تو اگر میدانستی
که چه زخمی دارد
که چه دردی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمیپرسیدی
آه ای مرد چرا #تنهایی ...
#ایرج_جنتی_عطایی
@roozgoftar
که چه زخمی دارد
که چه دردی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمیپرسیدی
آه ای مرد چرا #تنهایی ...
#ایرج_جنتی_عطایی
@roozgoftar
مجله روز گُفتار ⛾
چیزهایی هست خیلی بدتر از تنهایی... اما سال ها طول می کشد تا این را بفهمی… @roozgoftar
تمام سهمم از آیینه رنگ آهی بود
خیال خوشبختی، لیز، مثل ماهی بود!
سراب اسم قشنگیست بر امیدم چون
که هم سراب، و هم این امید واهی بود
هزار مرتبه از مرگ بدتر است اینکه
درون راهِ دلم گاه رفت و گاهی بود
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را؟
که تک تک ضربانم پر از #تنهایی بود
@Roozgoftar
خیال خوشبختی، لیز، مثل ماهی بود!
سراب اسم قشنگیست بر امیدم چون
که هم سراب، و هم این امید واهی بود
هزار مرتبه از مرگ بدتر است اینکه
درون راهِ دلم گاه رفت و گاهی بود
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را؟
که تک تک ضربانم پر از #تنهایی بود
@Roozgoftar
نامش را گذاشتهام صبرِ غمانگیز
نام تمام روزهایی که
با اشتیاقی ناب وصال میخواستیم اما به فراق گذشت
و بعدترها ما نفسبریدهتر از آن بودیم
که رسیدن خوشبختمان کند...!
نام تمام روزهایی که قرار بود جوانی کنیم،
اما گوشهای نشستیم و به غریبترین شکل ممکن،
طوری که حتی عزیزترینهایمان ندیدند،
پیر و پیرتر شدیم...
و آن روزِ خوبِ بعد از شب و روز،
هنوز هم که هنوز است نیامده است...
نام تمام روزهایی که در کنج #تنهایی
میخواستیم که #خسته باشیم،
که به مستاصلترین شکل ممکن #گریه کنیم،
اما خنده به لب با آدما روبرو شدیم،
و به سخت جانییمان ایمان آوردیم...
نام تمام روزهایی که
با اشتیاقی ناب وصال میخواستیم اما به فراق گذشت
و بعدترها ما نفسبریدهتر از آن بودیم
که رسیدن خوشبختمان کند...!
نام تمام روزهایی که قرار بود جوانی کنیم،
اما گوشهای نشستیم و به غریبترین شکل ممکن،
طوری که حتی عزیزترینهایمان ندیدند،
پیر و پیرتر شدیم...
و آن روزِ خوبِ بعد از شب و روز،
هنوز هم که هنوز است نیامده است...
نام تمام روزهایی که در کنج #تنهایی
میخواستیم که #خسته باشیم،
که به مستاصلترین شکل ممکن #گریه کنیم،
اما خنده به لب با آدما روبرو شدیم،
و به سخت جانییمان ایمان آوردیم...