#مهارت_ارتباطی
⭕️ مدیر خوب، بد، عالی
@practicalmanagement
✅ یک مدیر خوب دلیل سخنانش را برای کارمندان شرح میدهد و اگر این دلیل قانع کننده نباشد، آنها را وادار به اجرای سلیقه شخصی خود نمیکند.
✅ اما یک مدیر عالی برای یافتن راهحل مشکلات با کارمندان مشورت میکند زیرا ممکن است هنگام مواجه شدن با یک مساله، ایدههای بهتری به ذهن کارمندان خطور کند. به علاوه، در صورت استفاده از ایده خلاقانه آنها در تصمیمگیریهای سازمان، حس لذت بخش مالکیت آن ایده را تجربه میکنند.
مدیران خوب بایدهمیشه لزوم اجرای امور را برای کارمندان شرح دهند و تا جایی که ممکن است با لحن دستوری با آنها صحبت نکنند.
بهطور مثال، تفاوت بسیاری میان این دو عبارت وجود دارد:
🚫 «تو باید از دستکش ایمنی استفاده کنی، چون من رئیس هستم و اینگونه تشخیص میدهم.»
✅ «شما باید از دستکش ایمنی استفاده کنید، زیرا برای امنیتتان لازم است و ما نمیخواهیم آسیبی به شما وارد شود، حتی اگر نظر شما این باشد که خطر اندکی وجود دارد.»
بنابراین به باور من:
📌 مدیران بد دستور میدهند
📌مدیران خوب دلیل گفتههایشان را شرح میدهند
📌مدیران عالی فراتر از این عمل میکنند
آنها از مشارکت کارمندان در مسائل سازمان بهره میبرند. همیشه این احتمال وجود دارد که یکی از کارمندان، پیشنهاد متفاوت و مفیدی ارائه دهد و این امر تنها در صورتی اتفاق میافتد که از ایدههای آنها در تصمیمگیریها استفاده شود.
📚 نکات کاربردی مدیریت در ايران
@PracticalManagement
📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊
⭕️ مدیر خوب، بد، عالی
@practicalmanagement
✅ یک مدیر خوب دلیل سخنانش را برای کارمندان شرح میدهد و اگر این دلیل قانع کننده نباشد، آنها را وادار به اجرای سلیقه شخصی خود نمیکند.
✅ اما یک مدیر عالی برای یافتن راهحل مشکلات با کارمندان مشورت میکند زیرا ممکن است هنگام مواجه شدن با یک مساله، ایدههای بهتری به ذهن کارمندان خطور کند. به علاوه، در صورت استفاده از ایده خلاقانه آنها در تصمیمگیریهای سازمان، حس لذت بخش مالکیت آن ایده را تجربه میکنند.
مدیران خوب بایدهمیشه لزوم اجرای امور را برای کارمندان شرح دهند و تا جایی که ممکن است با لحن دستوری با آنها صحبت نکنند.
بهطور مثال، تفاوت بسیاری میان این دو عبارت وجود دارد:
🚫 «تو باید از دستکش ایمنی استفاده کنی، چون من رئیس هستم و اینگونه تشخیص میدهم.»
✅ «شما باید از دستکش ایمنی استفاده کنید، زیرا برای امنیتتان لازم است و ما نمیخواهیم آسیبی به شما وارد شود، حتی اگر نظر شما این باشد که خطر اندکی وجود دارد.»
بنابراین به باور من:
📌 مدیران بد دستور میدهند
📌مدیران خوب دلیل گفتههایشان را شرح میدهند
📌مدیران عالی فراتر از این عمل میکنند
آنها از مشارکت کارمندان در مسائل سازمان بهره میبرند. همیشه این احتمال وجود دارد که یکی از کارمندان، پیشنهاد متفاوت و مفیدی ارائه دهد و این امر تنها در صورتی اتفاق میافتد که از ایدههای آنها در تصمیمگیریها استفاده شود.
📚 نکات کاربردی مدیریت در ايران
@PracticalManagement
📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊
#مهارت_ارتباطی
#مرخصی_کارکنان
⭕️ مرخصی کارکنان
@practicalmanagement
سازمانها و شرکتهای زیادی قوانین بسیار سرسختانه ای برای مرخصی دادن دارند.تقریبا فرد باید از هفت خوان رستم عبور کند تا در نهایت مرخصی خود را دریافت کند.
مثلا با چندین نفر مختلف باید هماهنگ کند و کارهای اضافه زیادی را انجام دهد و یا اینکه تولیدش را بالاتر ببرد که جبران نبودنش را بکند و انواع موانع دیگر که عموما سر راه فرد گذاشته میشود تا در نهایت با عبور از آنها بتواند مرخصی خود را بگیرد.
و وقتی هم مرخصی خود را گرفت هنگام ترک محل کار مدیران ویا صاحبان کار احساس میکنند که دارند پولشان را هدر می دهند.
به نظرمن سخت گیری زیاد روی مرخصی ،آسیب های جدی به روابط مدیریت و پرسنل وارد می کند. اگر فرد هیچ دلیل قانع کننده ای هم نداشته باشد حداقل برای مدیریت استرسها و فشارهای وارده و رها شدن از آنها مرخصی رفتن برایش ضروری است.
اگر نمیتوانید به فرد مرخصی به موقعی را بدهید مشکل از سیستم کاری شماست و این شمایید که باید سازمان و یا واحد تحت نظارتتان را طوری مدیریت و برنامه ریزی کنید که نیازی نباشد با فشار بی دلیل به افراد برای مرخصی نرفتن این کاستی ها را جبران کنید.
وقتی که فرد به مرخصی نیاز دارد و شما اجازه مرخصی به موقع را به او نمی دهید در واقع بخش عمده ای از انرژی و حواس فرد را از دست داده اید و بخش اندکی از او را نگه داشته اید. از طرفی بی اهمیت بودن زندگی شخصی فرد برای سازمان را هم به او نشان داده اید.و این اثرات مخربی را روی روابط شما با پرسنل خواهد گذاشت.
قطعا منظور من مرخصی های نا منظم و خارج از حد نیست. اینگونه افراد معمولا تعداد اندکی هستند که باید شناسایی و کمی کنترل شده باشند.اما اجازه بدید بقیه پرسنل با آرامش و بدون دلهره و ترس و فشار نگاههای شما و منت، مرخصی خود را استفاده کنند.
تاثیرگذاری و کارایی در تعادل نهفته است. تمرکز بیش از حد روی تولید به تخریب سلامتی، استهلاک بیش از حد ماشین آلات و از بین رفتن روابط منجر میشود.و مانند کار آدمی است که روزی سه چهار ساعت ورزش می کند تا ده سال بیشتر عمر کند، غافل از اینکه همه آن سالها را صرف ورزش کرده است.
پرسنل شما مشتری های شما هستند همانگونه که با مشتریان خود رفتار میکنید با کارکنانتان رفتار کنید. چون واقعا آنها همین هم هستند و بهترین بخش وجود خود، یعنی قلب و مغزشان را برای فروش و عرضه کالا گرو می گذارند.
✔️همیشه طوری با کارکنانتان رفتار کنید که دلتان می خواهد آنها با مشتریان شما رفتار کنند.
✔️شما می توانید دست یک نفر را بخرید اما نمی توانید قلبش را بخرید قلب او جایی است که اشتیاق و وفاداری در آن وجود دارد.
✔️شما می توانید بازو و کول یک نفر را بخرید ولی مغزش را نه، مغز او جایی است که خلاقیت و نبوغ او در آنجاست.
ارشیا دکامی
منبع:
http://www.dekami.com/?p=1379
📚 نکات کاربردی مدیریت در ايران
@PracticalManagement
📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊
#مرخصی_کارکنان
⭕️ مرخصی کارکنان
@practicalmanagement
سازمانها و شرکتهای زیادی قوانین بسیار سرسختانه ای برای مرخصی دادن دارند.تقریبا فرد باید از هفت خوان رستم عبور کند تا در نهایت مرخصی خود را دریافت کند.
مثلا با چندین نفر مختلف باید هماهنگ کند و کارهای اضافه زیادی را انجام دهد و یا اینکه تولیدش را بالاتر ببرد که جبران نبودنش را بکند و انواع موانع دیگر که عموما سر راه فرد گذاشته میشود تا در نهایت با عبور از آنها بتواند مرخصی خود را بگیرد.
و وقتی هم مرخصی خود را گرفت هنگام ترک محل کار مدیران ویا صاحبان کار احساس میکنند که دارند پولشان را هدر می دهند.
به نظرمن سخت گیری زیاد روی مرخصی ،آسیب های جدی به روابط مدیریت و پرسنل وارد می کند. اگر فرد هیچ دلیل قانع کننده ای هم نداشته باشد حداقل برای مدیریت استرسها و فشارهای وارده و رها شدن از آنها مرخصی رفتن برایش ضروری است.
اگر نمیتوانید به فرد مرخصی به موقعی را بدهید مشکل از سیستم کاری شماست و این شمایید که باید سازمان و یا واحد تحت نظارتتان را طوری مدیریت و برنامه ریزی کنید که نیازی نباشد با فشار بی دلیل به افراد برای مرخصی نرفتن این کاستی ها را جبران کنید.
وقتی که فرد به مرخصی نیاز دارد و شما اجازه مرخصی به موقع را به او نمی دهید در واقع بخش عمده ای از انرژی و حواس فرد را از دست داده اید و بخش اندکی از او را نگه داشته اید. از طرفی بی اهمیت بودن زندگی شخصی فرد برای سازمان را هم به او نشان داده اید.و این اثرات مخربی را روی روابط شما با پرسنل خواهد گذاشت.
قطعا منظور من مرخصی های نا منظم و خارج از حد نیست. اینگونه افراد معمولا تعداد اندکی هستند که باید شناسایی و کمی کنترل شده باشند.اما اجازه بدید بقیه پرسنل با آرامش و بدون دلهره و ترس و فشار نگاههای شما و منت، مرخصی خود را استفاده کنند.
تاثیرگذاری و کارایی در تعادل نهفته است. تمرکز بیش از حد روی تولید به تخریب سلامتی، استهلاک بیش از حد ماشین آلات و از بین رفتن روابط منجر میشود.و مانند کار آدمی است که روزی سه چهار ساعت ورزش می کند تا ده سال بیشتر عمر کند، غافل از اینکه همه آن سالها را صرف ورزش کرده است.
پرسنل شما مشتری های شما هستند همانگونه که با مشتریان خود رفتار میکنید با کارکنانتان رفتار کنید. چون واقعا آنها همین هم هستند و بهترین بخش وجود خود، یعنی قلب و مغزشان را برای فروش و عرضه کالا گرو می گذارند.
✔️همیشه طوری با کارکنانتان رفتار کنید که دلتان می خواهد آنها با مشتریان شما رفتار کنند.
✔️شما می توانید دست یک نفر را بخرید اما نمی توانید قلبش را بخرید قلب او جایی است که اشتیاق و وفاداری در آن وجود دارد.
✔️شما می توانید بازو و کول یک نفر را بخرید ولی مغزش را نه، مغز او جایی است که خلاقیت و نبوغ او در آنجاست.
ارشیا دکامی
منبع:
http://www.dekami.com/?p=1379
📚 نکات کاربردی مدیریت در ايران
@PracticalManagement
📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊📈📊
مرکز مدیریت کاربردی ایران
انواع مرخصی کارمندان| چه زمانی باید با درخواست مرخصی موافقت کنیم؟| ارشیا دکامی
مرخصی کارمندان یکی از ابتداییترین حقوق آنهاست. مدیران میتوانند با هوشیاری از این حقوق به عنوان نوعی پاداش هم در سازمان استفاده کنند.