خلاقيت معنوی مستلزم داشتن آزاديست. نفس ھدف کمونيزم عبارتست از وابسته کردن طبيعت به تکنيک، تکنيک به برنامه، و نيز تغيير دادن بر مواد خام تا ھر چه را که مورد نياز بشر است بدون خست در اختيار او بگذارد . و مهم تر از ھمه ی اين ھا، عالی ترين ھدف کمونيزم اينست که سرانجام کليه ی نيروهای خلاقهی بشر را برای ھميشه از قيد تمام فشارھا، محدوديت ها و وابستگی ھای حقارت بار برھاند. مناسبات شخصی، علم و ھنر، نه ھيچ "برنامه" از خارج تحميل شده ای را می پذيرد، و نه حتی سايه ی ھرگونه زور و اجباری را.
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
#هنر
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
#هنر
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
امپرياليزم اھداف ويژه ی خود را- يعنی تسخير مستعمرات، بازارھا، منابع موادخام و حوزه ھای نفوذ- با ايده ھايی نظير «صيانت از صلح در برابر مهاجمين»، «دفاع از مام ميهن »، «دفاع از دموکراسی» و نظاير اين ھا، استتار می کند. اين ايده ھا سرتاسر کذب ھستند. وظيفه ی ھر سوسياليست اين است که نه فقط از آنان حمايت نکند، بلکه بر عکس در پیش روی مردم نقاب از چهره ی آنان بردارد...
معنای تاريخی عينی جنگ، از اھميت تعيين کننده ای برای پرولتاريا برخوردار است: کدام طبقه آن را ھدايت می کند؟ و به چه منظوری؟ این است که تعيين کننده است، و نه حقه ھای ديپلماسی که می تواند دشمن را ھمواره در پيش روی مردم به عنوان مهاجم ترسيم کند. به ھمين سان، ارجاعات امپرياليست ھا به شعارھای دموکراسی و فرھنگ ھم کذب است.
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
معنای تاريخی عينی جنگ، از اھميت تعيين کننده ای برای پرولتاريا برخوردار است: کدام طبقه آن را ھدايت می کند؟ و به چه منظوری؟ این است که تعيين کننده است، و نه حقه ھای ديپلماسی که می تواند دشمن را ھمواره در پيش روی مردم به عنوان مهاجم ترسيم کند. به ھمين سان، ارجاعات امپرياليست ھا به شعارھای دموکراسی و فرھنگ ھم کذب است.
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
مادامی که زندگی هست، امید وجود دارد. اگر یکی از اجرام آسمانی میبودم، با بیطرفی کامل بر این کرهٔ محنتبار غبارآلود و چرکین مینگریستم. بر نیک و شر بهطور همسان میتابیدم. اما من انسانم. تاریخ گیتی که برای تو، هرزهگوی وارستهٔ دانستگی، برای تو، دفتردستکدار ازلیت، چونان هنگامهای بیاهمیت در موازنه زمان مینماید، از برای من همهچیز است. تا هنگامیکه زندهام، میبایست بهر آتیه پیکار کنم؛ آن آیندهٔ فروزان که در آن آدمی، پرصلابت و دلکش، حکمرانِ جریانِ بیمقصد تاریخ خود خواهد شد و آن را بهسوی افق لایتناهیِ زیبایی، شادکامی و نیکبختی سوق خواهد داد.
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
مادامی که زندگی هست، امید وجود دارد. اگر یکی از اجرام آسمانی میبودم، با بیطرفی کامل بر این کرهٔ محنتبار غبارآلود و چرکین مینگریستم. بر نیک و شر بهطور همسان میتابیدم. اما من انسانم. تاریخ گیتی که برای تو، هرزهگوی وارستهٔ دانستگی، برای تو، دفتردستکدار ازلیت، چونان هنگامهای بیاهمیت در موازنه زمان مینماید، از برای من همهچیز است. تا هنگامیکه زندهام، میبایست بهر آتیه پیکار کنم؛ آن آیندهٔ فروزان که در آن آدمی، پرصلابت و دلکش، حکمرانِ جریانِ بیمقصد تاریخ خود خواهد شد و آن را بهسوی افق لایتناهیِ زیبایی، شادکامی و نیکبختی سوق خواهد داد.
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
زالسکی، يکی از ژنرالھای روس، با لحنی خشماگين مینويسد: "چهکسی باور میکرد که فراش يا نگھبان ساختمان دادگستری ناگھان به رئيس ديوان عالی کشور تبديل بشود؟ يا پيشخدمت بيمارستان به مديريت بيمارستان برسد؛ فلان سلمانی کارمندی عالیرتبه شود؛ ستوان سوم ديروز به فرماندھی کل قوا منصوب شود؛ نوکر و يا کارگر ديروزی شھردار بشود؛ قطار تعميرکن ديروزی به رياست ناحيه ايستگاه برسد؛ و آھنگر ديروزی
رئيس کارخانه شود؟"
"چهکسی باورش میشد؟" بايد باورشان میشد. وقتی ستوان سومھا ژنرالھا را تارومار میکردند؛ وقتی شھردارھای کارگرزاده مقاومت اشراف ديروز را درھم میشکستند، وقتی قطار تعميرکنھا کار حمل و نقل را اداره میکردند، وقتی آھنگرھا در مقام مدير صنايع را زنده میساختند_ مگر میشد باورش نکرد؟
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
رئيس کارخانه شود؟"
"چهکسی باورش میشد؟" بايد باورشان میشد. وقتی ستوان سومھا ژنرالھا را تارومار میکردند؛ وقتی شھردارھای کارگرزاده مقاومت اشراف ديروز را درھم میشکستند، وقتی قطار تعميرکنھا کار حمل و نقل را اداره میکردند، وقتی آھنگرھا در مقام مدير صنايع را زنده میساختند_ مگر میشد باورش نکرد؟
#لئون_داویدویچ_تروتسکی
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran