بيدارزنى
4.27K subscribers
5.68K photos
1.27K videos
180 files
4.28K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
فراسوی کندوکاو، شماره هشتم.pdf
15.1 MB
🔴 هشتمین شماره گاهنامه‌ی فراسوی کندوکاو منتشر شد.

لطفا ما را به دوستان خود معرفی کنید.

📌 از طریق ایمیل فراسوی کندوکاو مطالب خود را برای ما ارسال نمایید.

ایمیل:
farasookandokav@gmail.com

آدرس صفحه اینستاگرام :
Farasooyekandokav

❇️❇️❇️
https://t.me/farasookandokav
🟣 وضعیت نامناسب لیلا پاشایی و باران ساعدی در زندان سنندج


لیلا پاشایی، فعال حقوق زنان اهل سقز و باران ساعدی، فعال حقوق زنان اهل سنندج که پس از برگزاری مراسم #روز_جهانی_زن بازداشت شدند، کماکان دربند نیروهای امنیتی هستند و جهت اخذ اعترافات اجباری تحت فشار قرار گرفتند.

این دو فعال حقوق زنان به بند قرنطینه‌ی زندان سنندج منتقل شدند و طی این مدت از حق تماس با خانواده و بهره‌مندی از وکیل، محروم ماندند.

⚪️ تداوم این محرومیت، نگرانی‌ها پیرامون وضعیت سلامت و روند پرونده‌سازی‌های امنیتی علیه آنها را افزایش داده است.

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 شصت‌ویکمین هفته‌ی کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۳۸ زندان کشور

⚪️ به دار آویختن بیش از ۱۱۵۰ زندانی محکوم به اعدام در سال ۱۴۰۳

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در نخستین هفته‌ی سال ۱۴۰۴، آمار اعدام‌های سبعانه‌ی حکومت اعدامی در سال ۱۴۰۳ را به این شرح اعلام می‌کند: در سال ۱۴۰۳، بیش از ۱۱۵۰ زندانی محکوم به اعدام، از جمله ۳۸ زن، به دار آویخته شدند. از میان آنان، ۱۳۵ نفر از هم‌وطنان بلوچ و ۱۰۴ نفر از هم‌وطنان کُرد بودند. همچنین ۵ زندانی سیاسی–عقیدتی اعدام و ۸ تن از زندانیان در ملأ عام، به شیوه‌ای قرون‌وسطایی، حلق‌آویز شدند.
لازم به ذکر است که حدود ۸۵ درصد از اعدام‌های سال ۱۴۰۳ در دوران "ریاست‌جمهوری" پزشکیان صورت گرفته است. این خود نشان می‌دهد که جناح‌های این حکومت در کشتار و اعدام مردم ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.

ما، اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، متحد و یک‌صدا و با تمام توان، در برابر حکم ضدانسانی اعدام ایستاده‌ایم و از تمامی احزاب، سازمان‌ها، تشکل‌ها و فعالان سیاسی، حقوق بشری، مدنی، صنفی، دادخواهان و... که دغدغه‌ی "حق حیات و حقوق بشر" و مخالفت با اعدام دارند، می‌خواهیم که در سال جدید اقدامات عملی و مؤثرتری برای مقابله با اعدام انجام دهند؛ به امید اینکه سال ۱۴۰۴، سال پایان سرکوب و اعدام و آغاز آزادی برای ایران باشد.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، در شصت‌ویکمین هفته‌ی خود، روز سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴، در ۳۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهد زد:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند زنان و مردان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، و زندان کامیاران.

هفته‌ی شصت‌ویکم
سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 تجمع و بیانیه ۸ مارس در کُردستان: جنبش زنان به نقطه‌ای بازگشت‌ناپذیر رسیده است


نویسنده: سمیه فاتحی

(متن ارسالی به بیدارزنی)

از متن: «در روز جمعه، ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، گروهی از فعالان زن کُرد به مناسبت روز جهانی زنان درسنندج تجمع کردند. علی‌رغم هشدارها و تهدیدهای قبلی، این تجمع با حضورهفت گروه، ازجمله فعالان حقوق زنان سنندج، اتحادیه زنان کُردستان، فعالان حقوق مدنی زنان سنندج، دایکانی آشتی (مادران صلح)، گروه ورزشی ارغوان سنندج، گروه کوهنوردی و فرهنگی چل‌چمه، و اتحادیه معلمان کردستان برگزار شد.

با اینحال، حاکمیت جمهوری اسلامی، با واکنشی سرکوبگرایانه به استقبال این تجمع رفت: بازداشت، تهدید، واعمال خشونت علیه فعالان زن کُرد. پیش ازبرگزاری تجمع ۸ مارس، نیروهای امنیتی چندین فعال زن کُرد ازجمله بهار زنگی‌بند، سیمین چایچی و ثریا خضری را احضار کرده و هشدار داده بودند که از شرکت در هرگونه تجمع مرتبط با روز جهانی زنان خودداری کنند. در روزهای پس از این تجمع، چهار فعال زن کُرد —باران سعیدی، لیلا پاشایی، سهیلا مطاعی و سوما محمدزاده—در ارتباط با مشارکت در این رویداد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. نکته‌ی قابل توجه این است که سه تن از آنان—سعیدی، پاشایی و مطاعی—پیشتر در جریان خیزش ژینا نیز بازداشت شده بودند.
 
این روند سرکوب نشان‌دهنده‌ی سیاست مستمر حکومت در جرم‌انگاری مقاومت فمینیستی و بازداشت خودسرانه‌ی کنشگران زن کُرد است. دستگیری فعالان زن کُرد بازتابی از وحشت حکومت از همبستگی و سازمان‌یافتگی این زنان است. در سال‌های اخیر، جنبش زنان در ایران و کُردستان با سطح بی‌سابقه‌ای از خشونت دولتی مواجه شده است. بااین‌حال، تجمع و بیانیه ۸ مارس نه‌تنها نمادی از همبستگی زنان بود، بلکه تجلی مقاومت زنان کُرد در برابر سرکوب‌های فزاینده‌ی اخیر است... »


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/BuwUs


#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 بیش از دو ماه تداوم بازداشت و بازجویی ارغوان فلاحی در بند ۲۰۹ زندان اوین

خبرگزاری هرانا به نقل از خانواده‌ی وی گزارش داده است: «ارغوان فلاحی بیش از دو ماه است در زندان اوین بلاتکلیف است. در این مدت تحت بازجویی بوده و هنوز به پرونده او رسیدگی نشده است. خانواده و پدر او نیز احضار و بازجویی شده‌اند. همچنین، تاکنون امکان آزادی موقت برای او فراهم نشده است».

او روز ۶ بهمن ۱۴۰۳، در شهرک پرند بازداشت شد.

ارغوان فلاحی پیش از این در آبان ماه ۱۴۰۱، همراه با پدرش نصرالله فلاحی و برادرش اردوان به اتهام عضویت در «سازمان مجاهدین خلق» بازداشت شدند. آنها بیش از دو ماه در بازداشتگاه‌های اصفهان تحت شکنجه و بازجویی قرار داشتند.
بازداشت آنها هنگامی بود که در یک مسافرت خانوادگی از اصفهان به شیراز رفته بودند. آنها بعد از اداره اطلاعات اصفهان به زندان اوین منتقل شده و به اتهامات «عضویت سازمان در مجاهدین خلق»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط قاضی ایمان افشاری محاکمه شدند.

بازداشت مجدد او و تلاش وزارت اطلاعات جهت کسب اعترافات اجباری، نگرانی پیرامون وضعیت سلامت وی را تشدید کرده است.

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 ادامه‌ی کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته‌ی شصت‌ودوم با همراهی ۳۸ زندان مختلف؛

⚪️ تأیید حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، توسط دیوان عالی

حکومت ولایت‌فقیه حتی در ایام نوروز و در ماه رمضان، مجازات ضدانسانی اعدام را متوقف نکرده است و در روزهای اخیر، شماری از زندانیان قربانی ولع سیری‌ناپذیر حاکمان ایران به اعدام و سرکوب محکوم شده‌اند. در همین فاصله، حکم اعدام زندانی سیاسی #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو، اهل چالدران، که به "بغی" متهم شده است، توسط دیوان عالی حکومت تأیید و در تاریخ ۴ فروردین به وی ابلاغ شده است. بنابراین خطر اجرای حکم او بسیار جدی است و ضروری است صدای این زندانی و دیگر محکومان به اعدام باشیم.

ما نسبت به احتمال اجرای احکام اعدام بعد از پایان تعطیلات، به‌خصوص نسبت به اجرای حکم کسانی که حکم ظالمانهٔ آنان تأیید شده، هشدار می‌دهیم. پروندهٔ وریشه مرادی در دیوان عالی است. ما خواهان لغو فوری حکم اعدام وریشه مرادی از سوی دیوان عالی هستیم، زیرا این حکم نه یک تصمیم قضایی، بلکه یک قتل دولتی از پیش طراحی‌شده است و نسبت به تأیید حکم ایشان و سایر زندانیان ابراز نگرانی شدید می‌کنیم و در مقابل آن مقاومت خواهیم کرد.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" ضمن ابراز انزجار از اعدام‌های سبعانه و احکام ضدانسانی اعدام فارغ از هر نوع اتهامی، خواهان لغو اعدام در ایران است.
همان‌طور که در هفته‌های گذشته شاهد حضور و تجمع جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل زندان لاکان رشت، اوین، سقز و در شهر سنقر بودیم، در همراهی و همدلی با این خانواده‌ها از تمامی مردم آزادی‌خواه و خانوادهٔ زندانیانی که عزیزانشان محکوم به اعدام هستند، می‌خواهیم در مکان‌های عمومی، مقابل زندان‌ها یا هر مکان دیگر تجمع اعتراضی برگزار کنند و خواهان لغو حکم ضدبشری اعدام باشند. زیرا که این طبیعی‌ترین، مشروع‌ترین و منطقی‌ترین حقوق خانواده‌ها و هر انسان آزاده و عموم شهروندان است که علیه احکام ظالمانهٔ اعدام اعتراض کنند.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۱۲ فروردین در هفتهٔ شصت‌ودوم در ۳۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران.

هفتهٔ شصت‌ودوم
۱۲ فروردین ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
📣 آغاز به کار کانال تلگرامی "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" | No to Execution Tuesdays Campaign

با تبریک سال نو به تمامی مردم ستمدیده و همراهان کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» و با امید به برچیده شدن چوبه‌های دار در سال ۱۴۰۴، به آگاهی می‌رسانیم که کانال رسمی این کارزار از نخستین هفتهٔ سال جدید فعالیت خود را آغاز می‌کند.

از تمامی کسانی که تاکنون به هر شیوه‌ای در مقابله با اعدام تلاش کرده‌اند، صدای کارزار و دادخواهان بوده‌اند، و رنج محکومان به اعدام و خانواده‌های آنان را بازتاب داده‌اند، صمیمانه سپاسگزاریم.

از شما دعوت می‌کنیم با معرفی و گسترش این کانال، ما را در تداوم این مبارزه یاری نمایید.
با سپاس و به امید آزادی

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

🔸🔸🔸
لینک کانال کارزار:

https://t.me/No_To_Execution_Tuesdays
🟣 وخامت سلامت مرضیه فارسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین


مرضیه فارسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با وجود وضعیت جسمانی نامناسب از رسیدگی تخصصی پزشکی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی ضمن تایید این خبر به خبرگزاری هرانا گفته است: «مرضیه فارسی از بیماری قلبی، سرگیجه‌های مداوم، سردرد، حالت تهوع و ضعف شدید جسمانی رنج می‌برد. وی پیش‌تر نیز به سرطان سینه مبتلا بوده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است. اما پس از بازداشت و انتقال به زندان، او را جهت انجام معاینات تخصصی پزشکی به بیمارستان اعزام نکردند. امری که به وخامت وضعیت جسمانی او منجر شده و در حال حاضر سلامت وی در وضعیت نگران‌ کننده‌ای قرار دارد».


مرضیه فارسی در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۲، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق به ۱۵ سال حبس محکوم شد و در حال گذران دوران حبس در زندان اوین است.

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 مرگ حسینعلی نیری، قاضی جنایتکار و عضو هیئت مرگ

قوه‌ی قضاییه جمهوری اسلامی، امروز با انتشار پستی، خبر مرگ حسینعلی نیری را منتشر کرد.
به‌نظر میرسد که مرگ حسینعلی نیری بر اثر جراحت‌های روز ۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۳ باشد. در این روز مقیسه مستشار شعبه و علی رازینی رئیس شعبه در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور در طبقه‌ی اول ساختمان با شلیک ۶ گلوله کشته شدند، اما نام نفر سوم هرگز رسانه‌ای نشد.

حسنیعلی نیری، مشاور عالی رئیس قوه قضاییه، رئیس دادگاه عالی انتظامات قضات و عضو هیئت مرگ دهه‌ی شصت بود.

حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی و مصطفی پورمحمدی چهار مقام قضایی و چهره اصلی این «هیئت مرگ» بودند که با فرمان روح‌الله خمینی، با برپایی دادگاه‌هایی دو دقیقه‌ای به اعدام هزاران زندانی سیاسی مجاهد، فدایی خلق، پیکار و … کردند.

خاوران، گورستان دسته‌جمعی این زندانیان هنوز هم از گزند وحوش حاکمیت در امان نیست و چه درب‌های بسته‌ و چه تخریب این گورستان، هنوز در رده‌ی سیاست‌های انکار، لاپوشانی و تداوم جنایات جمهوری اسلامی قرار دارد.

⚪️ حسینعلی نیری نیز همانند سایر قضات و مسئولان جمهوری اسلامی، می‌بایست در یک دادگاه عادلانه‌ی مردمی برای بیش از ۴ دهه جنایت، کشتار، چپاول و عادی‌سازی حذف و سرکوب، محاکمه می‌شد. اما دادخواهی #خانواده‌های_دادخواه_خاوران و‌ ضرورت پاسخگویی و محاکمه‌ی عاملان و آمرین این جنایت‌ها با مرگ در پی ترور، مرگ طبیعی و… پایان نمی‌پذیرد، بلکه چون قطعه‌ای از زنجیر، پیوستگی دهه‌ها مقاومت و مبارزه و تداوم امر دادخواهی را خاطرنشان می‌کند.

⚪️ به امید تعیین حق سرنوشت به دست مردم و تحقق عدالت

نابود باد جهل و ارتجاع!


#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 دل‌نوشته‌ی شریفه محمدی از پشت دیوارهای زندان


از متن:
«با عشق به زندگی و نام و یاد همه آنان که ارزش‌های انسانی و زندگی را پاس داشتند و پاس می‌دارند.

لشکر سبز بهار، زیبا و باوقار سرمی‌رسد و تو در اوج شکوفایی، طراوت و سرزندگی به استقبالش می‌روی و رقصان و پایکوبان با او هم‌آوا می‌شوی و دست رد بر سینه هر آنچه تیرگی، زشتی و ناپاکیست می‌زنی و این، همان معنای زندگی است.

نازنینانم:
 
از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ که در یک روز عادی پاییزی، مثل همه روزهای دیگر، در حین بازگشت به منزل، در خیابان و در داخل یک ماشین دستگیر شدم!! تا به امروز که روزهای آغازین سال نو ( سال ۱۴۰۴ )  را سپری می‌کنیم، بیش از ۱۵ ماه گذشته است. همیشه تصور می‌کردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان می‌بینم که مثل خیلی از مادرها، نه‌تنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کرده‌ام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنج‌ها و سختی‌هایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل می‌شود دارم. رنج‌ها و سختی‌هایی که عده‌ای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کرده‌اند و در صددند تا با همین گزارش‌ها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند ...

گاه، وقتی به عقب برمی‌گردم و وقایعی را که بعد از ساعت‌ها و روزهای طولانی بازجویی بر من گذشت مرور می‌کنم، در بهت و حیرت فرو می‌روم که چرا و به چه علت باید عده‌ای که خود را کارشناس وزارت‌خانه‌ای عریض و طویل می‌دانند تا این حد سطحی و ناباورانه چنین روزگاری را بر من تحمیل کنند و با وجود ادله‌ای قوی و قابل تامل در راستای مخالفت با آن، همچنان ناعادلانه بر روی آن پافشاری نمایند…»

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/oyuMz

▫️برگرفته از فایل صوتی منتشر شده در کمپین آزادی شریفه ‌محمدی

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌اتسیم در دنیای «سالم‌ها» و نابرابری‌ها

حمید‌رضا واشقانی فراهانی


🔹آموزش درباره‌ی مسئله‌ی اتیسم آشکارا در انحصار روان‌شناسی، آن هم گرایش‌های کمابیش ‌فردگرا در روان‌شناسی است. در واقع کلیشه‌ها، ضدآگاهی‌ها و نگرش‌های معلولیت‌ستیزی که مبتنی بر مراقبت و تنبیه، بیمارانگاری و ناتوان‌سازی هستند گاهی محتوای اصلی این آموزش‌ها را تشکیل می‌دهند، کافی است فقط نگاهی بیندازیم به سایت‌ها و کانال‌ها و صفحات مجازی و کتاب‌هایی که علاوه بر پیشنهاد روش‌هایی که اثبات‌شده اثربخش نیستند، مدام در حال ارائه‌ی راهکارهای درمانی و فردی و کسب درآمد از طریق تبلیغ فروش کتاب و خدمات هستند.

#اتیسم
#نابرابری

🔗 https://bidarzani.com/30109/
🟣 تو را با همان تصویر به خاطر دارم، شریفه‌ی آزاد و رها
 
نویسنده: فروغ سمیع‌نیا


از اعزام به بیمارستان به‌خاطر پای‌ات برگشته‌ای. می‌پرسم: «شریفه بعد از مدت‌ها چه حسی داشتی از دیدن بیرون، اون هم از پشت شیشه‌ی ماشین؟» می‌گویی: «بیرون همچنان دلگیر بود. همین اوایل شهر که رسیدیم، بچه‌ای رو دیدم که سرش توی سطل زباله بود و مستاصل جستجو می‌کرد، دلم گرفت…»

سکوت می‌کنم. این اولین چیزی است که به چشم شریفه محمدی بعد از یک‌سال دوری از فضای بیرون زندان می‌آید. با خودم فکر می‌کنم چگونه قاضی خودش را راضی کرده تا به تو حکم اعدام بدهد؟

دیوان، حکم اعدام‌ات را نقض کرده و ما خوشحالیم. همدیگر را در آغوش می‌گیریم و تاکید می‌کنیم: «خب معلوم بود که حکم می‌شکنه!حالا گویا اشتباهی در صدور حکم اولیه شده بود. چطور می‌خواستن برای فعالیت صنفی حکم اعدام بدن؟» یکی می‌پرسد: «حالا تموم شد؟ ممکنه باز شعبه‌ی هم‌عرض هم حکم اعدام رو تکرار کنه؟» همه هم‌صدا می‌خندیم و می‌گوییم: «نه! دیگه تموم شد. فقط باید امیدوار باشیم مدت حبس هم جوری باشه که زود آزاد شوی.»

روزی که شعبه‌ی هم‌عرض حکم اعدام را تکرار کرد، من نبودم. نمی‌دانم چطور این شوک که از حکم اعدام اول هم بدتر بود را در زندان تحمل کردی. ممکن است همه‌چیز این همه بی‌رحمانه ادامه پیدا کند و هیچ نهاد، فرد و یا قانونی هم نباشد که چنین روند ناعادلانه‌ای را متوقف کند؟

نوشته بودی بعد از ابلاغ حکم، خودت را جمع کردی تا به ملاقات آیدین بروی و تولدش را این‌بار در سالن ملاقات جشن بگیرید. تصور این‌همه بی‌رحمی همچنان سخت است، با اینکه تو اولین نفری نیستی که چنان بی‌رحمانه مورد شقاوت و ظلم قرار گرفته‌ای، اما ظلم، هرچندبار هم که تکرار شود باز قابل‌پذیرش نیست. شعبه‌ی هم‌عرض دوباره حکم اعدام صادر کرده است. رییس شعبه هم‌عرض، پسر همان قاضی اولی است که به تو حکم اعدام داده بود. پسری بر رای پدرش مهر تایید زده تا زندگی یک انسان دوباره پشت میله‌های زندان به انتظار کورسویی از عدالت سپری شود.

رنج‌نامه‌ای که نوشته بودی را خواندم. حالا همه می‌دانند بخشی از آنچه بر شریفه گذشته چه بوده است. هر چند همه‌چیز را نگفتی. نگفتی که پس از انتقال از سنندج به رشت به اتاق قرنطینه‌ی زندان منتقل شدی. آنجا قبل از آمدن ما وقتی تو تنها زندانی سیاسی زندان لاکان بودی، هنوز قرنطینه بود و انواع زندانیان می‌آمدند و بعد از چند روز به بند می‌رفتند. نگفتی چگونه در آن وضعیت غیربهداشتی زندگی کردی. نگفتی چندین‌بار از سوی زندانیان خاص تهدید شدی. از عفونت پای‌ات ننوشتی و از نبود دکتر متخصص در زندان لاکان که باعث تشدید عفونت انگشت‌ات شد. از نبود اتاق ملاقات و سالنی برای ورزش که به جسم‌ات آسیب زد هم نگفته‌ای. تو اگر بنا بود همه‌ی رنج‌هایی را که در این یک‌سال و چهار ماه متحمل شده‌ای را می‌نوشتی شاید طوماری می‌شد، هر چند می‌دانم که خسته‌ای و حتی توانی برای نوشتن از این‌همه رنج هم نمانده است. اما ما که مدت هر چند کوتاهی با تو هم‌بند بودیم می‌توانیم شاهدانی باشیم بر رنج زنی که که زندگی‌اش از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ دستخوش کابوسی عجیب شد و هر روز این کابوس دردناک‌تر می‌شود.

ما رفقایت در بیرون از زندان وظیفه‌ی خود و همه‌ی انسان‌های آزاده می‌دانیم که به چنین حکمی اعتراض کنیم و قوه قضاییه گیلان باید درباره‌ی حکمی که به تو داده پاسخگو باشد و حداقل برای ما دوستان و همشهریان‌ات شفاف بگوید که چرا یک فعال کارگری باید برای فعالیت صنفی‌اش با چنین حکمی روبرو شده و زندگی خود و همسر و فرزندش بیش از یک‌سال دچار چنین بحرانی گردد؟

اما در پایان، اگر تو سال‌ها هم در زندان بمانی، من تو را مانند روز اولی که بعد از مدت‌ها اعتراض، کفش ورزشی در اختیارمان قرار دادند به یاد می‌آورم. همان روزی که بعد از یک‌سال کفش پوشیدی و در هواخوری کوچک زندان همچون آهویی تیزپا می‌دویدی و از شدت شعف فریاد میزدی…

من تو را با همان تصویر به‌خاطر سپرده‌ام. شریفه محمدیِ آزاد و رها.
 

⚪️ از صفحه‌ی اینستاگرام فروغ سمیع‌نیا


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 برای بار دوم، اعاده‌ی دادرسی پخشان عزیزی در دیوان عالی رد شد


دیوان عالی کشور برای دومین‌‌بار درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام را رد کرد.

مازیار طاطایی، یکی از وکیل مدافعان پخشان عزیزی با اعلام این خبر گفت که شعبه رسیدگی‌کننده، بدون مطالبه پرونده اصلی و صرفاً بر پایه تشخیص خود، دفاعیه‌های وکلای پرونده را «بلادلیل» دانسته و رد کرده است.

این دومین‌بار است که درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی بی‌نتیجه می‌ماند. پیش‌تر، در بهمن‌ماه سال گذشته، امیر رئیسیان، دیگر وکیل مدافع پخشان عزیزی، از رد نخستین درخواست اعاده دادرسی توسط شعبه نهم دیوان عالی کشور خبر داده بود. در همان زمان، مازیار طاطایی اعلام کرد که دیوان عالی کشور با استناد به تبصره ماده ۴۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، با توقف اجرای حکم اعدام موافقت کرده است.


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani