Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک وقت دیدیم همه بچهها روی زمین خوابیدند، تعجب کردیم گفتیم چرا اینها روی زمین خوابیدند... که دیدیم یک خمپاره آمد
دکتر سید محمدرضا کلانتر معتمدی فوق تخصص جراحی عروق
بخشی از مستند سپیدجامگان
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmi
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #عملیات_بیت_المقدس | #شهدای_بهداری | #مجروح | #دکتر_محمدرضا_کلانتر_معتمدی | #بیمارستان_آبادان
دکتر سید محمدرضا کلانتر معتمدی فوق تخصص جراحی عروق
بخشی از مستند سپیدجامگان
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmi
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #عملیات_بیت_المقدس | #شهدای_بهداری | #مجروح | #دکتر_محمدرضا_کلانتر_معتمدی | #بیمارستان_آبادان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دو گلوله توپ 130میلیمتری خورده بود زیر ماشین
اگر استارت میزدیم و ماشین روشن میشد احتمال قوی بمبها منفجر میشد
با یاد مرحوم عبدالحسین پوربشاش
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmi
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #مجروح | #گلوله_130_میلیمتری | #مرحوم_عبدالحسین_پوربشاش | #عملیات_کربلای_2 | #علی_صدری_ارحامی
اگر استارت میزدیم و ماشین روشن میشد احتمال قوی بمبها منفجر میشد
با یاد مرحوم عبدالحسین پوربشاش
🔹🔹🔹🔹
@behdarirazmi
🔹🔹🔹🔹
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #مجروح | #گلوله_130_میلیمتری | #مرحوم_عبدالحسین_پوربشاش | #عملیات_کربلای_2 | #علی_صدری_ارحامی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظهها برای نجات جان مجروحان غنیمت بود و حسین قدر لحظهها را خوب میدانست
در بیستویکم تیرماه ۱۳۶۷ اسلامآباد با عملیات مرصاد راه را بر خیال خام منافقین بسته بود، باز دکتر حسین زکریا بود و مجروحان و آمبولانس، که ناگهان گلولهای سر و گردن او را نشانه رفت...
شهید دکتر حسین زکریا، شهید عملیات مرصاد
قسمتی از مجموعه طبیبان میدان؛ تولید موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #بهداری | #اورژانس_خط_مقدم | #بیمارستان_صحرایی | #بمباران_شیمیایی | #عملیات_مرصاد | #منافقین | #تیپ_۵۵_هوابرد_شیراز | #طبیبان_میدان
در بیستویکم تیرماه ۱۳۶۷ اسلامآباد با عملیات مرصاد راه را بر خیال خام منافقین بسته بود، باز دکتر حسین زکریا بود و مجروحان و آمبولانس، که ناگهان گلولهای سر و گردن او را نشانه رفت...
شهید دکتر حسین زکریا، شهید عملیات مرصاد
قسمتی از مجموعه طبیبان میدان؛ تولید موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #بهداری | #اورژانس_خط_مقدم | #بیمارستان_صحرایی | #بمباران_شیمیایی | #عملیات_مرصاد | #منافقین | #تیپ_۵۵_هوابرد_شیراز | #طبیبان_میدان
دو، سه نیروی دیگر مانده بودند و هیچ، ما بودیم و پنجاه مریض...
مرصاد هم یک خاطره بگویم. اول جنگ که رفتم کرمانشاه، سر پل ذهاب خط مقدم بود، آخر جنگ مرصاد بود دیگر، شب رفتم با هواپیما در کرمانشاه پیاده شدم، گفتند دشمن در کرمانشاه است. ستون پنجمش آمده بود، شایعه کرده بود، نصف مردم شهر فرار کرده بودند. شایعه کرده بودند البته نیروها تا اسلامآباد آمدند. ما هم که نمیدانستیم، شهر را که من درست نمیشناختم، من و آقای دکتر ظفرقندی، فقط ما دو جراح، گفتند آن جراحی که در فلان بیمارستان که اسمش را یادم نیست، رفته، نیست چون گفته بودند عراقیها در شهرند، شما را میگیرند منتها ما این را درست نمیدانستیم. رفتم دیدم هیچکس نیست. یک خانم باردار آنجا دیدم که واقعا برایم خیلی عجیب بود کار میکرد، دو، سه نیروی دیگر مانده بودند و هیچ، ما بودیم و پنجاه مریض
روایتی از دکتر عباس ربانی؛ استادتمام دانشکده علوم پزشکی تهران
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #بهداری | #دکتر_عباس_ربانی | #دکتر_محمدرضا_ظفرقندی | #عملیات_مرصاد | #کرمانشاه | #اسلام_آباد_غرب
مرصاد هم یک خاطره بگویم. اول جنگ که رفتم کرمانشاه، سر پل ذهاب خط مقدم بود، آخر جنگ مرصاد بود دیگر، شب رفتم با هواپیما در کرمانشاه پیاده شدم، گفتند دشمن در کرمانشاه است. ستون پنجمش آمده بود، شایعه کرده بود، نصف مردم شهر فرار کرده بودند. شایعه کرده بودند البته نیروها تا اسلامآباد آمدند. ما هم که نمیدانستیم، شهر را که من درست نمیشناختم، من و آقای دکتر ظفرقندی، فقط ما دو جراح، گفتند آن جراحی که در فلان بیمارستان که اسمش را یادم نیست، رفته، نیست چون گفته بودند عراقیها در شهرند، شما را میگیرند منتها ما این را درست نمیدانستیم. رفتم دیدم هیچکس نیست. یک خانم باردار آنجا دیدم که واقعا برایم خیلی عجیب بود کار میکرد، دو، سه نیروی دیگر مانده بودند و هیچ، ما بودیم و پنجاه مریض
روایتی از دکتر عباس ربانی؛ استادتمام دانشکده علوم پزشکی تهران
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #بهداری | #دکتر_عباس_ربانی | #دکتر_محمدرضا_ظفرقندی | #عملیات_مرصاد | #کرمانشاه | #اسلام_آباد_غرب
خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید
داستان سر - قسمت اول
(برگرفته از صفحه اینستاگرام مرحوم مریم کاظمزاده)
@kazemzadeh_maryam
هر روز که میگذشت منتظر بودم هوای سرپل ذهاب رو به خنکی برود. در حیاط بهداری قدم کند میکردم به امید این که بادی به صورتم بخورد. سکونی که در هوا بود دلم را ناآرام میکرد آن روز حتی نسیم هم نمیوزید. ۱۱ آبان بود. اصغر و بچهها رفته بودند عملیات اسمش را گذاشته بودند «عملیات دار بلوط».
از صبح حواسم را پرت میکردم ضد عفونی میکردم رگ میگرفتم، پانسمان میکردم اما حالا عملیات تمام شده بود و هر دقیقه که میگذشت صورت اصغر در ذهنم پررنگتر میشد دیگر بدن تکه تکه و خون آلود مجروحها در شلوغی بهداری زورشان به دل نگرانم نمیرسید. آنهایی که به هوش بودند و میتوانستند حرف بزنند از جهنمی میگفتند که عراق برای بچهها ساخته.
داشتم رگ سرباز جوانی را میگرفتم که از درد ناله میکرد بین نالههایش صدای دوری را شنیدم که گفت «مریم» گوشم تیز شد فقط نالههای جوان بود. دوباره مشغول شدم از دور کسی بلند گفت «خواهر مریم» صدایش در همهمهی بهداری گم بود اما من اسم خودم را شنیده بودم رگ جوانک را گرفتم سرپرستار را صدا زدم و دویدم سمت صدا اصغر نبود. اما از پشت گردنش دستمال سرخ گره زدهاش را دیدم یکی از بچه ها بود.
نزدیک تر که شدم دیدم عباس اردستانی است. سرش را که برگرداند جا خوردم عینک نداشت. صورتش برایم غریب شده بود من را که دید خندید.
با ذوق انگار بخواهد خبر پیروزی جنگ را بدهد گفت «خواهر! نذاشتم حتی یه ترکش بخوره نذاشتم»
گفتم «چی میگی؟»
تازه دست مجروحش را دیدم، سر و وضعش خونی و خاکی بود اما میخندید، «کی ترکش بخوره؟»
«اصغر آقا خواهر، خوب خوبه خیالت راحت باشه»
اسم اصغر را که آورد انگار برای اولین بار از صبح نفس کشیدم، به صورت عباس نگاه کردم به چشمهایش که حالا بدون عینک از همیشه براقتر بود.
به گرد خاک روی موهایش به خندهی شادانهاش به قطرههای خون روی گونهاش،
صورتش تار شد اشک و نگاهم را دزدیدم با صدای گرفته، گفتم «بیا اینجا زخم تو ببینم»
اصغر و بچه ها آمدند عباس را دست میانداختند بدون عینک مظلومتر از قبل شده بود. بچهها برایم تعریف کردند؛ هربار که خمپاره میخورد عباس سر اصغر را بغل میگرفت، یک خمپاره دو خمپاره سه خمپاره اصغر کلافه میشود که «عباس منو ول کن برو خودت پناه بگیر» اما گوش نمیداد. خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید و به جای سر اصغر در دست عباس جا میگیرد هیچ کدام نمیدانستیم ترکشها سمجتر از آغوشها هستند، ۱۷ روز بعد، اصغر با ترکشی که به سرش خورد شهید شد.
عکس نمای بیرونی بهداری سرپل
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #مریم_کاظم_زاده | #عملیات_داربلوط
داستان سر - قسمت اول
(برگرفته از صفحه اینستاگرام مرحوم مریم کاظمزاده)
@kazemzadeh_maryam
هر روز که میگذشت منتظر بودم هوای سرپل ذهاب رو به خنکی برود. در حیاط بهداری قدم کند میکردم به امید این که بادی به صورتم بخورد. سکونی که در هوا بود دلم را ناآرام میکرد آن روز حتی نسیم هم نمیوزید. ۱۱ آبان بود. اصغر و بچهها رفته بودند عملیات اسمش را گذاشته بودند «عملیات دار بلوط».
از صبح حواسم را پرت میکردم ضد عفونی میکردم رگ میگرفتم، پانسمان میکردم اما حالا عملیات تمام شده بود و هر دقیقه که میگذشت صورت اصغر در ذهنم پررنگتر میشد دیگر بدن تکه تکه و خون آلود مجروحها در شلوغی بهداری زورشان به دل نگرانم نمیرسید. آنهایی که به هوش بودند و میتوانستند حرف بزنند از جهنمی میگفتند که عراق برای بچهها ساخته.
داشتم رگ سرباز جوانی را میگرفتم که از درد ناله میکرد بین نالههایش صدای دوری را شنیدم که گفت «مریم» گوشم تیز شد فقط نالههای جوان بود. دوباره مشغول شدم از دور کسی بلند گفت «خواهر مریم» صدایش در همهمهی بهداری گم بود اما من اسم خودم را شنیده بودم رگ جوانک را گرفتم سرپرستار را صدا زدم و دویدم سمت صدا اصغر نبود. اما از پشت گردنش دستمال سرخ گره زدهاش را دیدم یکی از بچه ها بود.
نزدیک تر که شدم دیدم عباس اردستانی است. سرش را که برگرداند جا خوردم عینک نداشت. صورتش برایم غریب شده بود من را که دید خندید.
با ذوق انگار بخواهد خبر پیروزی جنگ را بدهد گفت «خواهر! نذاشتم حتی یه ترکش بخوره نذاشتم»
گفتم «چی میگی؟»
تازه دست مجروحش را دیدم، سر و وضعش خونی و خاکی بود اما میخندید، «کی ترکش بخوره؟»
«اصغر آقا خواهر، خوب خوبه خیالت راحت باشه»
اسم اصغر را که آورد انگار برای اولین بار از صبح نفس کشیدم، به صورت عباس نگاه کردم به چشمهایش که حالا بدون عینک از همیشه براقتر بود.
به گرد خاک روی موهایش به خندهی شادانهاش به قطرههای خون روی گونهاش،
صورتش تار شد اشک و نگاهم را دزدیدم با صدای گرفته، گفتم «بیا اینجا زخم تو ببینم»
اصغر و بچه ها آمدند عباس را دست میانداختند بدون عینک مظلومتر از قبل شده بود. بچهها برایم تعریف کردند؛ هربار که خمپاره میخورد عباس سر اصغر را بغل میگرفت، یک خمپاره دو خمپاره سه خمپاره اصغر کلافه میشود که «عباس منو ول کن برو خودت پناه بگیر» اما گوش نمیداد. خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید و به جای سر اصغر در دست عباس جا میگیرد هیچ کدام نمیدانستیم ترکشها سمجتر از آغوشها هستند، ۱۷ روز بعد، اصغر با ترکشی که به سرش خورد شهید شد.
عکس نمای بیرونی بهداری سرپل
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #مریم_کاظم_زاده | #عملیات_داربلوط
از شعار تا شعور...
شهید فرهاد آسمانی
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد...
از ۱۵ شهریور ۱۳۴۰ ، بیست و پنج، شهریور گذشت تا در ۱۳ شهریور ۱۳۶۵ فرهاد آسمانی، آسمانیتر شود! انگار سرنوشت او خیلی پیشتر از اینها نگاشته شده بود و ماه شهریور از ازل در تقدیر او جا خوش کرده بود.
او از نسل جوانانی بود که شعارها را به عمل و شعور تبدیل کرده و در اوج جوانی، بزرگیها کرده بودند. فرهاد زمانی که فهمید انقلاب به نیروهای متخصصِ متعهد احتیاج دارد، اندکی تامل نکرد و در سال ۱۳۶۴ وارد رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه گیلان شد و این کار را انجام تکلیف شرعی خود میدانست. اما عجل به او فرصت ادامه تحصیل نداد و یک سال بعد در ارتفاعات حاج عمران، به عنوان معاون بهداری لشکر ۱۰ سیدالشهدا به آسمان پَر کشید.
ترسیدم کفشم را ببرند
خاطرهای از «مسعود نوری»
پیش از عملیات کربلای یک در پادگان دوکوهه، حسینیهی شهید همت بودیم و نماز مغرب و عشاء را خواندیم. بعد از نماز، من به سرعت بیرون رفتم.
پس از اینکه دعا تمام شد، شهید آسمانی آمد و از من پرسید چرا زود آمدی بیرون و من جواب دادم که ترسیدم کفشم را ببرند. شهید آسمانی گفت تو برای یک جفت کفش، دعای بعد از نماز و تعقیبات نماز را رها میکنی در حالی که چیزی که میدهند، علاوه بر نماز، در تعقیبات بعد از آن است.
تو خودت را از جمع جدا کردی در حالیکه هر چیزی که ملائک میدهند، در جماعت است. در دعای بعد از نماز، کسی که دعا میکند و دسته جمعی برای آن دعا آمین میگویند، شاید یک خیری نصیب انسان بشود.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #شهید_فرهاد_آسمانی | #لشکر_۱۰_سیدالشهدا | #ارتفاعات_حاج_عمران | #عملیات_کربلای_۱ | #پادگان_دوکوهه | #عملیات_کربلای_۲
شهید فرهاد آسمانی
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد...
از ۱۵ شهریور ۱۳۴۰ ، بیست و پنج، شهریور گذشت تا در ۱۳ شهریور ۱۳۶۵ فرهاد آسمانی، آسمانیتر شود! انگار سرنوشت او خیلی پیشتر از اینها نگاشته شده بود و ماه شهریور از ازل در تقدیر او جا خوش کرده بود.
او از نسل جوانانی بود که شعارها را به عمل و شعور تبدیل کرده و در اوج جوانی، بزرگیها کرده بودند. فرهاد زمانی که فهمید انقلاب به نیروهای متخصصِ متعهد احتیاج دارد، اندکی تامل نکرد و در سال ۱۳۶۴ وارد رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه گیلان شد و این کار را انجام تکلیف شرعی خود میدانست. اما عجل به او فرصت ادامه تحصیل نداد و یک سال بعد در ارتفاعات حاج عمران، به عنوان معاون بهداری لشکر ۱۰ سیدالشهدا به آسمان پَر کشید.
ترسیدم کفشم را ببرند
خاطرهای از «مسعود نوری»
پیش از عملیات کربلای یک در پادگان دوکوهه، حسینیهی شهید همت بودیم و نماز مغرب و عشاء را خواندیم. بعد از نماز، من به سرعت بیرون رفتم.
پس از اینکه دعا تمام شد، شهید آسمانی آمد و از من پرسید چرا زود آمدی بیرون و من جواب دادم که ترسیدم کفشم را ببرند. شهید آسمانی گفت تو برای یک جفت کفش، دعای بعد از نماز و تعقیبات نماز را رها میکنی در حالی که چیزی که میدهند، علاوه بر نماز، در تعقیبات بعد از آن است.
تو خودت را از جمع جدا کردی در حالیکه هر چیزی که ملائک میدهند، در جماعت است. در دعای بعد از نماز، کسی که دعا میکند و دسته جمعی برای آن دعا آمین میگویند، شاید یک خیری نصیب انسان بشود.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #شهید_فرهاد_آسمانی | #لشکر_۱۰_سیدالشهدا | #ارتفاعات_حاج_عمران | #عملیات_کربلای_۱ | #پادگان_دوکوهه | #عملیات_کربلای_۲
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری از بیمارستان علی بن علی طالب(ع) در عملیات کربلای ۵
محمدرضا صدری، دکتر معمارزاده، دکتر مرتضویان، آقای صمدی پندار و علیرضا صدری در فیلم دیده میشوند.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #مجروح | #عملیات_کربلای_۵ | #بیمارستان_علی_بن_ابی_طالب_ع
محمدرضا صدری، دکتر معمارزاده، دکتر مرتضویان، آقای صمدی پندار و علیرضا صدری در فیلم دیده میشوند.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #مجروح | #عملیات_کربلای_۵ | #بیمارستان_علی_بن_ابی_طالب_ع
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جوانها بریده بودند، پیرمردها سر عمل بودند...
روایت دکتر جلیل علیزاده از عملیات کربلای ۴
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #عملیات_کربلای_۴ | #دکتر_جلیل_علیزاده | #دکتر_محمدرضا_کلانتر_معتمد | #مجروح
روایت دکتر جلیل علیزاده از عملیات کربلای ۴
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #عملیات_کربلای_۴ | #دکتر_جلیل_علیزاده | #دکتر_محمدرضا_کلانتر_معتمد | #مجروح
موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت
Photo
تاریخ شفاهی بهداری رزمی در عملیات کربلای ۴ به روایت سردار فتحیان
عملیات کربلای ۴ در سالهای اخیر وجوه سیاسی متعددی پیدا کرده است. اما در این میان، نقش و عملکرد بهداری رزمی و بیمارستانهای صحرایی در آن شب سخت نباید فراموش شود.
سردار فتحیان روایت میکند:
در ابتدای عملیات، ما با حجم سنگینی از مجروحان، بهویژه غواصهایی که در خط مقدم آسیب دیده بودند، مواجه شدیم. اکثر غواصان مجروح را به بیمارستان صحرایی علی ابن ابیطالب (ع) انتقال دادند. وضعیت به حدی بحرانی بود که تمام جراحان و پزشکان از اتاق عملها بیرون آمدند و مستقیماً در محوطه باز بیمارستان شروع به امدادرسانی کردند.
فضای بیمارستان کاملاً اضطراری بود. تعداد اتاق عملهای ما در بیمارستان علی ابن ابیطالب تنها هشت اتاق بود. این یعنی بهطور همزمان میتوانستیم فقط هشت مجروح را به اتاق عمل ببریم. اما وقتی به یکباره بیش از صد مجروح شدیداً آسیبدیده و خونآلود به بیمارستان میآمدند، دیگر فرصتی برای انتقال همه آنها به اتاق عمل وجود نداشت.
در چنین شرایطی، تیمهای پزشکی مجبور بودند اولویتبندی کنند؛ یعنی مجروحانی که وضعیت بحرانیتری داشتند، سریعتر به اتاق عمل منتقل شوند. اما زمان کم بود و برخی مجروحان حتی تحمل انتقال به اتاق عمل را نداشتند، تیمهای جراحی در فضای باز بیمارستان اقدام به درمان میکردند.
دکترها و جراحان بین مجروحان میچرخیدند و هر کاری که میتوانستند همانجا انجام میدادند. شرایط سخت و اضطراری بود، اما روحیه تیمهای پزشکی و ایثار آنها باعث میشد تا در همان لحظات ابتدایی، هر اقدامی که میتوانستند برای نجات جان این غواصان انجام دهند. این صحنهها از ایثار و تلاش پزشکان در بحبوحه جنگ، هرگز از ذهن کسانی که شاهد آن بودند پاک نمیشود.
این روایت تنها بخشی از فداکاریهایی است که در طول این عملیات رخ داد و نقش بهداری رزمی را بهعنوان یکی از ارکان اصلی حفظ جان رزمندگان بهخوبی نشان میدهد.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #سردار_نصرالله_فتحیان | #عملیات_کربلای_۴ | #بیمارستان_صحرایی_علی_بن_ابی_طالب | #غواص | #مجروح
عملیات کربلای ۴ در سالهای اخیر وجوه سیاسی متعددی پیدا کرده است. اما در این میان، نقش و عملکرد بهداری رزمی و بیمارستانهای صحرایی در آن شب سخت نباید فراموش شود.
سردار فتحیان روایت میکند:
در ابتدای عملیات، ما با حجم سنگینی از مجروحان، بهویژه غواصهایی که در خط مقدم آسیب دیده بودند، مواجه شدیم. اکثر غواصان مجروح را به بیمارستان صحرایی علی ابن ابیطالب (ع) انتقال دادند. وضعیت به حدی بحرانی بود که تمام جراحان و پزشکان از اتاق عملها بیرون آمدند و مستقیماً در محوطه باز بیمارستان شروع به امدادرسانی کردند.
فضای بیمارستان کاملاً اضطراری بود. تعداد اتاق عملهای ما در بیمارستان علی ابن ابیطالب تنها هشت اتاق بود. این یعنی بهطور همزمان میتوانستیم فقط هشت مجروح را به اتاق عمل ببریم. اما وقتی به یکباره بیش از صد مجروح شدیداً آسیبدیده و خونآلود به بیمارستان میآمدند، دیگر فرصتی برای انتقال همه آنها به اتاق عمل وجود نداشت.
در چنین شرایطی، تیمهای پزشکی مجبور بودند اولویتبندی کنند؛ یعنی مجروحانی که وضعیت بحرانیتری داشتند، سریعتر به اتاق عمل منتقل شوند. اما زمان کم بود و برخی مجروحان حتی تحمل انتقال به اتاق عمل را نداشتند، تیمهای جراحی در فضای باز بیمارستان اقدام به درمان میکردند.
دکترها و جراحان بین مجروحان میچرخیدند و هر کاری که میتوانستند همانجا انجام میدادند. شرایط سخت و اضطراری بود، اما روحیه تیمهای پزشکی و ایثار آنها باعث میشد تا در همان لحظات ابتدایی، هر اقدامی که میتوانستند برای نجات جان این غواصان انجام دهند. این صحنهها از ایثار و تلاش پزشکان در بحبوحه جنگ، هرگز از ذهن کسانی که شاهد آن بودند پاک نمیشود.
این روایت تنها بخشی از فداکاریهایی است که در طول این عملیات رخ داد و نقش بهداری رزمی را بهعنوان یکی از ارکان اصلی حفظ جان رزمندگان بهخوبی نشان میدهد.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #سردار_نصرالله_فتحیان | #عملیات_کربلای_۴ | #بیمارستان_صحرایی_علی_بن_ابی_طالب | #غواص | #مجروح
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر به خدا اعتقاد داشته باشیم، محال است ما را تنها بگذارد
🎙 سخنرانی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای اولین بار منتشر شد.
📌 عملیات: کربلای 4
🗓 تاریخ سند: 1365/09/21
📍محل سخنرانی: نهر علی شیر
ادامه مطلب:
http://www.defamoghaddas.ir/2671
@behdarirazmi
#موسسه_بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی | #نهر_علی_شیر | #جبهه_مقاومت | #عملیات_کربلای_۴
🎙 سخنرانی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای اولین بار منتشر شد.
📌 عملیات: کربلای 4
🗓 تاریخ سند: 1365/09/21
📍محل سخنرانی: نهر علی شیر
ادامه مطلب:
http://www.defamoghaddas.ir/2671
@behdarirazmi
#موسسه_بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی | #نهر_علی_شیر | #جبهه_مقاومت | #عملیات_کربلای_۴
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در عملیات کربلای ۵ در عقبه جبهههای جنگ جنوب سیزده هزار و پانصد تخت نقاهتگاهی در یک زمان فعال بود
روایت علیاصغر ابوالحسنی؛
معاونت دارو و تجهیزات پزشکی در دوران دفاع مقدس
درباره شهید مهندس القات محمودی
به مناسبت سالگرد عملیات کربلای ۵
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #مجروح | #عملیات_کربلای_۵ | #رادیولوژی
روایت علیاصغر ابوالحسنی؛
معاونت دارو و تجهیزات پزشکی در دوران دفاع مقدس
درباره شهید مهندس القات محمودی
به مناسبت سالگرد عملیات کربلای ۵
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #مجروح | #عملیات_کربلای_۵ | #رادیولوژی
بازخوانی عملکرد بهداری رزمی در عملیات خیبر
🔸نشستی با محوریت بازخوانی عملکرد بهداری رزمی در عملیات خیبر روز یکشنبه ۷ بهمن در محل مؤسسه امدادگران عاشورا برگزار شد. در این نشست که با حضور جمعی از فرماندهان و مدیران بهداری در دوران جنگ برگزار گردید، موضوعاتی همچون شکلگیری و راهاندازی بیمارستان شهید بقایی برای عملیات خیبر و تدارک ماسک و پیشبینی برای مقابله با بمباران گسترده شیمیایی در این عملیات مورد بررسی قرار گرفت.
این نشست به مناسبت سالگرد عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲ و به منظور مرور اقدامات انجام شده در حوزه بهداری رزمی در عملیات خیبر برگزار شده است.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #عملیات_خیبر | #شهدای_بهداری | #بیمارستان_شهید_بقایی | #شیمیایی
🔸نشستی با محوریت بازخوانی عملکرد بهداری رزمی در عملیات خیبر روز یکشنبه ۷ بهمن در محل مؤسسه امدادگران عاشورا برگزار شد. در این نشست که با حضور جمعی از فرماندهان و مدیران بهداری در دوران جنگ برگزار گردید، موضوعاتی همچون شکلگیری و راهاندازی بیمارستان شهید بقایی برای عملیات خیبر و تدارک ماسک و پیشبینی برای مقابله با بمباران گسترده شیمیایی در این عملیات مورد بررسی قرار گرفت.
این نشست به مناسبت سالگرد عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲ و به منظور مرور اقدامات انجام شده در حوزه بهداری رزمی در عملیات خیبر برگزار شده است.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #عملیات_خیبر | #شهدای_بهداری | #بیمارستان_شهید_بقایی | #شیمیایی
بازخوانی عملیات خیبر و نقش بهداری رزمی در پشتیبانی از رزمندگان و امدادرسانی به مجروحان
در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ و در آستانه سالروز عملیات خیبر در سوم اسفندماه، جلسه بررسی نقش بهداری رزمی در عملیات خیبر در محل مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد. در این جلسه، جمعی از فرماندهان دوران دفاع مقدس حضور داشتند.
سردار نصرالله فتحیان بررسی شرح وضعیت بهداری رزمی در عملیات خیبر را بر عهده داشت و به تشریح چالشها، دستاوردها و تجربیات کادر پزشکی در آن دوران پرداخت. وی تأکید کرد که نقش بهداری رزمی در پشتیبانی از رزمندگان و امدادرسانی به مجروحان، یکی از عوامل مهم در مدیریت صحنه نبرد بود.
در این نشست، جمعی از فرماندهان و کارشناسان حوزه دفاع مقدس بر اهمیت مستندسازی این تجربیات برای نسلهای آینده تأکید کردند. در پایان جلسه، برخی از اسناد و گزارشهای مرتبط با عملیات خیبر و فعالیتهای بهداری رزمی در آن دوران ارائه شد.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #مرکز_اسناد_و_تحقیقات_دفاع_مقدس | #عملیات_خیبر | #سردار_نصرالله_فتحیان
در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ و در آستانه سالروز عملیات خیبر در سوم اسفندماه، جلسه بررسی نقش بهداری رزمی در عملیات خیبر در محل مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد. در این جلسه، جمعی از فرماندهان دوران دفاع مقدس حضور داشتند.
سردار نصرالله فتحیان بررسی شرح وضعیت بهداری رزمی در عملیات خیبر را بر عهده داشت و به تشریح چالشها، دستاوردها و تجربیات کادر پزشکی در آن دوران پرداخت. وی تأکید کرد که نقش بهداری رزمی در پشتیبانی از رزمندگان و امدادرسانی به مجروحان، یکی از عوامل مهم در مدیریت صحنه نبرد بود.
در این نشست، جمعی از فرماندهان و کارشناسان حوزه دفاع مقدس بر اهمیت مستندسازی این تجربیات برای نسلهای آینده تأکید کردند. در پایان جلسه، برخی از اسناد و گزارشهای مرتبط با عملیات خیبر و فعالیتهای بهداری رزمی در آن دوران ارائه شد.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #مرکز_اسناد_و_تحقیقات_دفاع_مقدس | #عملیات_خیبر | #سردار_نصرالله_فتحیان
سوم اسفند سالروز شروع عملیات خیبر
🔻عملیات خیبر یکی از بزرگترین و مهمترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس است.
🔸در این عملیات، که خاطراتی تلخ و شیرین را در دل خود جای داده، بهداری رزمی نقش بسیار حیاتی و ارزشمندی ایفا کرده است.
🔸از جمله اتفاقات تلخ این عملیات، شهادت دکتر رهنمون در بمباران بیمارستان خاتمالانبیا بود که جانفشانیهای او و دیگر پرسنل بهداری، هنوز در یادها ماندگار است.
📌 در روزهای آینده، در پستهای مختلف به نقش بهداری رزمی در این عملیات و فداکاریهای پزشکان و امدادگران خواهیم پرداخت...
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #عملیات_خیبر
🔻عملیات خیبر یکی از بزرگترین و مهمترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس است.
🔸در این عملیات، که خاطراتی تلخ و شیرین را در دل خود جای داده، بهداری رزمی نقش بسیار حیاتی و ارزشمندی ایفا کرده است.
🔸از جمله اتفاقات تلخ این عملیات، شهادت دکتر رهنمون در بمباران بیمارستان خاتمالانبیا بود که جانفشانیهای او و دیگر پرسنل بهداری، هنوز در یادها ماندگار است.
📌 در روزهای آینده، در پستهای مختلف به نقش بهداری رزمی در این عملیات و فداکاریهای پزشکان و امدادگران خواهیم پرداخت...
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #عملیات_خیبر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
با دست قطع شده گفت میخواهم برگردم خط
🔻روایت دکتر ظفرقندی از مجروح شدن شهید خرازی در عملیات خیبر
🔸سوم اسفندماه سالروز آغاز عملیات خیبر
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #عملیات_خیبر | #دکتر_ظفرقندی
🔻روایت دکتر ظفرقندی از مجروح شدن شهید خرازی در عملیات خیبر
🔸سوم اسفندماه سالروز آغاز عملیات خیبر
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #عملیات_خیبر | #دکتر_ظفرقندی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در بیمارستان خاتم الانبیاء، طی ۲۴ ساعت، ۲۲ ساعت عمل جراحی داشتیم
بازخوانی عملکرد بهداری رزمی در عملیات خیبر
در این بیمارستان:
🔸۱۵.۵۰۶ مجروح پذیرش شد.
🔸۱۳۰۰ مورد عمل جراحی حیات بخش انجام
گرفت.
🔸تعداد مصدومین شیمیایی پذیرش شده بیش از ۲۰۰۰ نفر بوده است.
🔸این بیمارستان طولانیترین عملکرد بیمارستان صحرایی را داشتهاست و تا بعد از عملیات بدر هم فعال بودهاست.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #عملیات_خیبر | #بیمارستان_خاتم_الانبیاء
بازخوانی عملکرد بهداری رزمی در عملیات خیبر
در این بیمارستان:
🔸۱۵.۵۰۶ مجروح پذیرش شد.
🔸۱۳۰۰ مورد عمل جراحی حیات بخش انجام
گرفت.
🔸تعداد مصدومین شیمیایی پذیرش شده بیش از ۲۰۰۰ نفر بوده است.
🔸این بیمارستان طولانیترین عملکرد بیمارستان صحرایی را داشتهاست و تا بعد از عملیات بدر هم فعال بودهاست.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #عملیات_خیبر | #بیمارستان_خاتم_الانبیاء
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتند؛ رگ پایات را درآورده و با دست گره زده!
🔸روایتی از عباس نظری در عملیات خیبر
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #امدادگر | #مجروح | #عملیات_خیبر
🔸روایتی از عباس نظری در عملیات خیبر
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #امدادگر | #مجروح | #عملیات_خیبر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در مستندسازی باید امانتدار باشیم، ما این اجازه را نداریم که با سلایق و افکار خودمان با آن برخورد کنیم
🔸دکتر ابولحسن احمدیانی
مسئول بهداری کل سپاه در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس
@behdarirazmi
#به_سوی_قاف #بهداری_رزمی | #جامعه_جراحان | #دکتر_احمدیانی | #سردار_نصراله_فتحیان | #عملیات_فتح_المبین | #عملیات_بیت_المقدس
🔸دکتر ابولحسن احمدیانی
مسئول بهداری کل سپاه در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس
@behdarirazmi
#به_سوی_قاف #بهداری_رزمی | #جامعه_جراحان | #دکتر_احمدیانی | #سردار_نصراله_فتحیان | #عملیات_فتح_المبین | #عملیات_بیت_المقدس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انفجار یک مین را در فاصله چند متری دیدم... یک رزمنده روی آن رفته بود!
🔸روایتی از دکتر محمدعلی محققی از عملیات بیتالمقدس به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر
🌐 @behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #بیت_المقدس | #خرمشهر | #عملیات
🔸روایتی از دکتر محمدعلی محققی از عملیات بیتالمقدس به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر
🌐 @behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #بیت_المقدس | #خرمشهر | #عملیات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت من برایت آب میآورم ولی به شرط آنکه زیاد نخوری...!
🔸روایتی از عباس نظری در عملیات خیبر
🌐 @behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #امدادگر | #مجروح | #عملیات_خیبر
🔸روایتی از عباس نظری در عملیات خیبر
🌐 @behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
| #دفاع_مقدس | #امدادگر | #مجروح | #عملیات_خیبر