کسی که مانع یک اتفاق بزرگ و بد در زندگی ما بشه، شایسته ستایش و قدردانی هست؟ حتی اگر ندانیم آن اتفاق ممکن بود برایمان بیافتد؟
مثلا مشاور یا کوچ که از یک آسیب بزرگ در زندگی یا بیزینس شما جلوگیری میکند اما شما متوجه آن نمیشوید. واقعا چطوری باید ازش تشکر کرد؟ پاداشی میدهید؟
نسیم طالب در کتاب قوی سیاه، بخوبی این نکته ریز را یادآوری میکند و در پیشگیری از اتفاقات بسیار ناگوار در کشور/سازمان/زندگی ما میگوید
#نسیم_طالب@sajadsoleimanicom
مثلا مشاور یا کوچ که از یک آسیب بزرگ در زندگی یا بیزینس شما جلوگیری میکند اما شما متوجه آن نمیشوید. واقعا چطوری باید ازش تشکر کرد؟ پاداشی میدهید؟
نسیم طالب در کتاب قوی سیاه، بخوبی این نکته ریز را یادآوری میکند و در پیشگیری از اتفاقات بسیار ناگوار در کشور/سازمان/زندگی ما میگوید
#نسیم_طالب@sajadsoleimanicom
👍8
جمله جالب برای دوستانی که رویای بزرگی در سر دارند:
و ترجمهاش:
▫️چه کارهایی دیگه نباید انجام بدیم؟
▫️چه کسانی رو باید حذف کنیم؟
▫️کجا رو باید ترک کنیم؟
▫️چه چیزی بیاموزیم؟ کجا بریم؟ با کی بگردیم؟
#تلنگر@sajadsoleimanicom
"A cat that dreams of becoming a lion must lose its appetite for rats."
و ترجمهاش:
«گربهای که رویای شیر شدن را در سر میپروراند، باید اشتهایش را برای خوردن موشها از دست بدهد.»
▫️چه کارهایی دیگه نباید انجام بدیم؟
▫️چه کسانی رو باید حذف کنیم؟
▫️کجا رو باید ترک کنیم؟
▫️چه چیزی بیاموزیم؟ کجا بریم؟ با کی بگردیم؟
#تلنگر@sajadsoleimanicom
👍13👎1
یکی از زیباییهای این جهان و خاورمیانه اینه که میشه خامه و مربای آلبالو با سنگک داغ به عنوان عصرانه خورد، اونم وسط این همه هیجان
فقط از مسئولان نظام مقدس درخواست میکنم فکری به حال سوراخهای سنگک بکنند، مربا نفوذ میکنه به بیرونش…
@sajadsoleimanicom
فقط از مسئولان نظام مقدس درخواست میکنم فکری به حال سوراخهای سنگک بکنند، مربا نفوذ میکنه به بیرونش…
@sajadsoleimanicom
👍11👎1
هر ایرانی که بتونه، این روزها پرونده #مهاجرت برای خودش ایجاد میکنه، تا مثل اون هشت تا ده میلیون نفری که رفتن، بره...
👍7👎5
از اینجا شروع کنید به خواندن:
▫️احساس آوارگی رو در جنگ ۱۲ روزه واقعاً احساس کردم و ازش متنفرم
▫️به #مهاجرت فکر میکنم و حس آوارگی از وطن، به آرزوهای بربادرفته فردی/ملّی
▫️برخورد نویسنده کتاب با احساس آوارگی، واقعاً عالی بود، در واقع کشف مهمی برای زندگی خودش داشته تا بهتر ادامه بده، شاید لازم باشه ما هم بلد باشیم و اگر روزی رفتیم، زندگی رو متوقف نکنیم
بخشی از کتاب قوی سیاه، نوشته نسیم طالب
#نسیم_طالب@sajadsoleimanicom
یکی از عموهایم پیوسته برایم تعریف میکرد که…
▫️احساس آوارگی رو در جنگ ۱۲ روزه واقعاً احساس کردم و ازش متنفرم
▫️به #مهاجرت فکر میکنم و حس آوارگی از وطن، به آرزوهای بربادرفته فردی/ملّی
▫️برخورد نویسنده کتاب با احساس آوارگی، واقعاً عالی بود، در واقع کشف مهمی برای زندگی خودش داشته تا بهتر ادامه بده، شاید لازم باشه ما هم بلد باشیم و اگر روزی رفتیم، زندگی رو متوقف نکنیم
بخشی از کتاب قوی سیاه، نوشته نسیم طالب
#نسیم_طالب@sajadsoleimanicom
👍6👎1
بهتزده و متعجب شدن، نشانه نادانی است،
نشانهای از بیتوجهی به جهان واقعی،
نشانی از نفهمیدن،
کسی که واقعیت دنیای اطرافش رو درک میکنه بهتزده نمیشه.
همانند کسانی که با صدای انفجارها متوجه شدن «امنیت هم، نداریم»، «آینده ترسناکه»، «میشد رفت، چرا موندیم؟» و سایر چیزها...
چشمهای مضطرب و ناامید، باید راهی بسوی آینده متفاوت پیدا کنه و تغییرات جدی رو دنبال کنه. ناامیدی باید جرقهی تحولات عظیمی در زندگی بشه.
کسی که کنار پنجره ایستاده، نور انفجار رو ببینه و از پنجره دور نشه، چند ثانیه بعد شیشههای فرو رفته در صورت و بدن نیمه جانش رو باید حس کنه...
#تلنگر@sajadsoleimanicom
نشانهای از بیتوجهی به جهان واقعی،
نشانی از نفهمیدن،
کسی که واقعیت دنیای اطرافش رو درک میکنه بهتزده نمیشه.
همانند کسانی که با صدای انفجارها متوجه شدن «امنیت هم، نداریم»، «آینده ترسناکه»، «میشد رفت، چرا موندیم؟» و سایر چیزها...
چشمهای مضطرب و ناامید، باید راهی بسوی آینده متفاوت پیدا کنه و تغییرات جدی رو دنبال کنه. ناامیدی باید جرقهی تحولات عظیمی در زندگی بشه.
کسی که کنار پنجره ایستاده، نور انفجار رو ببینه و از پنجره دور نشه، چند ثانیه بعد شیشههای فرو رفته در صورت و بدن نیمه جانش رو باید حس کنه...
#تلنگر@sajadsoleimanicom
👍9👎1
«یک ایرانی میانهرو کسی است که مهماتش تمام شده است.»
هنری کیسینجر
مشاور ارشد پرزیدنت ریچارد نیکسون - آمریکا
نظر جهان درباره ما و توانمندیهای ما، بسیار متفاوت از شعارها، عربدهکشی، آرزوها و ادعاهای داخلی است. شاید بهتر باشه نیم نگاهی هم به آنچه یونانیان درباره ما میگفتند، داشته باشیم.
@sajadSoleimanicom
در زندگی شخصی هم اینگونه است، آنچه ما باور داریم و به آن میبالیم، الزاماً تصورات دیگران از ما نیست.
👍13👎2
خاطرهنویسی شاه شهید، ناصرالدین شاه:
بدبخت کسی که تاریخ نخونده
▫️نوروز و عاشورا دو قطب فرهنگی ایران هستند.
روز عاشورا تعزیهٔ بسیار خوبی، شهادت امام و غیره درآوردند، بسیار گریه شد. الحمدللهتعالی در کمال خوبی به انجام و اتمام رسید. از برکت جناب سیدالشهداء عليهالسلام و الصلوات.جمهوری اسلامی یه جوری تبلیغ میکنه انگار اینا مردم رو شیعه کردن 😂 یجوری وطنم/ایرانم میگن انگار ایران رو اینا ساختن 😁
محرم ۱۲۹۲
بدبخت کسی که تاریخ نخونده
▫️نوروز و عاشورا دو قطب فرهنگی ایران هستند.
👍18👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست دارم دخترم آزادانه در وطنش ایران، برقصد و به ایرانی بودنش افتخار کند...
هرچند با این امتگرایان و بنیادگرایان که ایران رو به سمت نابودی میبرند، این رویا بسیار دور و درازه
مگر «امام رضا» خودش کمک کنه
هرچند با این امتگرایان و بنیادگرایان که ایران رو به سمت نابودی میبرند، این رویا بسیار دور و درازه
مگر «امام رضا» خودش کمک کنه
👍16👎2
Forwarded from گاراژ ــ مهدی تدینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تست موفقیتآمیز اولین تاکسی هوایی در امارات
اگر برگردید به مقالات نوشتهشده در حوالی انقلاب مشروطه، رشک ورزیدن ایرانیها به ژاپن توجهتون رو جلب میکنه. وقتی ژاپن در آستانۀ انقلاب مشروطۀ ایران روسیه رو شکست داد، احساسی دوگانه بین نخبگان وجود داشت: برای کشوری که صد سال بود از روسیه آسیب و زور دیده بود، دیدن اینکه یه کشور شرقی تونسته پوزۀ این غول رو به خاک بماله، همزمان رشکبرانگیز و انگیزهبخش بود.
همه حس میکردند «پس میشه!»، اما کسی نمیدونست «چطوری؟!». این دوپارگیِ شناختی، یعنی اینکه «حتماً میشه»، اما نامشخص بودن روش، تا همین امروز سرنوشت ما رو رقم زده. تمایز فروغی و مصدق از نظرم همینجا رخ داده: فروغی به ایرانیان راهحلهای واقعبینانه رو پیشنهاد داد و مصدق راهحلهای هیجانی و پرشور. این تقسیمبندی قدری زمخت به نظر میرسه، اما به گمانم کلیتش رو نمیشه زیرسوال برد. دو ریلگذاری متفاوت با دو غایت متفاوت. همسایههای جنوبی خلیج فارس، چون چپ و جمهوریخواه رمانتیک نداشتند، موفق شدند نسخهای ارتجاعی از فروغی رو پیش ببرند ــ عاری از ارزشهای دموکراتیک؛ در حالی که هنر فروغی این بود که یه لیبرالـمحافظهکار بود و به ارزشهای دموکراتیک بیاعتنا نبود.
عجیبترین کپشن برای تاکسی هوایی!
و البته! خداوند فروغی رو از دستمالیهای مصدقیها در امان بدارد! فقط مونده همین رو هم مصدقیها مصادره کنند. همین فروغی اگر زمان مصدق بود، همون بلایی رو سرش میآوردند که سر قوام آوردند.
@Garajetadayoni | گاراژ
اگر برگردید به مقالات نوشتهشده در حوالی انقلاب مشروطه، رشک ورزیدن ایرانیها به ژاپن توجهتون رو جلب میکنه. وقتی ژاپن در آستانۀ انقلاب مشروطۀ ایران روسیه رو شکست داد، احساسی دوگانه بین نخبگان وجود داشت: برای کشوری که صد سال بود از روسیه آسیب و زور دیده بود، دیدن اینکه یه کشور شرقی تونسته پوزۀ این غول رو به خاک بماله، همزمان رشکبرانگیز و انگیزهبخش بود.
همه حس میکردند «پس میشه!»، اما کسی نمیدونست «چطوری؟!». این دوپارگیِ شناختی، یعنی اینکه «حتماً میشه»، اما نامشخص بودن روش، تا همین امروز سرنوشت ما رو رقم زده. تمایز فروغی و مصدق از نظرم همینجا رخ داده: فروغی به ایرانیان راهحلهای واقعبینانه رو پیشنهاد داد و مصدق راهحلهای هیجانی و پرشور. این تقسیمبندی قدری زمخت به نظر میرسه، اما به گمانم کلیتش رو نمیشه زیرسوال برد. دو ریلگذاری متفاوت با دو غایت متفاوت. همسایههای جنوبی خلیج فارس، چون چپ و جمهوریخواه رمانتیک نداشتند، موفق شدند نسخهای ارتجاعی از فروغی رو پیش ببرند ــ عاری از ارزشهای دموکراتیک؛ در حالی که هنر فروغی این بود که یه لیبرالـمحافظهکار بود و به ارزشهای دموکراتیک بیاعتنا نبود.
عجیبترین کپشن برای تاکسی هوایی!
و البته! خداوند فروغی رو از دستمالیهای مصدقیها در امان بدارد! فقط مونده همین رو هم مصدقیها مصادره کنند. همین فروغی اگر زمان مصدق بود، همون بلایی رو سرش میآوردند که سر قوام آوردند.
@Garajetadayoni | گاراژ
👍5👎2
اینم جالبه، وسط خاورمیانه در ایران عزیز نشستم و با گوشی موبایل (با گوگل مپ) دارم کوچه پس کوچههای کشورهای پیشرفته رو نگاه کنم،
عکس مربوط به Perth استرالیا
جدای خبرهای شگفتانگیز از اقتصاد و پیشرفتهای اساسی آنها، شیوه زندگی و آزادانه زیستن و ساختن وطنشان را میبینم و لذت میبرم و البته حسرت هم میخورم، ج.ا واقعاً ایران عزیز رو به کجا برد؟ قراره بکجا ببره؟
@SajadSoleimaniCom
از تکنولوژی استفاده کنید و بیرون این قفس رو نگاه کنید، روزی که اینترنت ملّی/طبقاتی بشه، اینها هم دیگه در دسترس ما نیست
عکس مربوط به Perth استرالیا
جدای خبرهای شگفتانگیز از اقتصاد و پیشرفتهای اساسی آنها، شیوه زندگی و آزادانه زیستن و ساختن وطنشان را میبینم و لذت میبرم و البته حسرت هم میخورم، ج.ا واقعاً ایران عزیز رو به کجا برد؟ قراره بکجا ببره؟
@SajadSoleimaniCom
از تکنولوژی استفاده کنید و بیرون این قفس رو نگاه کنید، روزی که اینترنت ملّی/طبقاتی بشه، اینها هم دیگه در دسترس ما نیست
👍14👎5
یادگیری با فیلم
این پیام رو دوستی فرستاده که پکیج معرفی فیلمهای من رو دیده، در آدرس زیر هست:
فیلم درمانی :: برای بیزینس، مذاکره، انگیزه داشتن، امیدوار بودن و...
شاید برای شما هم سوال باشه، به همین دلیل اینجا پاسخ میدم. من هیچ فیلمی برای دانلود یا پکیجی برای فروش ندارم، اما شما میتونید از سایتهای مختلف مثل سایت «زر فیلم» فیلمها رو دانلود کنید.
توضیحات و دلایل دیدن فیلمها رو هم در لینک بالا گفتم
@SajadSoleimanicom
این پیام رو دوستی فرستاده که پکیج معرفی فیلمهای من رو دیده، در آدرس زیر هست:
فیلم درمانی :: برای بیزینس، مذاکره، انگیزه داشتن، امیدوار بودن و...
شاید برای شما هم سوال باشه، به همین دلیل اینجا پاسخ میدم. من هیچ فیلمی برای دانلود یا پکیجی برای فروش ندارم، اما شما میتونید از سایتهای مختلف مثل سایت «زر فیلم» فیلمها رو دانلود کنید.
توضیحات و دلایل دیدن فیلمها رو هم در لینک بالا گفتم
@SajadSoleimanicom
👍8
همچنان سایه جنگ را بالای سرتان حس میکنید یا نه؟
Anonymous Poll
69%
بله
13%
خیر
18%
نمیدانم، اطلاعی ندارم
اهمیت تقلید از بزرگان
شروع جمله از..
و نقطه اوجش اینجاست که خرمند را اینگونه تعریف میکند:
جملات از: نیکولو ماکیاوللی
@SajadsoleimaniCom
این اندیشه و جملات با صحبتهای رنگی و جذاب این روزهای شبکههای اجتماعی متفاوته اما مستحکمتر و مطمئنتره.
ولی هرکسی در زندگی شخصی خودش باید موضوع دقیق پیروی یا تقلید از رسم گذشتگان رو مشخص بکنه
شروع جمله از..
مردم همواره در راههایی گام میزنند که دیگران هموار کردهاند و...
و نقطه اوجش اینجاست که خرمند را اینگونه تعریف میکند:
خردمند آن کسی است که به راه بزرگان رود و
جملات از: نیکولو ماکیاوللی
@SajadsoleimaniCom
این اندیشه و جملات با صحبتهای رنگی و جذاب این روزهای شبکههای اجتماعی متفاوته اما مستحکمتر و مطمئنتره.
ولی هرکسی در زندگی شخصی خودش باید موضوع دقیق پیروی یا تقلید از رسم گذشتگان رو مشخص بکنه
👍5
تجربه تعامل با آدمها
آمدهام کافه برای رفع تنشهای فکری و تصمیمگیری درباره برخی انسانهای زندگی یا در مسیر زندگیام.
پیش از پــــردهها:
به دختر زیبای حدوداً بیست سالهی کافه که با چشمانی درشت و سیاه و با لبخندی زیباتر آمده بالای سرم ایستاده نگاه میکنم، متوجه میشوم که باید چیزی سفارش بدهم. چای، مثل همیشه، عصرها. هندزفری را میگذارم و مشغول نوشتن میشوم
پــــرده اول:
کسانی که رشد فکری میکنند و ساکت میشوند، دلایل مختلفی دارد: شگفتزده شدن از جایی که رسیدهاند، ناتوانی در بیان به دیگران، خسیس بودن و نخواستن، عدم درک جامعه اطراف از دستاوردهای فکری و..
همیشه در زندگینامه آدمهای هزار سال قبل تا به این روزها، با نوشتههای آدمهایی مواجه شدهام که برای بیرون از قفس ِ تنگ ِ اینجا و اکنون» خودشان نوشتهاند تا شاید در «جایی دیگر و زمانی متفاوت» همدل و همصدا و همفکــــرشان پیدا شود، شاید...
پــــرده دوم:
از میان آدمهای بالا، عدهای تلاش کردند افکارشان را به جامعه اطراف خودشان، بگویند و روشنایی ایجاد کنند. نتیجه از قبل مشخص بود:
▫️«سقراط» جام زهر خورانده شد،
▫️«سهروردی» توسط مسلمانان همعصر مرتد شده و کشته شد،
▫️و «جوردانو برونو» که توسط دادگاه تفتیش عقاید ایتالیا کباب شد (سوزانده نشد که دردش فوری تموم بشه، بغل آتش بستند و گذاشتند از درون کباب شود!).
پــــرده سوم:
خودم رو صاحب فکر نمیدونم، اما عقب افتادگی فکری، ذهنهای بسته و گاها فاسد را بخوبی تشخیص میدهم.
من خودم در بیان افکارم و تغییر عقاید جسارت بالایی کسب کردم و شفاف و صریح گویی، شناخته میشم، تلاش همیشگی منم این بوده که با اولویت حفظ جان و مال (در برابر سیستم و آدمهای متعصب) آنچه باید را بگوییم.
در کلاسهایم، مشاورهها و کوچینگی که با دوستان مختلف داشتم، موارد بالا رو رعایت کردم.
اما در ارتقا فکری عزیزان، دوستان و مراجعانم، دستاوردهای شگفتانگیزی داشتهام که دریافت پیامهای گاه به گاهشان، برایم جالب هست (قبلاً لذت میبردم، الان نه).
اما بعضی وقتها میخورم به پست ِ آدمهای بسته، متعصب، یا بزرگسالی که مغز کودکانه دارد، کسانی که خودآگاهی تقریباً صفر دارند.
در برابر اینها، دو راه داشتهام: یک) حذف کامل آنها از منظومه زندگی خودم دو) اگر پول داده باشه و مشورت بخواد، اگر مقدور باشه، کنسل کنم. چرا که همیشه اذیتم کردند، بدون اینکه بدونند اشکم رو در آوردن، زخمی بر روانم زدند و به آغوش و دست ِ یاری، لگد زدند و هرگز هم متوجه نشدند.
پـــــرده چهارم:
در برابر گروه آخر، شاید شیوهی جدیدی در پیش بگیرم: احترام به نادانی و جهان محدودشان، تایید جایی که هستند و کاری که میکنند.
کسانی رو که خدا/طبیعت اینگونه تحویل جامعه بشری دادهاند، توسط یک فرد، ارتقا فکری پیدا نمیکنند، وظیفه جمعی جامعه و تاریخ است که اندکی آنها را تغییر دهد، شاید به عمرشان کفاف بدهد و شاید درس عبرت سایرین شوند.
پــــرده آخر:
چای سرد شده را با کوکی سر میکشم. موسیقی زیبایی که مرا به عمق جان و افکارم فرو میبره، روی دورِ تکرار، همچنان داره پخش میشه...
@sajadsoleimaniCom
با مهر
سجاد سلیمانی
آمدهام کافه برای رفع تنشهای فکری و تصمیمگیری درباره برخی انسانهای زندگی یا در مسیر زندگیام.
پیش از پــــردهها:
به دختر زیبای حدوداً بیست سالهی کافه که با چشمانی درشت و سیاه و با لبخندی زیباتر آمده بالای سرم ایستاده نگاه میکنم، متوجه میشوم که باید چیزی سفارش بدهم. چای، مثل همیشه، عصرها. هندزفری را میگذارم و مشغول نوشتن میشوم
پــــرده اول:
کسانی که رشد فکری میکنند و ساکت میشوند، دلایل مختلفی دارد: شگفتزده شدن از جایی که رسیدهاند، ناتوانی در بیان به دیگران، خسیس بودن و نخواستن، عدم درک جامعه اطراف از دستاوردهای فکری و..
همیشه در زندگینامه آدمهای هزار سال قبل تا به این روزها، با نوشتههای آدمهایی مواجه شدهام که برای بیرون از قفس ِ تنگ ِ اینجا و اکنون» خودشان نوشتهاند تا شاید در «جایی دیگر و زمانی متفاوت» همدل و همصدا و همفکــــرشان پیدا شود، شاید...
پــــرده دوم:
از میان آدمهای بالا، عدهای تلاش کردند افکارشان را به جامعه اطراف خودشان، بگویند و روشنایی ایجاد کنند. نتیجه از قبل مشخص بود:
▫️«سقراط» جام زهر خورانده شد،
▫️«سهروردی» توسط مسلمانان همعصر مرتد شده و کشته شد،
▫️و «جوردانو برونو» که توسط دادگاه تفتیش عقاید ایتالیا کباب شد (سوزانده نشد که دردش فوری تموم بشه، بغل آتش بستند و گذاشتند از درون کباب شود!).
پــــرده سوم:
خودم رو صاحب فکر نمیدونم، اما عقب افتادگی فکری، ذهنهای بسته و گاها فاسد را بخوبی تشخیص میدهم.
من خودم در بیان افکارم و تغییر عقاید جسارت بالایی کسب کردم و شفاف و صریح گویی، شناخته میشم، تلاش همیشگی منم این بوده که با اولویت حفظ جان و مال (در برابر سیستم و آدمهای متعصب) آنچه باید را بگوییم.
در کلاسهایم، مشاورهها و کوچینگی که با دوستان مختلف داشتم، موارد بالا رو رعایت کردم.
اما در ارتقا فکری عزیزان، دوستان و مراجعانم، دستاوردهای شگفتانگیزی داشتهام که دریافت پیامهای گاه به گاهشان، برایم جالب هست (قبلاً لذت میبردم، الان نه).
اما بعضی وقتها میخورم به پست ِ آدمهای بسته، متعصب، یا بزرگسالی که مغز کودکانه دارد، کسانی که خودآگاهی تقریباً صفر دارند.
در برابر اینها، دو راه داشتهام: یک) حذف کامل آنها از منظومه زندگی خودم دو) اگر پول داده باشه و مشورت بخواد، اگر مقدور باشه، کنسل کنم. چرا که همیشه اذیتم کردند، بدون اینکه بدونند اشکم رو در آوردن، زخمی بر روانم زدند و به آغوش و دست ِ یاری، لگد زدند و هرگز هم متوجه نشدند.
پـــــرده چهارم:
در برابر گروه آخر، شاید شیوهی جدیدی در پیش بگیرم: احترام به نادانی و جهان محدودشان، تایید جایی که هستند و کاری که میکنند.
کسانی رو که خدا/طبیعت اینگونه تحویل جامعه بشری دادهاند، توسط یک فرد، ارتقا فکری پیدا نمیکنند، وظیفه جمعی جامعه و تاریخ است که اندکی آنها را تغییر دهد، شاید به عمرشان کفاف بدهد و شاید درس عبرت سایرین شوند.
پــــرده آخر:
چای سرد شده را با کوکی سر میکشم. موسیقی زیبایی که مرا به عمق جان و افکارم فرو میبره، روی دورِ تکرار، همچنان داره پخش میشه...
@sajadsoleimaniCom
با مهر
سجاد سلیمانی
👍14
زندگی کوسه، تشبیهی جذاب برای محیط رقابتی
ناوال راویکانت یک جمله جذاب داره:
منظور ناوال راویکانت از عبارت ِ
این است که افرادی که در محیطهای رقابتی و پرچالش (مانند کوسهها در اقیانوس) زندگی میکنند، ممکن است به موفقیتهای مادی یا ظاهری دست یابند و «خوب بخورند» (یعنی از منابع و فرصتها بهرهمند شوند)، اما زندگی آنها پر از رقابت، خطر و تنش است، زیرا همواره در محاصره افرادی مثل خودشان (کوسههای دیگر) هستند.
این استعاره به سبک زندگی در محیطهای پررقابت مانند دنیای کسبوکار یا سرمایهگذاری اشاره دارد که راویکانت بهخوبی با آن آشناست.
او با این جمله به این نکته اشاره میکند که موفقیت در چنین محیطهایی هزینه دارد: شما ممکن است به ثروت یا قدرت برسید، اما باید در فضایی پر از رقابت بیرحمانه و فشار مداوم زندگی کنید.
این دیدگاه با فلسفه او درباره یافتن تعادل بین ثروت، خوشبختی و آرامش درونی همخوانی دارد، جایی که تأکید میکند ثروت بهتنهایی کافی نیست و باید به دنبال معنای عمیقتر و رضایت درونی بود.
@SajadSoleimaniCom
ناوال راویکانت یک جمله جذاب داره:
Sharks eat well but live a life surrounded by sharks.
منظور ناوال راویکانت از عبارت ِ
«کوسهها خوب میخورند، اما زندگی آنها توسط کوسهها احاطه شده»
این است که افرادی که در محیطهای رقابتی و پرچالش (مانند کوسهها در اقیانوس) زندگی میکنند، ممکن است به موفقیتهای مادی یا ظاهری دست یابند و «خوب بخورند» (یعنی از منابع و فرصتها بهرهمند شوند)، اما زندگی آنها پر از رقابت، خطر و تنش است، زیرا همواره در محاصره افرادی مثل خودشان (کوسههای دیگر) هستند.
این استعاره به سبک زندگی در محیطهای پررقابت مانند دنیای کسبوکار یا سرمایهگذاری اشاره دارد که راویکانت بهخوبی با آن آشناست.
او با این جمله به این نکته اشاره میکند که موفقیت در چنین محیطهایی هزینه دارد: شما ممکن است به ثروت یا قدرت برسید، اما باید در فضایی پر از رقابت بیرحمانه و فشار مداوم زندگی کنید.
این دیدگاه با فلسفه او درباره یافتن تعادل بین ثروت، خوشبختی و آرامش درونی همخوانی دارد، جایی که تأکید میکند ثروت بهتنهایی کافی نیست و باید به دنبال معنای عمیقتر و رضایت درونی بود.
@SajadSoleimaniCom
👍8
آقامون «نسیم طالب» فرمودند:
در واقع منظورشون این بوده:
حالا اگر این وسط به فنا بریم؟ تنها بشیم؟ کشته بشیم؟ مالمون رو از دست بدیم؟ آواره بشیم؟ اونوقت چی؟ میفرمایند: درستش همینه! اگر هم چیزی به دست آوردی نوش جونت، مال خودِ خودته
ـــــــــــــــــ
سایر بیانات ایشان در کانال:
#نسیم_طالب@sajadsoleimanicom
#تلنگر@sajadsoleimanicom
if you don’t take risk for your opinion, you are nothing
در واقع منظورشون این بوده:
اگر برای عقیدهات ریسک نکنی، هیچی نیستی
حالا اگر این وسط به فنا بریم؟ تنها بشیم؟ کشته بشیم؟ مالمون رو از دست بدیم؟ آواره بشیم؟ اونوقت چی؟ میفرمایند: درستش همینه! اگر هم چیزی به دست آوردی نوش جونت، مال خودِ خودته
ـــــــــــــــــ
سایر بیانات ایشان در کانال:
#نسیم_طالب@sajadsoleimanicom
#تلنگر@sajadsoleimanicom
👍8