استبداد حاکم بر افغانستان و مقاومت و مبارزهی سرافرازانهی زنان
شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، فقر و گرسنگی، عدم امنیت، اعمال خشونت در خانه و اجتماع علیه زنان، نبودن امکانات تعلیم و تربیت، قتل های ناموسی، وجود سنت های دست و پا گیر، تجاوز، ازدواج های اجباری، داد و ستد و معاوضه دختران در عوض قرض به عنوان عروس یا خدمتکار و خودسوزی دختران نشان دهنده وضعیت رنج آور و دردناک زنان در افغانستان است.
منع حق تحصیل، رانده شدن زنان از تمام عرصه های فعالیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که تا یک سال پیش در حدی امکان پذیر بود، پس از به قدرت رسیدن دوباره امارت اسلامی طالبان و سلطه هرچه بیشتر باورها و افکار پوسیده و ارتجاعی اجحاف، ستم و نابرابری عمق و پهنای هولناکی یافته است که قلم از بیان آنها عاجز است.
این وضعیت، با وجود خشونت سیستماتیکی که در طی یک سال از عمر ننگین و حاکمیت قرون وسطایی امارت اسلامی بر جامعه و به ویژه زنان اعمال شده است، زنان اما طی این مدت سکوت نکردند و شاهد اعتراض و جنبش های قابل تحسین آن ها در اقصا نقاط افغانستان از جمله شهر های بزرگ بودیم و هستيم. برغم اینکه جنبش اعتراضی زنان از حمایت مردان جامعه، آن چنان که انتظار می رفت، برخوردار نگشت، اما این جنبش با وجود همه کاستی هایی که میتوان برشمرد زبان حال درد و رنج مردم بطور کل و بویژه مردم محروم بود/ است. مطالبهی نان کار آزادی با پسوند های دیگر همه بیان رسایی از درد اجتماعی است که بر گستری جامعه مستوالی می باشد.
برای اولین بار در تاریخ مبارزات جنبش ها اجتماعی در افغانستان زنان پیشگامان و پرچم داران مبارزه ی کلیت اجتماع برای رفاه، آزادی و برابری است. این جنبش از آنجا که ریشه در عمق اجتماع دارد و خواست و مطالبات همهی اقشار ستم دیده و محروم از زن و مرد و پیر و جوان را نمایندگی می کند، هیچ نیروی قادر نخواهد شد که آن را به همین سادگی از صحنه براند و انکار نماید.
#نه_به_مردسالاری_آری_به_برابری_انسانها
#نه_به_اپارتاید_جنسی
#نه_به_زن_ستیزی
#نه_به_قساوت_و_ددمنشی_فاشیسم_اسلامی
شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، فقر و گرسنگی، عدم امنیت، اعمال خشونت در خانه و اجتماع علیه زنان، نبودن امکانات تعلیم و تربیت، قتل های ناموسی، وجود سنت های دست و پا گیر، تجاوز، ازدواج های اجباری، داد و ستد و معاوضه دختران در عوض قرض به عنوان عروس یا خدمتکار و خودسوزی دختران نشان دهنده وضعیت رنج آور و دردناک زنان در افغانستان است.
منع حق تحصیل، رانده شدن زنان از تمام عرصه های فعالیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که تا یک سال پیش در حدی امکان پذیر بود، پس از به قدرت رسیدن دوباره امارت اسلامی طالبان و سلطه هرچه بیشتر باورها و افکار پوسیده و ارتجاعی اجحاف، ستم و نابرابری عمق و پهنای هولناکی یافته است که قلم از بیان آنها عاجز است.
این وضعیت، با وجود خشونت سیستماتیکی که در طی یک سال از عمر ننگین و حاکمیت قرون وسطایی امارت اسلامی بر جامعه و به ویژه زنان اعمال شده است، زنان اما طی این مدت سکوت نکردند و شاهد اعتراض و جنبش های قابل تحسین آن ها در اقصا نقاط افغانستان از جمله شهر های بزرگ بودیم و هستيم. برغم اینکه جنبش اعتراضی زنان از حمایت مردان جامعه، آن چنان که انتظار می رفت، برخوردار نگشت، اما این جنبش با وجود همه کاستی هایی که میتوان برشمرد زبان حال درد و رنج مردم بطور کل و بویژه مردم محروم بود/ است. مطالبهی نان کار آزادی با پسوند های دیگر همه بیان رسایی از درد اجتماعی است که بر گستری جامعه مستوالی می باشد.
برای اولین بار در تاریخ مبارزات جنبش ها اجتماعی در افغانستان زنان پیشگامان و پرچم داران مبارزه ی کلیت اجتماع برای رفاه، آزادی و برابری است. این جنبش از آنجا که ریشه در عمق اجتماع دارد و خواست و مطالبات همهی اقشار ستم دیده و محروم از زن و مرد و پیر و جوان را نمایندگی می کند، هیچ نیروی قادر نخواهد شد که آن را به همین سادگی از صحنه براند و انکار نماید.
#نه_به_مردسالاری_آری_به_برابری_انسانها
#نه_به_اپارتاید_جنسی
#نه_به_زن_ستیزی
#نه_به_قساوت_و_ددمنشی_فاشیسم_اسلامی