🚨*پیش بینی من از تحرکات آمریکا در روزهای آتی*
تحرکات نظامی گسترده به سمت خاورمیانه در روزهای اخیر و کوتاه شدن سفر دونالد ترامپ به کانادا، گمانهزنیهایی را درباره آمادگی واشنگتن برای حمایت نظامی از عملیات احتمالی اسرائیل علیه ایران تقویت کرده است. با این حال، در دو روز گذشته، نشانههایی از تردید در دولت ترامپ مشاهده شده است.
ترامپ با دوراهی دشواری روبهروست: از یک سو، برای تخریب تأسیسات هستهای فوردو باید اقدام کند، زیرا در غیر این صورت، برنامه هستهای ایران میتواند طی چند سال بازسازی شود. از سوی دیگر، او نگران است که ایران، واشنگتن را به یک جنگ فرسایشی در خاورمیانه بکشاند؛ سناریویی که به شدت از آن پرهیز دارد.
به همین دلیل، ترامپ سعی دارد زمان بخرد و امیدوار است حملات اسرائیل توانایی تهران برای گسترش حملات علیه پایگاههای آمریکایی را محدود کند که البته بنظر میرسد انجام شدنی نیست! در همین حال، مقامات آمریکایی در عراق و لبنان پیامهای تهدیدآمیزی به حزبالله و شبهنظامیان عراقی ارسال کردهاند و هشدار دادهاند که در صورت مداخله واشنگتن، از ورود به درگیری خودداری کنند.
با این وجود، هیچ چیز قطعی نیست. ترامپ نمیتواند صرفاً نظارهگر باشد، اما در عین حال نمیخواهد درگیر جنگی گسترده در خاورمیانه شود که ممکن است ماهها طول بکشد. تجربه عملیات نظامی او علیه حوثیها در یمن، که تنها یک ماه پس از آغاز بدون تحقق اهداف تعیینشده یعنی نابودی حوثیها متوقف شد و بالاجبار ناوهای خود را از منطقه تحت نظر یمنی ها دور کرد، این نگرانی را تشدید میکند.
اکنون، ترامپ امیدوار است که اسرائیل خبرهای مثبتی برای او به ارمغان بیاورد! تا نیاز به مداخله گسترده واشنگتن کاهش یابد و دستاورد بینالمللی دیگری صرفا با پشتیبانی لجستیکی نصیبش شود. همچنین، او به دیپلماسی ویتکوف چشم دوخته تا شاید راهحلی دیپلماتیک برای این بحران پیدا کند که البته این امر هم بنظر دست یافتنی بنظر نمیرسد.
تحرکات نظامی گسترده به سمت خاورمیانه در روزهای اخیر و کوتاه شدن سفر دونالد ترامپ به کانادا، گمانهزنیهایی را درباره آمادگی واشنگتن برای حمایت نظامی از عملیات احتمالی اسرائیل علیه ایران تقویت کرده است. با این حال، در دو روز گذشته، نشانههایی از تردید در دولت ترامپ مشاهده شده است.
ترامپ با دوراهی دشواری روبهروست: از یک سو، برای تخریب تأسیسات هستهای فوردو باید اقدام کند، زیرا در غیر این صورت، برنامه هستهای ایران میتواند طی چند سال بازسازی شود. از سوی دیگر، او نگران است که ایران، واشنگتن را به یک جنگ فرسایشی در خاورمیانه بکشاند؛ سناریویی که به شدت از آن پرهیز دارد.
به همین دلیل، ترامپ سعی دارد زمان بخرد و امیدوار است حملات اسرائیل توانایی تهران برای گسترش حملات علیه پایگاههای آمریکایی را محدود کند که البته بنظر میرسد انجام شدنی نیست! در همین حال، مقامات آمریکایی در عراق و لبنان پیامهای تهدیدآمیزی به حزبالله و شبهنظامیان عراقی ارسال کردهاند و هشدار دادهاند که در صورت مداخله واشنگتن، از ورود به درگیری خودداری کنند.
با این وجود، هیچ چیز قطعی نیست. ترامپ نمیتواند صرفاً نظارهگر باشد، اما در عین حال نمیخواهد درگیر جنگی گسترده در خاورمیانه شود که ممکن است ماهها طول بکشد. تجربه عملیات نظامی او علیه حوثیها در یمن، که تنها یک ماه پس از آغاز بدون تحقق اهداف تعیینشده یعنی نابودی حوثیها متوقف شد و بالاجبار ناوهای خود را از منطقه تحت نظر یمنی ها دور کرد، این نگرانی را تشدید میکند.
اکنون، ترامپ امیدوار است که اسرائیل خبرهای مثبتی برای او به ارمغان بیاورد! تا نیاز به مداخله گسترده واشنگتن کاهش یابد و دستاورد بینالمللی دیگری صرفا با پشتیبانی لجستیکی نصیبش شود. همچنین، او به دیپلماسی ویتکوف چشم دوخته تا شاید راهحلی دیپلماتیک برای این بحران پیدا کند که البته این امر هم بنظر دست یافتنی بنظر نمیرسد.
♦️سالروز مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران
🔹مباهله یکی از وقایع مهم در تاریخ اسلام است که به رویداد تاریخی دیدار پیامبر اکرم(ص) با مسیحیان نجران و پیشنهاد مباهله (دعا برای نفرین طرف مقابل در برابر خدا) اشاره دارد. این واقعه نه تنها نشانهای از حقانیت دین اسلام است، بلکه جایگاه ویژه اهلبیت را بهعنوان نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) نشان میدهد.
🔹مباهله در سال دهم هجری قمری رخ داد. گروهی از مسیحیان نجران به مدینه آمدند تا با پیامبر(ص) درباره حقانیت دین اسلام و جایگاه حضرت عیسی(ع) بحث کنند. پس از گفت و گوهای طولانی، مسیحیان نجران بر عقاید خود پافشاری کردند و حاضر به پذیرش حقانیت اسلام نشدند
در این هنگام، خداوند آیه ۶۱ سوره آلعمران را نازل فرمود: «هرگاه بعد از علم و آگاهی که به تو رسیده، کسانی با تو درباره او به مجادله و ستیز برخاستند، بگو: بیایید ما فرزندانمان و شما فرزندانتان، ما زنانمان و شما زنانتان، ما جان هایمان و شما جانهایتان را دعوت کنیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
🔹پیامبر اکرم طبق این آیه، مسیحیان را به مباهله دعوت کرد و قرار شد هر دو گروه با عزیزترین افراد خود در مکانی مشخص حضور یابند و از خدا بخواهند که لعنت خود را بر گروه دروغگو نازل کند. پیامبر(ص) تنها امام علی(ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را بهعنوان اصحاب کساء، نزدیک ترین افراد خود برای مباهله انتخاب کردند.
🔹وقتی مسیحیان نجران عظمت و اطمینان پیامبر(ص) و نورانیت همراهان ایشان را دیدند، از مباهله منصرف شدند و به صلح و پرداخت جزیه رضایت دادند. این واقعه نشان دهنده برتری و حقانیت دین اسلام بر سایر ادیان بود، زیرا مسیحیان از رویارویی در مباهله خودداری کردند.
🔹مباهله نمادی از ایمان راسخ پیامبر و اهل بیت به حقانیت دین مبین اسلام و آمادگی برای دفاع از آن است. مباهله در ۲۴ ذی الحجه سال ۱۰ هجری قمری رخ داد. این روز به عنوان عید مباهله گرامی داشته میشود.
🔹مباهله یکی از وقایع مهم در تاریخ اسلام است که به رویداد تاریخی دیدار پیامبر اکرم(ص) با مسیحیان نجران و پیشنهاد مباهله (دعا برای نفرین طرف مقابل در برابر خدا) اشاره دارد. این واقعه نه تنها نشانهای از حقانیت دین اسلام است، بلکه جایگاه ویژه اهلبیت را بهعنوان نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) نشان میدهد.
🔹مباهله در سال دهم هجری قمری رخ داد. گروهی از مسیحیان نجران به مدینه آمدند تا با پیامبر(ص) درباره حقانیت دین اسلام و جایگاه حضرت عیسی(ع) بحث کنند. پس از گفت و گوهای طولانی، مسیحیان نجران بر عقاید خود پافشاری کردند و حاضر به پذیرش حقانیت اسلام نشدند
در این هنگام، خداوند آیه ۶۱ سوره آلعمران را نازل فرمود: «هرگاه بعد از علم و آگاهی که به تو رسیده، کسانی با تو درباره او به مجادله و ستیز برخاستند، بگو: بیایید ما فرزندانمان و شما فرزندانتان، ما زنانمان و شما زنانتان، ما جان هایمان و شما جانهایتان را دعوت کنیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
🔹پیامبر اکرم طبق این آیه، مسیحیان را به مباهله دعوت کرد و قرار شد هر دو گروه با عزیزترین افراد خود در مکانی مشخص حضور یابند و از خدا بخواهند که لعنت خود را بر گروه دروغگو نازل کند. پیامبر(ص) تنها امام علی(ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را بهعنوان اصحاب کساء، نزدیک ترین افراد خود برای مباهله انتخاب کردند.
🔹وقتی مسیحیان نجران عظمت و اطمینان پیامبر(ص) و نورانیت همراهان ایشان را دیدند، از مباهله منصرف شدند و به صلح و پرداخت جزیه رضایت دادند. این واقعه نشان دهنده برتری و حقانیت دین اسلام بر سایر ادیان بود، زیرا مسیحیان از رویارویی در مباهله خودداری کردند.
🔹مباهله نمادی از ایمان راسخ پیامبر و اهل بیت به حقانیت دین مبین اسلام و آمادگی برای دفاع از آن است. مباهله در ۲۴ ذی الحجه سال ۱۰ هجری قمری رخ داد. این روز به عنوان عید مباهله گرامی داشته میشود.
ارزیابی وضعیت کنونی جنگ بین ایران و اسرائیل با توجه به اطلاعات موجود و تحولات اخیر، نیازمند نگاهی چندجانبه به اهداف، استراتژیها، و پویاییهای منطقهای و بینالمللی است. در ادامه، تحلیل جامعی از موقعیت کنونی ارائه میشود:
۱. اهداف و استراتژیهای اسرائیل و نقش نتانیاهو
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ظاهراً دو هدف اصلی را در این درگیری دنبال میکند:
• نابودی یا عقبراندن برنامه هستهای و موشکی ایران: اسرائیل برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای خود میداند و حملات اخیرش، بهویژه عملیات «شیر برخاسته»، با هدف تخریب زیرساختهای هستهای (مانند نطنز و فردو) و پایگاههای موشکی طراحی شده است. با این حال، به نظر میرسد این حملات، اگرچه خسارتهایی وارد کردهاند (مانند آسیب به سایت نطنز و پالایشگاه حیفا)، نتوانستهاند بهطور کامل تواناییهای ایران را از بین ببرند.
• تغییر رژیم در ایران: نتانیاهو در اظهاراتی علنی، بهطور ضمنی از هدف تغییر رژیم در ایران سخن گفته و حملات را بهعنوان فرصتی برای «آزادی مردم ایران» توصیف کرده است. این رویکرد نشاندهنده تلاش برای تضعیف ساختار سیاسی کنونی ایران است، هرچند برخی مقامات اسرائیلی، مانند سخنگوی ارتش، تأکید کردهاند که هدف اصلی تغییر رژیم نیست، بلکه کاهش توان نظامی ایران است.
نتانیاهو برای دستیابی به این اهداف، به حمایت آمریکا، بهویژه بمبهای سنگرشکن و پشتیبانی لجستیکی، نیاز دارد. او سعی کرده با فشار بر دونالد ترامپ، آمریکا را بهطور مستقیمتر وارد درگیری کند، اما ظاهراً ترامپ با ایدههایی مانند ترور رهبر ایران یا حملات گستردهتر مخالفت کرده است.
۲. استراتژی ایران: تنبیه اسرائیل و حفظ دیپلماسی
ایران در پاسخ به حملات اسرائیل، استراتژی چندوجهی را دنبال میکند:
• تنبیه اسرائیل: ایران با حملات موشکی به شهرهای اسرائیلی مانند تلآویو و حیفا، که منجر به خسارات و تلفاتی شده، نشان داده که توانایی پاسخ نظامی قوی دارد. تهدید سخنگوی ارتش ایران به شلیک ۲۰۰۰ موشک در موج بعدی حملات، نشانهای از عزم ایران برای بازدارندگی است.
• حفظ توازن منطقهای: ایران با تکیه بر نیروهای نیابتی خود (مانند حزبالله و نیروهای شیعه عراق) و تهدید به هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی در صورت دخالت مستقیم واشنگتن، سعی در ایجاد توازن قدرت در منطقه دارد. این رویکرد نشاندهنده تلاش ایران برای جلوگیری از گسترش جنگ به یک درگیری منطقهای تمامعیار است.
• باز نگهداشتن مسیر دیپلماتیک: اظهارات عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، مبنی بر دعوت از آمریکا برای فشار بر اسرائیل جهت توقف حملات، نشاندهنده تمایل ایران به حفظ کانالهای دیپلماتیک است. ایران بهخوبی میداند که ورود مستقیم آمریکا به جنگ میتواند پیامدهای فاجعهباری داشته باشد و از اینرو سعی دارد با تأکید بر دیپلماسی، از چنین سناریویی جلوگیری کند.
۳. نقش دونالد ترامپ و آمریکا
دونالد ترامپ در این درگیری موضعی دوگانه اتخاذ کرده است:
• حمایت از اسرائیل بدون دخالت مستقیم: آمریکا تاکنون حمایت لجستیکی (مانند استقرار تانکرهای سوخترسان) و دفاعی (کمک به رهگیری موشکهای ایران) از اسرائیل ارائه کرده، اما ترامپ از ورود مستقیم به جنگ خودداری کرده است. او بهصراحت طرح ترور رهبر ایران را رد کرده و بر دیپلماسی بهعنوان راهحل تأکید دارد.
• فشار برای توافق هستهای: ترامپ همچنان امیدوار است که ایران را به توافقی جدید در مورد برنامه هستهایاش وادار کند. با این حال، حملات اسرائیل مذاکرات برنامهریزیشده در عمان را مختل کرده و این هدف را به خطر انداخته است.
• محدودیتهای داخلی: پایگاه سیاسی ترامپ، بهویژه جنبش «ماگا»، مخالف درگیریهای نظامی خارجی است. این موضوع فشار بر او را برای اجتناب از جنگ مستقیم با ایران افزایش میدهد.
۴. ارزیابی کلی و سناریوهای محتمل
• موفقیت محدود اسرائیل: اسرائیل با وجود حملات گسترده، نتوانسته برنامه هستهای یا موشکی ایران را بهطور کامل متوقف کند. آسیب به تأسیسات نطنز و کشته شدن برخی فرماندهان ارشد ایرانی، ضربهای قابلتوجه بوده، اما ایران همچنان توانایی پاسخگویی دارد.
• قدرت بازدارندگی ایران: حملات موشکی ایران به اسرائیل، بهویژه به حیفا و تلآویو، نشاندهنده توانایی ایران در پاسخ متقابل است. این موضوع میتواند اسرائیل را از ادامه حملات گسترده بازدارد، مگر اینکه حمایت کامل آمریکا را بهدست آورد.
• خطر تشدید تنش: اگرچه ایران و آمریکا هر دو از درگیری مستقیم اجتناب میکنند، هرگونه اشتباه محاسباتی (مانند حمله به پایگاههای آمریکایی) میتواند آمریکا را وارد جنگ کند. تحلیل فارین پالیسی احتمال گسترش درگیری به یک جنگ منطقهای را محتملتر از سایر سناریوها میداند.
۱. اهداف و استراتژیهای اسرائیل و نقش نتانیاهو
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ظاهراً دو هدف اصلی را در این درگیری دنبال میکند:
• نابودی یا عقبراندن برنامه هستهای و موشکی ایران: اسرائیل برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای خود میداند و حملات اخیرش، بهویژه عملیات «شیر برخاسته»، با هدف تخریب زیرساختهای هستهای (مانند نطنز و فردو) و پایگاههای موشکی طراحی شده است. با این حال، به نظر میرسد این حملات، اگرچه خسارتهایی وارد کردهاند (مانند آسیب به سایت نطنز و پالایشگاه حیفا)، نتوانستهاند بهطور کامل تواناییهای ایران را از بین ببرند.
• تغییر رژیم در ایران: نتانیاهو در اظهاراتی علنی، بهطور ضمنی از هدف تغییر رژیم در ایران سخن گفته و حملات را بهعنوان فرصتی برای «آزادی مردم ایران» توصیف کرده است. این رویکرد نشاندهنده تلاش برای تضعیف ساختار سیاسی کنونی ایران است، هرچند برخی مقامات اسرائیلی، مانند سخنگوی ارتش، تأکید کردهاند که هدف اصلی تغییر رژیم نیست، بلکه کاهش توان نظامی ایران است.
نتانیاهو برای دستیابی به این اهداف، به حمایت آمریکا، بهویژه بمبهای سنگرشکن و پشتیبانی لجستیکی، نیاز دارد. او سعی کرده با فشار بر دونالد ترامپ، آمریکا را بهطور مستقیمتر وارد درگیری کند، اما ظاهراً ترامپ با ایدههایی مانند ترور رهبر ایران یا حملات گستردهتر مخالفت کرده است.
۲. استراتژی ایران: تنبیه اسرائیل و حفظ دیپلماسی
ایران در پاسخ به حملات اسرائیل، استراتژی چندوجهی را دنبال میکند:
• تنبیه اسرائیل: ایران با حملات موشکی به شهرهای اسرائیلی مانند تلآویو و حیفا، که منجر به خسارات و تلفاتی شده، نشان داده که توانایی پاسخ نظامی قوی دارد. تهدید سخنگوی ارتش ایران به شلیک ۲۰۰۰ موشک در موج بعدی حملات، نشانهای از عزم ایران برای بازدارندگی است.
• حفظ توازن منطقهای: ایران با تکیه بر نیروهای نیابتی خود (مانند حزبالله و نیروهای شیعه عراق) و تهدید به هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی در صورت دخالت مستقیم واشنگتن، سعی در ایجاد توازن قدرت در منطقه دارد. این رویکرد نشاندهنده تلاش ایران برای جلوگیری از گسترش جنگ به یک درگیری منطقهای تمامعیار است.
• باز نگهداشتن مسیر دیپلماتیک: اظهارات عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، مبنی بر دعوت از آمریکا برای فشار بر اسرائیل جهت توقف حملات، نشاندهنده تمایل ایران به حفظ کانالهای دیپلماتیک است. ایران بهخوبی میداند که ورود مستقیم آمریکا به جنگ میتواند پیامدهای فاجعهباری داشته باشد و از اینرو سعی دارد با تأکید بر دیپلماسی، از چنین سناریویی جلوگیری کند.
۳. نقش دونالد ترامپ و آمریکا
دونالد ترامپ در این درگیری موضعی دوگانه اتخاذ کرده است:
• حمایت از اسرائیل بدون دخالت مستقیم: آمریکا تاکنون حمایت لجستیکی (مانند استقرار تانکرهای سوخترسان) و دفاعی (کمک به رهگیری موشکهای ایران) از اسرائیل ارائه کرده، اما ترامپ از ورود مستقیم به جنگ خودداری کرده است. او بهصراحت طرح ترور رهبر ایران را رد کرده و بر دیپلماسی بهعنوان راهحل تأکید دارد.
• فشار برای توافق هستهای: ترامپ همچنان امیدوار است که ایران را به توافقی جدید در مورد برنامه هستهایاش وادار کند. با این حال، حملات اسرائیل مذاکرات برنامهریزیشده در عمان را مختل کرده و این هدف را به خطر انداخته است.
• محدودیتهای داخلی: پایگاه سیاسی ترامپ، بهویژه جنبش «ماگا»، مخالف درگیریهای نظامی خارجی است. این موضوع فشار بر او را برای اجتناب از جنگ مستقیم با ایران افزایش میدهد.
۴. ارزیابی کلی و سناریوهای محتمل
• موفقیت محدود اسرائیل: اسرائیل با وجود حملات گسترده، نتوانسته برنامه هستهای یا موشکی ایران را بهطور کامل متوقف کند. آسیب به تأسیسات نطنز و کشته شدن برخی فرماندهان ارشد ایرانی، ضربهای قابلتوجه بوده، اما ایران همچنان توانایی پاسخگویی دارد.
• قدرت بازدارندگی ایران: حملات موشکی ایران به اسرائیل، بهویژه به حیفا و تلآویو، نشاندهنده توانایی ایران در پاسخ متقابل است. این موضوع میتواند اسرائیل را از ادامه حملات گسترده بازدارد، مگر اینکه حمایت کامل آمریکا را بهدست آورد.
• خطر تشدید تنش: اگرچه ایران و آمریکا هر دو از درگیری مستقیم اجتناب میکنند، هرگونه اشتباه محاسباتی (مانند حمله به پایگاههای آمریکایی) میتواند آمریکا را وارد جنگ کند. تحلیل فارین پالیسی احتمال گسترش درگیری به یک جنگ منطقهای را محتملتر از سایر سناریوها میداند.
• دیپلماسی شکننده: تلاشهای دیپلماتیک، مانند میانجیگری قطر و روسیه یا مذاکرات عمان، به دلیل حملات اسرائیل و پاسخهای ایران تضعیف شدهاند. با این حال، اظهارات مقامات ایرانی و آمریکایی نشان میدهد که هر دو طرف هنوز به دیپلماسی بهعنوان راهحل نهایی امیدوارند.
۵. نتیجهگیری
وضعیت کنونی شکننده و پرتنش است. نتانیاهو با فشار بر آمریکا سعی دارد هزینههای نظامی و سیاسی خود را کاهش دهد، اما مقاومت ایران و محدودیتهای داخلی ترامپ، دستیابی به این هدف را دشوار کرده است. ایران با حفظ توانایی نظامی و تأکید بر دیپلماسی، سعی در مدیریت بحران و جلوگیری از گسترش جنگ دارد. با این حال، خطر اشتباه محاسباتی یا فشارهای داخلی در اسرائیل و ایران میتواند به تشدید درگیری منجر شود. در کوتاه مدت، احتمال ادامه حملات متقابل در سطح محدود وجود دارد، اما دیپلماسی همچنان میتواند کلید پایان دادن به این بحران باشد، بهویژه اگر آمریکا فشار بیشتری بر اسرائیل برای توقف حملات وارد کند.
به امید سرفرازی ایران بزرگ 🇮🇷
۵. نتیجهگیری
وضعیت کنونی شکننده و پرتنش است. نتانیاهو با فشار بر آمریکا سعی دارد هزینههای نظامی و سیاسی خود را کاهش دهد، اما مقاومت ایران و محدودیتهای داخلی ترامپ، دستیابی به این هدف را دشوار کرده است. ایران با حفظ توانایی نظامی و تأکید بر دیپلماسی، سعی در مدیریت بحران و جلوگیری از گسترش جنگ دارد. با این حال، خطر اشتباه محاسباتی یا فشارهای داخلی در اسرائیل و ایران میتواند به تشدید درگیری منجر شود. در کوتاه مدت، احتمال ادامه حملات متقابل در سطح محدود وجود دارد، اما دیپلماسی همچنان میتواند کلید پایان دادن به این بحران باشد، بهویژه اگر آمریکا فشار بیشتری بر اسرائیل برای توقف حملات وارد کند.
به امید سرفرازی ایران بزرگ 🇮🇷
🚨آیا آمریکا در حمله به فردو مشارکت می کند!؟
ارزیابی تمایل آمریکا به مشارکت در حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای فردو پیچیده است و به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله سیاستهای دولت وقت، ملاحظات استراتژیک، و پیامدهای دیپلماتیک. بر اساس اطلاعات موجود تا ژوئن ۲۰۲۵، چند نکته کلیدی قابل بررسی است:
۱. اظهارات و مواضع رسمی: برخی گزارشها حاکی از آن است که مقامات اسرائیلی از دولت آمریکا درخواست مشارکت در حمله به فردو را داشتهاند، بهویژه به دلیل نیاز به بمبهای سنگرشکن GBU-57 که تنها در اختیار ارتش آمریکا است و برای نفوذ به تأسیسات زیرزمینی عمیق مانند فردو طراحی شدهاند. با این حال، کاخ سفید بهطور رسمی اظهاراتی مبنی بر بررسی حمله مستقیم به ایران را رد کرده و تأکید کرده که در حال حاضر قصد مشارکت نظامی ندارد.
۲. چالشهای فنی و نظامی: تأسیسات فردو در عمق ۸۰ تا ۹۰ متری زیر کوه ساخته شده و با لایههای بتنی و سنگی محافظت میشود. کارشناسان معتقدند که اسرائیل بهتنهایی فاقد تسلیحات و بمبافکنهای لازم (مانند B-2) برای تخریب کامل این سایت است، و این امر نیاز به حمایت آمریکا را افزایش میدهد. با این حال، حتی با مشارکت آمریکا، موفقیت کامل این عملیات تضمینشده نیست، زیرا فردو به شدت مستحکم طراحی شده است.
۳. ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تا ژوئن ۲۰۲۵ اظهاراتی دوپهلو داشته است. او از یک سو از حملات اسرائیل حمایت کرده و از بین بردن برنامه هستهای ایران را برای امنیت ملی آمریکا حیاتی دانسته، اما از سوی دیگر گفته است که تصمیم نهایی برای مشارکت نظامی ظرف دو هفته گرفته خواهد شد. همچنین، مذاکرات هستهای جاری بین ایران و آمریکا نشان میدهد که واشنگتن همچنان به دنبال راهحل دیپلماتیک است، و مشارکت در حمله میتواند این مذاکرات را به خطر بیندازد.
۴. ریسکهای زیستمحیطی و منطقهای: کارشناسان معتقدند که حمله به فردو احتمالاً نشت محدود و محلی تشعشعات رادیواکتیو ایجاد میکند و به فاجعه زیستمحیطی گسترده منجر نمیشود. با این حال، چنین اقدامی میتواند تنشهای منطقهای را تشدید کند و واکنشهای شدید ایران، از جمله حملات موشکی یا بستن تنگه هرمز، را در پی داشته باشد.
۵. تحلیل کلی: آمریکا احتمالاً در حال سنجش هزینهها و فواید مشارکت در چنین عملیاتی است. از یک سو، حمایت از اسرائیل و جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران با منافع استراتژیک آمریکا همخوانی دارد. از سوی دیگر، مشارکت مستقیم میتواند به درگیری گستردهتر در خاورمیانه منجر شود، که با سیاستهای اعلامی ترامپ برای دوری از درگیریهای نظامی در منطقه مغایرت دارد.
نظر شخصی من: به نظر میرسد آمریکا در حال حاضر تمایل بیشتری به فشار دیپلماتیک و تحریمها دارد تا اقدام نظامی مستقیم. مشارکت در حمله به فردو نیازمند تعهد نظامی قابلتوجهی است که میتواند پیامدهای غیرقابلپیشبینی داشته باشد. با این حال، اگر شواهد محکمی از نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای ارائه شود، احتمال همکاری محدود (مثلاً تأمین تسلیحات بدون دخالت مستقیم) افزایش مییابد. با توجه به اطلاعات موجود، تصمیم نهایی آمریکا به تحولات روزهای آینده و نتیجه مذاکرات بستگی دارد.
ارزیابی تمایل آمریکا به مشارکت در حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای فردو پیچیده است و به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله سیاستهای دولت وقت، ملاحظات استراتژیک، و پیامدهای دیپلماتیک. بر اساس اطلاعات موجود تا ژوئن ۲۰۲۵، چند نکته کلیدی قابل بررسی است:
۱. اظهارات و مواضع رسمی: برخی گزارشها حاکی از آن است که مقامات اسرائیلی از دولت آمریکا درخواست مشارکت در حمله به فردو را داشتهاند، بهویژه به دلیل نیاز به بمبهای سنگرشکن GBU-57 که تنها در اختیار ارتش آمریکا است و برای نفوذ به تأسیسات زیرزمینی عمیق مانند فردو طراحی شدهاند. با این حال، کاخ سفید بهطور رسمی اظهاراتی مبنی بر بررسی حمله مستقیم به ایران را رد کرده و تأکید کرده که در حال حاضر قصد مشارکت نظامی ندارد.
۲. چالشهای فنی و نظامی: تأسیسات فردو در عمق ۸۰ تا ۹۰ متری زیر کوه ساخته شده و با لایههای بتنی و سنگی محافظت میشود. کارشناسان معتقدند که اسرائیل بهتنهایی فاقد تسلیحات و بمبافکنهای لازم (مانند B-2) برای تخریب کامل این سایت است، و این امر نیاز به حمایت آمریکا را افزایش میدهد. با این حال، حتی با مشارکت آمریکا، موفقیت کامل این عملیات تضمینشده نیست، زیرا فردو به شدت مستحکم طراحی شده است.
۳. ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تا ژوئن ۲۰۲۵ اظهاراتی دوپهلو داشته است. او از یک سو از حملات اسرائیل حمایت کرده و از بین بردن برنامه هستهای ایران را برای امنیت ملی آمریکا حیاتی دانسته، اما از سوی دیگر گفته است که تصمیم نهایی برای مشارکت نظامی ظرف دو هفته گرفته خواهد شد. همچنین، مذاکرات هستهای جاری بین ایران و آمریکا نشان میدهد که واشنگتن همچنان به دنبال راهحل دیپلماتیک است، و مشارکت در حمله میتواند این مذاکرات را به خطر بیندازد.
۴. ریسکهای زیستمحیطی و منطقهای: کارشناسان معتقدند که حمله به فردو احتمالاً نشت محدود و محلی تشعشعات رادیواکتیو ایجاد میکند و به فاجعه زیستمحیطی گسترده منجر نمیشود. با این حال، چنین اقدامی میتواند تنشهای منطقهای را تشدید کند و واکنشهای شدید ایران، از جمله حملات موشکی یا بستن تنگه هرمز، را در پی داشته باشد.
۵. تحلیل کلی: آمریکا احتمالاً در حال سنجش هزینهها و فواید مشارکت در چنین عملیاتی است. از یک سو، حمایت از اسرائیل و جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران با منافع استراتژیک آمریکا همخوانی دارد. از سوی دیگر، مشارکت مستقیم میتواند به درگیری گستردهتر در خاورمیانه منجر شود، که با سیاستهای اعلامی ترامپ برای دوری از درگیریهای نظامی در منطقه مغایرت دارد.
نظر شخصی من: به نظر میرسد آمریکا در حال حاضر تمایل بیشتری به فشار دیپلماتیک و تحریمها دارد تا اقدام نظامی مستقیم. مشارکت در حمله به فردو نیازمند تعهد نظامی قابلتوجهی است که میتواند پیامدهای غیرقابلپیشبینی داشته باشد. با این حال، اگر شواهد محکمی از نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای ارائه شود، احتمال همکاری محدود (مثلاً تأمین تسلیحات بدون دخالت مستقیم) افزایش مییابد. با توجه به اطلاعات موجود، تصمیم نهایی آمریکا به تحولات روزهای آینده و نتیجه مذاکرات بستگی دارد.
آنروزی که میمون #احمدی_نژاد را بر کرسی ریاست جمهوری نشاندید و رأی مردم را نادیده گرفتید عزت و اقتدار #ایران عزیز ما را فدای هیاهو و سیاست بی اثرتان کردید! خدا لعنتتان کند.
واقعیت بسیار تلخ است؛ روسیه کمکی به ما نکرد با اینکه وام دار ما در جنگ اوکراین است، حتی علیه ما هم موضع گرفت! عراق با اعلام بی طرفی عملا علیه ما بود در صورتی که در حمله داعش ما جانی دوباره به آنها بخشیدیم. هیچ کشور اسلامی از ما حمایت نکرد در صورتیکه روز و شب ما شده بود جهان اسلام! پاکستان هم شوی مهوع اجرا کرد و هیچ که البته توقعی از آنها نداشتیم.
رژیم حرامزاده باکو هم که تمام قد علیه ما بوده و ما برادر خطابش می کنیم.
در نهایت عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس هم با افزایش تولید نفت عملا تیر خلاص را به ما زدند.
هیچ کشوری در طول تاریخ تا کنون اینگونه دوست و دشمنش را اشتباه نگرفته بود! به قول شاملو: هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که ما به زندگی نشستیم.
پایان 🎬
رژیم حرامزاده باکو هم که تمام قد علیه ما بوده و ما برادر خطابش می کنیم.
در نهایت عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس هم با افزایش تولید نفت عملا تیر خلاص را به ما زدند.
هیچ کشوری در طول تاریخ تا کنون اینگونه دوست و دشمنش را اشتباه نگرفته بود! به قول شاملو: هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که ما به زندگی نشستیم.
پایان 🎬
📰 منافع ایالات متحده در توازن خونین بین ایران و اسرائیل در خاورمیانه چندوجهی است و شامل اهداف استراتژیک، اقتصادی، و سیاسی میشود. در زیر، این منافع بهطور خلاصه تحلیل شده است:
۱. منافع استراتژیک
- حفظ برتری اسرائیل: آمریکا بهعنوان متحد اصلی اسرائیل، از طریق حمایت نظامی، مالی (حدود ۳.۸ میلیارد دلار سالانه) و سیاسی، تضمین میکند که اسرائیل بهعنوان یک قدرت نظامی غالب در منطقه باقی بماند. تضعیف ایران، بهویژه برنامه هستهای آن، با هدف استراتژیک آمریکا برای جلوگیری از ظهور یک قدرت رقیب منطقهای همراستا است.
• مهار ایران: درگیری ایران با اسرائیل، منابع نظامی و اقتصادی ایران را تضعیف میکند و توانایی آن برای گسترش نفوذ از طریق گروههای نیابتی (حزبالله، حماس، حوثیها) را کاهش میدهد. این امر به آمریکا کمک میکند تا محور مقاومت را محدود کند.
• کنترل توازن قدرت منطقهای: آمریکا از طریق این درگیری، نفوذ خود را در برابر رقبای جهانی مانند چین و روسیه، که روابط نزدیکتری با ایران دارند، حفظ میکند. بیثباتی کنترلشده در منطقه، به آمریکا اجازه میدهد نقش میانجی یا قدرت مسلط را ایفا کند.
۲. منافع اقتصادی
• صنعت تسلیحات: درگیریهای منطقهای، تقاضا برای تسلیحات آمریکایی را افزایش میدهد. اسرائیل و کشورهای عربی (مانند عربستان و امارات) خریداران عمده تسلیحات آمریکا هستند. برای مثال، قراردادهای تسلیحاتی با اسرائیل و کشورهای خلیج فارس میلیاردها دلار برای شرکتهایی مانند لاکهید مارتین و بوئینگ درآمد ایجاد میکند.
• کنترل بازار انرژی: بیثباتی در خاورمیانه، بهویژه تهدید تنگه هرمز، قیمت نفت را بالا نگه میدارد، که به نفع تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا و متحدان عربی آن است. آمریکا همچنین از طریق دیپلماسی انرژی، اروپا را به منابع غیرایرانی (مانند LNG آمریکایی) وابستهتر میکند.
• فشار اقتصادی بر ایران: تحریمهای آمریکا، همراه با هزینههای جنگ برای ایران، اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار داده و توانایی آن برای رقابت اقتصادی در منطقه را کاهش میدهد.
۳. منافع سیاسی
• تقویت جایگاه در میان متحدان: حمایت از اسرائیل، پایگاه سیاسی داخلی آمریکا را در میان گروههای حامی اسرائیل (مانند آیپک) و رایدهندگان محافظهکار تقویت میکند. این امر بهویژه در آستانه انتخابات مهم است.
• مشروعیتسازی نقش جهانی: آمریکا با ایفای نقش «نگهبان نظم جهانی» در خاورمیانه، جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت ضروری در دیپلماسی بینالمللی تثبیت میکند.
• مقابله با نفوذ چین و روسیه: درگیری ایران و اسرائیل، توجه این دو کشور را از گسترش روابط با چین و روسیه (مانند قراردادهای انرژی یا نظامی) منحرف میکند. آمریکا از این فرصت برای محدود کردن نفوذ رقبا در منطقه استفاده میکند.
۴. خطرات برای آمریکا
• هزینههای نظامی و سیاسی: دخالت مستقیم (مانند حملات به تأسیسات ایران) میتواند آمریکا را به یک درگیری گستردهتر بکشاند، که هزینههای انسانی و مالی سنگینی به دنبال دارد.
• بیثباتی منطقهای: تشدید درگیری ممکن است به اختلال در عرضه نفت یا افزایش حملات گروههای نیابتی علیه پایگاههای آمریکا در منطقه منجر شود.
• انزوای دیپلماتیک: حمایت یکجانبه از اسرائیل میتواند روابط آمریکا با برخی کشورهای منطقه (مانند ترکیه) یا حتی متحدان اروپایی را که خواستار دیپلماسی با ایران هستند، تیره کند.
تحلیل کلی
در کوتاهمدت، آمریکا از تضعیف ایران، تقویت اسرائیل، و افزایش تقاضا برای تسلیحات و انرژی خود سود میبرد. این درگیری به آمریکا اجازه میدهد نفوذ استراتژیک خود را در برابر چین و روسیه حفظ کند و متحدان عربی را به خود وابستهتر سازد. با این حال، در بلندمدت، بیثباتی گسترده در خاورمیانه میتواند منافع آمریکا را با خطراتی مانند جنگ منطقهای، افزایش قیمت انرژی، یا کاهش اعتبار دیپلماتیک تهدید کند.
۱. منافع استراتژیک
- حفظ برتری اسرائیل: آمریکا بهعنوان متحد اصلی اسرائیل، از طریق حمایت نظامی، مالی (حدود ۳.۸ میلیارد دلار سالانه) و سیاسی، تضمین میکند که اسرائیل بهعنوان یک قدرت نظامی غالب در منطقه باقی بماند. تضعیف ایران، بهویژه برنامه هستهای آن، با هدف استراتژیک آمریکا برای جلوگیری از ظهور یک قدرت رقیب منطقهای همراستا است.
• مهار ایران: درگیری ایران با اسرائیل، منابع نظامی و اقتصادی ایران را تضعیف میکند و توانایی آن برای گسترش نفوذ از طریق گروههای نیابتی (حزبالله، حماس، حوثیها) را کاهش میدهد. این امر به آمریکا کمک میکند تا محور مقاومت را محدود کند.
• کنترل توازن قدرت منطقهای: آمریکا از طریق این درگیری، نفوذ خود را در برابر رقبای جهانی مانند چین و روسیه، که روابط نزدیکتری با ایران دارند، حفظ میکند. بیثباتی کنترلشده در منطقه، به آمریکا اجازه میدهد نقش میانجی یا قدرت مسلط را ایفا کند.
۲. منافع اقتصادی
• صنعت تسلیحات: درگیریهای منطقهای، تقاضا برای تسلیحات آمریکایی را افزایش میدهد. اسرائیل و کشورهای عربی (مانند عربستان و امارات) خریداران عمده تسلیحات آمریکا هستند. برای مثال، قراردادهای تسلیحاتی با اسرائیل و کشورهای خلیج فارس میلیاردها دلار برای شرکتهایی مانند لاکهید مارتین و بوئینگ درآمد ایجاد میکند.
• کنترل بازار انرژی: بیثباتی در خاورمیانه، بهویژه تهدید تنگه هرمز، قیمت نفت را بالا نگه میدارد، که به نفع تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا و متحدان عربی آن است. آمریکا همچنین از طریق دیپلماسی انرژی، اروپا را به منابع غیرایرانی (مانند LNG آمریکایی) وابستهتر میکند.
• فشار اقتصادی بر ایران: تحریمهای آمریکا، همراه با هزینههای جنگ برای ایران، اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار داده و توانایی آن برای رقابت اقتصادی در منطقه را کاهش میدهد.
۳. منافع سیاسی
• تقویت جایگاه در میان متحدان: حمایت از اسرائیل، پایگاه سیاسی داخلی آمریکا را در میان گروههای حامی اسرائیل (مانند آیپک) و رایدهندگان محافظهکار تقویت میکند. این امر بهویژه در آستانه انتخابات مهم است.
• مشروعیتسازی نقش جهانی: آمریکا با ایفای نقش «نگهبان نظم جهانی» در خاورمیانه، جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت ضروری در دیپلماسی بینالمللی تثبیت میکند.
• مقابله با نفوذ چین و روسیه: درگیری ایران و اسرائیل، توجه این دو کشور را از گسترش روابط با چین و روسیه (مانند قراردادهای انرژی یا نظامی) منحرف میکند. آمریکا از این فرصت برای محدود کردن نفوذ رقبا در منطقه استفاده میکند.
۴. خطرات برای آمریکا
• هزینههای نظامی و سیاسی: دخالت مستقیم (مانند حملات به تأسیسات ایران) میتواند آمریکا را به یک درگیری گستردهتر بکشاند، که هزینههای انسانی و مالی سنگینی به دنبال دارد.
• بیثباتی منطقهای: تشدید درگیری ممکن است به اختلال در عرضه نفت یا افزایش حملات گروههای نیابتی علیه پایگاههای آمریکا در منطقه منجر شود.
• انزوای دیپلماتیک: حمایت یکجانبه از اسرائیل میتواند روابط آمریکا با برخی کشورهای منطقه (مانند ترکیه) یا حتی متحدان اروپایی را که خواستار دیپلماسی با ایران هستند، تیره کند.
تحلیل کلی
در کوتاهمدت، آمریکا از تضعیف ایران، تقویت اسرائیل، و افزایش تقاضا برای تسلیحات و انرژی خود سود میبرد. این درگیری به آمریکا اجازه میدهد نفوذ استراتژیک خود را در برابر چین و روسیه حفظ کند و متحدان عربی را به خود وابستهتر سازد. با این حال، در بلندمدت، بیثباتی گسترده در خاورمیانه میتواند منافع آمریکا را با خطراتی مانند جنگ منطقهای، افزایش قیمت انرژی، یا کاهش اعتبار دیپلماتیک تهدید کند.
🎯 Join Fintech Watch – your weekly source for smart updates on regulation, tokenization, and institutional fintech.
Curated by Shirazi Holding.
📲 Click to join: @fintechwatch
🔍 Stay ahead. Stay informed.
Curated by Shirazi Holding.
📲 Click to join: @fintechwatch
🔍 Stay ahead. Stay informed.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تاریخ، صدا و سیما نیست! حقایق را به یاد خواهد آورد که چه بر سر ما گذشته است. در پیشگاه این ملت عظیم الشان سر تعظیم فرود بیاورید و دست از ویرانی #ایران بردارید. 🇮🇷
این شادی و سرمستی پس از پیروزی همانقدر اشتباه است که شادی پس از ۷ اکتبر بود! از #تنگه_احد ها چرا درس و عبرت نمیگیریم!؟ جریان نفوذ رسانه ای را فراموش نکنیم چرا که دشمن در تمامی سطوح رخنه کرده است. #آغل_رسانه
گزارش بسیار عجیب سایت خبری "دیلی وایر": موساد اسرائیل با ایجاد یک خط تلفن مخفی که از طریق آن دستورات فرماندهان سپاه با یکدیگر (بدون اطلاع آن مقامات ارشد) ارسال میشده است ترتیبی داده که یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران برای یک "جلسه اضطراری" درخواست ملاقات کند که پس از تشکیل آن جلسه، نیروی هوایی اسرائیل به همه آنها حمله و آنها را به شهادت رساند. لازم به ذکر است که سایت "فاکس نیوز" قبلا منتشر کرده بود که اسرائیلی ها عملیات ویژه ای را انجام دادند که باعث شده بود فرماندهان سپاه و هوافضای آن با یکدیگر دیدار کنند. 😱
⁉️کدام فرمانده ارشد سپاه جاسوس اسرائیل بوده است!؟
⁉️کدام فرمانده ارشد سپاه جاسوس اسرائیل بوده است!؟
📊 پیشبینی قیمت دلار در روزهای آینده به عوامل متعددی بستگی دارد و با توجه به شرایط کنونی، ارائه یک پیشبینی دقیق دشوار است. با این حال، بر اساس اطلاعات موجود و تحلیلهای اخیر، میتوان چند سناریو را در نظر گرفت:
۱-ثبات نسبی با نوسانات محدود:
◦ در حال حاضر، بازار ارز ایران تحت تأثیر عوامل سیاسی، مانند جنگ و وضعیت مذاکرات بینالمللی و تحولات منطقهای، قرار دارد. قیمت دلار در بازار آزاد اخیراً به حدود ۸۳٫۶۰۰ تومان رسیده و پس از کاهش ۱۹ درصدی از فروردین تا تیر ۱۴۰۴، بازار وارد فاز تعادل احتیاطی شده است.
◦ اگر مذاکرات ایران و آمریکا یا سایر تحولات سیاسی (مانند کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی) سیگنالهای مثبتی ارائه دهند، احتمال تداوم روند کاهشی ملایم یا ثبات در محدوده ۷۸ تا ۸۰ هزار تومان وجود دارد.
◦ با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که این ثبات ممکن است شکننده باشد و به سیاستهای بانک مرکزی و عرضه ارز بستگی دارد.
۲-افزایش قیمت در صورت تشدید تنشها، نقض آتش بس یا شروع دوباره جنگ:
◦ این وقایع می تواند نشاندهنده انتظارات برای افزایش قیمت دلار باشد. پیشبینی می شود که دلار ممکن است تا ۹۰٫۰۰۰ تومان در بازه یک تا دو هفته آینده افزایش یابد، بهویژه اگر اخبار سیاسی منفی منتشر شود ( که البته از نظر من بعید است.)
◦ عواملی مانند تشدید تنشهای منطقهای و درگیری های مجدد مانع افزایش قیمت به واسطه انتظارات تورمی، یا کاهش عرضه ارز نیست و این موارد قطعا می توانند به رشد قیمت البته با شیبی ملایم منجر شوند.
۳-کاهش احتمالی در کوتاهمدت:
◦ قیمت دلار اخیراً کاهشی بوده و این کاهش میتواند به دلیل مداخلات بازارسازی یا اخبار مثبت مانند آتشبس منطقهای باشد. همچنین، نظرسنجی بلومبرگ نشان میدهد که دلار ممکن است به دلیل جایگاهش به عنوان دارایی امن، رشد چشمگیری نداشته باشد، اما همچنان در محدوده فعلی نوسان کند.
تحلیل کلی:
• عوامل کلیدی: سیاستهای بانک مرکزی، عرضه و تقاضای ارز، تحولات سیاسی (مذاکرات ایران و آمریکا، و پایان تنشهای خاورمیانه)، و انتظارات تورمی (۳۰ تا ۴۰ درصد پیشبینی تورم سالانه) نقش مهمی در تعیین روند قیمت دارند.
• محدوده قیمتی محتمل: با توجه به دادههای اخیر، دلار احتمالاً در کوتاهمدت (۱۰ روز آینده) در محدوده ۸۳٫۰۰۰ تا ۸۵٫۰۰۰ تومان نوسان خواهد داشت، مگر اینکه اخبار سیاسی یا اقتصادی مهمی (مانند نتیجه مذاکرات یا تغییر در تحریمها) منتشر شود.
• هشدار: پیشبینیهای مبتنی بر تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال ممکن است تحت تأثیر رویدادهای غیرمنتظره تغییر کنند. برای تصمیمگیری بهتر، در روزهای آتی مطالب منتشر شده این کانال را دنبال کنید.
توصیه: اگر قصد سرمایهگذاری دارید، ترکیب تحلیل تکنیکال (بررسی نمودارها) و فاندامنتال (رصد عوامل اقتصادی و سیاسی) میتواند به تصمیمگیری بهتر کمک کند. برای اطلاعات بهروز، میتوانید از منابعی مانند شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز یا وبسایتهای خبری معتبر استفاده کنید.
توجه: این پیشبینی صرفاً بر اساس اطلاعات موجود است و ممکن است با تغییرات ناگهانی بازار یا رویدادهای غیرمنتظره متفاوت باشد. برای اطلاعات دقیقتر، منابع معتبر را بهصورت روزانه بررسی کنید.
۱-ثبات نسبی با نوسانات محدود:
◦ در حال حاضر، بازار ارز ایران تحت تأثیر عوامل سیاسی، مانند جنگ و وضعیت مذاکرات بینالمللی و تحولات منطقهای، قرار دارد. قیمت دلار در بازار آزاد اخیراً به حدود ۸۳٫۶۰۰ تومان رسیده و پس از کاهش ۱۹ درصدی از فروردین تا تیر ۱۴۰۴، بازار وارد فاز تعادل احتیاطی شده است.
◦ اگر مذاکرات ایران و آمریکا یا سایر تحولات سیاسی (مانند کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی) سیگنالهای مثبتی ارائه دهند، احتمال تداوم روند کاهشی ملایم یا ثبات در محدوده ۷۸ تا ۸۰ هزار تومان وجود دارد.
◦ با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که این ثبات ممکن است شکننده باشد و به سیاستهای بانک مرکزی و عرضه ارز بستگی دارد.
۲-افزایش قیمت در صورت تشدید تنشها، نقض آتش بس یا شروع دوباره جنگ:
◦ این وقایع می تواند نشاندهنده انتظارات برای افزایش قیمت دلار باشد. پیشبینی می شود که دلار ممکن است تا ۹۰٫۰۰۰ تومان در بازه یک تا دو هفته آینده افزایش یابد، بهویژه اگر اخبار سیاسی منفی منتشر شود ( که البته از نظر من بعید است.)
◦ عواملی مانند تشدید تنشهای منطقهای و درگیری های مجدد مانع افزایش قیمت به واسطه انتظارات تورمی، یا کاهش عرضه ارز نیست و این موارد قطعا می توانند به رشد قیمت البته با شیبی ملایم منجر شوند.
۳-کاهش احتمالی در کوتاهمدت:
◦ قیمت دلار اخیراً کاهشی بوده و این کاهش میتواند به دلیل مداخلات بازارسازی یا اخبار مثبت مانند آتشبس منطقهای باشد. همچنین، نظرسنجی بلومبرگ نشان میدهد که دلار ممکن است به دلیل جایگاهش به عنوان دارایی امن، رشد چشمگیری نداشته باشد، اما همچنان در محدوده فعلی نوسان کند.
تحلیل کلی:
• عوامل کلیدی: سیاستهای بانک مرکزی، عرضه و تقاضای ارز، تحولات سیاسی (مذاکرات ایران و آمریکا، و پایان تنشهای خاورمیانه)، و انتظارات تورمی (۳۰ تا ۴۰ درصد پیشبینی تورم سالانه) نقش مهمی در تعیین روند قیمت دارند.
• محدوده قیمتی محتمل: با توجه به دادههای اخیر، دلار احتمالاً در کوتاهمدت (۱۰ روز آینده) در محدوده ۸۳٫۰۰۰ تا ۸۵٫۰۰۰ تومان نوسان خواهد داشت، مگر اینکه اخبار سیاسی یا اقتصادی مهمی (مانند نتیجه مذاکرات یا تغییر در تحریمها) منتشر شود.
• هشدار: پیشبینیهای مبتنی بر تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال ممکن است تحت تأثیر رویدادهای غیرمنتظره تغییر کنند. برای تصمیمگیری بهتر، در روزهای آتی مطالب منتشر شده این کانال را دنبال کنید.
توصیه: اگر قصد سرمایهگذاری دارید، ترکیب تحلیل تکنیکال (بررسی نمودارها) و فاندامنتال (رصد عوامل اقتصادی و سیاسی) میتواند به تصمیمگیری بهتر کمک کند. برای اطلاعات بهروز، میتوانید از منابعی مانند شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز یا وبسایتهای خبری معتبر استفاده کنید.
توجه: این پیشبینی صرفاً بر اساس اطلاعات موجود است و ممکن است با تغییرات ناگهانی بازار یا رویدادهای غیرمنتظره متفاوت باشد. برای اطلاعات دقیقتر، منابع معتبر را بهصورت روزانه بررسی کنید.