اخوانیه ای برای دکتر #عباس_احمدی از #محمدحسین_فیض_اخلاقی، اجرا شده در #قمپز ۲۸

با حجم پایین

#قمپز

😎 @qompoz

قطعا دروغ است این‌که ما بیکار داریم
دنبال یک شغلیم! پس ما کار داریم
دور و بر دریای بیت المال کشور
همواره صدها مرغ ماهی‌خوار داریم

شعر طنز #محمدحسین_فیض_اخلاقی در سی وهشتمین محفل طنز #قمپز

😎 @qompoz

با توجه قطعی شدن آخرین دوره نمایندگی علی لاریجانی ببینید:

شعرخوانی طنز #محمدحسین_فیض_اخلاقی در مدح و منقبت علی لاریجانی

بیست و چهارمین محفل طنز #قمپز
اردیبهشت 1396

😎 @qompoz

ماجرای "من‌وکفترام و ممدشاغالویی" با لهجه قمی از #محمدحسین_فیض_اخلاقی
#قمپز ۴۱
😎 @qompoz

افطار چه شد بگو که افطار چه شد؟😭

آن سفره پرمایه پربار چه شد؟

فکرم به ملاقات غذا مشغول است🤤

ای یار بگو لحظه دیدار چه شد؟😍

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#قمپز 😎

😎 @qompoz

رطب سفره افطار من، از تو کام است
عاشقان وقت اذان‌ بر افق «خیام» است

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#ماه_رمضان

#قمپز 😎
😎@qompoz

معده ست رئیس کل و ما مرئوسیم
با چنجه و شیشلیکمان مأنوسیم

با عید مخالفیم و فردا صبحش
پیشانی کله پاچه را می بوسیم!

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#عیدقربان
#قمپز 😎

😎@qompoz

من بنده آن دمم که "بایدن" گوید

یک بشکه نفت دیگرت را بفروش!

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#قمپز😎
😎 @qompoz

با توجه به عدم احراز صلاحیت و حال و روزاین روزهای علی لاریجانی ببینید:

شعرخوانی طنز #محمدحسین_فیض_اخلاقی در مدح و منقبت علی لاریجانی

بیست و چهارمین محفل طنز #قمپز
اردیبهشت 1396

😎 @qompoz

🔴 شوخی با صائب

"لب نهادم به لب یار و سپردم جان را"
چون که مهریه او -آه!- به یادم آمد!

"در کارخانه ای که ندانند قدر کار"
تعدیل می شوند و هدایت به سمت در

"پیوسته است سلسله مو‌ج‌ها به هم"
چون اختلاس های پیاپی در این دیار!

"چون وا نمی‌کنی گرهی، خود گره مشو"
مسئولبَچّه! خدمت خود را دریغ کن...

شرخری آمد گریبانم گرفت و داد زد:
"خویشتن را کرده ام گم، تا طلبکارم تو را"


#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#قمپز 😎
😎 @qompoz

خطاب به برخی مسئولان تشنه ی خدمت

گر بر سر صد نهاد اَمیری مَردی!
پشت سر هم پست بگیری مَردی!
مَردی نَبُوَد خدمت بسیار به خلق
از شدّت خدمت اَر نمیری مَردی!


#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#رودکی
#قمپز 😎
😎 @qompoz

نثرخوانی #محمدحسین_فیض_اخلاقی در مدح و منقبت آن صاحب فضل و کیاست، پدر علم سیاست، استاااااد علی‌اکبر رائفی‌پور


قمپز، بزرگترین محفل طنز کشور قم💫
@qompoz😎

شاعران قمپزی با «چالش مصراع سوم» به جنگ اسرائیل رفتند.
چالش مصراع سوم یعنی هر شاعر، رباعی خود را با مصراع سوم شاعر قبلی شروع می‌کند. همین‌قدر خلاق!


#چالش_مصرع_سوم:

هرچند گمان کرد هماورد نداشت
در لشکرِ پوشالیِ خود، مرد نداشت
وقتی چک افسری از ایران نوشید
با واهمه گفت: اصلنم درد نداشت
#سیدمحمدحسینی

وقتی چک افسری از ایران نوشید
از هر طرفش آب فراوان جوشید
ای کاش که یک ثانیه فرصت می‌داشت
می‌رفت و دوباره پوشکی می‌پوشید
#ملیحه_رجایی

ای کاش که یک ثانیه فرصت می‌داشت
یا در عوضش اِنقَده سرعت می‌داشت
در موقع خارج شدنِ خیل کثیر
یک تجربه‌ای ز شامِ هیأت می‌داشت
#محمدعلیان

در موقع خارج شدن خیل کثیر
یا وقت ورود تبر و موشک و تیر
وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
در خانه بمان دست به تنبانت گیر
#منصوره_رضایی

وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
تو خاکِ رسی، موشک ما دسته‌ی بیل
اندازه نگه‌ دار که اندازه نکوست
ما خوشه موزیم و تویی هسته شلیل
#علی_بهاری

اندازه نگه دار که اندازه نکوست
اندازه نگه نداشتی وقت رفوست
آن گنبد آهنین تو در این جنگ
چون خربزه و موشک ما چون چاقوست
#شیخ_غیرمفید

آن‌ گنبد آهنین تو در این جنگ
گشته‌ست پر از حفره و سرگشته، ملنگ!
موشک شده چون ستاره و آن گنبد
انگار که گنبد کبود است و قشنگ!
#محمدحسین_فیض_اخلاقی

موشک شده چون ستاره و آن گنبد
داده‌ست در این واقعه بدجوری رد
می‌گفت مقام ارشد اسراییل:
آری، پدر از جمیعمان درآمد
#حسن_معارف_وند

می‌گفت مقام ارشد اسرائیل
در بوق خودش کاش دمد اسرافیل
پرسید زمن چگونه‌ای؟ گفتم هععیی
چیزی نشده فقط شدم اسقاطیل
#سید_مصطفی_فاطمی_نوبسی

پرسید ز من چگونه‌ای گفتم هی
گویا که نشسته‌ام سرِ دسته‌ی طِی
گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اما خودمانیم،...توهّم تا کی؟!
#احمد_رفیعی_وردنجانی

گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اصلاً که نه! هم داشت وَ هم، درد نداشت
هرچند نبایست کسی می‌فهمید
اما همه دیدند که کم درد نداشت
#صامره_حبیبی

هرچند نبایست کسی می‌فهمید
زد گند، نبایست کسی می‌فهمید
گفتیم: چرا گنبدتان سوراخ است؟
گفتند: نبایست کسی می‌فهمید
#محمدحسین_مهدویان

گفتیم چرا گنبدتان سوراخ است؟
سردسته‌ی دولت شما سلاخ است
این نسخه که چاپ اولش را دیدید
صد جلد دگر در صف استنساخ است!
#سید_جواد_یثربی

@qompoz🇮🇷✌️

صبحگاهان با هزار انگیزه و شوق و امید
چست و چابک، نرم و نازک شادمان رفتم خرید

کیف قاپی کیف پول بنده را ناگاه زد
آی دزدی گفتم و فوری پلیسی سر رسید

گفتمش: «ایول به این سرعت» که او با خشم گفت:
«ورپریده! فک نزن! سارق کدامین سو دوید؟»

گفتمش: «ایول به این احساس مسئولیتت
با موتور آمد یهو در آن طرف شد ناپدید»

دکمه‌ی بی‌سیم را افسر گرفت و پشت هم
گفت: «مرکز! ششش! مرکز! ششش! هی! پاسخ دهید»

آن‌ محله از صدای جیغ آژیر پلیس
بر هوا برخاست قلبم بی‌امان هی می‌تپید

نقشه‌ای از منطقه، سرهنگشان آورد و گفت:
«این وری، من این وری میرم شما اون ور برید»

الغرض طبق تصور، محتسب پیروز شد
دزد گیر افتاد و بهرش درس عبرت شد شدید

خواب می دیدم وَ یا بیدار بودم؟ جالب است
این همه سرعت وَ دقت باشد از ایشان بعید

کیف پولم را گرفتند و به من دادند و باز
چست و چابک، نرم و نازک، شادمان رفتم خرید

دیدم ای بابا صف مرغان دولت شد دراز
پول من هم کم بُوَد بر فرض اگر نوبت رسید

با خودم گفتم اقلّاً نان سنگک می‌خرم
تا که در آبی کنم با شوق و ذوق آن را ترید

نانوایی بسته بود و کاغذی بر شیشه داشت:
آرد دیگر شد تمام و نانمان از هم درید

دست خالی خانه رفتم در خبر دیدم که صبح
مختلس با اختلاس چند میلیاردی پرید

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@feyzefeyz

@qompoz👨🏻‍✈️

«این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت»
یک روز به قم رفتم و یک روز به رشت
اما نشد آخر شکمم پر باشد
بوده‌ست نُهَم همیشه وابسته به هشت
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@qompoz

این پاییز قم پاییز نیست. اون پاییزی که می‌گن این نیست. 🍂
حالا که پاییز نیست
توصیف تابستون قم رو در شعر #محمدحسین_فیض_اخلاقی بیینید و بشنوید.

قمپز ۶۵
@qompoz

عراقچی: گفتگوهای سیاسی بین دولت سوریه و #معارضان_مشروع شروع شود.

دیروز اگر چه طرد و مرجوع شدیم
امروز ولی صدای مسموع شدیم
ممنوع شد اسم "قاتل تکفیری"
ما جمعِ "معارضانِ مشروع" شدیم!

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#جنبش_اصیل_منطقه_۲ !
#شعر_اعتراض

@qompoz😎

🔴 نظمیه «گند بزن» به مناسبت هفته منابع طبیعی

هی گند بزن به این جهان گند بزن
با گندِ زباله بی امان گند بزن
تفریح برو، زباله در پارک بریز
با همسر خوب و مهربان گند بزن!
خوانده است پدر به گوش من چندین بار
"در دشت و دمن عزیزِ جان گند بزن
عمر است کم و فرصت ما هم کوتاه
پس حال کن ای مرد جوان، گند بزن
اینقدر نگو نسل دگر پس چه پدر؟
هستند شبیه خودمان! گند بزن
هرگز به نصیحت کسی گوش نکن
در منطقه محیط‌بان گند بزن!"
آویزه گوش کرده‌ام پندش را
خوب است، تو هم به هر مکان گند بزن
هر روز نخاله بر لب جاده بریز
با خرج زیاد، رایگان، گند بزن
بر هر چه درخت یادگاری بنویس
بشکن همه را با هیجان گند بزن
تعمیر نبر اگزوز معیوبت را
با دود به عمق آسمان گند بزن
هی هسته خرما بپران، نخل بکار!
هی هسته خرما بپران، گند بزن!
با پوست تخمه، جاده را زینت بخش
در ساری و قم، بم، همدان، گند بزن
فرهنگ به خارج از وطن صادر کن
در لندن و رم، نیورلِئان، گند بزن
در مصر، برو درون اهرام ثلاث
در محضر یک خدایگان گند بزن!
همواره مسیر رود را جاده بکش
بر جاده تازه هم بران، گند بزن
سدهای مزخرف بزن و سیل بساز
مسئول! بگو میتی کامان، گند بزن
جنگل بخراش و خیریه دایر کن
این دفعه شبیه قهرمان گند بزن!
دریا بخور و کوه بخور، نوشَت باد
با فتح سهند و سبلان گند بزن
"هرگز نزده خری چنین گندی را"
این را بگو و خنده کنان گند بزن
از خیل رقیبان، عقب افتادی اگر
مأیوس نباش پهلوان! گند بزن
یک سطل زباله را سلامت نگذار
حتّی به خود زباله‌دان گند بزن...

                            ***

ای دوست! هر آنچه گفته‌ام، برعکس است
یک بار کنار ما بمان، گند نزن!

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#شعر_طنز
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض

🔴 راهکارهای کاربردی جهت جلوگیری هر چه بیشتر میهمانان از خوردن میوه و آجیل با تأکید بر پسته

تذکر: این مقاله کوتاه که طبیعتا به جهت گرانی میوه و آجیل تهیه شده، به شدت به حفظ آبروی شما می‌اندیشد و مواردی که گوشزد می‌شود به ترتیب اهمیت بیشتر، مرتب شده است.

۱. پس از تهیه آجیل، ظرف آجیل را روی کابینت قرار دهید و طوری وانمود کنید که انگار فراموش کرده‌اید آن را جلوی مهمان بگذارید. البته ظرف باید در مقابل دیدگان میهمانان باشد.

۲. بروز یک حادثه ظاهرا اتفاقی راه حل بعدی ماست و در آن حتما باید بلایی بر سر آجیل بیاید. مثلا عضو دست و پاچلفتی خانواده مسئول آوردن آجیل شود و در میانه راه پایش بلغزد و تخمه‌ها و پسته‌ها و نخود و کشمش روی زمین زار، پخش و پلا شود. در این صورت پدر یا مادر خانواده ضمن دعواکردن فرزند خود، آجیل را از روی زمین جمع می‌کند و به بهانه کثیف‌شدنش، آن را به آشپزخانه برده و دیگر باز نمی‌گرداند.

۳. در صورتی که از میز و مبل استفاده می‌کنید، میز جلومبلی که دارای ظرف میوه و آجیل است را با فاصله نیم‌متر دورتر از مبل‌ها قرار دهید. دقت کنید که میوه و آجیل در وسط میز قرار داده شوند نه در کناره میز تا فاصله میز با میهمان بیشتر شود. در این صورت مهمان زبان بسته برای برداشتن میوه یا آجیل ناچار است از جایش بلند شود که یا این کار را نمی‌کند یا به یک بار برداشتن اکتفا می‌کند.

۴. آجیل را در ظرف آجیل‌خوری دردار قرار داده و درش را روی آن بگذارید. این امر باعث می‌شود مهمانانی که احیانا خجالتی هستند درش را برندارند و آجیل کمتر مصرف شود.

۵. برق برود. با توجه به اینکه رفتن برق به خصوص در قم امر نادری نیست یکی از میزبانان یواشکی فیوز را بپراند تا میهمانان در زیر نور شمع یا موبایل کمتر بتوانند میوه و آجیل بخورند.

۶. در حالی که میهمانان می‌خواهند به خوردن ورود کنند یکی از اهالی خانه مثلا به طور اتفاقی از مضرات پرخوری یا اقلام پذیرایی موجود سخن بگوید و سعی کند این مضرات را به یک دانشمند معروف یا پروفسور سمیعی مستند کند. شاید افاقه کرد.

۷. در صورتی که میهمان یا میهمانان پررو بوده و به هیچ یک از موارد پیش‌گفته وقعی ننهادند، تنها چاره کار به حرف گرفتن آنان است. در این صورت لازم است شما مسلسل‌وار از در و دیوار سخن بگویید و حتما حتما از میهمان نظر بخواهید. مسائل روز که همه درباره آن نظر کارشناسی دارند مانند گرانی دلار، سیاست‌های خارجی و داخلی و حوادث منطقه و جهان از جمله مواردی هستند که پتانسیل بالایی برای بحث و جدل کشدار دارند. میزان نظرخواهی شما از میهمان با حرکت دست میهمان به طرف آجیل یا میوه محاسبه می‌شود به این معنا که هر دفعه که مهمان دستش را به طرف ظروف دراز می‌کند، بحث شما ناگهان داغ‌تر شده و صدایتان بلندتر می‌شود و مشارکت بیشتر میهمان را طلب می‌کند. در این مورد می‌توانید از فامیل‌های خودی و باتجربه که حرّاف و بحّاث هستند بهره بگیرید.

۸. اگر هیچ کدام از موارد گذشته کارگر نشد، اگر پسته دارید، ضمن استفاده از ظروف آجیل‌خوری‌ کدر و غیر شیشه‌ای، پسته‌ها را تا جایی که ممکن است به پایین ظرف هدایت کنید تا حدّاقل ضرر کمتری به شما برسد. ضمنا می‌توانید در حدی که آبرویتان نرود از پسته دربسته بهره ببرید.

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:

۱. چگونه پسته خود را در میان آجیل مخفی کنیم ۲ که ترجمه ای است از کتاب:
How to hide your pesteh in the ajil 2.
۲. فلسفه پسته دربسته برای میهمانان خجسته.
۳. کیفیة منع الآجیل عن الآشنا و الفامیل.
۴. چرا موز و پرتقال برای بدن انسان ضرر دارد؟

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@feyzefeyz
@tanzac

@qompoz 🌰🥜

🔴 مقاله «نقد ادلّه مبلّغان کتابخوانی»

چکیده
کارشناسان داخلی بر لزوم مطالعه تأکید ورزیده و آن را مهم می‌شمارند ولی نگارنده در این مقاله ثابت می‌کند حدّاقل جوانان ایرانی به مطالعه نیاز ندارند. همچنین در این پژوهش، ضمن نقد روش‌های تبلیغ کتابخوانی، دلایل روشنی برای عالِمٌ بالذّات بودن ایرانیان آورده می‌شود.

کلیدواژه‌ها
علم لدنّی ایرانیان، نمایشگاه کتاب، دفتر ازدواج، برنامه کتاب باز، نقد کتابخوانی.

فصل اوّل: روش‌های تبلیغ کتابخوانی و نقد آن

الف. برپایی نمایشگاه کتاب
نگارنده چند سال پیش فریب کارشناسان داخلی را خورد و به نمایشگاه کتاب رفت. در ابتدای نمایشگاه، صفوف طولانی و منسجمی به چشم می‌خورد. اما نگارنده با دقت بیشتر متوجه شد که این صفوف، برای دکه‌های فست فود و ترشیجاتِ خارج نمایشگاه است و در واقع، جمعیت بیرون نمایشگاه از داخل آن بیشتر است. بنابراین، نمایشگاه کتاب، چربی و کلسترول ایرانیان را زیاد کرده و مضر است و هر چه زودتر باید از برنامه خارج شود. البته اگر دفاتر ازدواج در نمایشگاه‌های کتاب شعبه بزنند قطعا کارشان می‌گیرد گر چه از بحث ما خارج است.

ب. نوشتن کتاب و مقاله برای کتابخوانی
یکی از کارهای مضحک مبلغان کتابخوانی این است که درباره فواید کتابخوانی، کتاب و مقاله می‌نویسند. بدیهی است که این کار، یک عمل خودمتناقض و بیشتر شبیه به یک شوخی است. زیرا اگر ما کتابخوان هستیم این کتاب‌ها را نمی‌خوانیم و حالا که نیستیم باز هم نمی‌خوانیم.

ج. برنامه کتاب باز
صدا و سیما با پول بادآورده بیت المال طی چند سال اخیر برنامه‌ای به نام کتاب باز ساخت و در آن به تبلیغ کتاب پرداخت. این در حالی است که ما با کتابِ باز مشکلی نداریم بلکه با کتابِ بسته مشکل داریم. بنابراین، این عمل صدا و سیما هیچ خروجی مثبتی نداشته و ندارد.

فصل دوم: دلایل بی نیازی ایرانیان از کتابخوانی

الف.کتابخوانی، نشانه جهل
کسی که کتاب می‌خواند یعنی می‌خواهد بفهمد و این یعنی جاهل است. بنابراین، کتابخوانی نشانه جهل و توهین به شخصیت یک ایرانی است و یک ایرانی، هرگز تحقیر را نمی‌پذیرد.

ب. تخصص ایرانیان در همه چیز
ایرانیان از بدو تولّد به صورت خدادادی در همه چیز تخصص دارند و نشانه بارز آن هم این است که همه ایرانیان درباره همه چیز نظر کارشناسانه می‌دهند. مثلا بقال سر کوچه درباره روان‌شناسی، روان شناس درباره پزشکی، مکانیک درباره مسائل دینی و وزیر اقتصاد درباره امور کلان اقتصادی اظهار نظر می‌کند.

ج. شعر فردوسی
فردوسی علیه الرحمة می‌گوید: هنر نزد ایرانیان است و بس. وقتی هنر نزد ماست نیازی به مطالعه نیست زیرا مقدمه هنرمندی، علم و آگاهی است. از سوی دیگر، وقتی هنر، فقط و فقط نزد ماست، دیگر ملل جهان باید در پیشگاه ما زانوی ادب زده و شاگردی کنند.

د. پروفسور سمیعی، دکتر شریعتی و کوروش کبیر
اگر ما از مواضع خود کوتاه بیاییم و لزوم مطالعه را قبول کنیم باید قاطعانه بگوییم که با وجودِ مطالعه نقل قول‌های متعدد از سه شخصیت یادشده در منابع معتبر فضای مجازی و بلکه شخصیت‌های فرنگی مثل چارلی چاپلین، ما هم جزء آمار افراد کتابخوان محسوب می‌شویم. پس دیگر نزاعی نیست.

نتیجه گیری
نتیجه بحث این است که ادله مبلغان کتابخوانی، سست و واهی است و ما به دلیل تیزهوشی ذاتی خود، باید به کتاب نخواندن ادامه داده و از زندگی لذت ببریم. همانطور که حافظ علیه الرحمه می‌فرماید: بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین. البته در هر حال از عکس انداختن با کتاب‌ها در کافه‌ها نمی‌شود گذشت.

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#نمایشگاه_کتاب
#طنز
@tanzac