🔻فرمانِ صلح، #و_ا_لنین
✍برگردان #آرام_نوبخت
حکومت کارگران و دهقانان، به مثابۀ حکومتی برخاسته از انقلاب ۲۴-۲۵ اکتبر و متکی بر شورای نمایندگان کارگران و سربازان و دهقانان، به کلیۀ مردمان کشورهای متخاصم و حکومتهایشان پیشنهاد میکند که بلافاصله مذاکرات بر سرِ صلحی عادلانه و دموکراتیک را آغاز کنند.
مقصود حکومت از یک صلح عادلانه یا دموکراتیک، یعنی همان صلحی که اکثریتِ قریب به اتفاقِ طبقات کارگر و زحمتکشِ کشورهای متخاصمِ خسته و مملو از رنج و عذابِ جنگ آرزومندش بودهاند، همان صلحی که کارگران و دهقانان روس از زمان سرنگونی سلطنت تزار قاطعانه و مجدّانه میطلبیدهاند، عبارت است از صلح فوری بدون الحاقات (یعنی بدون ادغام اجباری ملل خارجی) و بدون غرامت.
حکومت روسیه ضمن پیشنهاد به ملل متخاصم برای صلح فوری، آمادگی قاطع خود را برای اتخاذ کلیۀ تمهیدات بدون کمترین تعلل اعلام میدارد و تصویب نهایی تمامی شروط چنین صلحی را به مجامع تامالاختیار نمایندگان مردم کلیۀ کشورها و ملتها وامیگذارد.
حکومت طبق مفاهیم حقوقی از دموکراسی به طور اعم و از طبقات کارگر به طور اخص، ادغام یا تسخیر قلمروی خارجی را به این معنی درک میکند که هرگونه الحاق یک ملت کوچک یا ضعیف به یک دولت بزرگ قدرتمند، بدون رضایت و تمایل مشخص و شفاف و داوطلبانۀ یک ملت مردود است؛ صرف نظر از برههای که این ادغام اجباری رخ داده، صرف نظر از میزان توسعهیافتگی یا عقبماندگی ملتی که به اجبار به دولتی معین الحاق شده یا قهراً در درون مرزهایش باقی مانده است و در آخر صرف نظر از آنکه این ملت در اروپا است یا در کشورهای دوردست آنسوی آبها.
اگر ملتی قهراً در درون مرزهای یک دولت معین نگه داشته شود. اگر علیرغم ابراز خواستۀ صریحش- حال چه در مطبوعات یا در مجامع ملی و تصمیمات احزاب باشد و چه در قالب اعتراضات و خیزشها علیه یوغ ملی- حق تصمیمگیری دربارۀ نوع دولت خود را از طریق رأی آزاد نداشته باشد، در این صورت ادغامش در زمرۀ الحاق فتوحات است، یعنی اقدامی اشغالگرانه و خشونتآمیز است. تصمیمگیری آزادانۀ ملل دربارۀ نوع دولتشان نیز فقط پس از تخلیۀ کامل قوای ملت الحاقگر یا ملتِ عموماً قدرتمندتر، بدون تحمیل کمترین فشار معنا دارد و لاغیر.
حکومت تداوم جنگ بهخاطرِ تقسیم ملل ضعیف میان ملل قوی و ثروتمند را بزرگترینِ جنایتهای علیه بشریت میداند و قاطعانه عزم خود را به انعقاد فوری صلح برای توقف این جنگ حول شروطی که به یک اندازه، بلااستثناء برای تمامی ملل عادلانه باشند اعلام میدارد.
حکومت در عین حال اعلام میکند که شروط مذکورِ صلح را نهاییشده نمیداند؛ به بیان دیگر آمادهاست که هرگونه شروط دیگر صلح را مدّ نظر بگیرد و فقط تأکید دارد که این شروط باید هرچه سریعتر از سوی هر یک از کشورهای متخاصم پیش کشیده شوند و در پیشنهادهای مطروحۀ صلح باید شفافیت مطلق و عدم هرگونه ابهام و پنهانکاری رعایت شود.
حکومت، دیپلماسی پنهانی را ملغا میکند و به سهم خود عزم استوارش را برای انجام کلیۀ مذاکرات به صورت تماماً علنی و در مقام مردم اعلام میدارد و فوراً با انتشار کامل معاهدات سرّی حکومتی با زمینداران و سرمایهداران از فوریه تا ۲۵ اکتبر ۱۹۱۷ وارد عمل خواهد شد. حکومت، الغای فوری و بیقیدوشرط کلیۀ محتوای این معاهدات سرّی را تا جایی که مربوط به تضمین منافع و امتیازات زمینداران و سرمایهداران روس و حفظ یا بسط الحاقات روسیۀ کبیر میشود (که در اکثر موارد چنین است) ملغا اعلام میکند.
حکومت ضمن اعلام طرح پیشنهادیِ آغاز فوری مذاکرات علنی صلح به حکومتها و مردمان کلیۀ کشورها، به سهم خود آمادگیاش را برای پیشبرد این مذاکرات به طور کتبی، با تلگراف و مذاکرات میان نمایندگان کشورهای مختلف یا با برگزاری کنفرانس با این نمایندگان اعلام میدارد. حکومت به منظور تسهیل این مذاکرات در حال اعزام نمایندگان تامالاختیار خود به کشورهای بیطرف است.
حکومت به تمامی حکومتها و مردمان کلیۀ کشورهای متخاصم پیشنهاد میکند که به یکباره متارکۀ جنگ کنند و در عین حال مطلوب میداند که این متارکۀ جنگ کمتر از سه ماه نباشد. یعنی دورهای که طی آن تکمیل مذاکرات صلح با مشارکت نمایندگان تمامی مردمان و مللی که به جنگ کشیده یا اجباراً در آن شرکت کردند، ممکن باشد. این دوره همچنین برای فراخواندن مجامع تامالاختیار نمایندگان مردم هر یک از کشورها برای تصویب نهایی شروط صلح محتملاً مکفی خواهد بود.
✍برگردان #آرام_نوبخت
حکومت کارگران و دهقانان، به مثابۀ حکومتی برخاسته از انقلاب ۲۴-۲۵ اکتبر و متکی بر شورای نمایندگان کارگران و سربازان و دهقانان، به کلیۀ مردمان کشورهای متخاصم و حکومتهایشان پیشنهاد میکند که بلافاصله مذاکرات بر سرِ صلحی عادلانه و دموکراتیک را آغاز کنند.
مقصود حکومت از یک صلح عادلانه یا دموکراتیک، یعنی همان صلحی که اکثریتِ قریب به اتفاقِ طبقات کارگر و زحمتکشِ کشورهای متخاصمِ خسته و مملو از رنج و عذابِ جنگ آرزومندش بودهاند، همان صلحی که کارگران و دهقانان روس از زمان سرنگونی سلطنت تزار قاطعانه و مجدّانه میطلبیدهاند، عبارت است از صلح فوری بدون الحاقات (یعنی بدون ادغام اجباری ملل خارجی) و بدون غرامت.
حکومت روسیه ضمن پیشنهاد به ملل متخاصم برای صلح فوری، آمادگی قاطع خود را برای اتخاذ کلیۀ تمهیدات بدون کمترین تعلل اعلام میدارد و تصویب نهایی تمامی شروط چنین صلحی را به مجامع تامالاختیار نمایندگان مردم کلیۀ کشورها و ملتها وامیگذارد.
حکومت طبق مفاهیم حقوقی از دموکراسی به طور اعم و از طبقات کارگر به طور اخص، ادغام یا تسخیر قلمروی خارجی را به این معنی درک میکند که هرگونه الحاق یک ملت کوچک یا ضعیف به یک دولت بزرگ قدرتمند، بدون رضایت و تمایل مشخص و شفاف و داوطلبانۀ یک ملت مردود است؛ صرف نظر از برههای که این ادغام اجباری رخ داده، صرف نظر از میزان توسعهیافتگی یا عقبماندگی ملتی که به اجبار به دولتی معین الحاق شده یا قهراً در درون مرزهایش باقی مانده است و در آخر صرف نظر از آنکه این ملت در اروپا است یا در کشورهای دوردست آنسوی آبها.
اگر ملتی قهراً در درون مرزهای یک دولت معین نگه داشته شود. اگر علیرغم ابراز خواستۀ صریحش- حال چه در مطبوعات یا در مجامع ملی و تصمیمات احزاب باشد و چه در قالب اعتراضات و خیزشها علیه یوغ ملی- حق تصمیمگیری دربارۀ نوع دولت خود را از طریق رأی آزاد نداشته باشد، در این صورت ادغامش در زمرۀ الحاق فتوحات است، یعنی اقدامی اشغالگرانه و خشونتآمیز است. تصمیمگیری آزادانۀ ملل دربارۀ نوع دولتشان نیز فقط پس از تخلیۀ کامل قوای ملت الحاقگر یا ملتِ عموماً قدرتمندتر، بدون تحمیل کمترین فشار معنا دارد و لاغیر.
حکومت تداوم جنگ بهخاطرِ تقسیم ملل ضعیف میان ملل قوی و ثروتمند را بزرگترینِ جنایتهای علیه بشریت میداند و قاطعانه عزم خود را به انعقاد فوری صلح برای توقف این جنگ حول شروطی که به یک اندازه، بلااستثناء برای تمامی ملل عادلانه باشند اعلام میدارد.
حکومت در عین حال اعلام میکند که شروط مذکورِ صلح را نهاییشده نمیداند؛ به بیان دیگر آمادهاست که هرگونه شروط دیگر صلح را مدّ نظر بگیرد و فقط تأکید دارد که این شروط باید هرچه سریعتر از سوی هر یک از کشورهای متخاصم پیش کشیده شوند و در پیشنهادهای مطروحۀ صلح باید شفافیت مطلق و عدم هرگونه ابهام و پنهانکاری رعایت شود.
حکومت، دیپلماسی پنهانی را ملغا میکند و به سهم خود عزم استوارش را برای انجام کلیۀ مذاکرات به صورت تماماً علنی و در مقام مردم اعلام میدارد و فوراً با انتشار کامل معاهدات سرّی حکومتی با زمینداران و سرمایهداران از فوریه تا ۲۵ اکتبر ۱۹۱۷ وارد عمل خواهد شد. حکومت، الغای فوری و بیقیدوشرط کلیۀ محتوای این معاهدات سرّی را تا جایی که مربوط به تضمین منافع و امتیازات زمینداران و سرمایهداران روس و حفظ یا بسط الحاقات روسیۀ کبیر میشود (که در اکثر موارد چنین است) ملغا اعلام میکند.
حکومت ضمن اعلام طرح پیشنهادیِ آغاز فوری مذاکرات علنی صلح به حکومتها و مردمان کلیۀ کشورها، به سهم خود آمادگیاش را برای پیشبرد این مذاکرات به طور کتبی، با تلگراف و مذاکرات میان نمایندگان کشورهای مختلف یا با برگزاری کنفرانس با این نمایندگان اعلام میدارد. حکومت به منظور تسهیل این مذاکرات در حال اعزام نمایندگان تامالاختیار خود به کشورهای بیطرف است.
حکومت به تمامی حکومتها و مردمان کلیۀ کشورهای متخاصم پیشنهاد میکند که به یکباره متارکۀ جنگ کنند و در عین حال مطلوب میداند که این متارکۀ جنگ کمتر از سه ماه نباشد. یعنی دورهای که طی آن تکمیل مذاکرات صلح با مشارکت نمایندگان تمامی مردمان و مللی که به جنگ کشیده یا اجباراً در آن شرکت کردند، ممکن باشد. این دوره همچنین برای فراخواندن مجامع تامالاختیار نمایندگان مردم هر یک از کشورها برای تصویب نهایی شروط صلح محتملاً مکفی خواهد بود.
مارکسیسم و رفرمیسم
✍️ #و_ا_لنین*
مارکسيستها، برخلاف آنارشيستها، مبارزه برای اصلاحات، يعنی اقداماتی را که بدون انهدام قدرت طبقه حاکم وضعيت زحمتکشان را بهبود بخشند، برسميت ميشناسند. اما در همان حال با رفرميستها، که اهداف و فعاليتهای طبقه کارگر را بطور مستقيم يا غير مستقيم به کسب اصلاحات محدود ميکنند، به قاطعانهترين مبارزه دست ميزنند. رفرميسم فريب بورژوايی کارگران است، که به رغم بهبودهايی در اينجا يا آنجا، تا زمانی که سلطه سرمايه وجود دارد همچنان برده مزدی باقی خواهند ماند.
بورژوازی ليبرال با يک دست اصلاحات ميدهد و با دست ديگر هميشه، آنها را پس ميگيرد، به هيچ تنزل ميدهد و از آنها برای به بردگی کشيدن کارگران، ايجاد چنددستگی در ميان آنان و جاودانه کردن بردگی مزدی بهره ميجويد. به اين دليل، رفرميسم حتی اگر صادقانه باشد، به سلاحی مبدل ميشود که بورژوازی با آن، کارگران را فاسد و تضعيف ميکند. تجربيات همه کشورها نشان ميدهد کارگرانی که به رفرميستها اعتماد کنند همواره فريب ميخورند.
برعکس، کارگرانی که تئوری مارکس را جذب کردهاند، يعنی اجتناب ناپذيری بردگی مزدی را تا هنگامی که سرمايهداری مسلط است، دريافتهاند، با هيچگونه اصلاحات بورژوايی تحميق نميشوند. کارگران با درک اين که هر جا سرمايهداری وجود دارد، اصلاحات نه ميتواند ديرپا باشد و نه عميق، برای شرايط بهتر ميرزمند و از اصلاحات برای تشديد مبارزه با بردگی مزدی استفاده ميکنند. رفرميستها ميکوشند کارگران را به تفرقه بکشند و فريب بدهند، توسط امتيازات کوچک، آنها را از مبارزه طبقاتی منحرف کنند. اما کارگرانی که آنسوی ظاهر دروغين رفرميسم را ميبينند، از اصلاحات، برای تکامل و توسعه مبارزه طبقاتی استفاده ميکنند.
هر چه نفوذ رفرميستی در بين کارگران قويتر باشد، طبقه کارگر ضعيفتر، وابستگيش به بورژوازی بيشتر، و بیخاصيت کردن اصلاحات با نيرنگهای مختلف، برای بورژوازی سهلتر خواهد بود. هر اندازه که جنبش طبقه کارگر مستقلتر، اهدافش عميقتر و وسيعتر، و از کوتهبينی رفرميستی آزادتر باشد، ابقا و بهرهبرداری از بهبودها برای کارگران آسانتر خواهد بود.
کلیات آثار لنین جلد ۱۹
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
✍️ #و_ا_لنین*
مارکسيستها، برخلاف آنارشيستها، مبارزه برای اصلاحات، يعنی اقداماتی را که بدون انهدام قدرت طبقه حاکم وضعيت زحمتکشان را بهبود بخشند، برسميت ميشناسند. اما در همان حال با رفرميستها، که اهداف و فعاليتهای طبقه کارگر را بطور مستقيم يا غير مستقيم به کسب اصلاحات محدود ميکنند، به قاطعانهترين مبارزه دست ميزنند. رفرميسم فريب بورژوايی کارگران است، که به رغم بهبودهايی در اينجا يا آنجا، تا زمانی که سلطه سرمايه وجود دارد همچنان برده مزدی باقی خواهند ماند.
بورژوازی ليبرال با يک دست اصلاحات ميدهد و با دست ديگر هميشه، آنها را پس ميگيرد، به هيچ تنزل ميدهد و از آنها برای به بردگی کشيدن کارگران، ايجاد چنددستگی در ميان آنان و جاودانه کردن بردگی مزدی بهره ميجويد. به اين دليل، رفرميسم حتی اگر صادقانه باشد، به سلاحی مبدل ميشود که بورژوازی با آن، کارگران را فاسد و تضعيف ميکند. تجربيات همه کشورها نشان ميدهد کارگرانی که به رفرميستها اعتماد کنند همواره فريب ميخورند.
برعکس، کارگرانی که تئوری مارکس را جذب کردهاند، يعنی اجتناب ناپذيری بردگی مزدی را تا هنگامی که سرمايهداری مسلط است، دريافتهاند، با هيچگونه اصلاحات بورژوايی تحميق نميشوند. کارگران با درک اين که هر جا سرمايهداری وجود دارد، اصلاحات نه ميتواند ديرپا باشد و نه عميق، برای شرايط بهتر ميرزمند و از اصلاحات برای تشديد مبارزه با بردگی مزدی استفاده ميکنند. رفرميستها ميکوشند کارگران را به تفرقه بکشند و فريب بدهند، توسط امتيازات کوچک، آنها را از مبارزه طبقاتی منحرف کنند. اما کارگرانی که آنسوی ظاهر دروغين رفرميسم را ميبينند، از اصلاحات، برای تکامل و توسعه مبارزه طبقاتی استفاده ميکنند.
هر چه نفوذ رفرميستی در بين کارگران قويتر باشد، طبقه کارگر ضعيفتر، وابستگيش به بورژوازی بيشتر، و بیخاصيت کردن اصلاحات با نيرنگهای مختلف، برای بورژوازی سهلتر خواهد بود. هر اندازه که جنبش طبقه کارگر مستقلتر، اهدافش عميقتر و وسيعتر، و از کوتهبينی رفرميستی آزادتر باشد، ابقا و بهرهبرداری از بهبودها برای کارگران آسانتر خواهد بود.
کلیات آثار لنین جلد ۱۹
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
بورژوازی ليبرال با يک دست
اصلاحات ميدهد و با دست ديگر هميشه،
آنها را پس ميگيرد،
به هيچ تنزل ميدهد و از آنها
برای به بردگی کشيدن کارگران،
ايجاد چنددستگی در ميان آنان و
جاودانه کردن بردگی مزدی بهره ميجويد.
به اين دليل، رفرميسم
حتی اگر صادقانه باشد،
به سلاحی مبدل ميشود که
بورژوازی با آن،
کارگران را فاسد و تضعيف ميکند.
تجربيات همه کشورها نشان ميدهد
کارگرانی که به رفرميستها اعتماد کنند
همواره فريب ميخورند.
#و_ا_لنین
📕مارکسیسم و رفرمیسم
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
اصلاحات ميدهد و با دست ديگر هميشه،
آنها را پس ميگيرد،
به هيچ تنزل ميدهد و از آنها
برای به بردگی کشيدن کارگران،
ايجاد چنددستگی در ميان آنان و
جاودانه کردن بردگی مزدی بهره ميجويد.
به اين دليل، رفرميسم
حتی اگر صادقانه باشد،
به سلاحی مبدل ميشود که
بورژوازی با آن،
کارگران را فاسد و تضعيف ميکند.
تجربيات همه کشورها نشان ميدهد
کارگرانی که به رفرميستها اعتماد کنند
همواره فريب ميخورند.
#و_ا_لنین
📕مارکسیسم و رفرمیسم
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran