#یاداشتی_دیگر"
✍اعتراضات در شهرهای ایران ادامه دارد تا نابودی جمهوری اسلامی
این اعتراضات و نارضایتی ها تداوم اعتراضات دی ماه گذشته است ،که در برگیرنده بیشتر از 600شهر ایران است.
یکی از ویژگیهای این اعتراضات وارد شدن به یک دوره ای تازه از اعتراضات و نارضایتی ها است،
چون در 40 سال حکومت رژیم جمهوری اسلامی شاهد اعتراضات زیادی بودیم ولی هیچکدام به این شکل و حد و اندازه نبوده است.
ویژگی دیگر این اعتراضات این است ،مردم ایران یکبار باهم حکم صادر کردند که دیگر نمی خواهند محکوم هیچ جناح حکومتی شوند و مطمین شدند که جمهوری اسلامی نمی تواند هیچگونه خواست و مطالبات بر حق آنها را بر آورده کند.
ویژگی دیگر، این اعتراضات ادامه دار بودن ان است.اگر توجه کنید به این اعتراضات ،ادامه همان اعتراضات دی ماه گذشته است که ادامه دارد و تا نابودی جمهوری اسلامی ادامه دارد ، ولی ممکن است در بین راه این اعتراضات دچار ضعفها و کم کاستیهای شود و شاید برای مدتی قطع شود اما تا نابودی رژیم ادامه دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای این اعتراضات ، اعتراض مردم زحمت کش و ستمدیده این جامعه است معلم ،پرستار کشاورز...و کلا آن دسته از انسانهای که نیروی کار خود را می فروشند و پولی را که بابت آن میگیرند جوابگوی نیازمندیهای اولیه آنها، برای ادامه زندگی نیست .شاید زمانی مردم به خاطر حیله گری جناح های حاکم به خیابان می آمدند و دست به اعتراض می زدند ولی الان مردم خواستار چند چیز مشخص از قبیل کار ، نان ،آب و آزادی هستند ،و اینها همه فاکتهای هستند برای نابودی جمهوری اسلامی به دست خود مردم.و مردم باید به یک نکته توجه خاص داشته باشند و آن اتحاد رمز موفقیت است.
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩
💎 کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
✍اعتراضات در شهرهای ایران ادامه دارد تا نابودی جمهوری اسلامی
این اعتراضات و نارضایتی ها تداوم اعتراضات دی ماه گذشته است ،که در برگیرنده بیشتر از 600شهر ایران است.
یکی از ویژگیهای این اعتراضات وارد شدن به یک دوره ای تازه از اعتراضات و نارضایتی ها است،
چون در 40 سال حکومت رژیم جمهوری اسلامی شاهد اعتراضات زیادی بودیم ولی هیچکدام به این شکل و حد و اندازه نبوده است.
ویژگی دیگر این اعتراضات این است ،مردم ایران یکبار باهم حکم صادر کردند که دیگر نمی خواهند محکوم هیچ جناح حکومتی شوند و مطمین شدند که جمهوری اسلامی نمی تواند هیچگونه خواست و مطالبات بر حق آنها را بر آورده کند.
ویژگی دیگر، این اعتراضات ادامه دار بودن ان است.اگر توجه کنید به این اعتراضات ،ادامه همان اعتراضات دی ماه گذشته است که ادامه دارد و تا نابودی جمهوری اسلامی ادامه دارد ، ولی ممکن است در بین راه این اعتراضات دچار ضعفها و کم کاستیهای شود و شاید برای مدتی قطع شود اما تا نابودی رژیم ادامه دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای این اعتراضات ، اعتراض مردم زحمت کش و ستمدیده این جامعه است معلم ،پرستار کشاورز...و کلا آن دسته از انسانهای که نیروی کار خود را می فروشند و پولی را که بابت آن میگیرند جوابگوی نیازمندیهای اولیه آنها، برای ادامه زندگی نیست .شاید زمانی مردم به خاطر حیله گری جناح های حاکم به خیابان می آمدند و دست به اعتراض می زدند ولی الان مردم خواستار چند چیز مشخص از قبیل کار ، نان ،آب و آزادی هستند ،و اینها همه فاکتهای هستند برای نابودی جمهوری اسلامی به دست خود مردم.و مردم باید به یک نکته توجه خاص داشته باشند و آن اتحاد رمز موفقیت است.
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩
💎 کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
#یاداشتی_دیگر*
🌹 "از ناامیدی تا امیدواری"
آینده سرمایهداری مرگ انسانیت است.
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
✍در وضعیت کنونی بیشتر از هر زمان دیگری، جهان در آنِ واحد به یک مسیر دو سویه میماند. یک مسیر به سوی تاریکی، به سوی جهانی غمانگیز، جهان درهای بسته شده، جهان پایان زندگیها، امکانها و امیدها ادامه مییابد. باید یاد بگیرید که با واقعیت زندگی کنید. اگر میخواهید زنده بمانید، باید مطیع باشید. شاید بتوانید تحصیل کنید، اما مشروط به اینکه والدینتان پول داشته باشند. هیچ بدیلی وجود ندارد، به جز واقعیت فرمانروایی پول. بنابر این رویاهایتان را فراموش کنید و تسلیم شوید. سخت کار کنید؛ در غیر این صورت منتظر باشید که زندگیتان به جستجو در سطلهای زباله بگذرد، چرا که هیچ "دولت رفاهی" برای حمایت از شما وجود نخواهد داشت. سیاست «فقیرسازی» آن چیزی است که باید منتظرش باشید، یا قبل از اینکه مجبور به گشتن سطلهای زباله برای پیدا کردن غذا شوید، با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان دهید. این معنای واقعی سیاست "ریاضت اقتصادی" است، یعنی همان چیزی که همهی دولتهای سرمایهداری میخواهند به مردم تحمیل کنند. سیاستی که بالهای امید را میچیند. این مسیری است که جهان در آن قرار دارد. اما...
اما آیا راه دیگری هم وجود دارد؟ آیا راهی نیست که بتوانیم جهان پیرامون را به چرخش در بیاوریم؟ آیا جهان چهره دیگری ندارد؟ یک چهره متمایل به مسیری متفاوت؟ بله مسیر دیگر، امتناع از پذیرفتن ناامیدی است. امید از اعماق ناامیدی میجوشد و برمیآید. بنیاد این امید یک «نَه»ی ساده است. یک #نه به همهی آنچه که میخواهند بر ما تحمیل کنند. #نه، قبول نخواهیم کرد. #نه، ما به ریاضتهای شما تن نمیدهیم. #نه، ما نظم پول را نمیپسندیم. #نه، ما نابرابریهای زشت جهانی را که در آن زندگی میکنیم، قبول نخواهیم کرد. #نه، نظامی که ما را به سوی نابودی میکشاند را تغییر خواهیم داد.، آینده سرمایهداری مرگ انسانیت است. حتی اگر سرمایه این بحران را حل کند، بحران بعدی که بیشتر ویرانگر است؛ چندان دور نخواهد بود. ما از شما سیاستمداران و بانکداران پیروی نخواهیم کرد، چرا که شما گذشتهی مردهاید و ما آن آیندهی ممکن.
این است امید ما. ما یگانه آیندهی ممکنایم. اما آینده ممکن ما چیزی بیش از یک امکان نیست. تحقق آن بستهگی به توانایی ما در تغییر جهان پیرامونمان دارد. تنها با خشمی متفاوت است که میتوانیم جهان را دگرگون کنیم. آمیزهای از #خشم و #عشق، نپذیرفتن و خلق کردن. عشقی که دست در دستِ خشم، گام برمیدارد. ما روح یک جهان جدید هستیم. ما خروش یک «نَه»ی بزرگایم که در جهان طنین میافکند.
اما پیروزی ما در گرو ایجاد یک #آلترناتیو است. «نَه»ی ما به دنیای قدیم تداوم نمییابد مگر اینکه ما یک جهان تازه ـ اینجا و هماکنون ـ خلق کنیم تا خشمِ امتناع ما، به خلق کردنهای جدید تبدیل بینجامد. «دموکراسی نیابتی» [سیستم نمایندهگی] ناکارآمد و شکست خورده است، و ما باید دموکراسی واقعی را در میدانهایمان، میتینگهایمان و خواستهایمان بر پا کنیم. "سرمایه" قادر به ارائه اصول زندگانی نیست و ما شبکههای حمایت مشترک را ایجاد میکنیم. پول نابود میکند و ما میگوییم «نه، باید یک راه دیگر و منطق متفاوتی برای با هم بودن خلق کنیم». تلاش برای دوباره متولد شدن.
شاید ما هنوز نمیتوانیم سراسر جهان را آنگونه که میخواهیم تغییر بدهیم، اما میتوانیم هماینجا و هماکنون خلق کنیم. ما در حال ایجاد تَرَکهایی در نظام هستیم و این شکافها رشد، گسترش و تکثیر مییابند و با همدیگر برون میریزند. ما استیلای شب بر انسانیت را برنمیتابیم. ما میتوانیم متوقفاش کنیم و چنین خواهیم کرد. ما باید، باید جهان را دگرگون کنیم. راه دیگری نیست.
#جان_هالووی
💎 کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
🌹 "از ناامیدی تا امیدواری"
آینده سرمایهداری مرگ انسانیت است.
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
✍در وضعیت کنونی بیشتر از هر زمان دیگری، جهان در آنِ واحد به یک مسیر دو سویه میماند. یک مسیر به سوی تاریکی، به سوی جهانی غمانگیز، جهان درهای بسته شده، جهان پایان زندگیها، امکانها و امیدها ادامه مییابد. باید یاد بگیرید که با واقعیت زندگی کنید. اگر میخواهید زنده بمانید، باید مطیع باشید. شاید بتوانید تحصیل کنید، اما مشروط به اینکه والدینتان پول داشته باشند. هیچ بدیلی وجود ندارد، به جز واقعیت فرمانروایی پول. بنابر این رویاهایتان را فراموش کنید و تسلیم شوید. سخت کار کنید؛ در غیر این صورت منتظر باشید که زندگیتان به جستجو در سطلهای زباله بگذرد، چرا که هیچ "دولت رفاهی" برای حمایت از شما وجود نخواهد داشت. سیاست «فقیرسازی» آن چیزی است که باید منتظرش باشید، یا قبل از اینکه مجبور به گشتن سطلهای زباله برای پیدا کردن غذا شوید، با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان دهید. این معنای واقعی سیاست "ریاضت اقتصادی" است، یعنی همان چیزی که همهی دولتهای سرمایهداری میخواهند به مردم تحمیل کنند. سیاستی که بالهای امید را میچیند. این مسیری است که جهان در آن قرار دارد. اما...
اما آیا راه دیگری هم وجود دارد؟ آیا راهی نیست که بتوانیم جهان پیرامون را به چرخش در بیاوریم؟ آیا جهان چهره دیگری ندارد؟ یک چهره متمایل به مسیری متفاوت؟ بله مسیر دیگر، امتناع از پذیرفتن ناامیدی است. امید از اعماق ناامیدی میجوشد و برمیآید. بنیاد این امید یک «نَه»ی ساده است. یک #نه به همهی آنچه که میخواهند بر ما تحمیل کنند. #نه، قبول نخواهیم کرد. #نه، ما به ریاضتهای شما تن نمیدهیم. #نه، ما نظم پول را نمیپسندیم. #نه، ما نابرابریهای زشت جهانی را که در آن زندگی میکنیم، قبول نخواهیم کرد. #نه، نظامی که ما را به سوی نابودی میکشاند را تغییر خواهیم داد.، آینده سرمایهداری مرگ انسانیت است. حتی اگر سرمایه این بحران را حل کند، بحران بعدی که بیشتر ویرانگر است؛ چندان دور نخواهد بود. ما از شما سیاستمداران و بانکداران پیروی نخواهیم کرد، چرا که شما گذشتهی مردهاید و ما آن آیندهی ممکن.
این است امید ما. ما یگانه آیندهی ممکنایم. اما آینده ممکن ما چیزی بیش از یک امکان نیست. تحقق آن بستهگی به توانایی ما در تغییر جهان پیرامونمان دارد. تنها با خشمی متفاوت است که میتوانیم جهان را دگرگون کنیم. آمیزهای از #خشم و #عشق، نپذیرفتن و خلق کردن. عشقی که دست در دستِ خشم، گام برمیدارد. ما روح یک جهان جدید هستیم. ما خروش یک «نَه»ی بزرگایم که در جهان طنین میافکند.
اما پیروزی ما در گرو ایجاد یک #آلترناتیو است. «نَه»ی ما به دنیای قدیم تداوم نمییابد مگر اینکه ما یک جهان تازه ـ اینجا و هماکنون ـ خلق کنیم تا خشمِ امتناع ما، به خلق کردنهای جدید تبدیل بینجامد. «دموکراسی نیابتی» [سیستم نمایندهگی] ناکارآمد و شکست خورده است، و ما باید دموکراسی واقعی را در میدانهایمان، میتینگهایمان و خواستهایمان بر پا کنیم. "سرمایه" قادر به ارائه اصول زندگانی نیست و ما شبکههای حمایت مشترک را ایجاد میکنیم. پول نابود میکند و ما میگوییم «نه، باید یک راه دیگر و منطق متفاوتی برای با هم بودن خلق کنیم». تلاش برای دوباره متولد شدن.
شاید ما هنوز نمیتوانیم سراسر جهان را آنگونه که میخواهیم تغییر بدهیم، اما میتوانیم هماینجا و هماکنون خلق کنیم. ما در حال ایجاد تَرَکهایی در نظام هستیم و این شکافها رشد، گسترش و تکثیر مییابند و با همدیگر برون میریزند. ما استیلای شب بر انسانیت را برنمیتابیم. ما میتوانیم متوقفاش کنیم و چنین خواهیم کرد. ما باید، باید جهان را دگرگون کنیم. راه دیگری نیست.
#جان_هالووی
💎 کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
#یاداشتی_دیگر
✍زنان کارگری که برای برابری اجتماعی می رزمند رهائی خود را از جنبشهای زنان بورژوا که ظاهراً برای حقوق زن تلاش می ورزند، طلب نمی کنند. این خانه از ماسه ساخته شده و پایه های واقعی ندارد. کارگران زن بر این باورند که مسئله رهائی زنان برای خود یک مسئلۀ جداگانه نیست، بلکه بخشی از مسائل بزرگ اجتماعی کنونی است و برایشان کاملاً روشن است که در موقعیت امروزیِ جامعه این مسئله هرگز قابل حل نخواهد بود، مگر اینکه تغییری بنیانی در جامعه انجام شود. مسئلۀ رهائی زنان فرزند عصر جدید است که از ماشین زاده شده است.
رهائی زنان یعنی تغییر کامل و اساسی وضعیت اجتماعی آنان، در واقع انقلاب در نقش آنان در زندگی اقتصادی. سیستم قدیم تولید با ابزارهای ابتدائی زنان را به خانواده زنجیر می کرد و حیطۀ فعالیت آنان را به درون خانۀ خود محدود می نمود. در چارچوب خانواده زن نیروی کار قابل اهمیت و مفیدی به حساب می آمد، او تقریباً تمام احتیاجات خانواده را تولید می نمود. در شرایط تولیدی و تجاری قدیم، تولید ضروریات و نیازمندیهای خانواده در خارج از خانه، اگر غیر ممکن نمی بود، بسیار مشکل بود. تا زمانیکه این روابط تولید قدیمی حاکم بودند زن نیز از نظر اقتصادی مولد بود.
زمانی بود که مزد مردان به اضافۀ تولیدات خانگی زنان برای تضمین موقعیت اقتصادی خانواده کافی بود. اکنون سطح مزد موجود حتی به زحمت کفاف زندگی کارگران مجرد را می دهد و کارگران متاهل ضرورتاً باید روی مزد زنان حساب کنند.
بنابراین واقعیت، زن از وابستگی اقتصادی به مرد رهائی پیدا کرد. زن شاغل صنعتی که جایگاهش در خانواده به عنوان زائدۀ اقتصادی مرد دیگر غیرممکن می نمود بدین امر راضی شد که خود نیروئی اقتصادی است و از نظر اقتصادی دیگر به مرد وابسته نیست. ولی اکنون که او از نظر اقتصادی به مرد وابسته نبود، هیچ دلیل عاقلانه ای وجود نداشت که از نظر اجتماعی به او وابسته باشد. ولی این خود زن نبود که این عدم وابستگی اقتصادی را به وجود آورده بود، بلکه سرمایه داران بودند. قدرت انحصار وسائل تولید به سرمایه دار اجازه می داد که فاکتورهای جدید اقتصادی را در اختیار بگیرد و امتیازهای ویژه ای را درعرصۀ فعالیت تولیدی بدست آورد. زن ِ رهائی یافته از سلطۀ اقتصادی مرد به نیروی اقتصادی سرمایه داری وابسته می شود و از بردگی مرد، به بردگی کارفرما درمی آید. او تنها آقا و اربابش را عوض کرده بود. تا اینجا زن در این تعویض برنده بود. او دیگر از نظر اقتصادی ارزش کمتری از مرد نداشت و زیر دست او نبود، بلکه همسان او بود. ولی سرمایه دار تنها به این راضی نبود که از نیروی کار زنان بهره کشی کند، بلکه با استفاده از وجود زنان نیروی کار مردانه را نیز به شکل کاملاً اساسی استثمار نمود.
سرمایه داران از دو جهت سود بردند، نخست اینکه مزد زنان را تا حد امکان ارزان پایه گذاری کردند و دوم اینکه از طریق رقابت، مزد مردان را نیز کاهش دادند. به همین شکل کار کودکان را ایجاد نمودند، که در مقابل آن مزد زنان را کاهش دهند و به وسیله کار ماشین به شکل کلی نیروی کار انسانی را کاهش دادند. سیستم سرمایه داری به تنهائی باعث آن است که گرایش طبیعی کار زنان نتایج معکوس داشته باشد، بدین شکل که بجای تأثیرگذاری بر کوتاه شدن ساعات کار در جهت طولانی شدن آن قرار گیرد، از طرف دیگر مرادف با ازدیاد ثروت جامعه، یعنی رفاه تک تک افراد جامعه نبوده، بلکه در جهت ازدیاد سود سرمایه داران و همزمان در جهت فقر وسیع توده ای قرار گیرد. این نتایج فاجعه آمیز ِ کار زنان که بسیار دردناک به نظر می رسد با محو سیستم تولید سرمایه داری از میان خواهد رفت.
« #کلارا_زتکین»
✍زنان کارگری که برای برابری اجتماعی می رزمند رهائی خود را از جنبشهای زنان بورژوا که ظاهراً برای حقوق زن تلاش می ورزند، طلب نمی کنند. این خانه از ماسه ساخته شده و پایه های واقعی ندارد. کارگران زن بر این باورند که مسئله رهائی زنان برای خود یک مسئلۀ جداگانه نیست، بلکه بخشی از مسائل بزرگ اجتماعی کنونی است و برایشان کاملاً روشن است که در موقعیت امروزیِ جامعه این مسئله هرگز قابل حل نخواهد بود، مگر اینکه تغییری بنیانی در جامعه انجام شود. مسئلۀ رهائی زنان فرزند عصر جدید است که از ماشین زاده شده است.
رهائی زنان یعنی تغییر کامل و اساسی وضعیت اجتماعی آنان، در واقع انقلاب در نقش آنان در زندگی اقتصادی. سیستم قدیم تولید با ابزارهای ابتدائی زنان را به خانواده زنجیر می کرد و حیطۀ فعالیت آنان را به درون خانۀ خود محدود می نمود. در چارچوب خانواده زن نیروی کار قابل اهمیت و مفیدی به حساب می آمد، او تقریباً تمام احتیاجات خانواده را تولید می نمود. در شرایط تولیدی و تجاری قدیم، تولید ضروریات و نیازمندیهای خانواده در خارج از خانه، اگر غیر ممکن نمی بود، بسیار مشکل بود. تا زمانیکه این روابط تولید قدیمی حاکم بودند زن نیز از نظر اقتصادی مولد بود.
زمانی بود که مزد مردان به اضافۀ تولیدات خانگی زنان برای تضمین موقعیت اقتصادی خانواده کافی بود. اکنون سطح مزد موجود حتی به زحمت کفاف زندگی کارگران مجرد را می دهد و کارگران متاهل ضرورتاً باید روی مزد زنان حساب کنند.
بنابراین واقعیت، زن از وابستگی اقتصادی به مرد رهائی پیدا کرد. زن شاغل صنعتی که جایگاهش در خانواده به عنوان زائدۀ اقتصادی مرد دیگر غیرممکن می نمود بدین امر راضی شد که خود نیروئی اقتصادی است و از نظر اقتصادی دیگر به مرد وابسته نیست. ولی اکنون که او از نظر اقتصادی به مرد وابسته نبود، هیچ دلیل عاقلانه ای وجود نداشت که از نظر اجتماعی به او وابسته باشد. ولی این خود زن نبود که این عدم وابستگی اقتصادی را به وجود آورده بود، بلکه سرمایه داران بودند. قدرت انحصار وسائل تولید به سرمایه دار اجازه می داد که فاکتورهای جدید اقتصادی را در اختیار بگیرد و امتیازهای ویژه ای را درعرصۀ فعالیت تولیدی بدست آورد. زن ِ رهائی یافته از سلطۀ اقتصادی مرد به نیروی اقتصادی سرمایه داری وابسته می شود و از بردگی مرد، به بردگی کارفرما درمی آید. او تنها آقا و اربابش را عوض کرده بود. تا اینجا زن در این تعویض برنده بود. او دیگر از نظر اقتصادی ارزش کمتری از مرد نداشت و زیر دست او نبود، بلکه همسان او بود. ولی سرمایه دار تنها به این راضی نبود که از نیروی کار زنان بهره کشی کند، بلکه با استفاده از وجود زنان نیروی کار مردانه را نیز به شکل کاملاً اساسی استثمار نمود.
سرمایه داران از دو جهت سود بردند، نخست اینکه مزد زنان را تا حد امکان ارزان پایه گذاری کردند و دوم اینکه از طریق رقابت، مزد مردان را نیز کاهش دادند. به همین شکل کار کودکان را ایجاد نمودند، که در مقابل آن مزد زنان را کاهش دهند و به وسیله کار ماشین به شکل کلی نیروی کار انسانی را کاهش دادند. سیستم سرمایه داری به تنهائی باعث آن است که گرایش طبیعی کار زنان نتایج معکوس داشته باشد، بدین شکل که بجای تأثیرگذاری بر کوتاه شدن ساعات کار در جهت طولانی شدن آن قرار گیرد، از طرف دیگر مرادف با ازدیاد ثروت جامعه، یعنی رفاه تک تک افراد جامعه نبوده، بلکه در جهت ازدیاد سود سرمایه داران و همزمان در جهت فقر وسیع توده ای قرار گیرد. این نتایج فاجعه آمیز ِ کار زنان که بسیار دردناک به نظر می رسد با محو سیستم تولید سرمایه داری از میان خواهد رفت.
« #کلارا_زتکین»