خاطره ها امانم را بریده اند.... به این فکر می کنم که سال پیش، همین روزها کجا بودم؟ به کدام لبخند دل خوش کرده بودم؟ و عشق چگونه شکستتم داد که بگویم زیباست، ...همه چیز با تو زیباست.
با تو که این روزها دیگر از حوالی خاطراتم نیز عبور نمی کنی.
و یک لحظه هم از ذهنم عبور نکرد که شاید سال بعد... فقط در پی یافتن پاسخ این سؤالم که کدام راه را اشتباه رفتم؟... کدام ترانه را ناتمام خواندم؟ .... کدام کلاغ را از شاخه درخت پراندم و کدام سیب کال را چیدم که سزایم این دربه دری شد.
سال بعد ... همین روزها ... ما هر دو در کجای این جهانیم؟
#شبانه_ها
#نیلوفر_لاری_پور
@roozgoftar
با تو که این روزها دیگر از حوالی خاطراتم نیز عبور نمی کنی.
و یک لحظه هم از ذهنم عبور نکرد که شاید سال بعد... فقط در پی یافتن پاسخ این سؤالم که کدام راه را اشتباه رفتم؟... کدام ترانه را ناتمام خواندم؟ .... کدام کلاغ را از شاخه درخت پراندم و کدام سیب کال را چیدم که سزایم این دربه دری شد.
سال بعد ... همین روزها ... ما هر دو در کجای این جهانیم؟
#شبانه_ها
#نیلوفر_لاری_پور
@roozgoftar
مگر چه می خواستم؟
جز یک پنجره که رو به بی قراری کوچه باز شود و یک بعد از ظهر آبان در کنار تو که ای کاش، هرگز نمی شناختَمَت.
وقتی برای هزار و یک شبِ بی خوابی ام، قصه می گفتی ... حتما خبر داشتی که افسانه هایت می شود زخم های پس از اینم.
دوستت داشتم... و امروز می ترسم از هر چیزی که به حروف نام تو ختم می شود.
می ترسم...فقط می ترسم اما هنوز دوستت دارم.
من از تمام خاطراتمان می ترسم. از استکان چایت، ساعتت، عطر لعنتی ات ، گوشی تلفنت و دست هایت که فراموشکار ترین نفرین آفرینشند.
مگر چه می خواستی که من نبودم؟
#شبانه_ها
#نیلوفر_لاری_پور
@roozgoftar
جز یک پنجره که رو به بی قراری کوچه باز شود و یک بعد از ظهر آبان در کنار تو که ای کاش، هرگز نمی شناختَمَت.
وقتی برای هزار و یک شبِ بی خوابی ام، قصه می گفتی ... حتما خبر داشتی که افسانه هایت می شود زخم های پس از اینم.
دوستت داشتم... و امروز می ترسم از هر چیزی که به حروف نام تو ختم می شود.
می ترسم...فقط می ترسم اما هنوز دوستت دارم.
من از تمام خاطراتمان می ترسم. از استکان چایت، ساعتت، عطر لعنتی ات ، گوشی تلفنت و دست هایت که فراموشکار ترین نفرین آفرینشند.
مگر چه می خواستی که من نبودم؟
#شبانه_ها
#نیلوفر_لاری_پور
@roozgoftar
Agar Mandeh Boodi
Omid
مانده بودی اگر نازنینم
زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت
با وجود تو رنگ سحر داشت
#امید
#شبانه
@roozgoftar
زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت
با وجود تو رنگ سحر داشت
#امید
#شبانه
@roozgoftar
🌃#شبانه_با_حافظ
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست..
@roozgoftar
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست..
@roozgoftar