🟣 #بیدارزنی : خودکشیهای اخیر زنان سودان از وحشت تجاوز جنسی در خلال جنگ
آخرین گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در روز گذشته (۲۹ اکتبر ۲۰۲۴) به خشونت جنسی گسترده علیه زنان در منازعات سودان اختصاص یافته است.
زنان سودان قربانی منازعات جنگی هستند، اما چگونه؟ دو گروه «نیروهای پشتیبانی سریع» و «نیروهای ارتش سودان» که باهم در سال 2021 دولت غیرنظامی حاکم را ساقط کردند، از سال 2023 درگیر جنگ داخلیای هستند که به مرگ بیش از صد و ده هزار نفر و آواره شدن بیش از 14 میلیون نفر انجامیده است.
سازمان حقوق زنان در منطقه شاخ آفریقا هشدار داده است که نسلکشی در مرکز سودان در حال وقوع است. بر اساس گزارش کمیته حقیقتیاب مستقل بین المللی برای سودان، نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) همزمان با اشغال مناطق شهری و روستایی علیه ساکنان یا آوارگان در حال ِ فرار به طور گسترده از خشونت جنسی استفاده کردهاند.
این گروه در مناطق تحت کنترل خود مرتکب اِعمال گسترده خشونت جنسی شده است: از جمله تجاوز، تجاوز گروهی، بردهداری جنسی و قاچاق انسان به آن سوی مرز برای مقاصد جنسی.
بنا بر این گزارش در دارفور، اعمال خشونت جنسی با سلاح گرم، چاقو و شلاق برای ارعاب یا اجبار قربانیان استفاده شده است، در حالی که زنان مورد توهین و تحقیر، در معرض فحاشیهای نژادپرستانه یا جنسیتی و تهدید به مرگ قرار گرفتهاند. این اعمال خشونت آمیز اغلب در مقابل اعضای خانواده که آنها نیز در معرض تهدید بودند، صورت گرفته است. طبق گزارشها، مردان و پسران هم در حین بازداشت با خشونت جنسی، از جمله تجاوز جنسی، تهدید به تجاوز، برهنگی اجباری و ضرب و شتم بر روی اندام تناسلی مورد هدف قرار گرفتهاند.
این اقدامات که جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب میشوند، بخشی از یک رویهی سیستماتیک برای ترساندن و مجازات غیرنظامیان است. این خشونتها در جریان حمله به شهرها، حمله به اردوگاههای آوارگان و اشغال مناطق شهری رخ میدهد و اغلب زنان و دختران را علاوه بر جنسیت به دلیل تعلق شان به جمعیت اتنیکی خاصی هدف قرار میدهد. وحشیگری این اعمال، قربانیان را با آسیبهای جسمی و روانی شدیدی مواجه کرده است. از آنجا که هفتاد درصد زیرساختهای بهداشت و سلامت سودان، ویران شده و همین طور به دلیل سطح بالای انگ اجتماعی درباره قربانیان خشونت جنسی و سرزنش آنان، عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی و فقدان حمایت این بحران را برای زنان تشدید کرده است. در این شرایط است که زنان در مواجهه با خطر مورد تعرض و تجاوز قرار گرفتن خودکشی را انتخاب را میکنند. هر چند این خبر که «زنان سودانی این روزها خودشان مرگ را انتخاب می کنند پیش از آن که به قتل برسنند» مانند بسیاری خبرها که به ستم به زنان سیاه یا رنگین پوست مربوط است در صدر اخبار هیچ رسانهای قرار نمیگیرد.
⚪️ رهایی زنان از تمامی اشکال ارتجاع و کوتاهسازی دست متجاوزان دولتی و… از پیکره و جان زنان، نیازمند زیرساختهای قانونی، پیروی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان، تشکیل کمیتههای پیگیری بینالمللی بررسی جنایات جنگی و صد البته، نمایان ساختن این جنایات از سوی فعالان حقوق زنان و کلکتیوهای فمینیستی است. باید پرسید که چرا جنایاتی در این سطح هولناک و ضد بشر، حتی از شانس پوشش رسانهای نیز محروم مانده است؟
اشد فجایع جاری بر زنان افغانستان توسط نکبتِ طالبان، محرومیت از حق سقط جنین و محاکمهی پزشکان و متخصصان زنان و زایمان از لهستان تا ایران، قتلهای ناموسی در ترکیه و شهرهای ایران و آمار همیشه در صدرِ تجاوزهای جنسی در هند، میبایست با رساترین صدای ممکن، فریاد زده شود. خودکشی زنان سودان از وحشت تجاوز جنسی، عینیترین تصویر از پیامدهای جنگ در این کشور است. همان جنگی که بهمدد ابررسانههای جمعی و دولتهایی همواره قدرتطلب، به مجادلهی دیپلماتیک مردان سیاست، ترجمه میشود!
▪️تصویر: شرکت گسترده زنان در انقلاب 2018 که با کودتای ارتش به سرنگونی عمر البشیر پس از سه دهه حکمرانی منجر شد. سرود «الثورة» به معنی انقلاب هست که میگوید «گلوله نمیکشد؛ آنچه میکشد، سکوت مردم است».
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
آخرین گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در روز گذشته (۲۹ اکتبر ۲۰۲۴) به خشونت جنسی گسترده علیه زنان در منازعات سودان اختصاص یافته است.
زنان سودان قربانی منازعات جنگی هستند، اما چگونه؟ دو گروه «نیروهای پشتیبانی سریع» و «نیروهای ارتش سودان» که باهم در سال 2021 دولت غیرنظامی حاکم را ساقط کردند، از سال 2023 درگیر جنگ داخلیای هستند که به مرگ بیش از صد و ده هزار نفر و آواره شدن بیش از 14 میلیون نفر انجامیده است.
سازمان حقوق زنان در منطقه شاخ آفریقا هشدار داده است که نسلکشی در مرکز سودان در حال وقوع است. بر اساس گزارش کمیته حقیقتیاب مستقل بین المللی برای سودان، نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) همزمان با اشغال مناطق شهری و روستایی علیه ساکنان یا آوارگان در حال ِ فرار به طور گسترده از خشونت جنسی استفاده کردهاند.
این گروه در مناطق تحت کنترل خود مرتکب اِعمال گسترده خشونت جنسی شده است: از جمله تجاوز، تجاوز گروهی، بردهداری جنسی و قاچاق انسان به آن سوی مرز برای مقاصد جنسی.
بنا بر این گزارش در دارفور، اعمال خشونت جنسی با سلاح گرم، چاقو و شلاق برای ارعاب یا اجبار قربانیان استفاده شده است، در حالی که زنان مورد توهین و تحقیر، در معرض فحاشیهای نژادپرستانه یا جنسیتی و تهدید به مرگ قرار گرفتهاند. این اعمال خشونت آمیز اغلب در مقابل اعضای خانواده که آنها نیز در معرض تهدید بودند، صورت گرفته است. طبق گزارشها، مردان و پسران هم در حین بازداشت با خشونت جنسی، از جمله تجاوز جنسی، تهدید به تجاوز، برهنگی اجباری و ضرب و شتم بر روی اندام تناسلی مورد هدف قرار گرفتهاند.
این اقدامات که جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب میشوند، بخشی از یک رویهی سیستماتیک برای ترساندن و مجازات غیرنظامیان است. این خشونتها در جریان حمله به شهرها، حمله به اردوگاههای آوارگان و اشغال مناطق شهری رخ میدهد و اغلب زنان و دختران را علاوه بر جنسیت به دلیل تعلق شان به جمعیت اتنیکی خاصی هدف قرار میدهد. وحشیگری این اعمال، قربانیان را با آسیبهای جسمی و روانی شدیدی مواجه کرده است. از آنجا که هفتاد درصد زیرساختهای بهداشت و سلامت سودان، ویران شده و همین طور به دلیل سطح بالای انگ اجتماعی درباره قربانیان خشونت جنسی و سرزنش آنان، عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی و فقدان حمایت این بحران را برای زنان تشدید کرده است. در این شرایط است که زنان در مواجهه با خطر مورد تعرض و تجاوز قرار گرفتن خودکشی را انتخاب را میکنند. هر چند این خبر که «زنان سودانی این روزها خودشان مرگ را انتخاب می کنند پیش از آن که به قتل برسنند» مانند بسیاری خبرها که به ستم به زنان سیاه یا رنگین پوست مربوط است در صدر اخبار هیچ رسانهای قرار نمیگیرد.
⚪️ رهایی زنان از تمامی اشکال ارتجاع و کوتاهسازی دست متجاوزان دولتی و… از پیکره و جان زنان، نیازمند زیرساختهای قانونی، پیروی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان، تشکیل کمیتههای پیگیری بینالمللی بررسی جنایات جنگی و صد البته، نمایان ساختن این جنایات از سوی فعالان حقوق زنان و کلکتیوهای فمینیستی است. باید پرسید که چرا جنایاتی در این سطح هولناک و ضد بشر، حتی از شانس پوشش رسانهای نیز محروم مانده است؟
اشد فجایع جاری بر زنان افغانستان توسط نکبتِ طالبان، محرومیت از حق سقط جنین و محاکمهی پزشکان و متخصصان زنان و زایمان از لهستان تا ایران، قتلهای ناموسی در ترکیه و شهرهای ایران و آمار همیشه در صدرِ تجاوزهای جنسی در هند، میبایست با رساترین صدای ممکن، فریاد زده شود. خودکشی زنان سودان از وحشت تجاوز جنسی، عینیترین تصویر از پیامدهای جنگ در این کشور است. همان جنگی که بهمدد ابررسانههای جمعی و دولتهایی همواره قدرتطلب، به مجادلهی دیپلماتیک مردان سیاست، ترجمه میشود!
▪️تصویر: شرکت گسترده زنان در انقلاب 2018 که با کودتای ارتش به سرنگونی عمر البشیر پس از سه دهه حکمرانی منجر شد. سرود «الثورة» به معنی انقلاب هست که میگوید «گلوله نمیکشد؛ آنچه میکشد، سکوت مردم است».
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
🟣 ژینا مدرس گرجی، جهت تحمل حبس راهی زندان سنندج شد
امروز شنبه ١٢ آبانماه، ژینا مدرسگرجی، فعال حقوق زنان جهت اجرای حکم ۱۶ ماه حبس روانه زندان شد.
وی پیش از ورود به زندان در صفحهی اینستاگرام خود نوشت: «امروز به زندانی میروم که حاشیه و تبعیض آنجا ضربدر سه است. زندان زنان سنندج.
حاشیه و تبعیض جنسیت، طبقه و ملیت. با اینحال وقتی وسایلم را برای زندان آماده میکردم پیش از همه چیز امید را در چمدانم گذاشتم. من با امیدم به آنجا میروم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
امروز شنبه ١٢ آبانماه، ژینا مدرسگرجی، فعال حقوق زنان جهت اجرای حکم ۱۶ ماه حبس روانه زندان شد.
وی پیش از ورود به زندان در صفحهی اینستاگرام خود نوشت: «امروز به زندانی میروم که حاشیه و تبعیض آنجا ضربدر سه است. زندان زنان سنندج.
حاشیه و تبعیض جنسیت، طبقه و ملیت. با اینحال وقتی وسایلم را برای زندان آماده میکردم پیش از همه چیز امید را در چمدانم گذاشتم. من با امیدم به آنجا میروم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 ضربوشتم آرمیتا پاویر در سلول انفرادی زندان تبریز
به گزارش قاسمبعدی، وکیل این دانشجوی زندانی: «ماموران امنیتی زندان تبریز، عصر روز گذشته (جمعه ۱۱ آبان) با حمله به آرمیتا پاویر که در سلول انفرادی نگهداری میشود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در نتیجه این حمله، ضربات متعددی به سر و گردن این زندانی وارد شده است.
آرمیتا پاویر از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید مدنی تبریز، توسط دادگاه انقلاب آذرشهر، با اتهام توهین به رهبری، تبلیغ علیه نظام، در مجموع به بیست و دوماه و هفده روز حبس محکوم شده است.
او از شهریور ۱۴۰۲ در زندان تبریز تحت شکنجههای روحی و با شدیدترین محدودیتها در حبس است.
این فعال دانشجویی دانشگاه تبریز، به صورت غیرحضوری، در حالی که اجازه تعیین وکیل و امکان دفاع حقوقی نداشته، محاکمه شده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش قاسمبعدی، وکیل این دانشجوی زندانی: «ماموران امنیتی زندان تبریز، عصر روز گذشته (جمعه ۱۱ آبان) با حمله به آرمیتا پاویر که در سلول انفرادی نگهداری میشود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در نتیجه این حمله، ضربات متعددی به سر و گردن این زندانی وارد شده است.
آرمیتا پاویر از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید مدنی تبریز، توسط دادگاه انقلاب آذرشهر، با اتهام توهین به رهبری، تبلیغ علیه نظام، در مجموع به بیست و دوماه و هفده روز حبس محکوم شده است.
او از شهریور ۱۴۰۲ در زندان تبریز تحت شکنجههای روحی و با شدیدترین محدودیتها در حبس است.
این فعال دانشجویی دانشگاه تبریز، به صورت غیرحضوری، در حالی که اجازه تعیین وکیل و امکان دفاع حقوقی نداشته، محاکمه شده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 تعرض جنسی و بازداشت یک دختر دانشجوی علوم تحقیقات
به گزارش دادبان: «شماری از منابع خبری دانشجویی در ایران از تعرض جنسی و ربایش یک دختر دانشجو توسط حراست دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات، در تهران خبر دادهاند.
به گزارش کانال تلگرامی خبرنامه امیرکبیر که اخبار حوزه دانشجویی در ایران را پوشش میدهد، این واقعه، ظهر امروز شنبه ۱۲ آبان و پس از آزارهای چنیدن هفتهای نیروهای بسیج و حراست دانشگاه علوم تحقیقات اتفاق افتاده است.
به نوشته این کانال تلگرامی، یک دانشجو دختر پس از آزار و اذیت توسط یک نیروی بسیجی به دلیل نداشتن مقنعه و پس از پاره کردن لباسش توسط نیروهای حراست، در حرکتی اعتراضی لباسهای خود را از تن درآورده است.
⚪️ بنا بر این گزارش، پس از آن این دانشجو دختر با حرکت به سمت محوطه دانشگاه مجددا توسط ۴ تن از نیروهای حراست دانشگاه علوم تحقیقات مورد ربایش قرار گرفته و با اعمال فشار و ضرب و شتم شدید، او را در پراید نقرهای (مدل هاچبک ۱۱۱) سوار کرده و به محل نامعلوم گریختند.
این گزارش به نقل از یک شاهد عینی نوشته در نتیجه ضرب و شتم صورت گرفته علیه این دختر، سر او به در یا ستون خودرو برخورد کرده و خونریزی شدیدی داشته و رد خون بر روی لاستیک ماشین رویت شده است.
به نوشته خبرنامه امیرکبیر از وضعیت عمومی، شرایط نگهداری و محل نگهداری این دانشجو اطلاعاتی در دسترس نیست».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش دادبان: «شماری از منابع خبری دانشجویی در ایران از تعرض جنسی و ربایش یک دختر دانشجو توسط حراست دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات، در تهران خبر دادهاند.
به گزارش کانال تلگرامی خبرنامه امیرکبیر که اخبار حوزه دانشجویی در ایران را پوشش میدهد، این واقعه، ظهر امروز شنبه ۱۲ آبان و پس از آزارهای چنیدن هفتهای نیروهای بسیج و حراست دانشگاه علوم تحقیقات اتفاق افتاده است.
به نوشته این کانال تلگرامی، یک دانشجو دختر پس از آزار و اذیت توسط یک نیروی بسیجی به دلیل نداشتن مقنعه و پس از پاره کردن لباسش توسط نیروهای حراست، در حرکتی اعتراضی لباسهای خود را از تن درآورده است.
⚪️ بنا بر این گزارش، پس از آن این دانشجو دختر با حرکت به سمت محوطه دانشگاه مجددا توسط ۴ تن از نیروهای حراست دانشگاه علوم تحقیقات مورد ربایش قرار گرفته و با اعمال فشار و ضرب و شتم شدید، او را در پراید نقرهای (مدل هاچبک ۱۱۱) سوار کرده و به محل نامعلوم گریختند.
این گزارش به نقل از یک شاهد عینی نوشته در نتیجه ضرب و شتم صورت گرفته علیه این دختر، سر او به در یا ستون خودرو برخورد کرده و خونریزی شدیدی داشته و رد خون بر روی لاستیک ماشین رویت شده است.
به نوشته خبرنامه امیرکبیر از وضعیت عمومی، شرایط نگهداری و محل نگهداری این دانشجو اطلاعاتی در دسترس نیست».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 تعیین وقت دادگاه شریفه محمدی در دادگاه انقلاب رشت
دادگاه شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، روز ۲۴ آبانماه در شعبه ۲ دادگاه انقلاب رشت برگزار میشود.
او پیشتر توسط قاضی درویشگفتار به اعدام محکوم شده بود، حکمی که توسط دیوان عالی کشور نقض شد.
شریفه محمدی از تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ کماکان در بازداشت موقت است. او پس از بازداشت توسط اطلاعات گیلان به ادارهی اطلاعات سنندج نیز منتقل و مورد شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفت.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
دادگاه شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، روز ۲۴ آبانماه در شعبه ۲ دادگاه انقلاب رشت برگزار میشود.
او پیشتر توسط قاضی درویشگفتار به اعدام محکوم شده بود، حکمی که توسط دیوان عالی کشور نقض شد.
شریفه محمدی از تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ کماکان در بازداشت موقت است. او پس از بازداشت توسط اطلاعات گیلان به ادارهی اطلاعات سنندج نیز منتقل و مورد شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفت.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 چهل و یکمین هفته از کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۴ زندان مختلف
⚪️ هشدار درباره متهمان #پرونده_اکباتان پشت درهای بسته
در حکومت اعدامی، سرکوب و اعدام کماکان در حال افزایش است و متاسفانه این رویکرد ضد انسانی علیه شهروندان و زندانیان مثل همیشه به عنوان یک رویه ادامه دارد.
به طوری که از اول آبان تا کنون نزدیک به ۵۶ تن از زندانیان اعدام شدهاند؛ و از هفته گذشته تا کنون نیز دستکم ۲۳ تن حلق آویز شدهاند، که یکی از این اعدام شدهها زندانی ایرانی یهودی به اسم #آروین_قهرمانی در زندان دیزل آباد کرمانشاه بود که در روند دادرسی بسیار مبهم و ناعادلانه محکوم به اعدام شده بود.
روز گذشته نیز شاهد محاکمه ۸ تن از جوانان بازداشت شده اعتراضات ۱۴۰۱ موسوم به پرونده اکباتان در پشت درهای بسته بودیم که با توجه به اتهامات سنگین وارده به آنها بیم آن می رود در معرض حکم اعدام قرار گیرند.
کارزار " سهشنبههای نه به اعدام" اکنون در هفته چهل و یکم در ۲۴ زندان مختلف کشور گسترش پیدا کرده و هموطنان در داخل و خارج از کشور در هفتههای اخیر در حمایت از کارزار تجمعهای مختلفی داشتهاند و این نشان از عزم راسخ مردم ایران در لغو حکم غیر انسانی "اعدام" است.
خاطر نشان می شود همانطور که در گزارش هفته پیش آمده بود ۴ تن از هموطنان بلوچ به نامهای عیدو شهبخش ، عبدالغنی شهبخش ، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شهبخش، از اعضای کارزار، حکم اعدامشان در دیوان عالی تایید و به شعبه یکم اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ ارجاع شدهاست و هر لحظه ممکن است حکمشان اجرا و به چوبه دار سپرده شوند.
با توجه به اینکه سرعت ماشین کشتار روز به روز در حال افزایش و فزونی است، ضروری است که تمام فعالان در حوزه های مختلف جهت توقف و لغو حکم اعدام در ایران مخالفتشان را بسیار رساتر از قبل فریاد کنند و عاملان و آمران ماشین اعدام و کشتار را در برابر وجدانهای بیدار افشا نموده و آنان را نسبت عمل جنایتکارانه خود پاسخگو و محاکمه نمایند. این خواسته ممکن نخواهد بود جز با مقاومت و عمل جمعی مردم آزاده و تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری ، صنفی ، مدنی و ... که توقف اقدام برایشان امری ضروری و مهم است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهل و یکم روز سهشنبه ۱۵ آبان در ۲۴ زندان مختلف در اعتصاب خواهند بود.
⚪️ این زندانها شامل زندانهای زیر میباشند:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
سهشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ هشدار درباره متهمان #پرونده_اکباتان پشت درهای بسته
در حکومت اعدامی، سرکوب و اعدام کماکان در حال افزایش است و متاسفانه این رویکرد ضد انسانی علیه شهروندان و زندانیان مثل همیشه به عنوان یک رویه ادامه دارد.
به طوری که از اول آبان تا کنون نزدیک به ۵۶ تن از زندانیان اعدام شدهاند؛ و از هفته گذشته تا کنون نیز دستکم ۲۳ تن حلق آویز شدهاند، که یکی از این اعدام شدهها زندانی ایرانی یهودی به اسم #آروین_قهرمانی در زندان دیزل آباد کرمانشاه بود که در روند دادرسی بسیار مبهم و ناعادلانه محکوم به اعدام شده بود.
روز گذشته نیز شاهد محاکمه ۸ تن از جوانان بازداشت شده اعتراضات ۱۴۰۱ موسوم به پرونده اکباتان در پشت درهای بسته بودیم که با توجه به اتهامات سنگین وارده به آنها بیم آن می رود در معرض حکم اعدام قرار گیرند.
کارزار " سهشنبههای نه به اعدام" اکنون در هفته چهل و یکم در ۲۴ زندان مختلف کشور گسترش پیدا کرده و هموطنان در داخل و خارج از کشور در هفتههای اخیر در حمایت از کارزار تجمعهای مختلفی داشتهاند و این نشان از عزم راسخ مردم ایران در لغو حکم غیر انسانی "اعدام" است.
خاطر نشان می شود همانطور که در گزارش هفته پیش آمده بود ۴ تن از هموطنان بلوچ به نامهای عیدو شهبخش ، عبدالغنی شهبخش ، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شهبخش، از اعضای کارزار، حکم اعدامشان در دیوان عالی تایید و به شعبه یکم اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ ارجاع شدهاست و هر لحظه ممکن است حکمشان اجرا و به چوبه دار سپرده شوند.
با توجه به اینکه سرعت ماشین کشتار روز به روز در حال افزایش و فزونی است، ضروری است که تمام فعالان در حوزه های مختلف جهت توقف و لغو حکم اعدام در ایران مخالفتشان را بسیار رساتر از قبل فریاد کنند و عاملان و آمران ماشین اعدام و کشتار را در برابر وجدانهای بیدار افشا نموده و آنان را نسبت عمل جنایتکارانه خود پاسخگو و محاکمه نمایند. این خواسته ممکن نخواهد بود جز با مقاومت و عمل جمعی مردم آزاده و تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری ، صنفی ، مدنی و ... که توقف اقدام برایشان امری ضروری و مهم است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهل و یکم روز سهشنبه ۱۵ آبان در ۲۴ زندان مختلف در اعتصاب خواهند بود.
⚪️ این زندانها شامل زندانهای زیر میباشند:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
سهشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 رتبهبندی با طعم تحقیر
نویسنده: مژگان باقری، فعال صنفی معلمان در استان فارس
بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر از اتاق بیرون میآید. یک تکه کاغذ را نشانم میدهد و میگوید این متن را با ادبیات خودتان بنویسید و امضا کنید تا رتبه شما برقرار شود. روی کاغذ چند جمله با عجله و بدون رعایت نکات نگارشی نوشته شده. خلاصهی جملات این است: من باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت میکنم، علیه مسئولین کشور موضعگیری نمیکنم، در کانونهای صنفی غیرقانونی عضو نمیشوم و در تجمعات غیرقانونی شرکت نمیکنم.
در حال نگاه کردن به جملات روی کاغذ هستم که کارمند حراست یک کاغذ A4 به دستم میدهد و میگوید چیز خاصی نیست. این تعهد پیش خودمان میماند و قرار نیست کسی بفهمد. در دلم میگویم مهم این است که خودم میفهمم چه چیزی را امضا کردهام و چه کسی مهمتر از خودم؟! پس از امضای این کاغذ با سرزنش خودم چه کنم؟ دو سال بازداشت و زندان و پابند و آنهمه هزینه روحی و روانی و مالی و آنهمه فشار به خانواده را تحمل نکردهام که الان با امضای یک تعهد همه را به باد بدهم. سعی میکنم با کارمند حراست بحث کنم. میدانم کار بیهودهای است و تصمیم از بالا گرفته شده و او فقط مامور است و معذور، اما راه دیگری ندارم. میخواهم قبل از اینکه با گفتن "نه" از اتاق بیرون بیایم همهی تلاشم را برای بیدار کردن وجدانش بهکار گیرم. به پابندم اشاره میکنم و میگویم من برای این پولی که الان در جیب شماست هزینه دادهام اما خودم برای گرفتن این پول باید تعهد بدهم؟! خودتان خندهتان نمیگیرد؟ باید میگفتم با دیدن این پابند شرم نمیکنید؟ اما نمیگویم. تلاش میکنم خشمم را فرو دهم تا از مسیر منطق خارج نشوم. میگویم رتبهبندی، قانونِ مصوب مجلس و حق همهی معلمان است. مگر شما از همهی معلمان تعهد گرفتهاید؟ میگوید آنها مرتکب جرم نشدهاند. میگویم اولا تجمع جرم نیست. ثانیا اگر آن تجمعات نبود هرگز رتبهبندی تصویب نمیشد. شما دارید بابت کاری از من تعهد میگیرید که باعث افزایش حقوق شما و دیگر معلمان شده است. این تناقض نیست؟! میخندد. وجدانش و عقلش حرف مرا تایید میکند ولی او فقط یک مامور است و معذور. میگوید سخت نگیرید. در استان فارس همه امضا کردهاند. فقط شما ماندهاید و یک نفر دیگر. اسم یک همکار زن را به زبان میآورد. در دلم با غرور تکرار میکنم. فقط دو زن امضا نکردهاند! فقط دو زن باقی ماندهاند!
برایش استدلال میکنم که رتبهبندی حق قانونی من است و من برای گرفتن این حق، گدایی نمیکنم. چرا باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت میکنم؟ مگر در سی سال گذشته رعایت نکردهام؟ چرا باید تعهد بدهم که از مسئولین انتقاد نمیکنم؟ مگر مسئولین جزء مقدسات هستند؟ من ناچارم به دیوان عدالت شکایت کنم. شانهاش را بالا میاندازد و میگوید شکایت کنید. ما کار غیر قانونی نکردهایم.
پس از شنیدن داستان تعهد، همکاران با خواهش و التماس از من میخواهند که امضا کنم تا حقم ضایع نشود. میدانم که این نصیحت از سرِ دلسوزی است و نیز میدانم که این کاغذ تعهد هیچ ارزش قانونی ندارد. اما این را هم میدانم که آنها میخواهند با گرفتن تعهد، ما را تحقیر کنند و انتقام تجمعات باشکوه خیابان را بگیرند.
اگر کانونها و انجمنهای صنفی سراسر کشور، با قدرت در مقابل این روند ظالمانه و غیرقانونی حراست آموزش و پرورش میایستادند و از معلمانِ محروم از رتبه، حمایت میکردند هیچ معلمی برای برخورداری از حقوق ناچیز رتبهبندی، مجبور به دادن تعهد نمیشد.
دادن بالاترین رتبه به فعالینِ صنفیِ محروم از رتبه و پرداخت حقوق مربوط به آن به صورت ماهانه از طرف معلمین هر استان، یکی از این حمایتها بود.
ما برای برقراری حاکمیت قانون راهی به جز نه گفتن به کسانی که سلیقههای شخصی خود را در اجرای قانون اعمال کردهاند نداریم. اما بدون وجود کانونهای قوی و جامعهی آگاه و دغدغهمند، این نه گفتنها در حیطهی تصمیمات شخصی باقی میماند و تاثیرگذاری لازم را ندارد.
موضوع رتبه بندی، فارغ از نتایج مادیِ آن، میدانِ تمرینِ مقاومت مدنی برای معلمان است. آیا آنها میتوانند ابزار فشار حاکمیت بر معلمانِ فاقد رتبه را بی اثر کنند؟ یا اینکه فقط به نصیحتهای دلسوزانه ادامه میدهند تا هر کسی با توجه به میزان تحمل خود، یک تصمیم شخصی بگیرد؟ امیدوارم جامعه معلمان از این آزمون سربلند بیرون بیاید.
⚪️ منبع: کانال انجمن صنفی معلمان فارس
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نویسنده: مژگان باقری، فعال صنفی معلمان در استان فارس
بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر از اتاق بیرون میآید. یک تکه کاغذ را نشانم میدهد و میگوید این متن را با ادبیات خودتان بنویسید و امضا کنید تا رتبه شما برقرار شود. روی کاغذ چند جمله با عجله و بدون رعایت نکات نگارشی نوشته شده. خلاصهی جملات این است: من باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت میکنم، علیه مسئولین کشور موضعگیری نمیکنم، در کانونهای صنفی غیرقانونی عضو نمیشوم و در تجمعات غیرقانونی شرکت نمیکنم.
در حال نگاه کردن به جملات روی کاغذ هستم که کارمند حراست یک کاغذ A4 به دستم میدهد و میگوید چیز خاصی نیست. این تعهد پیش خودمان میماند و قرار نیست کسی بفهمد. در دلم میگویم مهم این است که خودم میفهمم چه چیزی را امضا کردهام و چه کسی مهمتر از خودم؟! پس از امضای این کاغذ با سرزنش خودم چه کنم؟ دو سال بازداشت و زندان و پابند و آنهمه هزینه روحی و روانی و مالی و آنهمه فشار به خانواده را تحمل نکردهام که الان با امضای یک تعهد همه را به باد بدهم. سعی میکنم با کارمند حراست بحث کنم. میدانم کار بیهودهای است و تصمیم از بالا گرفته شده و او فقط مامور است و معذور، اما راه دیگری ندارم. میخواهم قبل از اینکه با گفتن "نه" از اتاق بیرون بیایم همهی تلاشم را برای بیدار کردن وجدانش بهکار گیرم. به پابندم اشاره میکنم و میگویم من برای این پولی که الان در جیب شماست هزینه دادهام اما خودم برای گرفتن این پول باید تعهد بدهم؟! خودتان خندهتان نمیگیرد؟ باید میگفتم با دیدن این پابند شرم نمیکنید؟ اما نمیگویم. تلاش میکنم خشمم را فرو دهم تا از مسیر منطق خارج نشوم. میگویم رتبهبندی، قانونِ مصوب مجلس و حق همهی معلمان است. مگر شما از همهی معلمان تعهد گرفتهاید؟ میگوید آنها مرتکب جرم نشدهاند. میگویم اولا تجمع جرم نیست. ثانیا اگر آن تجمعات نبود هرگز رتبهبندی تصویب نمیشد. شما دارید بابت کاری از من تعهد میگیرید که باعث افزایش حقوق شما و دیگر معلمان شده است. این تناقض نیست؟! میخندد. وجدانش و عقلش حرف مرا تایید میکند ولی او فقط یک مامور است و معذور. میگوید سخت نگیرید. در استان فارس همه امضا کردهاند. فقط شما ماندهاید و یک نفر دیگر. اسم یک همکار زن را به زبان میآورد. در دلم با غرور تکرار میکنم. فقط دو زن امضا نکردهاند! فقط دو زن باقی ماندهاند!
برایش استدلال میکنم که رتبهبندی حق قانونی من است و من برای گرفتن این حق، گدایی نمیکنم. چرا باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت میکنم؟ مگر در سی سال گذشته رعایت نکردهام؟ چرا باید تعهد بدهم که از مسئولین انتقاد نمیکنم؟ مگر مسئولین جزء مقدسات هستند؟ من ناچارم به دیوان عدالت شکایت کنم. شانهاش را بالا میاندازد و میگوید شکایت کنید. ما کار غیر قانونی نکردهایم.
پس از شنیدن داستان تعهد، همکاران با خواهش و التماس از من میخواهند که امضا کنم تا حقم ضایع نشود. میدانم که این نصیحت از سرِ دلسوزی است و نیز میدانم که این کاغذ تعهد هیچ ارزش قانونی ندارد. اما این را هم میدانم که آنها میخواهند با گرفتن تعهد، ما را تحقیر کنند و انتقام تجمعات باشکوه خیابان را بگیرند.
اگر کانونها و انجمنهای صنفی سراسر کشور، با قدرت در مقابل این روند ظالمانه و غیرقانونی حراست آموزش و پرورش میایستادند و از معلمانِ محروم از رتبه، حمایت میکردند هیچ معلمی برای برخورداری از حقوق ناچیز رتبهبندی، مجبور به دادن تعهد نمیشد.
دادن بالاترین رتبه به فعالینِ صنفیِ محروم از رتبه و پرداخت حقوق مربوط به آن به صورت ماهانه از طرف معلمین هر استان، یکی از این حمایتها بود.
ما برای برقراری حاکمیت قانون راهی به جز نه گفتن به کسانی که سلیقههای شخصی خود را در اجرای قانون اعمال کردهاند نداریم. اما بدون وجود کانونهای قوی و جامعهی آگاه و دغدغهمند، این نه گفتنها در حیطهی تصمیمات شخصی باقی میماند و تاثیرگذاری لازم را ندارد.
موضوع رتبه بندی، فارغ از نتایج مادیِ آن، میدانِ تمرینِ مقاومت مدنی برای معلمان است. آیا آنها میتوانند ابزار فشار حاکمیت بر معلمانِ فاقد رتبه را بی اثر کنند؟ یا اینکه فقط به نصیحتهای دلسوزانه ادامه میدهند تا هر کسی با توجه به میزان تحمل خود، یک تصمیم شخصی بگیرد؟ امیدوارم جامعه معلمان از این آزمون سربلند بیرون بیاید.
⚪️ منبع: کانال انجمن صنفی معلمان فارس
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 روز گذشته، سهشنبه ۱۵ آبانماه، انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه، در تجمع اعتراضی خود، خواهان آزادی #آهو_دریایی و پایان سیاستهای فقیرسازی سیستماتیک و جنگافروزی شدند:
▪️آهو دریایی، آزاد باید گردد
▪️نه جنگ میخوایم نه کشتار/رفاه میخوایم ماندگار
▪️تورم، گرانی، نه به جنگ و ویرانی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
▪️آهو دریایی، آزاد باید گردد
▪️نه جنگ میخوایم نه کشتار/رفاه میخوایم ماندگار
▪️تورم، گرانی، نه به جنگ و ویرانی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 وریشه مرادی به اعدام محکوم شد
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
جلسات دادگاه وی در تاریخهای ۲۷ خرداد و ۱۴ مهر ۱۴۰۳ برگزار و حکم اعدام امروز یکشنبه، ۲۰ آبان به وکلای وی ابلاغ شده است. در جلسات دادگاه، وریشه مرادی اجازه دفاع از خود را نداشت و قاضی صلواتی حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد. همچنین وکلای پرونده که پیشتر از حق مطالعه پرونده محروم شده بودند، پس از پایان دومین جلسه دادگاه، تنها به مدت چند ساعت موفق به مطالعه پرونده موکلشان شدند».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
جلسات دادگاه وی در تاریخهای ۲۷ خرداد و ۱۴ مهر ۱۴۰۳ برگزار و حکم اعدام امروز یکشنبه، ۲۰ آبان به وکلای وی ابلاغ شده است. در جلسات دادگاه، وریشه مرادی اجازه دفاع از خود را نداشت و قاضی صلواتی حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد. همچنین وکلای پرونده که پیشتر از حق مطالعه پرونده محروم شده بودند، پس از پایان دومین جلسه دادگاه، تنها به مدت چند ساعت موفق به مطالعه پرونده موکلشان شدند».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 تجمع زندانیان سیاسی بند زنان اوین در اعتراض به صدور حکم اعدام «وریشه مرادی» و «پخشان عزیزی»
صبح امروز دوشنبه ۲۱ آبانماه، زنان زندانی سیاسی بند زنان اوین با تجمع و سردادن شعارهایی نظیر:
▪️کوردستان، کوردستان، گورستان فاشیستان
▪️بند زنان اوین، همصدا و همپیمان، علیه حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان
▪️صدور حکم اعدام، انتقام حاکمان، از کردستان تا هر گوشه در ایران
▪️جان برود، سر برود، آزادی هرگز نرود
▪️مرگ بر دیکتاتور
▪️زندانی سیاسی، آزاد باید گردد
اعتراض خود را علیه احکام اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی، اعلام کردند.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز دوشنبه ۲۱ آبانماه، زنان زندانی سیاسی بند زنان اوین با تجمع و سردادن شعارهایی نظیر:
▪️کوردستان، کوردستان، گورستان فاشیستان
▪️بند زنان اوین، همصدا و همپیمان، علیه حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان
▪️صدور حکم اعدام، انتقام حاکمان، از کردستان تا هر گوشه در ایران
▪️جان برود، سر برود، آزادی هرگز نرود
▪️مرگ بر دیکتاتور
▪️زندانی سیاسی، آزاد باید گردد
اعتراض خود را علیه احکام اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی، اعلام کردند.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 بیانیه مشترک تشکلهای دادخواهان کردستان، اتحاد زنان کردستان و زنان کردستان علیه تبعیض جنسیتی در محکومیت صدور حکم اعدام وریشه مرادی
⚪️ بیانیهی ارسالی به بیدارزنی
متن:
«مردم مبارز ایران و آزادیخواهان جهان!
این روزها که ماشین اعدام حکومت مستبد و آدمکش اسلامی سرعت گرفته، شاهد افزایش احکام قرون وسطایی اعدام هستیم.
متاسفانه شعبه ۱۵ بیدادگاه حکومت اسلامی به ریاست قاضی صلواتی به وریشه مرادی حکم قتل حکومتی (اعدام) صادر کرده است. در جلسات دادگاه، وریشه مرادی حق دفاع از خود را نداشته و صلواتی، این قاضی مرگ جمهوری اسلامی حتی به وکلای وریشه مردادی نیز اجازه دفاع از او را نداده است.
تشکلهای دادخواهان کردستان، اتحاد زنان کردستان و زنان کردستان علیه تبعیض جنسیتی، صدور حکم اعدام وریشه مرادی را بهشدت محکوم کرده و اعلام میدارند، ضروری است که تمام فعالین عرصههای مختلف اجتماعی صدای اعتراض خود را در همهجا جهت لغو حکم اعدام وریشه مرادی و آزادی فوری و بیقید و شرط او را رساتر از قبل فریاد بزنیم. باید حمایت خود از وریشه مرادی این زن مقاوم و آزادیخواه را وسیعا اعلام نموده و خواهان لغو فوری این حکم وحشیانه شویم.
تنها راه توقف صدور احکام ظالمانه و ضد انسانی اعدام، همبستگی و مبارزه جمعی ما مردم است. ما مدافعان حقوق انسانی در کنار وریشه مرادی ایستادهایم و از همه مردم آزاده میخواهیم برای لغو این حکم ضد انسانی با ما همراه شوند. وریشه مرادی نمادی از مقاومت و ایستادگی است. پیروز واقعی میدان این مبارزه برای توقف ماشین کشتار حکومت اسلامی، همبستگی ما در حمایت از وریشه مرادی است.
#نه_به_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
#دادخوازانی_کردستان
#اتحاد_زنان_کردستان (یه کیه تی ژنانی کوردستان)
#زنان_کردستان_علیه_تبعیضجنسیتی»
@bidarzani
⚪️ بیانیهی ارسالی به بیدارزنی
متن:
«مردم مبارز ایران و آزادیخواهان جهان!
این روزها که ماشین اعدام حکومت مستبد و آدمکش اسلامی سرعت گرفته، شاهد افزایش احکام قرون وسطایی اعدام هستیم.
متاسفانه شعبه ۱۵ بیدادگاه حکومت اسلامی به ریاست قاضی صلواتی به وریشه مرادی حکم قتل حکومتی (اعدام) صادر کرده است. در جلسات دادگاه، وریشه مرادی حق دفاع از خود را نداشته و صلواتی، این قاضی مرگ جمهوری اسلامی حتی به وکلای وریشه مردادی نیز اجازه دفاع از او را نداده است.
تشکلهای دادخواهان کردستان، اتحاد زنان کردستان و زنان کردستان علیه تبعیض جنسیتی، صدور حکم اعدام وریشه مرادی را بهشدت محکوم کرده و اعلام میدارند، ضروری است که تمام فعالین عرصههای مختلف اجتماعی صدای اعتراض خود را در همهجا جهت لغو حکم اعدام وریشه مرادی و آزادی فوری و بیقید و شرط او را رساتر از قبل فریاد بزنیم. باید حمایت خود از وریشه مرادی این زن مقاوم و آزادیخواه را وسیعا اعلام نموده و خواهان لغو فوری این حکم وحشیانه شویم.
تنها راه توقف صدور احکام ظالمانه و ضد انسانی اعدام، همبستگی و مبارزه جمعی ما مردم است. ما مدافعان حقوق انسانی در کنار وریشه مرادی ایستادهایم و از همه مردم آزاده میخواهیم برای لغو این حکم ضد انسانی با ما همراه شوند. وریشه مرادی نمادی از مقاومت و ایستادگی است. پیروز واقعی میدان این مبارزه برای توقف ماشین کشتار حکومت اسلامی، همبستگی ما در حمایت از وریشه مرادی است.
#نه_به_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#زن_زندگی_آزادی
#دادخوازانی_کردستان
#اتحاد_زنان_کردستان (یه کیه تی ژنانی کوردستان)
#زنان_کردستان_علیه_تبعیضجنسیتی»
@bidarzani
🟣 پیوستن زندان دستگرد اصفهان در چهل و دومین هفته از کارزار " سهشنبههای نه به اعدام"
《گروگانگیری زنان، اقلیتهای مذهبی و قومی با صدور احکام اعدام》
در آستانه پنجمین سالگرد قیام آبان خونین ۱۳۹۸ یاد بیش از ۱۵۰۰ تن از زنان، مردان، جوانان و کودکان جانباخته اعتراضات آبان را گرامی میداریم و به پایداری خانوادههای جانباختگان در احقاق حق دادخواهیشان با وجود سرکوب حاکمیت مستبد درود میفرستیم.
سایه سیاه و سنگین اعدام روی سر زندانیان در سیاهچالهای حکومت فاشیستی ولایت فقیه سنگینی میکند. موتور اعدام و کشتار زندانیان کماکان فعال است. به طوری که اقلیت چپاولگر حاکم بر ایران از ابتدای ماه آبان تا کنون بیش از ۱۰۳ تن از جمله ۲ زن را اعدام کرده است. یعنی به طور میانگین ۵ تن به چوبه دار سپرده شدهاند. از ابتدای روی کار آمدن پزشکیان نیز بیش از ۴۵۰ تن اعدام شدهاند که این تنها دستاورد ملموس و در عین حال شوم دولت جدید این حکومت است.
همانطور که شاهد بودیم در ماههای اخیر قضائیه فاسد با صدور و اجرای احکام اعدام در ایران آمارهای جدیدی از سرکوب را به ثبت رسانده است.
چنانکه در چند روز گذشته شاهد صدور حکم ضدانسانی اعدام برای دو زندانی با اتهامات سیاسی و جاسوسی در زندانهای اوین و ارومیه بودیم.
زندانی سیاسی #وریشه_مرادی، هموطن زن کُرد در زندان اوین، به اتهام واهی و حکومت ساخته بغی محکوم به اعدام شده است؛ در زندان ارومیه نیز #ناصر_بکرزاده به اتهام جاسوسی توسط شعبه ۳ دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شده است. پیشتر نیز سه زندانی دیگر ( #ادریس_آلی ، #آزاد_شجاعی و #رسول_احمد_محمد) توسط همین شعبه به اعدام محکوم شدهاند.
در عمل سرکوبگرانه دیگر در زندان شیبان اهواز چهار هموطن عرب به اسامی #علی_مجدم ، #معین_خنفری، #محمدرضا_مقدم و #عدنان_غبیشاوی که دو هفته پیش به قرنطینه زندان جهت اجرای حکم اعدام منتقل شده بودند در وضعیت اسفباری قرار دارند. در اعتراض به این وضعیت غیرانسانی، سه تن از آنها در اعتصاب غذا به سر میبرند و جانشان به شدت در معرض خطر است.
با وجود رفتار جنون آمیز حکومت در صدور و اجرای احکام اعدام، زندانیان همچنان به مقاومت و همبستگی خود در زندانها ادامه میدهند و در ادامه این همبستگی در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهل و یکم جمعی از زندانیان زندان دستگرد اصفهان با پس دادن غذای ناهار زندان اعلام اعتصاب غذا کردند و به کارزار " سهشنبههای نه به اعدام" پیوستند.
این کارزار صدور احکام اعدام برای زنان هموطنمان همچون وریشه مرادی و #پخشان_عزیزی و نیز صدور دهها حکم برای هموطنان کُرد ، بلوچ و عرب و... و عموم شهروندان معترض را که همراه با نقض گسترده《حق دادرسی عادلانه و منصفانه》برای این عزیزان بوده نوعی گروگانگیری برای کنترل موج فزاینده اعتراضات در میان مردم بهجان آمده و فرودست جامعه میداند، و این روند "گروگانگیری به وسیله صدور حکم اعدام" را شدیداً محکوم کرده و خواستار مقابله همگانی با این روند غیر انسانی است. ..
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/Tqy8G
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
گسترشِ کارزار به ۲۵ زندان کشور ؛
《گروگانگیری زنان، اقلیتهای مذهبی و قومی با صدور احکام اعدام》
در آستانه پنجمین سالگرد قیام آبان خونین ۱۳۹۸ یاد بیش از ۱۵۰۰ تن از زنان، مردان، جوانان و کودکان جانباخته اعتراضات آبان را گرامی میداریم و به پایداری خانوادههای جانباختگان در احقاق حق دادخواهیشان با وجود سرکوب حاکمیت مستبد درود میفرستیم.
سایه سیاه و سنگین اعدام روی سر زندانیان در سیاهچالهای حکومت فاشیستی ولایت فقیه سنگینی میکند. موتور اعدام و کشتار زندانیان کماکان فعال است. به طوری که اقلیت چپاولگر حاکم بر ایران از ابتدای ماه آبان تا کنون بیش از ۱۰۳ تن از جمله ۲ زن را اعدام کرده است. یعنی به طور میانگین ۵ تن به چوبه دار سپرده شدهاند. از ابتدای روی کار آمدن پزشکیان نیز بیش از ۴۵۰ تن اعدام شدهاند که این تنها دستاورد ملموس و در عین حال شوم دولت جدید این حکومت است.
همانطور که شاهد بودیم در ماههای اخیر قضائیه فاسد با صدور و اجرای احکام اعدام در ایران آمارهای جدیدی از سرکوب را به ثبت رسانده است.
چنانکه در چند روز گذشته شاهد صدور حکم ضدانسانی اعدام برای دو زندانی با اتهامات سیاسی و جاسوسی در زندانهای اوین و ارومیه بودیم.
زندانی سیاسی #وریشه_مرادی، هموطن زن کُرد در زندان اوین، به اتهام واهی و حکومت ساخته بغی محکوم به اعدام شده است؛ در زندان ارومیه نیز #ناصر_بکرزاده به اتهام جاسوسی توسط شعبه ۳ دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شده است. پیشتر نیز سه زندانی دیگر ( #ادریس_آلی ، #آزاد_شجاعی و #رسول_احمد_محمد) توسط همین شعبه به اعدام محکوم شدهاند.
در عمل سرکوبگرانه دیگر در زندان شیبان اهواز چهار هموطن عرب به اسامی #علی_مجدم ، #معین_خنفری، #محمدرضا_مقدم و #عدنان_غبیشاوی که دو هفته پیش به قرنطینه زندان جهت اجرای حکم اعدام منتقل شده بودند در وضعیت اسفباری قرار دارند. در اعتراض به این وضعیت غیرانسانی، سه تن از آنها در اعتصاب غذا به سر میبرند و جانشان به شدت در معرض خطر است.
با وجود رفتار جنون آمیز حکومت در صدور و اجرای احکام اعدام، زندانیان همچنان به مقاومت و همبستگی خود در زندانها ادامه میدهند و در ادامه این همبستگی در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهل و یکم جمعی از زندانیان زندان دستگرد اصفهان با پس دادن غذای ناهار زندان اعلام اعتصاب غذا کردند و به کارزار " سهشنبههای نه به اعدام" پیوستند.
این کارزار صدور احکام اعدام برای زنان هموطنمان همچون وریشه مرادی و #پخشان_عزیزی و نیز صدور دهها حکم برای هموطنان کُرد ، بلوچ و عرب و... و عموم شهروندان معترض را که همراه با نقض گسترده《حق دادرسی عادلانه و منصفانه》برای این عزیزان بوده نوعی گروگانگیری برای کنترل موج فزاینده اعتراضات در میان مردم بهجان آمده و فرودست جامعه میداند، و این روند "گروگانگیری به وسیله صدور حکم اعدام" را شدیداً محکوم کرده و خواستار مقابله همگانی با این روند غیر انسانی است. ..
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/Tqy8G
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Telegraph
پیوستن زندان دستگرد اصفهان در چهل و دومین هفته از کارزار " سهشنبههای نه به اعدام"
bidarzani گسترشِ کارزار به ۲۵ زندان کشور ؛ 《گروگانگیری زنان، اقلیتهای مذهبی و قومی با صدور احکام اعدام》 در آستانه پنجمین سالگرد قیام آبان خونین ۱۳۹۸ یاد بیش از ۱۵۰۰ تن از زنان، مردان، جوانان و کودکان جانباخته اعتراضات آبان را گرامی میداریم و به پایداری…
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: سفیدشویی فاجعهی زنکشی، از حاکمیت تا رسانه
برشی از متن: «خبرگزاری ایرنا خبر قتل یکی از خبرگزاران رسمی خود را اینگونه تنظیم میکند: «منصوره قدیریجاوید، آسمانی شد. خزان عمرش در پاییز سر رسید، پاییزی سرد و غمانگیز».
آیا منصوره قدیری جاوید در پی سانحه یا در بستر بیماری و یا مرگ طبیعی، جان سپرده است؟ چگونه است که غاییترین شکل خشونت، یعنی قتل یک زن با ضربات چاقو، بهراحتی محو و نامرئی میگردد و از عامل این جنایت، یادی نمیشود؟ تاریخ قریب بر پنج دهه حکمرانی جمهوری اسلامی و ردیف قوانین جنسیتزده، نابرابر و عدم پیروی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان به ما یادآوری میکند که برای خبرگزاری ایرنا و سایر رسانههای وابسته، حتی درج کلمهی «زنکشی» و «خشونت علیه زنان» نیز سیاسی و امنیتی است. «اختلاف خانوادگی» اسم رمز سرپوشاندن بر جنایات قتلهای ناموسی و زنکشی است و عاملان جنایت، زیر سایهی ردیف قوانینی که خود مروج خشونت و بسترساز ناامنسازی زیستی از خانه تا خیابانند، کاملا محو و یا محفوظ میمانند. -گفتنی است که هرگونه صحبت از ضرورت وضع و اجرایی سازی قوانین برابر و پایان سیاستهای خشونتآمیز علیه زنان، به معنی مخالفت بیچونوچرا با احکام اعدام و بازتولید چرخهی خشونت در جامعه است. -
منصوره قدیری ِخبرنگار، که در شمال شهر تهران توسط همسرش کشته شد و یا هر زن و دختر و کودکی که در جغرافیاهای مختلف شهری و روستایی، تحت لوای ناموس یا اشد خشونتهای جاری در زندگی کشته میشوند، همگی «به قتل میرسند» و قتل، اشد خشونتورزی علیه زنان است. حاکمیت و رسانههای وابسته به آنان در قدم نخست، از جنایات زنکشی و قتلهای ناموسی، سفیدشویی میکنند. اینگونه است که بسته به ماهیت طبقاتی و جغرافیایی، خشونتها و قتلها یا عرفی و دعوای خانوادگی جا زده میشود، یا اگر موردی مشابه خبر قتل خبرنگار رسمی خبرگزاری ایرنا باشد، از «آسمانی شدن» و «خزان عمر» استفاده میکنند...»
⚪️ متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/lwP69
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
برشی از متن: «خبرگزاری ایرنا خبر قتل یکی از خبرگزاران رسمی خود را اینگونه تنظیم میکند: «منصوره قدیریجاوید، آسمانی شد. خزان عمرش در پاییز سر رسید، پاییزی سرد و غمانگیز».
آیا منصوره قدیری جاوید در پی سانحه یا در بستر بیماری و یا مرگ طبیعی، جان سپرده است؟ چگونه است که غاییترین شکل خشونت، یعنی قتل یک زن با ضربات چاقو، بهراحتی محو و نامرئی میگردد و از عامل این جنایت، یادی نمیشود؟ تاریخ قریب بر پنج دهه حکمرانی جمهوری اسلامی و ردیف قوانین جنسیتزده، نابرابر و عدم پیروی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان به ما یادآوری میکند که برای خبرگزاری ایرنا و سایر رسانههای وابسته، حتی درج کلمهی «زنکشی» و «خشونت علیه زنان» نیز سیاسی و امنیتی است. «اختلاف خانوادگی» اسم رمز سرپوشاندن بر جنایات قتلهای ناموسی و زنکشی است و عاملان جنایت، زیر سایهی ردیف قوانینی که خود مروج خشونت و بسترساز ناامنسازی زیستی از خانه تا خیابانند، کاملا محو و یا محفوظ میمانند. -گفتنی است که هرگونه صحبت از ضرورت وضع و اجرایی سازی قوانین برابر و پایان سیاستهای خشونتآمیز علیه زنان، به معنی مخالفت بیچونوچرا با احکام اعدام و بازتولید چرخهی خشونت در جامعه است. -
منصوره قدیری ِخبرنگار، که در شمال شهر تهران توسط همسرش کشته شد و یا هر زن و دختر و کودکی که در جغرافیاهای مختلف شهری و روستایی، تحت لوای ناموس یا اشد خشونتهای جاری در زندگی کشته میشوند، همگی «به قتل میرسند» و قتل، اشد خشونتورزی علیه زنان است. حاکمیت و رسانههای وابسته به آنان در قدم نخست، از جنایات زنکشی و قتلهای ناموسی، سفیدشویی میکنند. اینگونه است که بسته به ماهیت طبقاتی و جغرافیایی، خشونتها و قتلها یا عرفی و دعوای خانوادگی جا زده میشود، یا اگر موردی مشابه خبر قتل خبرنگار رسمی خبرگزاری ایرنا باشد، از «آسمانی شدن» و «خزان عمر» استفاده میکنند...»
⚪️ متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/lwP69
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Telegraph
🟣 #بیدارزنی: سفیدشویی فاجعهی زنکشی، از حاکمیت تا رسانه
bidarzani به اخبار هر روزهی قتلهای ناموسی، زنکشی و خودکشیِ در پی فشارهای روانی، اجتماعی و سیاسی موجود نگاه کنیم. چه فاجعهای بیش از گذشته در جریان است؟ «قتل نوجوان ۱۶ ساله توسط خواستگار»، «جنایت مردی که دومین همسر خود را نیز کشت»، «مثلهسازی زن جوان توسط…