مشکل گشا

"واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند"
گر نباشد پاکتی، این جلوه کمتر می‌کنند

مشکلی داری اگر، آنرا بگو با بانوان
چونکه با آجیل، باز آن مشکل از سر می‌کنند

من نمیدانم چرا بازنده های فوووتبال
میل خود را جانب فامیل داور می‌کنند 

هرچه میگویی ز مسئولان با تقوا بگو
اینچنین خدمت بما تا روز محشر می‌کنند

تا که آید بوی رأی و انتخاباتی جدید
با تلاشی وضع عیش خلق، بهتر می‌کنند

چونکه رای آورده و خرْشان گذشت از روی پل
خدمت صدروزه‌ی خود را مکرر میکنند

گرچه خود حتی برای رفتن بیت الخلا
اندکی لشکرکشی و سد معبر می‌کنند

در عوض این کاسبان بین راهی را مدام
ضمن تعقیب و گریزی دربدر تر می‌کنند

بهر خودروهای با کیفیت و خوش‌فرم‌شان
وام جزئی داده مردم را چنین خر(بزرگ) می‌کنند

بعد از آن با واردات لوکس‌های خارجی
اندکی تعدیلِ اموال توانگر می‌کنند 

خاک پای مردمان "پیچ حیران" را ز مهر
توتیای چشم کرده، درّ و گوهر می‌کنند

تا شود همچون گلستان، آن اراضی موات
با کمی عطر "بهارستان"، معطر می‌کنند

گاه با اوراد خاصی ، ضمن لبخندی ملیح
روح شیطان بزرگی را مسخّر می‌کنند

گاه جای آش، بهر پنج بعلاوه‌ی یک
شیش‌لیگی پخته ، ما را لیگ برتر می‌کنند

بوده اینها شمه ای از کارهای خادمان
ورنه پنهانی ، هزاران کار دیگر می‌کنند

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
------------
😎 @qompoz

دلبر زمینی

دل برده از دل من، مهمان نمی پذیرد
خواهم وصال او ، بی وجدان نمی پذیرد

دل داده ام به یاری، شوخی کشی نگاری
اما قمی ست ، یار از گیلان نمی پذیرد

دارم من از فراقش در دیده صد علامت
اصلا دو چشم، کور است، درمان نمی پذیرد

گه قصد اوست جانم، گه جان کند هوایش
یا او نمی پذیرد، یا جان نمی پذیرد

مشکل پسندیارم، بنموده سخت کارم
یارب چرا نگارم آسان نمی پذیرد

با ما مباش دشمن، سودی دگر ندارد
قلب رآکتور ما سیمان نمی پذیرد

دائم به بنده گوید سامان بده به وضعت
گویم که وضع بنده، سامان نمی پذیرد

بر آستان جانان، گر سر توان نهادن
چیز دگر نشاید، جانان نمی پذیرد

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
این پاچه خواری تو، پایان نمی پذیرد؟!

هردفعه قصد سبقت در جاده را بگیرم
پیکان اگر گذارد، نیسان نمی پذیرد

در طول سال، دائم، او در مرخصی بود
آقای شاهزاده، زندان نمی پذیرد

مانند یک هوو دان، قم را برای کاشان
هرچند این هوو را کاشان نمی پذیرد

گر شهر قم زمانی یک پایتخت گردد
مشهد نمی گذارد تهران نمی پذیرد

اسرار شاعران را با این و آن نگویید
یا این نمی پذیرد یا آن نمی پذیرد

چون وقت بنده ضیق است، حرف نگفته بسیار
باقی مطلبم را اوزان نمی پذیرد

سربسته من بگویم، فرجام شعر خود را
هرچه فلان بگوید، بهمان نمی پذیرد

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

اکنون که دگر فصل بهار است بیا
در رفته ز ما هرچه زوار است بیا

برجام نخست رفت و دیگر وقت
برجام دو و سه و چهار است بیا...

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

هرچند که در گوش فلک افتاده
دکتر هم از این سخن به شک افتاده

بالآخره پیکر تَرَک، شد تحریم ؟
یا پیکر تحریم، تَرَک افتاده !؟

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

ای که دائم زده ای عینک و در پز باشی
دلخوش از منصب ادمینی قمپز باشی

چشم پوشی کنی از وزن خراب اشعار
چونکه مصداق همان آیه ی "واغْضُض" باشی

خبری هم بده از محفل بعدی، ای دوست
ای که در محفل ما، مثل گل رز باشی

دیر جنبی برود محفل قمپز از دست
بعد ازآن در عقب گله ای از بز باشی

"با یادآوری این نکته که شغل شریف چوپانی، شغل انبیا س"

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz





قمپزپرانی：
😎

غمگینم مثل کسی که از محبوبترین گروهش، لفت لوسی داده و کسی متوجه نشده، یا تحویلش نگرفته و خصوصیش علتشو جویا نشده...

#سیدمحمدحسینی

اندر افاضات شعری ظریف الدوله در وصف کری جان:
مجنون شده ایم اوست همچون لیلی
چندیست که می کند بما بی میلی

ما وعده وفا نموده ایم اما او
عادت به وفای خود ندارد خیلی

تحریم دوباره گر نماید ما را
آریم فشار، نیمه شب، ایمیلی

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

بانو٫ تو بیا عکس مرا قاب بگیر
بی چین و چروک و با فتو شاپ بگیر

هر قدر که روز زن زدی از جیبم
روز پدر آمده ست، جوراب بگیر

#سیدمحمدحسینی

زنگ قمپز

شدم بار دگر دلتنگ قمپز
زنم بر سینه دائم سنگ قمپز😎

دل و دینم، دل و دینم فنا داد
میان برنامه و آهنگ قمپز😎

ز شیخ و کاسب و استاد جمعند
همه بر خوان رنگارنگ قمپز😎

رسانده حضرت استاد عباس1
به مقصد این حمار لنگ قمپر😎

نمکها ریزد از قمپزپرانی
ازین ادمین بافرهنگ قمپز😎

شود آینده ی شغلیت، تیره
بچسبد بر شما گر انگ قمپز😎

بسی تدبیری و دلواپس اینجاست
نمایان است گاهی جنگ قمپز😎

ولی نرم است این جنگ صناعی
که شیرین کرده بر ما زنگ قمپز😎

1. مراد از عباس در اینجا، حضرت استاد عباس احمدی است نه حضرت عباس!!

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz


قمپزپرانی：

در مصرع اول بیت اول ردیف "😎" رعایت نشده 😎

سیف(رییس بانک مرکزی): بی احتیاطی دولت قبل، موجب توقیف 2میلیاردی دارایی ایران شد:

برترین افتخار، دولت قبل
بهتر از هر شعار، دولت قبل

خلقتش پر ز حکمت و رمز است
می دهد راهکار، دولت قبل

فتنه ی نقد کار دولت را
کیست سازد مهار؟ دولت قبل

گند هر کار چون که زد بالا
هست راه فرار، دولت قبل

ریشه ی اختلاسها به کجاست؟
می شود آشکار، دولت قبل

عزت و غیرت و شرف ماییم
بی رگ و بی بخار، دولت قبل

اند آزادی است دولت وقت
انتهای فشار، دولت قبل

اقتصاد مقاوم ما را
عامل انتحار، دولت قبل

زنده باد اعتدال اکنون مد
زنده بادا بهار، دولت قبل

توی بم بست های کاری ما
می کند شاهکار، دولت قبل

وضعیت، عادی و سفید اکنون
حالت اضطرار، دولت قبل

بهر اثبات خویشتن، ناچار
می شود تار و مار، دولت قبل

وای از آن روز کآورد سر کار
گردش روزگار، دولت قبل

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

ماه رمضان، ماه خدا آمده است
مهمانی بی آب و غذا آمده است

ایام بخور بخور دگر آمده سر
شبهای مناجات و دعا آمده است

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

باتوجه به تحقیقات میدانی وسیعی که صورت گرفت، آشکار شد که اکثر شاعران معروف، حداقل قسمی از سرشان تاس بوده و یا خواهد شد، تا آنجا که بین شاعری و تاسی، ملازمه برقرار گردیده است.
بعنوان مثال میتوان از شاعران بنامی چون استاد فیض، استاد احمدی، استاد بیابانکی، استاد رفیع، استاد حسینی😎 و... نام برد


شوخی تاسی با اشعار بزرگان

سید و عباس و فیض این شاعران خوش سخن
هرسه تا تاسند اما این و اون و آن کجا
..............................

تا شود شهرت شعریت، بلند آوازه
شرط اول قدم آن است که تو تاس شوی
............................

من از تاسی رأس احمدی و فیض فهمیدم
که کس شاعر نمی گردد ازین پرپشت مویی ها
..........................

شاعری تاسی سر می خواهد
بعد از آن ذوق و هنر می خواهد
.............................

اندر طریقت شعر، مو داشتن حرام است
آری نشان شاعر، بی مویی است و تاسی
...........................

در سرم بود که یک شاعر پر مو باشم
چه توان کرد که سعی من و سر باطل بود
...........................

دردم از شعر است و درمان نیز هم
وقت پایش شد هدر، جان نیز هم

این که میگویند تاسی آور است
بر سرم آورده است آن نیز هم
.........................

اگر آن تاس تهرانی بدست آرد دل مارا
به رأس صاف او بخشم کلاگیسی چه زیبا را
........................

صبا بلطف بگو آن خدای یکتا را
که شاعری و سر تاس داده ای مارا
........................

این سر شده کمی تاس، ای شاعران خدارا
چون شاعری ما نیز خواهد شد آشکارا
........................

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
گفت تاسی هست ای یاران درین تقدیر ما
......................

برقی از کله ی شاعر بدرخشید سحر
شد ز نورش همه ی خانه ی ما نورانی
......................

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت با تاسی خود دادی تو مردم را فریب
......................

خمی که کله ی تاس تو در کمان انداخت
به قصد جان من شاعر جوان انداخت
......................

ای نسیم سحر آرامگه یاس کجاست
منزل آن مه شاعر شده ی تاس کجاست
.....................

شده ام شاعر و دلبر به ملامت برخاست
گفت رأست شده تاس، از تو سلامت برخاست
.....................

چو بشنوی سخن شاعران مگو که خطاست
هنوز تاس نه ای، جان من خطا اینجاست
.....................

زلفها ریخته، خو کرده و خندان لب و مست
سر شده تاس و غزلخوان شده، دیوان در دست
....................

در دیر مغان آمد، شاعر قدحی در دست
مست از می و شاعرها از کله ی تاسش مست
...................

"خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست"
هرآنچه مو به سرم بود، کند و پای تو بست
....................

"خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است"
هرچند تاسی سر تو دیدنی تر است
......................

"تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست"
تاسی کله ی صاف تو عظیم افتادست
....................

در مذهب ادیبان، صافی نشان شعر است
آری نصیب شاعر، بی مویی است و تاسی
....................

"درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است"
همان کسی است که مقداری از سرش کچل است
....................

"لعل سیراب بخون تشنه لب یار منست"
خنده بر کله ی تاسش بخدا کار من است
...................

"صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست"
بکش تو دست نوازش به تاسی سر دوست
...................

راهیست راه شعر که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه تاس شود رأس، چاره نیست
......................

عیب شاعر مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
تاسی کله ی او بر تو نخواهند نوشت
.......................

"شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت"
سر تاس و کچلش سیر ندیدیم و برفت
......................

زان یار کله تاسم، شعریست با شکایت
گر شاعری و تاسی از آن بکن حمایت
........................

"جمالت آفتاب هر نظر باد"
سر تاست مداوم تاستر باد
.......................

"دیریست که دلدار پیامی نفرستاد"
چون دید سرم را ز پروفایل که تاس است
........................

شاعر آن نیست که موئی و کلاسی دارد
بنده ی طلعت آن باش که تاسی دارد
.........................

"عکس روی تو چو در آینه ی جام افتاد"
تاسی کله ی تو خوب و خوش اندام افتاد
.........................

"روشنی روی تو را ماه ندارد"
کله ی بی موی تو بدخواه ندارد
........................

"دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد"
کنده خواهد شد و تاسیش شود افزونتر

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz


قمپزپرانی：ویروس پاچه خواری مدرن فراگیر شده ها!باید فکری کرد!
اینکه خانم هارو جزو شاعرهای موفق حساب نکردید کجای دلم بذارم؟! تحقیقاتتون رو فرامیدانی کنید لطفا! نچ نچ نچ
خانم های محترم آیدی شاعرو بدم؟!😎

قمپز ! به شعر طنز، برافروز جام ما
ادمین! بگو تو توی کانال، این پیام ما:

ما توی قمپز عشق به اشعار دیده ایم
ای طعنه گو برای حضور مدام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به طنز
آب حیات هست دم ِ "اوس غلام" ما

ترسم که آبرو ببرد آخر از شما
شعر حلال میرصفی و حرام ما

ادمین به طعنه گفت: که ای کنجکاو من
گشتند نیست، پس تو مجوو نیز نام ما...

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz


قمپزپرانی：
*میرصفی،گونه ای از شاعران است که ظواهرش جدی سرا و بواطنش طناز است.قرار است افتخار قم باشد،لیکن خودش از این قرار بی اطلاع است.اینکه به چه علت قبل از سمت دار شدن ،برای او نیز از پاچه خواری مدرن استفاده شده است همچنان در دست تحقیق است!
*اوس غلام،از افتخاراتی است که امیدواریم کشف بشود هر چند بعید میدانیم. از قدیم گفته اند：آرزو بر جوانان عیب نیست.

بی ماه گذشت روزهای سالم
از بهر همین، بی رمق و بی حالم

گفتند که بر ما گذری خواهی کرد
دیریست که در ستاد استهلالم...

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

فوت شاعری

گاه در نوز و ناز باید بود
گاه در سوز و ساز باید بود

تاکه اشعار، دلنواز شود
نزد یک دلنواز باید بود

نه چنان بسته، نه اُپِن خوب است
حالت نیمه باز باید بود

محفل شعر، هرکجا که بپاست
سوی آن پیشتاز باید بود

باید از زیر رفت روی زمین
غیر غیر مجاز باید بود

ذهن شاعر پر است از اسرار
گاه صندوق راز باید بود

گرچه انبوه شاعران کچلند
پیِ زلفی دراز باید بود

شعر گفتن، چو موی، باریک است
همچنان بندباز باید بود

زدن ریش، ریسکها دارد
گرچه زیبا و ناز باید بود

راه چاره بگویمت چطوری است؟؟
بهترین راه، ریش پرفسوری ست

...............................................

فکر ایل و تبار باید کرد
کار پر اعتبار باید کرد

شاعری نان و آب آور نیست
عمل بیشمار باید کرد

البته ذوق شاعری، گنجی ست
که به آن افتخار باید کرد

مرغ بختت نرفته از دستت
زود آنرا شکار باید کرد

تاکه آوازه ات بلند شود
کار آوازه دار باید کرد

کسب شهرت همیشه آسان نیست
گاه گرد و غبار باید کرد

شعر حاشیه دار باید گفت
نقد پروردگار باید کرد

تا شود شعر تو خوش آب و هوا
اندکی ابتکار باید کرد

شعرها چون کمی سیاسی شد
خویش را استتار باید کرد

بین اشعار خویش، توصیفِ
دلبری گلعذار باید کرد

تا نیفتد گذار تو به اوین
زیرِ آبی فرار باید کرد

شعرِ سنگِ مزار باید گفت
فکرِ سنگِ مزار باید کرد

شاعری پُر ز فوت و فن باشد
خطری بوده و خفن باشد

#سیدمحمدحسینی
#قمپز😎
-------
😎 @qompoz

الهم ارزقنا زیارة الحسین (ع) فی الدنیا و شفاعته فی الآخره...

مانده در دل، عقده ی "یٰالَیْتَنٰا کُنّا مَعَک"
اربعینی دیگر آمد، عقده از دل وا نشد

مثل شمعی ذره ذره در فراقش سوختم
هرچه کردم نامه ام امضا شود امضا نشد...

#سیدمحمدحسینی
@hajaqa_salam
#قمپز

@qompoz

ابراز همدردی وزیر محترم راه در حادثه برخورد دو قطار و سوختن دهها تن از هموطنان مظلوم: همه مسافران بیمه هستند، جای نگرانی نیست...

از حادثه ای تلخ، شکستند همه
البته کمی پول پرستند همه

از این جهت است گفته آقای وزیر:
غمگین نشوید! بیمه هستند همه !!

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎

😎 @qompoz

روز دانشجو مبارک...

دانشجو جنگجوی دانشگاه است
میدان نبرد، کوی دانشگاه است

یک ضد گلوله با دوصد بادیگارد
این سبک ورود توی دانشگاه است

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎

😎 @qompoz

خوش قدم

با پرایدم در گذارم روز و شب
می شود آخر مزارم روز و شب

آنچنان دودی دهد هردم هوا 
در هوایش بی قرارم روز و شب

بس میان دود و‌ دم ، دودی شدم
گشته دودی روزگارم روز و شب

سوی کیش و قشم رفتن بی گمان
هست تنها "ابتکارم" روز و شب

گرچه دائم از لحاظ وضعیت
حالتی از اضطرارم روز و شب

تا کند حل، مشکل ما را کسی
همچنان در انتظارم روز و شب

چونکه در اخبار، این بشنیده‌ام
برده است از کف، قرارم روز و شب

از قدومش شد هوای "شهر ری"
پاک ، چون فصل بهارم روز و شب

ای که نالیدی تو دائم از هوا
ناله‌ی تو کرده زارم روز و شب

ای که گفتی خودروی شخصی نیار
گوئیا بر آن سوارم روز و شب!؟

ای که دنبال هوای سالمی
گشته این کشف ، افتخارم روز و شب

هست تنها چاره‌ی آلودگی
پاقدم‌های نگارم روز و شب

تا که آن دلبر بیاید سوی ما
"روز و شب را می شمارم روز و شب"

#سیدمحمدحسینی
#قمپز 😎
-------------
😎 @qompoz

شاعران قمپزی با «چالش مصراع سوم» به جنگ اسرائیل رفتند.
چالش مصراع سوم یعنی هر شاعر، رباعی خود را با مصراع سوم شاعر قبلی شروع می‌کند. همین‌قدر خلاق!


#چالش_مصرع_سوم:

هرچند گمان کرد هماورد نداشت
در لشکرِ پوشالیِ خود، مرد نداشت
وقتی چک افسری از ایران نوشید
با واهمه گفت: اصلنم درد نداشت
#سیدمحمدحسینی

وقتی چک افسری از ایران نوشید
از هر طرفش آب فراوان جوشید
ای کاش که یک ثانیه فرصت می‌داشت
می‌رفت و دوباره پوشکی می‌پوشید
#ملیحه_رجایی

ای کاش که یک ثانیه فرصت می‌داشت
یا در عوضش اِنقَده سرعت می‌داشت
در موقع خارج شدنِ خیل کثیر
یک تجربه‌ای ز شامِ هیأت می‌داشت
#محمدعلیان

در موقع خارج شدن خیل کثیر
یا وقت ورود تبر و موشک و تیر
وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
در خانه بمان دست به تنبانت گیر
#منصوره_رضایی

وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
تو خاکِ رسی، موشک ما دسته‌ی بیل
اندازه نگه‌ دار که اندازه نکوست
ما خوشه موزیم و تویی هسته شلیل
#علی_بهاری

اندازه نگه دار که اندازه نکوست
اندازه نگه نداشتی وقت رفوست
آن گنبد آهنین تو در این جنگ
چون خربزه و موشک ما چون چاقوست
#شیخ_غیرمفید

آن‌ گنبد آهنین تو در این جنگ
گشته‌ست پر از حفره و سرگشته، ملنگ!
موشک شده چون ستاره و آن گنبد
انگار که گنبد کبود است و قشنگ!
#محمدحسین_فیض_اخلاقی

موشک شده چون ستاره و آن گنبد
داده‌ست در این واقعه بدجوری رد
می‌گفت مقام ارشد اسراییل:
آری، پدر از جمیعمان درآمد
#حسن_معارف_وند

می‌گفت مقام ارشد اسرائیل
در بوق خودش کاش دمد اسرافیل
پرسید زمن چگونه‌ای؟ گفتم هععیی
چیزی نشده فقط شدم اسقاطیل
#سید_مصطفی_فاطمی_نوبسی

پرسید ز من چگونه‌ای گفتم هی
گویا که نشسته‌ام سرِ دسته‌ی طِی
گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اما خودمانیم،...توهّم تا کی؟!
#احمد_رفیعی_وردنجانی

گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اصلاً که نه! هم داشت وَ هم، درد نداشت
هرچند نبایست کسی می‌فهمید
اما همه دیدند که کم درد نداشت
#صامره_حبیبی

هرچند نبایست کسی می‌فهمید
زد گند، نبایست کسی می‌فهمید
گفتیم: چرا گنبدتان سوراخ است؟
گفتند: نبایست کسی می‌فهمید
#محمدحسین_مهدویان

گفتیم چرا گنبدتان سوراخ است؟
سردسته‌ی دولت شما سلاخ است
این نسخه که چاپ اولش را دیدید
صد جلد دگر در صف استنساخ است!
#سید_جواد_یثربی

@qompoz🇮🇷✌️