مجموعه فرهنگی هنری حیرت
1.21K subscribers
1.1K photos
18 videos
243 files
973 links
انجمن ادبی هنریِ حیرت
مدرسه آزاد ادبیات و هنر حیرت
فصلنامه تخصصی ادبیات و هنر معاصر"داستان شیراز"
مجموعه جشنواره های سراسری داستان کوتاه و نقد داستان حیرت
جشنواره استانی داستان شیراز
Heyratacademy.ir
Dastaneshiraz.com
Heyratbookstore.ir
Heyrstfestival.ir
Download Telegram
"هنر نزد افلاطون"

"شاعر اولا نباید در اشعار خود مطلبی بیاورد جز آنچه به حکم قانون، شایسته و زیبا و خوب شمرده شده است. در ثانی حق ندارد اشعار خود را پیش از آنکه به قاضیان و پاسداران قانون ارائه کند و موافقت آنها را بدست آورد، در دسترس مردم عادی بگذارد. این قاضیان همان کسانی هستند که برای وضع قواعد لازم درباره موسیقی و نظارت بر تربیت مردم انتخاب کره ایم." (2244)

عبارات فوق بخشی از نظرات عجیب افلاطون درباره هنر و هنرمند است.

اما چرا افلاطون انقدر به هنرمندانی نظیر شاعران و نقاشان و نمایشنامه نویسان سخت می گرفت؟ بدون شک منشاء این برخورد، در آراء فلسفی او است.

افلاطون معتقد بود هر چیزی، در جهانی که مافوق حواس بشری است، از حقیقتی برخوردار است. افلاطون نام حقیقت اشیاء را "ایده" می گذاشت.
از نظر او، اشیاءِ طبیعی (مانند درخت و اسب و ...) و اشیاءِ مصنوعی (مانند خانه و صندلی و...) هر کدام جلوه ای از آن ایده های ناب هستند.
بنابر این هنرمندی که به ساخت اشیائی کاربردی مشغول نیست، با "ایده" ها سر و کاری ندارد و در واقع، به تقلید از اشیاء طبیعی و مصنوعی مشغول است. اینجاست که از نظر افلاطون، هنرمندان (شاعران و نقاشان و نمایشنامه نویسان) از حقیقت ناب و متعالی، بسیار دور مانده اند و به وهم و خیال اشتغال دارند.

افلاطون اگر چه صنعتگران را هم به هنرمندان ملحق می کرد اما شأن آنان را بسیار والاتر از شاعران و نقاشان می دانست.
چرا که صنعتگران و پیشه وران، به اندازه ی نقاشان و نویسندگان، از آن حقیقت ناب، دور نبودند و با تجسم بخشیدن به حقایق ناب (ایده ها)، چیزی مفید و کاربردی تولید می کنند.

از میان آراءِ افلاطون، به سادگی می توان فهمید که تا چه میزان، در ارتباط با هنر، "کارکردگرا" بوده است. او آثار هنری (اعم از صنعتگری و شاعری و نقاشی و موسیقی و..) را بر اساس سود و زیانشان برای جامعه مورد داوری قرار می داد.

در آرمانشهر مورد نظر افلاطون، شاعران کارکردی منفی در تربیت جوانان داشتند.

به اعتقاد افلاطون، باید نخست معلوم شود که: "افراد جامعه ی ما در کودکی چه نوع سخن ها و داستان هایی درباره ی خدایان باید بشنوند و کدام نوع را نباید بشنوند؛ تا بعد آشکار شود که کار کدام دسته از شاعران و نویسندگان پذیرفتنی است و کار کدام یک قابل قبول نیست." (951)

کتاب جمهوری، شرح مرام نامه ی افلاطونی در قبال شاعران است: "باید از شاعران بخواهیم که این را بگویند و آن را نگویند" و این تکه کلام افلاطون در این کتاب است.

هر چند، افلاطون، شاعرانِ با نبوغ و استعداد را تقدیس می کرد، اما ترجیح می داد آنان را با احترام از شهر بیرون کند. او می گوید: "برای کشورِ خود، شاعرانی ساده و ناتوان را ترجیح می دهیم. چرا که به تقلید از مردان آزاد و شریف و پیروی از اصول تربیت مردان جنگی، قانع اند." (968)

افلاطون، فرآیند تولید هنری را محصول نوعی از خود به در شدن می دانست و شاعر و مفسر شعر، از نظر او، در حالت ویژه ای که می توان آن را الهام دانست، شعر را پدید می آورند و یا درک می کنند.
بنابر این اذعان داشت که آفرینش هنری با در هم ریختن قالب های از پیش تعیین شده همراه خواهد بود اما او، نفس این کار را مخل جامعه و مضر به حال جوانان می دانست.

افلاطون هر گونه نوگرایی را مایه ی فساد در جامعه می دانست: "چنین وضعی در روحیه ی جوانان این اثر را می گذارد که از هر چه کهنه و قدیمی است روی برگرداند و به هر چه تازه است متمایل شود. به همین دلیل، خطری بزرگ تر از این برای جامعه نمی توان تصور کرد..." (2239)

اما خارج از چهار چوب بودن و نوگرا بودنِ هنرمندان، فقط یک دلیل برای اخراج آنان از آرمانشهر افلاطونی بود. دلیل دیگر این بود که از نظر افلاطون، آفرینش هنری، پست ترین و حقیر ترین جنبه های درون انسان را تحریک می کند و به جای آنکه برای روح آدمی، آرامش بیاورد، شور و احساس شدید ایجاد می کند، در حالی که انسان دانا بر احساس و شور خود مسلط است. پس هنر با خرد، سر و کاری ندارد.

در بخش های آینده نظرات سایر فلاسفه پیرامون هنر، را بررسی خواهیم کرد.

*پانوشت: اعداد داخل پرانتز، اشاره دارد به شماره صفحات مربوطه در "دوره آثار افلاطون-ترجمه لطفی-تهران 67"

محمد مهدی نیک بین

#هنر #فلسفه_هنر #افلاطون #تاریخ_زیبایی_شناسی #زیبایی_شناسی
فراخوان پانزدهمین مهرواره شعر و داستان جوان «سوره» ≡
■ مهلت: 20 خرداد 1396 ■

حوزه هنری انقلاب اسلامی در راستای تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی، پانزدهمین مهرواره شعر و داستان جوان سوره را مرداد ماه 1396 در استان تهران با اهداف زیر برگزار می‌کند:
شناسایی و جذب استعدادهای ادبی جوان
تبادل اندیشه و تجربه های شاعران و نویسندگان جوان انقلاب اسلامی
جریان سازی در شعر و ادبیات منطبق بر ارزشهای اسلامی
معرفی و برجسته سازی چهره های ممتاز عرصه شعر و داستان جوان انقلاب

■ بخش های جشنواره:
داستان
الف: داستان کوتاه
ب: داستان صد کلمه ای
شعر
الف: شعر سنتی (قالب های کلاسیک)
ب: شعر نو (سپید و نیمایی)
ترانه و تصنیف

≡ اطلاعات بیشتر: https://www.festivart.ir/?p=5768
≡ خبرهای مرتبط: #ادبیات #ترانه #تصنیف #داستان #شعر #فراخوان
≡ فهرست همه فراخوان ها: https://t.me/farakhan/4828
شروع دوره #سینما برای فهم بهتر #فلسفه
در این دوره ابتدا یک فیلم برای درک بهتر آن موضوع نمایش داده می‌شود سپس استاد به تدریس آن مبحث خواهد پرداخت.
.
۱-فلسفه یونان باستان

@shahrekaghazitamasha
Forwarded from اتچ بات
Ehsan Nematollahi:

پروژه ی تئوری - عملیِ" ۱٢٩٧ تا ۱٣٩٧ : یک قرن ..."
( درسگفتارهای شعرِ معاصر / کارگاه شعر )

¤

( اشاره : بخش اول )


در مردادماهِ ۱٣۵٣ خورشیدی ؛ به کوششِ ایرج افشار ( توسطِ سازمانِ انتشارات جاویدان ) ؛ مجموعه ای از نامه های علامه محمد قزوینی به علامه سید حسن تقی زاده ؛ تحتِ عنوانِ { نامه های قزوینی به تقی زاده ( ۱٩۱٢ تا ۱٩٣٩ ) } ، منتشر گردید.

فارغ از ارزش هایِ ادبی - فرهنگی - تاریخیِ این " ۵۴ " نامه و نیز طرحِ مباحثِ مبسوطِ در خلالِ این مکاتبات ، آن چه اهمیتِ این اثر را دوچندان می کند ؛ پرسش هایی ست که از خلالِ بحث های علامه قزوینی ، به ذهنِ مخاطبِ موشکاف و نکته سنج می رسد ؛ بی آن که ایشان ؛ هدفِ طرح این مباحث را داشته باشد ... به تاریخِ مکاتبات ؛ توجه کنید : دهه ی انتهایی قرن پیشین و دهه ابتدایی قرنِ حاضر

¤

بخشی از پرسش هایِ طرح شده توسط نگارنده ی این سطرها ، در حاشیه ی " نامه های قزوینی به تقی زاده " ؛ که دریچه ای به فرآیندِ مدرنیسم در شعر فارسی میدانم و بخشی از بحث در بسترِ درسگفتارهای شعر :

- زبانِ مسخ شده ی مشروطه ( به زعمِ علامه محمد قزوینی / در نامه ی شماره ۶ ؛ به تاریخِ ۱۱ ژوئیه ۱٩٢۰ ) ، چگونه زمینه سازِ تلاش های تازه در جهتِ تحولِ شعر فارسی ، گردید ؟؟؟

.

- کتابِ " تاریخ روابط روس با ایران " ( اثرِ تحقیقیِ " محمد علی جمالزاده " ، به سالِ ۱٣۴۰ هجری قَمَری ، برلَن ) ، واجدِ چه ویژگی هایی بود که به زعم علامه محمد قروینی ( در نامه ی شماره ۵ ، به تاریخِ ۱۴ ژوئنِ ۱٩٢۰ ) ، در حکمِ گذار از " تساهل و تسامح و درویشی و شل انگاری و سهل انگاری و سطحی نگریِ " در امرِ پژوهش ، به " درجه ی والایی از تبحر و تعمق و تدقیق و موشکافی " ؛ بود ؟؟؟

.

- اشاره ی علامه قزوینی به ارجاعِ " تاریخِ سیستان " ( نامه شماره ٢٢ ، ۱۰ فوریه ۱٩٢۴ ) به متقدم دانستنِ " ابونواس اهوازی " در سرایشِ شعرِ ᐸ شعرپارسی > ( و نه صرفأ عاشقانه های عربی ) نسبت به دیگر شاعرانِ پارسی سرا ، ما را به تعمق بیشتر در کدام ویژگی های شعرِ ابونواس اهوازی ؛ معطوف می کند ؟؟؟

.

- تبعاتِ ثانویه ی نکوهشِ علامه قزوینی از شیوه های رایج و پیشینِ نقد و جدل و بحث در حیطه ی ادب و اندیشه ( در نامه ی ٢٩ ؛ ٢ نوامبر ۱٩٢۵ ) ، چه بود ؟؟؟

.

و بسیاری پرسش ها و بحث های بیشتر ، در : " ۱٢٩٧ تا ۱٣٩٧ : یک قرن ..."
( درسگفتارهای شعرِ معاصر / کارگاه شعر )

#احسان_نعمت‌_اللهی
#شعر
#کارگاه_شعر
#درسگفتار_شعر
#مدرسه_شعر
#یک_قرن_شعر
#نقد_شعر
#پژوهش_شعر
#پژوهش_هنر
#فلسفه_هنر
#فصلنامه_داستان_شیراز
#بخش_تخصصی_تحلیل_و_نقد_شعر
#مدرسه_داستان_نویسی_و_شعر_حیرت
علامه #محمد_قزوینی
علامه #سید_حسن_تقی_زاده
#محمد_علی_جمالزاده
#ایرج_افشار

#احسان_نعمت‌اللهی
Forwarded from اتچ بات
Ehsan Nematollahi:

پروژه ی تئوری - عملیِ" ۱٢٩٧ تا ۱٣٩٧ : یک قرن ..."
( درسگفتارهای شعرِ معاصر / کارگاه شعر )

¤

( اشاره هایی به سرفصل های درسگفتارهای کارگاه شعر : بخش سوم ) ¤

شعرِ اجرایی / Performance Poetry :

مطمئنن نمی توان بدونِ شناختِ مولفه های لازم در ذاتِ هنر اجرایی؛ به این حیطه گام نهاد .

ذاتِ پرفورمنس؛ ورای آن زبان های تصویری بود که اگر بخواهیم مثال یدالله رویایی و شعر حجم را به مثابه ی قیاس بیاوریم، می توان گفت که آن گونه روایت ( به زعمِ فرامرز سلیمانی : آن شبکه ی بلوری ) ؛ بستری ساختاری برای این اتفاق را ؛ نداشت .

آن چه که به زعم بنده علاوه بر عناصر آکادمیکِ اجرایی؛ سبب شد که شعر خانم دکتر " لیلی گله داران " را مستعدِ " اجرا " یی شدن کند ؛ از همان مجموعه ی اول ایشان (مخروط سیاه) بطور غیر مستقیم؛ اتفاق افتاد ... که همانا تلاش شاعر بود ، برای خلقِ فرم های متکثرِ زبانی بود، و نگاهی به شدت ابژکتیو و مستحیل شده در پدیدارها .

در شعر اجرایی ؛ نقش دو مولفه ی : (۱) زبانیّت و (٢) روایت ؛ بسیار پر رنگتر از عناصر دراماتیک در متن؛ نمود پیدا می کند : روایتی که گاهأ به دور از زمینه های فرهنگیِ ارجاعات، و با سیلانِ های منفک از روند روایی ؛ گویی که خود را با مخاطب، بر پایه ی توافقی نانوشته با یک " مرجعِ مقتدرِ کُنش گرِ سوبژکتیو " ؛ به عرصه ی ارائه و اجرا، رسانده .

و اینجاست که واریاسیون های روایی (یا دگرگشت ها) و چگونگی به هم ریزشِ قواعد بنیادینِ، به شکلی که منجر به بیانِ فرازبانی (خود بسنده) شود، دیگر تنها آن کلیّت دلالت گرِ مندرج در متن را؛ پوشش نداده و خطابه هایی که لازمه ی ارتباطِ منطقی شنونده و ارائه دهنده ی روایت ( در منطق ارتباطِ یاکوبسنی روایت ) باشد؛ شعر را مستعد به کنش های اجرایی، میکند ... آن هم در بسترِ روایت هایی که به شدت مبتنی بر کنش های فعال کاراکترها بوده، و به موازاتِ نریشن های ذهنِ راوی ... بی آن که بتوان بطور مستقیم؛ بر فضای دراماتیزه شده ی روایت و نقش این مولفه ها بر کنش های روایی؛ پای فشاری مستقیم داشت .

و بسیاری پرسش ها و بحث های بیشتر ، در :
" ۱٢٩٧ تا ۱٣٩٧ : یک قرن ..."
( درسگفتارهای شعرِ معاصر / کارگاه شعر )

#احسان_نعمت‌_اللهی
#شعر
#کارگاه_شعر
#درسگفتار_شعر
#مدرسه_شعر
#یک_قرن_شعر
#نقد_شعر
#پژوهش_شعر
#پژوهش_هنر
#فلسفه_هنر
#فصلنامه_داستان_شیراز
#بخش_تخصصی_تحلیل_و_نقد_شعر
#مدرسه_داستان_نویسی_و_شعر_حیرت
#هنر_اجرایی
#شعر_اجرایی

#Performance_Art
#Performance_Poetry
#Jerome_Rothenberg
#David_Antin
#Hedwig_Gorski