امام حسن و امام حسین ؛یک سوره با دو بسم الله
.
مشهور است که سوره هایی مانند ضحی و انشراح یا فیل و قریش در اصل یک سوره بوده اند که به مصالحی با دو بسم الله در #قرآن آمده است.به ویژه آنکه برخی معتقدند که حتی در نماز اگر سورهی اولی خوانده شود واجب است،دومی نیز قرائت گردد.
و گویی این مثال ملکوتی تجلی واقعیاش شخصیت #حسنین علیهما سلام است.
در اثنا نوشتن کتابچه نبرد صلح - حدود ۸ سال پیش- بدون هرگونه اغراق هرچه در صلح و سیره #امام_حسن می دیدم نشان از حسین بود و بعدها نیز عاشورای #امام_حسین را یکسره حسنی دیدم.
چه این که گویی #صلح_امام_حسن و #عاشورا به مثابه یک چرخدنده برای دستگاه #امامت بر هم میپیچد و حرکت می کند.
وباز اینکه میبینیم که رویداد عاشورا یکی از مفاد صلحنامه ای است که قرار است تاریخ را از تزویر نجات دهد و نشان دهد سازش با هر پرچم سپیدی امن و امان نیست.
بین رویدادی که در سال ۵۰ هجری و در ناحیه مسکَن افتاد تا روز طَف یک خط حقیقی برای آگاهی امت اسلام کشیده شد.
تاریخ روایت میکند که پیمان صلح معاویه با امام حسن و امام حسین(بطور همزمان بوده) و گرچه مفاد این پیمان هیچگاه به طور کامل در اختیار نبوده اقراری است از سوی معاویه برای شرعی و قانونی بودن قیام #اباعبدالله...
از سوی دیگر تاریخ به چشم خود دید که کربلا به مجاهدت و خون حسن مثنی و قاسم و عبدالله و خاندان مجتبی چقدر رنگ و بوی مردانگی و سلحشوری نخستین پور بوتراب را داشت.
و بی سبب نیست حتی در زیارتنامه ها نیز سلام بر این دو در یک عبارت است و نصوص نبوی دربارهی امامت همزمان ایشان(چه نشسته و چه برخاسته)استثنای شگفت تاریخ امامت است.
هفتم صفر که روز شهادت یا مسمومیت #امام_مجتبی علیه السلام است و آغاز بزرگترین پیاده روی جهان در #اربعین حسینی همیشه به این می اندیشیدم که ای کاش #شیعیان این حرکت جهانی را از مَسکِن شروع میکردند.
تا به دنیا بگویند الگوی #شیعه برای زندگی ایمانی چیست؟
به دنیا بگویند ما با هیچکس جنگی نداریم اما دجالان و فاسقان و طاغوتها حتی بر پیمانهایشان برای زندگی مسالمت آمیز هم پایبند نیستند.
و این گونه است که راهی که از مسکن و صلح حسنین آغاز شده فرجامی جز رویارویی همیشگی #کربلا نخواهد داشت.
کاش روزی این فراز تاریخ اسلام در یک قاب تصویری و رسانه ای دیده شود چون جدا دیدن این دو نور تحریف تاریخ است.
@tabnakjavan
.
مشهور است که سوره هایی مانند ضحی و انشراح یا فیل و قریش در اصل یک سوره بوده اند که به مصالحی با دو بسم الله در #قرآن آمده است.به ویژه آنکه برخی معتقدند که حتی در نماز اگر سورهی اولی خوانده شود واجب است،دومی نیز قرائت گردد.
و گویی این مثال ملکوتی تجلی واقعیاش شخصیت #حسنین علیهما سلام است.
در اثنا نوشتن کتابچه نبرد صلح - حدود ۸ سال پیش- بدون هرگونه اغراق هرچه در صلح و سیره #امام_حسن می دیدم نشان از حسین بود و بعدها نیز عاشورای #امام_حسین را یکسره حسنی دیدم.
چه این که گویی #صلح_امام_حسن و #عاشورا به مثابه یک چرخدنده برای دستگاه #امامت بر هم میپیچد و حرکت می کند.
وباز اینکه میبینیم که رویداد عاشورا یکی از مفاد صلحنامه ای است که قرار است تاریخ را از تزویر نجات دهد و نشان دهد سازش با هر پرچم سپیدی امن و امان نیست.
بین رویدادی که در سال ۵۰ هجری و در ناحیه مسکَن افتاد تا روز طَف یک خط حقیقی برای آگاهی امت اسلام کشیده شد.
تاریخ روایت میکند که پیمان صلح معاویه با امام حسن و امام حسین(بطور همزمان بوده) و گرچه مفاد این پیمان هیچگاه به طور کامل در اختیار نبوده اقراری است از سوی معاویه برای شرعی و قانونی بودن قیام #اباعبدالله...
از سوی دیگر تاریخ به چشم خود دید که کربلا به مجاهدت و خون حسن مثنی و قاسم و عبدالله و خاندان مجتبی چقدر رنگ و بوی مردانگی و سلحشوری نخستین پور بوتراب را داشت.
و بی سبب نیست حتی در زیارتنامه ها نیز سلام بر این دو در یک عبارت است و نصوص نبوی دربارهی امامت همزمان ایشان(چه نشسته و چه برخاسته)استثنای شگفت تاریخ امامت است.
هفتم صفر که روز شهادت یا مسمومیت #امام_مجتبی علیه السلام است و آغاز بزرگترین پیاده روی جهان در #اربعین حسینی همیشه به این می اندیشیدم که ای کاش #شیعیان این حرکت جهانی را از مَسکِن شروع میکردند.
تا به دنیا بگویند الگوی #شیعه برای زندگی ایمانی چیست؟
به دنیا بگویند ما با هیچکس جنگی نداریم اما دجالان و فاسقان و طاغوتها حتی بر پیمانهایشان برای زندگی مسالمت آمیز هم پایبند نیستند.
و این گونه است که راهی که از مسکن و صلح حسنین آغاز شده فرجامی جز رویارویی همیشگی #کربلا نخواهد داشت.
کاش روزی این فراز تاریخ اسلام در یک قاب تصویری و رسانه ای دیده شود چون جدا دیدن این دو نور تحریف تاریخ است.
@tabnakjavan
Forwarded from آقا صادق
امامصادق (ع) و انحراف زیدیه
بیتردید مصائبی که #امام_جعفر_صادق علیهالسلام در عصر امامت خود از جانب علویونی که بعدها به عنوان امامان #زیدی خوانده شدند؛ متحمل گردید، کمتر از رنجی نبود که از خلفای تازه کار عباسی بر آن حضرت تحمیل شد.
برابر گزارشهای قابل توجهی که از سوی کلینی و ابوالفرج اصفهانی و طبری و دیگران صورت گرفته است.با تزلزل پایههای حکومت بنیامیه، جنبشهای دینی و سیاسی برای کسب قدرت به حرکت در آمدند اما چشم امت اسلامی به سمت خاندان پیامبر (ص) بود.
اولین کسی که در این زمینه پیشدستی نمود،عبدالله ابن حسن حسنی بود که سعی کرد با استفاده از احادیث #مهدویت ، نظر مردم را به سمت فرزندش محمد معروف به #نفس_زکیه جلب نمود و حتی خلفای نخستین #بنی_عباس نیز با او بیعت کردند.
#امام_ششم که نیک میدانستند که محمد حسنی آن #موعود معهود خدا نیست؛ از سر دلسوزی و هدایت هیچگاه با او و ادعاهای پدرش روی خوشی نشان نداد و معتقد بودند، بلند پروازی عبدالله پسر حسن مثنی برای فرزندش باعث کشته شدن او و آسیبهای جدی به #شیعیان و علویان خواهد شد و شیعه کشی و کشتار سادات را به نحو بی سابقهای به امری عادی تبدیل میکند.
به بیان دیگر، ریشه ظاهری سخت گیری #منصور_دوانیقی بر خاندان پیامبر و آزاری که او با فشار و اهانت و اذیت بنیهاشم پیش گرفت و در نهایت امام را نیز به شهادت رساند، همین قیامهای بیاجازه و ساده نگرانهای بود که نمیتوان همهاش را به انگیزههای دنیوی و سیاسی منحصر دانست.
این جماعت که بعدها به عنوان زیدیه شناخته شدند دچار انحراف بینشی بودند. از نظر آنها در #تشیع آنچه اصالت داشت مبارزه مسلحانه است و هر تفکری که مبارزه سخت را نپذیرد، #سازشکار است.
به روایت ایشان بالاترین فضیلت برای شناسایی امام اول نسب فاطمی بود و بعد قیام به شمشیر.
آنها #تقیه را حرام میدانستند و اعتقاد داشتند حتی امامت مفضول بر فاضل به دلیل سبقت او در قیام و مبارزه شایسته و مباح است.
کمی غیرقابل باور است اما در گزارشهای تاریخی تصریح شده، اینان وقتی در مراحل اولیه قیام توفیقاتی کسب کردند، برای بیعت گرفتن امام معصوم را تحت فشار و تهدید و زندان قرار دادند.
امامان زیدی که برخی از نسل امام حسن(ع) و برخی دیگر حسینی تبار بودند(بجز برخی استثنائات مانند خود زید، فرزندش، شهید فخ و کشتگان زندان هاشمیه) به دلیل توهم انقلابیگری و مبارزه کور به رغم آنکه نوعا از زاهدان و مومنان و محدثان زمانه خود تلقی میشدند و سر سازش با هیچ ستمکاری را نداشتند،مهمترین موانع توجه مردم به جریان اصیل امامت بودند.
از زمان امام باقر تا پایان امامت حضرت جواد(علیهمالسلام) جریان امامت رسالتی مهمتر از مرز گذاری برای عقاید اسلام ناب برای خود قائل نبود.
امامان معتقد بودند، قیام بدون داشتن نگرههای اصیل و امتی تربیت شده که در مقابل ابتلائات استقامت میکند، هدر دادن جان و فرصتها برای تربیت جامعه و مبارزه با اندیشههایی است که با توجه به گسترش جغرافیایی اسلام ، بازار التقاط و انحراف را داغ کرده بود.
از نظر امام صادق سلاماللهعلیه قیام کسی که علم کافی به معروف و منکر ندارد، نمیتوانست مصداق امر به معروف و نهی از منکر باشد.
قیامی که بنیان آن رشد فهم عمومی نباشد هر جوری که به دست آمده باشد ، ماندگار نخواهد بود.
قیامی که آیین اخذ قدرت در آن برپایه شمشیر و زور و اکراه باشد، دینی نیست.
از نظر امام حکومت سیاسی بدون دانایی و بر پایه زور پذیرفته نبود ؛ حتی اگر قیام توسط مومنان نماز شب خوان صورت پذیرفته باشد زیرا امام در فهم مصالح امت نه عشیرهای نگاه میکردند و نه حتی بر پایه نگاه به صلاحیت و ایمان ظاهری افراد:
«فلاتخرقوا بهم اما علمت ان امارة بنيامية كانت بالسيف و العسف و الجور و ان امارتنا بالرفق و التألف و الوقار و التقية و حسن الخلطة و الورع و الاجتهاد فرغّبوا الناس في دينكم و فيما أنتم فيه»
به مردم فشار نياوريد. آيا نميداني كه حكومتداري بنياميه با شمشيرو زور و فشار و ستم بود ولي روش ما با نرمي، مهرباني، متانت، نگهداري، حسن معاشرت، پاكدامني و كوشش است. پس كاري كنيد كه مردم به دين شما و مسلكي كه داريد رغبت پيدا كنند.
قطعا تفکراتی که در آن اصالت با مبارزه است و هر کار دیگری در آن خیانت و سازش تلقی شود؛ نمی توانست امامت رئیس مذهب جعفری را بپذیرد.
بنابراین زمینه جمع شدن حوزه درس و در نهایت شهادت آن امام همام را فراهم کرد.
البته مشکلات ناشی از رسوخ تفکر زیدیه و بروز آن در لوای اسماعیلیه و حتی برخی جریانهای عصر حاضر فراتر از اینهاست که بررسی مجالی بیشتر میطلبد.
t.me/iranianmedia
بیتردید مصائبی که #امام_جعفر_صادق علیهالسلام در عصر امامت خود از جانب علویونی که بعدها به عنوان امامان #زیدی خوانده شدند؛ متحمل گردید، کمتر از رنجی نبود که از خلفای تازه کار عباسی بر آن حضرت تحمیل شد.
برابر گزارشهای قابل توجهی که از سوی کلینی و ابوالفرج اصفهانی و طبری و دیگران صورت گرفته است.با تزلزل پایههای حکومت بنیامیه، جنبشهای دینی و سیاسی برای کسب قدرت به حرکت در آمدند اما چشم امت اسلامی به سمت خاندان پیامبر (ص) بود.
اولین کسی که در این زمینه پیشدستی نمود،عبدالله ابن حسن حسنی بود که سعی کرد با استفاده از احادیث #مهدویت ، نظر مردم را به سمت فرزندش محمد معروف به #نفس_زکیه جلب نمود و حتی خلفای نخستین #بنی_عباس نیز با او بیعت کردند.
#امام_ششم که نیک میدانستند که محمد حسنی آن #موعود معهود خدا نیست؛ از سر دلسوزی و هدایت هیچگاه با او و ادعاهای پدرش روی خوشی نشان نداد و معتقد بودند، بلند پروازی عبدالله پسر حسن مثنی برای فرزندش باعث کشته شدن او و آسیبهای جدی به #شیعیان و علویان خواهد شد و شیعه کشی و کشتار سادات را به نحو بی سابقهای به امری عادی تبدیل میکند.
به بیان دیگر، ریشه ظاهری سخت گیری #منصور_دوانیقی بر خاندان پیامبر و آزاری که او با فشار و اهانت و اذیت بنیهاشم پیش گرفت و در نهایت امام را نیز به شهادت رساند، همین قیامهای بیاجازه و ساده نگرانهای بود که نمیتوان همهاش را به انگیزههای دنیوی و سیاسی منحصر دانست.
این جماعت که بعدها به عنوان زیدیه شناخته شدند دچار انحراف بینشی بودند. از نظر آنها در #تشیع آنچه اصالت داشت مبارزه مسلحانه است و هر تفکری که مبارزه سخت را نپذیرد، #سازشکار است.
به روایت ایشان بالاترین فضیلت برای شناسایی امام اول نسب فاطمی بود و بعد قیام به شمشیر.
آنها #تقیه را حرام میدانستند و اعتقاد داشتند حتی امامت مفضول بر فاضل به دلیل سبقت او در قیام و مبارزه شایسته و مباح است.
کمی غیرقابل باور است اما در گزارشهای تاریخی تصریح شده، اینان وقتی در مراحل اولیه قیام توفیقاتی کسب کردند، برای بیعت گرفتن امام معصوم را تحت فشار و تهدید و زندان قرار دادند.
امامان زیدی که برخی از نسل امام حسن(ع) و برخی دیگر حسینی تبار بودند(بجز برخی استثنائات مانند خود زید، فرزندش، شهید فخ و کشتگان زندان هاشمیه) به دلیل توهم انقلابیگری و مبارزه کور به رغم آنکه نوعا از زاهدان و مومنان و محدثان زمانه خود تلقی میشدند و سر سازش با هیچ ستمکاری را نداشتند،مهمترین موانع توجه مردم به جریان اصیل امامت بودند.
از زمان امام باقر تا پایان امامت حضرت جواد(علیهمالسلام) جریان امامت رسالتی مهمتر از مرز گذاری برای عقاید اسلام ناب برای خود قائل نبود.
امامان معتقد بودند، قیام بدون داشتن نگرههای اصیل و امتی تربیت شده که در مقابل ابتلائات استقامت میکند، هدر دادن جان و فرصتها برای تربیت جامعه و مبارزه با اندیشههایی است که با توجه به گسترش جغرافیایی اسلام ، بازار التقاط و انحراف را داغ کرده بود.
از نظر امام صادق سلاماللهعلیه قیام کسی که علم کافی به معروف و منکر ندارد، نمیتوانست مصداق امر به معروف و نهی از منکر باشد.
قیامی که بنیان آن رشد فهم عمومی نباشد هر جوری که به دست آمده باشد ، ماندگار نخواهد بود.
قیامی که آیین اخذ قدرت در آن برپایه شمشیر و زور و اکراه باشد، دینی نیست.
از نظر امام حکومت سیاسی بدون دانایی و بر پایه زور پذیرفته نبود ؛ حتی اگر قیام توسط مومنان نماز شب خوان صورت پذیرفته باشد زیرا امام در فهم مصالح امت نه عشیرهای نگاه میکردند و نه حتی بر پایه نگاه به صلاحیت و ایمان ظاهری افراد:
«فلاتخرقوا بهم اما علمت ان امارة بنيامية كانت بالسيف و العسف و الجور و ان امارتنا بالرفق و التألف و الوقار و التقية و حسن الخلطة و الورع و الاجتهاد فرغّبوا الناس في دينكم و فيما أنتم فيه»
به مردم فشار نياوريد. آيا نميداني كه حكومتداري بنياميه با شمشيرو زور و فشار و ستم بود ولي روش ما با نرمي، مهرباني، متانت، نگهداري، حسن معاشرت، پاكدامني و كوشش است. پس كاري كنيد كه مردم به دين شما و مسلكي كه داريد رغبت پيدا كنند.
قطعا تفکراتی که در آن اصالت با مبارزه است و هر کار دیگری در آن خیانت و سازش تلقی شود؛ نمی توانست امامت رئیس مذهب جعفری را بپذیرد.
بنابراین زمینه جمع شدن حوزه درس و در نهایت شهادت آن امام همام را فراهم کرد.
البته مشکلات ناشی از رسوخ تفکر زیدیه و بروز آن در لوای اسماعیلیه و حتی برخی جریانهای عصر حاضر فراتر از اینهاست که بررسی مجالی بیشتر میطلبد.
t.me/iranianmedia
Telegram
آقا صادق
دکتر محمد صادق دهنادی
مدیریت رسانه
دین
علوم شناختی
مدرس: سواد زندگی
ارتباط با من:
@msdehnadi
مدیریت رسانه
دین
علوم شناختی
مدرس: سواد زندگی
ارتباط با من:
@msdehnadi