رضا جوشن
484 subscribers
611 photos
237 videos
12 files
308 links
(CMC)مشاور بین‌المللی مدیریت
و مربی بهره وری
@joshanreza
Download Telegram
رضا جوشن
◀️ ادامه: ⁉️ چرا افراد دچار وسواس مدیریتی می‌شوند؟ ۱- ایده‌آل‌گرایی (کمالگرایی) اصولا افراد ایده آل‌گرا و به ویژه مدیران ایده‌آل‌گرا، می‌خواهند هر کاری بی‌نقص انجام شود‌ و به همین دلیل جرأت نمی‌کنند کارها را به دیگران واگذار کنند. ۲- شکاک بودن، بدبینی و…
◀️ ادامه:

⚠️ عوارض وسواس مدیریتی چیست؟

وسواس مدیریتی تنها یک ویژگی بد مدیریتی نیست، این مشکل می‌تواند ما و اطرافیانمان را دچار عوارضی کند که درمانی هم ندارد. من در ادامه به سه مورد از مهم‌ترین عوارض وسواس مدیریتی اشاره می‌کنم:

 1⃣ افرادی که با ما یا در کنار ما و یا برای ما کار می‌کنند، هیچ‌وقت قوی نمی‌شوند‌، در واقع فردی که وسواس مدیریتی دارد، قادر نیست دیگران را توانمند کند؛ بنابراین، همیشه اطراف آنها پر از افراد ضعیف است. افراد قوی هم در کنار چنین فردی طاقت نمی‌آورند و نمی‌مانند.

 2⃣ چنین مدیرانی، اصولاً همیشه شلوغ و پر مشغله هستند و نمی‌توانند به امور شخصی و خانوادگی خود برسند، این در حالیست که زندگی ما چند بعدی است و نه تک بعدی. نپرداختن به خانواده و نداشتن اوقات فراغت برای ریکاوری موجب پایین آمدن بهره‌وری افراد می‌شود. من مدیران زیادی را می‌شناسم که از علائق شخصی خود دست کشیده اند و وقتی برای توسعه فردی خودشان ندارند و یا زمانی برای تفریح در کنار خانواده شان ندارند. چرا؟ چون سرشان شلوغ است. چرا؟ چون همه کارها را خودشان باید انجام دهند. چرا؟ چون گرفتار وسواس مدیریتی هستند.

 3⃣ در کنار مدیرانی که وسواس مدیریتی دارند، افراد دیگر هیچ مسئولیتی به عهده نمی‌گیرند و همیشه منتظرند تا آقا یا خانم مدیر بیاید و تصمیم بگیرد و پس از مدتی روحیه مسئولیت‌پذیری در سازمان به شدت کاهش می‌یابد.

من معتقدم بهترین و زیباترین یادگاری یک مدیر در سازمان این است که در زمان رفتنش چندین جانشین لایق و شایسته از همان سازمان یا همان واحد آماده برای آن جایگاه باشند. همانطور که بهترین میراث یک پدر یا مادر این است که فرزندش بدون او هم بتواند استوار و مستحکم‌، مؤثر و پر افتخار در جامعه ادامه دهد. افراد بهره‌ور هدف‌گذاری می‌کنند و برای رسیدن به اهدافشان از دیگران کمک می‌گیرند. شاید همه کارها عالی و بی نقص پیش نرود اما در عوض شما کلی وقت صرفه جویی کرده اید و با توجه به توانمندسازی و مسئولیت پذیری افرادتان، در نهایت برآیند و حاصلش مثبت خواهد بود.

🚸چگونه باید وسواس مدیریتی را کنترل کرد؟

راهکار عملی آن هم این است که از همین امروز شروع کنید؛ شاید ابتدا مقداری آرامش ذهنیتان به هم بریزد، اما بعد از مدتی نتایجش را که ببینید، خیالتان راحت می‌شود؛
این اصل را بدانید که افراد وقتی کاری را به آنها بسپارید احساس ارزشمند بودن و مؤثر بودن می‌کنند و انگیزه آنها افزایش می‌یابد. شاید لازم باشد برای آموزش‌های بیشتری در سازمان خودتان برنامه‌ریزی کنید اما به یاد داشته باشید که برای تغییر لازم است که شروع کنید...

پس نترسید و از همین امروز شروع کنید​...
🔹 تفویض اختیار کنید.
🔹 در فکر تربیت و پرورش جانشین باشید.
🔹 کارها را بین افرادتان تقسیم و به آنها بسپارید
🔹 به آنها اعتماد کنید.
🔹 جلوی خود را بگیرید که دائما در جزئیات دخالت نکنید.
🔹 در برابر اشتباهات، صبور باشید تا افراد یاد بگیرند و توانمند شوند.
#رضا_جوشن
#تفکر
درددل ممنوع !
(چرا درددل کردن با بقیه خوب نیست؟)
#رضا_جوشن

۱. ما با دردل نه تنها تخلیه نمی شویم، بلکه با یادآوری موضوعاتمان، آنها را در ذهن خود پررنگ تر می‌کنیم.
۲. اگر طرف مقابل همدلی کردن بلد نباشد، کار ما سخت تر می شود
۳. ممکن است با پاسخ های طرف مقابل بیشتر توی ذوقمان بخورد و حالمان بیشتر گرفته شود
۴. اگر طرف مقابل ما مشاور یا متخصص نباشد و هنر خوب گوش دادن یا به موقع سوال کردن و یا دادن بازخور مناسب را بلد نباشد، ممکن است ما بیش از حد نا امید شویم و یا بیش از حد حق را به خودمان بدهیم.
۵. اگر طرف مقابل ما دوستمان داشته باشد، با درددل کردن با او حال او را هم خراب کرده ایم
۶. اگر طرف مقابل زیاد از ما خوشش نیاید، داریم از بدبختی ها و نقاط ضعفمان به او می گوییم
۷. ممکن است طرف مقابل الان دوست نزدیکمان باشد اما در آینده مادرشوهر فرزندمان یعنی جایگاهش تغییر کند، آیا باز هم با او درددل خواهیم کرد؟
۸. بعضی ها انتظار دارند که با آنها درددل می کنیم حتما باید به راه حل هایشان هم گوش کنیم و برای این کار به ما فشار می آورند
۹. ممکن است کسی که همدلی کردن را بلد است و انرژی و وقتش را رایگان در اختیار ما می گذارد برای گوش دادن به حرفهایمان، رازدار خوبی نباشد، آنقدری که ما به موضوع اهمیت می دهیم، او نمی دهد
۱۰. چه بخواهیم و چه نخواهیم کسی که با او دردل می کنیم حتی اگر هیچ یک از موارد فوق هم نباشد، نهایتا تا یک ساعت یا یکروز یا یک هفته دغدغه ما را با خودش حمل می کند ، چون احتمالا او هم گرفتاریهای خودش را دارد؛ هیچکس غمخوار همیشگی ما نخواهد بود
۱۱. درددل مثل یک مسکن ممکن است فقط برای چند لحظه یا چند ساعت شما را ارام کند و بعد بزرگتر می شود در ذهنتان
۱۲. درددل همانطور که از عنوانش معلوم است، با هدف پیدا کردن راهکار و راه حل مطرح نمی شود و ما بیشتر با دردل کردن به دنبال همدلی گرفتن هستیم.
بنابراین توصیه می کنم برای درددل های خود حرمت و ارزش قائل باشید، در اکثر اوقات نوشتن آنها در دفترچه شخصی و یا گفتن آنها به یک متخصص بسیار کار عاقلانه تری خواهد بود.
#تفکر