🌵
روشن از رویِ تو
چشم و دلِ روز
صبح از نــام تـــو دم زد که دمید...
#قیصر_امین_پور
#صبح_بخير
@roozgoftar
روشن از رویِ تو
چشم و دلِ روز
صبح از نــام تـــو دم زد که دمید...
#قیصر_امین_پور
#صبح_بخير
@roozgoftar
چه اسفندها... آه!
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
که گفتند: این روزها می رسی
از همین راه!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
که گفتند: این روزها می رسی
از همین راه!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
del dadeam
reza pirbadian
دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
زنده یاد #قیصر_امین_پور
@roozgoftar
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
زنده یاد #قیصر_امین_پور
@roozgoftar
مجله روز گُفتار ⛾
reza pirbadian – del dadeam
دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیره ی دودی ، از دودمان باد
آب از تو توفان شد ، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش ، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد ، کاهی به دست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد ، بوی تو می آید
تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد
عمو #قیصر_امین_پور
با صداي #رضا_پیربادیان
@roozgoftar
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیره ی دودی ، از دودمان باد
آب از تو توفان شد ، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش ، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد ، کاهی به دست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد ، بوی تو می آید
تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد
عمو #قیصر_امین_پور
با صداي #رضا_پیربادیان
@roozgoftar
Forwarded from مجله روز گُفتار ⛾
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران
خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست
کجاست...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران
خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست
کجاست...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
8 آبان سالروز در گذشت
#قیصر_امین_پور گرامی باد
گویی به خواب بود،
جوانیمان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
#قیصر_امین_پور گرامی باد
گویی به خواب بود،
جوانیمان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
۸ آبان سالروز درگذشت #قیصر امین پور
( زادهٔ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ شوشتر -- درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶ تهران ) شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه
قیصر امین پور در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. دوره راهنمایی و متوسطه را در مدرسه راهنمایی دکتر معین و آیت اله طالقانی دزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد
او در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایاننامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایاننامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیر گذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ «در کوچه آفتاب» که دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید میپندارند منتشر کرد. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید. او هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
دکتر قیصر امینپور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیمایوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. وی در سال ۱۳۸۲ بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
سبک :
شعرهای امینپور از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزوده است. او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است.
آثار :
از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شدهاست که به آنها اشاره میکنیم:
طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)،
منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)،
مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)،
بیبال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)
مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)،
به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).
گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید)
مجموعه شعر گلها همه آفتابگرداناند (۱۳۸۰، مروارید)،
دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید).
«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماریهای مختلف رنج میبرد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و سرانجام در ۴۸ سالگی درگذشت.
پیکر او در زادگاهش گتوند و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.
میدان شهرداری منطقه ۲ تهران واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شده است.
@roozgoftar
( زادهٔ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ شوشتر -- درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶ تهران ) شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه
قیصر امین پور در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. دوره راهنمایی و متوسطه را در مدرسه راهنمایی دکتر معین و آیت اله طالقانی دزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد
او در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایاننامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایاننامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیر گذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ «در کوچه آفتاب» که دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید میپندارند منتشر کرد. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید. او هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
دکتر قیصر امینپور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیمایوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. وی در سال ۱۳۸۲ بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
سبک :
شعرهای امینپور از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزوده است. او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است.
آثار :
از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شدهاست که به آنها اشاره میکنیم:
طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)،
منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)،
مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)،
بیبال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)
مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)،
به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).
گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید)
مجموعه شعر گلها همه آفتابگرداناند (۱۳۸۰، مروارید)،
دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید).
«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماریهای مختلف رنج میبرد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و سرانجام در ۴۸ سالگی درگذشت.
پیکر او در زادگاهش گتوند و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.
میدان شهرداری منطقه ۲ تهران واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شده است.
@roozgoftar
آخرش روزی
بهار خندههامان میرسد..؟؟
پس بیا با عشق،
فصل بغضمان را رد کنیم...!!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
بهار خندههامان میرسد..؟؟
پس بیا با عشق،
فصل بغضمان را رد کنیم...!!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
مثل آن مرداب غمگینی
که نیلوفر نداشت
حال من بد بود. اما
هیچ کس باور نداشت
خوب می دانم
که تنهایی مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش
چیزی از این بهتر نداشت...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
که نیلوفر نداشت
حال من بد بود. اما
هیچ کس باور نداشت
خوب می دانم
که تنهایی مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش
چیزی از این بهتر نداشت...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
امشب تمام حوصله ام را
در یک کلام کوچک
در «تو»
خلاصه کردم
ای کاش می شد
یک بار
تنها همین یک بار
تکرار می شدی!
تکرار...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
در یک کلام کوچک
در «تو»
خلاصه کردم
ای کاش می شد
یک بار
تنها همین یک بار
تکرار می شدی!
تکرار...
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
بعضی از آدمها ترجمهشدهاند
بعضی از آدمها فتوکپی آدمهای دیگرند
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند
بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند
بعضی از آدمها خطخوردگی دارند
بعضی از آدمها را چندبار باید بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم
و بعضی از آدمها را باید نخوانده کنار بگذاریم...
از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت
از روی بعضیها جریمه!!!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
بعضی از آدمها فتوکپی آدمهای دیگرند
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند
بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند
بعضی از آدمها خطخوردگی دارند
بعضی از آدمها را چندبار باید بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم
و بعضی از آدمها را باید نخوانده کنار بگذاریم...
از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت
از روی بعضیها جریمه!!!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
چه اسفندها... آه!
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
که گفتند: این روزها می رسی
از همین راه!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
که گفتند: این روزها می رسی
از همین راه!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
سالها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجرهی عشق چه ها میخواهی ...!
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
#قیصر_امین_پور
@roozgoftar
مجله روز گُفتار ⛾
دوش آگهی ز یارِ سفر کرده داد باد من نیز دل به باد دهم، هر چه باد باد #حافظ
ما دل به دستِ «هر چه که بادا» سپردهایم
ما را به دست دل بسپارید و بگذرید
با آبروی آب ، چه باک از غبار باد؟
نانپارهای مگر به کف آرید و بگذرید...
#قیصر_امین_پور
ما را به دست دل بسپارید و بگذرید
با آبروی آب ، چه باک از غبار باد؟
نانپارهای مگر به کف آرید و بگذرید...
#قیصر_امین_پور
ما را به حال خود بگذارید و بگذرید
از خیل رفتگان بشمارید و بگذرید
اکنون که پا به روی دل ما گذاشتید
پس دست بر دلم مگذارید و بگذرید
تا داغ ما کویردلان تازهتر شود
چون ابری از سراب ببارید و بگذرید
پنهان در آستین شما، برق خنجر است
دستی از آستین به در آرید و بگذرید
ما دل به دستِ «هر چه که بادا» سپردهایم
ما را به دست دل بسپارید و بگذرید
با آبروی آب ، چه باک از غبار باد؟
نانپارهای مگر به کف آرید و بگذرید...
#قیصر_امین_پور
از خیل رفتگان بشمارید و بگذرید
اکنون که پا به روی دل ما گذاشتید
پس دست بر دلم مگذارید و بگذرید
تا داغ ما کویردلان تازهتر شود
چون ابری از سراب ببارید و بگذرید
پنهان در آستین شما، برق خنجر است
دستی از آستین به در آرید و بگذرید
ما دل به دستِ «هر چه که بادا» سپردهایم
ما را به دست دل بسپارید و بگذرید
با آبروی آب ، چه باک از غبار باد؟
نانپارهای مگر به کف آرید و بگذرید...
#قیصر_امین_پور