نشانی سایت زیرآسمان نروژ:
www.underskyofnorway.com
نشانی صفحه اینستاگرام:
www.instagram.com/skyofnorway
نشانی صفحه فیسبوک:
www.facebook.com/underskyofnorway
نشانی کانال تلگرام:
www.t.me/underskyofnorway
نشانی صفحه کلاب هاوس:
www.clubhouse.com/c/join/9HJcka5B
نشانی صفحه Threads:
https://www.threads.net/@skyofnorway
نشانی صفحه اینستاگرام زیرآسمان نروژ
(به زبان انگلیسی):
www.instagram.com/skyofnorway.in.english
همه پیوندها:
https://linktr.ee/underskyofnorway
www.underskyofnorway.com
نشانی صفحه اینستاگرام:
www.instagram.com/skyofnorway
نشانی صفحه فیسبوک:
www.facebook.com/underskyofnorway
نشانی کانال تلگرام:
www.t.me/underskyofnorway
نشانی صفحه کلاب هاوس:
www.clubhouse.com/c/join/9HJcka5B
نشانی صفحه Threads:
https://www.threads.net/@skyofnorway
نشانی صفحه اینستاگرام زیرآسمان نروژ
(به زبان انگلیسی):
www.instagram.com/skyofnorway.in.english
همه پیوندها:
https://linktr.ee/underskyofnorway
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
زیرآسمان نروژ: محکوم به تروریسم، “فیلیپ مانس هاوس Philip Manshaus“، می گوید که از دیدگاه ها و مواضع پیشین خود فاصله گرفته و خواهان بازگشایی پرونده خود است.
وکیل مدافع وی، Unni Fries، می گوید که “مانس هاوس” اکنون از مواضعی که در جریان محاکمه بیان کرده بود فاصله گرفته است.
او می افزاید که موکلش سال گذشته به دلیل روان پریشی در بخش اورژانس بستری شد.
وکیل مدافع وی، Unni Fries، می گوید که “مانس هاوس” اکنون از مواضعی که در جریان محاکمه بیان کرده بود فاصله گرفته است.
او می افزاید که موکلش سال گذشته به دلیل روان پریشی در بخش اورژانس بستری شد.
کارشناسان جدید بر این باورند که او زمانی که خواهر ناتنی خود را کشت و به مسجد در Bærum حمله کرد، جنون پیدا کرده بود.
وکیل مدافع “مانس هاوس” در نشست مطبوعاتی امروز می گوید: “آنها همچنین به این نتیجه رسیده اند که به دلیل آن روان پریشی، او توانایی ضعیفی در ارزیابی رابطه اش با خود و دنیای اطرافش داشته است.”
اگر دادگاه به این نتیجه برسد که “مانس هاوس” هنگام ارتکاب این اقدام تروریستی در حالت روان پریشی بوده است، به مراقبت اجباری از سلامت روان محکوم می شود.
وکیل مدافع “مانس هاوس” در نشست مطبوعاتی امروز می گوید: “آنها همچنین به این نتیجه رسیده اند که به دلیل آن روان پریشی، او توانایی ضعیفی در ارزیابی رابطه اش با خود و دنیای اطرافش داشته است.”
اگر دادگاه به این نتیجه برسد که “مانس هاوس” هنگام ارتکاب این اقدام تروریستی در حالت روان پریشی بوده است، به مراقبت اجباری از سلامت روان محکوم می شود.
توضیحات: در روز ۱۰ آگوست سال ۲۰۱۹ میلادی، “فیلیپ مانس هاوس” (۲۳ ساله) با کشتن خواهر ناتنی چینی تبار خود
“یوهانه-ایله هانسِن Johanne Zhangjia Ihle-Hansen” که در دوسالگی به فرزندخواندگی خانواده درآمده بود، او را به دلیل اینکه وی نروژی تبار نبوده است، با شلیک هفت گلوله شکاری در خانه ی خود به قتل رساند.
“یوهانه-ایله هانسِن Johanne Zhangjia Ihle-Hansen” که در دوسالگی به فرزندخواندگی خانواده درآمده بود، او را به دلیل اینکه وی نروژی تبار نبوده است، با شلیک هفت گلوله شکاری در خانه ی خود به قتل رساند.
او سپس یک کلاهخود مجهز به دوربین و جلیقه ضدگلوله می پوشد و پس از ورود به مسجد “النور” در منطقه “بَروم Bærum” در حومه شهر اُسلو اقدام به تیراندازی در داخل مسجد می کند تا اینکه در نهایت توسط حاضران در مسجد،خلع سلاح می شود و تحویل نیروهای امنیتی نروژ داده می شود. در این حادثه فردی کشته نمی شود.
او در جلسه نهایی دادگاه در سال ۲۰۲۰ میلادی به جرم قتل خواهرناتنی اش و حمله تروریستی به مسجد “النور”، به ۲۱ سال حبس با دستکم ۱۴ سال زندان قطعی محکوم شد.
او در آن جلسه دادگاه ضمن عدم ابراز پشیمانی از اقدامات تروریستی خود گفت که اگر فرصتی جدید پیدا می کرد، حتما دوباره این بار به شکل بهتری آن را انجام می داد و از اینکه در تیراندازی خود در مسجد به موفقیت نرسیده است بسیار ناراحت است.
او همچنین ضمن نپذیرفتن اتهاماتش گفت که اقداماتش از طرف مردم اروپا و بخاطر بقای نژادی آنها بوده است.
او در آن جلسه دادگاه ضمن عدم ابراز پشیمانی از اقدامات تروریستی خود گفت که اگر فرصتی جدید پیدا می کرد، حتما دوباره این بار به شکل بهتری آن را انجام می داد و از اینکه در تیراندازی خود در مسجد به موفقیت نرسیده است بسیار ناراحت است.
او همچنین ضمن نپذیرفتن اتهاماتش گفت که اقداماتش از طرف مردم اروپا و بخاطر بقای نژادی آنها بوده است.
“مانس هاوس” علاوه بر حبس به پرداخت غرامت به بستگان نیز محکوم شد. وی در دادگاه تجدیدنظر به پرداخت ۱۵۰ هزار و ۸۰ هزار کرون به دو قربانی محکوم شد. او به دلیل اینکه نظام حقوقی نروژ را به رسمیت نمی شناسد، به این حکم اعتراضی نکرد.
15.03.2024
منبع خبر:
www.nrk.no/stor-oslo/manshaus-saken-gjenapnes-1.16806453
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
15.03.2024
منبع خبر:
www.nrk.no/stor-oslo/manshaus-saken-gjenapnes-1.16806453
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
NRK
Manshaus-saken gjenåpnes – hevder han tar avstand fra tidligere holdninger
Gjenopptakelseskommisjonen skal gjenåpne saken mot terror- og drapsdømte Philip Manshaus.
زیرآسمان نروژ: در روزهای اخیر، انتشار خبر افزایش سن متوسط زنانی که در نروژ برای نخستین بار مادر می شوند به ۳۰.۳ سال، موجب بحث هایی در سطح رسانه های کشور از جمله موضوع انتخاب سخت زنان بین مادرشدن و زندگی شغلی شده است.
یکی از آنها Celise Skaar است که در مقاله ای انتقادی در روزنامه VG اینگونه می نویسد:
من در سن ۲۳ سالگی، دانشجوی کارشناسی ارشد تازه واردی با نوزادی در آغوشم بودم که با تصمیمی غیرممکن مواجه شدم. آیا برای مادر شدن باید مدرک ارشد خودم را به حالت تعلیق درآورم؟
دورانی پر از شک و تردید بود اما همچنین دوره ای از زندگی من بود که از نظر یادگیری و رشد شخصی غنی بود.
من انتخاب کردم که همزمان در هر دو مسیر ادامه دهم: فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد و پذیرفتن مادری.
یکی از آنها Celise Skaar است که در مقاله ای انتقادی در روزنامه VG اینگونه می نویسد:
من در سن ۲۳ سالگی، دانشجوی کارشناسی ارشد تازه واردی با نوزادی در آغوشم بودم که با تصمیمی غیرممکن مواجه شدم. آیا برای مادر شدن باید مدرک ارشد خودم را به حالت تعلیق درآورم؟
دورانی پر از شک و تردید بود اما همچنین دوره ای از زندگی من بود که از نظر یادگیری و رشد شخصی غنی بود.
من انتخاب کردم که همزمان در هر دو مسیر ادامه دهم: فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد و پذیرفتن مادری.
پس از فارغ التحصیلی، در سن ۲۵ سالگی، توسط یک کارفرما استخدام شدم که ارزش مهارت ها و ویژگی هایی را که از راه نقش مادرشدنم به دست آورده بودم، می دانست.
مهارت هایی مثل مدیریت زمان، چندوظیفه ای عمل کردن، توانایی مدیریت در حل مشکلات در حین تعارض و ارتباط برقرار کردن از راه همدلی کردن ویژگی های ارزشمندی در زندگی کاری هستند.
مادر بودن نه تنها زندگی شخصی من را غنی کرده است، بلکه جعبه ابزاری به من داده است که هر روز در محل کار از آن استفاده می کنم.
با این حال، من بسیار خوش شانس بوده ام که هم کارفرمایی که برای انعطاف پذیری و خودمدیریتی ارزش قائل است داشته ام و هم اینکه به یک مهد کودک با وجود مقررات سفت و سخت، دسترسی داشتم اما شوربختانه، این واقعیت برای همه صادق نیست.
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که افزایش نرخ زاد و ولد را تشویق می کند، در حالی که در عین حال طرح های حمایتی کافی برای تسهیل گسترش و توسعه نهاد خانواده وجود ندارد.
برای بسیاری از زنان، مواجهه با مادر شدن به مبارزه ای علیه سیستم تبدیل می شود - مبارزه ای برای یافتن تعادل بین مادری و شغل.
مهارت هایی مثل مدیریت زمان، چندوظیفه ای عمل کردن، توانایی مدیریت در حل مشکلات در حین تعارض و ارتباط برقرار کردن از راه همدلی کردن ویژگی های ارزشمندی در زندگی کاری هستند.
مادر بودن نه تنها زندگی شخصی من را غنی کرده است، بلکه جعبه ابزاری به من داده است که هر روز در محل کار از آن استفاده می کنم.
با این حال، من بسیار خوش شانس بوده ام که هم کارفرمایی که برای انعطاف پذیری و خودمدیریتی ارزش قائل است داشته ام و هم اینکه به یک مهد کودک با وجود مقررات سفت و سخت، دسترسی داشتم اما شوربختانه، این واقعیت برای همه صادق نیست.
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که افزایش نرخ زاد و ولد را تشویق می کند، در حالی که در عین حال طرح های حمایتی کافی برای تسهیل گسترش و توسعه نهاد خانواده وجود ندارد.
برای بسیاری از زنان، مواجهه با مادر شدن به مبارزه ای علیه سیستم تبدیل می شود - مبارزه ای برای یافتن تعادل بین مادری و شغل.
واضح است که جامعه بار مضاعفی را که بسیاری از مادران به دوش می کشند را به رسمیت نمی شناسد یا از آن قدردانی نمی کند.
بسیاری از زنان درمی یابند که تقریباً مجبور به گرفتن مرخصی طولانی مدت بدون حقوق هستند که یک انگ حمایت نقدی دولتی برای آن وجود دارد و بسیاری از آنها با کابوس های لجستیکی برای قرار دادن کودکان شان در مهدکودک ها روبرو هستند.
اینها چالش های واقعی هستند که نیازمند اراده سیاسی و راه حل های عملی هستند.
مهم است که جامعه راه را هم برای زنان و هم برای مردان تسهیل کند و انتخاب ها و نیازهای فردی آنها را به رسمیت بشناسد.
این یک تلاش مشترک است که نیازمند تعهد هم از سوی کارفرمایان و هم از سوی کل جامعه است.
یافتن تعادل بین مادری و زندگی حرفه ای بدون شک چالش برانگیز است، اما غیرممکن نیست.
وظیفه ما به عنوان یک جامعه این است که اطمینان حاصل کنیم که هیچ کس مجبور نیست یکی را به جای دیگری انتخاب کند.
ما باید راه حل هایی را تسهیل کنیم که کار مراقبتی از فرزند را به رسمیت بشناسند و برای آن ارزش قائل شود و در عین حال راه را برای انعطاف پذیری و فرصت های برابر در زندگی کاری باز کند.
بچه دار شدن نباید یک ترمز باشد و همه کارفرمایان در نروژ موظفند فعالانه برای ایجاد برابری بیشتر و جلوگیری از تبعیض در محیط کار تلاش کنند.
کار برای جامعهای که در آن مادری و شغل میتوانند دست به دست هم بدهند، نیاز به تلاش مشترک دارد، بدون اینکه یک مسیر لزوماً به قیمت دیگری تمام شود.
زمان آن فرا رسیده است که راه حل های مدرنی را بپذیریم که هم از زندگی خانوادگی و هم از پیشرفت حرفه ای حمایت می کند.
این امر مستلزم تلاش افراد خانواده، جامعه و کارفرما است.
زیرا در جامعه ای که واقعاً برای برابری ارزش قائل است، هیچ زنی نباید بین فرزندان و شغل یکی را انتخاب کند.
15.03.2024
منبع خبر:
www.vg.no/nyheter/meninger/i/69pzg8/celise-skaar-ingen-skal-maatte-velge-mellom-barn-og-karriere
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
بسیاری از زنان درمی یابند که تقریباً مجبور به گرفتن مرخصی طولانی مدت بدون حقوق هستند که یک انگ حمایت نقدی دولتی برای آن وجود دارد و بسیاری از آنها با کابوس های لجستیکی برای قرار دادن کودکان شان در مهدکودک ها روبرو هستند.
اینها چالش های واقعی هستند که نیازمند اراده سیاسی و راه حل های عملی هستند.
مهم است که جامعه راه را هم برای زنان و هم برای مردان تسهیل کند و انتخاب ها و نیازهای فردی آنها را به رسمیت بشناسد.
این یک تلاش مشترک است که نیازمند تعهد هم از سوی کارفرمایان و هم از سوی کل جامعه است.
یافتن تعادل بین مادری و زندگی حرفه ای بدون شک چالش برانگیز است، اما غیرممکن نیست.
وظیفه ما به عنوان یک جامعه این است که اطمینان حاصل کنیم که هیچ کس مجبور نیست یکی را به جای دیگری انتخاب کند.
ما باید راه حل هایی را تسهیل کنیم که کار مراقبتی از فرزند را به رسمیت بشناسند و برای آن ارزش قائل شود و در عین حال راه را برای انعطاف پذیری و فرصت های برابر در زندگی کاری باز کند.
بچه دار شدن نباید یک ترمز باشد و همه کارفرمایان در نروژ موظفند فعالانه برای ایجاد برابری بیشتر و جلوگیری از تبعیض در محیط کار تلاش کنند.
کار برای جامعهای که در آن مادری و شغل میتوانند دست به دست هم بدهند، نیاز به تلاش مشترک دارد، بدون اینکه یک مسیر لزوماً به قیمت دیگری تمام شود.
زمان آن فرا رسیده است که راه حل های مدرنی را بپذیریم که هم از زندگی خانوادگی و هم از پیشرفت حرفه ای حمایت می کند.
این امر مستلزم تلاش افراد خانواده، جامعه و کارفرما است.
زیرا در جامعه ای که واقعاً برای برابری ارزش قائل است، هیچ زنی نباید بین فرزندان و شغل یکی را انتخاب کند.
15.03.2024
منبع خبر:
www.vg.no/nyheter/meninger/i/69pzg8/celise-skaar-ingen-skal-maatte-velge-mellom-barn-og-karriere
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
VG
Unge meninger: Celise Skaar: Ingen skal måtte velge mellom barn og karriere
Kjære unge kvinner som lurer på om dere må velge mellom barn eller karriere, det må dere ikke.
زیرآسمان نروژ: مردی ۵۰ ساله از استان “نوردلاند Norand” [در شمال نروژ] به اتهام آزار اینترنتی ۲۵۴ کودک در سراسر کشور متهم شده است. پلیس این پرونده را یکی از بزرگترین پرونده های تاریخ نروژ می داند.
به گفته پلیس نروژ، این مرد کودکان را وادار به اعمال جنسی علیه خود و سایر کودکان در وب سایت Omegle کرده و این آزار و اذیت های جنسی را ضبط کرده است. کودکان قربانی بین ۶ تا ۱۴ سال سن دارند.
این پرونده زمانی فاش شد که یکی از والدین یک انتقال پول مشکوک در اپلیکیشن Vipps را کشف کرد.
این مرد در ژانویه ۲۰۲۳ میلادی توسط پلیس دستگیر شد و در روز نخست به جرم خود اعتراف کرد.
به گفته پلیس نروژ، این مرد کودکان را وادار به اعمال جنسی علیه خود و سایر کودکان در وب سایت Omegle کرده و این آزار و اذیت های جنسی را ضبط کرده است. کودکان قربانی بین ۶ تا ۱۴ سال سن دارند.
این پرونده زمانی فاش شد که یکی از والدین یک انتقال پول مشکوک در اپلیکیشن Vipps را کشف کرد.
این مرد در ژانویه ۲۰۲۳ میلادی توسط پلیس دستگیر شد و در روز نخست به جرم خود اعتراف کرد.
💔4
“شارلوت ماریه رینگشوب Charlotte Marie Ringkjøb“ کار بزرگی در پیش دارد. او وکالت حقوقی کمکی ۱۸۴ کودک را در این پرونده نمایندگی می کند.
او می گوید: “تاکنون با حدود ۱۵۰ قربانی و سرپرستان آنها صحبت کرده ام. تفاوت زیادی در نحوه احساس و تجربه والدین و قربانیان از این موقعیت و وجود دارد. برای برخی، حضور در خانه کودکان برای مصاحبه یا پرسش های ترتیب داده شده به عنوان یک شوک تجربه می شود اما برای دیگران نسبتاً خوب پیش می رود. وجه مشترک همه این است که در بخشی از پرونده احساس میکنند که ضربه روحی بزرگی به آنها وارد شده است. اینکه به کودک در جایی که باید ایمن باشد، تجاوز شده است. در خانه خود یا در خانه کسی که به آن اعتماد دارید. بسیاری از والدین از اینکه نتوانستند از فرزند خود محافظت کنند احساس گناه و شرم می کنند.”
تقریبا یک ماه و نیم برای رسیدگی به این پرونده که در پایان ماه آپریل به دادگاه می رود در نظر گرفته شده است.
او می گوید: “تاکنون با حدود ۱۵۰ قربانی و سرپرستان آنها صحبت کرده ام. تفاوت زیادی در نحوه احساس و تجربه والدین و قربانیان از این موقعیت و وجود دارد. برای برخی، حضور در خانه کودکان برای مصاحبه یا پرسش های ترتیب داده شده به عنوان یک شوک تجربه می شود اما برای دیگران نسبتاً خوب پیش می رود. وجه مشترک همه این است که در بخشی از پرونده احساس میکنند که ضربه روحی بزرگی به آنها وارد شده است. اینکه به کودک در جایی که باید ایمن باشد، تجاوز شده است. در خانه خود یا در خانه کسی که به آن اعتماد دارید. بسیاری از والدین از اینکه نتوانستند از فرزند خود محافظت کنند احساس گناه و شرم می کنند.”
تقریبا یک ماه و نیم برای رسیدگی به این پرونده که در پایان ماه آپریل به دادگاه می رود در نظر گرفته شده است.
💔2
دادستان پرونده ,Thor Erik Høiskar، میگوید: “اتهام جدی و پرونده بزرگی است. جدی ترین اتهام تجاوز جنسی به کودک زیر ده سال است که مجازات ۲۱ سال زندان دارد. این موضوع مربوط به ۹ کودک می شود.”
او که به همراه “ماریا سکوگ Maria Skog”، دادستان پرونده است، می گوید که تاکنون ۱۸۶ نفر از ۲۵۴ قربانی شناسایی شده اند.
او می افزاید: “ستاد پلیس در مبارزه با جرایم سازمان یافته(کریپوس Krypos) کار بزرگی انجام داده است. کار شناسایی بسیار سخت بوده است.”
- نظر شما در مورد اینکه همه شناسایی نشده اند چیست؟
- شرم آور است اما تقریبا غیرممکن است. در اینجا شما فرزندانی دارید که ویژگی های لازم برای شناسایی آنها را ندارید. تنها چیزی که می دانیم این است که کودک می تواند نروژی صحبت کند یا نروژی بنویسد.
15.03.2024
منبع خبر:
www.nrk.no/nordland/mann-fra-nordland-tiltalt-for-overgrep-pa-nett-pa-omegle-1.16805848
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
او که به همراه “ماریا سکوگ Maria Skog”، دادستان پرونده است، می گوید که تاکنون ۱۸۶ نفر از ۲۵۴ قربانی شناسایی شده اند.
او می افزاید: “ستاد پلیس در مبارزه با جرایم سازمان یافته(کریپوس Krypos) کار بزرگی انجام داده است. کار شناسایی بسیار سخت بوده است.”
- نظر شما در مورد اینکه همه شناسایی نشده اند چیست؟
- شرم آور است اما تقریبا غیرممکن است. در اینجا شما فرزندانی دارید که ویژگی های لازم برای شناسایی آنها را ندارید. تنها چیزی که می دانیم این است که کودک می تواند نروژی صحبت کند یا نروژی بنویسد.
15.03.2024
منبع خبر:
www.nrk.no/nordland/mann-fra-nordland-tiltalt-for-overgrep-pa-nett-pa-omegle-1.16805848
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
💔5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیرآسمان نروژ: امروز(شنبه)، بارش برف همراه با بوران شدید در مناطق شرقی کشور و از جمله در شهر اُسلو موجب شکستن یک درخت و سقوط آن بر روی دو خودروی پارک شده “مرسیدس” و “تسلا” در منطقه “فروگنر Frogner” در غرب پایتخت شد.
مالک خودروی “تسلا” به VG می گوید: “این خودروی من است، این کاملاً غیرواقعی و مثل صحنهای از یک فیلم به نظر می رسد اما اکنون واقعیت دارد. حالا می روم تا با شرکت بیمه تماس بگیرم.”
در طول روز شنبه، تعدادی گزارش از مشکلات عمده در هوای برفی گزارش شد. بر اساس اعلام سازمان آتش نشانی و نجات، هشدار سطح زرد برای وزش باد شدید در اُسلو صادر شد. بوران شدید موجب شد تا پروازها در فرودگاه اُسلو در Gardermoen نیز تا ساعت ۲ بعداز ظهر به حالت تعلیق درآید.
امروز، چندین تصادف رانندگی نیز در شرق نروژ گزارش شد و به طور کلی شرایط رانندگی سختی در جاده های بسیار لغزنده وجود داشت.
16.03.2024
ویدیو: NRK
منبع خبر:
www.vg.no/nyheter/innenriks/i/nQ596J/vaerkaos-paa-oestlandet-det-smalt-noe-helt-voldsomt
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
مالک خودروی “تسلا” به VG می گوید: “این خودروی من است، این کاملاً غیرواقعی و مثل صحنهای از یک فیلم به نظر می رسد اما اکنون واقعیت دارد. حالا می روم تا با شرکت بیمه تماس بگیرم.”
در طول روز شنبه، تعدادی گزارش از مشکلات عمده در هوای برفی گزارش شد. بر اساس اعلام سازمان آتش نشانی و نجات، هشدار سطح زرد برای وزش باد شدید در اُسلو صادر شد. بوران شدید موجب شد تا پروازها در فرودگاه اُسلو در Gardermoen نیز تا ساعت ۲ بعداز ظهر به حالت تعلیق درآید.
امروز، چندین تصادف رانندگی نیز در شرق نروژ گزارش شد و به طور کلی شرایط رانندگی سختی در جاده های بسیار لغزنده وجود داشت.
16.03.2024
ویدیو: NRK
منبع خبر:
www.vg.no/nyheter/innenriks/i/nQ596J/vaerkaos-paa-oestlandet-det-smalt-noe-helt-voldsomt
برگردان فارسی، نگارش و تنظیم:
زیرآسمان نروژ
💔4
زیرآسمان نروژ: نتایج یک نظرسنجی سازمان Norsk Monitor نشان میدهد که بیشتر مردم در نروژ برای داشتن یک زندگی خوب به حدود ۷۰۰٫۰۰۰ کرون حقوق سالیانه نیاز دارند.
سازمان Norsk Monitor در نظرسنجی انجام شده توسط Ipsos، این پرسش را مطرح کرده است: “فکر می کنید تقریباً چه مقدار درآمد در سال نیاز دارید تا بتوانید به طور کامل همانطور که می خواهید زندگی کنید؟”
بیش از نیمی از ۳۵۰۰ پاسخ دهنده پاسخ دادند که به ۷۰۰٫۰۰۰ کرون یا کمتر نیاز دارند.
“گِرتِه ویتِنبرگ مِیِر Grethe Wittenberg Meier“ میگوید که اگر پنج میلیون بیشتر دریافت میکردم، فکر نمیکنم خوشحالتر بودم.
او نردبان های شغلی را طی کرده است و در طول زندگی خود با درآمدهای متفاوت زندگی کرده است. امروز، او به عنوان مدیر ارشد در شرکت املاک Privatmegleren به شکل غیرعادی درآمد خوبی دارد.
سازمان Norsk Monitor در نظرسنجی انجام شده توسط Ipsos، این پرسش را مطرح کرده است: “فکر می کنید تقریباً چه مقدار درآمد در سال نیاز دارید تا بتوانید به طور کامل همانطور که می خواهید زندگی کنید؟”
بیش از نیمی از ۳۵۰۰ پاسخ دهنده پاسخ دادند که به ۷۰۰٫۰۰۰ کرون یا کمتر نیاز دارند.
“گِرتِه ویتِنبرگ مِیِر Grethe Wittenberg Meier“ میگوید که اگر پنج میلیون بیشتر دریافت میکردم، فکر نمیکنم خوشحالتر بودم.
او نردبان های شغلی را طی کرده است و در طول زندگی خود با درآمدهای متفاوت زندگی کرده است. امروز، او به عنوان مدیر ارشد در شرکت املاک Privatmegleren به شکل غیرعادی درآمد خوبی دارد.
👍2
او می گوید: “من فکر می کنم این مهم است که دستکم یک درآمدی داشته باشید که نگران چیزها نباشید یعنی کنترل امور را به دست بیاورید و بتوانید خوب بخوابید و بدانید که میتوانید قبضها را بپردازید و امور مالی را انجام دهید. پس از آن است که می توانید تمرکز بیشتری روی کارهایی که میتوانید انجام دهید داشته باشید تا زندگی خوبی داشته باشید.”
👍1
“اوتتار هِلِویک Ottar Hellevik”،استاد بازنشسته علوم سیاسی است و از زمانی که این نظرسنجی برای نخستین بار در سال ۱۹۸۵ میلادی انجام شد، مدیر این نظرسنجی بوده است.
او درباره نتایج این نظرسنجی می گوید: “من این را به این معنا تفسیر می کنم که جمعیت نروژ به سادگی نیازهای مالی زیادی ندارند. این بدان معناست که شما بیشتر به فکر دوستان، فرهنگ و تجربیات طبیعت هستید تا خرید و مصرف گرایی. به عبارت دیگر، این چیزی است که ما آن را یک دیدگاه ایدهآلیستی و نه ماتریالیستی از ارزشها مینامیم.”
او ادامه می دهد: “این همچنین چیزی است که به افزایش شانس احساس رضایت و شادی کمک می کند. صرفاً به این دلیل که شخص نیازهای زیادی ندارد و تلاش زیادی برای به دست آوردن بودجه نیازهای بیش از اندازه خود نمی کند.”
او درباره نتایج این نظرسنجی می گوید: “من این را به این معنا تفسیر می کنم که جمعیت نروژ به سادگی نیازهای مالی زیادی ندارند. این بدان معناست که شما بیشتر به فکر دوستان، فرهنگ و تجربیات طبیعت هستید تا خرید و مصرف گرایی. به عبارت دیگر، این چیزی است که ما آن را یک دیدگاه ایدهآلیستی و نه ماتریالیستی از ارزشها مینامیم.”
او ادامه می دهد: “این همچنین چیزی است که به افزایش شانس احساس رضایت و شادی کمک می کند. صرفاً به این دلیل که شخص نیازهای زیادی ندارد و تلاش زیادی برای به دست آوردن بودجه نیازهای بیش از اندازه خود نمی کند.”
👍2
در ایالات متحده آمریکا، یک نظرسنجی توسط شرکت مالی Empower انجام شد. آنها از آمریکاییها پرسیدند که به چقدر درآمد در سال رضایت می دهند.
نسل هزاره، کسانی که بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ میلادی متولد شدهاند، بالاترین حقوق را تقریباً تا ۵۰۰٫۰۰۰ دلار میخواستند یعنی سالانه تا پنج میلیون کرون.
به عبارت دیگر، نتیجه کمی متفاوت از نروژ است.
“هِلِویک” می گوید: “ این پاسخ نشان می دهد که برای پوشش نیازهای مهم چه چیزی لازم است و بدیهی است که در مقایسه با نتایج حاصل از ایالات متحده، منطقی است فکر کنیم که این امر مربوط به این واقعیت است که ما یک دولت رفاه داریم که به روشی کاملاً متفاوت از ایالات متحده آمریکا، تأمین نیازهای اساسی اقتصادی را تضمین می کند.”
او می افزاید: “احتمالاً همچنین نشانه این است که درآمد بالا به روشی بسیار متفاوت در ایالات متحده آمریکا به خودی خود یک هدف است تا نسبت به نروژ.”
نسل هزاره، کسانی که بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ میلادی متولد شدهاند، بالاترین حقوق را تقریباً تا ۵۰۰٫۰۰۰ دلار میخواستند یعنی سالانه تا پنج میلیون کرون.
به عبارت دیگر، نتیجه کمی متفاوت از نروژ است.
“هِلِویک” می گوید: “ این پاسخ نشان می دهد که برای پوشش نیازهای مهم چه چیزی لازم است و بدیهی است که در مقایسه با نتایج حاصل از ایالات متحده، منطقی است فکر کنیم که این امر مربوط به این واقعیت است که ما یک دولت رفاه داریم که به روشی کاملاً متفاوت از ایالات متحده آمریکا، تأمین نیازهای اساسی اقتصادی را تضمین می کند.”
او می افزاید: “احتمالاً همچنین نشانه این است که درآمد بالا به روشی بسیار متفاوت در ایالات متحده آمریکا به خودی خود یک هدف است تا نسبت به نروژ.”
👍2