در مورد نفوذ و اتفاقات ۱۲ روز گذشته آن چیزی که همچنان مورد غفلت است و در معادلات ما به حساب نمی آید قدرت فناوری است. چشم سوم دشمن این است! دنبال شخص خاصی نگردید.
📍 تحلیل وضعیت آتشبس ایران و اسرائیل – چشمانداز شکننده در دل یک مصالحه اجباری
پس از حدود دو هفته درگیری مستقیم و غیرمستقیم میان ایران و اسرائیل، آتشبس اعلامشده از سوی میانجیگران آمریکایی و قطری از بامداد ۲۴ ژوئن وارد فاز اجرایی شد. با اینکه آتشبس بهظاهر برقرار است، شواهد میدانی و مواضع سیاسی از عدم انسجام و شکنندگی این توافق موقت حکایت دارند.
🔻 نقاط ضعف و ریسکهای فوری
• حملات پراکنده و متقابل همچنان ادامه دارد؛ مواضع ایران در تهران و اهدافی در جنوب اسرائیل طی ساعات ابتدایی آتشبس مورد هدف قرار گرفتهاند.
• بیانیههای متناقض از سوی طرفین (از جمله انکار رسمی آتشبس توسط تهران) حاکی از عدم وجود یک سند الزامآور یا چارچوب شفاف است.
• هیچگونه مکانیسم نظارتی، منطقه پرواز ممنوع یا چارچوب تحریم/پاداش برای حفظ آتشبس تعریف نشده است.
📊 محرکهای حفظ وضعیت فعلی
• فشار اقتصادی داخلی و بینالمللی بر دو طرف، بهویژه ایران، که درگیر بحران ارزی، رکود سرمایهگذاری و تضعیف فضای روانی بازار است.
• نگرانی تلآویو از ورود به یک جنگ فرسایشی با تبعات ویرانگر منطقهای، در آستانه انتخابات احتمالی و با شکافهای سیاسی داخلی از جمله پرونده باز نتانیاهو در دادگاه.
• نقشآفرینی آمریکا (دولت ترامپ) در قالب «دیپلماسی قدرت سخت» که همزمان از زبان تهدید و انگیزه برای مذاکره استفاده میکند.
🧩 تحلیل چشمانداز میانمدت
اگرچه مذاکرات بیشتر میان آمریکا و ایران در دستور کار هفته آینده قرار گرفته، اما دو مسأله کلیدی آینده آتشبس را تهدید میکند:
۱- برنامه هستهای ایران – تا زمانی که شفافیت در خصوص غنیسازی و فعالیتهای پنهان وجود نداشته باشد، احتمال حمله پیشدستانه از سوی اسرائیل وجود دارد.
۲- محور مقاومت و نیروهای نیابتی – ادامه فعالیتهای حوثیها در دریای سرخ، حزبالله در مرزهای شمالی فلسطین، یا حملات پهپادی از عراق میتواند شعلهورکننده بحران مجدد باشد.
📌 نتیجهگیری راهبردی
آتشبس فعلی بیش از آنکه نتیجه یک توافق پایدار باشد، محصول توازن ترس و مصلحتهای مقطعی است. مادامی که یک چارچوب چندجانبه برای نظارت، تضمین و کاهش تنش ایجاد نشود، این آتشبس مانند پدیدهای «باثبات اما ناپایدار» باقی خواهد ماند.
🔔 برای بازیگران اقتصادی، سرمایهگذاران و تحلیلگران منطقهای، هفتههای آینده باید با پایش مداوم تنشهای ژئوپولیتیک، ریسکسنجی بازار انرژی و بررسی رفتار احتمالی چین و روسیه در قبال این بحران همراه باشد.
پس از حدود دو هفته درگیری مستقیم و غیرمستقیم میان ایران و اسرائیل، آتشبس اعلامشده از سوی میانجیگران آمریکایی و قطری از بامداد ۲۴ ژوئن وارد فاز اجرایی شد. با اینکه آتشبس بهظاهر برقرار است، شواهد میدانی و مواضع سیاسی از عدم انسجام و شکنندگی این توافق موقت حکایت دارند.
🔻 نقاط ضعف و ریسکهای فوری
• حملات پراکنده و متقابل همچنان ادامه دارد؛ مواضع ایران در تهران و اهدافی در جنوب اسرائیل طی ساعات ابتدایی آتشبس مورد هدف قرار گرفتهاند.
• بیانیههای متناقض از سوی طرفین (از جمله انکار رسمی آتشبس توسط تهران) حاکی از عدم وجود یک سند الزامآور یا چارچوب شفاف است.
• هیچگونه مکانیسم نظارتی، منطقه پرواز ممنوع یا چارچوب تحریم/پاداش برای حفظ آتشبس تعریف نشده است.
📊 محرکهای حفظ وضعیت فعلی
• فشار اقتصادی داخلی و بینالمللی بر دو طرف، بهویژه ایران، که درگیر بحران ارزی، رکود سرمایهگذاری و تضعیف فضای روانی بازار است.
• نگرانی تلآویو از ورود به یک جنگ فرسایشی با تبعات ویرانگر منطقهای، در آستانه انتخابات احتمالی و با شکافهای سیاسی داخلی از جمله پرونده باز نتانیاهو در دادگاه.
• نقشآفرینی آمریکا (دولت ترامپ) در قالب «دیپلماسی قدرت سخت» که همزمان از زبان تهدید و انگیزه برای مذاکره استفاده میکند.
🧩 تحلیل چشمانداز میانمدت
اگرچه مذاکرات بیشتر میان آمریکا و ایران در دستور کار هفته آینده قرار گرفته، اما دو مسأله کلیدی آینده آتشبس را تهدید میکند:
۱- برنامه هستهای ایران – تا زمانی که شفافیت در خصوص غنیسازی و فعالیتهای پنهان وجود نداشته باشد، احتمال حمله پیشدستانه از سوی اسرائیل وجود دارد.
۲- محور مقاومت و نیروهای نیابتی – ادامه فعالیتهای حوثیها در دریای سرخ، حزبالله در مرزهای شمالی فلسطین، یا حملات پهپادی از عراق میتواند شعلهورکننده بحران مجدد باشد.
📌 نتیجهگیری راهبردی
آتشبس فعلی بیش از آنکه نتیجه یک توافق پایدار باشد، محصول توازن ترس و مصلحتهای مقطعی است. مادامی که یک چارچوب چندجانبه برای نظارت، تضمین و کاهش تنش ایجاد نشود، این آتشبس مانند پدیدهای «باثبات اما ناپایدار» باقی خواهد ماند.
🔔 برای بازیگران اقتصادی، سرمایهگذاران و تحلیلگران منطقهای، هفتههای آینده باید با پایش مداوم تنشهای ژئوپولیتیک، ریسکسنجی بازار انرژی و بررسی رفتار احتمالی چین و روسیه در قبال این بحران همراه باشد.
🚨سرورهای VPSتون رو اپدیت کنید ، پرداخت کنید ، تمدید کنید و ... ، پکیجهایی که نیاز دارید رو دانلود کنید دوباره داریم میریم که محدود بشیم گویا 😖 🤦🏻♂️
📌 *پیشنهاد ایران برای انتقال اورانیوم غنیشده؛ گام دیپلماتیک مشروط*
در گفتوگویی اختصاصی با Al-Monitor، سعید ایروانی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل، از آمادگی مشروط تهران برای انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰٪ و ۶۰٪ به یک کشور ثالث خبر داد؛ مشروط بر آنکه یک توافق جامع با ایالات متحده حاصل شود.
🧾 نکات کلیدی این موضع دیپلماتیک:
• ایران آماده است در صورت دستیابی به توافق، ذخایر اورانیوم غنیشده خود را از خاک کشور خارج کرده و در ازای آن کیک زرد (Yellowcake) دریافت کند.
• این تبادل دقیقاً مشابه سازوکار توافق برجام در سال ۲۰۱۵ خواهد بود که طی آن، اورانیوم غنیشده ایران به روسیه منتقل شد.
• ایروانی تأکید کرده که این موضوع برای ایران «خط قرمز» نیست و در صورت وجود چارچوب مشخص و نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، «قابل حل» خواهد بود.
• گزینه نگهداری ذخایر در داخل کشور، اما تحت پلمب رسمی آژانس (IAEA) نیز بهعنوان آلترناتیو مطرح شده است.
💡 تحلیل فنی:
پیشنهاد تبادل اورانیوم غنیشده با کیک زرد از نظر فنی بهتنهایی عقبنشینی محسوب نمیشود، زیرا بخشی از یک چارچوب اعتمادساز گستردهتر است که از منظر حقوقی، امنیتی و اقتصادی تنظیم میشود. نکته مهم آن است که ایران غنیسازی را حق مسلم خود دانسته و قصد ندارد زیرساختهای آن را کنار بگذارد.
🎯 پیام استراتژیک این موضع:
ایران در مذاکرات، سیگنال آمادگی برای مصالحه فنی ارسال کرده، اما حاضر به معامله بر سر موضوعاتی نظیر برنامه موشکی یا اصل غنیسازی داخلی نیست. این میتواند هم بسترساز کاهش تنش باشد، هم آغازی برای تعریف یک مکانیسم امنیتی منطقهای جدید، با نقشآفرینی قدرتهای میانی.
در گفتوگویی اختصاصی با Al-Monitor، سعید ایروانی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل، از آمادگی مشروط تهران برای انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰٪ و ۶۰٪ به یک کشور ثالث خبر داد؛ مشروط بر آنکه یک توافق جامع با ایالات متحده حاصل شود.
🧾 نکات کلیدی این موضع دیپلماتیک:
• ایران آماده است در صورت دستیابی به توافق، ذخایر اورانیوم غنیشده خود را از خاک کشور خارج کرده و در ازای آن کیک زرد (Yellowcake) دریافت کند.
• این تبادل دقیقاً مشابه سازوکار توافق برجام در سال ۲۰۱۵ خواهد بود که طی آن، اورانیوم غنیشده ایران به روسیه منتقل شد.
• ایروانی تأکید کرده که این موضوع برای ایران «خط قرمز» نیست و در صورت وجود چارچوب مشخص و نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، «قابل حل» خواهد بود.
• گزینه نگهداری ذخایر در داخل کشور، اما تحت پلمب رسمی آژانس (IAEA) نیز بهعنوان آلترناتیو مطرح شده است.
💡 تحلیل فنی:
پیشنهاد تبادل اورانیوم غنیشده با کیک زرد از نظر فنی بهتنهایی عقبنشینی محسوب نمیشود، زیرا بخشی از یک چارچوب اعتمادساز گستردهتر است که از منظر حقوقی، امنیتی و اقتصادی تنظیم میشود. نکته مهم آن است که ایران غنیسازی را حق مسلم خود دانسته و قصد ندارد زیرساختهای آن را کنار بگذارد.
🎯 پیام استراتژیک این موضع:
ایران در مذاکرات، سیگنال آمادگی برای مصالحه فنی ارسال کرده، اما حاضر به معامله بر سر موضوعاتی نظیر برنامه موشکی یا اصل غنیسازی داخلی نیست. این میتواند هم بسترساز کاهش تنش باشد، هم آغازی برای تعریف یک مکانیسم امنیتی منطقهای جدید، با نقشآفرینی قدرتهای میانی.
📈❗️وضعیت قرمز در بورس تهران؛ ۳۰ هزار میلیارد تومان صف فروش!
بازار سرمایه ایران این روزها در یکی از تلخترین دورههای خود بهسر میبرد. صف فروش سنگین به ارزش بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان نهتنها نشانهای از افت قیمتهاست، بلکه زنگ خطر بحران نقدشوندگی و خروج گسترده سرمایه را به صدا درآورده است.
🔍 ریشهی سقوط کجاست؟
بررسی دلایل اصلی این وضعیت، تصویر شفافی از عمق مشکل ارائه میدهد:
❌ سیاستگذاریهای دستوری قیمتگذاری غیربازاری کالاها، نرخگذاری خوراک پتروشیمی، تعرفه صادرات و دخالتهای بیقاعده در صنایع
🏦 نرخ بهره بالا و رقابت سپردههای بانکی سودهای ۲۵٪ به بالا در بانکها، سرمایه را از بورس بیرون کشیده است
⚠️ ابهام در سیاست خارجی و تشدید تنشهای منطقهای و نبود چشمانداز روشن برای گشایش سیاسی یا توافق بینالمللی کارا.
🛑 فروش اجباری صندوقهای درآمد ثابت برای پرداخت سود که در حال فروش داراییهای بورسی هستند.
🚫 عدم حضور خریدار و بازارگردان مؤثر، نبود حمایت هوشمند از بازار در روزهای بحرانی و جنگی باعث عمیقتر شدن ریزش شده است.
📊 شاخصها چه میگویند؟
افت شدید شاخص هموزن نشان میدهد که فشار فروش، همهی بازار را درگیر کرده؛ نه فقط چند سهم بزرگ. یعنی کلیت بازار در حال تخلیهی انرژی است.
⸻
🎯 فرصت است یا تهدید؟
بورس در چرخههای هیجانی بالا میرود و پایین میآید، اما این حجم از فروش معمولاً نشاندهندهی کفسازی یا آغاز یک دوره اصلاح عمیقتر است.
در چنین وضعیتی:
• 📌 سرمایهگذاران بلندمدت: به دنبال فرصتهای خرید پلهای در سهام بنیادی باشند.
• 📌 نوسانگیران و سرمایههای کوتاهمدت: فعلاً از ورود هیجانی پرهیز کنند.
• 📌 سیاستگذاران: در معرض آزمونی جدی برای بازگرداندن اعتماد عمومی هستند.
⸻
🧭 کلام آخر
اعتماد، ستون فقرات بازار سرمایه است. آنچه امروز شاهدش هستیم، فروپاشی همین ستون است. اگر صدای بورس شنیده نشود، خسارت نه فقط متوجه سهامداران، بلکه کل اقتصاد خواهد بود.
بازار سرمایه ایران این روزها در یکی از تلخترین دورههای خود بهسر میبرد. صف فروش سنگین به ارزش بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان نهتنها نشانهای از افت قیمتهاست، بلکه زنگ خطر بحران نقدشوندگی و خروج گسترده سرمایه را به صدا درآورده است.
🔍 ریشهی سقوط کجاست؟
بررسی دلایل اصلی این وضعیت، تصویر شفافی از عمق مشکل ارائه میدهد:
❌ سیاستگذاریهای دستوری قیمتگذاری غیربازاری کالاها، نرخگذاری خوراک پتروشیمی، تعرفه صادرات و دخالتهای بیقاعده در صنایع
🏦 نرخ بهره بالا و رقابت سپردههای بانکی سودهای ۲۵٪ به بالا در بانکها، سرمایه را از بورس بیرون کشیده است
⚠️ ابهام در سیاست خارجی و تشدید تنشهای منطقهای و نبود چشمانداز روشن برای گشایش سیاسی یا توافق بینالمللی کارا.
🛑 فروش اجباری صندوقهای درآمد ثابت برای پرداخت سود که در حال فروش داراییهای بورسی هستند.
🚫 عدم حضور خریدار و بازارگردان مؤثر، نبود حمایت هوشمند از بازار در روزهای بحرانی و جنگی باعث عمیقتر شدن ریزش شده است.
📊 شاخصها چه میگویند؟
افت شدید شاخص هموزن نشان میدهد که فشار فروش، همهی بازار را درگیر کرده؛ نه فقط چند سهم بزرگ. یعنی کلیت بازار در حال تخلیهی انرژی است.
⸻
🎯 فرصت است یا تهدید؟
بورس در چرخههای هیجانی بالا میرود و پایین میآید، اما این حجم از فروش معمولاً نشاندهندهی کفسازی یا آغاز یک دوره اصلاح عمیقتر است.
در چنین وضعیتی:
• 📌 سرمایهگذاران بلندمدت: به دنبال فرصتهای خرید پلهای در سهام بنیادی باشند.
• 📌 نوسانگیران و سرمایههای کوتاهمدت: فعلاً از ورود هیجانی پرهیز کنند.
• 📌 سیاستگذاران: در معرض آزمونی جدی برای بازگرداندن اعتماد عمومی هستند.
⸻
🧭 کلام آخر
اعتماد، ستون فقرات بازار سرمایه است. آنچه امروز شاهدش هستیم، فروپاشی همین ستون است. اگر صدای بورس شنیده نشود، خسارت نه فقط متوجه سهامداران، بلکه کل اقتصاد خواهد بود.
🚨 *حمله به بانکها، حمله به زیرساختهای اعتماد – چرا فینتک واقعی، تنها راهحل است؟*
🔍 مقدمه: زنگ خطر برای صنعت مالی
در پی حملات سایبری اخیر به بانک سپه و بانک پاسارگاد همزمان با تشدید تنشهای منطقهای، زیرساختهای مالی ایران در برابر یک تهدید گسترده سایبری قرار گرفتند. اختلال چندروزه در سامانههای اینترنتبانک، همراهبانک و ATM فقط نشانهای از عمق بحران بود؛ بحران بیاعتمادی، که بهوضوح نشان داد «دیجیتالی شدن ظاهری» بانکها هرگز بهمعنای تابآوری سایبری نیست.
اما سؤال اساسی اینجاست: چرا با وجود اپلیکیشنهای پرزرقوبرق، بانکها اینقدر در برابر حملات آسیبپذیرند؟ و چرا تنها راه خروج، عبور از بانکداری سنتی بهسوی فینتک واقعی است؟
⸻
🏦 *بخش اول: بانکداری سنتی با نقاب دیجیتال*
بسیاری از بانکهای ایرانی، صرفاً با انتشار یک اپلیکیشن موبایلی تازهکار یا راهاندازی احراز هویت آنلاین و تصویری، مدعی ورود به عرصه فینتک شدهاند. اما این تنها یک نقاب است. در واقع، آنها هنوز درون همان ساختار بسته، سلسلهمراتبی، و کند گذشته عمل میکنند، صرفاً با پوستهای متفاوت.
در سطح ساختاری، این بانکها همچنان بر سیستمهای متمرکز با Core بسته تکیه دارند، در حالی که فینتک واقعی، بر معماری ماژولار و باز مبتنی بر API استوار است.
در زمینه نوآوری، بانکها اغلب توسعه اپلیکیشن یا سرویس را به شرکتهای زیرمجموعه خود میسپارند و هیچ شخص ثالثی نقشی در طراحی محصول ندارد؛ اما فینتکهای واقعی، تیمهای فنی داخلی و فرهنگ چابک DevOps دارند و تغییر را از درون یک تیم پویا و غیر وابسته به بانکها هدایت میکنند.
در حوزه احراز هویت، بانک سنتی صرفاً یک EKYC ساده ارائه میدهد، ولی فینتکها با تحلیل دادههای رفتاری، بررسی تقلب بلادرنگ، و سامانههای AML هوشمند، به سطحی از امنیت و دقت میرسند که برای بانکهای سنتی دستنیافتنی است.
در زمینه امنیت سایبری، بانکها به تجهیزات سنتی و فایروال متکی هستند؛ در حالی که فینتکهای واقعی از معماری Zero Trust، نظارت پیوسته تهدید، و تحلیل رفتار کاربران (UEBA) بهره میبرند.
و در نهایت، در سطح خدمات، بانکهای سنتی فقط خدمات قدیمی را با لباس جدید عرضه میکنند. اما فینتکها محصولات نوآورانهای مانند BNPL (خرید اقساطی بدون ضامن)، امتیازدهی اعتباری مبتنی بر هوش مصنوعی، یا مدیریت مالی شخصی لحظهای ارائه میدهند.
⸻
💡 *بخش دوم: چرا فینتک واقعی راهحل است؟*
۱. معماری امنیتمحور از ابتدا:
فینتکها از پایه، زیرساختهای خود را با نگاه امنیتی طراحی میکنند. Zero Trust، پایش بلادرنگ، احراز هویت چندعاملی، تفکیک لایههای دسترسی، و رمزگذاری end-to-end بخشی از DNA امنیتی آنهاست.
۲. انعطافپذیری در پاسخ به تهدیدات:
بهواسطه معماری میکروسرویس، پلتفرمهای فینتک میتوانند بخشهای آسیبدیده را بدون قطع کل سیستم بازسازی کنند. بر خلاف بانکها که برای هر حمله، مجبور به «خاموشی کامل» 😅 هستند.
۳. تیمهای توسعه درونی و چابک:
فینتکها وابسته به پیمانکار بیرونی نیستند؛ آنها تیم فنی و امنیتی داخلی دارند که در لحظه به تهدید پاسخ میدهند و محصول را از درون بهبود میبخشند.
۴. شفافیت در اطلاعرسانی و مدیریت بحران:
برخلاف بانکها که در برابر حمله سکوت میکنند یا اطلاعرسانی را به تعویق میاندازند، فینتکهای معتبر، با اعتمادسازی عمومی و گزارش لحظهای، بحران را به فرصت تبدیل میکنند.
⸻
🧩 *بخش سوم: گامهای ضروری برای عبور*
برای بانکها:
• بازنگری ساختاری در لایههای امنیت سایبری
• عبور از Core بسته به معماری API محور
• توسعه تیم DevSecOps داخلی و پایدار
• شفافسازی در سیاستهای اطلاعرسانی و پاسخ سریع به رخداد
برای نهادهای ناظر و رگولاتور:
• تعریف دقیق «فینتک» و «بانک دیجیتال» بر اساس معیارهای عملیاتی، نه صرفاً ظاهری
• الزامات شفافیت در مواجهه با حملات سایبری
• حمایت هدفمند از نوآوریهای بومی در امنیت و داده
برای استارتاپهای فینتک:
• سرمایهگذاری بر زیرساختهای امنیتی قوی از روز اول
• همکاری فعال با نهادهای حاکمیتی در ارتقاء تابآوری دیجیتال ملی
• تولید APIهای امن، مستند و قابل اتصال برای اکوسیستم باز
⸻
🔚 جمعبندی
حمله به بانکهای بزرگ ایران نشان داد که «بانک دیجیتال» بودن تنها با طراحی یک اپلیکیشن و احراز هویت تصویری حاصل نمیشود. زمانی که زیرساخت امنیتی بر پایه ساختار قدیمی و ناکارآمد باشد، حتی زیباترین اپلیکیشنها هم نمیتوانند در برابر یک حمله هدفمند تاب بیاورند.
*فینتک واقعی، نهتنها یک جایگزین زیباتر، بلکه تنها مسیر بقا، امنیت و نوآوری در دنیای مالی فرداست.*
سام شیرازی مقام
🔍 مقدمه: زنگ خطر برای صنعت مالی
در پی حملات سایبری اخیر به بانک سپه و بانک پاسارگاد همزمان با تشدید تنشهای منطقهای، زیرساختهای مالی ایران در برابر یک تهدید گسترده سایبری قرار گرفتند. اختلال چندروزه در سامانههای اینترنتبانک، همراهبانک و ATM فقط نشانهای از عمق بحران بود؛ بحران بیاعتمادی، که بهوضوح نشان داد «دیجیتالی شدن ظاهری» بانکها هرگز بهمعنای تابآوری سایبری نیست.
اما سؤال اساسی اینجاست: چرا با وجود اپلیکیشنهای پرزرقوبرق، بانکها اینقدر در برابر حملات آسیبپذیرند؟ و چرا تنها راه خروج، عبور از بانکداری سنتی بهسوی فینتک واقعی است؟
⸻
🏦 *بخش اول: بانکداری سنتی با نقاب دیجیتال*
بسیاری از بانکهای ایرانی، صرفاً با انتشار یک اپلیکیشن موبایلی تازهکار یا راهاندازی احراز هویت آنلاین و تصویری، مدعی ورود به عرصه فینتک شدهاند. اما این تنها یک نقاب است. در واقع، آنها هنوز درون همان ساختار بسته، سلسلهمراتبی، و کند گذشته عمل میکنند، صرفاً با پوستهای متفاوت.
در سطح ساختاری، این بانکها همچنان بر سیستمهای متمرکز با Core بسته تکیه دارند، در حالی که فینتک واقعی، بر معماری ماژولار و باز مبتنی بر API استوار است.
در زمینه نوآوری، بانکها اغلب توسعه اپلیکیشن یا سرویس را به شرکتهای زیرمجموعه خود میسپارند و هیچ شخص ثالثی نقشی در طراحی محصول ندارد؛ اما فینتکهای واقعی، تیمهای فنی داخلی و فرهنگ چابک DevOps دارند و تغییر را از درون یک تیم پویا و غیر وابسته به بانکها هدایت میکنند.
در حوزه احراز هویت، بانک سنتی صرفاً یک EKYC ساده ارائه میدهد، ولی فینتکها با تحلیل دادههای رفتاری، بررسی تقلب بلادرنگ، و سامانههای AML هوشمند، به سطحی از امنیت و دقت میرسند که برای بانکهای سنتی دستنیافتنی است.
در زمینه امنیت سایبری، بانکها به تجهیزات سنتی و فایروال متکی هستند؛ در حالی که فینتکهای واقعی از معماری Zero Trust، نظارت پیوسته تهدید، و تحلیل رفتار کاربران (UEBA) بهره میبرند.
و در نهایت، در سطح خدمات، بانکهای سنتی فقط خدمات قدیمی را با لباس جدید عرضه میکنند. اما فینتکها محصولات نوآورانهای مانند BNPL (خرید اقساطی بدون ضامن)، امتیازدهی اعتباری مبتنی بر هوش مصنوعی، یا مدیریت مالی شخصی لحظهای ارائه میدهند.
⸻
💡 *بخش دوم: چرا فینتک واقعی راهحل است؟*
۱. معماری امنیتمحور از ابتدا:
فینتکها از پایه، زیرساختهای خود را با نگاه امنیتی طراحی میکنند. Zero Trust، پایش بلادرنگ، احراز هویت چندعاملی، تفکیک لایههای دسترسی، و رمزگذاری end-to-end بخشی از DNA امنیتی آنهاست.
۲. انعطافپذیری در پاسخ به تهدیدات:
بهواسطه معماری میکروسرویس، پلتفرمهای فینتک میتوانند بخشهای آسیبدیده را بدون قطع کل سیستم بازسازی کنند. بر خلاف بانکها که برای هر حمله، مجبور به «خاموشی کامل» 😅 هستند.
۳. تیمهای توسعه درونی و چابک:
فینتکها وابسته به پیمانکار بیرونی نیستند؛ آنها تیم فنی و امنیتی داخلی دارند که در لحظه به تهدید پاسخ میدهند و محصول را از درون بهبود میبخشند.
۴. شفافیت در اطلاعرسانی و مدیریت بحران:
برخلاف بانکها که در برابر حمله سکوت میکنند یا اطلاعرسانی را به تعویق میاندازند، فینتکهای معتبر، با اعتمادسازی عمومی و گزارش لحظهای، بحران را به فرصت تبدیل میکنند.
⸻
🧩 *بخش سوم: گامهای ضروری برای عبور*
برای بانکها:
• بازنگری ساختاری در لایههای امنیت سایبری
• عبور از Core بسته به معماری API محور
• توسعه تیم DevSecOps داخلی و پایدار
• شفافسازی در سیاستهای اطلاعرسانی و پاسخ سریع به رخداد
برای نهادهای ناظر و رگولاتور:
• تعریف دقیق «فینتک» و «بانک دیجیتال» بر اساس معیارهای عملیاتی، نه صرفاً ظاهری
• الزامات شفافیت در مواجهه با حملات سایبری
• حمایت هدفمند از نوآوریهای بومی در امنیت و داده
برای استارتاپهای فینتک:
• سرمایهگذاری بر زیرساختهای امنیتی قوی از روز اول
• همکاری فعال با نهادهای حاکمیتی در ارتقاء تابآوری دیجیتال ملی
• تولید APIهای امن، مستند و قابل اتصال برای اکوسیستم باز
⸻
🔚 جمعبندی
حمله به بانکهای بزرگ ایران نشان داد که «بانک دیجیتال» بودن تنها با طراحی یک اپلیکیشن و احراز هویت تصویری حاصل نمیشود. زمانی که زیرساخت امنیتی بر پایه ساختار قدیمی و ناکارآمد باشد، حتی زیباترین اپلیکیشنها هم نمیتوانند در برابر یک حمله هدفمند تاب بیاورند.
*فینتک واقعی، نهتنها یک جایگزین زیباتر، بلکه تنها مسیر بقا، امنیت و نوآوری در دنیای مالی فرداست.*
سام شیرازی مقام
📌 *آیا فتوای یک مرجع تقلید برای همه واجب است؟*
در روزهایی که برخی از فتاوای مراجع تقلید در فضای رسانهای بزرگنمایی میشود و جریاناتی خاص میکوشند آن را برای همه مردم الزامآور جلوه دهند، ضروریست که با تمایزهای دقیق فقهی آشنا باشیم:
👈🏼نکته: برای جلوگیری از سوءبرداشت یا مصادره به مطلوب، بسیار مهم است این نکته را اضافه کنم که این توضیحات نافی جایگاه رهبری، ولایت فقیه یا اصل التزام به نظام نیست، بلکه در راستای تبیین علمی فقه شیعی و جلوگیری از سوءاستفاده از فتاوا برای مقاصد سیاسی است
⸻
🧭 ۱. فرق بین «فتوا»، «حکم شرعی» و «حکم حکومتی»:
• فتوا یعنی نظر فقهی یک مرجع تقلید درباره یک مسأله کلی.
📍 فقط برای مقلدان همان مرجع لازمالعمل است.
• حکم شرعی خاص یعنی دستور فقهی درباره یک موقعیت یا فرد خاص.
📍 باز هم فقط برای مخاطبِ مشخص یا مقلدان آن مرجع الزامآور است.
• حکم حکومتی یعنی فرمان اداره جامعه اسلامی از سوی فقیهی که ولایت دارد (مثل ولی فقیه).
📍 این حکم برای همه مردم – حتی مقلدان مراجع دیگر – واجبالاجراست، اگر آن فقیه را ولی امر بدانند.
⸻
⚖️ ۲. چرا فتوای یک مرجع برای همه واجب نیست؟
• طبق فقه شیعه، هر فرد باید از یک مرجع تقلید مشخص پیروی کند.
• فتوای دیگر مراجع (هرچند مشهور یا رسانهای) برای او الزامآور نیست.
• هیچ مرجعی حق ندارد مقلدان مراجع دیگر را به پیروی از فتوای خود وادار کند.
⸻
🧨 ۳. چرا بزرگنمایی رسانهای یک فتوا، خطرناک است؟
جریاناتی در ایران با انتشار گستردهی برخی فتاوا، اهداف سیاسی دنبال میکنند:
• وانمود میکنند که این فتوا برای همه مردم الزامآور است.
• مخالفان فتوا را زیر فشار اجتماعی و اتهام دینی میبرند.
• فقه را از عرصه علم به ابزار قدرت تبدیل میکنند.
در حالی که:
✅ فقه شیعه اختلافنظر علما را مشروع و طبیعی میداند.
✅ مشروعیت فتوا، محدود به مقلدان همان مرجع است.
⸻
🧩 ۴. چه کسی میتواند برای همه حکم بدهد؟
فقط فقیهی که ولایت فقیه را برعهده دارد (ولی فقیه)، حق صدور حکم حکومتی الزامآور برای عموم مردم را دارد.
نه هر مرجع تقلیدی.
⸻
✍️ نتیجه نهایی:
فتوا یعنی نظر فقهی.
👈 الزامآور است، اما فقط برای مقلدان همان مرجع.
🔸 فتوای مراجع دیگر برای شما حجت نیست، حتی اگر رسانهای شده باشد.
🔸 تبدیل فتوا به ابزار فشار سیاسی، تحریف جایگاه مرجعیت است.
با حترام؛ سام شیرازی مقام
در روزهایی که برخی از فتاوای مراجع تقلید در فضای رسانهای بزرگنمایی میشود و جریاناتی خاص میکوشند آن را برای همه مردم الزامآور جلوه دهند، ضروریست که با تمایزهای دقیق فقهی آشنا باشیم:
👈🏼نکته: برای جلوگیری از سوءبرداشت یا مصادره به مطلوب، بسیار مهم است این نکته را اضافه کنم که این توضیحات نافی جایگاه رهبری، ولایت فقیه یا اصل التزام به نظام نیست، بلکه در راستای تبیین علمی فقه شیعی و جلوگیری از سوءاستفاده از فتاوا برای مقاصد سیاسی است
⸻
🧭 ۱. فرق بین «فتوا»، «حکم شرعی» و «حکم حکومتی»:
• فتوا یعنی نظر فقهی یک مرجع تقلید درباره یک مسأله کلی.
📍 فقط برای مقلدان همان مرجع لازمالعمل است.
• حکم شرعی خاص یعنی دستور فقهی درباره یک موقعیت یا فرد خاص.
📍 باز هم فقط برای مخاطبِ مشخص یا مقلدان آن مرجع الزامآور است.
• حکم حکومتی یعنی فرمان اداره جامعه اسلامی از سوی فقیهی که ولایت دارد (مثل ولی فقیه).
📍 این حکم برای همه مردم – حتی مقلدان مراجع دیگر – واجبالاجراست، اگر آن فقیه را ولی امر بدانند.
⸻
⚖️ ۲. چرا فتوای یک مرجع برای همه واجب نیست؟
• طبق فقه شیعه، هر فرد باید از یک مرجع تقلید مشخص پیروی کند.
• فتوای دیگر مراجع (هرچند مشهور یا رسانهای) برای او الزامآور نیست.
• هیچ مرجعی حق ندارد مقلدان مراجع دیگر را به پیروی از فتوای خود وادار کند.
⸻
🧨 ۳. چرا بزرگنمایی رسانهای یک فتوا، خطرناک است؟
جریاناتی در ایران با انتشار گستردهی برخی فتاوا، اهداف سیاسی دنبال میکنند:
• وانمود میکنند که این فتوا برای همه مردم الزامآور است.
• مخالفان فتوا را زیر فشار اجتماعی و اتهام دینی میبرند.
• فقه را از عرصه علم به ابزار قدرت تبدیل میکنند.
در حالی که:
✅ فقه شیعه اختلافنظر علما را مشروع و طبیعی میداند.
✅ مشروعیت فتوا، محدود به مقلدان همان مرجع است.
⸻
🧩 ۴. چه کسی میتواند برای همه حکم بدهد؟
فقط فقیهی که ولایت فقیه را برعهده دارد (ولی فقیه)، حق صدور حکم حکومتی الزامآور برای عموم مردم را دارد.
نه هر مرجع تقلیدی.
⸻
✍️ نتیجه نهایی:
فتوا یعنی نظر فقهی.
👈 الزامآور است، اما فقط برای مقلدان همان مرجع.
🔸 فتوای مراجع دیگر برای شما حجت نیست، حتی اگر رسانهای شده باشد.
🔸 تبدیل فتوا به ابزار فشار سیاسی، تحریف جایگاه مرجعیت است.
با حترام؛ سام شیرازی مقام
توصیه نامه تحلیلی ویژه بورس .pdf
127.6 KB
توصیه نامه تحلیلی شرکت امرتات در خصوص وضعیت قرمز بورس ایران منتشر شد.
📡 جنگ سایبری و چرا قطع اینترنت راهحل نیست
حملات سایبری اخیر اسرائیل (۱۲ ژوئن ۲۰۲۵) به زیرساختهای بانکی ایران، از جمله بانکهای سپه، پاسارگاد و ملی، و قطعی گسترده اینترنت در ایران (از ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵) نشاندهنده شدت جنگ سایبری است. اما از سوی دولت قطع اینترنت، سادهترین و پرهزینهترین پاسخ است:
🔐 چرا قطع اینترنت ناکارآمد است؟
• گزارش نتبلاکس نشان میدهد قطعی اینترنت ۷۵٪ ترافیک ایران را کاهش داده، ولی حملات سایبری (مثل DDoS گروه گنجشک درنده) همچنان ادامه دارد.
• قطع اینترنت کسبوکارهای دیجیتال، از جمله پلتفرمهای فینتک (مثل آپ و نوبیتکس)، را مختل کرده و دسترسی مردم و اعتماد به زیرساختهای بانکی را کاهش داده است.
• همچنین اقتصادآنلاین گزارش داده است که توقف تراکنشهای آنلاین، زنجیره تأمین و خدمات عمومی را نیز به خطر انداخته و عملا تمام آنلاین شاپها که از طریق شبکه های اجتماعی اقدام به فروش کالا می کرده اند فعالیتشان متوقف شده است و ضربه های اقتصادی سختی را متحمل شده اند.
🌍 درس از اوکراین:
• اوکراین در جنگ با روسیه به جای قطع اینترنت، از فناوریهای رمزنگاری و بلاکچین برای امنیت سایبری استفاده کرد. مثلاً، پلتفرمهای بومی مثل Monobank با سیستمهای غیرمتمرکز تراکنشها را حفظ کرده و مسیر گردش پول را باز نگه داشتند.
• همچنین آنها توانستند با کمک شرکتهای خصوصی (مثل Starlink) و پروتکلهای امن، حملات سایبری را دفع کرد و اقتصاد دیجیتال خودشان را سرپا نگه دارند.
💻 راهحل فینتکی برای ایران:
• ایران نیز باید روی زیرساختهای امن فینتک بومی سرمایهگذاری جدی و رگولاتوری کند و در قدم اول بازی را از انحصار بانکداری سنتی و برنامکهای مثلا فینتکی آنها که به شدت دچار ضعف های ساختاری و ماهوی هستند خارج کند. مثلاً، پروتکلهای بلاکچین میتوانند امنیت تراکنشها را در بحران های اینچنینی تضمین کنند تا با جلوگیری از اتلاف دارایی های مردم، اقتصاد دیجیتال را از خطر و توقف دور نگه دارد.
• تجربه اوکراین نشان میدهد حفظ ارتباطات دیجیتال، حتی در جنگ، برای اقتصاد و اعتماد عمومی امری حیاتی است.
🔚 جمعبندی:
قطع اینترنت در جنگ سایبری یک راهحل سادهست که هزینههای سنگینی را به مردم و فعالین اقتصادی تحمیل می کند. ایران باید از تجربه اوکراین درس بگیرد و با اتکا به دانش بومی و فناوریهای صنعت فینتک، زیرساختهای دیجیتال را تقویت کرده تا بتواند اقتصاد جنگ را مدیریت کند. دنیا تغییر کرده و اقتصاد جنگ را نمی توان با توزیع وام کم بهره، تامین خسارت و توزیع سبد کالایی مدیریت کرد.
💬 موافقید؟ 👍 یا خیر 😔؟ برای دیگران نیز فوروارد کنید!
#فین_تک #جنگ_سایبری
حملات سایبری اخیر اسرائیل (۱۲ ژوئن ۲۰۲۵) به زیرساختهای بانکی ایران، از جمله بانکهای سپه، پاسارگاد و ملی، و قطعی گسترده اینترنت در ایران (از ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵) نشاندهنده شدت جنگ سایبری است. اما از سوی دولت قطع اینترنت، سادهترین و پرهزینهترین پاسخ است:
🔐 چرا قطع اینترنت ناکارآمد است؟
• گزارش نتبلاکس نشان میدهد قطعی اینترنت ۷۵٪ ترافیک ایران را کاهش داده، ولی حملات سایبری (مثل DDoS گروه گنجشک درنده) همچنان ادامه دارد.
• قطع اینترنت کسبوکارهای دیجیتال، از جمله پلتفرمهای فینتک (مثل آپ و نوبیتکس)، را مختل کرده و دسترسی مردم و اعتماد به زیرساختهای بانکی را کاهش داده است.
• همچنین اقتصادآنلاین گزارش داده است که توقف تراکنشهای آنلاین، زنجیره تأمین و خدمات عمومی را نیز به خطر انداخته و عملا تمام آنلاین شاپها که از طریق شبکه های اجتماعی اقدام به فروش کالا می کرده اند فعالیتشان متوقف شده است و ضربه های اقتصادی سختی را متحمل شده اند.
🌍 درس از اوکراین:
• اوکراین در جنگ با روسیه به جای قطع اینترنت، از فناوریهای رمزنگاری و بلاکچین برای امنیت سایبری استفاده کرد. مثلاً، پلتفرمهای بومی مثل Monobank با سیستمهای غیرمتمرکز تراکنشها را حفظ کرده و مسیر گردش پول را باز نگه داشتند.
• همچنین آنها توانستند با کمک شرکتهای خصوصی (مثل Starlink) و پروتکلهای امن، حملات سایبری را دفع کرد و اقتصاد دیجیتال خودشان را سرپا نگه دارند.
💻 راهحل فینتکی برای ایران:
• ایران نیز باید روی زیرساختهای امن فینتک بومی سرمایهگذاری جدی و رگولاتوری کند و در قدم اول بازی را از انحصار بانکداری سنتی و برنامکهای مثلا فینتکی آنها که به شدت دچار ضعف های ساختاری و ماهوی هستند خارج کند. مثلاً، پروتکلهای بلاکچین میتوانند امنیت تراکنشها را در بحران های اینچنینی تضمین کنند تا با جلوگیری از اتلاف دارایی های مردم، اقتصاد دیجیتال را از خطر و توقف دور نگه دارد.
• تجربه اوکراین نشان میدهد حفظ ارتباطات دیجیتال، حتی در جنگ، برای اقتصاد و اعتماد عمومی امری حیاتی است.
🔚 جمعبندی:
قطع اینترنت در جنگ سایبری یک راهحل سادهست که هزینههای سنگینی را به مردم و فعالین اقتصادی تحمیل می کند. ایران باید از تجربه اوکراین درس بگیرد و با اتکا به دانش بومی و فناوریهای صنعت فینتک، زیرساختهای دیجیتال را تقویت کرده تا بتواند اقتصاد جنگ را مدیریت کند. دنیا تغییر کرده و اقتصاد جنگ را نمی توان با توزیع وام کم بهره، تامین خسارت و توزیع سبد کالایی مدیریت کرد.
💬 موافقید؟ 👍 یا خیر 😔؟ برای دیگران نیز فوروارد کنید!
#فین_تک #جنگ_سایبری
میهن پرست باشید 🇮🇷 به خدا توکل کنید 🤲🏼 و مرعوب هیاهوی دشمن و بلندگوهای اینترنشنالی اش نشوید! وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ✌🏼
موضوع اخراج مهاجران غیرمجاز افغانستانی از ایران اخیراً جنجالبرانگیز شده. از یک طرف، مقامات به دلایل امنیتی و اقتصادی بر ساماندهی اتباع غیرمجاز تأکید دارند و معتقدند این مطالبه عمومی مردم است. از طرف دیگر، نگرانیهایی درباره وضعیت انسانی مهاجران، شرایط سخت اخراج و افزایش تنشهای اجتماعی وجود دارد. برخی هم هشدار میدهند که این روند ممکن است به اقتصاد برخی از بخشها آسیب بزند. به نظرم، مدیریت این مسئله نیاز به تعادل بین اجرای قانون و رعایت حقوق انسانی داره. همکاری با نهادهای بینالمللی و گفتوگوی سازنده میتونه به کاهش حواشی کمک کنه.
🔍 آتشبس یا عملیات فریب؟
خطاب به دوستان سرخوشی که این روزها از “آتشبس” سخن میگویند:
اگر کمی پردهٔ غبارآلود جنگ را کنار بزنیم، خواهیم دید که چیزی بهنام “آتشبس” اساساً وجود خارجی ندارد.
📌 تا به امروز هیچ سندی امضا نشده، هیچ مفادی اعلام نشده، خبری از نظارت بینالمللی نیست، و توافق رسمی با ضمانت اجرایی هم وجود ندارد. آنچه به چشم میآید، صرفاً یک کمپین رسانهای است؛ برای مدیریت افکار عمومی، آرامسازی روانی موقت، و بازسازی چهره برخی بازیگران سیاسی.
ترامپ که سالهاست سیاست خارجیاش را نه بر مبنای واقعیتهای میدان، بلکه بر پایه نمایش و تبلیغ بنا کرده، اکنون میکوشد خود را ناجی صلح جلوه دهد. اما در میدان واقعی، نه تغییری رخ داده، نه حملات اسرائیل متوقف شده، و نه خبری از ثبات یا کاهش تنشهاست.
🔺آنچه بهعنوان آتشبس معرفی شده، بیشتر به یک “عملیات shaping” شباهت دارد — مفهومی در علوم نظامی که به اقداماتی گفته میشود برای آمادهسازی میدان پیش از عملیات اصلی جهت شکل دادن به صحنه نبرد، محدود کردن گزینههای طرف مقابل و مهندسی فضا در راستای ضربه نهایی.
در همین چارچوب، یکی از نقاط کلیدی بحران اخیر، احتمال خروج ایران از NPT بود. حرکتی که اسرائیل دقیقاً آن را پیشبینی کرده بود. اگر این اتفاق میافتاد، زمینه اجماع جهانی، فشارهای سنگینتر، و حتی عملیاتهای پیشدستانه توسط دیگر کشورها به ایران نیز فراهم میشد.
اما مهمتر از خود این گزینه، زمان و شرایطی بود که این گزینه روی میز قرار گرفت؛ در میانه تداوم حملات، قطع ارتباط با فرماندهی مرکزی، و نبود امکان تشکیل حتی یک جلسه رسمی. تصمیمات استراتژیک در خلأ گرفته نمیشوند، بلکه در چارچوبی که دشمن مهندسی کرده در این فضا شکل میگیرند.
📌 این است معنای واقعی آتشبسی که امروز دربارهاش سخن میگویند: نه صلح، نه توقف درگیری — بلکه بخشی از همان بازی جنگ روانی و عملیات فریب برای مرحله بعدی است.
خدا ما را یاری دهد که جز او پشتیبان و یاری دهنده ای نیست. و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم🇮🇷
خطاب به دوستان سرخوشی که این روزها از “آتشبس” سخن میگویند:
اگر کمی پردهٔ غبارآلود جنگ را کنار بزنیم، خواهیم دید که چیزی بهنام “آتشبس” اساساً وجود خارجی ندارد.
📌 تا به امروز هیچ سندی امضا نشده، هیچ مفادی اعلام نشده، خبری از نظارت بینالمللی نیست، و توافق رسمی با ضمانت اجرایی هم وجود ندارد. آنچه به چشم میآید، صرفاً یک کمپین رسانهای است؛ برای مدیریت افکار عمومی، آرامسازی روانی موقت، و بازسازی چهره برخی بازیگران سیاسی.
ترامپ که سالهاست سیاست خارجیاش را نه بر مبنای واقعیتهای میدان، بلکه بر پایه نمایش و تبلیغ بنا کرده، اکنون میکوشد خود را ناجی صلح جلوه دهد. اما در میدان واقعی، نه تغییری رخ داده، نه حملات اسرائیل متوقف شده، و نه خبری از ثبات یا کاهش تنشهاست.
🔺آنچه بهعنوان آتشبس معرفی شده، بیشتر به یک “عملیات shaping” شباهت دارد — مفهومی در علوم نظامی که به اقداماتی گفته میشود برای آمادهسازی میدان پیش از عملیات اصلی جهت شکل دادن به صحنه نبرد، محدود کردن گزینههای طرف مقابل و مهندسی فضا در راستای ضربه نهایی.
در همین چارچوب، یکی از نقاط کلیدی بحران اخیر، احتمال خروج ایران از NPT بود. حرکتی که اسرائیل دقیقاً آن را پیشبینی کرده بود. اگر این اتفاق میافتاد، زمینه اجماع جهانی، فشارهای سنگینتر، و حتی عملیاتهای پیشدستانه توسط دیگر کشورها به ایران نیز فراهم میشد.
اما مهمتر از خود این گزینه، زمان و شرایطی بود که این گزینه روی میز قرار گرفت؛ در میانه تداوم حملات، قطع ارتباط با فرماندهی مرکزی، و نبود امکان تشکیل حتی یک جلسه رسمی. تصمیمات استراتژیک در خلأ گرفته نمیشوند، بلکه در چارچوبی که دشمن مهندسی کرده در این فضا شکل میگیرند.
📌 این است معنای واقعی آتشبسی که امروز دربارهاش سخن میگویند: نه صلح، نه توقف درگیری — بلکه بخشی از همان بازی جنگ روانی و عملیات فریب برای مرحله بعدی است.
خدا ما را یاری دهد که جز او پشتیبان و یاری دهنده ای نیست. و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزاداری روز عاشور در تهران حدود سال ۱۳۱۰ حوالی سبزه میدان.
*کیفیت فیلم توسط هوش مصنوعی بهبود یافته است.
*کیفیت فیلم توسط هوش مصنوعی بهبود یافته است.
کسانی که امروز، درجنگ روانی علیه ایران از غیبت آیتالله خامنهای انتقاد میکنند،اگر او هدف ترور قرار میگرفت، همانها او را به بیتدبیری در مدیریت جنگ متهم میکردند.تا زمانی که ایرانیان نقش مخرب این پروپاگاندیستها را درنیابند،به عمق خطری که ایران با آن مواجه است،پی نخواهند برد.
موج سواری بر حماقت مردم از صد سال پیش تا به امروز راهبرد رسانه ای دشمن بوده است. قبلا با رادیو الان با ماهواره😔
داستان خر ملانصرالدین و پسرش همچنان جاریست! امان از ذهن خالی و دهان باز 🤦🏻♂️
موج سواری بر حماقت مردم از صد سال پیش تا به امروز راهبرد رسانه ای دشمن بوده است. قبلا با رادیو الان با ماهواره😔
داستان خر ملانصرالدین و پسرش همچنان جاریست! امان از ذهن خالی و دهان باز 🤦🏻♂️
حالا که اندکی غبار جنگ فرو نشسته و توهم جزیره ثبات بودنمان و اسرائیل و آمریکا جرأت ندارند به ما حمله کنند از بین رفته طی دو هفته گذشته نه هیچ مقامی برکنار شده، نه هیچ کس حتی زحمت استعفا به خودش داده و نه هیچ سیاستی تغییر کرده! همان آش است وهمان کاسه 😔
رئیس پدافند غیرعامل هم با انبوهی اضافه وزن و صد البته اعتماد به نفس در تلویزیون آمده و از خودش تقدیر هم کرده! 😂
اما آن چیزی که جمهوری اسلامی را سرنگون میکند نه اسرائیل است و نه اپوزیسیون دوزاری عقب افتاده خارج نشین. اصرار بیهوده بر نمایش همه چیز آرام است! و خرج کردن مصالح ملی پای افرادی که نتیجه عملکرد چند ساله شان شده اینهمه شهید! یعنی ادامه همان مسیر فروپاشی و اضمحلال که دشمن سالهاست در حال دنبال کردن آن است.
خود دانید. 🇮🇷
رئیس پدافند غیرعامل هم با انبوهی اضافه وزن و صد البته اعتماد به نفس در تلویزیون آمده و از خودش تقدیر هم کرده! 😂
اما آن چیزی که جمهوری اسلامی را سرنگون میکند نه اسرائیل است و نه اپوزیسیون دوزاری عقب افتاده خارج نشین. اصرار بیهوده بر نمایش همه چیز آرام است! و خرج کردن مصالح ملی پای افرادی که نتیجه عملکرد چند ساله شان شده اینهمه شهید! یعنی ادامه همان مسیر فروپاشی و اضمحلال که دشمن سالهاست در حال دنبال کردن آن است.
خود دانید. 🇮🇷