Forwarded from آقا صادق (دکتر محمدصادق دهنادی)
دختران و سه نظریه اقتصادی
#روز_دختر فرصت باز اندیشی مسائل مربوط به جامعه #بانوان و به خصوص زنان جوان است. به ویژه اینکه ملاحظهی نمودارهای جمعیتی نشان میدهد، ده سال آینده را باید دهه بحرانها و چالشهای زنان و به ویژه دختران میانسال دانست.
البته ستون فقرات این چالشها و سوالات مسئله #جنسیت در دوره گذار در هر جامعهی سنتی-مدرن مسئله اقتصاد است.
در واقع جریان #اقتصاد تا حد زیادی تعیین کننده جایگاه زن در اجتماع، سیاست و حتی مسائل روحی و روانی بوده است.
نگاه اول اقتصادی ، به موضوع دختر ، نگاه سنتی مبتنی بر جوامع کشاورزی و نیمه صنعتی است.
در این جوامع که همچنان هم وجود دارند، اساس حافظه ژنتیک درباره موالید رابطهی آن با کار بدنی است.
جامعه سنتی پسر را به عنوان نیروی کار میبیند و میداند با ازدواج او را از دست نمیدهد.
کم رغبتی جامعه سنتی به دختر دقیقا درونمایه مالی دارد.
نگاه دوم اقتصادی مربوط به جامعه مدرن است که یا #فمنیستی است و یا به شدت تحت تاثیر #فمنیزم .
بر خلاف آنکه جامعه از #فمنیست به عنوان یک جنبش اجتماعی برای احقاق #حقوق_زنان یاد میکند اما سود این جنبش فقط به جیب سرمایهداران رفته است و در آن یک سود مالی هنگفت به دست آمده است.
اغراض اقتصادی این جنبش هم تامین کارگر ارزان و پایین آوردن ارزش کار به خاطر گرایش داوطلبانه زنان برای انجام کار بوده و هست.
یک صاحب سرمایه به دلیل درخواست بسیاری از زنان به داشتن شغل اکوسیستم کسب و کار را به سمت کاهش هزینههای نیروی انسانی سوق میدهد.
به عبارتی سود اندیشههای برابری طلب در مقام عمل به جیب کسی میرود که یک زن بخاطر حضور در اجتماع حاضر است که برای او با نصف قیمت کار کند و ضرر آن برای همان زنی است که یا همزمان در خانه و شغل باید به کار مشغول باشد و کاهسته می شود و یا مانند بسیاری از دختران روزگار ما به جای تشکیل #خانواده و تامین آتیه عاطفی و شخصیتی ، کار را جایگزین عشق و مادری و گاهی حتی همسری و داشتن یک ارتباط امن و پایدار میکند و سرش گرم تعارض و اعتراضی بی امان و نامحدودی کرده که تا آخر عمر لذت هر چیزی را از او سلب میکند.
نگاه سوم اما نگاه بسیار غریبی است که حتی مسلمانان نیز به آن آگاهی ندارند و آنرا پوشاندهاند.
از نظر اسلام دختر ملکه ای است که هیچ وظیفهای برای تامین اقتصادی خود ندارد.
قبل از ازدواج بر عهدهی پدر و بعد از آن بر عهده همسر(بعلاوه آنکه حتی در انجام کارهای خانه و حتی شیر دادن فرزند هم وظیفه ندارد چه برسد به پخت و پز و خانه داری . ارجاع به رسالههای عملیه) و در غیر این صورت تمشیت اقتصاد او بر گردن حکومت است. یک مغالطه آن است که تصور شده اینکه دختر وظیفه کار اقتصادی ندارد به این معناست که حق فعالیت ندارد. اما واقعیت این است که رجوع به اسناد دسته اول اسلامی نشان میدهد زن ملکهی مسلطی است که حقوق مالی منحصر بفردی در سیستم جامعه اسلامی ایده آل دارد که متاسفانه به دلایل منفعت طلبانه هیچگاه تبیین درستی از آن نشده است.
https://www.instagram.com/p/CByvRi4JySy/?igshid=17l27o8aldv1d
#روز_دختر فرصت باز اندیشی مسائل مربوط به جامعه #بانوان و به خصوص زنان جوان است. به ویژه اینکه ملاحظهی نمودارهای جمعیتی نشان میدهد، ده سال آینده را باید دهه بحرانها و چالشهای زنان و به ویژه دختران میانسال دانست.
البته ستون فقرات این چالشها و سوالات مسئله #جنسیت در دوره گذار در هر جامعهی سنتی-مدرن مسئله اقتصاد است.
در واقع جریان #اقتصاد تا حد زیادی تعیین کننده جایگاه زن در اجتماع، سیاست و حتی مسائل روحی و روانی بوده است.
نگاه اول اقتصادی ، به موضوع دختر ، نگاه سنتی مبتنی بر جوامع کشاورزی و نیمه صنعتی است.
در این جوامع که همچنان هم وجود دارند، اساس حافظه ژنتیک درباره موالید رابطهی آن با کار بدنی است.
جامعه سنتی پسر را به عنوان نیروی کار میبیند و میداند با ازدواج او را از دست نمیدهد.
کم رغبتی جامعه سنتی به دختر دقیقا درونمایه مالی دارد.
نگاه دوم اقتصادی مربوط به جامعه مدرن است که یا #فمنیستی است و یا به شدت تحت تاثیر #فمنیزم .
بر خلاف آنکه جامعه از #فمنیست به عنوان یک جنبش اجتماعی برای احقاق #حقوق_زنان یاد میکند اما سود این جنبش فقط به جیب سرمایهداران رفته است و در آن یک سود مالی هنگفت به دست آمده است.
اغراض اقتصادی این جنبش هم تامین کارگر ارزان و پایین آوردن ارزش کار به خاطر گرایش داوطلبانه زنان برای انجام کار بوده و هست.
یک صاحب سرمایه به دلیل درخواست بسیاری از زنان به داشتن شغل اکوسیستم کسب و کار را به سمت کاهش هزینههای نیروی انسانی سوق میدهد.
به عبارتی سود اندیشههای برابری طلب در مقام عمل به جیب کسی میرود که یک زن بخاطر حضور در اجتماع حاضر است که برای او با نصف قیمت کار کند و ضرر آن برای همان زنی است که یا همزمان در خانه و شغل باید به کار مشغول باشد و کاهسته می شود و یا مانند بسیاری از دختران روزگار ما به جای تشکیل #خانواده و تامین آتیه عاطفی و شخصیتی ، کار را جایگزین عشق و مادری و گاهی حتی همسری و داشتن یک ارتباط امن و پایدار میکند و سرش گرم تعارض و اعتراضی بی امان و نامحدودی کرده که تا آخر عمر لذت هر چیزی را از او سلب میکند.
نگاه سوم اما نگاه بسیار غریبی است که حتی مسلمانان نیز به آن آگاهی ندارند و آنرا پوشاندهاند.
از نظر اسلام دختر ملکه ای است که هیچ وظیفهای برای تامین اقتصادی خود ندارد.
قبل از ازدواج بر عهدهی پدر و بعد از آن بر عهده همسر(بعلاوه آنکه حتی در انجام کارهای خانه و حتی شیر دادن فرزند هم وظیفه ندارد چه برسد به پخت و پز و خانه داری . ارجاع به رسالههای عملیه) و در غیر این صورت تمشیت اقتصاد او بر گردن حکومت است. یک مغالطه آن است که تصور شده اینکه دختر وظیفه کار اقتصادی ندارد به این معناست که حق فعالیت ندارد. اما واقعیت این است که رجوع به اسناد دسته اول اسلامی نشان میدهد زن ملکهی مسلطی است که حقوق مالی منحصر بفردی در سیستم جامعه اسلامی ایده آل دارد که متاسفانه به دلایل منفعت طلبانه هیچگاه تبیین درستی از آن نشده است.
https://www.instagram.com/p/CByvRi4JySy/?igshid=17l27o8aldv1d
Instagram
دکتر محمدصادق دهنادی
دختران و سه نظریه اقتصادی #روز_دختر فرصت باز اندیشی مسائل مربوط به جامعه #بانوان و به خصوص زنان جوان است. به ویژه اینکه ملاحظهی نمودارهای جمعیتی نشان میدهد، ده سال آینده را باید دهه بحرانها و چالشهای زنان و به ویژه دختران میانسال دانست. البته ستون فقرات…
مباهله و مشکلات فهم حقیقت
در احادیث از واقعهی تاریخی #مباهله به عنوان مزیت بیبدیل برای #اهل_بیت نامبرده شده و این امر کاملا درست است.
همچنین آیهی مباهله شگفتترین آیهی قرآن در عظمت شخصیت #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه است. آنجا که از #علی به عنوان #جان_پیامبر یاد شده است.که اگر نبود #غدیر و حدیث منزلت و هزاران سفارش و وصیت #رسول_الله ص ، درباره #ولایت آن حضرت ، همین یک آیه کافی بود که جامعهاسلامی پس از پیامبر، جان او را نگذارد و سراغ دیگران برود.
اینها نکات بسیار مهم است که مفسرین دربارهی آن گفتگوهای کلامی و علمی زیادی کردهاند و میکنند اما در اینجا قصد دارم دو نکتهی دیگر از مسائل مربوط به #مباهله را مرور کنم که در جامعه امروز و مخصوصا در #ارتباطات_انسانی بسیار موثر است.
اولین نکته مربوط به ساحت #خانواده است.
در روایات تاریخی آمده یکی از دلایلی که #مسیحیان نجران در قضیهی مباهله از به قضاوت طلبیدن خدا در مقابل #پیامبر_اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم صرفنظر کردند،این بود که آنجناب به همراه نزدیکترین خویشان خود در این آئین شرکت کردند.
آنها میدانستند اگر کسی ذرهای به اعتقاد خود شک داشتهباشد با همهی داشتههای عزیزش به میدان نمیآید.از طرفی خانواده، بافت باطن شخصیت فرد است. چه بسیار افرادی که ظاهر عوام فریبی دارند اما در خانهی خود بدون نقاب زندگی میکنند.تزلزل هر کس پیش از جامعه نزد خانواده او مشخص میشود و شاید به همین دلیل هم باشد،که از نشانههای خوب به بیان احادیث این باشد که فرد ابتدائا برای خانواده خود خوب باشد.
اطمینان خانوادهی پیامبر به او در امر خطیری که میتوانست جان همهی آنها را تهدید نماید؛ نشان میداد که حقیقت دعوت پیامبر در باطن وجود خودش و در همهی ابعاد شخصیت بزرگ او تجلی دارد.
با نگریستن به این بعد مهم مباهله این سوال اساسی پیش میآید که چرا بسیاری از ادعاهای بزرگ در عرصه دین و اجتماع از سوی برخی از افراد و جریانها حتی در میان خانوادهی خود آنها مورد پذیرش نیست و به بیان عمومیتر چه اتفاقی میافتد که بر خلاف سنت اهلبیت، گسستگی خانوادگی بسیاری از جوامع شیعی را در بر گرفته و اعتقاد و احترام و همراهی متقابل در این زمینه وجود ندارد؟
نکتهی دوم در این مجال ماهیت خود مباهله است. قرآن میگوید و تاریخ تصریح میکند مباهله زمانی اتفاق افتاد که پس #محاجه و آوردن استدلال علمی درباره حقانیت دین،علمای نصرانی حرف حساب پیامبر را نپذیرفتند و کار به آنجا رسید که قضاوت را به خدا واگذار کنند.اصلا انگار قرار نیست حرف مستدل به ذهن برخی برود.
گویی اساسا نباید انتظار داشت این اتفاق بیفتد. انسانها موانعی برای فهم حقیقت دارند که گوش آنها را کر میکند و چشمشان را کور.
اگر پیامبر هم باشی که عقل کل و اخلاق عظیم و ولایت به دلها در اختیارت باشد، باز هم در مقابل تو انگیزههایی وجود دارد که حرف حق را نپذیرد.
اسقفهای نجران ابتدا به ساکن برای تحقیق دربارهی اسلام وارد مدینه شدند و بعد از آن هم استدلالهای عالمانه پیامبر را شنیدند و باز نپذیرفتند.
روز مباهله این جمله از خود ایشان شنیده شد که اگر این #پنج_تن نفرین کنند ، نه از مسیحیان نجران بلکه از هیچ مسیحی اثری باقی نمیماند.آنها دقیقا فهمیدند با چه کسی طرف هستند؟
اما باز هم گردن ننهادند و اسلام را قبول نکردند.
آنها حقانیت اسلام را با تمام وجود حس کردند. با تمام معیارهای عقلانی و علمی درک کردند. آنها حتی با مبانی شهود ، معنویت اهلبیت را به چشم دیدند و حتی حاضر شدند که به اسلام مالیات بدهند و شهروند پیامبر باشند اما عجبا که هیچیک از معیارهای #شناخت_شناسی فوق باعث نشد که به حقیقت گردن نهند!
به نظر میرسد برخی عوامل فرا روانی و فرا معرفتی در اقناع انسانها تاثیر دارد.
انگیزههای مالی اسقفهای نجران از دوشیدن قومشان و به عبارت قرآن گناه و لجبازی و برخی چیزهای دیگر باعث شد که استدلال و معجزه نتواند این افراد را قانع کند و حکایت قانع نشدن اینها در مقابل حرف حساب ، از متداولترین چالشهایی است که امروز هم در ارتباطات انسانی وجود دارد.
به نظر میرسد، موانع فهم حقیقت فراتر از استدلال، به نحوی است که اولا برای برخی غیرقابل حل است و ثانیا برای حل برخی اختلافها چارهای جز اراده خدا و قضاوت تاریخ وجود ندارد.
دانستن این نکته،مدارای اهل دقت با کم و زیاد بینش انسانی را تسهیل میکند.
@tabnakjavan
در احادیث از واقعهی تاریخی #مباهله به عنوان مزیت بیبدیل برای #اهل_بیت نامبرده شده و این امر کاملا درست است.
همچنین آیهی مباهله شگفتترین آیهی قرآن در عظمت شخصیت #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه است. آنجا که از #علی به عنوان #جان_پیامبر یاد شده است.که اگر نبود #غدیر و حدیث منزلت و هزاران سفارش و وصیت #رسول_الله ص ، درباره #ولایت آن حضرت ، همین یک آیه کافی بود که جامعهاسلامی پس از پیامبر، جان او را نگذارد و سراغ دیگران برود.
اینها نکات بسیار مهم است که مفسرین دربارهی آن گفتگوهای کلامی و علمی زیادی کردهاند و میکنند اما در اینجا قصد دارم دو نکتهی دیگر از مسائل مربوط به #مباهله را مرور کنم که در جامعه امروز و مخصوصا در #ارتباطات_انسانی بسیار موثر است.
اولین نکته مربوط به ساحت #خانواده است.
در روایات تاریخی آمده یکی از دلایلی که #مسیحیان نجران در قضیهی مباهله از به قضاوت طلبیدن خدا در مقابل #پیامبر_اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم صرفنظر کردند،این بود که آنجناب به همراه نزدیکترین خویشان خود در این آئین شرکت کردند.
آنها میدانستند اگر کسی ذرهای به اعتقاد خود شک داشتهباشد با همهی داشتههای عزیزش به میدان نمیآید.از طرفی خانواده، بافت باطن شخصیت فرد است. چه بسیار افرادی که ظاهر عوام فریبی دارند اما در خانهی خود بدون نقاب زندگی میکنند.تزلزل هر کس پیش از جامعه نزد خانواده او مشخص میشود و شاید به همین دلیل هم باشد،که از نشانههای خوب به بیان احادیث این باشد که فرد ابتدائا برای خانواده خود خوب باشد.
اطمینان خانوادهی پیامبر به او در امر خطیری که میتوانست جان همهی آنها را تهدید نماید؛ نشان میداد که حقیقت دعوت پیامبر در باطن وجود خودش و در همهی ابعاد شخصیت بزرگ او تجلی دارد.
با نگریستن به این بعد مهم مباهله این سوال اساسی پیش میآید که چرا بسیاری از ادعاهای بزرگ در عرصه دین و اجتماع از سوی برخی از افراد و جریانها حتی در میان خانوادهی خود آنها مورد پذیرش نیست و به بیان عمومیتر چه اتفاقی میافتد که بر خلاف سنت اهلبیت، گسستگی خانوادگی بسیاری از جوامع شیعی را در بر گرفته و اعتقاد و احترام و همراهی متقابل در این زمینه وجود ندارد؟
نکتهی دوم در این مجال ماهیت خود مباهله است. قرآن میگوید و تاریخ تصریح میکند مباهله زمانی اتفاق افتاد که پس #محاجه و آوردن استدلال علمی درباره حقانیت دین،علمای نصرانی حرف حساب پیامبر را نپذیرفتند و کار به آنجا رسید که قضاوت را به خدا واگذار کنند.اصلا انگار قرار نیست حرف مستدل به ذهن برخی برود.
گویی اساسا نباید انتظار داشت این اتفاق بیفتد. انسانها موانعی برای فهم حقیقت دارند که گوش آنها را کر میکند و چشمشان را کور.
اگر پیامبر هم باشی که عقل کل و اخلاق عظیم و ولایت به دلها در اختیارت باشد، باز هم در مقابل تو انگیزههایی وجود دارد که حرف حق را نپذیرد.
اسقفهای نجران ابتدا به ساکن برای تحقیق دربارهی اسلام وارد مدینه شدند و بعد از آن هم استدلالهای عالمانه پیامبر را شنیدند و باز نپذیرفتند.
روز مباهله این جمله از خود ایشان شنیده شد که اگر این #پنج_تن نفرین کنند ، نه از مسیحیان نجران بلکه از هیچ مسیحی اثری باقی نمیماند.آنها دقیقا فهمیدند با چه کسی طرف هستند؟
اما باز هم گردن ننهادند و اسلام را قبول نکردند.
آنها حقانیت اسلام را با تمام وجود حس کردند. با تمام معیارهای عقلانی و علمی درک کردند. آنها حتی با مبانی شهود ، معنویت اهلبیت را به چشم دیدند و حتی حاضر شدند که به اسلام مالیات بدهند و شهروند پیامبر باشند اما عجبا که هیچیک از معیارهای #شناخت_شناسی فوق باعث نشد که به حقیقت گردن نهند!
به نظر میرسد برخی عوامل فرا روانی و فرا معرفتی در اقناع انسانها تاثیر دارد.
انگیزههای مالی اسقفهای نجران از دوشیدن قومشان و به عبارت قرآن گناه و لجبازی و برخی چیزهای دیگر باعث شد که استدلال و معجزه نتواند این افراد را قانع کند و حکایت قانع نشدن اینها در مقابل حرف حساب ، از متداولترین چالشهایی است که امروز هم در ارتباطات انسانی وجود دارد.
به نظر میرسد، موانع فهم حقیقت فراتر از استدلال، به نحوی است که اولا برای برخی غیرقابل حل است و ثانیا برای حل برخی اختلافها چارهای جز اراده خدا و قضاوت تاریخ وجود ندارد.
دانستن این نکته،مدارای اهل دقت با کم و زیاد بینش انسانی را تسهیل میکند.
@tabnakjavan
کودکان از طریق بازی یاد می گیرند
+ ۷ نکته اساسی
کودکان از طریق بازی، مهارتهای شناختی خود را گسترش میدهند و تواناییهای فیزیکی خود را تقویت میکنند.
#خانواده_جامعه
#فرزندپروری
#تابناک_جوان
#در_جریان_باشید
بیشتر بخوانید:
https://tabnakjavan.com/fa/news/31943
+ ۷ نکته اساسی
کودکان از طریق بازی، مهارتهای شناختی خود را گسترش میدهند و تواناییهای فیزیکی خود را تقویت میکنند.
#خانواده_جامعه
#فرزندپروری
#تابناک_جوان
#در_جریان_باشید
بیشتر بخوانید:
https://tabnakjavan.com/fa/news/31943
پروتکل بهداشتی شب یلدا را کامل اجرا کنیم
هشدار درباره سلامت روانی سالمندان
شب یلدای ایرانی در حالی فرا می رسد که مدافعین سلامت از ما خواسته اند، در شب یلدا به مهمانی نرویم. اما آیا این همه ماجراست؟
#خانواده_جامعه
#سلامت_تندرستی
#تابناک_جوان
#در_جریان_باشید
هشدار درباره سلامت روانی سالمندان
شب یلدای ایرانی در حالی فرا می رسد که مدافعین سلامت از ما خواسته اند، در شب یلدا به مهمانی نرویم. اما آیا این همه ماجراست؟
#خانواده_جامعه
#سلامت_تندرستی
#تابناک_جوان
#در_جریان_باشید