تاریخ اندیش
219 subscribers
434 photos
71 videos
26 files
243 links
تاریخ اندیش مجله ای اختصاصی در زمینه تاریخ است. این کانال در ارتباط با اخبار این نشریه می باشد.

ارتباط با ما 👇👇👇👇👇

info@tarikhandish.irایمیل نشریه

@tarikhandish تماس از طریق تلگرام📲

Www.tarikhandish.ir وب سایت نشریه🌐
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍
‍ ‍ 📣مراکز فروش شماره پنجم نشریه تاریخ اندیش در تهران و شهرستان ها

🔅تهران
کتابفروشی طهوری - خیابان انقلابیون
کتابفروش توس- خیابان انقلاب

☔️رشت
کتابفروشی آسمان - ابتدای خیابان امام خمینی
کتابفروشی فرازمند - ابتدای خیابان امام خمینی
کیوسک های مطبوعاتی ابتدای خیابان سعدی- خیابان سبزه میدان - میدان صابرین خیابان گلسار

☀️قزوین
کتاب مینوی خرد - دولتخانه صفوی جنب عالی قاپو

☀️اصفهان
فرهنگسرای کتاب اصفهان- دروازه دولت ابتدای چهار باغ عباسی

☀️شیراز
کتابفروشی اسفند شیراز- میدان دانشجو - اول ساحلی غربی

🏔تبریز
کتابفروشی سپهر تبریز - میدان ساعت اول ارتش شمالی

🕌مشهد
کتابفروشی امام مشهد - چهارراه دکتری

@tarikhandishmag
Forwarded from صفحه گردشگری و میراث
💢هزارتوی هتل شاه «عباسی»
💢بنای نیمه‌مخروبه صفوی، چگونه #هتل_عباسی شد؟

✍️#عبدالمهدی_رجایی/نویسنده و پژوهشگر تاریخ


http://www.isfahanziba.ir/node/105134


🔗صفحه 98.10.09
لینک صفحه به طور کامل:
http://www.isfahanziba.ir/archive/d/2019-12-30/8
✳️سرویس میراث و گردشگری #روزنامه_اصفهان_زیبا
@TOURISMPAGE
@gardeshgarmag
Forwarded from اتچ بات
📌بخش هایی از مقاله بحران اقتصاد جهانی در دوران رضاشاه و واکنش های داخلی

دکتر عبدالمهدی رجائی
@tarikhandishmag
شرایط اقتصادی ایران در دهه 1310 شمسی /1930 میلادی شباهت بسیاری با وضعیت امروز دارد. در آن هنگام نیز دولت با بحران ارز مواجه شد. مدیران اقتصادی به راه های مختلف اندیشیدند. در سال 1929 اقتصاد جهان دچار یک بحران شدید گردید. ریشه این بحران به نابسامانی های برخاسته از جنگ جهانی اول وام هایی مربوط می شد که ایالات‌متحده به کشورهای اروپایی داده بود. وضعیت شکننده ای که با سقوط سهام در وال استریت که نشانه پایان دوران رونق آمریکا بود،آن را آشکار کرد. با این زنگ هشدار جریان وام هایی این کشور به اروپا کمتر شد. واکنش در اروپا بسیار ویرانگر بود. کمبود و فقدان وام میزان سرمایه گذاری و مصرف را کاهش داد و کمبود تقاضا در کشورهای صنعتی، صدمات شدیدی به تولید کنندگان مواد غذایی و مواد اولیه وارد ساخته و آنها را مجبور ساخت ابتدا میزان عرضه را بالا ببرند که این امر سبب کاهش شدید قیمت های مواد اولیه به پایبن ترین سطح گردید و در نتیجه برای تولید کنندگان مذکور امکان خرید مصنوعات صنعتی نیز بسیار دشوار شد. بحران مذکور تقریبا به تمام کشورهای جهان سرایت کرد. همه کشورها نوعی موضع دفاعی گرفته و سعی کردند دامن خود را از آلوده شدن به آن حفظ کنند. نخستین واکنش ، بر قراری تعرفه های گمرکی و محدود کردن درهای واردات بود.پس در حالی که کشورهای تولید کننده سعی می کردند هر چه بیشتر صادر نمایند، کشورهای دیگر تلاش فراوان داشتند با محدود کردن واردات از رخنه بحران در سرزمین خود جلوگیری کنند.
وضعیت کشوری مانند ایران در این شرایط چگونه بود؟کشورهای مترقی در این شرایط دیگر نمی توانستند مواد اولیه و حتی قالی از کشورهای مانند ایران خریداری کنند. بنابراین با فرو ریختن اقتصاد جهانی و سقوط ارزش پول ملی و نیز خروج سیل آسای ارز خارجی در سال های دهه 1310 شمسی ، مجلس و رو لتیان با تصویب و اجرای دو قانون بسیار مهم توانست کشور را از بحران مذکور برهاند و حتی با استفاده از قوانین فوق، تولید ملی به ورشکستگی می رفت، نجات دهد.

🔸این مقاله را می توانید از سایت نشریه تاریخ اندیش به آدرس زیر دریافت کنید
www.tarikhandish.ir/shop/
Forwarded from اتچ بات
📍تصویر و فکاهی از یک کتابفروشی در عصر پادشاهی سلطان احمد شاه قاجار

بیوه زن:آقا قیمت این چهار کتاب چند است؟
کتابفروش: یک تومان
بیوه زن : هشت ورق کاغذ قیمتش هشت شاهی است ، هشت شاهی هم جلد دارد، هشت شاهی هم اجرت چاپ، هشت شاهی هم منفعت بگیر، روی هم میشود سی و دو شاهی. هشت قران و دو عباسی پول چیست، زیادی از ما بدبخت میگیرید؟
کتابفروش:فقط باج سبیل است!
منبع:روزنامه ناهید- 12 محرم 1303 خورشیدی
12 دی روز رشت گرامی باد.
@tarikhandishmag
#دومین_همایش_ملی
#آموزش‌تاریخ
#دانشگاه‌فرهنگیان‌استان‌لرستان#۱۴‌اسفند‌۱۳۹۸
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید
Http://ahconf.cfu.ac.ir/
Forwarded from اصفهان زیبا
📌سودای صحت در نشریات نسوان
🔺روایت توجه ویژه نخستین نشریات زنان پس از مشروطه به بهداشت و سلامت جامعه
✍🏻الهه باقری

🔸پس از پیروزی انقلاب مشروطه، روزنامه‌نگاری برای زنان و انتشار نشریه‌های خاصِ آنان آغاز شد و این فرصت برای بانوان نیز فراهم آمد که با انتشار نشریه‌های ویژه زنان به طرح برخی مسائل همچون ضرورت توجه به بهداشت فردی و عمومی، به‌خصوص بهداشت مادر و کودک، روی آورند
🔗 isfahanziba.ir/node/105310
☑️ اصفهان زیبا، رسانه آگاهی بخش:
t.me/joinchat/AAAAADwubhq1fKcu3y6amA
Forwarded from اتچ بات
📌بخش هایی از مقاله مشاهیر ایرانی مدفون در عتبات دوره صفوی

نعیم لیموچی دلی
@tarikhandishmag

بسیاری از شیعیان ایران علاقه مند بودند بعد از فوت در جوار مکان های مقدس دفن گردند و حتی در زمان حیات نیز به اطرافیان خود وصیت می کردند که پس از مرگ، جنازه آنها را به این امکان انتقال داده و در آنجا دفن نمایند. یکی از این مکان های مورد علاقه، عتبات عالیات و مزار امامان معصوم آن سرزمین بود.در زمان حکومت صفویه سرزمین عتبات زیر نظر حکومت عثمانی اداره می شده است. بعد از انتقال جنازه ها به عتبات، ماموران عثمانی به بهانه های مختلف از جنازه ها مالیات می گرفتند.
حمل جنازه ها و اجساد به عتبات باعث پیدا شدن طبقه ای در نجف اشرف شد که درآمد آنها بستگی به شیعیانی داشت که در خارج در می گذشتند. حمل آنها با توجه به مسافت های طولانی، هفته ها و بعضی مواقع تا یکماه طول می کشید. طولانی بودن مسیر ، گرمی هوا و رعایت نکردن بهداشت از سوی کاروان های حامل جنازه باعث رواج بیماری های واگیر دار می شد . حمل جنازه ها به عتبات تا جایی ادامه یافت که به صورت یک تجارت پرسود در آمد. به همین دلیل در عتبات گروهی پیدا شدند که حمل اموات را که سود زیادی داشت را حرفه خود کردند. این تجار خود شخصا یا گاهی نمایندگانی به مناطق و کشورهای شیعه نشین می فرستادند تا اموات را به نجف اشرف و کربلا انتقال دهند.
@tarikhandishmag
🔻این مقاله را می توانید در شماره پنجم نشریه تاریخ اندیش به آدرس زیر دریافت کنید :
Www.tarikhandish.ir /shop /
با صدور فتوی جنگ و جهاد از سوی علما علیه روسیه,مجلسی در سلطانیه برگزار شد و همگان در حضور فتحعلیشاه حضور یافتند..

جیره خواران با شعار و احساسات ریاکارانه فضای مجلس را در دست گرفته و اصرار به جنگ داشتند..

در این هنگام فتحعلیشاه رو به قائم مقام کرد و پرسید نظر شما چیست..؟!

قائم مقام دیدگاه خود را با پرسشی مطرح کرد و از شاه پرسید عایدی و مالیات شما چقدر است..؟! فتحعلیشاه جواب داد سالیانه شش کرور مالیات دریافت میکنیم..قائم مقام سپس ادامه داد مالیات روسیه چقدر است..؟! فتحعلیشاه گفت شنیده ایم روسیه سالانه ششصد کرور مالیات دریافت میکند...

قائم مقام گفت عقل حکم میکند کسی که شش کرور دارد با کسی که ششصد کرور دارد در نیاویزد..!!!

در همین جلسه جیره خواران و مزدوران شاه و دربار با هتاکی قائم مقام را مورد شماتت قرار دادند که او به شاه توهین کرده و فردای همانروز حکم تکفیر قائم مقام در تبریز پخش شد و به خانه ی او حمله و غارت کردند و او به مشهد تبعید شد و...

دور دوم جنگ های ایران و روسیه شروع و به شکست و خفت و خواری مملکت ختم شد..


📝دکتر باستانی پاریزی-حماسه ی کویر ص 75
🖇نگاهی به آنچه بر سر یکی از میراث اصفهان گذشته است

🖊عبدالمهدی رجایی/نویسنده و پژوهشگر تاریخ

بازار هنر را خیلی‌ها ندیده‌اند. عجیب نیست. این بازار در سایت تاریخی شهر و مثلا در کنار میدان نقش‌جهان قرار نگرفته است. راستی یادم رفت بگویم آنجا به مغازه‌های طلافروشی اختصاص یافته و طبقات متوسط شهر را هم که این روزها با طلا میانه‌ای نیست! پس بازار هنر که سرنوشتش با طلا گره خورده و به قول اصفهانی‌ها دستش در دست طلاست، از دید خیلی‌ها پنهان مانده است؛ اما این بنا سردری دارد که در شلوغی خیابان گم شده و درونی یا دالانی دارد که بسیار دیدنی است. شاید اگر خیابان چهارباغ این قدر از سطح زمین بالاتر نمی‌رفت تا جایی که بازار هنر گود بیفتد، بهتر بود! جالب است که در قدیم آنجا را «بازارچه بلند» می‌گفتند. نکته دیگری که جای گفتن دارد، این است که انتهای بازار که به پارک هشت‌بهشت در می‌گشاید هم چندان از این موقعیت خود استفاده نکرده است. معلوم نیست چرا کسی در پشتی را به درستی نمی‌شناسد و کمتر گردشگری از این راه وارد بازار می‌شود. شاید معماری آن قسمت باید اصلاح شود.  اما به‌هرحال تاریخچه این بازار شنیدنی است.

بازار هنر، بازار شاهزادگان

این بازار به بازار شاهی نیز معروف بود و چون درعصرصفوی به کوی شاهزادگان متصل می‌شد، آن را به نام بازار شاهزادگان می‌نامیدند. این بازار نیز از موقوفات مدرسه چهارباغ بود. چــنــان‌که مــی‌دانــیــم وقــتی مدرسه‌ای ساخته می‌شد، رقباتی بر آن وقف می‌شد تا از درآمد آنها خرج مدرسه شود. در زمان شاه سلطان حسین صفوی وقتی مدرسه چهارباغ را ساختند، یک کاروان‌سرا (هتل عباسی کنونی) و یک بازار (بازار هنر) را قرار دادند تا درآمد این دو مکان به خرج مدرسه و طلاب آنجا برسد. اهمیت مدرسه چهارباغ به قدری بود که بهترین مدرسان شهر در آن به تدریس مشغول بودند  و حتی خود شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه سلسله صفوی، حجره‌ای در مدرسه داشت که هنوز مشخص است. 

 روزگار طویله اسب‌ها

 به داستان بازار برگردیم. بعد از صفویه این بازار بایر افتاده بود؛ چراکه جمعیت شهر پس از صفویه حدود یک‌دهم شد و دیگر به آن بازارها و بناهای مجلل و باشکوه نیازی نبود. اصلا جمعیتی نبود که از آن بازارها خرید کند.  آن طور که روزنامه فرهنگ در شماره 380 در 25 ذی‌القعده 1303 می‌نویسد، در 1303قمری تعمیراتی توسط ظل‌السلطان در آن بازار صورت گرفت و بازارچه مذکور اصطبل اسب‌های سواره فتح شد. مؤلف کتاب نصف جهان بعد از ذکر تعمیرات مذکور و اینکه به دستور ظل‌السلطان آنجا محل غلامان لشکری قرار گرفته، می‌گوید: «‌بازارچه مذکور در کمال خوبی و ارتفاع دو طبقه ساخته شده است و طولانی و بعد از بازار قیصریه به این خوبی بازاری نیست.» کاربری اصطبل  قشون گویا زیاد ادامه نیافت. در زمان بازدید لرد کرزن، یعنی 1305 قمری، با ذکر اینکه آنجا قبلا «‌طویله غلامان ظل‌السلطان» بوده، بازار را دوباره خالی و متروک دیده است. بعد از داستانی که برای کاروان‌سرای عباسی پیش آمد و از چنگال ملکیت شخصی به نام مثقالی درآمد، این بازار و کاروان‌سرا به اداره اوقاف بازگشت.

 بازاری که بوی توتون می‌داد

 در دوره پهلوی دوم ابتدا این بازار انبار دخانیات شد. پیرمردها هنوز به یاد دارند که وقتی از آنجا می‌گذشتند، بوی توتون به مشام می‌رسید. تا اینکه در 1342 طی بازدیدی که اعضای انجمن آثار ملی از اصفهان کردند درباره بازارچه بلند نظر دادند: «بازارچه بلند که اثر تاریخی بسیار جالب توجهی است و مدت اجاره آن برای اداره دخانیات نیز منقضی شده است، با موقعیت فعلی آن و ازدیاد روزافزون جهانگردان و بازدیدکنندگان شهر تاریخی اصفهان، به هیچ وجه مصلحت نیست که بیش از این به صورت انبار و وضع نامطلوب کنونی باقی بماند؛ بلکه مصلحت این اثر تاریخی ایجاب می‌کند که وزارت دارایی ترتیب تخلیه فوری محل مزبور را بدهند و آقای متصدی مدرسه چهارباغ برای بهره‌برداری بهتر و افزایش درآمد و کمک به تعمیرات مدرسه مزبور، با نظر ادارات کل اوقاف و باستان‌شناسی نسبت به مهیاکردن بازار نامبرده با حفظ صورت اصلی و قدیمی‌آن برای ایجاد دکان‌ها و فروشگاه‌های مناسب صنایع‌دستی و محلی اقدام کنند.» 

خرج مرمت؛ 320 هزار تومان!

سه سال بعد، اداره دخانیات آنجا را تخلیه کرد و بازارچه سرنوشت دیگری یافت. در این زمان به دلیل این که جمعیت شهر رو به ازدیاد بود، بازارهایی که متروک افتاده بودند دوباره رونق یافتند. بنابر این اداره اوقاف با کمک هنرمندان به تعمیر آن بازار اقدام کرد.متن خبر در شماره 1378 روزنامه فرهنگ در تاریخ 11 خرداد 1345 می‌گوید: «به منظور تعمیر بازارچه بلند و احیای این اثر تاریخی، روز جمعه گذشته جلسه‌ای با حضور سرکار سرهنگ زاهدی، مدیرکل اوقاف استان و گروهی از هنرمندان اصفهان در مدرسه چهارباغ تشکیل شد. در این جلسه، پیرامون چگونگی تعمیر بازارچه مذکور گفت‌وگو و تبادل نظر  به عمل آمد و هنرمن
دان اصفهان اظهار تمایل کردند که این کار را خودشان انجام دهند. درنتیجه هیئتی مرکب از آقایان سرهنگ زاهدی، حاج محمدصادق صیرفیان، حاج محمدتقی ذوفن، حاج محمد حسین پرورش و شکرالله صنیع‌زاده با رأی مخفی برگزیده شدند تا هزینه تعمیر بازارچه بلند را برعهده بگیرند. پس از پایان جلسه مذکور تا امروز سه میلیون و دویست هزار ریال برای انجام این کار جمع‌آوری شده تا بر اساس طرحی که اداره فرهنگ و هنر برای احیای این اثر تاریخی تهیه خواهد کرد، اقدام لازم معمول شود. بقیه هزینه تعمیر بازارچه بلند که روی هم دوازده ملیون ریال برآورد شده است، نیز به تدریج پرداخت خواهد شد.»

 بازار اسرارآمیزی که متروک ماند

روزنامه اصفهان پنج سال بعد در شماره 2395، در 9 خرداد 1350 طی گزارشی تاریخچه بازار و روند بازسازی آن را چنین شرح داد: «این بازار در طول مدت سه قرن روی آبادی به خود ندید؛ تا آنجا که موجبی و سببی برای طلاب مدرسه سلطانی گردیده  و آنها هرگز جرئت نمی‌کردند در اوقات شب، دروازه بزرگ جبهه شمالی مدرسه را که در وسط آن بازار گشوده می‌شد باز بگذارند؛ چرا که شهرت داشت آنجا «جن» دارد و شب‌ها به کرات دیده شده که اجنه از این دروازه داخل مدرسه شده و موجبات ناراحتی طلاب را فراهم ساخته‌اند. همین گونه ترهات و افسانه‌سرایی‌ها موجب شده بود بازار نامبرده متروک بماند، تا وقتی که نیروی تزاری روس تا قلب مملکت ما تاخت و شهر اصفهان را تحت اشغال خود در آورد و آنجا را برای اسبان سواره‌نظام خود به صورت طویله در آورد ( اشاره است به تصرف اصفهان به دست روس‌ها در زمان جنگ جهانی اول) و پس  از آن هم که روس‌ها رفتند، ژاندارمری آن را تصاحب کرد و بعد نمی‌دانم با چه مستند حاج محمد کاظم مثقالی دست تصرف روی آن انداخت و روزنامه اخگر آن قدر در اطراف این موضوع مقاله نوشت که سرانجام اداره اوقاف با اجرای محاکماتی در دادگستری «حاج آقا» را محکوم کرد و آن را به تصرف خود در آورد و به صورت اجاره به اداره دخانیات برای استفاده انباری واگذار کرد. »

 با جانم و قربانم بازار هنر متولد شد!

بی‌اعتنایی متولیان مدرسه چهارباغ، که این بازار هم تحت اختیارشان بود، به حفظ و نگاهداری آن، که اتفاقا به صورت مستحکمی‌هم ساخته نشده و قسمت مهمش با خشت و گل بود، آن‌ را به صورت مخروبه‌ای در آورده بود و اداره اوقاف هم کمترین توجهی به حفظ این اثر تاریخی نمی‌کرد. تا اینکه سرهنگ محمود زاهدی، مدیر اوقاف اصفهان شد. او یکی از فعال‌ترین مدیران اوقاف استان اصفهان بود که مابین 1345 تا 1348 در این سمت باقی بود. کارنامه فعالیت‌های این اداره در سال‌های مذکور در کتاب «سپاسگزاری از مردم» درج شده است. خود ایشان نیز سه هزار متر زمین برای مسجد زاهدی (خ مطهری) و نیز یک باب دبیرستان و یک باب دبستان زاهدی وقف کرد. در شماره 2395 روزنامه اصفهان در 9 خرداد 1350 می‌خوانیم: «پس از آنکه وزارت فرهنگ و هنر بعد از یکی دو سال در  اختیار گرفتن این بازار نتوانست به عمران آن بپردازد و دوباره آن را تحویل اوقاف داد، او بدون اینکه دیناری از اداره کل اوقاف مساعدت بخواهد یا دیناری از صندوق اوقاف اصفهان یاری بگیرد، فقط با زبان جانم و قربانی که دارد، یک عده از هنرمندان و کاسب‌کاران اصفهان را که علاقه‌ای به حفظ و آثار هنری شهر خود دارند، تشویق به سرمایه‌گذاری برای احیای این اثر تاریخی کرد و به هر یک از آنها یک باب از حجرات آن را با طبقه فوقانی‌اش واگذار کرد و در عرض مدت یک سال کار و کوشش و فعالیت شبانه‌روزی خود بالغ بر پانزده میلیون ریال صرف ساختمان و تجدیدبنا و تحکیم بنیان از ریشه تا طاق بلند آن کرد؛ به طوری که امروز دیده می‌شود، تمامی‌حجرات یا به عبارت بهتر، مغازه‌های آن با آبرومندترین صورت که خود نشان‌دهنده عالی‌ترین هنر معماری و گچ‌بری و کاشی‌کاری عصر حاضر است، ساخته شده و هر یک از آنها به وسیله هنرمندی با آثار هنری او زیب و زینت یافته است.»

 پله پله تا احیا!

سال بعد در شماره 825 خبرهای روز اصفهان در دوم مرداد 1351  از روند بازسازی این بازار آمده است: « تعمیر و مرمت و نوسازی بازار بلند که موقوفه مدرسه سلطانی چهارباغ است، به اداره کل اوقاف استان اصفهان محول و این امر موجب شد با نداشتن بودجه و اعتبار، تنها با جلب اعتماد و کمک مردم و نظارت هیئت امنا و دفتر فنی شورای حفاظت آثار باستانی، قسمت شمالی به کلی و قسمتی از جنوب و سردر بازار تماما نوسازی و تعمیر و در نصب درهای آلتی و سنگ‌فرش کردن آن به وسیله مستأجران و تزیینات از لحاظ گچ‌بری و آیینه‌کاری و منبت‌کاری در داخل غرفات اقدام شود. بازار مذکور پس از نوسازی دارای 86 غرفه تحتانی و 76 غرفه فوقانی  و هر یک جداگانه مجهز به تلفن اختصاصی، شوفاژ، آب و فاضلاب و برق شد. »  بی‌گمان اندک مدتی پس از این تاریخ بازار افتتاح شده است. این بازار اکنون به نام بازار هنر، در شمال مدرسه چهارباغ و یکی از بازارهای تاریخی و دیدنی شهر
اصفهان است. امروزه بازار هنر بیشتر در ید اصحاب طلافروشان و طلاسازان است. گویا کارگاه‌های طلاسازی در طبقه بالا و مغازه‌های طلافروشی در طبقه پایین هستند. هرچه هست باید در نظر داشت که خود این بنا یکی از گنجینه‌های ارزشمند این شهر است و جا دارد برای معرفی و دعوت از گردشگران برای بازدید آن تمهیدهای بهتری اندیشیده شود؛ چرا که این بازار هم قدمتی همپای بسیاری از ابنیه شهر دارد. 
🔆"هزار افسوس، صدهزار دریغ از بدبختی دولت و بیچارگی ملت!
خداوند تبارک و تعالی به جهت معالجه این مملکت بیمار، طبیب حاذق و حکیمی هوشیار، فاضل بزرگوار که همه تن مغز و خرد بود، برانگیخته بود. به هوسات جاهلانه و به خواهش های زنانه، خونش ریخته شد. خون بیگناه والله مکافات دارد. همه غرض از ریختن خون آن مظلوم وطن پرست آن بود که بگویند این پادشاه عادت ملوک قاجار را نگاه داشت؛ چون پدر و جدش وزیر اول را کشت و هیچ اندیشه نکرد که این مرد وطن پرست کافی که به هزار سال پروردگار به اهالی مملکتی و اقلیمی نمی دهد، غیر از دولتخواهی و فتا در اصلاح امور پادشاه چه جریمه و جنایت دارد؟ اگر خداوند خیر بر ایران خواسته بود مثل این وزیر فرشته خصال از میان نمی رفت. اگر میلیون ها در سالهای متمادی صرف بیست هزار کنند - به خدا قسم است ، قرن ها بگذرد، ایران مثلش را پیدا نکنند.
هزار افسوس روشنایی آفتاب ایران خاموش گردید و زمام مهام دولت و ملت را به دست مشعبدی دادند که نه از شرع شریف شرمی و نه از مردان مرد آزرمی داشت..."🔆
@mardomnameh
📚رساله خطی شرح عیوب و علاج نواقص مملکتی ایران در کتاب امیرکبیر و ایران فریدون آدمیت، ص 757.
⚫️ایران عزیزم در غم از دست دادن فرزندانت آتش گرفته ایم. مگر عشق به تو بتواند این درد را بر ما تسلی دهد.
تاریخ اندیش حادثه سقوط هواپیمایی اوکراین و در پی آن از دست رفتن هم وطنان عزیزمان را به مردم ایران تسلیت می گوید.
🌑دکتر احسان اشرقی درگذشت.

احسان اشراقي در سال 1307در قزوين بدنيا آمد.ايشان داراي دكتراي تخصّصي تاريخ از دانشگاه تهران است. وی عضو پيوسته فرهنگستان علوم و استاد تاريخ دانشگاه تهران بوو. گروه : علوم انساني رشته : تاريخ تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي احسان اشراقي به قرار زير است: كارشناسي رشته تاريخ و جغرافيا از دانشگاه تهران در سال 1328 كارشناسي ارشد رشته تاريخ و علوم اجتماعي از دانشگاه تهران در سال 1341 دكتراي رشته تاريخ از دانشگاه تهران در سال 1348 همسر و فرزندان : دكتر احسان اشراقي متاهل و داراي يك فرزند مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سوابق مديريتي و اجرايي دكتر احسان اشراقي به قرار زير است: مديريت گروه آموزش تاريخ دانشگاه تهران بمدت بيست سال معاونت آموزشي داانشكده ادبيات و علوم انساني در دانشگاه تهران بمدت دو سال عضو پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران فعاليتهاي آموزشي : احسان اشراقي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران مي باشد .ايشان بمدت 50 سال است كه در مراكز دانشگاهي و موسسات آموزش عالي به امر تدريس فعاليت دارد. جوائز و نشانها : جوايز و نشانهاي دريافتي احسان اشراقي به قرار زير است: استاد ممتاز دانشكده ادبيات دانشگاه تهران جشن بزرگداشت و تكريم دكتر اشراقي در قزوين در سال 1380 به علت پژوهشهاي علمي و فرهنگي درباره شهر مذكور چگونگي عرضه آثار : - ارائه 50 مقاله در زمينه تاريخي - تاليف شش كتاب تاريخي - داراي سه ترجمه ( ترجمه يك كتاب از زبان فرانسوي) - ايراد سخنراني در خارج از كشور در كشورهايي همچون فرانسه،انگليس،آلمان ،گرجستان و غيره.

 آثار : 1 بيهقي تصويرگر زمان ويژگي اثر : مولف: محمدبن حسن بيهقي، احسان اشراقي (مترجم) ناشر: سخن - 1381 2 تاريخ جهان آراي عباسي ويژگي اثر : مولف: محمدطاهرحسين وحيدقزويني، احسان اشراقي (مترجم)، سيدسعيد ميرمحمدصادق (مترجم) ناشر: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - 1383 3 خلاصه التواريخ ويژگي اثر : مولف: احمدبن حسين منشي قمي، احسان اشراقي (مترجم) ناشر: دانشگاه تهران - 1383
شایان ذکر است آیین تشیع ایشان در قزوین برگزار خواهد شد.
Forwarded from امین
عکسی ماندگار از گنجینه پژوهشی ایرج افشار
استاد احسان اشراقی-استاد ایرج افشار-استاد عباس زریاب خویی
◼️آیین بدرقه پیکر استاد فرزانه دکتر احسان اشراقی تاریخ‌نگار، صفوی‌شناس و قزوین‎پژوه برجسته صبح امروز ،شنبه ٢٨دی ماه ٩٨،با حضور دکتر علی‌اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی ، محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور، حجت الاسلام و المسلمین محمود دعایی ،علیرضا خزائلی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان قزوین ، اعضاء فرهنگستان علوم، اساتید دانشگاه تهران و خانواده مرحوم اشراقی از مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.
◼️در اين مراسم پیام تسلیت دکتر مونسان وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی به مناسبت درگذشت این استاد فرزانه توسط طالبيان معاون میراث فرهنگی کشور قرائت شد .
◼️شایان ذکر است : مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر مرحوم دکتر اشراقی روز یکشنبه ۲۹ دی ماه راس ساعت ۱۰ صبح در زادگاهش قزوین از مقابل سر در عالی قاپو به طرف امامزاده حسین (ع) برگزار خواهد شد .

@qchto