وعده صادق
681 subscribers
1.93K photos
418 videos
4 files
1.16K links
پایگاه مهدویت , فراماسونری و دشمن شناسی

www.alvadossadegh.com

کپی برداری یا فوروارد مطالب کانال، با ذکر منبع بلامانع است.

ارتباط با « وعده صادق »:
@alvadossadegh_ir
Download Telegram
Forwarded from قاصدون
💠سر شيعه.

جناب استاد علامه طباطبايي فرموده اند:
با آقاي كربن فرانسوي و تني چند از دانشمندان ديگر در تهران جلسه گفت و شنود علمي داشتيم ؛ روزي در آن جلسه مهماني فرانسوي بر ما وارد شد، مردي فاضل بود و سوالاتي حساب شده مي كرد، اظهار داشت كه من از مطالعه در كتب ملل و نحل به اسلام رسيده ام و از اسلام به شيعه اثنا عشري ، و من مسلماني از اماميه اثنا عشري هستم  و حتي به سر شيعه ايمان و اعتقاد دارم.
 از مترجم پرسيدم : مرادش از سر شيعه چيست ؟
 گفت : حضرت بقيه الله قائم آل محمد.

**منبع: هزار و یک کلمه، ج3، ص55.
#احادیث


💠 شیطان ندا در خواهد داد ،همچون ندای روز عقبه 💠


🔷 زراراه بن اعین میگوید :

بابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام عرض کردم: خداوند حال شما را اصلاح فرماید شگفتم آمد و هم در شگفتم از قائم علیه السّلام که چگونه با او بجنگ بر خیزند با وجود آنچه از شگفتیها میبینند از قبیل اینکه در بیابان سپاهیان بزمین فرو میروند و آوازي که از آسمان بلند میشود؟ فرمود: همانا شیطان آنان را رها نمیکند تا آنجا که همانند آوازي که روز عقبۀ براي رسول خدا اواز داد.




◀️غیبت نعمانی،باب14،ح29


@alvadossadegh



http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
#احادیث


💠 دو صیحه قبل از قیام،یکی اغاز شب و دیگری در پایان شب 💠


🔷 هشام بن سالم میگوید:

به ابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام عرض کردم: جریري برادر اسحاق بما میگوید که شما میفرمائید: آن صداها دو صدا است پس کدامیک از آن دو راستگو است دروغگو کیست؟ ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمود: باو بگوئید: همان کسی که این خبر را بما داده- و تو انکار داري که چنین خواهد شد- همان راستگو است.[شرح: یعنی قبول این خبر پیش از وقوع خود دلیل شناخت است پس از وقوع].


◀️غیبت نعمانی،باب14،ح31


@alvadossadegh


http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
#فرهنگ_لغات_مهدوی


✔️ بابیه


🔸بنیان گذار فرقه بابیه سید علی محمد شیرازي است. از آنجا که او در ابتداي دعوتش مدعی بابیّت امام دوازدهم شیعه بود و خود را طریق ارتباط با امام زمان علیه السلام میدانست، ملقب به "باب" گردید و پیروانش "بابیه" نامیده شدند.

🔸سید علی محمد در سال 1235 ه.ق در شیراز بدنیا امد.او در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی عموي خود حاج سید علی تربیت یافت. سید علی محمد در کودکی، به مکتب شیخ عابد رفت و خواندن و نوشتن آموخت.

🔸شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسائی (بنیان گذار شیخیه) و شاگردش سید کاظم رشتی بود. سید علی محمد از همان دوران با
شیخیه آشنا شد؛ به طوري که وي در سن نوزده سالگی به کربلا رفت و در درس سید کاظم رشتی حاضر شد، در همین درس بود که با مسائل عرفانی و تفسیر و تأویل آیات و احادیث و مسائل فقهی به روش شیخیه آشنا شد. قبل از رفتن به کربلا، مدتی در بوشهر اقامت کرد ودر انجا به ریاضت پرداخت.نقل شده که در هوای گرم بوشهر بر بام خانه رو به خورشید اورادی میخوانده است.
◀️(برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 181)

🔸اقامت او در کربلا به ظاهر، دو یا سه سال به طول انجامید و موجب گشت که از نوزده سالگی به محضر سید کاظم رشتی پیشواي شیخیه راه یابد و در سلک شاگردان او در آید. علی محمد بر اثر نفوذ اخلاقی و مذهبی سید کاظم رشتی، دگرگون گشت و پس از درگذشت سید، در 24 سالگی دعوي کرد که واسطه وصول به امام زمان (عج) است.
◀️(مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 87)

🔸علی محمد در آغاز، بخشهایی از قرآن را با روشی که از مکتب شیخیه آموخته بود، تأویل نمود و تصریح کرد که از سوي امام زمان علیه السلام مأمور به الارشاد مردم است.

🔸سپس مسافرتهایی به مکه و بوشهر کرد و دعوت خود را آشکارا تبلیغ کرد. یارانش نیز در نقاط دیگر، به تبلیغ ادعاهاي علی محمد پرداختند. پس از مدتی که گروههایی به او گرویدند، ادعاي خود را تغییر داد و از "مهدویت" سخن گفت و خود را "مهدی موعود" معرفی کرد.پس از ان ادعای "نبوت و رسالت " خویش را مطرح کرد.مدعی شد که دین اسلام فسخ شده است و خداوند دین جدیدي همراه با کتاب آسمانی تازه به نام "بیان" را بر او نازل کرده است. علی محمد در کتاب بیان، خود را برتر از همه پیامبران دانسته و خود را مظهر نفس پروردگار پنداشته است. از سال 1260 تا مدت پنج ماه، هیجده تن از علماي شیخیه به سید علی محمد باب گرویدند و از روي حساب ابجد با خود وي که نوزده میشود، معروف به "حروف حی" شدند.

🔸در زمانی که علی محمد هنوز از ادعاي بابیّت امام زمان علیه السلام فراتر نرفته بود، به دستور والی فارس در سال 1261 ق دستگیر و به شیراز فرستاده شد. پس از آن وقتی در مناظره با علماي شیعه شکست خورد، اظهار ندامت کرد و در حضور مردم گفت:

"لعنت خدا بر کسی که مرا وکیل امام غایب بداند! لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند" .

🔸پس از این واقعه شش ماه در خانه پدري خود تحت نظر بود و از آنجا به اصفهان و سپس به قلعه ماکو تبعید شد. در همین قلعه بامریدانش مکاتبه داشت و از اینکه میشنید آنان در کار تبلیغ دعاوي او میکوشند، به شوق افتاد و کتاب "بیان " را در همان قلعه نوشت.

🔸دولت محمد شاه قاجار براي آنکه پیوند او را با مریدانش قطع کند، در سال 1364 ق وي را از قلعه ماکو به قلعه چهریق در نزدیکی ارومیه منتقل کرد. پس از چندي وي را به تبریز برده و در حضور چند تن از علما محاکمه کردند. علی محمد در آن مجلس آشکارا از مهدویّت خود سخن گفت و "بابیت امام زمان "
را - که پیش از آن ادعا کرده بود - به "بابیت علم الله" تاویل کرد.

🔸علی محمد در مجالس علما نتوانست ادعاي خود را اثبات کند و چون از او درباره برخی مسائل دینی پرسیدند، از پاسخ فرو ماند و جملات ساده عربی را غلط خواند. در نتیجه وي را چوب زده و تنبیه کردند. او از دعاوي خویش تبرّي جست و توبه نامه نوشت. اما این توبه نیز مانند توبه قبلی، واقعی نبود. از این رو پس از مدتی ادعاي پیامبري کرد.

🔸پس از مرگ محمد شاه قاجار در سال 1264 ق. مریدان علی محمد، آشوبهایی در کشور پدید آوردند و در مناطقی به قتل و
غارت مردم پرداختند. در این زمان میرزا تقی خان امیرکبیر - صدر اعظم ناصرالدین شاه - تصمیم به قتل علی محمد و فرو نشاندن
فتنه بابیه گرفت. براي این کار از علما فتوا خواست.

🔸برخی علما به دلیل دعاوي مختلف و متضاد او و رفتار جنون آمیزش، شبهه خبط دماغ را مطرح کردند و از صدور حکم اعدام او
خودداري کردند. اما برخی دیگر وي را مردي دروغگو و ریاست طلب شمردند و حکم به قتل او دادند.علی محمد همراه یکی از پیروانش در 27 شعبان 1266 در تبریز تیرباران شد.
◀️(آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 183-182 و نیز ر.ك: اعتضاد السلطنۀ، فتنه باب)


@alvadossadegh
#مقالات_فراماسونری


✏️ فراماسونری دجال اخر الزمان (بخش چهارم)


🔷 عقاید فراماسونری:

🔸مقدمه :

گروه های مختلف ماسونی بعضاً فلسفه ی عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما با این حال در لا به لای عقایدشان، می توان مشترکات فراوانی نیز یافت. نکته ی مهمی که وجود دارد این است که فلسفه ی وجودی بسیاری از عقاید ماسونی به طور کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات نیست. برای مثال شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد اکثر گروه های ماسونی، شیطان را تقدیس می کنند. از جمله: اذعان خود آن ها به تقدیس لوسیفر (یکی از نام های شیطان) و یا استفاده از علایم بی شماری که اکثر آن ها توسط گروه های شیطان پرست نیز استفاده می شوند؛ با این اوصاف ما می توانیم بفهمیم که ماسون ها شیطان پرست نیز هستند. اما هنوز نمی دانیم که چه عاملی آنان را به این تفکر سوق داده است. (البته این نکته تقریباً اثبات شده است که ماسون ها و شیطان پرستان به موجودی به نام ابلیس یا شیطان اعتقاد ندارند، بلکه آن ها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام می دهند. در هر صورت، علت لجاجت بیش از حد آن ها با دین و اصرار افراطی آن ها بر بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضد دینی، کاملاً روشن نشده است.) نکته ی دیگر این که بسیاری از گروه های ماسونی شیطان پرست، الهه های ملل باستان را نیز ارج می نهند. از جمله: Isis و Osirisو... که این مطلب کاملاً اثبات شده است. اما ما نمی دانیم که چرا آنان خداوند یکتا را کنار گذاشته و هم شیطان و هم الهه های متعدد را بزرگ می دارند؟!

🔸با این حال بخشی از عقاید ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از:

* ادعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer)

* بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism)

* اعتقاد به اینکه زن و مرد اولیه، که مقام نیمه خدایی دارند، خالق نسل کره ی زمین هستند نه خداوند یکتا.

* بزرگداشت الهه های ملل باستان، مانند ایزس، لات و ... و احترام به عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism).

* اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان که این مطلب کفرآمیز و شرک آمیز بودن عقاید آنها را توأماً نشان می دهد.

* اعتقاد فراوان به اومانیسم.

* اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به روح و مسایل فرامادی.

* اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکته ی جالب این که اکثر یهودیان نیز چنین اعتقادی دارند. آیه ی 102 سوره ی بقره نیز اشاره به همین مطلب دارد.

🔸« خداوند نيز در آيه ي 102 سوره ي بقره درباره ي بني اسراييل مي فرمايد:

وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ....... و پيروي كردند از سخناني كه شياطين در قلمرو سليمان مي خواندند وهرگز سليمان به خدا كافر نگشت وليكن شياطين كافر شدند و سحر به مردم مي آموختند ......»

🔸كتاب تفسير نمونه درباره ي آيه ي 102 سوره ي بقره می نویسد:

از احـاديـث چـنـيـن بـر مـى آيد كه در زمان سليمان پيامبر، گروهى در كشور او به عمل سحر و جـادوگـرى پرداختند, سليمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى كرده، در محل مخصوصى نگهدارى كنند.

پـس از وفات سليمان، گروهى آنها را بيرون آورده و شروع به اشاعه و تعليم سحر كردند؛ بعضى از اين موقعيت استفاده كرده و گفتند: سليمان اصلاً پيامبر نبود، گروهى از بنى اسرائيل هم از آنها تبعيت كردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا كه دست از تورات نيز برداشتند.

هـنـگـامى كه پيامبراسلام (ص ) ظهور كرد و ضمن آيات قرآن اعلام نمود سليمان از پيامبران خدا بوده است، بعضى از احبار و علماى يهود گفتند: از محمد تعجب نمى كنيد كه مى گويد سليمان پيامبر است؟

اين گفتار يهود، علاوه بر اين كه تهمت و افتراى بزرگى نسبت به اين پيامبر الهى محسوب مى شد، لازمه اش تكفير سليمان (ع ) بود.

به هر حال اين آيه فصل ديگرى از زشتكاريهاى يهود را معرفى مى كند كه پيامبر بزرگ خدا، سليمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گويد: « آنها از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مـى خواندند، پيروى كردند : واتبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك سليـمان ». سپس قرآن به دنبال اين سخن اضافه مى كند: « سليمان هرگز كافر نشد : و ماكفر سليـمان ». او هـرگـز بـه سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پيشبرد اهداف خود استفاده نكرد، « ولى شياطين كافر شدند، و به مردم تعليم سحر دادند : ولكن الشياطين كفروا يعلمون الناس السحر ».(25)
🔸علاقه ی افراطی به علوم طبیعی. تعداد زیادی از برندگان جوایز نوبل و دانشمندان علوم طبیعی، ماسون بوده اند. مانند: الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین، و ادوارد جنر کاشف واکسن آبله.(26) در این میان به نظر می رسد که علاقه و توجه افراطی ماسون ها به علم، برای پر کردن خلاء ناشی از کنار گذاشتن معنویت انجام می گیرد. البته لازم به ذکر است که در دین اسلام هم تأکید زیادی بر فراگیری علم و دانش شده است، اما از مسلمانان خواسته شده تا به صورت معتدل (نه افراط، نه تفریط) به علم بپردازند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به خدا استفاده نمایند. بنابراین در اسلام، علم هدف نیست بلکه یک وسیله است، اما در فراماسونری علم خود یک هدف است.

🔸 اعتقاد به قدرت برتر در ماسون صاحب درجه 33. گروه های ماسونی 33 مرتبه و 33 درجه دارند. شخصی که به درجه ی 33 می رسد ، قدرت زیادی داشته و ماسون اعظم نامیده می شود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد.

🔸اعتقاد به ساخت معبد سلیمان به عنوان پایتخت عقیدتی در بیت المقدس (Jerusalem) قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist) یا فرعون جدید (New Pharaoh) که منجی شیطانی ماسونهاست.(27)

🔸اعتقاد به ظهور ضد مسیح (Artichrist = دجال) یا فرعون جدید (New Pharaoh) در ابتدای (دهه ی اول) قرن 21 و شروع حکومت جهانی شیطانی توسط او.(28) (البته ممکن است که Antichrist مورد نظر خود ماسون ها، لزوماً شخص خاصی نباشد؛ بلکه ممکن است Antichrist مورد نظر ماسون ها، خود تشکیلات فراماسونری باشد.)

🔸در هر حال جا دارد که در این قسمت به این نکته اشاره کنیم که گروه هایی مانند فراماسونر ها و شیطان پرستان، از شیطان پرستی به عنوان یک نماد برای مبارزه با ادیان استفاده می کنند . اعضای این گروه ها در واقع هیچ اعتقاد قلبی به مسایل فرازمینی مانند خدا، فرشتگان، شیطان و ... ندارند و معتقدند که تنها ماده وجود خارجی دارد. (اعتقاد به ماتریالیسم) اعضای این گروه ها برای نشان دادن دشمنی خود با مذاهب، از نماد (Baphomet) که مربوط به شیطان پرستان باستان است، استفاده نموده و از آن برای نشان دادن بی اعتقادی خود به عالم آخرت بهره می جویند. البته لازم به ذکر است که فراماسون ها و شیطان پرستان، خودشان نیز به این مسأله اعتراف کرده اند؛ تا آن جا که در بعضی از کتب شیطان پرستان، مطالب زیر به چشم می خورد:(29)

🔸بدین ترتیب نتیجه می شود که اعتقاد و مسلک واقعی ماسون ها و شیطان پرستان، بی دینی است و آن ها از الهه های ملل باستان، بت ها و شیطان، به عنوان نمادی برای دشمنی با مذاهب و ادیان استفاده می کنند.


✔️پایان بخش چهارم...

📎 دز بخش پنجم میخوانیم :

علامات و اعداد در فراماسونری


@alvadossadegh
#مقالات_شبه_شناسی

✏️ امام مهدی و مسله ی طول عمر انحضرت

📎 (بخش سوم-بررسی نظر علمای قرون یازدهم تا چهاردهم)

🔷سده ی یازدهم:

🔸فیض کاشانی

🔸مولی محسن فیض کاشانی (در گذشته ی 1091 ه . ق) معتقد است، با وجود خبرهای فراوانی که از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم (علیه السلام) در باره ی غیبت و طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) رسیده و نزدیک است که به حد تواتر برسد، طول عمر آن حضرت، امر شگفت آوری نیست . به خصوص که نظیر آن، در میان پیامبران و اولیای الهی، فراوان روی داده است و در میان سلاطین و پادشاهان گذشته نیز نمونه هایی از طول عمر به چشم می خورد .

🔸در خبر صحیح، از رسول گرامی نقل است که فرمود:

هر چه در میان امت های پیشین وجود داشته، بدون هیچ کم و کاستی، در میان این امت نیز نظیر آن وجود خواهد داشت .

🔸مرحوم فیض، آن گاه مسئله ی طول عمر را از دیدگاه قرآن بررسی می کند و از نوح پیامبر نام می برد که به تصریح قرآن، نهصد و پنجاه سال در میان قوم خود زیسته است . پس از آن، با استناد به حدیثی از امام صادق (علیه السلام) شماری از پیامبران را نام می برد که از عمری طولانی برخوردار بوده اند .

در پایان می نویسد:

🔸به، اعتقاد اکثر امت اسلامی، عیسی و خضر، از اولیای خدا و نیز دجال و ابلیس نفرین شده، تاکنون زنده اند .


🔷سده ی دوازدهم :

🔸علامه ی مجلسی :

🔸علامه محمد باقر مجلسی (1037 - 1111 ه . ق) در اثر پر ارج خود، بحارالانوار، بحث طول عمر را طرح می کند و در باره ی آن به بررسی می پردازد .

🔸دانشمند یاد شده، در بررسی مسئله ی طول عمر، به بیان یک دلیل بسنده و تنها از «تجربه ی تاریخی » استفاده می کند و شمار زیادی از معمرین را نام می برد .

🔷سده ی چهاردهم :

🔸1 - محدث نوری :

🔸میرزا حسین نوری (1254 - 1320 ه . ق) مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) را از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار داده است .

🔸نخست، شماری از رجال اهل سنت را نام می برد که اینان در طی اعصار و قرون مختلف، شخصا، به زیارت امام مهدی (علیه السلام) شرف یاب شده اند . سپس مسئله را از دید تاریخ مورد بررسی قرار می دهد و جمع کثیری از افراد با عمر طولانی را نام می برد . وی، آن گاه، مسئله را از دید اهل سنت پیامبر (علیه السلام) مورد بررسی قرار می دهد، و از دجال وابن صیاد نام می برد که دانشمندان سنت، احادیث آن را در آثار خود نقل کرده اند .

🔸دانشمند یاد شده، بحث خود را با ذکر چهار تن از پیامبران الهی که دارای عمر طولانی بوده و هنوز زنده اند، یعنی عیسی (علیه السلام) و خضر (علیه السلام) و الیاس (علیه السلام) و ادریس (علیه السلام)، به پایان می برد .

🔸2 - آیة الله لطف الله صافی گلپایگانی
دانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را نه یک ایراد، بلکه آن را یک استبعاد می داند که از سوی برخی از دانشمندان اهل سنت مطرح گشته است .

🔸ایشان، استبعاد در امور علمی و مطالب اعتقادیی را که با دلایل قطعی، اعم از عقلی و نقلی، به اثبات رسیده، نوعی بدگمانی به قدرت خداوند می داند . وی، امکان طول عمر را از زاویه های مختلف مورد بررسی قرار می دهد .

🔸او، نخست، مسئله ی طول عمر را از دید قدرت الهی مورد بررسی قرار می دهد و سپس، طول عمر را از دید قران کریم و نت شریف به بحث می گذارد و آن گاه مسئله را از دید تجربه ی تاریخی، مورد کاوش قرار می دهد، و سرانجام، مسئله را از دیده علم تجربی می نگرد.

🔸3 - استاد محمدرضا حکیمی
دانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را از نظر گاه های مختلف مورد بررسی قرار داده است .

🔸نخست، مسئله را از دید علوم تجربی و زیست شناختی مورد بررسی قرار می دهد و نمونه ای از نظر برخی از زیست شناسان را در مورد این که عمر بشر، اندازه و حد ثابتی ندارد، نقل می کند .

🔸سپس، مسئله را از منظر قوانین طبیعی مورد بحث قرار می دهد و اثبات می کند که قوانین طبیعت، طول عمر زیاد را نفی نمی کند . آن گاه، طول عمر را از دید تجربه ی تاریخی بررسی می کند و نشان می دهد که در تجربه ی تاریخ طولانی بشر، زیاد بوده اند افرادی که از عمر طولانی برخوردار بوده اند .

🔸در ادامه ی بحث، به معرفی شماری از کتب تاریخ می پردازد که در آن، نام برخی از معمرین ذکر شده است .

🔸پس از آن، نمونه هایی از طولانی بودن عمر را که در عصر حاضر روی داده، ذکر می کند، و در بحث زیبایی نشان می دهد که میان پیری و مرگ، ارتباطی قطعی و رابطه ای کلی وجود ندارد، همچنان که میان طول عمر و پیری نیز رابطه ای قطعی و کلی وجود ندارد .

🔸وی، آن گاه، به بررسی اسرار تغذیه و نقش آن در سلامت و طول عمر انسان می پردازد .

🔸دانشمند یاد شده، سپس سخن تنی چند از دانشمندان علوم تجربی و فلاسفه و حکمای اسلامی را در مورد امکان طول عمر نقل می کند و بحث خود را با بررسی طول عمر از دید قدرت الهی، پایان می دهد .
🔸قابل ذکر است که در اثر استاد حکیمی، مباحث سودمندی در موضوع طول عمر و سایر زمینه های بحث مهدویت، وجود دارد .

🔸4 - علامه شهید سید محمدباقر صدر
دانشمند یاد شده در یک بحث عالمانه و زیبا، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نخست از دیدگاه امکان علمی و امکان فلسفی یا منطقی، مورد بررسی قرار می دهد و امکان زندگانی هزاران ساله برای انسان را از نظر منطقی، ممکن می داند، زیرا، این مسئله، از نظر عقلی، محال نیست و در آن تناقضی هم وجود ندارد، زیرا، زندگی، مفهومی است که مرگ زودرس را در خود نهفته ندارد .

🔸وی، سپس، مسئله را از نگاه دانش روز مورد بررسی قرار می دهد، و می گوید:

🔸دانش امروز نیز دلیلی نمی بیند که امکان عمر طولانی را از جنبه ی نظری نفی کند، و از نظر علمی، عقب انداختن پیری، امری است کاملا ممکن .

🔸او، آن گاه، مسئله ی طول عمر را از دید اعجاز مورد بررسی قرار می دهد و از قوانینی نام می برد که تاکنون به خاطر مصالحی تعطیل شده و از کار افتاده است . مانند این که آتش از سوزاندن ابراهیم (علیه السلام) خودداری و بر او سرد می شود; دریا برای موسی (علیه السلام) شکافته می شود . کار بر رومیان مشتبه می گردد و گمان می کنند که عیسی (علیه السلام) را دستگیر کرده اند، در حالی که او را دستگیر نکرده بودند . . .

🔸هر یک از این موارد، نشانه ی تعطیل شدن یکی از قوانین طبیعی است تا از فردی که حکمت خداوندی نگهداری او را لازم می شمرد، پشتیبانی شود . اکنون چه عیب دارد که قانون پیری و فرسودگی نیز یکی از این نمونه ها باشد؟

🔸نتیجه این که هر گاه پاسداری از زندگی یکی از حجت های خداوند برای ادامه ی رسالت اش ضروری باشد، الطاف خداوند دخالت می کند و برای نگهداری اش، یکی از قوانین طبیعی را به حالت تعطیل در می آورد.

🔸5 - استاد ابراهیم امینی
دانشمند یاد شده، نخست، مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را از دید علم مورد بررسی قرار می دهد و عواملی مانند وراثت و محیط، و نوع شغل، و کیفیت تغذیه را در طول عمر انسان موثر می داند .

🔸سپس، طول عمر را در گیاهان و حیوانات مورد بررسی قرار می دهد و نمونه هایی از درختان را ذکر می کند که هزاران سال از عمر آنان می گذرد، لکن هنوز به حیات خود ادامه می دهند .

🔸نامبرده، سپس، به قرآن مجید مراجعه می کند و از عمر نوح نام می برد که خداوند به صراحت، از عمر نهصد و پنجاه مساله ی این پیامبر الهی در میان قوم اش سخن گفته است .

🔸وی، سپس، به تاریخ مراجعه می کند و شماری از انسان های با عمری طولانی را که در روزگاران گذشته می زیسته اند نام می برد و به بحث خود پایان می دهد


✔️پایان بخش سوم

📌 در بخش چهارم خواهیم خواند:

🔸طول عمر از منظر قرآن کریم



@alvadossadegh
#ادعیه_مهدوی

📖 بررسی زیارت ال یاسین (بخش سوم)

🔷زمان و سبب صدور زیارت :

🔸چنان‌که بیان شد، مصداق«آل یاسین» اهل بیت پیامبر علیهم السلام هستند؛ امّا سبب صدور زیارت از سوی امام عصر علیه السلام چیست؟ همان‌طورکه در فهم و تفسیر آیات و سور قرآن کریم، مسأله سبب نزول مطرح است، درفهم و تبیین روایات و احادیث نقل شده از اهل بیت علیهم السلام نیز سبب صدور مطرح می‌شود. آشنایی با این اسباب، فهم و تفسیر مقاصد اهل بیت از بیاناتشان را روشن‌تر می‌کند. در صدور زیارت آل یس سبب خاصی مشخص نیست. محدثان چنین نقل کرده اند: از محمد بن عبد الله بن جعفر الحمیرى;منقول و مروى است:

🔸توقیع دیگر سواى آن توقیع از ناحیه مقدسه ـ که خدا آن را حراست کند ـ بعد از توقیع مسائل مذکور، بدین وجه بیرون آمد که: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ‏ حِکمَهٌ بالِغَهٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ… عَنْ قَوْمٍ لا یؤْمِنُونَ‏ السَّلَامُ عَلَینَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ. إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْنَا فَقُولُوا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى سَلَامٌ عَلَى آلِ یس‏».[۱۳] (طبرسی، ۱۳۶۰: ج۲، ص۳۴۳).

🔸با توجه به آنچه که در سبب صدور روایات از اهل بیت علیهم السلام به عنوان سبب عام یا همان عمومات هدایتی، تربیتی و آموزشی مطرح می‌شود، (سلیمانی، ۱۳۸۵: ص۱۵۶). احتمالاً می‌توان سبب صدور این زیارت را سببی عام دانست. البته ممکن است سببی خاص موجب صدور این زیارت شده باشد؛ توضیح آنکه شرایط و فضای حاکم در عصر غیبت صغرا، موجب شد شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام تحت فشار و نظر قرار گیرند. شرایط سیاسی و خفقانی را که دستگاه عباسی برای امامان نهم، دهم و یازدهم علیهم السلام ایجاد کرده بود و شک و سرگردانی‌ای که برای شیعیان در شناخت امام زمانشان پیش می‌آمد، درباره امام دوازدهم با غیبت آن حضرت دوچندان شده بود. از طرف دیگر، امام حسن عسکری علیه السلام نیز طبق مآخذ قرون اولیه، نتوانست آشکارا پسر خود را معرفی نموده و جانشین خود را به طور علنی نصب کند. (غفارزاده، ۱۳۸۳: ص ۷۸). افزون بر این در چنین شرایطی عده‌ای از خواص و افراد سرشناس نیز به علت ضعف ایمان، طمع به اموالی که از بلاد اسلامی به سوی نواب سرازیر می‌شد و رسیدن به شهرت و ریاست در جامعه دچار لغزش شده، بابیت امام را ادعا کردند. (همان، ص ۷۸؛ دوانی، ۱۳۸۵: ص ۵۵). با توجه به این شرایط، احتمالاً افرادی همچون حمیری، در پی یافتن راهی در دسترسی مستقیم به امام زمان علیه السلام، سؤالاتی را در مورد راهیابی به محضر حضرت ولی عصر علیه السلام مطرح کرده‌اند و حضرت نیز در جواب، زیارت را انشا فرموده‌ا‌ست. (دشتی، ۱۳۸۶: ص ۱۰۹؛ طاهری، ۱۳۷۸: ص۳۸۰). این نکته را شاید بتوان از عبارت «خرج التوقیع من الناحیه المقدسه حرسها الله بعد المسائل‏…» استنباط کرد؛ (طبرسی، ۱۳۸۱: ج ۲، ص۴۹۳). هرچند عبارت «بعد المسائل» نوع مسائل طرح شده را مشخص نکرده است. نکته دیگر اینکه با توجه به گسترش تعریف اصطلاحی توقیع در مورد امام مهدی علیه السلام که یادداشت‌های مستقل امام علیه السلام را که مسبوق به پرسش نیز نیستند، شامل می‌شود؛[۱۴] می‌توان احتمال ابتدایی بودن صدور را مطرح کرد که با این توصیف، صدور زیارت در زمره سبب عام قرار می‌گیرد؛ اما آنچه که بیشتر جلب نظر می‌کند، احتمال اول است، که حضرت در پی سؤال یا مسائلی که پاسخ آن، صدور چنین روایتی را اقتضا می‌کرده؛ زیارت را انشا نموده است. زمان صدور زیارت نیز با توجه موجود بودن توقیعات ناحیه مقدسه، در جواب سوالات فقهی حمیری، تا سالهای ۳۰۷ و ۳۰۸، [۱۵] دوران نیابت حسین بن روح (نایب سوم امام علیه السلام) می‌باشد. احتمالاً حمیری نیز تا همین سال‌ها در قید حیات بوده است.

🔹نتیجه :

🔸زیارت آل یاسین، از زیارات مأثور است که راوی و مصدر اولیه آن، مورد اعتماد و توثیق علما قرار گرفته‌اند. «آل یاسین» همان اهل بیت پیامبر علیهم السلام هستند و علاوه بر روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام از نظر لغوی با توجه به قرائت مشهور به صورت >إِلْ‏یَاسِین< نیز این مهم قابل اثبات است. این زیارت به درخواست شیعیان درباره شیوه ملاقات حضرت ولی عصر علیه السلام از سوی آن حضرت، در توقیع به محمد بن عبد الله حمیری صادر شده است. مضامین زیارت از نظر شکل ظاهری و همچنین محتوا با سایر زیارات اهل بیت علیهم السلام قرابت دارد، و همین نکته به اعتبار آن می‌افزاید.


📎 پی نوشت :
{1}. کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث.
{2}. استادیار دانشگاه تهران (پردیس قم).
[۳]. تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، ص ۱۴۵و۲۲۷؛ روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط – القدیمه)،ج‏۵، ص۴۹۲٫
[۴]. این زیارت را، علامه مجلسی تحت عنوان «زیارت امام غایب از نظر»، چند بار نقل کرده است که در ج۹۹، ص۹۲ به نقل از حمیری «زیاره أخرى له صلوات الله علیه و هی المعروفه بالندبه خرجت من الناحیه المحفوفه بالقدس إلى أبی جعفر محمد بن عبد الله الحمیری رحمه الله و أمر أن تتلى فی السرداب المقدس و هی‏ بسم الله الرحمن الرحیم‏…» ـ همان جلد ص۹۶ به نقل از حمیری بدون ذکر سرداب مقدس و در ص۹۷ به نقل از احمد بن ابراهیم که به نایب دوم امام محمد بن عثمان اشتیاق خود را برای زیارت امام زمان مطرح می‌کند. محمد بن عثمان نیز ضمن اشاره به اینکه امکان چنین دیداری فراهم نیست، اورا به این زیارت مذکور رهنمون می‌شود و می‌گوید: «زیارت را از نزد محمد بن علی استنساخ کنید» و بعد از دوازده رکعت نماز، زیارت را بخوانید. چنان‌که مؤلف المزار الکبیر نقل کرده است و نامی از حمیری نمی برد. راوی هردو زیارت، محمد بن عبدالله حمیری است، اما به نظر می‌رسد زیارت اول را فقط حمیری روایت کرده و زیارت دوم در توقیع شریف حضرت برای او صادر شده است. (ر.ک: جرعه ای از زلال سرداب مقدس، سید فرید موسوی، ص۲۵).
[۵]. تفسیر فرات الکوفی، ص: ۳۵۶؛ تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‏۸، ص، ۲۰؛ روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ۱۲، ص۱۳٫
.[۶] ر.ک: التحقیق.
[۷]. ر.ک: آل یاسین قرائه قرآنیه اصیله، ص۵۱و۱۵۴٫
[۸]. همان، ص ۹۰و۹۴و۱۵۴٫
[۹]. مقدمه ای بر تاریخ قرائات قرآن کریم، ص۶۵و۹۸٫
[۱۰]. تفسیر صافی، ج‏۴، ص ۲۸۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص۳۵۶؛ نور الثقلین، ج‏۴، ص۴۳۲؛ شواهد التنزیل، ج‏۲، ص۱۶۵؛ روح المعانی، ج‏۱۲، ص۱۳۵؛ الدر المنثور، ج‏۵، ص۲۸۶٫
[۱۱]. ر.ک: ترجمه مجمع البیان، ج‏۱۱، ص۲۶؛ ترجمه المیزان، ج‏۹، ص۲۰۹؛تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج‏۲، ص۱۵۸؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۰، ص۵۹؛ معالم التنزیل، ج‏۲، ص۳۱۹٫
[۱۲]. ر.ک: کتاب العین،ج‏۸، ص۳۶۱؛ مفردات الفاظ القرآن، ص۸۱؛ قاموس قرآن،ج‏۱، ص۹۴٫
[۱۳]. لازم به توضیح است که مقدمه توقیع شریف علاوه بر تفاوت با مقدمه زیارت غیر معروفه(زیارت ندبه) در نسخه های موجود زیارت معروفه نیز دارای اندک تفاوتی با یک‌دیگرند، گویا دچار تصحیف شده است. ر.ک: احتجاج، ج‏۲، ص۴۹۷؛ ‏بحار الأنوار، ج‏۵۳، ص۱۷۱ و ج‏۹۱، ص۲ و ج‏۹۹، ص۸۱٫
[۱۴]. ر.ک: دانشنامه جهان اسلام، ج۸، ص۵۷۷؛ ر.ک: اصول کافی، ج ۲،ص ۴۶۱،ح ۱۴٫
[۱۵]. ر.ک: احتجاج،ج۲، ص۴۸۵ وص ۴۸۷٫


✔️ پایان

@alvadossadegh
#کتابشناسی_مهدوی


📒 شش ماه پایانی (فجر مقدس)



🔷مقدمه :

🔸«شش ماه پایانی» ترجمه «الفجر المقدس المهدی علیه‌السّلام ارهاصات الیوم الموعود» اثر مجتبی السادة می‌باشد که توسط محمود مطهری نیا، به فارسی، ترجمه و توضیح شده است.

🔷محتوا :

🔸این کتاب در برگیرنده بررسی حوادث شش ماه پایانی منتهی به ظهور حضرت صاحب الامر (عج) میباشد.

🔸به گفته نویسنده این کتاب،‌ نیمه دوم سالی را که آخرین سال غیبت است و به ظهور حضرت مهدی علیه السلام ختم می‌شود، به تصویر کشیده است.

🔸این کتاب هرگز وقتی برای ظهور امام زمان علیه السلام مشخص نکرده است. اما جمله خوانندگان را متذکر حوادث مهم و جدی آخرین سالی میکند که امید می‌رود واقعۀ شریف ظهور در آن اتفاق افتد. ان‌شاالله.


🔷ترجمه :

🔸نویسنده در عین حفظ امانت در ترجمه، ترجمه‌ای روان و سلیس از این کتاب ارائه نموده و در حد مطلوبی، از ادبیات روز، استفاده نموده است.
مترجم در پاره‌ای موارد، از ترجمه آزاد استفاده کرده و در برخی مواضع، مطالبی به کتاب افزوده و یا از آن، کاسته است، به عنوان مثال، نویسنده فصل سوم را در هشت قسم مطرح کرده ولی مترجم، آن را در هفت بخش گنجانده است.
در پاورقی‌های مترجم منابع و توضیحات بیشتری پیرامون برخی از کلمات و عبارت متن آمده که با لفظ «م» مشخص شده است.
فهرست مطالب به همراه فهرست آیات، روایات، اشخاص، اماکن و کتب و نشریات مذکور در متن و نیز فهرست منابع مورد استفاده مترجم، در انتهای کتاب آمده است.


@alvadossadegh
#احادیث


💠 بقیه الله (عج) با میراث پیامبر (ص) قیام خواهند کرد💠


🔷

یعقوب بن سراج میگوید :

بابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام عرض کردم: فرج شیعه شما کی خواهد بود؟ فرمود: هنگامی که فرزندان عبّاس اختلاف کنند و پایه هاي حکومتشان سست شود و طمع در آنان بندد کسی که طمع نمیکرد و عرب عنان گسیخته شود و هر کس که وسیله دفاع دارد آن را بر افرازد (و از آن استفاده کند) و سفیانیّ ظاهر شود و یمانیّ روي آورد و حسنیّ حرکت کند آن وقت صاحب این امر با ارثیه رسول خدا (ص) از مدینه بسوي مکه خروج خواهد کرد.عرض کردم ارثیه رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله چیست؟ فرمود: شمشیر او و زره او و عمامه او و عباي پشمین او و پرچم او وعصاي او و اسب او و آلات جنگی او و زین او.



◀️غیبت نعمانی،باب14،ح42

@alvadossadegh


http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
#احادیث


💠 عذاب خوار ساز دنیا 💠


🔷 ابو بصیر میگوید :

بابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام عرض کردم خداي عزّ و جلّ که میفرماید: عَذابَ الْخِزْيِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ (فصّلت: 16 مراجعه شود) عذابی که در دنیا خواري آورد چیست؟ فرمود: اي ابا بصیرکدام خواري بیشتر از این است که مرد در خانه و اطاق خود و در کنار برادران و در میان اهل و عیال خود نشسته باشد که ناگهان اهل و عیالش گریبانها چاك زنند و فریاد بر آرند و مردم بگویند چه شده است؟ گفته شود: که فلان کس در همین ساعت مسخ شد عرض کردم پیش از قیام قائم علیه السّلام است یا پس از قیام؟ فرمود: نه، بلکه پیش از قیام.



🔷عیبت نعمانی،باب14،ح41


@alvadossadegh


http://www.alvadossadegh.com/fa/%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB.html
Forwarded from Nasrallah
🔸صورة جديدة ل #الشيخ_زكزاكي عافاه الله و فك اسره
@Nasrallah_com
#فرهنگ_لغات_مهدوی


🔷 بارانهای پیاپی 🔷

🔸یکی از پدیدههایی که در سال ظهور اتفاق میافتد و در شمار نشانههاي ظهور از آن یاد شده است، بارانهاي پیاپی است که تا آنروز مانند آن دیده نشده است.


🔸این بارانها زمینه آبادي و سرسبزي زمین را فراهم میکند و به بهبود وضع زمین منجر میشود؛ چنانکه امام صادق علیه السلام
میفرماید:

🔸 "اِنّ قُدّامَ القائِمِ علیه السلام لَسَنَۀٌ غَیْداقَۀٌ یَفْسُدُ فِیها الثَّمَرُ فِی النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فِی ذلکَ "
◀️(کتاب الغیبۀ، ص 449 ؛ کشف الغمۀ، ج 2، ص 46)

🔸(در آستانه [قیام] قائم علیه السلام سالی پر باران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روي نخل میپوسد. پس در این تردیدي به خود راه ندهید.)

🔸بارش این مقدار باران پیاپی، کم سابقه و یا بی سابقه است.

🔸البته احتمال دیگري نیز وجود دارد که این بارانها، هم زمان و در همه جاي زمین ببارد، در این صورت، میتواند جنبه اعجاز داشته باشد.

🔸امام صادق علیه السلام نیز فرمود:

"اذا آنَ قِیامُ القائِمِ مَطَرَ النَّاسَ جَمادِي الآخِرةِ وَ عَشْرَةَ اَیّامٍ مِنْ رَجَبَ مَطَراً لَم یَرَ الخَلایِقُ مِثلَهُ "
◀️(الارشاد، ج 2، ص 381 ؛ روضۀ الواعظین، ج 2، ص 264 ؛ کشف الغمۀ، ج 2، ص463)

(وقتی که زمان قیام قائم علیه السلام فرا رسد، بر مردم باران فرو خواهد ریخت؛ در ماه جمادي الثانی و ده روز رجب؛ بارانی که
مانندش دیده نشده است.


@alvadossadegh
#مقالات_فراماسونری

✏️ فراماسونری دجال اخرالزمان (بخش پنجم)


🔷 علامات و اعداد در فراماسونری

🔸علاوه بر علاماتی که در قسمت های قبلی ذکر شد، علامات دیگر و اعداد خاصی مورد توجه فراماسون ها و دیگر گروه های شیطان پرست هستند که اکثر آنها نیز منشاء مصری دارند، هرچند علامت هایی نیز از دیگر عقاید الحادی ملل باستان از جمله آریایی های قدیم (نه دین زرتشت) ، شرق دور و... اقتباس شده اند.

مهمترین آنها عبارتند از:

🔸) پرگار و گونیا (یکی از مهمترین و معروفترین علامات).
در وسط این دو علامت، حرف G قرار گرفته است.(30) (به اعتقاد فراماسونها، « Goat = بز » نماد شیطان است.
نکته ی جالب دیگر، این که در برخی از لژ ها بر روی علامت پرگار و گونیا، علامت چشم جهان بین نیز حک شده است که نشان دهنده ی اهمیت فوق العاده ی علامت چشم جهان بین در نزد ماسون ها می باشد.

🔸) ستاره ی 5 گوشه ی معکوس یا Baphomet.
نشان دهنده ی بز یا Goat می باشد. در بین شیطان پرستان، بز نماد شیطان است.(31) در قسمت پایین تصاویر زیر، عیناً عباراتی از یک سایت فعال در زمینه ی شیطان پرستی نقل شده است تا مستندات در اختیار شما قرار گیرد.(32)

🔸) دست شیطان یا دست شاخدار.
در تفکر ماسون ها و شیطان پرستان، شیطان شاخدار Cornuto است و با حرکت دست خود، شیطان را نمایش می دهند.(33) مستندات عیناً نقل شده است.(34)

🔸نکته ی مهم: علامت Cornuto علامتی است که باید در تفسیر آن بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای دست شیطان که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان این علامت به معنای I love you می باشد. در مناطق آذری زبان ایران و ترکیه و ... نیز این علامت نماد بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto هنگامی به معنای دست شیطان است که یک فرد شنوای اروپایی یا آمریکایی در مکان های متعدد از این علامت استفاده می کند و از سوی دیگر این شخص با گروه های مخفی و مشکوک مرتبط است.(35) به عبارت دیگر، هر گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ دست شیطان به علامت Cornuto، باید هم به محل زندگی فرد، موقعیت، وضعیت جسمی، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در استفاده از این علامت بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت تایید کننده است نه اثبات کننده.

🔸چلیپای شکسته (صلیب شکسته) یا Swastika: علامت شناخته شده ی هیتلر و نازی ها.
نکته ی جالب اینکه این علامت در گروه های ماسونی هم کاربرد دارد.(36) در شکل سمت چپ که مربوط به ماسونهاست، طرحی دیده می شود که در بالای آن علامت صلیب شکسته، و در وسط آن ستاره ی شش گوش مشاهده می گردد که این مطلب ارتباط نازیسم و صهیونیزم را نشان می دهد. (برخلاف ادعای جهان غرب). زیرا هم ستاره ی شش گوش و هم صلیب شکسته مورد تقدیس ماسون ها هستند. در واقع ریشه های نازیسم و یهودیت صهیونیستی یکی است و نه تنها این دو حرکت شوم هیچ تضادی با هم ندارند، بلکه در خدمت یکدیگر نیز قرار دارند. این مسأله خود شاهدی بر رد هولوکاست است.

🔸البته لازم به ذکر است که بعد از جنایات هیتلر اکثر گروه های ماسونی به منظور پرهیز از بدنامی، استفاده از چلیپای شکسته را کنار گذاشتند؛ این در حالی است که قبل از جنگ جهانی دوم، علامت چلیپای شکسته یک علامت کلیدی در فراماسونری بوده است.(37) (ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هیتلر نیز ماسون بوده است،(38) اما تحرکات نظامی اش برخلاف مصالح فراماسونری بوده و منجر به مقابله ی بقیه ی ماسون ها با وی شده است).


🔸جمجمه و استخوان Bones) &Skull ).(39)

🔸عدد 666 نماد دجال یا ضد مسیح (Antichrist) یا شیطان.(40).گاهی به صورت FFF هم این عدد را نشان می دهند. چون حرف F، ششمین حرف انگلیسی است.


🔸عدد 13.(41)
عدد مقدس ماسون ها و یهودیان است.(42) در حالی که مسیحیان آن را نحس می دانند. فراماسون ها در بسیاری از نماد های خود، تعداد اجزاء را 13 قرار می دهند. به عنوان مثال در تصویر راست، ستاره ی شش گوش را با 13 ستاره ی کوچک کشیده اند. در شکل وسط، 13 دست گوشه های یک شکل 13 دندانه را گرفته اند. در تصویر سمت چپ هم که مربوط به چنگ یک الهه ی باستانی، است و متعلق به یک گروه ماسونی می باشد، تعداد تارها 13 عدد می باشد.

🔸عدد 33.(43)
همان طور که گفتیم در فراماسونری، صاحب درجه ی 33 بالاترین قدرت را داراست. در سمبل بسیاری از گروههای ماسونی از جمله در علامت مربوط به یک گروه ماسونی شهر (Memphis) آمریکا (که نام شهر باستانی Memphis مصر را برخود نهاده اند)، عدد 33 بکار رفته است.
🔸ذکر یک نکته ی مهم: بعد از ذکر علامات و اعداد مورد استفاده در فراماسونری، ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که برای تطبیق علامت های مذکور بر گروه ها و افراد، باید همواره با احتیاط برخورد کرد. زیرا در بعضی از مواقع، علامت ها و لوگو های بعضی از شرکت ها و سازمان ها در نقاط مختلف جهان، شبیه به علامت های فراماسونری هستند، اما همواره نمی توان به این سازمان ها برچسب ماسونی بودن زد. برای مثال بسیاری از شرکت ها و کانال های تلویزیونی و ماهواره ای از نماد چشم در لوگوی خود استفاده می کنند که این چشم، نماد بیننده و مخاطب تلویزیونی است و این مطلب کاملاً منطقی و قابل فهم است. بنابراین در این حالت، چشم موجود در لوگو های مذکور، نشان دهنده ی ماسونی بودن این کانال ها نیست. همچنین چشم پزشکی ها و عینک سازی هایی که در تبلیغات خود از علامت چشم استفاده می کنند نیز ماسونی نیستند، چرا که حرفه ی آن ها در ارتباط با چشم می باشد. از سوی دیگر در بعضی از تصاویر هنری و معماری، ممکن است در اثر روی هم افتادن خطوط، تصاویر متعددی شبیه به ستاره ی شش گوش و ستاره ی پنج گوشه ی معکوس پدید آید که این تصاویر نیز غیرعمدی بوده و نشان دهنده ی فراماسون بودن معماران این بناها نیست.


🔸بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، صرفاً با مشاهده ی یک علامت مشابه علامات ماسونی، نمی توان به افراد و شرکت های مرتبط با آن علامت، فوراً برچسب ماسون بودن زد. بلکه باید در این زمینه تحقیق نمود و از شواهد محکم تری در تأیید یا رد ماسونی بودن گروه های مذکور بهره گرفت.

🔸البته در این بین بعضی علامت ها هستند که اختصاصاً و عمدتاً ماسونی هستند و تا حدود زیادی می توانند ماسونی بودن افراد و شرکت ها و سازمان های مرتبط با خود را نشان دهند. برای مثال علامت پرگار و گونیای ماسونی (نه پرگار تنها و یا گونیای تنها)، علامت بسیار اختصاصی ماسون ها است. همچنین علامت هرم و چشم (نه هرم تنها یا چشم تنها) نیز یک علامت بسیار اختصاصی برای گروه های ماسونی است.
از سوی دیگر اگر گروهی از علامت های فراوان و متعدد فراماسونری استفاده بکند نیز به احتمال قوی یک گروه ماسونی می باشد. به همین صورت، گروهی که علایم ماسونی را بدون هیچگونه قرینه ی منطقی به کار می برد نیز به احتمال زیاد یک گروه ماسونی است. برای مثال، نماد چشم جهان بین که در لژ ها استفاده می شود نیز یک نماد کاملاً ماسونی می باشد؛ چرا که در لژها هیچ عملیات چشم پزشکی و تصویربرداری انجام نمی شود که بتوان نماد چشم جهان بین را به آن ربط داد.

🔸در هر حال باید این مطلب را همواره به یاد داشت که صرف دیدن یک علامت شبیه به علایم ماسونی، نباید سریعاً به افراد و سازمان های مرتبط با علامت، برچسب ماسون بودن زد و برای رد یا تأیید این مسأله، باید تحقیقات بیشتری انجام داد.

🔴برای درک مطالب بالا به تصاویر زیر توجه کنید:

✔️پایان بخش پنجم

📎در بخش ششم خواهیم خواند :

🔸 اهداف و ابزارهای فراماسونری

@alvadossadegh

👇👇👇 تصاویر