه با چندهمسری، طلاق، ولایت و حضانت فرزند، ارث، تابعیت، سن مسئولیت کیفری و ... منتشر و توزیع شد.
این تجمع با حمله نيروهای پليس و ضرب و شتم زنان و مردان شرکتکننده مواجه شد و حدود ۷۰ نفر بازداشت شدند که گرچه به تدريج آزاد شدند اما برای آنها پروندههای قضايی تشکيل شد. اولین حضور زنان نیروی انتظامی بود که برای پراکندن تجمعکنندگان به میدان آمده بودند.
شیرین عبادی، نسرین ستوده و لیلی علی کرمی به عنوان وکلای این زنان شکایتی را علیه «اقدام غیرقانونی نیروی انتظامی» تنظیم کردند. به گفتهی نسرین ستوده، پزشک قانونی آثار ضرب و جرح را روی بدن شاکیان تأیید کرده بود و بازپرس سه بار نماینده نیروی انتظامی را خواسته بود، اما «هر سه بار نماینده نیروی انتظامی از حضور در مرجع قضایی خودداری کرد.» در نهایت قرار منع تعقیب علیه متهمان صادر شد و در عوض دستگیرشدگان میدان هفت تیر برای محاکمه به دادگاه انقلاب سپرده شدند.
🟣 آن چه که به عقيده فعالان جنبش زنان، اهميت ۲۲ خرداد را برجسته میکند به وجود آمدن تشکلهای زنان (کمپين جمعآوری يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آمیز و گروه مادران صلح) از دل آن تجمع است.
▪️برخی از شعارها و پلاکاردها عبارت بودند از:
«ما زنیم، انسانیم، اما حقی نداریم»، «قانون ضد زن منسوخ باید گردد»، «قانون ضد انسانی ملغی باید گردد».
👈 جزئیات تجمعات بیست و دوم خرداد سال ٨۴ و ٨۵ را در مصاحبهی جلوه جواهری، گزارش ژیلا بنییعقوب و گزارش مریم حسینخواه میتوانید مطالعه کنید.
#جنبش_زنان
#بیستودومخردادماه
@bidarzani
رادیو فردا
سالگرد تجمع ۲۲ خرداد؛ کامیابی ها و ناکامی جنبش زنان
روز بيست و دوم خرداد در ميان طيف وسيعی از فعالان مدافع برابری حقوق زن و مرد در ايران، «روز همبستگی زنان» نام گرفته است.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 انجمن زنان مریوان: «این صدا، صدای آزادی است، این ندا، طغیان آگاهی است»
▪️تجمع فعالان حقوق زنان، ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ مقابل دانشگاه تهران
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
▪️تجمع فعالان حقوق زنان، ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ مقابل دانشگاه تهران
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 چرا زنان در سوریه، ناپدید میشوند؟
از متن: «سامی کایال، میگوید آنچه زنان در حمص، حماه و منطقه ساحلی تجربه میکنند را نمیتوان از اشکال دیگر خشونت جدا دانست. این خشونتها با هدف از بین بردن همبستگی اجتماعی در منطقه است. در تاریخ ۷ و ۸ مارس در منطقه ساحلی، قتلعامهایی رخ داد که سازمان عفو بینالملل آنها را «کشتار جمعی» خواند.
عفو بینالملل «شبهنظامیان نزدیک به دولت جدید سوریه» را مسئول دانست. احمد الشرع، رئیسجمهور سوریه یک کمیسیون تحقیق تشکیل داد و وعده داد که مسئولان را به پای میز محاکمه بکشاند، بدون اینکه خود تقصیر را بپذیرد.
کایال میگوید:
آدمربایی، ازدواج اجباری و تغییر دین و همچنین اجبار به انکار وقایع، نه تنها اقدامهای مجرمانه، بلکه ابزارهای سیستماتیک برای نابودی ساختار اجتماعی جامعه علوی هستند.
کایال خشونت علیه زنان را ابزاری برای تحقیر میداند که افزون بر آن میتواند به ابزاری برای «نسلکشی فرهنگی» نیز تبدیل شود. بهگفته او، در یک ساختار پدرسالارانه، زنان بهعنوان افراد مستقل در نظر گرفته نمیشوند، بلکه ازدواج با زنان ربودهشده ابزاری برای انکار تعلق اجتماعی آنها و از بین بردن هویت و جایگاه آنهاست.
کایال دولت موقت را مستقیماً مسئول میداند: «این قدرت دولتی است که این جنایتها را مرتکب میشود.» او میگوید که دولت جدید از استدلال دولت مرکزی و انحصار خشونت برای بیاعتبار کردن مخالفان استفاده میکند. «اما این لفاظی شایسته یک دولت نیست، بلکه با منطق ائتلافی از گروههای مسلح مطابقت دارد.»
بهگفته کایال، شبهنظامیان در سوریه «از قدرت خود برای حذف زنان از فضای عمومی و از بین بردن وجود آنها بهعنوان سوژههای عامل استفاده میکنند.» بهنظر کایال، حامیان دولت به دلیل سکوت و دورویی خود شریک جرم هستند: «اگرچه بسیاری میدانند که آنچه با علویان انجام میشود جنایت است، اما روایت دولت را تکرار میکنند» و این به آنها احساس برتری میدهد.»
♦️متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/SJNZx
#ژن_ژيان_ئازادی
@bidarzani
از متن: «سامی کایال، میگوید آنچه زنان در حمص، حماه و منطقه ساحلی تجربه میکنند را نمیتوان از اشکال دیگر خشونت جدا دانست. این خشونتها با هدف از بین بردن همبستگی اجتماعی در منطقه است. در تاریخ ۷ و ۸ مارس در منطقه ساحلی، قتلعامهایی رخ داد که سازمان عفو بینالملل آنها را «کشتار جمعی» خواند.
عفو بینالملل «شبهنظامیان نزدیک به دولت جدید سوریه» را مسئول دانست. احمد الشرع، رئیسجمهور سوریه یک کمیسیون تحقیق تشکیل داد و وعده داد که مسئولان را به پای میز محاکمه بکشاند، بدون اینکه خود تقصیر را بپذیرد.
کایال میگوید:
آدمربایی، ازدواج اجباری و تغییر دین و همچنین اجبار به انکار وقایع، نه تنها اقدامهای مجرمانه، بلکه ابزارهای سیستماتیک برای نابودی ساختار اجتماعی جامعه علوی هستند.
کایال خشونت علیه زنان را ابزاری برای تحقیر میداند که افزون بر آن میتواند به ابزاری برای «نسلکشی فرهنگی» نیز تبدیل شود. بهگفته او، در یک ساختار پدرسالارانه، زنان بهعنوان افراد مستقل در نظر گرفته نمیشوند، بلکه ازدواج با زنان ربودهشده ابزاری برای انکار تعلق اجتماعی آنها و از بین بردن هویت و جایگاه آنهاست.
کایال دولت موقت را مستقیماً مسئول میداند: «این قدرت دولتی است که این جنایتها را مرتکب میشود.» او میگوید که دولت جدید از استدلال دولت مرکزی و انحصار خشونت برای بیاعتبار کردن مخالفان استفاده میکند. «اما این لفاظی شایسته یک دولت نیست، بلکه با منطق ائتلافی از گروههای مسلح مطابقت دارد.»
بهگفته کایال، شبهنظامیان در سوریه «از قدرت خود برای حذف زنان از فضای عمومی و از بین بردن وجود آنها بهعنوان سوژههای عامل استفاده میکنند.» بهنظر کایال، حامیان دولت به دلیل سکوت و دورویی خود شریک جرم هستند: «اگرچه بسیاری میدانند که آنچه با علویان انجام میشود جنایت است، اما روایت دولت را تکرار میکنند» و این به آنها احساس برتری میدهد.»
♦️متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/SJNZx
#ژن_ژيان_ئازادی
@bidarzani
Telegraph
🟣 چرا زنان در سوریه، ناپدید میشوند؟
پنجشنبهای در ماه فوریه، سمیه*، مادر ۳۸ ساله سه فرزند از حومه حماه، برای درمان هفتگی لیشمانیوز (سالک) به یک کلینیک دولتی میرود. ساعت هشت صبح او طبق معمول با اتوبوس به کلینیک میرود و منتظر تزریق خود میماند. از آن زمان هیچ اثری از او نیست. برادرش در گفتوگو…
🟣 شش زن بهائی در همدان مجموعا به ۳۸ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شدند
ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی ساکن همدان، توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب این شهر مجموعاً به ۳۸ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شدند. عضویت در جامعه بهائی و آموزش و تبلیغ مخل شرع، از جمله اتهامات مطروحه علیه این افراد عنوان شده است.
♦️پیشتر نیز در اصفهان، طی سه بازداشت گروهی گسترده، تعداد ۵۰ زن بهایی با توقیف اموال، پروندهسازی امنیتی و صدور احکام طولانیمدت حبس مواجه شدند.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی ساکن همدان، توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب این شهر مجموعاً به ۳۸ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شدند. عضویت در جامعه بهائی و آموزش و تبلیغ مخل شرع، از جمله اتهامات مطروحه علیه این افراد عنوان شده است.
♦️پیشتر نیز در اصفهان، طی سه بازداشت گروهی گسترده، تعداد ۵۰ زن بهایی با توقیف اموال، پروندهسازی امنیتی و صدور احکام طولانیمدت حبس مواجه شدند.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 تنها یک تماس تلفنی در ۴ ماه، وضعیت ارغوان فلاحی، بحرانی است
ارغوان فلاحی، زندانی سیاسی که چهارمین ماه بازداشت موقت خود را در بند ۲۰۹ زندان اوین میگذراند، همچنان تحت فشار بازجویی و محروم از حق تماس با خانواده و وکیل است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده در گفتگو به خبرگزاری هرانا اعلام کرده است: «ارغوان بیش از چهار ماه است که در بازداشت بهسر میبرد و در وضعیت بلاتکلیف در زندان اوین نگهداری میشود. او حدود یک ماه پیش با خانوادهاش تماس داشته و اعلام کرده که در بند ۲۰۹ این زندان محبوس است. تاکنون هیچ اطلاعاتی درباره اتهامات مطرحشده علیه او در دست نیست و هنوز مقدمات آزادی موقت وی فراهم نشده است.»
ارغوان فلاحی پیشتر همراه با پدرش نصرالله فلاحی و برادرش اردوان، با اتهامات «عضویت سازمان در مجاهدین خلق»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط قاضی ایمان افشاری محاکمه شده بود.
♦️ محرومیت ارغوان فلاحی از تماس با خانواده، حق ملاقات و ارتباط با وکیل، همچنین تداوم بیش از ۴ ماه حضور در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامتی و پروندهسازیهای امنیتی علیه او را افزایش داده است.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
ارغوان فلاحی، زندانی سیاسی که چهارمین ماه بازداشت موقت خود را در بند ۲۰۹ زندان اوین میگذراند، همچنان تحت فشار بازجویی و محروم از حق تماس با خانواده و وکیل است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده در گفتگو به خبرگزاری هرانا اعلام کرده است: «ارغوان بیش از چهار ماه است که در بازداشت بهسر میبرد و در وضعیت بلاتکلیف در زندان اوین نگهداری میشود. او حدود یک ماه پیش با خانوادهاش تماس داشته و اعلام کرده که در بند ۲۰۹ این زندان محبوس است. تاکنون هیچ اطلاعاتی درباره اتهامات مطرحشده علیه او در دست نیست و هنوز مقدمات آزادی موقت وی فراهم نشده است.»
ارغوان فلاحی پیشتر همراه با پدرش نصرالله فلاحی و برادرش اردوان، با اتهامات «عضویت سازمان در مجاهدین خلق»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط قاضی ایمان افشاری محاکمه شده بود.
♦️ محرومیت ارغوان فلاحی از تماس با خانواده، حق ملاقات و ارتباط با وکیل، همچنین تداوم بیش از ۴ ماه حضور در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامتی و پروندهسازیهای امنیتی علیه او را افزایش داده است.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کارزار سهشنبههای نه به اعدام
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
Photo
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و سوم در ۴۷ زندان مختلف
مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند. ما با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی میکنیم و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما از سوی دو رژیم جنگطلب تحمیل شدهاست تاکید میکنیم.
با وجود شرایط خاص و بحرانی ناشی از جنگ اما ماشین مرگ و کشتار لحظهای توقف نمیکند و همچنان حکومت مستبد در حال اعدام شهروندان است ؛ بطوری که از آغاز خردادماه تاکنون دستکم ۱۲۶ تن را اعدام کرده و تنها در روز ۲۰ خرداد، ۱۲ تن از زندانیان به چوبه دار سپرده شدهاند.
همچنین روز دوشنبه ۲۶ خرداد زندانی امنیتی اسماعیل فکری به اتهام جاسوسی در زندان قزلحصار در بیخبری تمام به دار آویخته شد. این آمار تکاندهنده اعدامها تنها یک عدد نیست؛ روایت تلخ جانهاییست که با بیعدالتی گرفته شدند.
بیشتر این اعدامها، بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون روند قضایی منصفانه و در سکوت خبری رخ میدهند. بسیاری از این قربانیان از محرومان، پیروان سایر مذاهب و ادیان، و زندانیان سیاسی هستند؛ انسانهایی که تنها گناهشان مطالبهی عدالت، آزادی یا تلاش برای زنده ماندن بوده است.
یکی از آنان زندانی سیاسی مجاهد کورکور بود که در قیام ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از حدود دوسال و نیم زندان و شکنجه متاسفانه هفته گذشته مظلومانه به دار آویخته شد.
ما اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته هفتاد و سوم این کارزار، بار دیگر تأکید میکنیم:
اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها یک قتل حکومتی است.ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.
قابل توجه مردم و جوامع بینالمللی در این روزهای خطیر ناشی از جنگ، که خطر مرگ، بسیاری از زندانیان سیاسی و اجتماعی را تهدید میکند مشابه آنچه که شب گذشته در زندان دیزلآباد کرمانشاه رخ داد که هم هدف بمباران و هم مورد هجوم مرگبار گارد سرکوبگر زندان قرار گرفت ؛ حضور و همبستگی مردم بیش از همیشه اهمیت دارد. شما، مردم آگاه و آزاده، تنها تکیهگاه و صدای ما زندانیان هستید.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو فوری تمام احکام اعدام باید به یک مطالبه عمومی تبدیل گردد چون جان زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام در خطر جدی است و بیم آن میرود که حکومت چون گذشته برای تشدید سرکوب و ارعاب محکومان را به مسلخ ببرد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد سوم سهشنبه ۲۷ خرداد در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته هفتاد و سوم
سهشنبه ۲۷خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند. ما با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی میکنیم و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما از سوی دو رژیم جنگطلب تحمیل شدهاست تاکید میکنیم.
با وجود شرایط خاص و بحرانی ناشی از جنگ اما ماشین مرگ و کشتار لحظهای توقف نمیکند و همچنان حکومت مستبد در حال اعدام شهروندان است ؛ بطوری که از آغاز خردادماه تاکنون دستکم ۱۲۶ تن را اعدام کرده و تنها در روز ۲۰ خرداد، ۱۲ تن از زندانیان به چوبه دار سپرده شدهاند.
همچنین روز دوشنبه ۲۶ خرداد زندانی امنیتی اسماعیل فکری به اتهام جاسوسی در زندان قزلحصار در بیخبری تمام به دار آویخته شد. این آمار تکاندهنده اعدامها تنها یک عدد نیست؛ روایت تلخ جانهاییست که با بیعدالتی گرفته شدند.
بیشتر این اعدامها، بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون روند قضایی منصفانه و در سکوت خبری رخ میدهند. بسیاری از این قربانیان از محرومان، پیروان سایر مذاهب و ادیان، و زندانیان سیاسی هستند؛ انسانهایی که تنها گناهشان مطالبهی عدالت، آزادی یا تلاش برای زنده ماندن بوده است.
یکی از آنان زندانی سیاسی مجاهد کورکور بود که در قیام ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از حدود دوسال و نیم زندان و شکنجه متاسفانه هفته گذشته مظلومانه به دار آویخته شد.
ما اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته هفتاد و سوم این کارزار، بار دیگر تأکید میکنیم:
اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها یک قتل حکومتی است.ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.
قابل توجه مردم و جوامع بینالمللی در این روزهای خطیر ناشی از جنگ، که خطر مرگ، بسیاری از زندانیان سیاسی و اجتماعی را تهدید میکند مشابه آنچه که شب گذشته در زندان دیزلآباد کرمانشاه رخ داد که هم هدف بمباران و هم مورد هجوم مرگبار گارد سرکوبگر زندان قرار گرفت ؛ حضور و همبستگی مردم بیش از همیشه اهمیت دارد. شما، مردم آگاه و آزاده، تنها تکیهگاه و صدای ما زندانیان هستید.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو فوری تمام احکام اعدام باید به یک مطالبه عمومی تبدیل گردد چون جان زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام در خطر جدی است و بیم آن میرود که حکومت چون گذشته برای تشدید سرکوب و ارعاب محکومان را به مسلخ ببرد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد سوم سهشنبه ۲۷ خرداد در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته هفتاد و سوم
سهشنبه ۲۷خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
بيدارزنى
Photo
🟣 حمله اسرائیل به زندان، دادگاه و دادسرای اوین حضور خانوادههای زندانیان مقابل این زندان
دقایقی پیش، در پی حملات گسترده به شمال و شمال شرق تهران و اطراف زندان اوین، سردر این زندان و همچنین شیشههای بند زنان اوین، همراه با دادسرا و بخش اداری فرو ریخته است. برخی خبرگزاریها از تخریب ورودی دادسرای اوین، خبر دادهاند.
🟣همچنین بنا بر اطلاعرسانی خانوادهها: «چند زندانی زخمی شدند» که هنوز اسامی آنان گزارش نشده است.
ایران و سراسر زندانهای کشور، مصون از حملات موشک و پهبادهای اسرائیل نیست. طبقمصوبه شماره ۲۱۱ شورای عالی قضایی در ۲۲ دی ۱۳۶۵ در وضعیتهای اضطراری جنگی، قوه قضاییه موظف است با استفاده از ابزارهای قانونی مانند تبدیل قرار، آزادی مشروط، پذیرش وثیقه یا کفالت و انتقال زندانیان، نسبت به حفظ جان زندانیان اقدام کند.
جمهوری اسلامی به موازات قریب بر ۵۰ سال سرکوب، کارشکنی قوانین داخلی و بینالمللی و … هیچگونه ارزشی برای جان تک به تک زندانیان اعم از جرایم عمومی و سیاسی، قائل نیست .
هماینک خانوادههای زندانیان حاضر در بند زنان اوین، مقابل این زندان حضور به دارند و جز فحاشی و متفرق کردن آنان، عملی صورت نگرفته است.
به فریادشان برسیم.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
دقایقی پیش، در پی حملات گسترده به شمال و شمال شرق تهران و اطراف زندان اوین، سردر این زندان و همچنین شیشههای بند زنان اوین، همراه با دادسرا و بخش اداری فرو ریخته است. برخی خبرگزاریها از تخریب ورودی دادسرای اوین، خبر دادهاند.
🟣همچنین بنا بر اطلاعرسانی خانوادهها: «چند زندانی زخمی شدند» که هنوز اسامی آنان گزارش نشده است.
ایران و سراسر زندانهای کشور، مصون از حملات موشک و پهبادهای اسرائیل نیست. طبقمصوبه شماره ۲۱۱ شورای عالی قضایی در ۲۲ دی ۱۳۶۵ در وضعیتهای اضطراری جنگی، قوه قضاییه موظف است با استفاده از ابزارهای قانونی مانند تبدیل قرار، آزادی مشروط، پذیرش وثیقه یا کفالت و انتقال زندانیان، نسبت به حفظ جان زندانیان اقدام کند.
جمهوری اسلامی به موازات قریب بر ۵۰ سال سرکوب، کارشکنی قوانین داخلی و بینالمللی و … هیچگونه ارزشی برای جان تک به تک زندانیان اعم از جرایم عمومی و سیاسی، قائل نیست .
هماینک خانوادههای زندانیان حاضر در بند زنان اوین، مقابل این زندان حضور به دارند و جز فحاشی و متفرق کردن آنان، عملی صورت نگرفته است.
به فریادشان برسیم.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani