بايد يکی دو بار از دريا گذشته باشی
تا طعمِ تَرشدن از شوقِ گريه را بفهمی!
#سیدعلی_صالحی🍭
🌸 @roozgoftar
تا طعمِ تَرشدن از شوقِ گريه را بفهمی!
#سیدعلی_صالحی🍭
🌸 @roozgoftar
🌵
گاهی
بی تو ... آنقدر بی تواَم
که بی تو
هر چه می گردم دنیا نیست؛
هر چه می بینم دنیا نیست
هر چه می میرم دنیا نیست،
نه بگو، نه بشنو، نه بیا
فقط ولی بیا ...
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
گاهی
بی تو ... آنقدر بی تواَم
که بی تو
هر چه می گردم دنیا نیست؛
هر چه می بینم دنیا نیست
هر چه می میرم دنیا نیست،
نه بگو، نه بشنو، نه بیا
فقط ولی بیا ...
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
🌵
💫
من فکر می کنم در غیاب تو
همهی خانههای جهان خالیست!
همهی پنجرهها بسته است!
وقتی که تو نیستی
من هم
تنهاترین اتفاق بیدلیل زمینام!
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
💫
من فکر می کنم در غیاب تو
همهی خانههای جهان خالیست!
همهی پنجرهها بسته است!
وقتی که تو نیستی
من هم
تنهاترین اتفاق بیدلیل زمینام!
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
🌵
آرزو کن آن اتفاق قشنگ بیفتد
رؤیا ببارد...
دختران برقصند...
قند باشد...
بوسه باشد...
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم!
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
آرزو کن آن اتفاق قشنگ بیفتد
رؤیا ببارد...
دختران برقصند...
قند باشد...
بوسه باشد...
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم!
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
🌵
آزارم ندهید
من کاری نکردهام
من تنها واژههای روشن را
از کرانههای ملکوت
-خُرد و خراب-
به این ویرانه آوردهام...
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
آزارم ندهید
من کاری نکردهام
من تنها واژههای روشن را
از کرانههای ملکوت
-خُرد و خراب-
به این ویرانه آوردهام...
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
این سالها
شماره تلفن ِ خیلی ها را خط زدهام
غزاله، هوشنگ، شاملو، محمد...
عدّهای مردهاند
عدّهای نیستند
عدّهای رفتهاند
و دور نیست روزی
که بسیاری شماره تلفن مرا خط خواهند زد
زندگی همین است
یک روز می نویسیم و روز ِ دیگر خط میزنیم!
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
شماره تلفن ِ خیلی ها را خط زدهام
غزاله، هوشنگ، شاملو، محمد...
عدّهای مردهاند
عدّهای نیستند
عدّهای رفتهاند
و دور نیست روزی
که بسیاری شماره تلفن مرا خط خواهند زد
زندگی همین است
یک روز می نویسیم و روز ِ دیگر خط میزنیم!
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
🌵
شاهد بودهای
لحظه تیغ نهادن بر گردن کبوتر را؟
و آبی که پیش از آن
چه حریصانه و ابلهانه، مینوشد پرنده؟
تو، آن لحظهای!
تو، آن تیغی!
تو، آن آبی...!
من!
من، آن پرنده بودم ...
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
شاهد بودهای
لحظه تیغ نهادن بر گردن کبوتر را؟
و آبی که پیش از آن
چه حریصانه و ابلهانه، مینوشد پرنده؟
تو، آن لحظهای!
تو، آن تیغی!
تو، آن آبی...!
من!
من، آن پرنده بودم ...
#سیدعلی_صالحی
@roozgoftar
حوصله کن حیات بی دلیل رفتن ها، حوصله کن!
من خواب یک ستاره ی صبور زیر بالش ابرها دیده ام.
یا باد می آید و آسمان خواهد رفت یا شاید کرامتی شد و باران آمد!
#سیدعلی_صالحی
من خواب یک ستاره ی صبور زیر بالش ابرها دیده ام.
یا باد می آید و آسمان خواهد رفت یا شاید کرامتی شد و باران آمد!
#سیدعلی_صالحی