🔸حال که عمر طولانی در میان پیشینیان به حقیقت پیوسته، چرا برخی قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را به خاطر عمر طولانی اش انکار می کنند، بخصوص که در مورد ایشان، خبرهای فراوانی از نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم (علیه السلام) به ما رسیده است ؟ !
🔸قابل ذکر است که مرحوم صدوق، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را تنها از طریق «تجربه ی تاریخی » و افراد دارای عمر طولانی، مورد بررسی قرار داده، و متعرض سایر ادله ای که در بحث طول عمر می توان بدان استناد کرد، نشده است .
✔️ پایان بخش اول
ادامه بحث در بخش های بعدی
بخش دوم : بررسی نظر علمای سده پنجم،ششم،هفتم و هشتم
@alvadossadegh
🔸قابل ذکر است که مرحوم صدوق، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را تنها از طریق «تجربه ی تاریخی » و افراد دارای عمر طولانی، مورد بررسی قرار داده، و متعرض سایر ادله ای که در بحث طول عمر می توان بدان استناد کرد، نشده است .
✔️ پایان بخش اول
ادامه بحث در بخش های بعدی
بخش دوم : بررسی نظر علمای سده پنجم،ششم،هفتم و هشتم
@alvadossadegh
#ادعیه_مهدوی
📖 بررسی زیارت ال یاسین
✔️ خلاصه:
🔸زیارت آل یاسین از زیارتهای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که طبرسی آن را به نقل از توقیع حمیری در کتاب خود (احتجاج) آورده است. این زیارت به درخواست شیعیان از ناحیه مقدسه صادر شده است و علما و بزرگان به آن عنایت داشتهاند. در این نوشتار به دنبال شناخت بیشتر زیارت و اثبات اعتبار و آل یاسین بودن اهل بیت علیهم السلام هستیم.
🔷سند زیارت ال یاسین :
🔸احمد بن علی طبرسی صاحب کتاب احتجاج
خستین مصدر ناقل زیارت«آل یس» کتاب احتجاج اثر مرحوم احمد بن علی طبرسی (م۵۸۸ق) است که زیارت را به نقل از محمد بن عبدالله حمیری، در بخش«مقدارى از فرمایشات امام زمان علیه السلامدر مورد مسائل فقهى و غیر آن در توقیعاتى که توسط نواب چهارگانه و غیر ایشان از او صادر شده» (طبرسی، ۱۳۸۱: ترجمه جعفری، ج۲، ص۶۰۴) آورده است.
🔸بزرگان و علمای متقدم و متأخر، طبرسی را ستوده و به کتابش اعتماد کردهاند. شیخ آقا بزرگ طهرانى;در ذیل عنوان کتاب مىنویسد:
الاحتجاج على أهل اللجاج تألیف شیخ جلیل، أبو منصور احمد بن على بن ابی طالب الطبرسى، استاد رشید الدین محمد بن على بن شهر آشوب السروى است که او در سنه ۵۸۸ وفات یافته، …. تمام مرسلات در کتاب از احادیث مستفیض مشهور و اجماعى از مخالف و موافق مىباشد. کتاب فوق الذکر، از جمله کتب معتبرهاى است که مُعتمَد تمام علماى اعلام همچون علامه مجلسى;و محدث حر عاملى; و مانند آن دو بزرگوار مىباشد (طهرانی، بیتا: ج۱، ص۲۸۲).
🔸شیخ حر عاملی مىگوید:
احمد بن على بن أبى طالب طبرسى، دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و مؤلف کتاباحتجاج بر أهل لجاج که کتاب خوب و کثیر الفوائدى مىباشد. مرحوم مؤلف روایت مىکند از سید عالم و عابد أبوجعفر مهدى بن أبی حرب حسینى مرعشى، و او از شیخ بزرگوار أبو عبد الله جعفر بن محمد بن احمد دوریستى، و او از پدرش محمد بن أحمد دوریستى، و او از شیخ صدوق محمد بن على بن حسین بن بابویه القمى، و براى مؤلف در نقل حدیث، هم طرق دیگر و هم تألیفات دیگرى نیز هست». (حر عاملی، بیتا: ج۲، ص۱۷)
🔷گونه های زیارت آل یاسین :
🔸کتب ادعیه و زیارات دو زیارت را گزارش کردهاند که با عبارت «سلام آل یاسین» شروع میشوند. راوی هر دو زیارت، محمد بن عبدالله حمیری است. او با دو تن از نایبان خاص حضرت ولی عصر علیه السلام هم عصر بود و گرایش شدیدی به حضرت ولی عصر علیه السلام داشت. در این راستا بود که به واسطه سفیران حضرت، با امام مهدی علیه السلام رابطه برقرار کرد. وی خدمت آن عزیز، نامه هایی ارسال میکرد و مسائل شرعی و نیازهای دینی خود را از آن بزرگوار میپرسید و پاسخ میگرفت. برای وی از سوی حضرت ولی عصر علیه السلام دو بار زیارت صادر شده است. که دو زیارت، شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در واقع نسبت میان آنها عموم و خصوص من وجه است.
🔸علامه مجلسی; زیارت اول را که در زمان محمد بن عثمان، نایب دوم امام زمان علیه السلام صادر شده است، در کتاب دعای بحارالانوار از خط شیخ محمد بن علی جَبَعی جد شیخ بهایی، و در کتاب مزار از سید بن طاووس که آن را زیارت ندبه نامیده و در سرداب مقدس خوانده میشود، نقل کرده است. (مجلسی، ۱۴۰۳: ج ۵۶، ص ۹۲). سپس همین زیارت را از قول مؤلف المزار الکبیر نقل کرده است، به علاوه دوازده رکعت نماز. مؤلف میگوید: أحمد بن إبراهیم گفت: به محمد بن عثمان که از نواب امام زمان علیه السلامبود گلایه کردم که بسیار مشتاق دیدن مولای خود هستم. گفت: «با اشتیاق، خواهش دیدار آن حضرت را داری؟»
-گفتم: «بله». گفت: «خدا تو را به سبب اشتیاقت ثواب دهد، و روی مبارک آن حضرت را به آسانی و با عافیت به تو بنماید». پس گفت: دیدار آن حضرت را در این ایام غیبت، آرزو مکن که باید مشتاق خدمت آن حضرت باشی، [نه دیدار او]، و نباید درخواست اجتماع با آن حضرت را داشته باشی که این [عدم امکان اجتماع با حضرت] از امور حتمی خداست و تسلیم و انقیاد در برابر خداوند لازم است؛ لیکن توجه کن به سوی آن حضرت به وسیله زیارت کردن بعد از دوازده رکعت نماز که در هر رکعت، سوره >قل هو الله أحد< بخوانی و بعد از هر دو رکعت، سلام بگویی، و بر محمد وآل محمد صلوات بفرستی؛ پس بگو: سلام على آل یاسین ذلک هو الفضل المبین من عند الله و الله ذو الفضل العظیم.[۴] (ابن مشهدی، ۱۴۱۹: ص۵۸۶)
🔸اما زیارت دوم را که همان زیارت آل یس مشهور است، اولین بار ابو منصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی (م۵۸۸) در کتاب ارزشمند خویش، احتجاج نقل نموده (طبرسی، ۱۴۰۳: ج۲، ص۴۹۲) و سپس علامه مجلسی در مجلدات پنجاه و سوم، (ص۱۷۱) نود و یکم (ص۲) و نود و نهم (ص۸۱) بحار الانوار زیارت را نقل کرده است. بر همین اساس طبق نقل سید بن طاووس که از بزرگان و فحول در شناسایی و نقل ادعیه و زیارات است، ما زیارت دوم را زیارت آل یاسین میدانیم و به بررسی آن میپردازیم.
📖 بررسی زیارت ال یاسین
✔️ خلاصه:
🔸زیارت آل یاسین از زیارتهای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که طبرسی آن را به نقل از توقیع حمیری در کتاب خود (احتجاج) آورده است. این زیارت به درخواست شیعیان از ناحیه مقدسه صادر شده است و علما و بزرگان به آن عنایت داشتهاند. در این نوشتار به دنبال شناخت بیشتر زیارت و اثبات اعتبار و آل یاسین بودن اهل بیت علیهم السلام هستیم.
🔷سند زیارت ال یاسین :
🔸احمد بن علی طبرسی صاحب کتاب احتجاج
خستین مصدر ناقل زیارت«آل یس» کتاب احتجاج اثر مرحوم احمد بن علی طبرسی (م۵۸۸ق) است که زیارت را به نقل از محمد بن عبدالله حمیری، در بخش«مقدارى از فرمایشات امام زمان علیه السلامدر مورد مسائل فقهى و غیر آن در توقیعاتى که توسط نواب چهارگانه و غیر ایشان از او صادر شده» (طبرسی، ۱۳۸۱: ترجمه جعفری، ج۲، ص۶۰۴) آورده است.
🔸بزرگان و علمای متقدم و متأخر، طبرسی را ستوده و به کتابش اعتماد کردهاند. شیخ آقا بزرگ طهرانى;در ذیل عنوان کتاب مىنویسد:
الاحتجاج على أهل اللجاج تألیف شیخ جلیل، أبو منصور احمد بن على بن ابی طالب الطبرسى، استاد رشید الدین محمد بن على بن شهر آشوب السروى است که او در سنه ۵۸۸ وفات یافته، …. تمام مرسلات در کتاب از احادیث مستفیض مشهور و اجماعى از مخالف و موافق مىباشد. کتاب فوق الذکر، از جمله کتب معتبرهاى است که مُعتمَد تمام علماى اعلام همچون علامه مجلسى;و محدث حر عاملى; و مانند آن دو بزرگوار مىباشد (طهرانی، بیتا: ج۱، ص۲۸۲).
🔸شیخ حر عاملی مىگوید:
احمد بن على بن أبى طالب طبرسى، دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و مؤلف کتاباحتجاج بر أهل لجاج که کتاب خوب و کثیر الفوائدى مىباشد. مرحوم مؤلف روایت مىکند از سید عالم و عابد أبوجعفر مهدى بن أبی حرب حسینى مرعشى، و او از شیخ بزرگوار أبو عبد الله جعفر بن محمد بن احمد دوریستى، و او از پدرش محمد بن أحمد دوریستى، و او از شیخ صدوق محمد بن على بن حسین بن بابویه القمى، و براى مؤلف در نقل حدیث، هم طرق دیگر و هم تألیفات دیگرى نیز هست». (حر عاملی، بیتا: ج۲، ص۱۷)
🔷گونه های زیارت آل یاسین :
🔸کتب ادعیه و زیارات دو زیارت را گزارش کردهاند که با عبارت «سلام آل یاسین» شروع میشوند. راوی هر دو زیارت، محمد بن عبدالله حمیری است. او با دو تن از نایبان خاص حضرت ولی عصر علیه السلام هم عصر بود و گرایش شدیدی به حضرت ولی عصر علیه السلام داشت. در این راستا بود که به واسطه سفیران حضرت، با امام مهدی علیه السلام رابطه برقرار کرد. وی خدمت آن عزیز، نامه هایی ارسال میکرد و مسائل شرعی و نیازهای دینی خود را از آن بزرگوار میپرسید و پاسخ میگرفت. برای وی از سوی حضرت ولی عصر علیه السلام دو بار زیارت صادر شده است. که دو زیارت، شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در واقع نسبت میان آنها عموم و خصوص من وجه است.
🔸علامه مجلسی; زیارت اول را که در زمان محمد بن عثمان، نایب دوم امام زمان علیه السلام صادر شده است، در کتاب دعای بحارالانوار از خط شیخ محمد بن علی جَبَعی جد شیخ بهایی، و در کتاب مزار از سید بن طاووس که آن را زیارت ندبه نامیده و در سرداب مقدس خوانده میشود، نقل کرده است. (مجلسی، ۱۴۰۳: ج ۵۶، ص ۹۲). سپس همین زیارت را از قول مؤلف المزار الکبیر نقل کرده است، به علاوه دوازده رکعت نماز. مؤلف میگوید: أحمد بن إبراهیم گفت: به محمد بن عثمان که از نواب امام زمان علیه السلامبود گلایه کردم که بسیار مشتاق دیدن مولای خود هستم. گفت: «با اشتیاق، خواهش دیدار آن حضرت را داری؟»
-گفتم: «بله». گفت: «خدا تو را به سبب اشتیاقت ثواب دهد، و روی مبارک آن حضرت را به آسانی و با عافیت به تو بنماید». پس گفت: دیدار آن حضرت را در این ایام غیبت، آرزو مکن که باید مشتاق خدمت آن حضرت باشی، [نه دیدار او]، و نباید درخواست اجتماع با آن حضرت را داشته باشی که این [عدم امکان اجتماع با حضرت] از امور حتمی خداست و تسلیم و انقیاد در برابر خداوند لازم است؛ لیکن توجه کن به سوی آن حضرت به وسیله زیارت کردن بعد از دوازده رکعت نماز که در هر رکعت، سوره >قل هو الله أحد< بخوانی و بعد از هر دو رکعت، سلام بگویی، و بر محمد وآل محمد صلوات بفرستی؛ پس بگو: سلام على آل یاسین ذلک هو الفضل المبین من عند الله و الله ذو الفضل العظیم.[۴] (ابن مشهدی، ۱۴۱۹: ص۵۸۶)
🔸اما زیارت دوم را که همان زیارت آل یس مشهور است، اولین بار ابو منصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی (م۵۸۸) در کتاب ارزشمند خویش، احتجاج نقل نموده (طبرسی، ۱۴۰۳: ج۲، ص۴۹۲) و سپس علامه مجلسی در مجلدات پنجاه و سوم، (ص۱۷۱) نود و یکم (ص۲) و نود و نهم (ص۸۱) بحار الانوار زیارت را نقل کرده است. بر همین اساس طبق نقل سید بن طاووس که از بزرگان و فحول در شناسایی و نقل ادعیه و زیارات است، ما زیارت دوم را زیارت آل یاسین میدانیم و به بررسی آن میپردازیم.
🔷شخصیت شناسی محمد بن عبدالله حمیری (راوی زیارت)
🔸محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری راوی زیارت آل یاسین است. وی از سوی علمای رجال، توثیق شده و مورد اعتماد آنها قرار گرفته است.
🔸شیخ طوسی در سه جا از کتاب رجال از وی نام برده است. (طوسی، ۱۳۷۳: ص۴۳۹، ۴۴۵، ۴۴۸). علّامه حلّی هم درباره اش میگوید: «او محدّثی است فرزانه که با حضرت ولیّ عصر علیه السلاممکاتبه و ارتباط داشت.» (حلّی، ۱۴۱۱: ص۱۵۷).
🔸نام او محمّد، کنیه اش ابوجعفر و معروف به«حِمْیَری قمّی» است. (نجاشی، ۱۳۶۵: ص ۳۵۵؛ طوسی، ۱۴۲۰: ص۴۴۲).او اهل قم و منسوب به قبیلهای در یمن به نام «حِمْیَر» است. صاحب لسان العرب میگوید: «حمیر بزرگ خاندان طائفه حمیر بود و او حمیر بن سبأ است» (ابنمنظور، ۱۴۱۴: ج۴، ص۲۱۵).
🔸پدر بزرگوارش، عبدالله بن جعفر حمیری قمی (صاحب قرب الاسناد).
🔸از شاگردان محمد بن عبدالله الحمیری میتوان علی بن حسین بن شاذویه (صدوق، ۱۴۰۰: ص۹۹، ح۷). و احمد بن هارون (همان، ۱۴۰۰: ص۳۹، ح۷) از استادان مرحوم صدوق، ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی صاحب کامل الزیارات، (ابنقولویه، ۱۳۵۶: ص۲۴) حسن بن حمزه علوی حسینی طبری (مفید، ۱۴۱۳: ص۱۲) از اساتید برجسته جناب شیخ مفید را نام برد. از توثیق حمیری توسط علمای رجال شیعه، نجاشی و شیخ طوسی به دست میآید که زیارت آل یاسین از نظر سندی، معتبر وکتاب ناقل زیارت و راوی آن، مورد اعتمادند.
🔷واژه شناسی «آل یس»
🔸در نام گذاریها مناسبت خاصی در نظر گرفته نمیشود و به طور قطع در ادعیه و زیارات نیز گاهی اینچنین عمل شده است. درباره زیارت «آل یس» نیز چنین احتمالی مطرح است که با توجه به اینکه این زیارت با جمله«سلام علی آل یس» آغاز میشود، زیارت به این نام مشهور شده باشد. از آنجا که در تفسیر آیه اول سوره «یس» گفته شده است که «یس» یعنی محمد صلی الله علیه و آله و سلم و«آل یاسین» یعنی اهل بیت علیهم السلام[۵] باید در یافتن معنای لغوی، دقت بیشتری مبذول کرد.
🔸برخی، «آل یاسین» را یک کلمه دانسته اند (اِلیاسین)، و معتقدند قرائت آن به فتح و مدِ همزه و کسر لام (آلِ)، و اعتقاد به اینکه نام پدر الیاس علیه السلام، یاسین بوده است، به دلیل شکل کتابت به صورت منفصله است (آلِ یس)؛ چنانکه منشأ قرائت به «آلِ یس» را نیز تفسیر یاسین به رسول الله دانستهاند و معتقدند اضافه شدن«ین» به آخر کلمه الیاس به منظور حفظ نظم اواخر آیات و همچنین تعظیم و بزرگداشت با زیاد شدن مبانی بوده است. (مصطفوی، ۱۳۶۰: ج۱، ص۱۳۰).
🔸واژه «آل» را لغت شناسان مشتق از «اهل» به معنای پیروان و افرادِ هم عقیده یک شخص دانستهاند و معتقدند در اثر گسترش استعمال، لفظ «اهل» به افراد درون ِخانه یک مرد (اهل بیت) نیز اطلاق شده است. اهل هر پیغمبر نیز، همان امت اویند. (طریحی، ۱۳۷۵: ج۵، ص۳۱۴؛ ابنمنظور، ۱۴۱۴: ج۱۱، ص۳۸).
🔸صاحب قاموس نیز معتقد است؛ با توجه به کاربرد قرآنی آل موسى، آل هرون، آل ابراهیم، آل عمران… و اینکه خداوند میفرماید: >فَأَسْرِ بِأَهْلِک بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیلِ<(هود: ۸۱). و در جای دیگر میفرماید: >إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیناهُمْ بِسَحَر< (قمر: ۳۴). آل به معنای اهل است.
🔸«یاسین» نیز با توجه به سخن گروهی که«اِلیاسین» را الیاس و اهل او معنا کرده اند، مساوی است با الیاس. (طریحی، ۱۳۷۵: ج۴، ص۱۲۶). این نظر با در نظر گرفتن«ال» و «یاسین» به صورت مجزا، قابل دفاع نیست؛ زیرا اهل لغت با در نظر گرفتن«آل» در کنار«یاسین» آن را به معنای الیاس گرفته اند؛ وگرنه یاسین به صورت مجزا، معنای خاصی به جز آنچه به عنوان حروف مقطعه خوانده شده است، ندارد که در اینجا با توجه به رسم الخط قرآن مطرح نیست، مگر اینکه بگوییم تعبیر به «الیاسین» به جاى«الیاس» یا به سبب این است که الیاسین لغتى در واژه «الیاس» بود، و هر دو به یک معنا است، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمع آمده است. نخست «الیاس» منسوب گشته و «الیاسى» شده، سپس به صورت جمع درآمده و «الیاسیین» گردیده، و بعد مُخفّف شده و «الیاسین» شده است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴: ج۱۹، ص ۱۴۳). بنابراین از نظر لغوی، «آل یاسین» مساوی است با الیاس، و اقوال دیگر، مخالف ظاهر آیات قرآن است (مصطفوی، ۱۳۶۰: ج۱، ص ۱۲۹).
🔸اما روایات زیادی وارد شده مبنی بر اینکه «یس» نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و اهل بیت ایشان آل یاسین هستند. امام صادق علیه السلام از اجدادش از امام علی علیه السلاممیفرماید: یاسین، محمد است و ما آل یاسین هستیم (فیض کاشانی، ۱۴۱۵: ج۴، ص: ۲۸۲)
🔸محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری راوی زیارت آل یاسین است. وی از سوی علمای رجال، توثیق شده و مورد اعتماد آنها قرار گرفته است.
🔸شیخ طوسی در سه جا از کتاب رجال از وی نام برده است. (طوسی، ۱۳۷۳: ص۴۳۹، ۴۴۵، ۴۴۸). علّامه حلّی هم درباره اش میگوید: «او محدّثی است فرزانه که با حضرت ولیّ عصر علیه السلاممکاتبه و ارتباط داشت.» (حلّی، ۱۴۱۱: ص۱۵۷).
🔸نام او محمّد، کنیه اش ابوجعفر و معروف به«حِمْیَری قمّی» است. (نجاشی، ۱۳۶۵: ص ۳۵۵؛ طوسی، ۱۴۲۰: ص۴۴۲).او اهل قم و منسوب به قبیلهای در یمن به نام «حِمْیَر» است. صاحب لسان العرب میگوید: «حمیر بزرگ خاندان طائفه حمیر بود و او حمیر بن سبأ است» (ابنمنظور، ۱۴۱۴: ج۴، ص۲۱۵).
🔸پدر بزرگوارش، عبدالله بن جعفر حمیری قمی (صاحب قرب الاسناد).
🔸از شاگردان محمد بن عبدالله الحمیری میتوان علی بن حسین بن شاذویه (صدوق، ۱۴۰۰: ص۹۹، ح۷). و احمد بن هارون (همان، ۱۴۰۰: ص۳۹، ح۷) از استادان مرحوم صدوق، ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی صاحب کامل الزیارات، (ابنقولویه، ۱۳۵۶: ص۲۴) حسن بن حمزه علوی حسینی طبری (مفید، ۱۴۱۳: ص۱۲) از اساتید برجسته جناب شیخ مفید را نام برد. از توثیق حمیری توسط علمای رجال شیعه، نجاشی و شیخ طوسی به دست میآید که زیارت آل یاسین از نظر سندی، معتبر وکتاب ناقل زیارت و راوی آن، مورد اعتمادند.
🔷واژه شناسی «آل یس»
🔸در نام گذاریها مناسبت خاصی در نظر گرفته نمیشود و به طور قطع در ادعیه و زیارات نیز گاهی اینچنین عمل شده است. درباره زیارت «آل یس» نیز چنین احتمالی مطرح است که با توجه به اینکه این زیارت با جمله«سلام علی آل یس» آغاز میشود، زیارت به این نام مشهور شده باشد. از آنجا که در تفسیر آیه اول سوره «یس» گفته شده است که «یس» یعنی محمد صلی الله علیه و آله و سلم و«آل یاسین» یعنی اهل بیت علیهم السلام[۵] باید در یافتن معنای لغوی، دقت بیشتری مبذول کرد.
🔸برخی، «آل یاسین» را یک کلمه دانسته اند (اِلیاسین)، و معتقدند قرائت آن به فتح و مدِ همزه و کسر لام (آلِ)، و اعتقاد به اینکه نام پدر الیاس علیه السلام، یاسین بوده است، به دلیل شکل کتابت به صورت منفصله است (آلِ یس)؛ چنانکه منشأ قرائت به «آلِ یس» را نیز تفسیر یاسین به رسول الله دانستهاند و معتقدند اضافه شدن«ین» به آخر کلمه الیاس به منظور حفظ نظم اواخر آیات و همچنین تعظیم و بزرگداشت با زیاد شدن مبانی بوده است. (مصطفوی، ۱۳۶۰: ج۱، ص۱۳۰).
🔸واژه «آل» را لغت شناسان مشتق از «اهل» به معنای پیروان و افرادِ هم عقیده یک شخص دانستهاند و معتقدند در اثر گسترش استعمال، لفظ «اهل» به افراد درون ِخانه یک مرد (اهل بیت) نیز اطلاق شده است. اهل هر پیغمبر نیز، همان امت اویند. (طریحی، ۱۳۷۵: ج۵، ص۳۱۴؛ ابنمنظور، ۱۴۱۴: ج۱۱، ص۳۸).
🔸صاحب قاموس نیز معتقد است؛ با توجه به کاربرد قرآنی آل موسى، آل هرون، آل ابراهیم، آل عمران… و اینکه خداوند میفرماید: >فَأَسْرِ بِأَهْلِک بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیلِ<(هود: ۸۱). و در جای دیگر میفرماید: >إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیناهُمْ بِسَحَر< (قمر: ۳۴). آل به معنای اهل است.
🔸«یاسین» نیز با توجه به سخن گروهی که«اِلیاسین» را الیاس و اهل او معنا کرده اند، مساوی است با الیاس. (طریحی، ۱۳۷۵: ج۴، ص۱۲۶). این نظر با در نظر گرفتن«ال» و «یاسین» به صورت مجزا، قابل دفاع نیست؛ زیرا اهل لغت با در نظر گرفتن«آل» در کنار«یاسین» آن را به معنای الیاس گرفته اند؛ وگرنه یاسین به صورت مجزا، معنای خاصی به جز آنچه به عنوان حروف مقطعه خوانده شده است، ندارد که در اینجا با توجه به رسم الخط قرآن مطرح نیست، مگر اینکه بگوییم تعبیر به «الیاسین» به جاى«الیاس» یا به سبب این است که الیاسین لغتى در واژه «الیاس» بود، و هر دو به یک معنا است، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمع آمده است. نخست «الیاس» منسوب گشته و «الیاسى» شده، سپس به صورت جمع درآمده و «الیاسیین» گردیده، و بعد مُخفّف شده و «الیاسین» شده است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴: ج۱۹، ص ۱۴۳). بنابراین از نظر لغوی، «آل یاسین» مساوی است با الیاس، و اقوال دیگر، مخالف ظاهر آیات قرآن است (مصطفوی، ۱۳۶۰: ج۱، ص ۱۲۹).
🔸اما روایات زیادی وارد شده مبنی بر اینکه «یس» نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و اهل بیت ایشان آل یاسین هستند. امام صادق علیه السلام از اجدادش از امام علی علیه السلاممیفرماید: یاسین، محمد است و ما آل یاسین هستیم (فیض کاشانی، ۱۴۱۵: ج۴، ص: ۲۸۲)
🔸نیز نقل شده است که مأمون از حضرت امام رضا علیه السلام میپرسد: «آیا غیر از آنچه مشهور است در اینکه شما اهل بیت، همان آل پیغمبر هستید، آیهای در قرآن وجود دارد؟» امام پس از تلاوت آیات اولیه سوره یس>یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ إِنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ< (یس: ۱و۲). و نقل اینکه یس نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلماست و کسی در آن شک ندارد، فرمود: «خداوند از این رهگذر، چنان فضلی به اهل بیت پیامبر علیهم السلام عطا کرده که هیچ کس به کنه وصف آن پی نمی برد، مگر اینکه بیندیشد. آنجا که خداوند به احدی مگر انبیا درود نفرستاده و میفرماید: >سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ< (صافات: ۷۹). و میفرماید: >سَلامٌ عَلى إِبْراهِیمَ< (همان: ۱۰۹). و میفرماید: >سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ<، (همان: ۱۲۰). اما نفرموده سلام بر آل نوح و آل ابراهیم و آل موسی و هارون، و فرموده است: >سَلامٌ عَلى إِلْیاسِینَ< (همان: ۱۳۰). و آل یاسین، آل محمدند. (بحرانی، ۱۴۱۶: ج۴، ص۶۲۶).
🔸از دوازده روایت نقل شده در تفسیر برهان که آل یاسین را آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم میداند، تنها پنج روایت از امامان علیهم السلام نقل شده، دو روایت از امیرالمؤمنین، دو روایت از امام صادق و یکى از امام رضا علیهم السلام. بقیه روایات از ابن عباس و ابو مالک و ابو عبد الرحمن میباشد. آنچه از حضرت رضا علیه السلام روایت شده به لحاظ سند، صحیح است و سایر روایات بنا بر آنکه «جعفر بن محمّد بن مسرور» که مورد پسند مرحوم صدوق است، ثقه باشد، صحیح هستند. (قرشی، ۱۳۷۱: ج۱، ص۱۰۷).
📎ادامه دارد...
@alvadossadegh
🔸از دوازده روایت نقل شده در تفسیر برهان که آل یاسین را آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم میداند، تنها پنج روایت از امامان علیهم السلام نقل شده، دو روایت از امیرالمؤمنین، دو روایت از امام صادق و یکى از امام رضا علیهم السلام. بقیه روایات از ابن عباس و ابو مالک و ابو عبد الرحمن میباشد. آنچه از حضرت رضا علیه السلام روایت شده به لحاظ سند، صحیح است و سایر روایات بنا بر آنکه «جعفر بن محمّد بن مسرور» که مورد پسند مرحوم صدوق است، ثقه باشد، صحیح هستند. (قرشی، ۱۳۷۱: ج۱، ص۱۰۷).
📎ادامه دارد...
@alvadossadegh
#کتابشناسی_مهدوی
📒اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی
🔸مقدمه :
«اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف » اثر فارسی علی اصغر رضوانی ، از مجموعه کتب «سلسله مباحث مهدویت » بوده که به معرفی مساجد و اماکن مقدس منتسب به امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف و ویژگیهای آنها پرداخته است.
🔷ساختار :
🔸کتاب با مقدمه ناشر در نقد پوچ گرایی، آغاز شده است.
مسجد جمکران در قم ، مسجد سهله در نجف و سرداب مقدس در سامرا ، سه مکانی هستند که مستقیما به حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف مربوط شده و مباحث در سه بخش، با بیان تاریخچهای از این اماکن، به آداب زیارت و نماز در این آنها پرداخته است.
🔷محتوا :
🔸در بخش اول، نویسنده بعد از بیان تاریخچه مسجد مقدس جمکران، به بررسی اخبار مربوط به این مسجد ، مدرک نماز خاص مستحبی در آن، اعتبار سند بنای مسجد، اهمیت این مکان، مدرک چهل بار رفتن به جمکران، مدرک شب چهارشنبه و تشرف بعد از چهل شب چهارشنبه، پرداخته است.
نویسنده معتقد است این مسجد، از ویژگی خاصی برخوردار است، زیرا اولا: مطابق روایت حسن بن مثله جمکرانی، این مکان به امر امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف ساخته شده و حضرت از مردم خواستهاند، در این مکان حاضر شده و چهار رکعت نماز با طرز مخصوص به جا آورند؛ ثانیا: این مکان در طول قرنها محل اجتماع عشاق آن حضرت بوده است، ثالثا: نفس حرکت به سوی محبوب از راه دور برای رسیدن به او آثار و برکات عجیبی دارد.
دوم، به روایات مربوط به سفارش به حضور در مسجد سهله پرداخته و نویسنده معتقد است، مطابق برخی روایات، این مسجد اقامتگاه شخصی حضرت حجت عجّلاللهفرجهالشریف در دوران غیبت خواهد بود.
اهل سنت برای استهزاء عقاید شیعه درباره امام زمان میگویند: شیعه معتقد است که مهدی موعود بعد از تولدش تاکنون، در سردابی مخفی شده، هنگام ظهور نیز از آن خارج خواهد شد و شیعیان، در آن مکان به انتظار ظهورش مینشینند و لذا مؤلف در سوم، ضمن پاسخ به این شبهه ، به بررسی این مکان پرداخته است.
@alvadossadegh
📒اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی
🔸مقدمه :
«اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف » اثر فارسی علی اصغر رضوانی ، از مجموعه کتب «سلسله مباحث مهدویت » بوده که به معرفی مساجد و اماکن مقدس منتسب به امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف و ویژگیهای آنها پرداخته است.
🔷ساختار :
🔸کتاب با مقدمه ناشر در نقد پوچ گرایی، آغاز شده است.
مسجد جمکران در قم ، مسجد سهله در نجف و سرداب مقدس در سامرا ، سه مکانی هستند که مستقیما به حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف مربوط شده و مباحث در سه بخش، با بیان تاریخچهای از این اماکن، به آداب زیارت و نماز در این آنها پرداخته است.
🔷محتوا :
🔸در بخش اول، نویسنده بعد از بیان تاریخچه مسجد مقدس جمکران، به بررسی اخبار مربوط به این مسجد ، مدرک نماز خاص مستحبی در آن، اعتبار سند بنای مسجد، اهمیت این مکان، مدرک چهل بار رفتن به جمکران، مدرک شب چهارشنبه و تشرف بعد از چهل شب چهارشنبه، پرداخته است.
نویسنده معتقد است این مسجد، از ویژگی خاصی برخوردار است، زیرا اولا: مطابق روایت حسن بن مثله جمکرانی، این مکان به امر امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف ساخته شده و حضرت از مردم خواستهاند، در این مکان حاضر شده و چهار رکعت نماز با طرز مخصوص به جا آورند؛ ثانیا: این مکان در طول قرنها محل اجتماع عشاق آن حضرت بوده است، ثالثا: نفس حرکت به سوی محبوب از راه دور برای رسیدن به او آثار و برکات عجیبی دارد.
دوم، به روایات مربوط به سفارش به حضور در مسجد سهله پرداخته و نویسنده معتقد است، مطابق برخی روایات، این مسجد اقامتگاه شخصی حضرت حجت عجّلاللهفرجهالشریف در دوران غیبت خواهد بود.
اهل سنت برای استهزاء عقاید شیعه درباره امام زمان میگویند: شیعه معتقد است که مهدی موعود بعد از تولدش تاکنون، در سردابی مخفی شده، هنگام ظهور نیز از آن خارج خواهد شد و شیعیان، در آن مکان به انتظار ظهورش مینشینند و لذا مؤلف در سوم، ضمن پاسخ به این شبهه ، به بررسی این مکان پرداخته است.
@alvadossadegh
#احادیث
💠بیعت با امام در پشت مقام 💠
🔷 عبید بن زراره میگوید از :
ابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام که فرمود: قائم را بنام بخوانند و در پشت مقام بخدمتش برسند و عرض کنند: نام شما اعلام شده است منتظر چه هستید سپس دستش را میگیرند و بیعتش میکنند. راوي گوید: زرارة بمن گفت: خدا را شکر زیرا ما میشنیدیم که بیعت قائم بصورت اکراه انجام میگیرد ولی نمیدانستیم که چرا آن حضرت کراهت خواهد داشت بعدا فهمیدیم که کراهتی است که گناهی در آن نخواهد بود.
◀️غیبت نعمانی،باب14،ح25
@alvadossadegh
http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
💠بیعت با امام در پشت مقام 💠
🔷 عبید بن زراره میگوید از :
ابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام که فرمود: قائم را بنام بخوانند و در پشت مقام بخدمتش برسند و عرض کنند: نام شما اعلام شده است منتظر چه هستید سپس دستش را میگیرند و بیعتش میکنند. راوي گوید: زرارة بمن گفت: خدا را شکر زیرا ما میشنیدیم که بیعت قائم بصورت اکراه انجام میگیرد ولی نمیدانستیم که چرا آن حضرت کراهت خواهد داشت بعدا فهمیدیم که کراهتی است که گناهی در آن نخواهد بود.
◀️غیبت نعمانی،باب14،ح25
@alvadossadegh
http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
وعده صادق
صفحه اصلی
الوعد الصادق - وعده صادق پایگاه اصلاع رسانی مهدویت - فراماسونری - دشمن شناسی - ظهور امام زمان (ع) - مهدی موعود - مهدویت - دجال آخرالزمان
#احادیث
💠نشانه های ندای اسمانی در قران کریم💠
🔷
فیصل بن محمد نقل میکند از :
ابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام که فرمود: آوازي که از آسمان بنام قائم داده خواهد شد در کتاب خدا روشن است عرض کردم: خداوند حال شما را اصلاح فرماید در کجا است؟ فرمود: در طسم تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ آنجا که فرماید:
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَۀً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِ عِینَ. فرمود: آنگاه که صدا را بشنوند همچون کسانی که پرنده بر سرشان نشسته باشد بیحرکت میایستند.
◀️غیبت نعمانی،باب 14،ح23
@alvadossadegh
http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
💠نشانه های ندای اسمانی در قران کریم💠
🔷
فیصل بن محمد نقل میکند از :
ابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام که فرمود: آوازي که از آسمان بنام قائم داده خواهد شد در کتاب خدا روشن است عرض کردم: خداوند حال شما را اصلاح فرماید در کجا است؟ فرمود: در طسم تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ آنجا که فرماید:
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَۀً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِ عِینَ. فرمود: آنگاه که صدا را بشنوند همچون کسانی که پرنده بر سرشان نشسته باشد بیحرکت میایستند.
◀️غیبت نعمانی،باب 14،ح23
@alvadossadegh
http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
وعده صادق
صفحه اصلی
الوعد الصادق - وعده صادق پایگاه اصلاع رسانی مهدویت - فراماسونری - دشمن شناسی - ظهور امام زمان (ع) - مهدی موعود - مهدویت - دجال آخرالزمان
#فرهنگ_لغات_مهدوی
✔️ باب
🔸 "باب" در فارسی به معناي پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و حاجب است.
🔸این واژه در عربی به معناي "در" (محل ورود و خروج) به کار میرود. راغب میگوید:
محل دخول و ورود به چیزي را باب میخوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت" از ائمه علیهم السلام به عنوان "باب الله" یاد شده است.
◀️(الکافی، ج 1، ص 145 ، ح 7؛ و ر.ك: من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 589 ؛ التهذیب، ح 6، ص 27)
🔸بدین معنا که هر کس اراده لقاي خداوند را دارد، تنها راه رسیدن به آن، ایشان هستند.
🔹در دعاي ندبه میخوانیم:
"أیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ یُؤتی؟"
◀️(الاقبال، ص 297)
🔸بنابراین "باب" یعنی، چیزي که میتوان به وسیله آن به چیز دیگر رسید. حدیث "اَنَا مَدِینَۀُ العِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها"
◀️(وسائل الشیعۀ، ج 27 ، ص 34 ، ح 33146 ؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 66 .)
🔸بدان معنا است که به وسیله حضرت علی
علیه السلام میتوان به شهر علم دست یافت.
🔸"باب" در اصطلاح کسی است که به معصومان علیهم السلام بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاري خاصّ نماینده مخصوص آنان شمرده میشود. بر این اساس میتوان وکیل یا نماینده شخص را "باب" نامید.در گذشته تمام وکلا و سفیران ائمه علیهم السلام را "باب" میخواندند. به تدریج این واژه با سوء استفاده مدعیان دروغین "بابیت" روبهرو شد و بار ارزشیاش را از دست داد.
🔸باب در روایات متعدد بر معصومان علیهم السلام اطلاق گردیده است؛ مانند "باب الحوائج".
◀️(ر.ك: المناقب، ج 4، ص 323 ؛ بحارالانوار، ج 48 ، ص 610)
🔸افزون بر این چنان که ابن شهر آشوب مینویسد:
جمعی از اصحاب ائمه علیهم السلام باب آن بزرگواران بودهاند؛ مانند:
رشید هجري (باب سید الشهداء علیه السلام).
یحیی بن ام الطویل مطعمی (باب حضرت سجّاد علیه السلام).
جابر بن یزید جعفی (باب امام باقر علیه السلام).
محمد بن سنان (باب امام صادق علیه السلام).
🔸علامه مجلسی رحمه الله نیز "باب الائمه" شناخته شده است.
🔸ادعاهاي نادرست کسانی چون سیدعلی محمد باب، این واژه را از جایگاه واقعیاش دور و متروك ساخت؛ به گونهاي که امروزه کمتر به کار میرود و اغلب براي اشاره به کسانی است که به دروغ خود را نماینده معصومان معرفی میکنند.
@alvadossadegh
✔️ باب
🔸 "باب" در فارسی به معناي پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و حاجب است.
🔸این واژه در عربی به معناي "در" (محل ورود و خروج) به کار میرود. راغب میگوید:
محل دخول و ورود به چیزي را باب میخوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت" از ائمه علیهم السلام به عنوان "باب الله" یاد شده است.
◀️(الکافی، ج 1، ص 145 ، ح 7؛ و ر.ك: من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 589 ؛ التهذیب، ح 6، ص 27)
🔸بدین معنا که هر کس اراده لقاي خداوند را دارد، تنها راه رسیدن به آن، ایشان هستند.
🔹در دعاي ندبه میخوانیم:
"أیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ یُؤتی؟"
◀️(الاقبال، ص 297)
🔸بنابراین "باب" یعنی، چیزي که میتوان به وسیله آن به چیز دیگر رسید. حدیث "اَنَا مَدِینَۀُ العِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها"
◀️(وسائل الشیعۀ، ج 27 ، ص 34 ، ح 33146 ؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 66 .)
🔸بدان معنا است که به وسیله حضرت علی
علیه السلام میتوان به شهر علم دست یافت.
🔸"باب" در اصطلاح کسی است که به معصومان علیهم السلام بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاري خاصّ نماینده مخصوص آنان شمرده میشود. بر این اساس میتوان وکیل یا نماینده شخص را "باب" نامید.در گذشته تمام وکلا و سفیران ائمه علیهم السلام را "باب" میخواندند. به تدریج این واژه با سوء استفاده مدعیان دروغین "بابیت" روبهرو شد و بار ارزشیاش را از دست داد.
🔸باب در روایات متعدد بر معصومان علیهم السلام اطلاق گردیده است؛ مانند "باب الحوائج".
◀️(ر.ك: المناقب، ج 4، ص 323 ؛ بحارالانوار، ج 48 ، ص 610)
🔸افزون بر این چنان که ابن شهر آشوب مینویسد:
جمعی از اصحاب ائمه علیهم السلام باب آن بزرگواران بودهاند؛ مانند:
رشید هجري (باب سید الشهداء علیه السلام).
یحیی بن ام الطویل مطعمی (باب حضرت سجّاد علیه السلام).
جابر بن یزید جعفی (باب امام باقر علیه السلام).
محمد بن سنان (باب امام صادق علیه السلام).
🔸علامه مجلسی رحمه الله نیز "باب الائمه" شناخته شده است.
🔸ادعاهاي نادرست کسانی چون سیدعلی محمد باب، این واژه را از جایگاه واقعیاش دور و متروك ساخت؛ به گونهاي که امروزه کمتر به کار میرود و اغلب براي اشاره به کسانی است که به دروغ خود را نماینده معصومان معرفی میکنند.
@alvadossadegh
#مقالات_فراماسونری
✏️ فراماسونری: دجال اخرالزمان (بخش سوم)
🔷نحوه ی اوج گیری فراماسونری
🔸همان گونه که دیدیم، منشاء فراماسونری به زمان مصر باستان و فراعنه باز می گردد. سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه این تعالیم به آمریکا و اروپای این دوران راه پیدا کرد و چگونه اوج گرفت؟
🔸با مرور در سیر فراماسونری خواهیم دید که عامل گسترش، بنی اسرائیل بوده است. ترتیب وقایعی که به اوج گیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از :
1 – افول قدرت مصر و نابود شدن فرعون با خواست خداوند متعال و به دنبال رسالت حضرت موسی (ع).(12)
2 – مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به فرمان خدا به همراه حضرت موسی (ع) و ساکن شدن آنان در صحرای سینا.(13)
3 – گوساله پرستی بنی اسرائیل و سپس بازگشت مجدد به دین خدا: به دنبال تأخیر چند روزه ی حضرت موسی (ع) که برای دریافت پیام خدا، به کوه طور رفته بودند، بنی اسرائیل شروع به پرستش گوساله ی سامری کردند و حضرت موسی پس از بازگشت، این گوساله را از بین بردند و بنی اسرائیل دوباره خداپرست شدند.(14)
4 – پس از درگذشت حضرت موسی(ع)، پیامبران دیگری نیز به سمت قوم بنی اسرائیل فرستاده شدند که هیچکدام قدرت حضرت موسی(ع) را نداشتند، در نتیجه قوم بنی اسرائیل به تدریج شروع به ترویج تعالیم ماسونی مصری کردند. در واقع عده ای از آنان قبلاً این تعالیم را در مصر فراگرفته بودند.(15)
5 – ترویج تعالیم ماسونی در بین بنی اسرائیل و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان (نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا (Kabbalah=Cabbalah=Qabalah).(16)
6 – حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) در اوج قدرت بنی اسراییل و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).(17)
7 – وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل.(18)
8 – ادامه ی ترویج کابالا (Qabalah) توسط جادوگران و کاهنان معابد.(19)
9 – تسخیر اورشلیم به دست رومیان: به این ترتیب بنی اسرائیل توانائی حکومت بر خود را از دست دادند و تحت سلطه ی رومیان درآمدند.
10 – ظهور حضرت عیسی(ع) و آزار رساندن یهودیان به ایشان.
11 – ظهور حضرت محمد(ص) که ایشان هم از آزار بنی اسرائیل در امان نبودند.
12 – فتح اورشلیم به دست ایرانیان که در زمان رسالت حضرت محمد (ص) اتفاق افتاد.
13 – باز پس گیری اورشیلم توسط رومیان.
14 – فتح اورشلیم به دست مسلمانان. از آن پس نام آن شهر به « بیت المقدس » تغییر یافت.
15 – جنگ های صلیبی و رد و بدل شدن بیت المقدس بین مسلمانان و صلیبیان.
16 – در پی اشغال قدس توسط صلیبیان، بسیاری از شوالیه ها و سربازان در قدس ساکن شدند. عده ای از این شوالیه ها، مأمور نگهبانی از معابد مخصوصآً معبد موسوم به معبد سلیمان شدند که اینان شوالیه های معبد نامیده می شدند. در نتیجه ی این مجاورت و نزدیکی شوالیه ها با کاهنان یهودی معبد موسوم به معبد سلیمان، آنان به تدریج تعالیم ماسونی را از یهود یاد گرفتند.(20)
17 – بازپس گیری بیت المقدس توسط مسلمانان و فرار صلیبیان و شوالیه های معبد به اروپا.(21)
18 – با فرار شوالیه های معبد، تعالیم ماسونی کابالا توسط همین شوالیه ها به اروپا راه یافت.(22)
19 – به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا، واتیکان در صدد مجازات و مقابله با شوالیه های معبد برآمد و بسیاری از آنها را اعدام کرد.(23)
20 – مهاجرت شوالیه ها به اسکاتلند (در آن زمان پادشاه اسکاتلند از واتیکان تبعیت نمی کرد) و شروع ساخت اولین لژ فراماسونری مخفی در اروپا با نام لژ « وال بیلدرز » یا « لژ کهن اسکاتلند » که امروزه نیز به فعالیت خود ادامه می دهد و از جمله قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز نیز می باشد.(24)
21 – آغاز فعالیت رسمی ماسون ها در اروپا با ساختن لژهای متعدد در قرن 18. با کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب در قرن 18، فراماسونها فعالیت رسمی خود را آغاز کردند. به تدریج با کاهش سختگیری واتیکان و توسعه ی پروتستانیسم در اروپا، فراماسون ها فعالیت خود را افزایش داده و لژهای زیادی را در سراسر اروپا ساختند؛ البته تمام آداب و رسوم فراماسونها کماکان مخفی و پنهانی صورت می گرفت. زیرا تفکر اکثر مردم اروپا در آن زمان مذهبی بود و در صورت علنی شدن عقاید فراماسونری، حیات این لژها به خطر می افتاد.
22 – با استقلال آمریکا در سال 1789، اولین دولت با ارکان ماسونی شکل گرفت.
23 – تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال 1945.
✏️ فراماسونری: دجال اخرالزمان (بخش سوم)
🔷نحوه ی اوج گیری فراماسونری
🔸همان گونه که دیدیم، منشاء فراماسونری به زمان مصر باستان و فراعنه باز می گردد. سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه این تعالیم به آمریکا و اروپای این دوران راه پیدا کرد و چگونه اوج گرفت؟
🔸با مرور در سیر فراماسونری خواهیم دید که عامل گسترش، بنی اسرائیل بوده است. ترتیب وقایعی که به اوج گیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از :
1 – افول قدرت مصر و نابود شدن فرعون با خواست خداوند متعال و به دنبال رسالت حضرت موسی (ع).(12)
2 – مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به فرمان خدا به همراه حضرت موسی (ع) و ساکن شدن آنان در صحرای سینا.(13)
3 – گوساله پرستی بنی اسرائیل و سپس بازگشت مجدد به دین خدا: به دنبال تأخیر چند روزه ی حضرت موسی (ع) که برای دریافت پیام خدا، به کوه طور رفته بودند، بنی اسرائیل شروع به پرستش گوساله ی سامری کردند و حضرت موسی پس از بازگشت، این گوساله را از بین بردند و بنی اسرائیل دوباره خداپرست شدند.(14)
4 – پس از درگذشت حضرت موسی(ع)، پیامبران دیگری نیز به سمت قوم بنی اسرائیل فرستاده شدند که هیچکدام قدرت حضرت موسی(ع) را نداشتند، در نتیجه قوم بنی اسرائیل به تدریج شروع به ترویج تعالیم ماسونی مصری کردند. در واقع عده ای از آنان قبلاً این تعالیم را در مصر فراگرفته بودند.(15)
5 – ترویج تعالیم ماسونی در بین بنی اسرائیل و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان (نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا (Kabbalah=Cabbalah=Qabalah).(16)
6 – حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) در اوج قدرت بنی اسراییل و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).(17)
7 – وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل.(18)
8 – ادامه ی ترویج کابالا (Qabalah) توسط جادوگران و کاهنان معابد.(19)
9 – تسخیر اورشلیم به دست رومیان: به این ترتیب بنی اسرائیل توانائی حکومت بر خود را از دست دادند و تحت سلطه ی رومیان درآمدند.
10 – ظهور حضرت عیسی(ع) و آزار رساندن یهودیان به ایشان.
11 – ظهور حضرت محمد(ص) که ایشان هم از آزار بنی اسرائیل در امان نبودند.
12 – فتح اورشلیم به دست ایرانیان که در زمان رسالت حضرت محمد (ص) اتفاق افتاد.
13 – باز پس گیری اورشیلم توسط رومیان.
14 – فتح اورشلیم به دست مسلمانان. از آن پس نام آن شهر به « بیت المقدس » تغییر یافت.
15 – جنگ های صلیبی و رد و بدل شدن بیت المقدس بین مسلمانان و صلیبیان.
16 – در پی اشغال قدس توسط صلیبیان، بسیاری از شوالیه ها و سربازان در قدس ساکن شدند. عده ای از این شوالیه ها، مأمور نگهبانی از معابد مخصوصآً معبد موسوم به معبد سلیمان شدند که اینان شوالیه های معبد نامیده می شدند. در نتیجه ی این مجاورت و نزدیکی شوالیه ها با کاهنان یهودی معبد موسوم به معبد سلیمان، آنان به تدریج تعالیم ماسونی را از یهود یاد گرفتند.(20)
17 – بازپس گیری بیت المقدس توسط مسلمانان و فرار صلیبیان و شوالیه های معبد به اروپا.(21)
18 – با فرار شوالیه های معبد، تعالیم ماسونی کابالا توسط همین شوالیه ها به اروپا راه یافت.(22)
19 – به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا، واتیکان در صدد مجازات و مقابله با شوالیه های معبد برآمد و بسیاری از آنها را اعدام کرد.(23)
20 – مهاجرت شوالیه ها به اسکاتلند (در آن زمان پادشاه اسکاتلند از واتیکان تبعیت نمی کرد) و شروع ساخت اولین لژ فراماسونری مخفی در اروپا با نام لژ « وال بیلدرز » یا « لژ کهن اسکاتلند » که امروزه نیز به فعالیت خود ادامه می دهد و از جمله قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز نیز می باشد.(24)
21 – آغاز فعالیت رسمی ماسون ها در اروپا با ساختن لژهای متعدد در قرن 18. با کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب در قرن 18، فراماسونها فعالیت رسمی خود را آغاز کردند. به تدریج با کاهش سختگیری واتیکان و توسعه ی پروتستانیسم در اروپا، فراماسون ها فعالیت خود را افزایش داده و لژهای زیادی را در سراسر اروپا ساختند؛ البته تمام آداب و رسوم فراماسونها کماکان مخفی و پنهانی صورت می گرفت. زیرا تفکر اکثر مردم اروپا در آن زمان مذهبی بود و در صورت علنی شدن عقاید فراماسونری، حیات این لژها به خطر می افتاد.
22 – با استقلال آمریکا در سال 1789، اولین دولت با ارکان ماسونی شکل گرفت.
23 – تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال 1945.
24 – شکل گیری اسرائیل در سال 1948 به عنوان آخرین بازوی اجرایی فراماسونری.
25 – در سیر تاریخی فراماسونری و روند پیشبرد اهداف، به سال 2006 می رسیم.
جنگ با حزب الله در سال 2006 برای رسیدن به چند هدف مهم انجام شد: تشکیل حکومت نیل تا فرات سلیمان و استارت برای پروژه های (Apocalypse = آخرالزمان، و Armageddon = جنگی که صهیونیست ها ادعا می کنند جنگ آخرالزمان است.) خوشبختانه این پروژه ها موقتاً ناتمام مانده است.
26 – و اقدام اخیر، کشمکش لفظی با ایران . چرا که ایران بزرگترین دشمن فراماسونری در جهان است. در حال حاضر در تمامی کشورهای جهان، یا قدرت در دست ماسون هاست و یا آن کشور تحت تأثیر کشورهای ماسونی است. برای مثال در کشورهای همسایه، کشور ترکیه دارای لژهای ماسونی است و کشور عربستان هم که عاری از لژ است، تحت تاثیر آمریکا و اسراییل (دولتهای با ارکان ماسونی) می باشد.
27 – ... و الله العالم.
✔️پایان بخش سوم
📌ادامه دارد...
📎در بخش بعد خواهیم خواند:
🔸عقاید فراماسونری
@alvadossadegh
25 – در سیر تاریخی فراماسونری و روند پیشبرد اهداف، به سال 2006 می رسیم.
جنگ با حزب الله در سال 2006 برای رسیدن به چند هدف مهم انجام شد: تشکیل حکومت نیل تا فرات سلیمان و استارت برای پروژه های (Apocalypse = آخرالزمان، و Armageddon = جنگی که صهیونیست ها ادعا می کنند جنگ آخرالزمان است.) خوشبختانه این پروژه ها موقتاً ناتمام مانده است.
26 – و اقدام اخیر، کشمکش لفظی با ایران . چرا که ایران بزرگترین دشمن فراماسونری در جهان است. در حال حاضر در تمامی کشورهای جهان، یا قدرت در دست ماسون هاست و یا آن کشور تحت تأثیر کشورهای ماسونی است. برای مثال در کشورهای همسایه، کشور ترکیه دارای لژهای ماسونی است و کشور عربستان هم که عاری از لژ است، تحت تاثیر آمریکا و اسراییل (دولتهای با ارکان ماسونی) می باشد.
27 – ... و الله العالم.
✔️پایان بخش سوم
📌ادامه دارد...
📎در بخش بعد خواهیم خواند:
🔸عقاید فراماسونری
@alvadossadegh
#مقالات_شبه_شناسی
✏️امام مهدی(عج) و مسئله طول عمر ان حضرت
📎(بخش دوم-بررسی نظر علمای سده های پنج ،شش،هفت،هشت)
🔷سده پنجم
🔸1.شیخ مفید :
عالم دیگری که در اویل سده ی پنجم ه . ق، به مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) پرداخته، محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» ، (336 - 413 ه . ق) است .
وی امکان طول عمر را در مورد حضرت مهدی (علیه السلام) از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داده است:
نخست، از راه تجربه ی تاریخی وارد شده است و جمع زیادی از پیروان ادیان و ملل مختلف را که عمری دراز داشته اند، ذکر کرده، سپس با استناد به قرآن، از نوح پیامبر (علیه السلام) نام می برد که در میان قوم اش، نهصد و پنجاه سال اقامت کرد.
🔸2.کراجکی
عالم دیگر سده ی پنجم، محمد بن علی بن عثمان کراجکی (در گذشته ی 449 ه . ق) است . وی، از جمله ی عالمانی است که به تفصیل، پیرامون مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) سخن گفته و اثر مستقلی به نام کتاب البرهان علی صحة طول عمر الامام صاحب الزمان تالیف کرده است . (9)
دانشمند یاد شده، نخست، به قرآن کریم استناد می کند و عمر طولانی نوح و خضر را یادآور می شود، سپس از ابلیس نام می برد که به تصریح قرآن، از روزگار آدم، و حتی پیش از آن، تاکنون زنده است .
وی، سپس، جمع کثیری از معمرین را ذکر می کند که از عمر دراز برخوردار بوده اند، و عمر طولانی آنان، افزون بر امت اسلامی، مورد قبول یهودیان و مسیحیان نیز قرار دارد .
🔸3.شیخ طوسی:
سومین دانشمندی که در سده ی پنجم، متعرض مسئله ی طول عمر شده و برای پاسخگویی به این مشکل، به چاره جویی پرداخته، محمد بن حسن طوسی (385 - 460 ه . ق) است .
وی، در کتاب الغیبه، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را از دو منظر مورد بررسی قرار داده است:
نخست، به احادیثی تمسک می کند که صاحبان صحاح اهل سنت در مورد دجال نقل کرده اند که در زمان رسول خدا (علیه السلام) متولد شده است و به حیات خود ادامه می دهد تا در آخر الزمان خروج کند .
دوم، به «تجربه ی تاریخی » استناد می کند و نمونه های متعددی از «معمرین » را ذکر می کند.
🔷 سده ششم :
🔸امین الاسلام طبرسی :
امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی، از دانشمندان سده ی ششم ه . ق است . نظر به این که عمر طولانی هم در قرآن آمده، مانند عمر نوح و مسیح، و هم مورخان، در تاریخ، از افرادی با عمر طولانی نام برده اند، به همین دلیل، دانشمند یاد شده، طول عمر را مسئله ای عادی می داند و آن را امری خارق العاده به شمار نمی آورد و معتقد است که طولانی شدن زمان، وجود حیات را نفی نمی کند .
وی، افزون بر استناد به دو دلیل گذشته، به قدرت الهی نیز تمسک می کند و می نویسد:
حال که ثابت شد که خداوند سبحان، به شماری از انسان ها، اعم از پیامبران و غیر آنان، عمر طولانی داده و این اقدام بر خلاف قدرت و حکمت خداوند نیست، چرا عمر طولانی صاحب الزمان (علیه السلام) انکار می شود، بخصوص که او، حجت خداوند بر بندگان اش است و خلیفه ی خدا است در زمین؟ !
آری، خداوندی که به نوح و خضر و عیسی و . . . عمر طولانی داده، قادر است به امام صاحب الزمان (علیه السلام) نیز عمر طولانی دهد . دانشمند یاد شده، سپس از نگاه اعجاز به مسئله ی طول عمر می نگرد; چرا که پیامبران و امامان، از قدرت اعجاز برخوردارند (12) و ممکن است در مسئله ای مانند طول عمر، از آن بهره گیرند .
🔷 سده هفتم :
🔸1.خواجه نصیر طوسی:
خواجه نصیر الدین طوسی (597 - 672 ه . ق) در بررسی مسئله ی طول عمر، از دو دلیل استمداد جسته است:
نخست، به دلیل قدرت و علم خداوند تمسک می کند و می گوید، کسی که اعتقاد داشته باشد که خداوند، قادر و عالم است، مسئله ی طول عمر نزد او، امری بعید نخواهد بود .
سپس، از دلیل «تجربه ی تاریخی » بهره می گیرد و از افرادی نام می برد که از عمر درازی برخوردار بودند و هم اکنون نیز زنده اند، مانند خضر و الیاس (از پیامبران) و دجال و سامری (از شقاوت مندان).
وی در بیان نتیجه ی بحث می نویسد:
حال که در دو سوی این مسئله، یعنی هم در جانب پیامبران خدا و هم در جانب دشمنان خدا، داشتن طول عمر جایز است، چرا در جانب وسط که اولیای خدا باشند، طول عمر جایز نباشد؟ !
🔸2. محقق اربلی
علی بن عیسی اربلی (در گذشته ی 693 ه . ق) مسئله ی طول عمر را امری عادی به حساب می آورد و برای اثبات آن، نخست، به قرآن کریم استناد . می کند که به صراحت، عمر طولانی را برای نوح پیامبر مورد تایید قرار داده است . سپس به روایاتی تمسک جسته است که براساس آن، خضر . طولانی ترین عمر را در میان فرزندان آدم دارد .
وی، آن گاه، به تاریخ مراجعه می کند و شمار زیادی از افراد دارای عمر طولانی را نام می برد که پیش از اسلام و یا معاصر بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در میان عرب و غیرعرب می زیسته اند .
✏️امام مهدی(عج) و مسئله طول عمر ان حضرت
📎(بخش دوم-بررسی نظر علمای سده های پنج ،شش،هفت،هشت)
🔷سده پنجم
🔸1.شیخ مفید :
عالم دیگری که در اویل سده ی پنجم ه . ق، به مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) پرداخته، محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» ، (336 - 413 ه . ق) است .
وی امکان طول عمر را در مورد حضرت مهدی (علیه السلام) از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داده است:
نخست، از راه تجربه ی تاریخی وارد شده است و جمع زیادی از پیروان ادیان و ملل مختلف را که عمری دراز داشته اند، ذکر کرده، سپس با استناد به قرآن، از نوح پیامبر (علیه السلام) نام می برد که در میان قوم اش، نهصد و پنجاه سال اقامت کرد.
🔸2.کراجکی
عالم دیگر سده ی پنجم، محمد بن علی بن عثمان کراجکی (در گذشته ی 449 ه . ق) است . وی، از جمله ی عالمانی است که به تفصیل، پیرامون مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) سخن گفته و اثر مستقلی به نام کتاب البرهان علی صحة طول عمر الامام صاحب الزمان تالیف کرده است . (9)
دانشمند یاد شده، نخست، به قرآن کریم استناد می کند و عمر طولانی نوح و خضر را یادآور می شود، سپس از ابلیس نام می برد که به تصریح قرآن، از روزگار آدم، و حتی پیش از آن، تاکنون زنده است .
وی، سپس، جمع کثیری از معمرین را ذکر می کند که از عمر دراز برخوردار بوده اند، و عمر طولانی آنان، افزون بر امت اسلامی، مورد قبول یهودیان و مسیحیان نیز قرار دارد .
🔸3.شیخ طوسی:
سومین دانشمندی که در سده ی پنجم، متعرض مسئله ی طول عمر شده و برای پاسخگویی به این مشکل، به چاره جویی پرداخته، محمد بن حسن طوسی (385 - 460 ه . ق) است .
وی، در کتاب الغیبه، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را از دو منظر مورد بررسی قرار داده است:
نخست، به احادیثی تمسک می کند که صاحبان صحاح اهل سنت در مورد دجال نقل کرده اند که در زمان رسول خدا (علیه السلام) متولد شده است و به حیات خود ادامه می دهد تا در آخر الزمان خروج کند .
دوم، به «تجربه ی تاریخی » استناد می کند و نمونه های متعددی از «معمرین » را ذکر می کند.
🔷 سده ششم :
🔸امین الاسلام طبرسی :
امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی، از دانشمندان سده ی ششم ه . ق است . نظر به این که عمر طولانی هم در قرآن آمده، مانند عمر نوح و مسیح، و هم مورخان، در تاریخ، از افرادی با عمر طولانی نام برده اند، به همین دلیل، دانشمند یاد شده، طول عمر را مسئله ای عادی می داند و آن را امری خارق العاده به شمار نمی آورد و معتقد است که طولانی شدن زمان، وجود حیات را نفی نمی کند .
وی، افزون بر استناد به دو دلیل گذشته، به قدرت الهی نیز تمسک می کند و می نویسد:
حال که ثابت شد که خداوند سبحان، به شماری از انسان ها، اعم از پیامبران و غیر آنان، عمر طولانی داده و این اقدام بر خلاف قدرت و حکمت خداوند نیست، چرا عمر طولانی صاحب الزمان (علیه السلام) انکار می شود، بخصوص که او، حجت خداوند بر بندگان اش است و خلیفه ی خدا است در زمین؟ !
آری، خداوندی که به نوح و خضر و عیسی و . . . عمر طولانی داده، قادر است به امام صاحب الزمان (علیه السلام) نیز عمر طولانی دهد . دانشمند یاد شده، سپس از نگاه اعجاز به مسئله ی طول عمر می نگرد; چرا که پیامبران و امامان، از قدرت اعجاز برخوردارند (12) و ممکن است در مسئله ای مانند طول عمر، از آن بهره گیرند .
🔷 سده هفتم :
🔸1.خواجه نصیر طوسی:
خواجه نصیر الدین طوسی (597 - 672 ه . ق) در بررسی مسئله ی طول عمر، از دو دلیل استمداد جسته است:
نخست، به دلیل قدرت و علم خداوند تمسک می کند و می گوید، کسی که اعتقاد داشته باشد که خداوند، قادر و عالم است، مسئله ی طول عمر نزد او، امری بعید نخواهد بود .
سپس، از دلیل «تجربه ی تاریخی » بهره می گیرد و از افرادی نام می برد که از عمر درازی برخوردار بودند و هم اکنون نیز زنده اند، مانند خضر و الیاس (از پیامبران) و دجال و سامری (از شقاوت مندان).
وی در بیان نتیجه ی بحث می نویسد:
حال که در دو سوی این مسئله، یعنی هم در جانب پیامبران خدا و هم در جانب دشمنان خدا، داشتن طول عمر جایز است، چرا در جانب وسط که اولیای خدا باشند، طول عمر جایز نباشد؟ !
🔸2. محقق اربلی
علی بن عیسی اربلی (در گذشته ی 693 ه . ق) مسئله ی طول عمر را امری عادی به حساب می آورد و برای اثبات آن، نخست، به قرآن کریم استناد . می کند که به صراحت، عمر طولانی را برای نوح پیامبر مورد تایید قرار داده است . سپس به روایاتی تمسک جسته است که براساس آن، خضر . طولانی ترین عمر را در میان فرزندان آدم دارد .
وی، آن گاه، به تاریخ مراجعه می کند و شمار زیادی از افراد دارای عمر طولانی را نام می برد که پیش از اسلام و یا معاصر بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در میان عرب و غیرعرب می زیسته اند .
وی، سپس، به دلیل قدرت خداوند تمسک می کند و طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را در پرتو قدرت الهی، کاملا، ممکن و عملی می داند . (15)
قابل ذکر است که محقق اربلی . در بحث طول عمر، تا حدود زیادی تحت تاثیر امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی قرار دارد .
🔸3 - ابن میثم بحرانی
کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (636 - 699 ه . ق)، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نه یک اشکال، بلکه آن را یک استبعاد می داند و برای رفع استبعاد، به سه دلیل تمسک می کند:
نخست، به «تجربه ی تاریخی » استناد می کند و با مراجعه به اخبار معمرین، مقدار عمر حضرت مهدی (علیه السلام)، و حتی بیش از آن را امری عادی به حساب می آورد . سپس، به قرآن مراجعه می کند و از اقامت نهصد و پنجاه ساله ی نوح در میان قوم اش نام می برد . آن گاه به سنت مراجعه می کند و از داستان خضر و الیاس و دجال و سامری نام می برد . حیات این دو پیامبر و حیات دجال و سامری، مورد اتفاق فریقین است . (16)
🔷 سده هشتم:
🔸علامه ی حلی
حسن بن یوسف بن مطهر، معروف به علامه ی حلی، (648 - 726 ه . ق) از بزرگان علمای شیعه در سده ی هشتم ه . ق است . (17)
دانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نه یک اشکال، بلکه یک استبعاد می داند، آن هم استبعادی ضعیف .
وی، برای رفع استبعاد، به دو دلیل تمسک می کند:
نخست، این که امکان عمر طولانی، امری مسلم و تردیدناپذیر است .
دوم این که عمر طولانی، در گذشته ی تاریخ، واقع شده است . (18).
✔️پایان بخش دوم
📌در بخش سوم خواهیم خواند:
🔸بررسی نظرات علمای سده یازده.دوازده.سیزده.چهارده
@alvadossadegh
قابل ذکر است که محقق اربلی . در بحث طول عمر، تا حدود زیادی تحت تاثیر امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی قرار دارد .
🔸3 - ابن میثم بحرانی
کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (636 - 699 ه . ق)، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نه یک اشکال، بلکه آن را یک استبعاد می داند و برای رفع استبعاد، به سه دلیل تمسک می کند:
نخست، به «تجربه ی تاریخی » استناد می کند و با مراجعه به اخبار معمرین، مقدار عمر حضرت مهدی (علیه السلام)، و حتی بیش از آن را امری عادی به حساب می آورد . سپس، به قرآن مراجعه می کند و از اقامت نهصد و پنجاه ساله ی نوح در میان قوم اش نام می برد . آن گاه به سنت مراجعه می کند و از داستان خضر و الیاس و دجال و سامری نام می برد . حیات این دو پیامبر و حیات دجال و سامری، مورد اتفاق فریقین است . (16)
🔷 سده هشتم:
🔸علامه ی حلی
حسن بن یوسف بن مطهر، معروف به علامه ی حلی، (648 - 726 ه . ق) از بزرگان علمای شیعه در سده ی هشتم ه . ق است . (17)
دانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نه یک اشکال، بلکه یک استبعاد می داند، آن هم استبعادی ضعیف .
وی، برای رفع استبعاد، به دو دلیل تمسک می کند:
نخست، این که امکان عمر طولانی، امری مسلم و تردیدناپذیر است .
دوم این که عمر طولانی، در گذشته ی تاریخ، واقع شده است . (18).
✔️پایان بخش دوم
📌در بخش سوم خواهیم خواند:
🔸بررسی نظرات علمای سده یازده.دوازده.سیزده.چهارده
@alvadossadegh
#ادعیه_مهدوی
📖بررسی زیارت ال یاسین-(بخش دوم)
🔷شخصیت شناسی «کادح» :
🔸همانطور که اشاره شد، در سلسله روایاتی که آل یاسین را آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم معرفی میکند، شخصی به نام «کادح» وجود دارد که او را مجهول میدانند. معانی الاخبار و البرهان چنین مینویسند:
🔸حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یحْیى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى الْجَلُودِی الْبَصْرِی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْخَضِرُ بْنُ أَبِی فَاطِمَهَ الْبَلْخِی قَالَ حَدَّثَنَا وَهْبُ بْنُ نَافِعٍ قَالَ حَدَّثَنِی کادِحٌ [قادح] عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِی ع فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَلَامٌ عَلَى آلِ یاسِینَ قَالَ یاسِینُ مُحَمَّدٌ ص وَ نَحْنُ آلُ یاسِینَ (صدوق، ۱۴۰۰: ص۱۲۲؛ بحرانی، ۱۴۱۶: ج۴، ص۶۲۴).
🔸کتب رجال نام سه تن از راویان را «کادح» ذکر کرده اند؛ «کادح بن جعفر»، «کادح بن رحمه الزاهد» و «کادح بن نصیر». صاحب لسان المیزان «کادح بن نصیر» را همان «کادح بن رحمه الزاهد» میداند و از قول رافعی مینویسد: در کتب تاریخی معروف، نامی از کادح بن رحمه نیست؛ و این موضوع به علت کم بودن اطلاعات در مورد اوست. (عسقلانی، ۱۴۱۶: ج۵، ص۴۴۹)
🔸نام او کادح بن رحمه العُرَنی الکوفی و کینهاش ابورحمه است. سلیمان بن ربیع، کادح را مدح کرده و او را عابد میخواند. خطابی نیز در مدح کادح میگوید: شش شب با کادح همراه بودم ندیدم شب و روز، سر به بالین بگذارد. (جرجانی، ۱۴۱۸: ج۷، ص۲۲۹)
🔸کادح مقلوبات افراد ثقه را روایت میکرد، تا اینکه گویی از مقلوب بودن و عدم اتقان آن احادیث غفلت کرد یا دچار توهم صحت گردید؛ به همین علت، احادیث نکر او زیاد شدند و روایاتش متروک قلمداد شد. کادح از ابو حمزه الضبعی از ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمروایت میکند که: «هرکس بعد از نماز جمعه، صد بار «سبحان الله العظیم و بحمده» را بگوید، خداوند یکصد هزار گناه از خودش و بیست و چهار هزار گناه والدینش را میآمرزد». حمزه بن داود نیز همین روایت را به طور کامل ذکر میکند (تمیمی بستی، ۱۴۱۲: ج۲، ص۲۳۰). که نشانگر معتمد بودن کادح در بعضی روایاتش میباشد. برخی، احادیث کادح را همانند احادیث صالحین دانستهاند، اما به علت ازدیاد منکرات در روایت، مورد رجوع و متابعت نیست. (جرجانی، ۱۴۱۸: ج۷، ص۲۳۰؛ ذهبی، ۱۴۳۰: ص۳۹۶)
🔸راوی دیگر، «کادح بن جعفر» است که شیخ طوسی;او را از ضعفا دانسته، و آیت الله خویی;نیز به نقل از رجال شیخ و اذعان به اینکه دیگر کتب نامی از کادح نبردهاند او را ضعیف دانسته است. ابوحاتم و احمد بن حنبل، کادح بن جعفر را مدح کردهاند. عبد الله بن احمد بن حنبل میگوید: از پدرم درباره کادح بن جعفر پرسیدم؛ گفت«لیس به بأس». مردی صالح، فاضل و نیکوکار است. در روایتی آمده که او صاحب سنت و عبادت، یعنی حدیث است. همچنین او را با عنوان «صدوق» و «کان من العُبّاد» ستودهاند و ابن شاهین او را از ثقات بر شمرده است؛ هرچند برخی مانند الازدی او را جرح کرده و ضعیف و زائغ دانستهاند؛ از همین رو با توجه به اینکه کادح بن جعفر از یاران امام صادق علیه السلام است ـ برخلاف جرح شیخ طوسی ـ قابل اعتماد بوده و روایتش در باب اینکه آل محمد علیهم السلام همان آل یاسین هستند، پذیرفتنی است. این احتمال نیز مطرح است که تضعیف «کادح بن جعفر» توسط شیخ طوسی در اثر اشتباه با «کادح بن رحمه الزاهد» صورت پذیرفته باشد.
🔷آل یاسین از نظر علم قرائات :
🔸قرائت همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است. اصطلاحاً، هرگاه تلاوت قرآن به گونهای باشد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قرّاء معروف، استوار باشد، قرائت قرآن، تحقق یافته است. شرط صحت قرائت بر اساس علم قرائت، عبارت است از: ۱٫ صحت سند قرائت؛ ۲٫ موافقت با رسم الخط مصحف؛ ۳٫ موافقت با رسم الخط عربی. هرگاه قرائتی یکی از این شروط را نداشته باشد، غیرصحیح و مردود است.
🔸پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تلاش مسلمین برای جمع و تألیف صحیح قرآن، باعث بروز اختلاف در قرائت شد، که به اقدام عثمان در توحید مصاحف انجامید؛ اما توحید مصاحف نیز به دلایلی مانند ابتدایی بودن خط و نگارش، بی نقطه بودن حروف و… مشکل را برطرف نکرد و همچنان قرائتهای متفاوتی میان مسلمین وجود داشت، تا سرانجام مجاهد بن جبر مکّی، هفت قرائت را به عنوان قرائت برگزیده معرفی کرد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت؛ هر چند علمای علم قرائت بر مجاهد به دلیل حصر قرائات در هفت قرائت خرده گرفته و به او اعتراض کردند. (معرفت، ۱۳۸۵: ص۲۰۲ ـ ۲۱۲).
📖بررسی زیارت ال یاسین-(بخش دوم)
🔷شخصیت شناسی «کادح» :
🔸همانطور که اشاره شد، در سلسله روایاتی که آل یاسین را آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم معرفی میکند، شخصی به نام «کادح» وجود دارد که او را مجهول میدانند. معانی الاخبار و البرهان چنین مینویسند:
🔸حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یحْیى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى الْجَلُودِی الْبَصْرِی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْخَضِرُ بْنُ أَبِی فَاطِمَهَ الْبَلْخِی قَالَ حَدَّثَنَا وَهْبُ بْنُ نَافِعٍ قَالَ حَدَّثَنِی کادِحٌ [قادح] عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِی ع فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَلَامٌ عَلَى آلِ یاسِینَ قَالَ یاسِینُ مُحَمَّدٌ ص وَ نَحْنُ آلُ یاسِینَ (صدوق، ۱۴۰۰: ص۱۲۲؛ بحرانی، ۱۴۱۶: ج۴، ص۶۲۴).
🔸کتب رجال نام سه تن از راویان را «کادح» ذکر کرده اند؛ «کادح بن جعفر»، «کادح بن رحمه الزاهد» و «کادح بن نصیر». صاحب لسان المیزان «کادح بن نصیر» را همان «کادح بن رحمه الزاهد» میداند و از قول رافعی مینویسد: در کتب تاریخی معروف، نامی از کادح بن رحمه نیست؛ و این موضوع به علت کم بودن اطلاعات در مورد اوست. (عسقلانی، ۱۴۱۶: ج۵، ص۴۴۹)
🔸نام او کادح بن رحمه العُرَنی الکوفی و کینهاش ابورحمه است. سلیمان بن ربیع، کادح را مدح کرده و او را عابد میخواند. خطابی نیز در مدح کادح میگوید: شش شب با کادح همراه بودم ندیدم شب و روز، سر به بالین بگذارد. (جرجانی، ۱۴۱۸: ج۷، ص۲۲۹)
🔸کادح مقلوبات افراد ثقه را روایت میکرد، تا اینکه گویی از مقلوب بودن و عدم اتقان آن احادیث غفلت کرد یا دچار توهم صحت گردید؛ به همین علت، احادیث نکر او زیاد شدند و روایاتش متروک قلمداد شد. کادح از ابو حمزه الضبعی از ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمروایت میکند که: «هرکس بعد از نماز جمعه، صد بار «سبحان الله العظیم و بحمده» را بگوید، خداوند یکصد هزار گناه از خودش و بیست و چهار هزار گناه والدینش را میآمرزد». حمزه بن داود نیز همین روایت را به طور کامل ذکر میکند (تمیمی بستی، ۱۴۱۲: ج۲، ص۲۳۰). که نشانگر معتمد بودن کادح در بعضی روایاتش میباشد. برخی، احادیث کادح را همانند احادیث صالحین دانستهاند، اما به علت ازدیاد منکرات در روایت، مورد رجوع و متابعت نیست. (جرجانی، ۱۴۱۸: ج۷، ص۲۳۰؛ ذهبی، ۱۴۳۰: ص۳۹۶)
🔸راوی دیگر، «کادح بن جعفر» است که شیخ طوسی;او را از ضعفا دانسته، و آیت الله خویی;نیز به نقل از رجال شیخ و اذعان به اینکه دیگر کتب نامی از کادح نبردهاند او را ضعیف دانسته است. ابوحاتم و احمد بن حنبل، کادح بن جعفر را مدح کردهاند. عبد الله بن احمد بن حنبل میگوید: از پدرم درباره کادح بن جعفر پرسیدم؛ گفت«لیس به بأس». مردی صالح، فاضل و نیکوکار است. در روایتی آمده که او صاحب سنت و عبادت، یعنی حدیث است. همچنین او را با عنوان «صدوق» و «کان من العُبّاد» ستودهاند و ابن شاهین او را از ثقات بر شمرده است؛ هرچند برخی مانند الازدی او را جرح کرده و ضعیف و زائغ دانستهاند؛ از همین رو با توجه به اینکه کادح بن جعفر از یاران امام صادق علیه السلام است ـ برخلاف جرح شیخ طوسی ـ قابل اعتماد بوده و روایتش در باب اینکه آل محمد علیهم السلام همان آل یاسین هستند، پذیرفتنی است. این احتمال نیز مطرح است که تضعیف «کادح بن جعفر» توسط شیخ طوسی در اثر اشتباه با «کادح بن رحمه الزاهد» صورت پذیرفته باشد.
🔷آل یاسین از نظر علم قرائات :
🔸قرائت همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است. اصطلاحاً، هرگاه تلاوت قرآن به گونهای باشد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قرّاء معروف، استوار باشد، قرائت قرآن، تحقق یافته است. شرط صحت قرائت بر اساس علم قرائت، عبارت است از: ۱٫ صحت سند قرائت؛ ۲٫ موافقت با رسم الخط مصحف؛ ۳٫ موافقت با رسم الخط عربی. هرگاه قرائتی یکی از این شروط را نداشته باشد، غیرصحیح و مردود است.
🔸پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تلاش مسلمین برای جمع و تألیف صحیح قرآن، باعث بروز اختلاف در قرائت شد، که به اقدام عثمان در توحید مصاحف انجامید؛ اما توحید مصاحف نیز به دلایلی مانند ابتدایی بودن خط و نگارش، بی نقطه بودن حروف و… مشکل را برطرف نکرد و همچنان قرائتهای متفاوتی میان مسلمین وجود داشت، تا سرانجام مجاهد بن جبر مکّی، هفت قرائت را به عنوان قرائت برگزیده معرفی کرد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت؛ هر چند علمای علم قرائت بر مجاهد به دلیل حصر قرائات در هفت قرائت خرده گرفته و به او اعتراض کردند. (معرفت، ۱۳۸۵: ص۲۰۲ ـ ۲۱۲).
🔸حجیت قرائات سبعه را بیشتر فقها و علما پذیرفتهاند و قائل به جواز قرائت آن در نماز هستند. (همان، ص۲۲۲). از میان قرّاء سبعه، نافع و ابن عامر، لفظ آل یاسین را به فصل (آل یاسین)، و بقیه به وصل (اِلیاسین) قرائت کردهاند. (طوسی، ج۸، ص۵۲۳؛ قمی مشهدی، ۱۳۶۸: ج۱۱، ص۱۷۵). در قرائتهای دهگانه نیز یعقوب «آل یاسین» را به فصل قرائت کرده است. (طباطبایی، ۱۳۷۴: ج۱۷، ص۲۴۱). همچنین مؤلف کتابآل یاسین قرائه قرآنیه اصیله نام شش نفر دیگر را به عنوان قاریان معروفی که قرائات بعضی از آنها را از صحیحترین قرائات نزد علمای سنی مثل احمد بن حنبل معرفی میکند، در زمره کسانی میآورد که آل یاسین را به فصل، قرائت میکنند.[۷]
🔸شایان ذکر است که قرائت به «آل یاسین» با توجه به موافقت با رسم الخط، بلاغت زبان عربی و مصحف عثمانی و اینکه تفاوت لغوی، قرائت را از شذوذ قرار نمی دهد، قرائتی شاذ نیست.[۸] همچنین باید توجه داشت که تمسک انحصاری به قرائات سبعه مطلبی نیست که بتوان درباره آن، اثر و خبر و سنتی را جستوجو کرد؛ یعنی هیچ شاهدی از طریق خبر و سنت برای انحصار تمسک به قرائات قرّاء سبعه وجود ندارد؛ بنابراین قرائاتی جز قرائات سبعه نیز وجود دارند که مانند آنها از تواتر برخوردارند.[۹] سرزنش و خرده گیری علمای فن قرائت، به مجاهد در انحصار قرائات نیز به همین دلیل است؛ بنابراین قائل شدن به صحت قرائت آل یاسین به فصل، بر اساس دیگر قرائات نیز ممکن است.
🔸صحت قول به آل یاسین بودن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از منظر روایی و علم قرائت، با قرائت آل یس به صورت منفصل، با توجه به مقدمه فوق مشخص میشود، و روایت شیعه و سنی نیز به آن اشاره دارند؛[۱۰] امّا میتوان با دقتی مضاعف در لفظ «اِلیاسین» به صورت متصل نیز آل یاسین بودن اهل بیت علیهم السلام را اثبات کرد. در آیه >إِنْ یظْهَرُوا عَلَیکمْ لا یرْقُبُوا فیکمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً< و>لا یرْقُبُونَ فی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً< (توبه: ۸ و۱۰). لفظ «اِل» به کار رفته است. یکی از معانی مطروحه ذیل این لفظ، قرابت است که با قرائت مرسوم «آلِ یاسین» به صورت «اِلیاسین» هماهنگ میباشد. مفسران در معنای لفظ «اِل» لغات زیر را آورده اند: قرابت (نزدیکی)، عهد (پیمان و تعهد)، جوار (همسایگی و نزدیک بودن)، حلف (سوگند) و یمین (قسم).[۱۱] کتب لغت نیز «اِل» را به همین معنا آوردهاند.[۱۲] در این صورت معنای آیه>سَلامٌ عَلى إِلْیاسین< (صافات: ۱۳۰). سلام بر اقربا و رحم و همجواران یاسین است که همان اهل بیت علیهم السلام هستند. با این فهم جدید از آیه، مصداق قرائت به فصل و به وصل«آل یاسین»، اهل بیت علیهم السلام هستند. (لشکری بغدادی، ۱۴۲۹: ص ۱۶۰).
✔️پایان بخش دوم
📌ادامه در بخش سوم
@alvadossadegh
🔸شایان ذکر است که قرائت به «آل یاسین» با توجه به موافقت با رسم الخط، بلاغت زبان عربی و مصحف عثمانی و اینکه تفاوت لغوی، قرائت را از شذوذ قرار نمی دهد، قرائتی شاذ نیست.[۸] همچنین باید توجه داشت که تمسک انحصاری به قرائات سبعه مطلبی نیست که بتوان درباره آن، اثر و خبر و سنتی را جستوجو کرد؛ یعنی هیچ شاهدی از طریق خبر و سنت برای انحصار تمسک به قرائات قرّاء سبعه وجود ندارد؛ بنابراین قرائاتی جز قرائات سبعه نیز وجود دارند که مانند آنها از تواتر برخوردارند.[۹] سرزنش و خرده گیری علمای فن قرائت، به مجاهد در انحصار قرائات نیز به همین دلیل است؛ بنابراین قائل شدن به صحت قرائت آل یاسین به فصل، بر اساس دیگر قرائات نیز ممکن است.
🔸صحت قول به آل یاسین بودن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از منظر روایی و علم قرائت، با قرائت آل یس به صورت منفصل، با توجه به مقدمه فوق مشخص میشود، و روایت شیعه و سنی نیز به آن اشاره دارند؛[۱۰] امّا میتوان با دقتی مضاعف در لفظ «اِلیاسین» به صورت متصل نیز آل یاسین بودن اهل بیت علیهم السلام را اثبات کرد. در آیه >إِنْ یظْهَرُوا عَلَیکمْ لا یرْقُبُوا فیکمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً< و>لا یرْقُبُونَ فی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً< (توبه: ۸ و۱۰). لفظ «اِل» به کار رفته است. یکی از معانی مطروحه ذیل این لفظ، قرابت است که با قرائت مرسوم «آلِ یاسین» به صورت «اِلیاسین» هماهنگ میباشد. مفسران در معنای لفظ «اِل» لغات زیر را آورده اند: قرابت (نزدیکی)، عهد (پیمان و تعهد)، جوار (همسایگی و نزدیک بودن)، حلف (سوگند) و یمین (قسم).[۱۱] کتب لغت نیز «اِل» را به همین معنا آوردهاند.[۱۲] در این صورت معنای آیه>سَلامٌ عَلى إِلْیاسین< (صافات: ۱۳۰). سلام بر اقربا و رحم و همجواران یاسین است که همان اهل بیت علیهم السلام هستند. با این فهم جدید از آیه، مصداق قرائت به فصل و به وصل«آل یاسین»، اهل بیت علیهم السلام هستند. (لشکری بغدادی، ۱۴۲۹: ص ۱۶۰).
✔️پایان بخش دوم
📌ادامه در بخش سوم
@alvadossadegh
#کتابشناسی_مهدوی
📒 زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی
🔹مقدمه و معرفی اجمالی :
🔸«زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیهالسّلام از دیدگاه روایات»، اثر فارسی سید اسد الله هاشمی شهیدی، پیرامون برخی علائم ظهور، به ویژه نهضت اسلامی ایرانیان نگارش یافته و حوادثی را که طبق پیش بینیهای معصومین علیهالسّلام در طول سالهای قبل از ظهور در ایران اسلامی به وقوع میپیوندد، شرح میدهد.
🔸شرایط خاصی از جمله خاطرات دوران طفولیت مؤلف که از اهل منبر میشنیده که پیش از ظهور امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف سیدی در ایران قیام خواهد نمود، دست به دست هم داده و باعث تالیف کتاب حاضر گردیده است.
🔹ساختار کتاب :
🔸کتاب با مقدمه ناشر در اهمیت آن و دو مقدمه از مؤلف آغاز شده و مباحث در پنج بخش و یک خاتمه دنبال شدهاند.
از آنجا که محور اصلی مباحث، بررسی قیام سیدی از نوادگان اهل بیت علیهالسّلام و نهضت اسلامی مردم ایران زمین به رهبری ایشان، پیش از ظهور حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف ، از دیدگاه روایات است، تلاش مؤلف بر آن است تا مطابق برخی اخبار و نظرات دانشمندان اسلامی، ثابت کند که سید نام برده، «حسینی» است نه «حسنی».
🔸مؤلف، خروج سید حسنی را نیز انکار نکرده و با تذکرات مکرر و نقل روایات متعدد، سعی در اثبات این مطلب دارد که سه انقلابی ایرانی قبل از ظهور، در پهنه سیاست ایران ظاهر میشوند که هر سه نفر آنها «سید» میباشند؛ یکی از آنها پیش از ظهور رحلت کرده و دو نفر دیگر، یک ماه پس از ظهور، با ایشان بیعت کرده و جزء یاوران ایشان قرار میگیرند.
🔸مطالب کتاب تا حدی فشرده، ولی جامع است، زیرا درباره هریک از موضوعات مورد بحث، به طریق استدلالی وارد شده و با استناد به روایات و نقل گفتار دانشمندان و ذکر برخی از جریانات تاریخی، نتیجه گیری شده است.
🔸کتاب از آن جهت که شامل روایات مربوط به «زمینه سازان» پیش از ظهور و نقش رهبری سیدی از دودمان اهل بیت علیهالسّلام در ایران است، اطلاعات کمیابی از ویژگیهای ملت مسلمان و انقلابی ایران را به دست داده و خواننده پس از مطالعه، اطمینان حاصل میکند که از چگونگی قیام دینی ایرانیان و نحوه نهضت آن سید بزرگوار، اطلاعات مفیدی را کسب نموده است.
در تهیه این اثر از کتابهایی مانند غیبت نعمانی، غیبت شیخ طوسی، البیان فی اخبار صاحب الزمان علامه گنجی و... استفاده شده است.
🔹 محتوا :
🔸مؤلف در دو مقدمه خود، ضمن بیان ویژگیهای کتاب، به تذکر نکاتی پرداخته است که قبل از مطالعه آن باید مورد توجه قرار گیرند.
🔹بخش اول، علائم ظهور: بیان میدارد که در میان محدثین، گروهی مانند کلینی، صدوق، مفید و طوسی، تمامی مسائل مربوط به غیبت را یک جا نوشته و همه آنها، حتی وقایعی را که باید در طول مدت غیبت واقع شوند، جزء علائم ظهور به حساب آوردهاند.
🔸در مقابل، متاخرینی که بیشتر نظر تحقیقی و بررسی روایات را داشتهاند، عقیده دارند که حوادث مربوط به دوران غیبت که در بسیاری از احادیث بیان شدهاند، همگی جزء علائم ظهور نبوده، بلکه بیشتر آنها در طول غیبت واقع میشوند.
بدین جهت مؤلف، از دید این گروه، مجموع حوادث مربوط به دوران غیبت را به شش قسمت علائم حتمیه، معلقه، واقعه، غیر واقعه، خاصه و عامه، تقسیم کرده و آنها را به تفصیل بیان میکند.
🔸علائمی از قبیل خروج سفیانی و فرورفتن لشکریان او در سرزمین بیداء، کشته شدن نفس زکیه، صیحه آسمانی، ظاهر شدن کف دست در آسمان، گرفتن خورشید و ماه در ماه رمضان و... در این بخش مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند.
🔹بخش دوم، چند نکته اساسی: از آنجا که روایات زیادی در مورد «انقلاب اسلامی ایران» نقل شده و در قسمت مهمی از آنها لفظ «مشرق» و «خراسان» دیده میشود، مؤلف ضمن بررسی روایات مربوط به این بخش، چند سؤال اساسی برای فهم روایات را مطرح کرده و به تفصیل به پاسخ آنها پرداخته است:
🔸۱. در زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و صدر اسلام، چه کلماتی در مورد ایرانیان به کار میرفته و مسلمانان اولیه با چه عنوانی از آنها یاد میکردهاند؟
🔸۲. پرچمهای سیاهی که از مشرق یا خراسان نمایان میشود و صاحبان آنها با مردی از فرزندان ابوسفیان جنگیده و سرانجام زمام امور را به دست حضرت صاحب عجّلاللهفرجهالشریف میسپارند، مربوط به کدام کشور و دولت اسلامی هستند؟
🔸۳. مشرق کجا و خراسان چه سرزمینی است؟
روایات مربوط به قیام زمینه سازان ظهور، وقوع حوادث فوق العاده در عراق، انقراض دولت شاهنشاهی در ایران و روایات امیرالمؤمنین در باره مشرق، در این بخش مفصلا بحث میشود.
🔹بخش سوم: در باره سید حسنی و خراسانی، در این بخش به تجزیه و تحلیل روایات مربوط به «حسنی» پرداخته و سعی شده است که از دیدگاه روایات اسلامی، آن سید بزرگوار که از سرزمین خراسان قیام کرده و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی علیهالسّلام خواهد شد، سیدی «حسینی» معرفی شود.
📒 زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی
🔹مقدمه و معرفی اجمالی :
🔸«زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیهالسّلام از دیدگاه روایات»، اثر فارسی سید اسد الله هاشمی شهیدی، پیرامون برخی علائم ظهور، به ویژه نهضت اسلامی ایرانیان نگارش یافته و حوادثی را که طبق پیش بینیهای معصومین علیهالسّلام در طول سالهای قبل از ظهور در ایران اسلامی به وقوع میپیوندد، شرح میدهد.
🔸شرایط خاصی از جمله خاطرات دوران طفولیت مؤلف که از اهل منبر میشنیده که پیش از ظهور امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف سیدی در ایران قیام خواهد نمود، دست به دست هم داده و باعث تالیف کتاب حاضر گردیده است.
🔹ساختار کتاب :
🔸کتاب با مقدمه ناشر در اهمیت آن و دو مقدمه از مؤلف آغاز شده و مباحث در پنج بخش و یک خاتمه دنبال شدهاند.
از آنجا که محور اصلی مباحث، بررسی قیام سیدی از نوادگان اهل بیت علیهالسّلام و نهضت اسلامی مردم ایران زمین به رهبری ایشان، پیش از ظهور حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف ، از دیدگاه روایات است، تلاش مؤلف بر آن است تا مطابق برخی اخبار و نظرات دانشمندان اسلامی، ثابت کند که سید نام برده، «حسینی» است نه «حسنی».
🔸مؤلف، خروج سید حسنی را نیز انکار نکرده و با تذکرات مکرر و نقل روایات متعدد، سعی در اثبات این مطلب دارد که سه انقلابی ایرانی قبل از ظهور، در پهنه سیاست ایران ظاهر میشوند که هر سه نفر آنها «سید» میباشند؛ یکی از آنها پیش از ظهور رحلت کرده و دو نفر دیگر، یک ماه پس از ظهور، با ایشان بیعت کرده و جزء یاوران ایشان قرار میگیرند.
🔸مطالب کتاب تا حدی فشرده، ولی جامع است، زیرا درباره هریک از موضوعات مورد بحث، به طریق استدلالی وارد شده و با استناد به روایات و نقل گفتار دانشمندان و ذکر برخی از جریانات تاریخی، نتیجه گیری شده است.
🔸کتاب از آن جهت که شامل روایات مربوط به «زمینه سازان» پیش از ظهور و نقش رهبری سیدی از دودمان اهل بیت علیهالسّلام در ایران است، اطلاعات کمیابی از ویژگیهای ملت مسلمان و انقلابی ایران را به دست داده و خواننده پس از مطالعه، اطمینان حاصل میکند که از چگونگی قیام دینی ایرانیان و نحوه نهضت آن سید بزرگوار، اطلاعات مفیدی را کسب نموده است.
در تهیه این اثر از کتابهایی مانند غیبت نعمانی، غیبت شیخ طوسی، البیان فی اخبار صاحب الزمان علامه گنجی و... استفاده شده است.
🔹 محتوا :
🔸مؤلف در دو مقدمه خود، ضمن بیان ویژگیهای کتاب، به تذکر نکاتی پرداخته است که قبل از مطالعه آن باید مورد توجه قرار گیرند.
🔹بخش اول، علائم ظهور: بیان میدارد که در میان محدثین، گروهی مانند کلینی، صدوق، مفید و طوسی، تمامی مسائل مربوط به غیبت را یک جا نوشته و همه آنها، حتی وقایعی را که باید در طول مدت غیبت واقع شوند، جزء علائم ظهور به حساب آوردهاند.
🔸در مقابل، متاخرینی که بیشتر نظر تحقیقی و بررسی روایات را داشتهاند، عقیده دارند که حوادث مربوط به دوران غیبت که در بسیاری از احادیث بیان شدهاند، همگی جزء علائم ظهور نبوده، بلکه بیشتر آنها در طول غیبت واقع میشوند.
بدین جهت مؤلف، از دید این گروه، مجموع حوادث مربوط به دوران غیبت را به شش قسمت علائم حتمیه، معلقه، واقعه، غیر واقعه، خاصه و عامه، تقسیم کرده و آنها را به تفصیل بیان میکند.
🔸علائمی از قبیل خروج سفیانی و فرورفتن لشکریان او در سرزمین بیداء، کشته شدن نفس زکیه، صیحه آسمانی، ظاهر شدن کف دست در آسمان، گرفتن خورشید و ماه در ماه رمضان و... در این بخش مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند.
🔹بخش دوم، چند نکته اساسی: از آنجا که روایات زیادی در مورد «انقلاب اسلامی ایران» نقل شده و در قسمت مهمی از آنها لفظ «مشرق» و «خراسان» دیده میشود، مؤلف ضمن بررسی روایات مربوط به این بخش، چند سؤال اساسی برای فهم روایات را مطرح کرده و به تفصیل به پاسخ آنها پرداخته است:
🔸۱. در زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و صدر اسلام، چه کلماتی در مورد ایرانیان به کار میرفته و مسلمانان اولیه با چه عنوانی از آنها یاد میکردهاند؟
🔸۲. پرچمهای سیاهی که از مشرق یا خراسان نمایان میشود و صاحبان آنها با مردی از فرزندان ابوسفیان جنگیده و سرانجام زمام امور را به دست حضرت صاحب عجّلاللهفرجهالشریف میسپارند، مربوط به کدام کشور و دولت اسلامی هستند؟
🔸۳. مشرق کجا و خراسان چه سرزمینی است؟
روایات مربوط به قیام زمینه سازان ظهور، وقوع حوادث فوق العاده در عراق، انقراض دولت شاهنشاهی در ایران و روایات امیرالمؤمنین در باره مشرق، در این بخش مفصلا بحث میشود.
🔹بخش سوم: در باره سید حسنی و خراسانی، در این بخش به تجزیه و تحلیل روایات مربوط به «حسنی» پرداخته و سعی شده است که از دیدگاه روایات اسلامی، آن سید بزرگوار که از سرزمین خراسان قیام کرده و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی علیهالسّلام خواهد شد، سیدی «حسینی» معرفی شود.
🔸سؤالاتی از قبیل اینکه آیا سید حسنی، اهل خراسان است؟ آیا سید حسنی و خراسانی عنوان دو نفر است؟ سید انقلاب گر، حسینی است یا حسنی؟ منشا این اشتباهات کجاست؟ و... در این قسمت مورد بررسی قرار گرفتهاند.
🔹بخش چهارم: رهبری نهضت، به مطالعه و بررسی موقعیت خانوادگی، سلسله نسبی، هویت سیاسی و اجتماعی رهبر این نهضت عظیم پرداخته و شرح و بسط احادیث مربوط به وی و چگونگی قیام او بیان میشود؛ تا بدین وسیله، شخصیت واقعی، قدرت سیاسی، حدود جغرافیائی منطقه قیام و نیز نام و نسب آن مرد عظیم انقلابی مشخص شود.
🔸پیش از بررسی روایات مربوط به این رادمرد بزرگ، برای درک موقیعت سیاسی، شخصیت جهانی و اقدام وی علیه سردمداران کفر، مؤلف چند نکته را که از روایات استنباط کرده، بیان میدارد، از جمله آنکه این سید بزرگوار، در سایه تهذیب نفس و متکی بودن به «الله»، دارای نیروی فوق العادهای بوده و میتواند جمع کثیری از مردم مسلمان ایران را برای مبارزه با دشمنان به سوی خود جلب کند.
🔹بخش پنجم: عوامل پیروزی ایرانیان بر سپاه سفیانی، از قبیل شایستگی رهبر، لیاقت فرمانده- که در روایات با عنوان «شعیب بن صالح» از او یاد شده- نقش نیروی مردمی و خصوصیات ارتش زمینه سازان را به بحث گذاشته و روایات مربوط به این موضوع را شرح و تفسیر میکند.
🔸آنچه مؤلف از مجموع روایاتی که در مورد فرمانده سپاه ایرانی استفاده میکند این است که شعیب بن صالح، هرکس که باشد، نام رمزی پرچم دار سید حسنی یا سرکرده لشکریان «هاشمی خراسانی» در جنگ با عراق و عامل مؤثر در شکست لشکریان سفیانی است.
🔸اما اینکه چرا نام اصلی او در روایات نیامده، سری است که مؤلف احتمال آن را همان مصلحتی که منجر به مستور ماندن نام اصلی رهبر نهضت و اکتفاء به بیان اوصاف کلی او در معرفی وی شده است، میداند؛ همان مصون ماندن از گزند حوادث.
🔷نتیجه :
🔸در پایان، از مجموع روایات و بررسیهایی که در پنج بخش کتاب به عمل آمده، چنین نتیجه گیری شده است که:
۱. پیش از ظهور، مردی در مشرق زمین، علیه بیدادگران قیام کرده که سید، هاشمی، قرشی، از نسل سیدالشهداء و همنام با یکی از پیامبران بزرگ الهی است؛
۲. این سید بزرگوار، از جنگ و مبارزه واهمه نداشته و منطقش این است که: ای مسلمانان به فریاد اسلام برسید (یا آل احمد اجیبوا المهلوف)؛
۳. سردمداران کفر، حکام بغداد را به رهبری «افلق یهودی» به جنگ با او فرستاده، ولی شکست میخورند؛
۴. متجاوزان سپس پیشنهاد صلح میدهند، ولی مردم ایران نمیپذیرند؛
۵. مدتی پس از انقلاب که زمان آن مشخص نیست، سید دیگری که در دست یا کتف راستش، «خال» یا علامتی است، زمام امور را به دست میگیرد که فرمانده سپاه او سیدی به عنوان شعیب بن صالح است؛
۶. در وقت جنگ، مردم نیز این سادات را حمایت کرده و تا کوفه لشکریان سفیانی را دنبال میکنند و زنان و دخترانی را که در نجف به اسارت گرفته شدند، نجات داده، پس از شش سال جنگ، کوفه را پایگاه نظامی خویش قرار میدهند و در انتظار فرج میمانند؛
۷. پس از ظهور، در زمره یاران ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف ، با یهود پیکار کرده و بیت المقدس را از زیر سلطه آنها بیرون میآورند؛
۸. پس از ورود حضرت به عراق، سید حسنی یا حسینی که ظاهرا همان سید خراسانی است، با یاران خویش با ایشان بیعت کرده و بعد از آن، سراسر دنیا از لوس کافران به وسیله قیام حجت عجّلاللهفرجهالشریف ، پاک خواهد شد.
خاتمه به جریان اجتماع اصحاب حضرت قائم علیهالسّلام و مراسم بیعت با آن بزرگوار در مکه معظمه اشاره کرده و احادیثی را در این رابطه نقل میکند.
بعضی مواقع که روایتی نیاز به توضیح داشته، مؤلف جهت روشن تر شدن مطلب، همان روایت را به صورت مفصل تر از منبع دیگر نقل کرده است.
✔️پایان
@alvadossadegh
🔹بخش چهارم: رهبری نهضت، به مطالعه و بررسی موقعیت خانوادگی، سلسله نسبی، هویت سیاسی و اجتماعی رهبر این نهضت عظیم پرداخته و شرح و بسط احادیث مربوط به وی و چگونگی قیام او بیان میشود؛ تا بدین وسیله، شخصیت واقعی، قدرت سیاسی، حدود جغرافیائی منطقه قیام و نیز نام و نسب آن مرد عظیم انقلابی مشخص شود.
🔸پیش از بررسی روایات مربوط به این رادمرد بزرگ، برای درک موقیعت سیاسی، شخصیت جهانی و اقدام وی علیه سردمداران کفر، مؤلف چند نکته را که از روایات استنباط کرده، بیان میدارد، از جمله آنکه این سید بزرگوار، در سایه تهذیب نفس و متکی بودن به «الله»، دارای نیروی فوق العادهای بوده و میتواند جمع کثیری از مردم مسلمان ایران را برای مبارزه با دشمنان به سوی خود جلب کند.
🔹بخش پنجم: عوامل پیروزی ایرانیان بر سپاه سفیانی، از قبیل شایستگی رهبر، لیاقت فرمانده- که در روایات با عنوان «شعیب بن صالح» از او یاد شده- نقش نیروی مردمی و خصوصیات ارتش زمینه سازان را به بحث گذاشته و روایات مربوط به این موضوع را شرح و تفسیر میکند.
🔸آنچه مؤلف از مجموع روایاتی که در مورد فرمانده سپاه ایرانی استفاده میکند این است که شعیب بن صالح، هرکس که باشد، نام رمزی پرچم دار سید حسنی یا سرکرده لشکریان «هاشمی خراسانی» در جنگ با عراق و عامل مؤثر در شکست لشکریان سفیانی است.
🔸اما اینکه چرا نام اصلی او در روایات نیامده، سری است که مؤلف احتمال آن را همان مصلحتی که منجر به مستور ماندن نام اصلی رهبر نهضت و اکتفاء به بیان اوصاف کلی او در معرفی وی شده است، میداند؛ همان مصون ماندن از گزند حوادث.
🔷نتیجه :
🔸در پایان، از مجموع روایات و بررسیهایی که در پنج بخش کتاب به عمل آمده، چنین نتیجه گیری شده است که:
۱. پیش از ظهور، مردی در مشرق زمین، علیه بیدادگران قیام کرده که سید، هاشمی، قرشی، از نسل سیدالشهداء و همنام با یکی از پیامبران بزرگ الهی است؛
۲. این سید بزرگوار، از جنگ و مبارزه واهمه نداشته و منطقش این است که: ای مسلمانان به فریاد اسلام برسید (یا آل احمد اجیبوا المهلوف)؛
۳. سردمداران کفر، حکام بغداد را به رهبری «افلق یهودی» به جنگ با او فرستاده، ولی شکست میخورند؛
۴. متجاوزان سپس پیشنهاد صلح میدهند، ولی مردم ایران نمیپذیرند؛
۵. مدتی پس از انقلاب که زمان آن مشخص نیست، سید دیگری که در دست یا کتف راستش، «خال» یا علامتی است، زمام امور را به دست میگیرد که فرمانده سپاه او سیدی به عنوان شعیب بن صالح است؛
۶. در وقت جنگ، مردم نیز این سادات را حمایت کرده و تا کوفه لشکریان سفیانی را دنبال میکنند و زنان و دخترانی را که در نجف به اسارت گرفته شدند، نجات داده، پس از شش سال جنگ، کوفه را پایگاه نظامی خویش قرار میدهند و در انتظار فرج میمانند؛
۷. پس از ظهور، در زمره یاران ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف ، با یهود پیکار کرده و بیت المقدس را از زیر سلطه آنها بیرون میآورند؛
۸. پس از ورود حضرت به عراق، سید حسنی یا حسینی که ظاهرا همان سید خراسانی است، با یاران خویش با ایشان بیعت کرده و بعد از آن، سراسر دنیا از لوس کافران به وسیله قیام حجت عجّلاللهفرجهالشریف ، پاک خواهد شد.
خاتمه به جریان اجتماع اصحاب حضرت قائم علیهالسّلام و مراسم بیعت با آن بزرگوار در مکه معظمه اشاره کرده و احادیثی را در این رابطه نقل میکند.
بعضی مواقع که روایتی نیاز به توضیح داشته، مؤلف جهت روشن تر شدن مطلب، همان روایت را به صورت مفصل تر از منبع دیگر نقل کرده است.
✔️پایان
@alvadossadegh